تسخیر لانه جاسوسی، آغاز یك تداوم

حمایت قاطع آمریكا از كودتای 28 مرداد، نظارت مستقیم بر ظهور دولت های دست نشانده، اتكای شاه به قدرت سیاسی– نظامی آمریكا ، ایجاد اصلاحات غربی در قالب انقلاب سفید، احیای مجدد لایحه ی كاپیتولاسیون توسط دولت منصور، نفوذ فزاینده و سلطه همه جانبه ی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و نظامی، در یك نگاه كلی عملكرد دولت آمریكا در ایران طی 25 سال سرنوشت ساز حكومت محمدرضا پهلوی بود .
با ظهور انقلاب اسلامی در ایران، جیمی كارتر رئیس جمهور وقت ایالات متحده و مقامات كاخ سفید از نزدیك تمام حوادث انقلاب را دنبال می‌كردند. اما، اعزام ژنرال هایزر به منظور حمایت از بختیار و جلب پشتیبانی ارتش از دولت بختیار و رایزنی‌های دائمی سولیوان آخرین سفیر آمریكا در ایران ، بر پایی كنفرانس گوادلوپ و دهها واقعه ی ریز و درشت دیگر در سال 1357 همگی حكایت از دخالت مستقیم امریكاییها در حوادث ایران داشت .
با فرار محمدرضا شاه در 26 دی ماه 1357 و سپس ورود فاتحانه ی امام خمینی به ایران پس از 16 روز، سرنوشت انقلاب در دستان توانمند امام و امت آگاه وی قرار گرفت .
ابتدا شاه ترجیح داد در مراكش اقامت گزیند. زیرا این كشور به مراتب نزدیك تر از آمریكا به ایران بود و اگر حادثه‌ای چون 28 مرداد 1332 زمام امور را به دست می‌گرفت، او می‌توانست خود را سریعاً به ایران برساند .
اما وقتی ملك حسن دوم سلطان مراكش با موج مخالفتها و اعتراضها روبرو شد، عذر شاه را خواست و او نیز به جزیره‌ای در پاناما رفت .
در ادامه دربدری‌های شاه، با وساطت هنری كیسینجر و راكفلر، او به مكزیك رفت و در 20 خرداد 1358 در این كشور اقامت اختیار كرد. با شدت یافتن بیماری سرطان شاه، وی سرانجام برای مراقبت هر چه بهتر و بیشتر در طبقه هفدهم بیمارستانی در شهر نیویورك بستری شد. با این اقدام امریكا ، موج خشم و نفرت در ایران بالا گرفت.
در همین ایام ، امام طی سخنانی فرمودند:« ما نیاز به رابطه با امریكا نداریم چون رابطه ظالم با مظلوم است »
امام اولین تیر یك مبارزه ی آشكار با امریكا را شلیك كرد . اما از آن سو ، دولتمردان لیبرال منش دولت موقت كه در صدد عادی سازی روابط با امریكا بودند، به این گونه هنجار شكنی های دیپلماتیك روی خوش نشان نمی‌دادند. امریكاییها نیز از حضور دولت موقت در قدرت راضی بودند . یكی از جاسوسان در این زمینه گفته بود :
« اگر این دولت دوام پیدا كند روابط اقتصادی – سیاسی چنان خواهد بود كه یك موقعیت بهتری برای ما به دست خواهد آورد .» (1)
روند محافظه كاری و اقدامات سازشكارانه ی دولت موقت زمانی به اوج رسید كه مهندس بازرگان نخست وزیر دولت مذكور در رأس هیأتی در روز 10 آبان 58 در جشن استقلال الجزایر شركت كرد و با برژینسكی مشاور امنیت كاخ سفید دیدار و به مدت یك ساعت و نیم با او مذاكره كرد .(2) موضوع جالب تر از این ملاقات ، تقاضای دیدار و مذاكره از سوی بازرگان بود كه برژینسكی به آن ، اشاره كرده است . (3)
نگرانی‌ها بالا گرفت. امام این بار هم همچون همه ی سالهای مبارزه با شاه ، خود وارد میدان شد و فضای جدیدی را در كشور گشود ، ایشان در پیامی در 10 آبان فرمودند:« بر دانش‌آموزان ، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است كه با قدرت تمام حملات خود را علیه امریكا و اسرائیل گسترش داده و آمریكا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتكار نمایند...»
در آغاز اولین رویارویی مستقیم با امریكا، امام كه معمار واقعی انقلاب بود، سنگ بنا و خشت اصلی را خود گذاشت تا بنای جدید تا ثریا راست رود..
در چنین وضعیتی، اولین سالگرد گرامیداشت شهدای 13 آْبان برگزار شد. در حالی كه مردم به سوی دانشگاه تهران از مسیرهای مختلف راهپیمایی می‌كردند، ناگهان در خیابان طالقانی ،‌گروهی از جمعیت 50 هزار نفره در این مسیر، جدا نشدند و به سمت در اصلی سفارت آمریكا رفتند. این 400 نفر دانشجو كه از قبل هماهنگی‌های لازم را به عمل آورده بودند ، از در و دیوار سفارت بالا رفته و با قیچی های بزرگ آهن بر ، درب را گشودند و وارد سفارت امریكا شدند. آنها با تفنگداران مستقر در سفارت درگیر شدند و سرانجام پس از 3 ساعت، در ساعت 30/1 بعدازظهر به درگیری پایان دادند و 100 نفر تفنگدار را به اسارت گرفتند. خبر مانند یك بمب منفجر شد و صدایش را همه دنیا شنیدند . گروهی اظهار نظر می‌كردند كه این عمل «بازی با دم شیر » است. (4)
نوزاد انقلاب كه 10 ماهه شده بود، به جنگ سلطان جنگل رفته بود. از نعره ی سلطان نهراسید و به رغم كودكی و صغرسن، روی پایش ایستاد. مهندس بازرگان كه نه خود و نه دولتش روحیه ی مقاومت و ایستادگی و نه حتی اندیشه ی آن را داشت در 14 آبان استعفا داد كه امام با آن موافقت كردند زیرا وضعیت جدید كشور به مدیریت و مدیران انقلابی و شجاع نیازمند بود. (5) شرایط جدید كه هویت سازی انقلابی زیباترین واژه برای آن بود ، خود را به امریكا تحمیل می‌كرد.
امام در این مرحله ی نوین ، اولین سیلی را به امریكا زد تا دیگر خرده پاها حساب خود را بكنند . انقلابی كه در زمان طفولیت توی گوش بت بزرگ می‌زد برای دیگران ابدا توده‌ای خرد نمی‌كرد. امام پس از گذشت چند روز در دیدار با كارمندان بیمه مركزی ، امریكا را شیطان بزرگ نامید .
از آن روزها ، هم اكنون 27 سال گذشته است. نوزاد شجاع انقلاب كه رشد و تربیت خود را در دامان پر مهری پدری شجاع و موحد گذرانده بود اكنون یك جوان برومند 30ساله است كه افتخار می‌كند در سنین طفولیت، اقدامات شجاعانه‌ای را انجام داده است. جوان برومند انقلاب آن قدر با صلابت از انرژی هسته‌ای كه موضوع روز اوست دفاع می‌كند كه امریكا را هر روز به یك موضوع می‌كشاند.
با این اشاره ، اجمالاً می‌توان به این موضوع اشاره كرد كه فتح لانه ی جاسوسی و تحولات پس از آن و پیامدهایی كه به دنبال داشت، خشت اول بنای سالم و درست مبارزه با امریكا بود . صلابت امروز بر پایه‌های محكم تحقیر تاریخی امریكا در جریان بالا رفتن از دیوار سفارت گذاشته شده است.
این اقتدار را در الگوسازی و آگاهی بخشی آن حادثه ی بزرگ می توان یافت. اگر غیر از این بود حماسه ی فتح لانه ی جاسوسی قطعاً در حد یك خاطره باقی می‌ماند و تجلیل از آن در كلیشه‌های یكسان سالانه قابل رؤیت بود . پیام و گفتمان آن روز مبارزه با امریكا، آنقدر هیجان انگیز بود كه همه ی اختلافات سیاسی را به حاشیه برد. این درست است كه نیروهای عمل كننده آن روز در داخل و یا خارج سفارت مواریث انقلاب بودند و از انرژی و گفتار انقلاب بهره می‌بردند ولی سخن از یك بنای محكم است كه در 13 آبان 58 اولین سنگ آن گذاشته شد . لذا شكاف نسلها معنا نمی‌یابد. با این تفاوت كه امروز دشمن پیر و فرتوت ،دست به اقناعی با ضرورتهای عقلانی نیز پرداخته است . برای نسل جدید ، امریكا تا وقتی امریكاست در اسارت است نه 444 روز .(6)


پانوشت‌ها :
1-جزوه ی افشاگری شماره ی 6 دانشجویان مسلمان پیرو خط امام.
2-احمدرضا شاه علی ، انقلاب دوم ، تهران ، مركز اسناد انقلاب اسلامی ، 1385 ، ص 103.
3-ز . برژینسكی ، ونس ، سایر وسی ، توطئه در ایران ، ترجمه ی محمود مشرقی ، تهران ، انتشارات هفته ، 1363 ، ص 172.
4-اكبر خلیلی ، گام به گام با انقلاب ، جلد دوم ، تهران ، انتشارات سروش 1382 ، ص 387.
5-گری سیك ، همه چیز فرو می‌ریزد ، ترجمه ی علی بختیاری زاده ، تهران ، مركز اسناد انقلاب اسلامی ، 1384 ؛ گری سیك این عبارت را بكار برده است :
« آیت‌ا... خمینی مرتب بر قدرت و نفوذ روحانیون طرفدار خود می‌افزود و به همان نسبت موجب كاهش قدرت نیروهای سكولار مثل بنی صدر و قطب زاده می‌شد »
6- با تصمیم مجلس شورای اسلامی دوره اول ، گروگانهای امریكایی در 30 دی ماه 1359 پس از گذشت 444 روز از اسارتشان آزاد شدند . آنها ابتدا به الجزایر و سپس به یك پایگاه نظامی آمریكا در آلمان منتقل شدند . هنوز دقایقی از مراسم سوگند ریاست جمهوری رونالد ریگان نگذاشته بود كه آنها وارد امریكا شدند .