اینک، جنگ زیر زمینی ایران با ایالات متحده!

هیچ یک از کشورهای منطقه دارای تکنولوژی و علم استحصال، استخراج و فروش نفت و گاز نیستند و در این زمینه، عقب مانده تر از آنند که بتوانند حتی دیوارهای پالایشگاه یا تأسیسات خود را بسازند. به همین دلیل، بیشتر کشورهای منطقه، مخازن نفت و گاز خود را در اختیار کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده گذارده اند و خود، تنها سهمی از درآمد را شریکند و در بهترین حالت، تنها بر کمتر از 50 درصد منابع ملی خود، حق مالکیت دارند.
شمار شرکت های آمریکایی که در منطقه حضور دارند، کمتر از شمار نظامیانشان نیست و اساسا در یک تحلیل جامعه شناختی و راهبردی، وجود این دو، لازم و ملزوم هم تلقی می شوند؛ بدین معنا که در هر جای دنیا و بسته به میزان سرمایه گذاری شرکت های آمریکایی و درجه اهمیت اقتصادی جغرافیای منطقه، نحوه حضور نظامی ایلات متحده نیز روشن می شود؛ بنابراین، بی دلیل نیست که آمریکا در بیشتر کشورهای حوزه خلیج فارس، پایگاه نظامی ساخته و در آنجا استقرار یافته، زیرا منافع شرکت های آمریکایی، بسی مهمتر از هر چیز دیگر برای ایالات متحده است و این پایگاه ها، در واقع، حافظان منافع این ابرشرکت ها هستند.
در این باره باید گفت، اصلی ترین و مهمترین بخش های نفت و گاز منطقه در اختیار شرکت های آمریکایی است و دیگر شرکت های غربی، تنها سهم ناچیزی از همه درآمد را دارند؛ بنابراین، هنگامی که سخن از مخازن نفت و گاز ایران با کشورهای منطقه به میان می آید، طرف حساب ما، خود این کشورها نیستند، بلکه شرکت های آمریکایی اند.
مروری بر مخازن نفت و گاز مشترک ایران در منطقه، اهمیت ویژه این سرمایه ملی را نمایان می سازد. کشور ما با کشورهای همسایه یعنی عراق، کویت، عربستان، قطر، امارات و عمان دارای مخازن اشتراکی است و دست کم پانزده مخزن در این ارتباط وجود دارد. این در حالی است که امکان مشترک بودن تعدادی دیگر از مخازن در هاله‌ای از ابهام است.
مخازن مشترک خشکی ایران با کشور عراق است. در طول مرز مشترک ایران و عراق، پنج مخزن نفتی نفت شهر، دهلران، پایدار غرب، آزادگان و یادآوران (سابقاً حسینیه ـ کوشک) وجود دارد و هم اکنون میادین دهلران، پایدار غرب و نفت شهر در حال تولید و دو میدان یادآوران و آزادگان نیز در مراحل گوناگون توسعه هستند.
ادامه میدان نفت شهر در عراق با نام میدان «نفت‌خانه» معروف است. میادین آزادگان و یادآوران به ترتیب در مجاورت میادین «مجنون» و «سنباد» عراق واقع شده‌اند، ولی درباره ارتباط ساختمانی و پیوستگی مخزنی این میادین اطلاعی در دسترس نیست.
همچنین ده میدان باقی‌ مانده آبی با کشورهای همسایه خلیج‌فارس مشترک هستند. میدان گازی آرش، تنها میدان مشترک ایران با کشور کویت در آب های خلیج‌فارس است و به نظر می‌رسد که ادامه این میدان در آب های کویت با میدان «دورا» در ارتباط باشد!
میادین نفتی اسفندیار، فروزان، فرزاد (A) و فرزاد (B) با کشور عربستان مشترک است. میدان نفتی اسفندیار در آب های عربستان به میدان «لولو» تبدیل و بخش عربستانی میدان فروزان نیز در این کشور با نام میدان «مرجان» شناخته می‌شود.
میادین فرزاد (A) و (B) گاه با نام های میادین فارسی (A) و (B) نیز از آنها یاد می‌شود. بخش خارجی میدان فرزاد (A) در عربستان با نام میدان «حصبه» شهرت یافته و تاکنون مخزن مشترکی بین ایران و بحرین در آب های خلیج‌فارس کشف و گزارش نشده است.
میدان گازی فوق عظیم پارس جنوبی که در ادامه به میدان شمال تبدیل می‌شود، با کشور قطر مشترک است. این میدان بزرگترین و مهمترین میادین اشتراکی ایران و دنیاست. میادین نفتی بلال، رشادت ایران و الخلیج قطر، بسیار نزدیک به خط مرزی اند، ولی از ادامه ساختارهای این مخازن در کشور مقابل، اطلاع معتبری در دسترس نیست.
همچنین مخازن سلمان، فرزام، نصرت از مخازن مشترک ایران با امارات متحده عربی است که این میادین در کشور همسایه به ترتیب با نام های «ابولبخوش»، «فلاح» و «فاتح» شناخته شده‌اند. امکان مشترک بودن مخازن دنا، اسفند، مبارک و صالح جنوبی با این کشور نیز هست.
بزرگترین میدان گازی مشترک دنیا (پارس جنوبی ـ شمال قطر) در بخش قطری زودتر از بخش ایرانی اکتشاف و به بهره‌برداری رسیده است. همچنین گزارش شده که هم اکنون امارات متحد عربی از میدان مشترک سلمان و عربستان از میدان مشترک فروزان برداشت می‌کنند.
از سوی دیگر، برداشت یکجانبه از میدان‌های مشترک، افت فشار را در بخش بهره‌برداری شده کاهش و در نتیجه، منابع نفت و گاز را به سوی دیگر سوق می دهد.
در پایان باید دانست که مخازن مشترک ما، گنج هایی هستند که اگر اندکی دیر اقدام کنیم، منافع کشور را یکسره از دست داده ایم؛ بنابراین، ضروری است با حساسیت و برنامه ریزی منسجم تری به فکر منافع ملی خود باشیم، چرا که هر روز دیرکرد در این پرو‍ژه ها، می تواند میلیون ها دلار هزینه برای نسل های آینده بر جای بگذارد.
بنابراین، بدون شک، این عرصه، میدان جهاد حقیقی در راه توسعه ایران اسلامی است و نباید آن را سر سری و باری به هر جهت گرفت و همچون پروژه های معمولی ـ که با سال ها دیرکرد به بهره برداری می رسد ـ با آن برخورد کرد.