شکست آمریکا در طبس

شکست آمریکا در طبس


سالروز حمله آمریکا به طبس
پنجم اردیبهشت، یادآور شکست نیروهای آمریکایی در سال۱۳۵۹ در صحرای طبس است. این واقعه، پس از آن روی داد که جیمی‌کارتر، رئیس جمهور ایالات متحده، تصمیم گرفت تا به ایران حمله نظامی کند. بهانۀ این هجوم، آزادی جاسوسانی بود که در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ به اسارت دانشجویان پیرو خط امام درآمده بودند. سران کاخ سفید که از حرکت دانشجویان غافلگیر شده بودند و توطئه‌هایشان آشکار شده بود،[۱] تصمیم گرفتند از قوای نظامی استفاده کنند و با حمایت مزدوران داخلی و پشتوانه تبلیغاتی خبرگزاری‌های استعماری به افکار خود جامعه عمل بپوشانند. و یکبار دیگر دولت دلخواه خود را در ایران به قدرت برسانند.
ملت ایران، دسیسه‌های آن دولت مستکبر برای شکست انقلابشان را دیده بودند. آمریکایی¬ها پس از انقلاب، سعی می‌کردند حضور خود را در ایران حفظ کند و بدین سبب نقاب دوستی بر چهره داشتند؛ امّا رفتارهای آنان، شک برانگیز بود؛
۱- ملاقات مقامات آمریکایی با مهندس بازرگان به صورت محرمانه؛
۲- پذیرش شاه ایران به بهانۀ معالجات پزشکی.
سابقۀ عملکرد این کشور مستکبر، سبب شد تا مردم وقوع کودتایی بر ضد انقلاب خود را قطعی بدانند؛ از این رو حدود ۴۰۰ نفر از دانشجویان، سفارت را تسخير کردند و اعضای آن را به گروگان گرفتند. اسناد به دست آمده از لانۀ جاسوسی، نشان داد که سفارت آمریکا، به مکانی برای طراحی توطئه بر ضد ایران تبدیل شده است و از این روی آن را «لانۀ جاسوسی» نامیدند.
تداوم حرکت انقلاب، بیداری دانشجویان و اتخاذ موضع فعال و افشای دسیسه‌های آنان، همچون تلاش برای شکست یا انحراف مسیر نهضت[۲] باعث ناامیدی استعمارگران از دستیابی دوباره به منافع و منابع ایران شد.  طولانی شدن اسارت گروگان‌ها، سبب تضعیف روحیۀ آمریکایی‌ها و شکستن غرور آنان شد؛ زیرا آنها عادت داشتند که همیشه، پیروز باشند و تحمل شکست، برایشان بسیار دشوار بود، آن هم شکستی تاریخی از ملتی بیدار.
از جمله اهداف آمریکا برای این تجاوز، بازیابی روحیۀ سران کاخ سفید و سیاستمداران آن، ترمیم غرور آسیب دیدۀ خویش، آزادی گروگان‌ها و تضعیف روحیۀ مردم ایران می‌توان نام برد. بنا بود پس از اجرای عملیات آزادسازی گروگان‌ها، مراکز مهم اقتصادی و مکان شخصیت‌های مهم انقلاب نیز، مورد هجوم قرار بگیرد و کودتایی علیه نظام روی بدهد. کاخ سفید می‌خواست با این عمل، هم کار انقلاب را یکسره کند و هم سایر ملت¬ها و دولت‌ها عبرت بگیرند. جیمی‌کارتر می‌کوشید تا با نمایش اقتدار نیروهایش، برگ زرینی در کارنامۀ خود ثبت کند تا در انتخابات، دوباره برای ریاست جمهوری برگزیده شود.
سیاستمداران کاخ سفید، در ظاهر می‌کوشیدند مسألۀ گروگان‌ها به صورت مسالمت‌آمیزحل شود؛ حتی آنها پیش از آغاز برنامۀ نظامی، برای مذاکرات جدید، زمینه‌چینی می‌کردند تا مسئولان ایران را غافلگیر کنند؛[۳]
اما در واقع، مدت پنج‌ماه بود که نیروهای ویژه‌ای را برای این  کار در محیطی مشابه صحرای طبس در «آریزونا» آموزش می‌دادند. بنا بود که این طرح، با نام «عملیات پنجۀ عقاب» چهارم تا ششم اردیبهشت ۱۳۵۹ اجرا شود.
برنامه‌ این گونه بود که در شب اول، هشت بالگرد و هفت هواپیمای غول پیکر C-130 در عمق خاک ایران فرود بیایند. سپس بالگردها و شبانه سوختگیری و به نقطه‌ای در نزدیکی تهران پرواز کنند و تا شب بعد منتظر بمانند. بنا بود که شب دوم گروه‌های ویژه‌ای به سفارت حمله کنند و گروگان¬هارا از طريق ورزشگاهی در نزدیکی سفارت نجات دهند.
طبق برنامه، چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ش، هفت فروند هواپیمای غول پیکر c-130 و هشت فروند بالگرد وارد مرز ایران شدند، در حالی که نیروهای ویژۀ عملیات، تجهیزات پیشرفتۀ نظامی و وسایلی همچون جیپ، موتور سیکلت‌های تندرو و مخصوص عملیات و… همراه داشتند.
آنها از جنوب کشور وارد مرزهای ایران شدند و با هماهنگی دولت بنی‌صدر پس از طی حدود یکصد کیلومتر، بدون اینکه مانعی در مسیرشان باشد، در فرودگاهی متروکه، نزدیک رباط‌خان طبس فرود آمدند. بنی‌صدر، پیش‌تر دستور داده بود که تجهیزات ضدهوایی از مسیر مورد نظر برداشته شوند. نیمه‌شب بود که نیروهای ویژه به صحرای طبس رسیدند. یکی از بالگردها از هواپیمای c-130 سوختگیری کرد و از زمین برخاست که ناگهان بر اثر اشتباه خلبان با هواپیما برخورد کرد و هر دو آتش گرفتند. سپس بر اثر طوفان شن، دو بالگرد دیگر، دچار نقص فنی شدند و از انجام عملیات باز ماندند. در نتیجه اجرای طرح با هماهنگی کارتر متوقف شد و آمریکایی‌ها از بیم آنکه، همگی در طوفان شن نابود شوند یا اسیر نیروهای ایران بشوند، از فرصت شب استفاده کردند و فرار کردند. آنان، آن¬قدر برای فرار عجله کردند که هشت مزدور کشته شده و اسناد سری موجود در  بالگرد‌های به جا مانده را باقی گذاشتند.
صبح هنگام به وقت آمریکا، هنگامی که کارتر در تلویزیون ظاهر شد، از چشمان برافروخته و متورم وی، آشکار بود که شب را نخوابیده است. وی اعلام کرد که عملیات «پنجه عقاب» شکست خورده است. سپس اظهار کرد که اسناد طبقه‌بندی شده سری، در بالگردها به جای مانده است.
در واقع این پیام، برای بنی‌صدر، صادر شده بود. بی‌درنگ، بنی‌صدر دستور داد چند بمب‌افکن، بالگردهای به جا مانده را بمباران کنند. بر اثر این خیانت، فرمانده سپاه یزد محمد منتظر قائم که برای بازرسی و بررسی محل به آنجا رفته بود به شهادت رسید.[۴]
شکست طبس، یک ضربۀ محکم بر پیکرۀ استکبار و سبب رسوایی سران کاخ سفید شد. آمریکا می‌خواست مردم ایران را تنبیه کند؛ ولی نتیجه برعکس شد. ملت ایران هوشیارتر و دشمنی مستکبران اشکارتر شد، منافقان و همراهان داخلی استکبار جهانی رسوا شدند. کارتر در پی آن بود که پس از آزادی گروگان‌ها، دوباره‌ برای ریاست جمهوری برگزیده شود؛ ولی به سبب این ناکامی و تصمیم امام(ره)، مبنی بر نگه‌داشتن جاسوسان تا برگزاری انتخابات، مردم ایالات متحده به کارتر رأی ندادند و وی در انتخابات، شکست خورد. بعدها وی در مصاحبه‌ای گفت:
«دوران ریاست جمهوری من، بدترین دوره‌های ریاست جمهوری در آمریکا بوده است؛ زیرا در آن زمان، دولت آمریکا در دست آیت الله خمینی در ایران به گروگان گرفته شد».[۵]
——————————————————————————–
[۱]. هادی سجادی‌پور، بازخوانی روند و پیامدهای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، شریف نیوز، آبان ۱۳۸۴٫
[۲]. ر.ک: امیررضا ستوده و حمید کاویانی، بحران ۴۴۴ روزه، تهران، ص ۲۰٫
[۳]. اشغال لانه جاسوسی آمریکا زمینه‌ها و پیامدها، مجله حضور؛ ش ۸، ص ۲۰٫
[۴]. گروه تحقیق واحد مرکزی خبر صدا و سیمای ایران، شکست بزرگ آمریکا در واقعه طبس، ۴/۲/۱۳۶۱، ص ۱۹۷٫
[۵] . روزنامه کیهان، ۱۴/ ۲/ ۱۳۶۳٫