سفیری که جاسوس از آب در آمد

به گزارش واحد مرکزی خبر ، این روزنامه نوشت: تیلور که 30 سال پیش بخاطر پناه دادن به کارمندان سفارت آمریکا مورد تشویق نخست وزیر وقت دولت کانادا قرار گرفت، بطور فعال در روزهای گروگان گیری و در نهایت عملیات چنگال عقاب برای سیا جاسوسی می‌کرد.
تیلور که بین سال‌های 1997 تا 1980 به عنوان سفیر کانادا در ایران اقامت داشت، به نوشته گلوب اند میل پس از تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام در در سال 79، عملا به نفر اول سیا در ایران تبدیل شد.
این دیپلمات سابق کانادایی در گفتگو با این روزنامه و در پاسخ به این پرسش که آیا فعالیت‌های جاسوسی شما در ایران فاش شد یا خیر، گفت: ایرانیان به هیچ وجه نمی‌توانستند این موضوع را تحمل کنند و کشف این ارتباط (با سیا) می‌توانست تبعات بسیار سنگینی برای من به همراه داشته باشد.
این روزنامه نوشت: اگرچه فعالیت‌های جاسوسی تیلور از جمله جمع آوری اطلاعات بر اساس توافقی سری بین دول کانادا و آمریکا مخفی نگاه داشته شد اما چند سال بعد نقش وی در پناه دادن و سپس فراری دادن شش نفر از کارمندان سفارت آمریکا به خارج از ایران فاش شد که البته با تقدیر رسمی کاخ سفید همراه بود.
رابرت رایت، مورخ معروف دانشگاه ترنت در جدیدترین کتاب خود که دیروز در کتاب‌ فروشی‌ها عرضه شد، نوشته است: جو کلارک، نخست وزیر وقت کانادا از بیم اینکه افشای جاسوسی یک دیپلمات کانادایی برای آمریکا تبعات سوء سیاسی در داخل کشور به همراه داشته باشد، اصرار داشت این همکاری و نقش تیلور مخفی بماند.
تیلور در واکنش به انتشار این کتاب با عنوان "مامور ما در تهران" به گلوب اند میل گفت: فکر نمی‌کردم روزی این راز فاش شود. این موضوع برای 30 سال مخفی مانده بود و انتظار داشتم تا 30 سال دیگر نیز مخفی بماند.
وی در واکنش به عبارت "de facto CIA station chief" که معادل «مسئول غیر رسمی سیا» است و در کتاب رایت به عنوان یکی از القاب تیلور به آن اشاره شده بود، گفت: من دقیقا چنین نقشی در تهران داشتم.
پروفسور رایت در کتابش نوشته‌است: درخواست برای جمع آوری اطلاعات نظامی توسط تیلور در تهران، مستقیما از طرف جیمی کارتر، رئیس جمهوری وقت آمریکا به جو کلارک منتقل شده بود.
تیلور نیز در گفتگو با این روزنامه تایید کرد این درخواست رسمی از طریق فلورا مک دانالد، وزیر خارجه وقت کانادا به وی ابلاغ شد.
این دیپلمات سابق کانادا با بیان اینکه گروگان‌گیری را اقدامی اشتباه و برخلاف قوانین بین‌المللی می‌داند، تصریح کرد: در آن مقطع احساس بسیار ناخوشایندی درباره این ماجرا داشتم و آماده بودم هر کاری که البته توجیه دیپلماتیک داشته باشد، برای پایان دادن به آن روند انجام دهم.
گلوب اند میل می‌نویسد: از آن زمان به بعد تمامی فعالیت‌های جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا در ایران از طریق تیلور انجام می‌گرفت و اطلاعاتی که وی روزانه به آمریکا مخابره می‌کرد توسط دو افسر ارشد در اداره تحلیل اطلاعات اوتاوا بررسی می شد و در اختیار پَت بِلَک، دستیار وزیر اطلاعات و امنیت وقت کانادا قرار می‌گرفت. این اطلاعات سپس در اختیار کلارک و مک‌دانالد قرار می گرفت و پس از آن به کنث کورتیس، سفیر وقت آمریکا در کانادا منتقل می‌شد.
این روزنامه نوشت: نخستین مامور سیا که توسط آمریکا به ایران فرستاده شد، پس از ملاقات با آقای تیلور رد شد. تیلور در آن زمان این مامور را با در نظر گرفتن شرایط موجود تهران نامناسب ارزیابی کرده ‌بود. دومین ماموری که با نام مستعار باب وارد ایران شد مورد تایید تیلور قرار گرفت و از آن به بعد در خارج از سفارت کانادا مشغول به فعالیت شد.
در واقع آنچه باب در آن زمان انجام می‌داد نوعی پوشش برای تیلور بود تا در فعالیت‌هایش برای سیا تداخل ایجاد نشود. به بیان دیگر هرآنچه باب در تهران انجام می‌داد از کانال تیلور به اوتاوا و سپس واشنگتن منتقل می‌شد. تیلور خود تایید می کند که مسئول مستقیم جمع‌آوری اطلاعات و فعالیت‌های جاسوسی بوده‌است.
گلوب اند میل نوشت: تنها همکار تیلور در سفارت کانادا در تهران در آن سال‌ها جیم ادوارد، مسئول امنیتی سفارت بود که همچون آقای تیلور پیشنهادی از واشنگتن برای جاسوسی دریافت کرد و همچون همکارش موافقت نمود.
بر اساس آنچه در کتاب "مامور ما در ایران" نیز به آن اشاره شده است: ادوارد به صورت مخفی به جمع‌آوری اطلاعات نظامی مشغول شد، وی همچنین با ظاهری مبدل در تجمعات مردمی مقابل سفارت آمریکا نیز حضور داشت. ماموریتی که به نوشته روزنامه برای مردی چهارشانه و قدبلند با موهایی بور و چشمانی آبی بسیار دشوار بود.