اعتراف دیرهنگام با اهدافی خاص
اما در مراحل بعد، مقامهاي عاليرتبة آمريکايي از جمله رئيسجمهوري، وزير امور خارجه و وزير دفاع و همچنين رسانههاي آمريکايي بارها از بهکارگيري سلاحهاي شيميايي از سوي عراق عليه ايران در طول هشت سال جنگ تحميلي سخن به ميان آوردند.
پيشينه
موضوع کمکهاي آمريکا به عراق در جريان جنگ تحميلي، مسأله جديدي نيست و تاکنون نيز مقالات و کتابهاي متعددي در اين زمينه منتشر شدهاست. دولت آمريکا اگرچه بهظاهر طي دو سال نخست جنگ تحميلي اعلام بيطرفي کرد؛ اما اين سياست بدان جهت بود که واشينگتن به توانايي ارتش عراق در قبال ايران اطمينان داشت. حال آنکه، اساساً جنگ عراق عليه ايران با برنامهريزي و حمايت آمريکا آغاز شد. از سال ۱۹۸۲ به بعد با توجه به آغاز شکستهاي پيدر پي عراق و پيروزيهاي نيروهاي ايراني، حمايتهاي آمريکا از عراق در ابعاد سياسي، نظامي و اقتصادي بهطور آشکارا و رسمي و همه جانبه گسترش يافت. از جمله کمکهاي آمريکا به عراق، ارسال مواد و تجهيزات مربوط به ساخت سلاحهاي شيميايي بودهاست. البته علاوه بر آمريکا، کشورهاي آلمان، انگليس، فرانسه، هلند، بلژيک و ايتاليا نيز در دستيابي عراق به سلاحهاي شيميايي مشارکت داشتند. در اين ميان، نقش شرکتهاي آلماني بيش از ساير کشورهاي غربي بودهاست. بهطوريکه ۲۴ شرکت آلماني رژيم عراق را در دستيابي به انواع سلاحهاي شيميايي ياري رساندند. جديدترين گزارشها نيز حاکي است که شرکت زيمنس آلمان در دستيابي عراق به سلاحهاي اتمي نقش موثري ايفا نمودهبود. اما در وراي اين مسائل، طي سه ماه گذشته موضوع حمايت آمريکا از عراق در بهکارگيري سلاحهاي شيميايي عليه ايران بهطور جدي از سوي رسانههاي غربي طرح شدهاست. چنانکه اشاره شد، مقامهاي عاليرتبة آمريکايي و حتي انگليسي نيز به استفاده عراق از انواع سلاحهاي کشتارجمعي در قبال ايران اعتراف کردهاند. روزنامه نيويورک تايمز نوشت: «آمريکا اطلاعات نظامي مهمي را در سالهاي ۱۹۸۰ ـ ۱۹۸۸ در اختيار عراق قرار داد که به بغداد در دستيابي به سلاحهاي شيميايي کمک کرد.» اين روزنامه همچنين نوشت: «آمريکاييها با اينکه ميدانستند عراق از گازهاي شيميايي عليه ايران استفاده ميکند، اما سکوت اختيار کردند و سرويسهاي اطلاعاتي نظامي آمريکا، اخباري دقيق همراه با جزئيات در خصوص نحوة استقرار نيروهاي ايراني، تاکتيکهاي نظامي و نقشههاي مربوط به حملات هوايي ايران را در اختيار عراق گذاردند.»(۱)
ديدگاهها
روزنامة الشرقالاوسط، چاپ لندن، در مقالهاي در ۲۸ مرداد سال جاري، به واکنش مقامهاي آمريکايي پرداخت و نوشت: «بسياري از نزديکان ريگان از جمله جورج شولتز، وزير امور خارجة آمريکا، فرانک کار لوچي، وزير دفاع و ژنرال کالين پاول، مشاور امنيت ملي رئيسجمهور وقت آمريکا، بهطور علني از بهکارگيري گازهاي سمي از سوي عراق انتقاد ميکردند. بهنوشتة اين روزنامه؛ کالين پاول سخناني که در مورد برنامه محرمانه دولت ريگان مطرح شدهاست را نادرست خواند و در عين حال از بررسي اين مسأله خودداري کرد. ريچارد آرميتاژ، معاون پاول، که يکي از مسئولان برجستة وزارت دفاع در زمان ريگان بود وطي اظهاراتي مبهم، هرگونه ارتباط آمريکا با بهکارگيري سلاحهاي شيميايي از سوي عراق را تکذيب کرد. فرانک کارلوچي نيز گفت: «من ميدانم اطلاعاتي که طي جنگ ايران و عراق در اختيار بغداد قرار دادهايم؛ اطلاعاتي تقريبا عمومي بودهاست، نه اطلاعات حساس و فوق سري». وي همچنين افزود: «من واقعا نميدانم که آمريکا در آماده کردن عراق براي حملات مختلف عليه ايران و امدادرساني به نيروهاي اين کشور مشارکت داشتهاست يا خير؟» اما وي به اين نکته نيز اشاره کرد که«من با اين مسأله موافقم که عراق در جنگ با ايران نبايد شکست ميخوردولي از قبل نميدانستم که عراق سلاحهاي شيميايي عليه ايران بهکار خواهد گرفت».(۲)
اين روزنامه، سپس به نقل از يکي از مسئولان بلندپايه سازمان جاسوسي آمريکا (سيا) نوشت: «برخورد دولت ريگان با استفادة عراق از سلاحهاي شيميايي در عرصه نبرد، در حقيقت بهمثابه اجراي آنچه منافع آمريکا را تامين ميکرد، بود و پنتاگون نسبت به استفادة عراق از گازهاي سمي عليه ايران هيچ نگرانيي نداشت؛ زيرا معتقد بود که اين گازها نيز وسيلـهاي هستند براي کشتـن انسـانها؛ حال چـه فرقي ميکند که اين انسانها با گلوله کشتـه شوند يا با گـازهاي سمـي».(۳)
هفتهنامه نيوزويک در ۲۶ شهريورماه، در مورد کمکهاي آمريکا به عراق نوشت: «آمريکا در جنگ عراق و ايران تجهيزات لازم براي کشت ميکروب سلاحهاي بيولوژيک را در اختيار بغداد قرار داد. ارسال کشت ميکروب سلاحهاي بيولوژيک به عراق از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۹ با اطلاع و اجازه وزارت بازرگاني آمريکا صورت گرفت. يک نوع از باکتريهايي که آمريکا به عراق فروخته بود براي توليد سلاح بيولوژيک عامل بيماري قانقاريا استفاده ميشود.» به نوشتة اين هفتهنامه، مواردي را که پنتاگون درخصوص دست داشتن صدام در جنايات جنگي جمعآوري کرده بود، در ژانويه ۱۹۹۲ در دوره رياست جمهوري بوش (پدر) تنها به دليل ملاحظات سياسي، جزء اسناد محرمانه طبقهبندي شد و بدين ترتيب از معرض ديد افکار عمومي خارج گرديد».(۴)
شبکة تلويزيوني NBC نيز در ۱۹ اوت، گزارش مفصلي دربارة کمکهاي آمريکا به عراق در طول جنگ با ايران تهيه و پخش کرد. اطلاعات اين گزارش، برگرفته از اعترافات اشخاصي بود که خود در آن زمان شخصاً درگير اين مسأله بودند؛ براي مثال دونالد رامسفلد، وزير دفاع کنوني آمريکا، يکي از عاملان کليدي در ارسال کمکهاي آمريکا به عراق بود.
او در سالهاي ۱۹۸۳ و۱۹۸۴ براي مذاکره پيرامون برقراري روابط ديپلماتيک بين آمريکا و عراق و ارسال کمکهاي آمريکا به اين کشور، به عراق سفر کرد. استدلال آمريکا در آن مقطع اين بود که اگر مانع از بهکارگيري سلاحهاي شيميايي از سوي عراق ميشد، خطر پيروزي ايران بر عراق وجود داشت.
رامسفلد در سفر خود به عراق در سال ۱۹۸۳، به مقامات عراق گفته بود؛ «ما براي جلوگيري از پيروزي ايران، هرگونه کمکي را در اختيار شما قرار ميدهيم».
برخي از رسانههاي غربي با توجه به انتشار گزارشهاي مربوط به کمکهاي آمريکا به عراق در جنگ عليه ايران به انتقاد از سياست آمريکا پرداختند و دلايل انتشار چنين گزارشهايي را در شرايط کنوني برشمردند.
روزنامة فاينشال تايمز در روز هشتم شهريور نوشت: «خطر تسليحات کشتارجمعي بغداد نتيجة سکوت در برابر حملات شيميايي و ميکروبي عراق در جنگ عليه ايران بود. اگر کشورهايي نظير آمريکا که نگران زرادخانههاي مرگبار عراق شدهاست، در آن هنگام در برابر اقدامات نامشروع عراق سکوت جانب دارانه اختيار نميکرد؛ اکنون در اين وضعيت قرار نداشت».(۵)
روزنامه ارگادرسايتونگ چاپ سوئيس نيز در هشتم شهريورماه نوشت: «عراق با موافقت آمريکا، از سلاحهاي شيميايي عليه ايران استفاده کرد. اگر صدام با حمله به کويت منافع آمريکا را به خطر نميانداخت، آمريکا دربارة بهکارگيري عراق از سلاحهاي شيميايي تا به امروز نيز سکوت اختيار ميکرد. رامسفلد که در سالهاي ۱۹۸۳ و ۱۹۸۴ با صدام حسين پيمان دوستي منعقد ميکرد و استفاده او را از سلاح شيميايي ناديده ميگرفت، امروز چه هدفي دارد؟»(۶)
روزنامه ال پائيس چاپ اسپانيا نيز در ۲۹ مردادماه، در مورد اهداف آمريکا در افشاي بهکارگيري عراق از سلاحهاي شيميايي عليه ايران نوشت: «بوش استفاده از گازهاي سمي از سوي عراق را در جنگ عليه ايران مورد تاکيد قرار ميدهد تا به اين وسيله لزوم تغيير رژيم عراق را توجيه کند».(۷)
نشرية لوموند در پنجم مهرماه، ادعاي آمريکا دربارة اينکه سلاح کشتارجمعي عراق، صلح جهاني را به خطر مياندازد، نمايشي وصوري دانست؛ زيرا آمريکا از برنامة تسليحاتي عراق آن هنگام که صدام را در خط اول مقابله با انقلاب اسلامي ميدانست، آگاه بود اما اقدامي در اين زمينه نکرد. آمريکاييها از بهکارگيري سلاح شيميايي بر ضد کردهاي حلبچه از سوي عراق نيز آگاه بودند. در آن هنگام، شرکتهاي آمريکايي با موافقت وزارت امور خارجه آمريکا موادي به عراق صادر کردند که ميتوانست در توليد سلاح ميکروبي بهکار رود.(۸)
روزنامه اينديندنت چاپ لندن در مقالهاي در اول شهريور، دولتهاي آمريکا و انگليس را متهم به رفتار منفعتطلبانة شخصي در قبال مسائل بينالمللي کرده، در مورد حمايتهاي انگليس از عراق در جنگ عليه ايران نوشت: «انگليس در طول جنگ عراق عليه ايران بهطور پنهاني به رژيم صدام حسين براي سرنگوني جمهوري اسلامي ايران کمک ميکرد». به نوشتة اين روزنامه، دولت بريتانيا بهطور مخفيانه از تلاش عراقيها براي سرنگوني بنيادگرايان ايران استقبال کرد و در زماني که عراقيها در حال شکست در جنگ بودند، بهطور قابل ملاحظهاي به حکومت بغداد کمک کرد.(9)
انتقاد روزنامه مذکور از دولت انگليس بدان جهت بود که توني بلر، نخستوزير انگليس نيز در سخنرانيهاي خود از بهکارگيري سلاحهاي کشتارجمعي عراق عليه ايران سخن به ميان آورده بود.
روزنامه اومانيته چاپ فرانسه نيز در ۲۱ اوت، در مقالهاي تحت عنوان «زماني که صدام دوست شيطان بزرگ بود» نوشت:
«در حال حاضر موضوع استفاده از گازهاي شيميايي در دوران جنگ عراق با ايران يکي از دلايل فعلي آمريکا براي اثبات بيرحمي متحد سابق آمريکا و ضرورت مبارزه با آن به شمار ميرود. در حالي که برخي از مقامات فعلي دولت آمريکا در زمان رياست جمهوري ريگان نيز مسئوليتهايي را برعهده داشتند و هرگز با برنامة حمايت از عراق مخالفت نميکردند».
به نوشتة اين روزنامه، امروز شيطان تغيير موضع دادهاست. سلاحهاي شيميايي متحد سابق زماني که جوانان ايراني يا کُردها را هدف قرار ميداد چندان باعث ناراحتي آمريکا نميشد؛ اما اکنون که دورنماي حملة احتمالي آمريکا به عراق مطرح شدهاست، همين سلاحها بهعنوان تهديد جدي بر ضد سلامتي افراد ارتش آمريکا ارزيابي ميشوند.(۱۰)
روزنامه گاردين در پنجم مهرماه، خطاب به وزير دفاع آمريکا نوشت: «وزير دفاع آمريکا که ۱۶ سال پيش در موضعي جانبدارانه از جنگ عراق عليه ايران با صدام ديدار کردهبود، اکنون خواهان سقوط متحد سابقش شدهاست». به نوشتة اين روزنامه، رامسفلد ۱۶ سال پيش در ديداري از بغداد مراتب حمايت آمريکا از صدام حسين را به وي ابلاغ کرد و در همان روز شاهد حمله شيميايي عراق عليه سربازان ايراني بود، اکنون وي با همان حدت و شدت خواهان سقوط متحد سابقش است.(۱۱)
در مقابل انتقادهاي يادشده، عدهاي از مقامهاي آمريکايي به اهداف واشينگتن در حمايت از بغداد در جنگ عليه ايران اشاره کردند. رابرت مک فارلين، مشاور امنيت ملي آمريکا در دورة رياست جمهوري ريگان، در مورد دليل حمايت آمريکا از عراق گفت: «سياست آمريکا اين بود که نميخواستيم ايران در جنگ برنده شود. در آن موقع عدهاي در دولت ريگان ميگفتند عراق خوش آتيه است و شايد بتوان در آينده ترغيبش کرد تا رفتار با ثباتتري به نمايش بگذارد».(۱۲)
جورج ميشل، رهبر سابق جناح اکثريت در مجلس سناي آمريکا از حزب دموکرات، در پنجم مهر، در مصاحبه با شبکه تلويزيوني فاکس نيوز در مورد دلايل کمکهاي آمريکا به عراق گفت: «در آن زمان آمريکا به هيچ وجه مايل به پيروزي ايران در جنگ نبود. به همين سبب مخفيانه اقدام به حمايت از عراق نمود. کاخ سفيد اين اقدام مخفيانه را بدون مشورت با کنگره انجام داده بود. سياست کلي دولتهاي ريگان و بوش (پدر) اين بود که از صدام حسين و رژيم وي حمايت کنند و دليل اين حمايت نيز اين بود که صدام درگير جنگ دشواري با ايران بود».(۱۳)
جفري کمپ، رئيسمرکز تحقيقات صلح نيکسون، نيز در ششم مهر ماه ضمن اعتراف به حمايت آمريکا از عراق در بهکارگيري سلاحهاي شيميايي عليه ايران گفت: «رئيسجمهور وقت آمريکا (ريگان) به رغم آگاه بودن از استفادة عراق از سلاحهاي شيميايي عليه ايران، به حمايت از بغداد ادامه داد. دليل حمايت آمريکا در آن هنگام، روابط سرد آمريکا و ايران و نگراني واشينگتن از گسترش انقلاب اسلامي در منطقه بود»؛ اما اکنون در آمريکا همه به اين نکته پي بردهاند که اين حمايتها از صدام در مقابل ايران يک اشتباه در سياست خارجي آمريکا بود».
در اين ميان، دولتمردان آمريکا سعي ميکنند براي جلب توجه افکار عمومي به سلاحهاي کشتارجمعي عراق از بهکارگيري اينگونه سلاحها عليه ايران، سخن به ميان آوردند. کالين پاول، وزير امور خارجه آمريکا، در چهارم مهرماه از بهکارگيري سلاحهاي کشتارجمعي عراق عليه ايران و اشغال کويت از سوي عراق سخن به ميان آورد.جورج بوش، در سخنان خود در اجلاس سالانه مجمع عمومي سازمان ملل به استفاده عراق از سلاحهاي شيميايي عليه ايران و مردم کُرد حلبچه سخن گفت؛ اما بخش فارسي راديو کلن به نقل از رابرت فيسک در واکنش به اظهارات بوش گفت: «اما بوش به اين نکته اشاره نکرد که تجاوز و کشتار و شکنجه تا پيش از حمله به کويت نيز از جمله اعمال رژيم عراق عليه مخالفان بودهاست. پس چرا آمريکا در جنگ ايران و عراق در برابر اين جرايم سوت کرده بود و حتي به عراق اطلاعات نظامي ميداد تا عليه ايران از آن استفاده کند؟» وي در ادامه گفت: «بوش، عراق را به استفاده از گازهاي سمي عليه ايران متهم کرد که از سوي خود او بهعنوان يکي از محورهاي شر شناخته شدهاست. آيا صدام در آن زمان (جنگ عليه ايران) قطعنامههاي سازمان ملل و موازين بينالمللي را زير پا نميگذاشت؟»
رابرت فيسک سپس خطاب به بوش گفت: «آيا اين فقط صدام حسين است که قطعنامههاي سازمان ملل را زير پا ميگذارد؟ پس چرا اسرائيل هنوز بعد از چهار دهه، قطعنامة ۲۵۲ سازمان ملل را به اجرا نگذاشتهاست، قطعنامهاي که خواهان خروج اسرائيل از اراضي اشغال شدهاي است که در جنگ ۶۷ به اشغال ارتش اسرائيل درآمد؟»(۱۴)
خبرگزاري آسوشيتد پرس با اشاره به اسناد دولتي آمريکا در گزارشي نوشت: «برنامههاي توليد سلاحهاي ميکربي و شيميايي عراق با حمايتهاي آمريکا پا گرفت. طبق اين اسناد چندين مرکز و شرکت آمريکايي، انواع ميکروبها از جمله سياهزخم که ميتوانست در توليد سلاحهاي ميکربي به کار آيد را به عراق صادر کردند».
به گزارش اين خبرگزاري، صادرات اين مواد کشنده در جريان جنگ عراق و ايران، با تاييد وزارت بازرگاني وقت آمريکا و همزمان با سفر دونالد رامسفلد، فرستاده ويژة رونالد ريگان به خاورميانه ديدار دوستانهاش با صدامحسين صورت گرفت. اما اکنون او از طرفداران سرسخت حمله به عراق و سرنگوني حکومت اين کشور است. وي با توجه به سمت قبلياش، مورد سوال سناتور آمريکايي، رابرت هيرو، قرار گرفت. هيرو، در جلسة کميته دفاعي سناي آمريکا از رامسفلد در مورد صادرات مواد ميکروبي و شيميايي از آمريکا به عراق سوال کرد. وي از رامسفلد پرسيد: «آيا ما آنچه را که خود کاشته بوديم، اينک درو نميکنيم. آيا اين هيولا در دامان ما پرورده نشد؟» رامسفلد در پاسخ ابتدا کوشيد طفره رود و سپس مسئوليت آمريکا را در کمک به عراق رد کرد و در نهايت، وعده داد موضوع را پيگيري کند.(۱۵)
با اين حال، دولتمردان آمريکا در سخنرانيهاي خود بارها از استفاده عراق از سلاح کشتارجمعي عليه ايران سخن به ميان آوردهاند. بوش در دوم مهرماه، با اشاره به اين موضوع گفت: «ما اجازه نميدهيم که بدترين رهبر جهان ما را با وحشتناکترين سلاحهايي که دنيا به چشم ديدهاست، تهديد کند».
ديدگاه
دولت آمريکا نه تنها در دهة هشتاد معاهدات بينالمللي مربوط به منع توليد و گسترش سلاحهاي کشتارجمعي را نقض کرد، بلکه شريک جناياتي است که عراق عليه مردم ايران و ساکنان شهر حلبچه مرتکب شدهاست.
به همين دليل، دولتمردان آمريکا در مرحلة بعد سعي کردند بر اين مسائل سرپوش گذاردند و به اين نکته اشاره کنند که دولت آمريکا در دستيابي عراق به سلاح شيميايي نقشي نداشتهاست و تنها از بهکارگيري آن عليه ايران آگاهي داشت.
اگرچه، برخي از شخصيتهاي آمريکايي سعي در توجيه کمکهاي اين کشور به عراق نمودند؛ اما پرداختن به اين موضوع با سياست کنوني آمريکا در تضاد بودهاست. به همين سبب، در مراحل بعد دولتمردان آمريکا سعي کردند صرفا بر اين نکته تاکيد کنند که عراق از سلاح شيميايي عليه ايران استفاده کردهاست.
علاوه بر آنچه مطرح شد، دولت آمريکا بهرغم تلاشهاي گسترده، هنوز نتوانستهاست هيچگونه مدرکي مبني بر ارتباط رژيم عراق با شبکه القاعده ارائه دهد.
بنا به نوشته روزنامه واشنگتن پست، دولت بوش هنوز نتوانسته است ارتباط مشخص بين رهبر عراق و تروريسم جهاني برقرار سازد و سازمان اطلاعات مرکزي (سيا) عليرغم افزايش کوشش براي جمعآوري و تجزيهوتحليل اطلاعات مربوط به عراق تاکنون موفق نشدهاست مدرک مشخصي که عراق را به تروريسم ارتباط دهد، پيدا کند.(۱۶)
از اين رو، دولت آمريکا به اين جمعبندي رسيد که موضوع سلاحهاي شيميايي، ميکروبي و هستهاي عراق زمينة نيرومندتري براي توجيه و مشروعيت بخشيدن به اقدام نظامي عليه اين کشور فراهم ميکند. بهويژه اينکه عراق در گذشته از چنين سلاحهايي عليه نيروهاي ايران و مردم حلبچه استفاده کرد. لذا، رهبران کاخ سفيد تلاش کردند با مطرح کردن، استفادة عراق از سلاح شيميايي عليه ايران، افکار عمومي داخلي و بينالمللي را براي حمله به عراق متقاعد کنند.
مقامهاي آمريکايي در اظهارات خود بر اين نکته نيز تاکيد کردند که ممکن است صدام حسين بار ديگر از سلاحهاي شيميايي عليه همسايگانش استفاده کند. هدف از بيان اينگونه سخنان، تحت تاثير قرار دادن و ايجاد رعب و وحشت در افکار منطقه بهويژه کشورهاي عربي است. زيرا افکار عمومي منطقه با حملة آمريکا به عراق مخالف است. بنابراين، دولت آمريکا ميکوشد افکار عمومي منطقه را متقاعد کند که سرنگوني رژيم صدامحسين يک ضرورت است.
منابع
1. روزنامه نيويورک تايمز، ۱۸ اوت ۲۰۰۲
2. روزنامه الشرقالاوسط، چاپ لندن، ۱۹ اوت ۲۰۰۲
3. همان
4. هفتهنامه نيوزويک. ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۲
5. روزنامه فاينشنال تايمز، ۳۰ اوت ۲۰۰۲
6. روزنامه ارگادرساتيونگ، چاپ سويس، ۳۰ اوت ۲۰۰۲
7. روزنامه ال پائيس، چاپ اسپانيا، ۲۱ اوت ۲۰۰۲
8. ماهنامه لوموند ديپلماتيک، ۲۷ اکتبر ۲۰۰۲
9. روزنامه اينديپندنت، ۲۳ سپتامبر ۲۰۰۲
10. روزنامه اومانيته، چاپ فرانسه، ۲۱ اوت ۲۰۰۲
11. روزنامه گاردين، ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۲
12. روزنامه ايران، ۴ شهريور ۱۳۸۱
13. شبکه فاکس نيوز، ۲۲ شهريور ۱۳۸۱
14. بخش فارسي، راديو کلن، ۲۲ شهريور ۱۳۸۱
15. بخش فارس راديو آزادي، ۸ مهر ۱۳۸۱
16. روزنامه واشنگتن پست، ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۲