سهم امريكا در تسخير لانه جاسوسي

سهم امريكا در تسخير لانه جاسوسي


با بررسی اسناد و شواهد موجود آشکار می شود که عامل اصلی در تسخیر لانه جاسوسی، دولت امریکا و عملکرد آنها در طی پیش از 25 سال فعالیت در ایران است. این عملکرد سبب شد امام و ملت ایران، دشمن اصلی خود را امریکا بدانند که به وسیله نوکر خود یعنی شاه بر ضد اسلام و ملت ایران فعالیت مي كرد. وضعیت اجتماعی و سیاسی جامعه ایران و پیامد عملکرد غیرانقلابی دولت موقت نیز عوامل دیگری بودند که سبب شد ملت خواهان یک حرکت تدافعی و تکمیل مبارزه خود علیه استعمار و استکبار امریکا شوند. سفر شاه به امریکا مثل جرقه ای سبب شعله ور شدن ملت مسلمان شد. پیرو سخنان حضرت امام (ره) دانشجویان بعنوان بخشی از جامعه انقلابی ایران خواست ملت را برآورده نمودند و به همین دلیل امام و همه اقشار ملت از ایشان حمایت کردند.
* مقدمه :
در تاریخ 13 آبان سال 1358 و به دنبال سفر شاه به امریکا ، سفارت ایالات متحده امریکا در تهران توسط دانشجویان تسخير و کارکنان آن بازداشت شدند. این حادثه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی و تاریخ انقلاب اسلامی اثری فوق العاده عمیق بر جای گذارد ، به گونه ای که آثار آن هنوز بر روابط دو کشور ایران و امریکا سایه افکنده است . عظمت و اهمیت این حادثه از دیدگاه امام خمینی (ره) آنقدر زیاد بود که آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامیدند.
برای درک علل و شرایط بروز این حادثه ، تحلیل و بررسی وضعیت اجتماعی – سیاسی جامعه ایران و عملکرد ایالات متحده امریکا و دولت موقت امری ضروری است ، که در این مقاله به آن پرداخته شده است .
* تحمیل کاپیتولاسیون ( حق قضاوت کنسولی ) بر ملت ایران
ملت ایران که تازه خود را از کاپیتولاسیون تحمیلی انگلیس و روسیه رها ساخته بود ، در اواخر سال 1342 دوباره با این قرارداد روبرو شد . طبق این قرارداد که به صورت پنهانی به تصویب مجلس دست نشانده وقت رسید ، اتباع امریکایی در ایران از کاپیتولاسیون برخوردار شدند. این حق که در عرف بین الملل به صورت محدود به مأموران سیاسی دولت ها در محل مأموریتشان داده می شود ، به همه اتباع امریکایی و کارکنان و حتی خدمه این کشور داده شد . رژیم شاه سعی داشت این قانون را که در صورت اجرا علاوه بر نقض حاکمیت ملی ایران و از بین بردن استقلال قضایی کشور به نوعی توهین به ملت ایران به شمار می رفت ، را پنهان کند . اما چشمان تیزبین حضرت امام (ره) متوجه آن شد و در سخنرانی خود در آبان همان سال به آن اعتراض شدیدی کردند. پیام فوری این رویداد که موجب تبعید امام خمینی به ترکیه شد ، تحریم قانون کاپیتولاسیون از سوی گروهها و جمعیت های اسلامی بود که نماد آن قتل حسنعلی منصور ، توسط فدائیان اسلام و سوء قصد نافرجام به جان شاه در کاخ مرمر بود . پیامد بلندمدت آن نیز انقلاب توفنده ای بود که در 22 بهمن 1357 به سرنگونی رژیم پهلوی انجامید .
* تاراج سرمایه های ملت ایران
روابط نزدیک شاه با رؤسای جمهور امریکا، زمینه غارت منابع کشور بدست آمریکایی ها را فراهم ساخت ، به طوری که نفت ایران در اختیار کمپانی های نفتی امریکا قرار گرفت و در عوض درآمدهای حاصل از فروش نفت برای خرید تسلیحات ، تسلط شرکتهای اسلحه سازی امریکا به یغما رفت.
همزمان با سرازیر شدن جنگ افزارهای امریکایی به ایران ، تعداد پرسنل نظامی امریکا در ایران نیز افزایش یافت . این افراد طبق تحقیقات سنای امریکا ، با احتساب خانواده هایشان در سال 1357 بین 40 تا 50 هزار نفر بودند که پس از جنگ ویتنام بیکار شده و مشاغل پردرآمدی را در ایران بدست آورده بودند . علاوه بر فروش تجهیزات نظامی ، ایران به صورت بازاری برای کالاها و سرمایه های امریکایی درآمده بود ، به طوری که بیش از 400 شرکت امریکایی در ایران در کار واردات کالا فعالیت داشتند .
عقد قراردادهای دو جانبه ایران و امریکا نتیجه ای جز تشدید وابستگی و مستحکم شدن پایه های حاکمیت امریکا در ایران نداشت و ایران کاملا تحت سیطره امریکا قرار گرت . به گونه ای که شاه در آخرین روزهای حیات خود به وزیر خزانه داری دولت کارتر چنین می گوید : ( ارتش در دست شما بود ، اقتصاد مملکت را خود شما اداره و برنامه ریزی می کردید ، هیچ چیز در دوران من بدون نظر و هماهنگی با شما انجام نمی گرفت و از دید شما پنهان نبود . )
* حمایت همه جانبه از رژیم شاه حتی تا آخرین روزها
سیاست امریکا پس از کودتای 28 مرداد این بود که ایران به صورت کشوری با ثبات اما سلطه پذیر و در خدمت امریکا باشد . بر این اساس امریکا در سال 1336 با اعزام چند کارشناس امور امنیتی ، سازمان اطلاعات و امنیت کشور یعنی ساواک را برای شکستن صدای هر نوع اعتراضی در ایران ، پایه ریزی کرد . این سازمان کارایی دستگاه سرکوب شاه را افزایش داد و او را قادر ساخت تا کنترل خود بر دولت را تحکیم بخشد و رژیم دیکتاتوری خود را تثبیت نماید . در حالی که وخامت زندان ها و حال زندانیان سیاسی حتی صدای سازمان عفو بین الملل را هم در آورده بود ، کشورهای غربی و مدعیان حقوق بشر رابطه بسیار خوبی با شاه ایران داشتند و امریکا با حمایت های همه جانبه خود از رژیم پهلوی حمایت می نمود . جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت امریکا در کاخ نیاوران خطاب به محمدرضا پهلوی سخنانی را ایراد کرد که بعدها تبدیل به یکی از بزرگترین شوخی های تاریخ سیاسی خاورمیانه شد ؛ ( به دلیل رهبری بزرگ شاهنشاه ، ایران جزیره ثبات در یکی از آشوب زده ترین نقاط جهان شده است . اعلی حضرتا ، این به دلیل تکریم بسیار نسبت به شما ، رهبری شما و احترام شما و ستایش و عشقی است که ملت به شما دارد ... هیچ کشور دیگری برای بررسی مشکلات منطقه ای که مورد علاقه هر دو طرف ما نیز هست ، ارتباط نزدیکتری از ایران با ما ندارد و هیچ رهبر دیگری نزد من احترامی عمیق تر و رابطه دوستانه تر از شما ندارد ... )
با شدت گرفتن جریانات انقلاب در ایران امریکا بیشتر احساس خطر نمود و برای حفظ این منطقه حساس و منافع سرشار آن حداکثر تلاشش را انجام داد . حمایت از رژیم در هنگام سرکوب های بیرحمانه و قتل عام مردم بی گناه و بازگذاشتن دست شاه در انجام هر کاری برای سرکوب جریانات انقلاب تنها یک قسمت از این
تلاش ها بود . بعد از مدتی با وخیم شدن اوضاع در ایران تعدادی از نظامیان عالی رتبه امریکایی به فرماندهی ژنرال هایزر به ایران آمدند . هدف این افراد کمک به ارتش در کنترل انقلاب و در صورت لزوم اجرای کودتای نظامی و برقراری دولتی دست نشانده بود.

ژنرال هایزر هدف خود را از سفر به ایران چنین عنوان می کند : ( دستورات من از امریکا این بود که برای واشنگتن حیاتی است که در ایران حکومت قوی و با ثبات و دوست امریکا روی کار بیاید )
این افراد تا زمان پیروزی انقلاب در ایران ماندند و حتی روز 21 بهمن به دنبال انجام کودتا و حفظ رژیم شاه بودند که با فرمان حضرت امام (ره) مبنی بر نادیده گرفتن حکومت نظامی و حضور مردم در خیابانها نقشه ایشان به شکست انجامید.
* عملکرد امریکا علیه ملت ایران
منابع سرشار نفت، موقعیت ژئوپلتیکی ایران، داشتن مرزهای طولانی با شوروی، نقش مثبت ایران در جنگ اعراب و اسرائیل به نفع اسرائیل و غرب ایران را به کشور مهمی در منطقه تبدیل کرده بود که غرب به خصوص کاخ سفید سعی کردند ، با همکاری این متحد ارزشمند خواسته ها و دستورات خود را در جهان اسلام و کل دنیا عملی سازند . با عنایت بدین نکات روشن می گردد که وقوع انقلاب اسلامی ایران به منزله شکست سنگین برای کاخ سفید و سردمداران استکبار جهانی بود. لذا برای شکست این انقلاب و برگرداندن وضعیت به حالت قبل فعالیتها یا بهتر بگوییم توطئه های فراوانی را آغاز کردند. ایجاد فرقه های گوناگون در قسمت های مختلف ایران و تلاش برای تجزیه و به آشوب کشیدن ایران نمونه ای از کارهایی بود که امریکا در آن نقش داشت . جالب توجه اینکه ایجاد فتنه های قومی در میان مردم مسلمان آن سرزمینها که خود را در طول تاریخ همواره جزء کشور ایران می دانستند و وابستگی دینی و ملی ایشان بسیار قوی تر از مسائل قومی بود ، هیچ موفقیتی کسب نکرد و به همین دلیل این گروهها به کشتار مردم محلی می پرداختند .
موضعگیری های غیردوستانه و خصمانه کنگره امریکا و رسانه های گروهی آن کشور علیه دولت ایران ، فرار بسیاری از مهره های اصلی رژیم شاه به امریکا و مشارکت آنان در برخی فعالیتهای ضد انقلاب ، موجب شد تا ملت ایران که سعی در حفظ نظام و انقلابشان داشتند ، امریکا را مهمترین دشمن خود بدانند.
* عملکرد سفارت امریکا
آنچه در اکثر آثار در مورد تسخیر سفارت آمریکا نادیده گرفته می شود ، نقش و عملکرد سفارتخانه امریکا در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است . اسنادی که از سفارتخانه امریکا بدست آمده نشان دهنده این واقعیت است که سفارت آمریکا به عنوان یک ستاد طرح و برنامه ریزی و مرکز هماهنگ کننده توطئه ها برای حفظ نظام شاهنشاهی و بعدها ایجاد موانع در مسیر انقلاب و نهایتا شکست و یا منحرف کردن آن بسیار فعال بوده است . ما در این بخش بطور مختص عملکرد سفارت امریکا را بیان می کنیم.
در بررسی تاریخی دوران سرسپردگی حکام بی کفایت ایران به شرق و غرب به خصوص در دوران پهلوی ، یکی از مراکز اصلی تصمیم گیری در مورد سیاستهای کلی کشور و حتی تعیین بسیاری از بازوهای اجرایی رژیم ، سفارت امریکا در ایران بود .
ویلیام . اچ . سالیوان از ژوئن سال 1977 سفیر امریکا در ایران بود. وی در سه ماهه آخر سال 1978 تقریبا یک روز در میان با محمدرضا شاه دیدار و مذاکره داشت . زمانی که برای آخرین بار با اتومبیل کرايسلر ضد گلوله خود به کاخ سلطنتی می رفت ، به قول خودش مأموریتی غیرعادی داشت ؛ ( وی می بایست به رئیس کشوری که نزد او اعزام شده بود ، بگوید که باید کشورش را ترک کند ؛ اما طی ماههای اخیر به قدری مطالب عجیب و غیرعادی میان آن دو رد و بدل شده بود که ابلاغ این به اصطلاح توصیه، زیاد هم غیرعادی به نظر نمی رسید .

در این دوره سفارت امریکا ضمن مشارکت در جنایتهای رژیم سعی در برقراری رابطه با گروهها و افرادی که در جریان نهضت قرار گرفته بودند ، کرد. آنها قصد داشتند با نفوذ ایادی خود بین سران گروهها و نیروهای انقلاب در حوادث آینده انقلاب تأثیرگذار باشند . این دوره از تلاشهای سفارت امریکا با مقاومت مردم و پیروزی انقلاب اسلامی به شکست انجامید.
پس از پیروزی انقلاب ، سفارت وارد مرحله جدیدی از کار خود شد . در این دوره آنها وظیفه داشتند تا با برقراری رابطه با گروههای مختلف درون ایران و خصوصا نفوذ ایادی خود در بین نیروهای انقلاب ، تمام تلاش خود را جهت ایجاد هرج و مرج و اختلاف در مسیر حرکت نهضت اسلامی بکار ببرند و زمینه را برای بازگشت مجدد امریکا به عرصه سیاسی ایران و مراکز تصمیم گیری را فراهم نمایند.
* سفارت مرکز توطئه علیه جمهوری اسلامی
یکی از اعضای سفارت به نام جان گریوز در نامه ای به رؤسای خود در واشنگتن برای تضعیف وحدت ملی و هرج و مرج در کشور و سقوط حکومت ایران پیشنهادی می دهد. او می گوید : ( من حداقل دو سناریو و برنامه را که می تواند به هرج و مرج در کشور و سقوط تدریجی بینجامد ، در نظر دارم . یکی نیروهای تمرکز یافته که بر اثر نارضایتی های منطقه ای و قومی تحریک شده باشند و اگر به نحوی غلط با این ها برخورد شود ، ممکن است باعث تعطیل شدن و بسته شدن مناطق نفتی گردد ، .... تا توده ها به مخالفت با رهبران مذهبی برخیزند . سناریو دیگر اینکه نفاق در مدارس بین محصلین و بین کادرهای مدارس و هر دو می تواند باعث بسته شدن مدارس برای مدت طولانی شود و در نتیجه باعث نارضایتی عمو می گردد یا تبدیل به خشونت های افراطی شود )
در اسناد دیگر منافع امریکا از ناآرامیها در ایران اینگونه بیان شده است :
 1- جمهوری اسلامی درصدد مقابله با جریان ناآرامیها برمی آید و مدت زیادی امکانات و توانایی های انقلاب صرف این امر می شود و از پرداختن به زمینه های سازنده جلوگیری می شود و این خود یک امتیاز به نفع ضد انقلاب است .
2- جمهوری اسلامی ناچار به مذاکره با رژیم بعث شده و در ازای پایان تحریک عراق ، نگرانی امریکا از بابت گشترش انقلاب اسلامی در منطقه یا آنچه صدام تحریک شیعیان عراق می خواند ، از بین می رود.
3- در صورت درگیری ارتش در مقابله با این جریان ، بافت و سیستم ارتش که وابسته به امریکا می باشد ، به خاطر پرداختن به درگیری دست نخورده باقی می ماند و همچنین احتیاج به لوازم یدکی ، این وابستگی را تشدید می کند و در نتیجه کانال نفوذی امریکا باز می ماند.
مجموعه اسناد ذکر شده و هزاران برگه سندی که در مجموعه اسناد لانه جاسوسی به ویژه در جلدهای 31 و 32 وجود دارد به وضوح نشان دهنده تلاشهای فتنه انگیز مأموران و جاسوسان سفارت امریکا برای تضعیف وحدت ملی در کشور ایران است .
* شناسائی نهادها و افراد مؤثر پیرو خط امام
سپاه پاسداران که به فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب به ابتکار حضرت امام (ره) و برای حفظ دستاوردهای انقلاب تشکیل شد، از همان آغاز با هجمه شدید ضد انقلاب و همچنین نیروهای لیبرال و وابسته به امریکا مواجه شد. در اسناد لانه جاسوسی تشکیل سپاه را خطر بدی برای منافع خود بیان می کنند : این سپاه به عنوان چشم و گوش انقلاب اسلامی عمل می کند و به عنوان نیروی مخصوص امام جهت در هم کوبیدن هر نوع حرکت ضد انقلابی از هر طرف که بر علیه دولت اسلامی باشد ، وارد عمل می شود ... سپاه به عنوان نیرویی به موازات ارتش عمل کرده تا اینکه از نظر نیرو، هم سطح آنها شود و بتواند از هر نوع انحراف در میان ارتش جلوگیری کند ... سپاه به عنوان نگهبان سرسخت انقلاب اسلامی عمل می کند . این افراد با شوق و شور ، میهن دوستی ورودیه فداکاری اسلامی را تعلیم می دهند .
درباره کمیته های انقلاب نیز که برای رویارویی با هرج و مرج های اولیه پس از انقلاب و برقراری امنیت و دستگیری ضد انقلاب و تروریستها تشکیل شد ، نیز می گویند «کمیته های انقلاب از [امام] خمینی حرف شنوی دارند و از دولت موقت ، مستقل هستند و سعی دارند برای خود قانون وضع کنند و اعمال آنها اکثرا مانع کوششهای دولت موقت در جهت تثبیت حاکمیتش می باشد . »
این ادعاها از سوی سفارت امریکا صورت می گیرد که به شدت نگران تثبیت دولت موقت بوده اند . چرا که افرادی از نهضت آزادی و لیبرالهای موجود در دولت موقت که تمایل به حفظ روابط با امریکا نشان می دادند ، از نقاط امیدوار کننده برای سفارت و کاخ سفید به شمار می آمدند .
شهید دکتر بهشتی و آیت ا... سید علی خامنه ای، شهید دکتر محمدجواد باهنر، شهید محمدعلی رجایی و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی و ... از افرادی هستند که به دلیل اثرگذاری در تصمیمات و جریانات انقلاب مورد توجه سفارت امریکا بوده اند. اینکه سفارت به شناسائی افراد و فعالان انقلاب و پیرو خط امام (ره) پرداخته است شاید جای ایراد نباشد اما جالب توجه است که اکثر این سرمایه های انقلاب یا شهید شده اند و یا ترور شده اند که ترور آنها به لطف الهی ناکام مانده است. ما در این بخش فقط به اسنادی در مورد دکتر بهشتی اشاره می کنیم .
شهید مظلوم دکتر بهشتی از افرادی است که در میان یاران امام (ره) بیشتر از همه مورد توجه مأموران سفارت بوده است .
در سندی که به فعالیتهای ایشان اشاره می کند چنین آمده است« حزب جمهوری اسلامی که به وسیله اشخاص مذهبی مورد اعتماد [امام] خمینی و عضو سرشناس انقلاب ، دکتر محمد بهشتی ، اداره می شود ، در حال حاضر از بیشترین میزان حمایت مردمی در میان دیگر احزاب سیاسی ایران برخوردار است . خط مشی این حزب تا آنجا که می دانیم ، قویا ایجاد یک حکومت الهی است .»
کاخ سفید که از سرشت ضد استکباری حضرت امام (ره) و روحانیت پیرو ایشان آگاهی داشتند و می دانستند که انقلابیون اصیل هرگز با امریکا سازش نخواهند کرد ، در رأس برنامه های خود برای مقابله با انقلاب ، تضعیف امام و خط امام را قرار دادند و با ترور بازوهای اجرایی و متفکران انقلاب سعی در اجرای این برنامه کردند. آنها همچنین در کنار تقویت روابط با نیروهای لیبرال میانه رو و طرفدار غرب، تمام تلاش خود را برای تضعیف انقلابیون اصیل انجام دادند. در این ارتباط، در یکی از اسناد لانه های جاسوسی می خوانیم:
( اگر هر گروه میانه رو و متمایل به غرب به مبارزه علیه ملاها برخیزد در مورد او به عنوان یک گروه  مترقی  ، با علاقه تمام فعالیت خواهیم کرد )
آنها حتی برای تعدیل نظرات حضرت امام (ره) تلاش کردند. در این مورد در سندی که از طرف سفارت خطاب به وزارت امور خارجه امریکا ارسال شد می خوانیم : ( در حال حاضر ، من هیچ راه حل سریع و مؤثری که سیاست خارجی نوین ایران را معتدل نماید ، نمی بینم ، ما از [طریق] فرصت هایی که به دست می آید ، سعی می کنیم ذهن امام خمینی را تعدیل کنیم )
همچنین در اسناد دیگری بیان شده که چگونه سعی کرده اند قاطعیت و سازش ناپذیری امام (ره) را با ملاقات با ایشان و برخی وعده ها درهم بشکنند و به خیال خود به وضعیت خود در ایران مشروعیت دهند و روحانیون دیگر را برای ملاقات با مأموران سفارت آماده کنند . ( ما باید هر چه زودتر پیام یا نماینده ای نزد [امام] خمینی بفرستیم . اگرچه او ضد آمریکایی سرسختی است و همچنین ممکن است در ملاقات ما را بکوبد ولی این امر یعنی ملاقات ما را به او نزدیک خواهد کرد و مسایل مهم تر را می توانیم به او برسانیم و همچنین سوء ظن او را کم کنیم . ولی تماس با او نباید [موجب شود] دوستان غیرمذهبی مان را از دست بدهیم . همچنین دیدار با [امام] خمینی می تواند وسیله ای شود ، برای تماس با دیگر روحانیون ، زیرا تا ایشان ما را نپذیرد آنها ما را نمی پذیرند .
* شناسائی مخالفان انقلاب و حمایت از آنها
موضع قاطع حضرت امام (ره) و استقامت ملت ایران در برابر توطئه های استکبار موجب شد که سفارت آمریکا به نتیجه زیر برسد : ( ما می خواهیم برای ایرانی کار کنیم که میانه رو باشد و ناسیونالیست های مخالف مذهب ، تسلط بیشتری در اداره مملکت داشته باشند )
همچنین سفارت امریکا راهکارهای زیر را برای مقابله با خط امام و انقلاب طرح ریزی کرده بود که تسخیر سفارت مجال عملی شدن آنها را نداد. ( مادامی که جهت سیاسی دقیق ایران اتخاذ نشده و مادامی که قدرت روحانیت توسط دیگر گروهها کم نشده، ما باید طوری رفتار کنیم که بتوانیم با جناح روی کار آمده سازش کنیم. و این در حالی است که یک پیوند محکم بتوانیم با دیگر گروههای مخالف سیاسی برقرار کنیم ... در این موقع حساس هیچ دولتی قادر نیست که حکومت ایران را سرنگون کند . پس باید از در مسالمت آمیز با ایران درآمد و به گسترش کارهای عملی کمک نمود. [از جمله] جلب عناصری در ارتش و گروههای میانه رو مذهبی که در آینده نقش خاصی خواهند داشت ) به این ترتیب سفارت ضمن تماس با بعضی شخصیتهای مؤثر برای به سازش کشاندن آنها ، شروع به بزرگنمایی احزاب و افرادی کرد که نه فقط هیچ نقشی در انقلاب نداشتند بلکه نسبت به اصول متعالی انقلاب ، ذره ای اعتقاد در دل نداشتند . تنها هدف از بزرگنمایی این طیف توسط امریکا، استفاده از آنها در مواقع ضروری بود .
* عملکرد دولت موقت ( تقابل دو رویکرد )
نهضت ملی شدن صنعت نفت، نخستین تجربه جامعه ایران در مبارزه همزمان با استبداد و استعمار بود. اگرچه این نهضت به ظاهر شکست خورد اما همزمان با رشد نوی استبداد پهلوی دوم، سلطه قدرتهای خارجی ( بویژه امریکا ) در ایران افزایش یافت و زمینه برای یک جوشش انقلابی و مردمی بر ضد استبداد و استعمار حاکم بر کشور به وجود آورد. انقلاب اسلامی ملت ایران به رهبری امام در واقع مبارزه ای بود با دو وجه ضد استبدادی و ضد استعماری که با آزادسازی پتانسیل های درونی جامعه و خشم فرو خفته مردم ، سرنگونی حاکمیت مستبد داخلی و قطع دست سلطه گران خارجی و قدرتهای استعماری را هدف نهایی خود قرار داده بود.
سخنان حضرت امام خمینی پس از چهارده سال دوری و تبعید در 12 بهمن 1357 و در کنار مزار شهدا تأییدی بر این مطلب است. ایشان در همان ابتدای امر ، لبه تیغ برنده کلام خود را به سوی دولت امریکا و نوکر آن شاه گرفتند : ( ... زراعت ما به کلی از بین رفت و شما [مردم ایران] در همه چیز به خارج محتاج هستید ؛ محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند برای امریکا و ما محتاج او باشیم ، در اینکه گندم از او بیاوریم ... اینها [پهلوی ها] به همه معنا ، به این مملکت خیانت کردند. و اما نفت ما، تمام نفت ما را به امریکا و غیر از امریکا دادند. مقداری را که به امریکا دادند ، عوضش را گرفتند. عوض ، اسلحه هایی بود برای درست کردن پایگاه برای امریکا. ما هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم ... این آقا [شاپور بختیار] که خودش هم خودش را قبول ندارد ، رفقایش هم قبول ندارند ، ملت هم قبولش ندارد ، ارتش هم قبولش ندارد ، فقط امریکا از او پشتیبانی کرده ... باید این آدم سرجایش بنشیند و یا اینکه به امر امریکا ، یک دسته از اشرار را وادار کند که این ملت را قتل عام کند . ما تا هستیم نمی گذاریم این ها سلطه پیدا کنند ، ما نمی گذاریم دوباره اعاده بشود این حیثیت سابق و آن ظلم های سابق . ما نخواهیم گذاشت که محمدرضا برگردد. این ها می خواهند او را برگردانند... )
با وجود اینکه نهضت امام از ابتدا ضد استبداد شاه و ضد استکبار امریکا بود اما در میان نیروهای انقلاب و عناصری که در صف مبارزین فعالیت می کردند، عده ای نسبت به انقلاب تنها رویکردی ضد استبدادی داشتند و هدف مبارزه را در ساقط کردن حاکمیت مستبد خلاصه می کردند.
دولت موقت به نخست وزیری مهندس مهدی بازرگان که بیشتر از جناح لیبرال اعم از نهضت آزادی و جبهه ملی تشکیل شده بود ، با چنین رویکردی در صف انقلابیون قرار داشتند . مرحوم بازرگان در کتاب ( آفات تردید ) خود تصریح کرده است که ( مبارزه ما یک مبارزه ضد استبدادی و آزادی خواهانه است و با استبداد دو هزار و پانصد ساله مبازره می کنیم . )
البته این گروه از مبارزین، منکر وابستگی رژیم مستبد شاه به قدرتهای خارجی نبودند اما اصل مبارزه را بر محو استبداد داخلی گذاشته بودند و برای وجه ضد استعماری نهضت، اهمیتی قایل نبودند. این گروه حتی معتقد به لزوم دگرگونی های بنیادی و انقلابی در نظام و ساختار حکومتی نیز نبودند و تصور می کردند با از بین رفتن استبداد سلطنتی و ایجاد اصلاحاتی در نظام سیاسی موجود ، می توان به ساختار مطلوبی برای اداره کشور دست یافت .

تاريخ : ۱۰ آبان ۱۳۸۹