چهار میدان جنگ امریکا علیه میراث امام خمینی (ره)

1- جایگزین شدن سیاسی و فکری اسلام
2- وحدت مسلمانان
3- توانایی های نظامی مسلمانان
4- قضیه فلسطین
دیدار اول میان سفرای ایران و امریکا در بغداد آن قدر تأثیرگذار نبود که بتواند برای دو هماورد که از شدت ضربات یکدیگر به تپش قلب دچار شده اند، مجالی برای تنفس باقی بگذارد و فقط اندکی مکث کرده تا این که بتوانند دوباره به رینگ مسابقه بازگردند.
وارد آمدن ضربات ویژه در واقعیت سیاسی در میدان های ویژه صورت می پذیرد: در عراق و افغانستان و لبنان به صورتی مستقیم و در بیشتر کشورهای اسلامی به صورت غیرمستقیم. داستان امریکا و ایران داستان درگیری فکری و سیاسی میان دو طرح متضاد است.
زمانی که امام روح ا... موسوی خمینی در 4 ژوئن 1989 میلادی درگذشت، میراثی از خود بر جای گذاشت که یکی از بزرگترین کشورهای اسلامی که مدت 5 دهه بیشترین ارتباط را با غرب و خصوصا با ایالات متحده امریکا داشت، تعلق داشت.
البته باید گفت که این میراث ویژه کشور و یا شخص خاصی نیست. این میراث بزرگتر از آن است که به یک مذهب و یا کشور یا دوره خاصی محدود شود. این میراث، عنوان یک نهضت فراگیر است که رویارویی های گرم و سرد میان پیشگامان دو طرح (اسلامی و غربی) در شرق و غرب جهان اسلام بر آن این میراث، درگیری تلخی است که گاهی از آن به عنوان جنگ علیه تروریسم و گاهی مواقع به عنوان درگیری تمدن ها و در شق سوم به دفاع از امنیت و ثبات و در چهارمین قرائت به حمایت از ارزش های جامعه آزاد، یاد می شود. این میراث، در واقع درگیری با شیوه ها و وسایل نظامی در برخی مناطق و رویارویی های فکری و عقیدتی در مناطقی دیگر، است.
این میراث درگیری میان ملت های مایل به تعیین سرنوشت آزاد خود و دولت هایی که بر سرکوب تمایل ملت ها اصرار می ورزند، می باشد. این میراث هم چنین درگیری میان نسل جدید مسلمانانی است که با تولد طرح نوین اسلامی پا به دنیا گذاشته اند با نخبگان روشنفکری است که در درون خود احساس ضعف و شکست در برابر غرب را همراه دارند می باشد. نخبگان روشنفکر ترس آن دارند که تمایلات فکری و دینی و فرهنگی خود را ابراز کنند و موجب گردند که غربی ها در جنگ علیه آن ها، موارد فوق را به کار گیرند، آن ها عنوان می کنند که توان رویارویی با غربی ها را ندارند.
جایگزین اسلامی پس از آن که امام خمینی [ره] از آن به عنوان عاملی مهم برای سرنگونی شاه و پایان دادن به نفوذ غربی ها و به ویژه امریکایی ها، استفاده کرد، به یک عنوان قدرتی برای همه نیروهای مخالف در کشورهای عربی و اسلامی، مبدل شد.
[امام] خمینی [ره] از مطرح ساختن این جایگزین که برخاسته از اساس عقیده امت است، ترسی به خود راه نداد و پیروزی انقلابش در زمانی که کمونیسم به عنوان یک نظام حاکم نفس ها را در سینه حبس می کرد، سرآغاز دگرگونی های بزرگ در عقیده در جهان اسلام محسوب شد.
طی مدت بیست و پنج سال، دایره گسترش اسلام گرایان توسعه یافت و پدیده هایی همچون حجاب، ابعادی سیاسی یافتند. جایگزین مورد بحث همان عامل هماهنگ شده با احساسات مردم و توانا برای کسب هر گونه مبارزه انتخاباتی در هر کشور مسلمان است که می تواند آزادانه حق انتخاباتی خود را به جای آورد.
هر پیام دینی که معمولا با افراط گری همراه باشد و با توجه به تندروی و افکار عقب مانده ای که حقوق زن را نادیده می گیرد و تصویر بدی از اسلام جلوه گر می سازد، هدف واقعی اش نابودی همان جایگزین است.
دیگر شیوه ها برای رویارویی با جایگزین به کارگیری قدرت نظامی است که معمولا در کشورهایی همچون ترکیه و الجزایر و پاکستان صورت می پذیرد. در مصر و عربستان سعودی و بحرین سرکوب سلطه آمیز اعمال می شود و در کشورهایی همچون عراق و فلسطین و افغانستان و سومالی، اشغالگری مستقیم جاری می شود و در بعضی از کشورهای خلیج [فارس] از ایجاد بی موضعی و ذوب کردن ارزش ها استفاده می شود.
آن چه که در ترکیه اخیرا اتفاق افتاد به همین نکته اشاره دارد، شخصی توانا همچون عبدا... گل، از نامزدی ریاست جمهوری برکنار شود زیرا خود فردی اسلامی است و زنش محجبه است.
روزنامه تایمز لندن در شماره روز جمعه در کنار عکس خانم گل این تیتر را به چاپ رسانده بود. آیا این فقط یک پوشش است یا تهدیدی واقعی برای دموکراسی است ؟ سخنان زیادی شنیده می شود که اصلا عقلانی نیست که رئیس جمهور کشوری همانند ترکیه زنی محجبه داشته باشد، زیرا این امر برای کشوری که هشتاد سال پیش خلافت اسلامی را سرنگون ساخته و نادین محوری را حاکم کرده است، یک چالشگری محسوب می شود.
سرفصل دیگر میراث [امام ] خمینی [ره] که غرب همیشه با خشم عمیق به آن می نگرد و سعی در عدم تحقق آن دارد طرح وحدت اسلامی است. این طرح پیش از پیروزی انقلاب مورد توجه [امام] خمینی [ره] قرار گرفته است. او می گفت: دست هایی در کار است که نمی گذارند وحدت میان امت های اسلامی محقق شود.
بله، همین دست هاست که نمی گذارند اتحاد ایران با عراق و با مصر و حتی با ترکیه امکان پذیر شود. آن ها می خواهند که به هر شکل ممکن وحدت کلمه ایجاد نشود.
‍[امام] خمینی [ره] پس از پیروزی انقلاب تلاش کرد که اندکی از تفاهم میان مسلمانان محقق شود لذا و سال گشت تولد رسول اسلام (ص) را هفته وحدت اعلام نمود و همه ساله در تهران و بسیاری از پایتخت های عربی و اسلامی طرح وحدت اسلامی با حضور دانشمندان و روحانیون کشورهای اسلامی به طور مستمر مطرح می شود. تمایل به وحدت در زمانی مطرح شد که از سوی نیروهای زیادی که نیروهای اشغالگر انگلو – امریکایی در عراق در سرآغاز آن قرار می گیرند هم چنان در سطحی وسیع منادی اختلاف در میان کشورهای اسلامی هستند.
عجیب اینجاست که کشور عراق به میدان درگیری های مذهبی تبدیل شده است، در صورتی که عراق با وجود حضور فرق مختلف مذهبی در آن محل همزیستی مسالمت آمیز و تفاهم میان پیشوایان مذاهب بوده است و آن ها اگرچه در فقه با یکدیگر اختلافاتی دارند، ولی در مقاومت برابر نیروی خارجی همدل و یکسان هستند.
امر مورد درخواست طبق طرح غربی ها، عدم اتحاد مسلمانان است، زیرا اتحاد مسلمانان به طرح ها و طمع ورزی های آنان به شدت آسیب رسان است.
فرزندان هوشمند عراق به خوبی می دانند که فتنه طائفه ای گزینه اصلی آن ها نیست، بلکه سیاستی تحمیل شده از خارج از مرزهاست. واضعان این نظریه می دانند که فقط در سایه عدم اتحاد است که منافع آن ها تأمین می گردد.
با وجود عمیق شدن شکاف طائفه ای میان اهالی عراق، هنوز کورسوی امید وجود دارد که دشمنان ملت عراق ناامید و سرشکسته کند. پس از منفجر کردن مسجد عبدالقادر گیلانی، این باور به وجود آمد کسانی که این جنایت را مرتکب شدند همانی هستند که سال گذشته مرقد دو امام عسگری [ع] را منفجر کرده بودند. اکنون بر همگان آشکار شده که شرارت اشغالگر موجب این همه انفجار در مراکز مهم اسلامی دو طائفه است. اشغالگر مسؤول اصلی گسترش پدیده تروریسم و بحران طائفه ای و نژادی و گروهی است.
اظهارات هفته پیش رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده امریکا مبنی بر باقی ماندن نیروهای امریکایی برای پنجاه سال در عراق، بیانگر بخشی از مقاصد پنهان است. گیتس بر این باور است که عراق به کره جنوبی و ژاپن شباهت دارد و نیروهای امریکایی اکنون بیش از پنجاه سال است که در این دو کشور حضور جدی دارند.
آیا در این روزها که امت اسلامی با اشغالگری درازمدتن روبه رو شده امری مهم تر از تقریب و تلاش برای ایجاد وحدت اسلامی در مواضع و درک مسلمانان وجود دارد ؟ با صراحت تمام باید گفت که ملت های اسلامی در این روزهای بحرانی واقعا به تنها امری که نیاز دارد، همان وحدت اسلامی است.
اما فلسطین یکی دیگر از مسائل – بسیار مهم نزد [امام] خمینی [ره] بود. او مسلمانان را به توجه به مسأله محوری فرا خواند. [امام] خمینی [ره] علاوه بر پیام های متوالی خود طی مدت سی سال، ایجاد رابطه با موجودیت صهیونیستی را به عنوان خط قرمزی تلقی کرد که هرگز نباید آن را نادیده گرفت. دولت ایران هم چنان به این سیاست وفادار مانده است و نه فقط موجودیت این رژیم را به رسمیت نمی شناسد و با او به گفت گو نمی نشیند، بلکه به طور آشکار، نیروهای مخالف اشغالگری در لبنان و فلسطین را مورد حمایت قرار می دهد.
قضیه فلسطین در میراث [امام] خمینی [ره]، یکی از مسائل ثابت جوهری است و همین امر در ادامه درگیری با موجودیت اشغالگران که بی وفقه ادامه دارد کمک زیادی کرده است و موجب به شکست کشاندن همه طرح های به رسمیت شناختن و یا عادی سازی روابط و سازش با موجودیت صهیونیستی شده است. برخی از رژیم های عربی که روابط خود را با اسرائیل عادی کرده اند هم چنان با مخالفت امت های خود روبه رو هستند.
با صراحت می توان گفت که مقاومت و به رسمیت نشناختن و عدم سازش با موجودیت صهیونیستی موجب گردید که حماس در فلسطین به قدرت برسد و افزون بر آن از طرح های حل و فصل قضیه با رژیم صهیونیستی پرده بردارد.
فلسطین در میراث [امام] خمینی [ره] نمایانگر عمق وجدان مردمی – اسلامی است. او روز جمعه آخر ماه مبارک رمضان را به عنوان روز قدس نام گذاری کرد که در آن روز مردم برای رویارویی با نیروهای اشغالگر به پاخیزند و حرکت به سوی عادی شدن روابط با اسرائیل را متوقف سازند.
ایران هم چنان بهای مواضع خود را می پردازد زیرا ایالات متحده امریکا، تهران را عامل اصلی واژگون ساختن طرح های صلحی که هدف آن ایجاد امنیت برای اسرائیل و شهرک نشینان یهودی است، جنگی که سال گذشته میان حزب ا... لبنان و ارتش اسرائیل روی داد و به پیامدهای منفی به دلیل شکست در آن جنگ در درون موجودیت صهیونیستی منجر شد، نزد مسلمانان که دریافتند می توان رژیم صهیونیستی را به شکست کشاند، اثر روانی مثبتی بر جای گذاشت.
تنش امنیتی و سیاسی فعلی در اردوگاه های نهرالبارد و عین الحلوه را می توان بخشی از درگیری پیدا و ناپیدا برای خلع سلاح مقاومت به ویژه سلاح حزب ا... تحت فشارهای پی در پی امریکا، دانست. ولی این که این امر محقق شود، امری دور از انتظار است، به ویژه این که رهبران حزب ا... همیشه بعد مشروع مقاومت را که بعد بسیار مهم و مقدسی است و نمی توان از آن دست برداشت مدنظر دارند.
در تلاش های پایان دادن به میراث [امامپ] خمینی [ره]، جنگ سرد مربوط به برنامه هسته ای ایران، بعدی خطرناک محسوب می شود زیرا هدف واقعی آن تضعیف ایده و فلسفه و ابعاد سیاسی و نظامی آن است. ایالات متحده امریکا برای رویارویی با این برنامه، انگیزه بسیار قدرتمندانه دارد، زیرا احساس غرب این است که ایران اسلامی که سرچشمه اصلی حمایت روانی از نیروهای مخالف امریکا و غرب است نباید به قدرت هسته ای تبدیل شود. با این که تهران به طور مکرر بر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای اش تأکید می کند، فشارهای غرب برای پایان دادن به این طرح و یا دست کم قرار دادن آن در چنگال قدرت های بزرگ هم چنان ادامه دارد. تهران با توجه به بندهای معاهده و منع گسترش سلاح های هسته ای که به کشورهای امضا کننده حق دستیابی به فن آوری هسته ای صلح آمیز را می دهد، بارها و بارها با متوقف کردن غنی سازی اورانیوم مخالفت کرده است.
غرب نیز عقیده دارد دستیابی ایران به فن آوری غنی سازی اورانیوم موجب می شو که تهران ظرف مدت 6 تا 8 سال می تواند سلاح هسته ای تولید کند. ایران بر اساس بندهای معاهده و منع گسترش سلاح های حرکت می کند، در حالی که واشنگنتن و لندن بر اساس اهداف دور، قصد محاکمه تهران و مقاصد آن دارند و به نظر می رسد که آژانس جهانی انرژی هسته ای به دلیل فشارهای روزافزون غربی ها برای متوقف ساختن غنی سازی اورانیوم نمی تواند مواضع خود را آشکارا بیان کند و طی هفته های اخیر فشار بر دکتر محمد البرادعی، رئیس سازمان جهان انرژی هسته ای بیشتر و بیشتر شده است، زیرا از او می خواهند که فقط نقطه نظرات واشنگتن و لندن را ابراز کند و از بیان نقطه نظراتی که خود به آن ها ایمان دارد، خودداری ورزد.
غربی ها موضع خود را علیه برنامه هسته ای ایران بر اساس بندهای معاهده های بین المللی تنظیم نمی کنند، بلکه آن ها حرکت خود را بر این اساس شکل داده اند که در میراث [امام] خمینی [ره] طرحی نهضت طلبانه که توانایی رقابت سیاسی و فرهنگی با طرف‌های آنان را دارد لمس کرده اند. آن ها بر این باور هستند که میراث یاد شده می تواند جایگزین های عملی ارائه دهد که ملت های عربی و اسلامی را هر چه بیشتر به سوی خود جذب کند.
با این که تاکنون جنگی خونین علیه تهران به راه نیفتاده ولی هم اکنون در ژنو و تهران و واشنگتن و لندن جنگ مردمی توقف ناپذیر به شدت در جریان است که گاهی اوقات به صورت اظهاراتی آتشین و هرازگاهی به صورت مذاکرات و در نهایت از طریق ربودن های متقابل در خیابان های بغداد، نمایان می شود.
همه این اقدامات با هدف دستیابی به امتیازات است و این امر از زمان پیروزی انقلاب امام خمینی [ره] در سال 1979 میلادی علیه مستحکم ترین قلعه ایالات متحده امریکا در خاورمیانه هم چنان ادامه داشته است.