پس لرزههای سیاسی بم در روابط ایران و آمریکا
پس از یک هفته از زلزله شهر بم، به دستور جورج بوش، رئیسجمهور آمریکا، بخشی از تحریمهای آمریکا علیه ایران لغو شد. براساس دستور بوش که از مزرعه شخصی او در تگزاس صادر شد، وزرای امورخارجه و خزانهداری آمریکا مکلف شدند اقدامات ویژهای را برای تسریع عملیات کمکرسانی به قربانیان زلزله بم انجام دهند. مهمترین اقدام، لغو موقت محدودیت صادرات به ایران به مدت ۹۰ روز شامل تجهیزات حمل و نقل، تلفنهای ماهوارهای و رادیویی و سیستمهای کامپیوتر شخصی به ایران میشود که پیش از این محدود بود.[۲]
پیش از لغو محدودیت صادرات به ایران، انتقال پول از آمریکا به ایران ممنوع بود. بنابراین معلق ساختن بخشی از تحریمهای مالی علیه ایران بهمنظور شتاب بخشیدن به ارسال کمک برای قربانیان زلزله بم صورت گرفته است. پس از این مرحله و فرود ۸ فروند هواپیمای آمریکایی در خاک ایران پس از ۲۵ سال،[۳] واشنگتن درخواست کرد تا یک هیأت به سرپرستی سناتور «الیزابت دال» به همراه یکی از افراد خانواده بوش راهی ایران شود. اما درخواست آمریکا با پاسخ منفی ایران روبهرو شد و رد گردید.[۴]
پیشینه
حادثه بم، نخستین زلزله در ایران در طول ربع قرن قطع رابطه ایران و آمریکا نبود. ۱۳ سال پیش، زمانی که زلزله شدیدی شهرهای رودبار و منجیل را ویران کرد، آمریکا مبلغ ۱۳۰۰ هزار دلار کمک مالی در اختیار ایران قرار داد، اما این کمک نه به طور مستقیم، بلکه از راه صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) به ایران رسید. اما این بار کمکها بیشتر و روش اعطای آن نیز مستقیم بود.[۵] ۸ فروند هواپیمای نظامی در فرودگاه کرمان بر زمین نشستند و سرنشینان آمریکایی آن همراه با سربازان ایرانی، کارتنهای کمکهای غذایی و دارویی را از هواپیما تخلیه کردند.
دیدگاهها و نظریات
الف ـ بازتاب خارجی
پس از وقوع زلزله بم، لغو موقت تحریم و ارسال کمکهای دارویی و تجهیزاتی آمریکا به ایران و پاسخ منفی تهران به درخواست آمریکا مبنی بر اعزام یک هیأت به سرپرستی الیزابت دال، نماینده جمهوریخواه ایالت کارولنیای شمالی به ایران بازتاب گستردهای در سطح رسانههای جهان داشته است و با واکنش متفاوتی نیز از سوی مقامات و شخصیتهای سیاسی کشور ما روبهرو گردید.
برخی از روزنامههای آلمانی زبان سوئیس با اشاره به کمکهای آمریکا برای زلزله زدگان بم نوشتند، نزدیکی ایران و آمریکا موقتی است. روزنامه آلمانی زبان TAGES Anzeiger طی مقالهای نوشت که پس از وقوع زلزله، ریچارد آرمیتاژ، معاون وزیر امورخارجه آمریکا گوشی تلفن را برداشت و با محمد جواد ظریف، سفیر ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک تماس گرفت. وی در این مکالمه تلفنی ضمن ابراز همدردی دولت و ملت آمریکا به مصیبتزدگان زلزله، آمادگی کشورش را نیز برای ارائه کمکهای انسان دوستانه به وی ابلاغ نمود.
واکنش ایران به این امر مثبت بود. حتی این موضوع در بم نیز که یکی از مناطق دورافتاده ایران است با استقبال روبهرو شد.[۶] این روزنامه در ادامه افزود: مذاکرات آرمیتاژ و ظریف نخستین تماس مستقیم بین مقامات تهران و واشنگتن از زمان قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور بود. آیا این موضوع آغازی برای آب شدن یخ موجود در روابط دو کشور میباشد؟ آیا در این میان تحرکی در جریان است که بتوان آن را دیپلماسی زمین لرزه نامید؟ آیا این دو دشمن سرسخت در مسیر به خاک سپردن جنگ سیاسی خود هستند؟ به هیچوجه، حتی آرمیتاژ که مانند رئیس خود کالین پاول جزو کبوترها در دولت بوش است، پس از تماس تلفنی خود با سفیر ایران، سریعاً اعلام نمود که کمک بشردوستانه کشورش هیچ ربطی به مسائل سیاسی بین دو کشور ندارد.[۷] بدین ترتیب برای واشنگتن، حکومت ایران همچنان در محور شرارت قرار دارد، هر چند اخیراً دیگر از این واژه صحبت زیادی نمیشود. این اتهام که ایران کماکان از تروریسم حمایت میکند، از سوی واشنگتن مرتباً تکرار میشود. ضمناً علیرغم آنکه ایران با میانجیگری اتحادیه اروپا، پروتکل الحاقی به معاهده ان.پی.تی را امضا کرده، باز هم برنامه هستهای این کشور برای آمریکا نگران کننده است.[۸]
خبرگزاری رویتر هم در خصوص پسلرزههای سیاسی زلزله بم و روابط ایران و آمریکا گزارش داد: مشخص نیست که آیا آمریکا و ایران در حال بررسی اوضاع هستند و یا اینکه بعد از یک جدایی ۲۴ ساله در پی برقراری رابطه جدی هستند؟ این خبرگزاری همچنین افزود: بعد از آنکه دو دشمن قدیمی به کمک قربانیان زلزله مخرب بم آمدند، انتظار میرفت که مذاکرات رسمی میان ایران و آمریکا آغاز شود، اما کارشناسان معتقدند، پیشنهاد آمریکا برای اعزام یک هیأت بلندپایه به ایران ناشدنی و دورنمای روابط کامل میان دو کشور همچنان تیره است.
رویتر ادامه داد: روابط دو کشور همانند دو پنجره مقابل یکدیگر است و بهطور طبیعی زمانی که یکی از آنها باز است، دیگری بسته است. در شرایط فعلی هر دو پنجره نیمه باز هستند اما تا بازشدن کامل راه طولانی در پیش است.[۹]
روزنامه آمریکایی یو.اس.ای تودی هم نوشت: زمین لرزهای که منجر به کشته شدن هزاران تن شد، باعث حضور نظامی غیرعادی آمریکا در ایران شد و فرصتهایی را برای تلاش دو کشور بهمنظور پایان دادن به ۲۵ سال خصومت و دشمنی بهوجود آورد، اما آغاز مجدد و رسمی روابط ایران و آمریکا در سال ۲۰۰۴ بعید بهنظر میرسد.[۱۰]
روزنامه انگلیسی گاردین نیز با اشاره به کمکهای آمریکا به مصیبتزدگان بم و پیشنهاد واشنگتن به ایران برای اعزام یک هیأت بشردوستانه عالیرتبه به این کشور نوشت: کاخسفید در حال عقبنشینی از دکترین تغییر رژیمها و اقدام نظامی پیشگیرانه است. گاردین به نقل از «جوزف سیرینسیون» کارشناس کنترل تسلیحات افزود: تغییر عمدهای در سیاست آمریکا نسبت به همه چیز به جز لغات روی داده و دکترین رسمی تغییر نکرده است، اما تمام اقدامات ما تغییر کرده و نتیجه آن تغییر سیاست از اقدام نظامی به مشارکت دیپلماتیک میباشد، این تغییر ابتدا در ارتباط با تهران روی داد، ما تلاشهای بیشتری را برای تغییر رفتار رژیمها به جای تغییر رژیمها مشاهده میکنیم.[۱۱]
یونایتدپرس هم با اشاره به پیشنهاد آمریکا به ایران برای اعزام یک هیأت عالیرتبه بشردوستانه به مناطق زلزله زده بم در گزارشی آورده است: این پیشنهاد نشان دهنده یک چرخش در سیاست دولت آمریکا نسبت به ایران است که همچنان در برابر اتخاذ سیاست در مورد ایران دچار شکاف هستند. در ادامه این گزارش آمده است: پیشنهاد آمریکا به سرپرسی الیزابت دال، اولین اقدام جدی برای برقراری آشتی با ایران پس از ماجرای ایران ـ کنترا میباشد.[۱۲]
شبکه خبری سی.ان.ان با اعلام خودداری ایران از پذیرش هیأت نمایندگی آمریکا به رهبری «سناتور الیزابت دال» اعلام کرد: تراژدی انسانی بم، نویدبخش رابطه بین ایران و آمریکا است. پروفسور «جورج» استاد دانشگاه آمریکایی «سرالورنس نیویورک» در گفتوگو با شبکه سی.ان.ان گفت: من فکر میکنم یک تغییر نگرش کلی در میان حکام ایران نسبت به آمریکا روی داده است که جهت کلی آن خواست بهبود رابطه ایران و آمریکا است. البته این تغییر صرفاً منحصر به دولت ایران نیست بلکه در درون دولت «بوش» نیز تغییری مشابه روی داده است.
پروفسور جورج با اشاره به تصمیم آمریکا در مورد اعزام یک هیأت به سرپرستی سناتور دال به ایران گفت: قطعاً این تصمیم یک اقدام سیاسی برای بازکردن باب تماس و گفتوگو با ایران است. آمریکا از طریق این دیپلماسی، خواهان امتحان حکومت ایران و اوضاع سیاسی تهران است. دولت ایران نیز از چندی قبل در این رابطه علائمی را نشان داده است. به عنوان مثال، دولت ایران فوراً شورای حکومتی عراق را به رسمیت شناخت و شروع به همکاری با آن کرد، در حالیکه ایران دارای امکانات بالقوه بسیاری برای آزار و اذیت نیروهای آمریکایی در عراق است، اما این کار را نمیکند، اینها همه علائم و نشانههایی است.
وی افزود: البته حاکمیت ایران به سیاست بوش مشکوک است. برخی از سیاستمداران پرنفوذ ایران نگران آن هستند که آمریکا میخواهد رژیم ایران را سرنگون کند. به باور آنها حرکت اخیر بوش برای کمک انسانی به مردم بم برای ایجاد اختلاف میان حاکمیت ایران و مردم است، لذا آنها خواهان علائمی بیش از تأییدات زبانی از سوی دولت بوش هستند. دیگر آنکه دولت ایران خواهان لغو تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران است و در آخر اینکه ایران میخواهد آمریکا این کشور را بهعنوان یک ابرقدرت منطقهای به رسمیت بشناسد. آنچه مسلم به نظر میرسد آن است که دو طرف در حال تست یکدیگر هستند.[۱۳]
پایگاه اینترنتی «پانتاگراف» در گزارشی به بررسی ارتباط زلزله بم با روابط میان ایران و آمریکا پرداخته و آورده است: مقامات دو کشور در یک میدان مین سیاسی و دیپلماتیک همچنان با دقت گام برمیدارند، اینکه ایران کمکهای کشوری را که «شیطان بزرگ» میداند، پذیرفت را میتوان یک نشانه امیدوارکننده در بهبود روابط دو کشور درنظر گرفت، اما رئیسجمهور ایران اعلام کرده است که آمریکا قبل از تغییر در روابط دو کشور، باید رفتارش را تغییر دهد.[۱۴]
الشرقالاوسط به نقل از مقام آمریکایی که نخواسته نامش فاش شود، مدعی شد: همکاریهای آمریکا با ایران در زلزله بم به سرعت بخشیدن گفتوگوهای داخلی دولت بوش درخصوص سیاستهایش در قبال ایران کمکی کرده است. این روزنامه افزود: جورج بوش به دنبال ازسرگیری گفتوگوها با ایران است، اما وی منتظر آن است که اقدامی از سوی تهران انجام گیرد. این بهترین فرصت است که ایران به اقدامی دست زند و با حرکتی به جلو پیش آید.[۱۵]
البیان، چاپ امارات هم نوشت: واشنگتن به رغم آنکه همیشه از ایران بهعنوان یکی از کشورهای محور شرارت یاد کرده است با پیش گرفتن سیاستهای فرصتطلبانه از زلزله بم برای پیشپا گذاشتن، جهت تحول و پیشرفتی در روابط دیپلماتیک خود با ایران استفاده کرد. این روزنامه افزود: احتمال تأثیرگذاشتن همکاری آمریکا در زلزله بم بر روابط دیپلماتیک دو کشور وجود دارد، به طوریکه این اتفاق در سال ۱۹۹۹ در زلزله ترکیه رخ داد، هنگامیکه یونان روابط بسیار تیرهای با ترکیه داشت، کمکهای خود را به حادثه دیدگان زلزله ترکیه ارائه داد و در نتیجه روابط تیره این دو کشور شاهد تحول پیشرفت و بهبود شد.[۱۶] چند روز پس از کمکهای آمریکا به مصیبتزدگان بم، کالین پاول، وزیر امورخارجه آمریکا اعلام کرد که واشنگتن آماده گفتوگوهای سیاسی با ایران است.[۱۷] وی همچنین افزود: اقدامات دلگرم کننده ایران طی چند ماه گذشته باعث شده واشنگتن ازسرگیری گفتوگو با این کشور را مدنظر قرار دهد.
پاول در گفتوگو با روزنامه واشنگتن پست گفت: دولت آمریکا در مجموع به سه تحول کوچک و بزرگ در ایران طی ماهها و روزهای اخیر واکنش نشان داده است، که عمدهترین آنها پذیرش پروتکل الحاقی پیمان ان.پی.تی، مذاکرات ایران با دو کشور عربی نزدیک به اسرائیل یعنی مصر و اردن و پذیرش کمکهای آمریکا به ایران بود.[۱۸]
همچنین روزنامه واشنگتن پست به نقل از آدام ارلی، معاون سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا نوشت: تهران از طریق کانال سازمان ملل به ما اطلاع داده که به دلیل شرایط فعلی شهرستان بم و حادثهای که در آنجا روی داده، بهتر است دیدار هیأت مورد درخواست آمریکا از ایران لغو شود. وی افزود: پیشنهاد اعزام هیأت بشردوستانه به ایران به دلایل سیاسی نبوده است و ما پاسخ طرف ایرانی را نیز سیاسی نمیبینیم و به رأی آنها احترام میگذاریم. معاون سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا تصریح کرد: دو کشور بدون داشتن روابط رسمی در طول ۲۵ سال اخیر، در گذشته و بعضاً با هم تماسهای دیپلماتیک داشتهاند.[۱۹]
ب ـ بازتاب داخلی
اظهارات مقامات آمریکایی در چند روز اخیر و در چند مورد از اقدامات آن کشور در خصوص کمک به زلزلهزدگان بم، برداشتن مقطعی برخی از تحریمها و نیز تمایل این کشور برای اعزام هیأت بشردوستانه به ایران از جهات متعددی مورد توجه محافل خبری و دیپلماتیک داخلی قرار گرفت. واکنش در داخل به اقدامات آمریکا که بعضاً متفاوت و متنوع بوده است، موجب شد تا برخی از رسانههای خارجی از شکاف و اختلاف در داخل ایران بر سر پیشنهاد آمریکا خبر دهند و از این منظر بازتاب پیشنهاد اعزام یک هیأت از آمریکا به ایران را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهند.[۲۰]
آقای خاتمی، رئیسجمهوری اسلامی ایران از کمکهای بشردوستانه آمریکا تشکر کرد؛ اما با این حال تأکید کرد این کمکها نشانه تغییر در روابط دو کشور نیست. آمریکا برای بهبود روابط دو کشور باید قدمهای بیشتری بردارد.[۲۱]
آقای خرازی، وزیر امورخارجه ایران هم ضمن استقبال از کمکهای آمریکا گفت: واشنگتن برای نشان دادن حسن نیت و تحول در روابط دو کشور باید تحریمها را بهطور کامل لغو کند.
آقای آصفی، سخنگوی وزارت امورخارجه ایران در واکنش به پیشنهاد سفر هیأت آمریکایی به ایران به سرپرستی الیزابت دال گفت: هنوز معلوم نیست آمریکاییها در خصوص رابطه با ایران مصمم هستند، یا اقدامی منفرد انجام دادهاند. وی افزود: فضای فعلی، فضای مذاکره نیست، مگر اینکه تغییری جدی در آن صورت گیرد. اگر لغو تحریمها گستردهتر و زمانش دایمی شود، فضای متفاوتی بهوجود خواهد آمد.[۲۲]
آقای یونسی، وزیر اطلاعات هم درباره اقدام آمریکا برای تعلیق تحریم ایران به دلیل زلزله بم و شتابزدگی برخی گروهها برای برقراری رابطه با آمریکا گفت: مشکل ایران و آمریکا، قبل از اینکه سیاسی یا اقتصادی باشد، امنیتی است، یعنی دولتهای آمریکا تاکنون واقعیت جمهوری اسلامی ایران را به درستی نپذیرفتهاند. وی با اشاره به مخالفت همیشگی آمریکا با منافع سیاسی و اقتصادی ایران از جمله در مسئله هستهای، این واقعیت را نشان دهنده دشمنی کاخسفید با ایران دانست و گفت: هیچ اقدام بینالمللی نیست که آمریکا در آن علیه منافع ملی ایران اقدام نکند.[۲۳] آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم گفت: برداشت نادرست آمریکا از استقبال ایران در کمکرسانی مردم آمریکا به زلزلهزدگان بم نشانه خامی آنهاست.[۲۴] وی افزود، آنها با پیشنهاد عجولانه و تردیدآمیز خود، تلاش دارند دو شخصیت معروف خود را در پوشش امدادرسانی به ایران بفرستند. اختلاف ایران و آمریکا ریشهای است و همیشه گفتهایم که آمریکا چه قبل از انقلاب و چه پس از آن به ما ظلم کرده و در همه مشکلات ایجاد شده بر سر راه انقلاب اسلامی، دست داشته است.
ماشاءا... شمسالواعظین، سردبیر روزنامه توقیف شده جامعه نیز در خصوص پیشنهاد آمریکا و کمکهای این کشور به مصیبتزدگان زلزله بم گفت: باید موضوع مذاکره با آمریکا را از میدان رقابتهای سیاسی و مزایده و مناقصههای آن در داخل دور کنیم و تنها مقیاس ما منافع ملی باشد. وی افزود: سیاستهای خارجی آمریکا در برابر ایران در شرایط فعلی دو حوزه دارد، به میزانی که تحولات عراق و افغانستان برای تحقق اهداف آمریکا حرکت میکند، این کشور تلاش میکند با ایران درجهای از خصومت و مخالفت را حفظ کند، اما به میزانی که اوضاع عراق و افغانستان به سمت بحران تشدید میشود، تلاش میکند با خوشرویی و برخوردهای مثبت عمل کند تا عواملی که میتواند اوضاع بحرانی کشورش را تشدید کند به بیطرفی سوق دهد.[۲۵]
آمریکا زمانی صداقت نشان میدهد که در عمل گام مؤثری بردارد و اینکه هر از چندگاهی مواضع و مطالب خوشایندی را اعلام کند، کافی نیست. این کشور باید در عمل ثابت کند به دنبال رفع تشنج و ایجاد تفاهم است. آقای سلامتی، دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با اظهار این مطلب افزود: آمریکا با کمک به ایران میخواهد وجهه مطلوبی را در سطح جهانی از خود نشان دهد و اعلام کند، علیرغم مسائل سیاسی به مسائل انسانی نیز توجه دارد که این بیشتر به خاطر قرار گرفتن در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا جنبه تبلیغاتی دارد. همچنین دولت بوش میخواهد حرکتی را در جهت ایجاد رابطه با ایران انجام دهد که این نیز در آستانه انتخابات به نفع آن دولت است. آقای سلامتی تأکید کرد: چون در آمریکا مجموعهای وجود ندارد که بتواند برای سرنوشت آمریکا تصمیم قطعی بگیرد و صهیونیستها در تصمیمگیری این کشور در قبال ایران نفوذ مسلط دارند، منطق قابل قبولی بین سیاستمداران آمریکا که بتوان روی آن حساب کرد، دیده نشده است.[۲۶]
حمید رضا ترقی، قائم مقام مرکز سیاسی جمعیت مؤتلفه اسلامی نیز اظهار داشت: موضعگیری مقامات آمریکایی در قبال کمک به زلزلهزدگان بم کاملاً سیاسی و نقضکننده اهداف بشردوستانه این کشور است. وی افزود: هدف آمریکا از این کمکها در چنین فضای سیاسی، سوءاستفاده تبلیغاتی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است و قصد دارد با استفاده از این شیوه افکارعمومی جهان را بفریبد.[۲۷]
الهه کولایی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، عامل تضمین کننده در روابط ایران و آمریکا را منافع دو کشور دانست. وی تأکید کرد: دوستی و دشمنی دائمی معنایی ندارد. کولایی در ادامه افزود که بیش از این نباید فرصتها را از دست داد، منافع ملت ایران بر هر چیز دیگری ارجحیت دارد. مقامات ایران باید به پیامهای آمریکا واکنش مثبت و شایسته منافع مردم ایران نشان دهند.[۲۸]
ارزیابی
زلزله فاجعهآمیز بم، حادثهای که چند روزی درصدر اخبار جهان قرار داشت، اما اینک پس لرزههای سیاسی آن بر روابط ایران و آمریکا جای این زلزله را در رسانههای جهان گرفته است.
واقعیت این است که پس از وقوع این فاجعه، دیپلماسی و چراغ سبزهای آمریکا و ایران برای یکدیگر روشن شد که از فرصتطلبی و شکار لحظهها در روابط بینالملل و دنیای دیپلماسی حکایت دارد. آمریکا و ایران نیز مستثنی از این قاعده کلی در روابط بینالملل نیستند، هر چند آمریکابه دلیل انعطافپذیری و پویایی سیاست خارجی این کشور، توان بهرهگیری از این فرصتها و شرایط را بیش از دیگر اعضای ملل متحد دارد و در عمل نیز آن را به اثبات رسانده است.
آمریکا در عرصه روابط بینالملل دوست و دشمن دائمی برای خود نمیشناسد و همواره به دنبال تأمین منافع، امنیت و تثبیت حضور نظامی خود در اقصی نقاط جهان است. القاعده و رژیم صدام زمانی از دوستان آمریکا در مقابله با شوروی پیشین و جمهوری اسلامی ایران بودند، اما امروز صدام در بند آمریکا است و شکار اعضای القاعده نیز همچنان از سوی سازمان سیا و نظامیان آمریکایی ادامه دارد.
در حادثه بم نیز آمریکا فرصتطلبی خود را آشکار ساخته است و با وجود قراردادن ایران در محور شرارت، متهم کردن آن به حمایت از تروریسم و تلاش برای دستیابی به سلاحهای کشتارجمعی، ۸ فروند هواپیمای نظامی آمریکایی که حامل کمک به زلزلهزدگان بودند در فرودگاه بم به زمین نشست و پس از این مرحله، مقامات آمریکایی با پیشنهاد اعزام یک هیأت بشردوستانه به سرپرستی الیزابت دال، توپ را به زمین ایران انداختند، هر چند این پیشنهاد زودهنگام با فضای کنونی ایران که ناشی از زلزله و درگیر بودن کشور در تب و تاب انتخابات بود، همخوانی نداشت.
اما برخی از کارشناسان معتقدند، اعلام لغو تحریمهای آمریکا علیه ایران و پیشنهاد اعزام یک هیأت به این کشور را بایستی در چارچوب سیاستهای آمریکا در ارتباط با انتخابات مجلس هفتم در ایران مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. این موارد و اقدامات اخیر آمریکا به بحثی تحت عنوان «دو قطبی شدن فضای انتخابات» بر میگردد.
روشن است که موضوعی نظیر «گشایش روابط با آمریکا»، یکی از کلیدیترین موضوعاتی است که در فضای انتخاباتی میتواند منجر به ایجاد دو قطب میان دو جناح عمده سیاسی ایران و شکلدادن دغدغه و پرسش در نزد افکارعمومی کشور شود، موضوعی که از اهداف آمریکا است و این کشور با ایجاد چنین فضایی درصدد اعمال فشار به تهران و گرفتن امتیازات از جمهوری اسلامی در قبال تحولات منطقهای از جمله در عراق و فلسطین اشغالی است.
چالشهای آمریکا در منطقه و بهویژه در عراق جدی است. سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی مجدد بوش در این انتخابات نیز به نتیجه تحولات عراق گره و پیوند خورده است. آمریکا قصد دارد در جبهه افغانستان و عراق پیروزی نظامی و در ایران پیروزی دیپلماتیک به دست آورد. کارایی بحث سلاحهای کشتارجمعی و تروریسم در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کمرنگ شده است. از دیگر سو، آمریکا در شرایط کنونی توان تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران را ندارد و از اینرو به تغییر رفتار تهران در قبال تحولات منطقهای که در جهت منافع این کشور باشد، روی آورده است.
تراژدی بم، بهترین فرصت را در این مورد و پس از ۲۰ سال در اختیار آمریکا قرار داده است. با وجود شکاف و تفرقه در دولت بوش در خصوص چگونگی برخورد با ایران، بلافاصله و پس از ۲۵ سال، تماس مستقیم بین دو مقام آمریکایی و ایرانی برقرار شد. ریچارد آرمیتاژ، معاون وزیر امورخارجه آمریکا پس ازوقوع زلزله بم گوشی تلفن را برداشت و به محمدجواد ظریف، نماینده ایران در سازمان ملل، وقوع این زلزله را تسلیت گفت.
شایان ذکر است، فعال شدن دیپلماسی زلزله و چراغ سبزهای آمریکا به ایران در شرایط فعلی به علائم و نشانههایی در گذشته بر میگردد که ایران از خود در صحنه بینالمللی و منطقهای بر جای نهاده است. این علائم، موج جدید تعاملات را تحریک ساخته است. امضای پروتکل الحاقی از طرف ایران، گشایش در روابط ایران و مصر، جدیت تهران در مبارزه با تروریسم و القاعده از دلایل حضور امدادگران آمریکایی در بم بوده است. در کنار این موارد میتوان به هدف دیگر آمریکا که حساسیت افکارعمومی جامعه ما در قبال این کشور است، اشاره کرد.
آمریکا در شرایط فعلی میکوشد با بهرهگیری از ابزارها و امکانات همانند ابراز همدردی و ارسال کمکهای امدادی، افکارعمومی کشور را به نفع خود مصادره کند و در صورت اثربخشی و تغییر شرایط جامعه ایران به نفع خود به برخی اعمال و اقدامات دیگر روی آورد. همچنین در صورت واکنش منفی ایرانیان به این اقدامات و با وجود ایجاد حساسیت افکارعمومی جامعه در قبال کمکهای آمریکا به حادثه دیدگان بم، زمینه متقاعد کردن دولتهای بزرگ برای اعمال سیاستهای سختتر را علیه ایران فراهم نماید. از این رو احتمال شیفت دیپلماسی زلزله به مرحله تنشزا در روابط دو کشور نیز دور از انتظار نیست.
در این شرایط و با وجود روی آوری آمریکا به دیپلماسی زلزله، جمهوری اسلامی ایران نیز بایستی از فرصت و تعامل جاری در جهت امنیت و منافع ملت ایران استفاده کند. باید با دیپلماسی خطر، آمریکا را از مرزهای ایران دور ساخت. در شرایطی که بر فرض امکان مذاکره با آمریکا وجود ندارد و صداقت و حسن نیت این کشور برای مقامات ایرانی روشن و اثبات نشده است، حداقل کار این است که از اتخاذ موضع و تحریک تندروهای دولت آمریکا از جمله رامسفلد، دیک چنی و رایس که برخورد با ایران را توصیه میکنند، پرهیز و دوری جست. میدان روابط ایران و آمریکا پر از مین است. با دوراندیشی و احتیاط علاوه بر اینکه مینهای سیاسی را باید یکی پس از دیگری از سر راه برداشت، باید از انفجار آنها در هنگام خنثیسازی نیز جلوگیری کرد.
پینوشتها
1. “Iran-U.S. May be Thawing”;
http://www.cbsnews.com, Dec 30, 2003
2. “Iran Quake Prompts Looser us Sanctions”;
http://voa.news.com, Dec 31, 2003
3. “Iran-U.S. Ice Maybe Thawing”; Op.cit.
4. “Iran Declines Dole Visit for now”;
Reuters, Jan 2, 2003
- “Iran Rejects u.s. Delegation Plan”,
http://www.bbcnews.co.uk, Jan 4, 2004
5. روزنامه مردمسالاری، ۱۴/۱۰/۱۳۸۲، ص ۵
6. ایسنا، ۹/۱۰/۱۳۸۲
7. همان
8. “Iran, u.s. remain enemies Despite humanitarian aid” The Daily Star,
9. ایسنا، ۱۴/۱۰/۱۳۸۲
10. همان
11. همان
12. همان
13. خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۴/۱۰/۱۳۸۲
14. ایسنا، ۱۷/۱۰/۱۳۸۲
- “Khatami: Quake aid Won’t Alter us-Iran Political Differences”, http://www.voanews.com, Des 30, 2003
15. ایسنا، ۱۰/۱۰/۱۳۸۲
16. همان
17. “Powell: US Open to New Dialogue With Iran”,
http://www.voanews.com, Dec 30, 2003
18. Ibid
19. Ibid
20. “Iranians Divided on u.s. Offer of Quake Relief”, The New York times, Jan 4, 2004
21. “Iran: u.s. Quake aid Won’t help Relations”,
http://www.usatoday.com, Jan 4, 2004
-“Iran Hails us Suspension of Sanctions”,
http://www.voanews.com, Jan 1, 2004
22. “Iran Says Time not Right for high-level us Mission, More gestures needed”;
http://www.channelnewsasia.com, Jan 4, 2003
23. “Iran Minister: u.s. Must End Hostility Toward Tehran”, Reuters, Jan 3, 2004
24. واحد مرکزی خبر، ۱۹/۱۰/۱۳۸۲
25. ایسنا، ۱۳/۱۰/۱۳۸۲
26. همان
27. همان
28. روزنامه انتخاب، ۱۳/۱۰/۱۳۸۲، ص ۳
-“ Iranians Divided on U.S. offer of Quake Relief”,
The New York Times, Jan 4, 2004