دولت کلینتون و حمايت از گروهك منافقين

روزنامه «واشنگتن تايمز» در گزارشي مي نويسد: در ماه ژوييه 1992 تعداد 219 نفر از اعضاي مجلس نمايندگان آمريكا از دولت اين كشور خواسته اند تا از اقدامات مجاهدين خلق در جهت سرنگون ساختن رژيم اسلامي ايران حمايت نمايند.(1)
«وال استريت ژورنال» نيز مي نويسد: اين گروه از پشتيباني فزاينده واشنگتن برخوردار شده است. و اين در حالي است كه اكثريت مجلس نمايندگان و سناي آمريكا ، تلاش اين گروه براي برقراري آزادي و دموكراسي در ايران را مورد تأييد قرار داده اند.
«ال گور» معاون كلينتون نيز با يكي از اعضاي مركزيت مجاهدين خلق به نام «محمد محدثين» بطور خصوصي ملاقات كرد. روزنامه واشنگتن پست با اعلام اين خبر مي نويسد: اين ملاقات در اواخر اكتبر 1992 و در كاروليناي شمالي انجام گرفت... آنچه در كاروليناي شمالي اتفاق افتاد، جزو اسرار است.(2)
«مسعود رجوي» سركرده ي منافقين در پيام تبريكي كه در تاريخ 13/8/1371 به مناسبت پيروزي كلينتون در انتخابات رياست جمهوري آمريكا براي وي فرستاد چنين گفت:
«پيروزي شما را كه بر حسب آرمان ها و اهداف اعلام شده تان يك پيروزي براي دموكراسي و حقوقي بشر در دنياي امروز به شمار مي رود، تبريك مي گوييم. از آنجا كه طي مبارزات انتخابي مستمراً بر روي دموكراسي و حقوق بشر در نقاط مختلف دنيا تأكيد نموده ايد، بسيار طبيعي است كه امروز تمامي نيروهاي دموكراتيك و مدافعان و مبارزان حقوق بشر از پيروزي شما خرسند شده و در آن احساس اشتراك كنند.» (3)
روزنامه «واشنگتن پست» نيز طي مقاله اي مي نويسد:
«بيل كلينتون و متحدين وي در كنگره آمريكا، از طريق تشويق و حمايت از يك آلترناتيو دموكراتيك (مجاهدين) در مقابل ملاهاي ظالم تهران، در حال انجام اقدامات محرمانه اي عليه مركز عصبي بنياد گرايي اسلامي در ايران مي باشند...در قلب خط مشي در حال تدوين كلينتون، سازمان مجاهدين خلق متشكل از ايرانيان تبعيدي كه در امتداد مرز ايران و عراق مستقر هستند و گفته مي شود داراي روابط سياسي گسترده اي در داخل ايران هستند، قرار دارد.» در بخش ديگري از اين مقاله آمده:
در اوايل ماه گذشته، كلينتون يك نامه محرمانه به مسعود رجوي نوشته و تعهد خود را نسبت به ارايه كمك هاي مالي و غيرمالي براي ايجاد دمكراسي به عنوان بخش اساسي خط مشي خارجي خود، اعلام داشته است. اين تعهد كلي هيچ چيز مشخص را به رجوي قول نداده است ليكن رييس جمهور آمريكا هيچ نوع ابهامي در مورد هدف رجوي يعني سرنگون ساختن ملاها در ذهن خود ندارد.» (4) آنچه كه تاكنون بيان شد، به خوبي نشان دهنده ي ارتباط ميان مقامات آمريكايي با اين گروهك جاسوسي و تروريست بوده است. روزنامه مصري «الاهرام» نيز در گزارشي به منابع تأمين مالي گروهك هاي ضدانقلابي اشاره كرده و مي نويسد كه اعضا گروه هاي ضدانقلاب و منافقين اعتراف كرده اند كه تعدادي از رژيم هاي عربي و آمريكا، كمك مالي در اختيار گروه هاي مخالف ايران قرار مي دهند. (5)
منافقين براي اينكه خوش رقصي خود براي دولت كلينتون و حاميان صهيونيست آنان را كامل كنند، در طي يك گفتار راديويي كه از راديو صداي منافق پخش مي شد اظهار داشتند:
«مسؤول شوراي ملي مقاومت و فرمانده كل ارتش آزادي بخش ملي ايران (!)، از پيشرفت پروسه صلح در خاورميانه و توافق حاصله در واشنگتن استقبال كرد و آن را مهمترين تحول در تاريخ معاصر خاورميانه توصيف نمود و آن را به مردم و سازمان آزادي بخش فلسطين و آقاي عرفات، تبريك گفت دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران در پاريس با اعلام اين مطلب افزود كه آقاي رجوي، كلينتون و دولت اسراييل را به خاطر پيشرفت در پروسه صلح و شناسايي حقوق ملي مردم فلسطين، شايان تهنيت دانست.» (6)
با توجه به گفتار فوق، دليل حمايت دولت آمريكا از اين گروهك تروريستي را بهتر مي توان درك كرد.
حال، بد نيست كه به چگونگي رابطه ميان اين مزدوران و سازمان «سيا» توجه كنيم. روزنامه «ملي گازته» چاپ اسلامبول در تاريخ بيست و پنجم فروردين ماه1372 نوشت: سازمان منافقين نمايندگي هاي مختلف خود به ويژه در تركيه و عراق را با امكانات مالي وسيع كه از سوي «سيا» دريافت مي كند، تأسيس كرده است.
اين روزنامه در گزارش خود تحت عنوان «تروريسم آمريکا در ايران» اضافه مي كند: منافقين از طريق نمايندگي هاي خود در عراق و تركيه و توسط سازمان «سيا» تحت آموزش های تروريستي قرار گرفته و براي انجام عمليات به ايران اعزام مي شوند. (7)
روزنامه «نيويورك تايمز» نيز در سال 1995 در مورد ارتباط منافقين با سازمان «سيا» و اهداف ايالات متحده در ايران مي نويسد:
«هدف سازمان «سيا» سرنگوني دولت ايران است و نه صرفاً اعطاي كمك مالي به مجاهدين خلق. اين بودجه براي گسترش تبليغات عليه دولت اسلامي متمركز شده و از آنجا كه تاكنون هيچ گونه تغييري در خط مشي ايران به وجود نيامده، بايد فشار آمريكا بيشتر شود و ما اميدواريم با اين فشارها بتوانيم به ايراني ها نشان دهيم كه اهداف بلندپروازانه آنان قابل اجرا نيست.» (8)
يكي از نشريات آمريكايي نيز گزارش مي دهد كه اين گروه تروريستي داراي دفاتري در نيويورك و واشنگتن بوده، از حمايت قابل توجهي در پايتخت آمريكا برخوردار مي باشد. (9)
«تهران تايمز» نيز در خرداد ماه1372 طي مقاله اي نوشت: نيروهاي آمريكايي در خليج فارس، به كماندوهاي مجاهدين كه ماه گذشته تأسيسات نفتي در جنوب ايران را تخريب كردند، از نظر لجستيكي و اطلاعاتي كمك كردند.
اين روزنامه به نقل از اعترافات تروريست هاي سازمان مجاهدين خلق که هنگام كارگذاشتن بمب در جنوب ايران بازداشت شده اند گزارش داد كه نيروهاي آمريكايي در خليج فارس طي دو ماه اخير جلساتي با مقامات مجاهدين داشته اند.
به نوشته اين روزنامه، «نظاميان آمريكايي به مجاهدين اطلاعاتي در مورد محل هاي احتمالي قابل بمب گذاري در ايران، و هم چنين آذوقه براي دو هفته داده اند.» (10)
اين فعاليت هاي تخريبي در كنار فعاليت هاي جاسوسي و اطلاعاتي اين گروهك مزدور براي آمريكا، نشان مي دهد كه چگونه دولت آمريكا از امثال اين گروه ها در جهت اهداف براندازي خود استفاده مي كند. البته اين حمايت ها و كمك ها در حالي صورت مي پذيرد كه به اعتراف يكي از تحليل گران روزنامه «واشنگتن پست»، آمريكايي ها مي دانند كه مردم ايران اعضاي اين گروهك را به عنوان «خائن و تروريست» محسوب مي كنند. (11)

تخصيص بودجه جهت براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران:
«نيوت گينگريچ» رييس مجلس نمايندگان آمريكا، در ماه فوريه 1995 خواستار «يك استراتژي كلي ايالات متحده آمريكا در جهت جايگزين ساختن رژيم فعلي ايران با زور » شد. وي پيشنهاد كرد كه:
«هدف دولت آمريكا بايد اين باشد كه به مردم ايران جهت سرنگون ساختن رژيم استبدادي روحانيون كمك شود.» (12)
مجله «تايم» نيز در اين رابطه نوشت:
«نيوت گينگريچ رييس مجلس نمايندگان آمريكا، مبلغ هجده ميليون دلار براي طراحي عليه ايران اختصاص داد و از سازمان اطلاعات اين كشور خواست تا به طريقي و تحت يك نقشه پنهاني، درصدد تغيير حكومت ايران برآيد... وي در طرح اوليه خود براي براندازي رژيم ايران، بودجه اي صد ميليون دلاري درخواست كرده بود كه اين بودجه سرانجام به هجده ميليون دلار رسيد و در سي و يكم دسامبر جزو بودجه هاي محرمانه سازمان سيا قرار گرفت.» (13)
«گينگريچ» در توجيه اين پيشنهاد خود اظهار داشته بود كه: در بيست سال آينده ، ايران خطرناكترين كشور جهان خواهد بود. (14)
كاخ سفيد نيز پس از هفته ها مذاكره، بالاخره با تخصيص مبلغ بيست ميليون دلار براي فعاليت هاي تروريستي عليه جمهوري اسلامي ايران موافقت كرد. بر اساس مصوبه كنگره آمريكا، كاخ سفيد مي تواند كمك هاي نظامي در اختيار مخالفين جمهوري اسلامي ايران قرار دهد.
كينگريچ در مهرماه 1374 نيز ضمن سخنراني در يك مركز يهوديان در شهر آتلانتا ، جدي گرفتن طرح خرابكارانه بر ضد ايران را مجدداً مورد تأكيد قرار داده بود.(15)
البته اين طرح براندازي جمهوري اسلامي ايران، در دولت كلينتون تازگي نداشته، پيش از آن «بنياد هريتيج» نيز توصيه كرده بود كه:
«ايالات متحده بايد توسعه قدرت نظامي ايران و نفوذ انقلابي آن را محدود سازد. اين محدودسازي هماهنگ با متحدين منطقه اي همچون كويت، عربستان سعودي، تركيه و ساير دولت هاي خليج عربي(!) بايد به طور جدي و مستمر حفظ شود. اين سياست بايد به دقت دنبال شود تا اينكه ايران يا سياست خارجي خود را تعديل كند و جلوي صدور انقلابش را بگيرد و يا اينكه رژيم اسلامي به دليل عدم كفايت وضعيت اقتصادي و ضعف سياسي، سرنگون شود.» (16)
در اين راستا، يكي از محققين آلماني، در ماه مارس1996، طي گفتگويي با روزنامه «الاهرام» گفت:
«آمريكا تأمين كننده بخش عمده نيازهاي مالي گروه هاي مخالف ايراني مستقر در خارج است و اين امر به ويژه در مورد گروه هاي راست گراي مستقر در آمريكا صدق مي كند.» (17)
در پايان اين بخش، جمله اي از پروفسور «اريك هوگلاند» را نقل مي كنيم. وي كه يكي از مخالفان تحريم ايران است، در كنفرانس بين المللي «ايران در حال ظهور» در شهر كاونتري انگليس گفت:
«آمريكا اعتقاد دارد با توجه به پيروزي در جنگ سرد و تبديل شدن به تنها ابرقدرت جهان، مي تواند هر كاري را كه بخواهد انجام دهد... «هيچ شكي ندارم كه هدف واقعي سياست «مهاردوگانه» آمريكا نسبت به ايران، سرنگون كردن دولت ايران است.»(18)

پی نوشت ها:

1-Washingtone Times; November 6;1992
Washingtone post, November 23;1992 2-
3- «مجاهد»، نشريه مجاهدين خلق ايران، شماره 294، آبان و آذر1371.
4- Rowland Evans and Robert Novak. " Clinton,s focus on Iran" , Washington post, January 18,1993.
5- روزنامه جمهوري اسلامي، 19/12/1374.
6- راديو صداي مجاهد، 23/6/1373.
7- روزنامه جمهوري اسلامي، 26/1/1372.
8- بولتن رويدادها و تحليل، 21تيرماه1374، صفحه33.
U.S.News and world Report,february 3, 1993 9-
10- خبرگزاري فرانسه،12/3/1372.
Washington post, July 17,1993 11-
12- «هفته نامه»، شماره 102، 5/12/1373،به نقل از «وال استريت ژورنال» و «واشنگتن تايمز».
13-G.Walsh." fox crving out loud" , Time , No.6,Feb.5,1996
14- نقش و جايگاه تحريم در سياست خارجي آمريکا، پيشين، صفحه76.
15- دکترين مهار دوگانه و طرح داماتور در مورد جمهوري اسلامي ايران، پيشين.
Containing Iran. Op.cit,p2 16-
17- روزنامه جمهوري اسلامي، 19/12/1374.
18- دکترين مهار دوگانه و طرح داماتو در مورد جمهوري اسلامي ايران، پيشين.