به رنگ دو رنگی!
حیران میان روشنفکران و تودهها
وقتی نامزد انتخاباتی، در مدیریت بصری تبلیغات خویش به هویت مشخصی نمیرسد، خیلی طبیعی است که گرافیک تبلیغاتی او نیز حیران بنماید؛ چون از کوزه برون همان تراود... بخشی از این مسئله، ناشی از چالش بسیاری از طراحان گرافیک ایران است که در خلق زبانی فراگیر در جلب نظر همه مردم اعم از روشنفکران و توده ناتوانند. در بسیاری از کشورها گرافیک سیاسی عضوی قدرتمند در پیکره گرافیک محسوب میشود. اما در اینجا، یک اثر انتخاباتی یا برای نخبگان مطلوب است یا برای مردمان کوچه و بازار. این موضوع، شاید به نوپایی گرافیک انتخاباتی در ایران هم برگردد. چون پیش از انقلاب که انتخابات موضوع سفارشهای گرافیک نبود و پس از آن هم از اوایل دهه هفتاد (انتخابات مجلس چهارم)، کمکم توجه به ترکیب گرافیکی تبلیغات انتخاباتی رایج شد؛ آنجا که جامعه روحانیت مبارز تهران و مجمع روحانیون مبارز، برای بروز بیشتر تمایز سیاسی ناچار به خلق جلوههای متمایز بصری در اقلام تبلیغی خود شدند. در دورههای بعدی انتخابات مجلس و ریاستجمهوری، این تغییر رویهها، آهنگ تندتری بهخود گرفت. با دیدن تأثیر این تغییرات، در دورههای اخیر انتخابات (سومین دوره شوراهای شهر و روستا، مجلس ششم، هفتم و هشتم، ریاستجمهوری هفتم، هشتم ونهم)، گرافیک در تبلیغات انتخاباتی، نقش پررنگتری یافت، تا آنجا که برخی از تجربههای گرافیکی آنقدر مؤثر و موفق از آب درآمدند که حتی در دورههای بعدی انتخابات با تجدید محتوی، دوباره منتشر شدند. مثل پوستر حمایت ناشران از نامزدی سید محمد خاتمی در انتخابات هفتم ریاستجمهوری؛ نمونه مطلوبی که علت اصلی موفقیتش جلب نظر همه مردم، چه خواص و چه عوام بود.
پیشروان دیروز و امروز
امروز و در آستانه انتخابات دهم ریاستجمهوری، دیگر هویت گرافیکی، جزو جداییناپذیر برنامه تبلیغاتی نامزدهاست. فارغ از هرگونه ارزشگذاری، باید گفت جناح موسوم به اصلاحطلبان در بهبود و ارتقای این موضوع نقش بهسزایی داشتهاند؛ بهطوری که اگرچه در آغاز، اصولگرایان از ظرفیتهای گرافیک تبلیغاتی بهتر استفاده میکردند، اما اکنون حداقل چند دوره است که اصلاحطلبان، پیشروتر از اصولگرایان ظاهر میشوند. این نکته آنقدر مشهود است که بینیاز از مثال باشد. اما موضوع جالبتوجه در این میان، تأثیرپذیری شگرف هر دو جناح از گفتمان سیاسی غالب است. تا پیش از انتخابات نهم، گرافیک فاخر و به اصطلاح عامیانه «رنگی»، برگ برندهای برای جلب رأی محسوب میشد. این معیار آنقدر پذیرفته شده بود که بعضی برای عمل به آن، کردند آنچه کردند... حتی از رنگیکردن چشم نامزد ریاستجمهوری در پوستر پرتره انتخاباتی نیز دریغ نکردند! و همین، پاشنه آشیل نامزد مذکور شد تا علیرغم موفقیت در تمام نظرسنجیها در روزهای آغاز تبلیغات، تخریبها مؤثر افتاده و از پای درآید.
انتخابات نهم، گرافیک در خدمت تبلیغ سادگی
رویکرد برندگان انتخابات نهم، پرهیز از هرگونه ظاهر تجملی و حتیالمقدور با نمایی داوطلبانه و مردمی، شگفتیساز این دوره از انتخابات شد. علت این واقعه تضاد شدیدی بود که در کنار نامزدهای دیگر علیالخصوص در مرحله دوم جلوهگری میکرد و انتقال پیام را به بهترین وجه در جای دیگری غیر از ظاهر بصری جستوجو مینمود که موفق هم شد. بسیاری از این حرکتها خودجوش نبوده و کاملا ستادی و سازمان یافته انجام شده بود.
شاید آنچه گفته شد، به کلیت تبلیغ برگردد، اما باعث تغییرات راهبردی در رویکرد گرافیک انتخاباتی میشود. با همین رویکرد است که حتی وقتی «بنر» سردر ستادهای مختلف چاپ و نصب شد، تعجب اهل فن را برانگیخت. این امر هرچند در راستای همان سیاست تبلیغی، بسیار موفق و مؤثر عمل میکرد، اما حکایت غریبی در پرده داشت. اساسا در مورد چاپهای عریض، چیزی به نام چاپ تکرنگ یا به اصطلاح عامیانه«سیاه و سفید» مانند آنچه در افست اتفاق میافتد، بیمعناست. یعنی حتی اگر یک عکس با ظاهر تکرنگ را برای سفارش چاپ عریض ارسال کنید، از شما همان هزینهای دریافت خواهد شد که در قبال همان عکس با ظاهر رنگی دریافت میشود. یعنی آن بنرها صرفا نمایی «سیاه و سفید» و ارزان و ساده داشتند، اما در میزان هزینه، هیچ تفاوتی با نمونه «رنگی» نداشتند.
مدعیان منتقد، تشنگان تازه خرقه
اشتباه جریان های سیاسی که نهایتا به سلامت فرهنگ رقابت سالم لطمه میزند، زشت و درسآموز است، اما از آن زشتتر، رقابتی است که جریانهای سیاسی در این خرقهپوشی با هم به راه انداختهاند. مدعیان اصلاحطلبی که در تاختن به آقایان، نقد نقدهایشان، «رواج ریاکاری و دروغگویی» است، خود در عمل، گوی از رقیب ربودهاند و به تکثیر نسخه کمغلطتری از این دستخط سراپا غلط مشغولند و دلخوشند به «اصلاحطلبی»شان.
آن یکی که دل خوش دارد از کروبیان است، کمتر و آنکه به میر بودنش مفتخر، بیشتر. کموبیش چه فرقی دارد وقتی جملگی در یک خرقه فرو رفتهاند که خرقه، یکی است و قوارهاش کوتاه و بلند! سادگی و پرهیز از اسراف خوب است، اما تظاهر به سادگی نه! فراگیر عمل کردن و در نظر گرفتن همه مردم خوب است، اما تودهزدگی نه! و... از این دست آنقدر هست که از گفتن ملال آید. بماند که آثار فرهنگی این اعمال، شاید تا یک دهه دیگر قابل جبران نباشد.