نبرد نامتقارن ایران و آمریکا

چنین روندی، هم اکنون در سیاست بین الملل شکل گرفته است. نظم های منطقه ای دچار بی ثباتی گردیده اند. رقابت بین بازیگران مختلف افزایش یافته است. هیچ گونه نشانه ای از موازنه قدرت به چشم نمی خورد. بازیگران مختلف در برابر خطر هژمونی آمریکا ابراز نگرانی می کنند؛ اما همان گونه که استفان والت بیان داشته است، دولت ها به ویژه قدرت های بزرگ در شرایط تردید نسبت به نقش و کارکرد آمریکا قرار دارند. آنها هیچ گونه اقدام مؤثری برای محدودسازی قدرت آمریکا انجام نمی دهند. بنابر این والت به این جمع بندی می رسد که نظام تک قطبی می تواند ثبات و توازن را در حوزه های منطقه ای و بین المللی ایجاد نماید.

۱- مخاطرات هژمونیک گرایی آمریکا در سیاست بین الملل
آمریکا برای تحقق چنین هدفی، راه طولانی و پرمخاطره ای را پیش رو دارد. علت آن را باید در قابلیت های نظامی و استراتژیک نامتقارن کشورها دانست. قابلیت های نامتقارن به گونه ای تدریجی شکل می گیرند، در فضای آرام رشد می کنند، هیچ گونه حساسیتی را به وجود نمی آورند. به سمت کشورهای درجه دوم متمایل می شوند. تلاش همه جانبه ای برای مشروعیت سازی به انجام می رسانند و در این روند می توانند ائتلافی را به وجود آورند که از قدرت دفاعی و بازدارنده لازم جهت محدودسازی قابلیت کشورهای هژمون برخوردار باشند. این امر صرفاً در شرایطی ایجاد می شود که اقدامات پیش دستی کننده از سوی دولت سلطه جو ایجاد نشود. زیرا هرگونه اقدام غیرقابل پیش بینی، مخاطراتی را برای واحدهای سیاسی ایجاد می کند. این مخاطرات می تواند زمینه ساز جلوه هایی از تغییر در معادلات قدرت باشد.
در چنین شرایطی می توان نقش کشورهای منطقه ای را در ارتباط با نظم هژمونیک مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. قدرت های بزرگ تلاش دارند تا امنیت منطقه ای را با الگوهای متفاوت و متنوعی ایجاد نمایند. برای تحقق این امر، مبادرت به مداخله گرایی در حوزه های استراتژیک و امنیتی می نمایند. فعالیت های هسته ای ایران را می توان به عنوان اقدامی تلقی نمود که با واکنش قدرت های بزرگ روبرو شده است. در این ارتباط، می توان نشانه هایی را مورد ملاحظه قرار داد که حکایت از همکاری و مشارکت قدرت های بزرگ برای محدودسازی توان استراتژیک ایران دارد.

۲- فرآیندهای مشارکت گرای قدرت های بزرگ در برابر هژمونیک گرایی آمریکا
انتشار بیانیه شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره فعالیت های هسته ای ایران را می توان جلوه ای از مشارکت سازمان یافته کشورهایی دانست که تلاش دارند تا نظم امنیتی خاص را در خاورمیانه ایجاد کنند. در این ارتباط، ماده 24 منشور ملل متحد تصریح می کند که اعضای شورای امنیت، مسئولیت حفظ صلح و امنیت بین المللی را عهده دار هستند. لازم به توضیح است که بر اساس ماده 32 منشور می بایست نمایندگان دولت هایی که پرونده آنها به شورای امنیت ارسال می شود، در روند تصمیم گیری حضور داشته و ایفای نقش نمایند و به این ترتیب، زمینه را برای حل مسالمت آمیز اختلافات و بحران های بین المللی فراهم کنند.
شواهد نشان می دهد که کارگزاران دیپلماسی هسته ای ایران در روند انتشار بیانیه شورای امنیت، نقش مستقیمی را ایفا نکرده اند. آنها صرفاً از طریق دیپلماسی حاشیه ای توانسته اند با نمایندگان کشورهای چین و روسیه رایزنی نمایند.
انتشار بیانیه شورای امنیت بر اساس ماده 40 منشور انجام گرفته است. در این ماده تصریح شده است که شورای امنیت می تواند قبل از آنکه بر طبق ماده 39 توصیه هایی را انجام دهد و یا اینکه درباره اقداماتی که باید معمول گردد، تصمیمی اتخاذ نماید و کشورها را به انجام اقدامات خاص توصیه نماید. بیانیه شورای امنیت، چنین اقداماتی را به کارگزاران دیپلماتیک ایرانی توصیه کرده و از آنها درخواست نموده است تا زمینه های لازم برای متوقف سازی فعالیت های هسته ای ایران را فراهم آورند. این امر به مفهوم آن است که شورای امنیت، اولین گام از فعالیت های خود را در ارتباط با ایران برداشته است. طبعاً چنین روندی می تواند در مقاطع زمانی آینده نیز تداوم یافته و یا اینکه با ابتکارات جدیدی همراه گردد. قدرت سازی ایران در چنین فرآیندی با مخاطرة ناشی از کنش هماهنگ اعضای شورای امنیت روبرو شده است. به هر میزان که چنین روندی تداوم یابد، طبعاً محدودیت های سیاسی و امنیتی ایران برای نیل به اهداف استراتژیک آن با مخاطرات و مشکلات بیشتری روبرو می شود.

۳- پیامدهای هژمونیک گرایی آمریکا در سیاست بین الملل
فشارهای بین المللی که به گونه ای هماهنگ از سوی قدرت های بزرگ اعمال می شود، بیانگر آن است که آنها قادر به موازنه سازی جایگاه و اهداف خود با آمریکا نیستند. این امر فرآیندهای جدیدی را در نظام بین الملل ایجاد می کند. هژمونیک گرایی را باید به عنوان نتیجة اجتناب ناپذیر سیاست های آمریکا در برخورد با چالش های منطقه ای دانست. تجربة رفتار تاریخی کشورها نشان می دهد که به هر میزان انعطاف پذیری بیشتری در برابر کشورهای طالب هژمونی بین المللی نشان دهد، با مخاطرات بیشتر و گسترده تری روبرو می شوند. کشورهای اروپایی چنین وضعیتی را در برابر آلمان نازی تجربه کرده اند. رهبران آلمان در سال 1938 توانستند در کنفرانس مونیخ به نتایج مطلوبی برای هژمونیک گرایی دست یابند. همکاری کشورهای فرانسه و انگلستان با اهداف منطقه ای و بین المللی آلمان نازی، زمینه های جنگ دوم جهانی را به وجود آورد.
هم اکنون شکل دیگری از هژمونیک گرایی بین المللی از سوی آمریکا اعمال می شود. رهبران این کشورها توانسته اند اهداف سیاسی و بین المللی خود را به تصویب سایر قدرت های بزرگ برسانند. قدرت دیپلماسی آمریکا و همچنین قابلیت های آن کشور برای انجام عملیات روانی را باید به عنوان زمینه ای برای کسب هژمونی بین المللی برای آمریکا دانست.
همانگونه که کنتس والتز بر آن تأکید دارد، هژمونیک گرایی قدرت های بزرگ نه تنها برای سایر کشورها مخاطراتی را به وجود می آورد بلکه منجر به بی ثبات سازی نظام بین الملل می شود. تجربة عملیات نظامی آمریکا در عراق را می توان به عنوان زمینه ای برای درک شرایط ناشی از مداخله گرایی گستردة انگلستان و آمریکا در خاورمیانه تلقی نمود. این امر منجر به بی ثبات سازی حوزة جغرافیایی جهان اسلام گردیده است. آنچه به عنوان تئوری ژئوپلیتیکی کمر بند شکننده مطرح می شود را می توان مربوط به حوزة جغرافیایی دانست که از یک سو با مداخله گرایی گسترده و فراگیر آمریکا روبرو شده است. از سوی دیگر، سایر قدرت های بزرگ نیز در شرایط موجود تلاشی برای موازنه سازی انجام نمی دهند.

۴- انعکاس هژمونیک گرایی آمریکا در فرآیند پروندة هسته ای ایران
پروندة هسته ای ایران را می توان به عنوان آزمونی تاریخی در برابر سرنوشت نظام بین الملل دانست. هم اکنون گزینه های متفاوتی وجود دارد که می توان بر روندهای سیاسی و امنیتی خاورمیانه و ساختار نظام جهانی تأثیرگذار باشد. آنچه طی سال های گذشته از سوی قدرت های بزرگ مشاهده شده است را می توان بر اساس جلوه هایی از همکاری مرحله ای و تدریجی آنها با آمریکا مورد ملاحظه قرار داد. ادامة چنین روندی مخاطرات امنیتی فراروی آنها را طی سال های آینده افزایش خواهد داد.
طبعاً کشورهای چین و روسیه با درگیرسازی خود در روند پیگیری پروندة هسته ای ایران می توانند الگوهای رفتار گذشته خود را ادامه دهند. آنها در این شرایط هیچگونه نشانه ای از قدرت را برای خود ایجا نمی کنند. اگر در نظریة فوکو قدرت ناشی از مقاومت است، بنابراین عدم مقاومت قدرت های بزرگ در برابر سیاست آمریکا را می توان به عنوان نشانه ای از انفعال و ضعف آنها دانست. در این شرایط همان گونه که استفان والت آن را مورد تحلیل قرار می دهد، هرگونه انفعال و عدم مقاومت بازیگران مؤثر سیاسی بین الملل در برابر اهداف استراتژیک آمریکا، آنها را به نیروهای درجه دومی تبدیل می کند که صرفاً می توانند در ایفای نقش مشارکتی و همکاری جویانه با آمریکا رفتار نمایند. این امر به منزلة رکود در حوزه های قدرت سازی محسوب می شود.
اگر آمریکا و سایر کشورهای غربی بتوانند اهداف استراتژیک خود علیه ایران را عملیاتی و اجرایی نمایند، در آن شرایط، کشورهای چین و روسیه در فضای حاشیه ای سیاست بین الملل قرار می گیرند. این امر منجر به انزوا و انفعال فزاینده بازیگران یاد شده گردیده و یا اینکه زمینه را برای رفتارهای واکنشی آنها در آینده فراهم می آورد. هر یک از مؤلفه های یاد شده را می توان جلوه ای از شرایط مناقشه آمیز در سیاست بین الملل دانست.
تأمین مطلوبیت های استراتژیک آمریکا در ارتباط با پرونده هسته ای ایران را می توان زمینه ای برای شکل گیری اقدامات تهاجمی بیشتری از سوی آمریکا دانست. به طور کلی، پیروزی قدرت هژمون در ارتباط با یک موضوع، منجر به ایجاد انگیزه برای مداخله گرایی بیشتر خواهد شد. در این شرایط، امکان جدال های استراتژیک دیگری بین جهان غرب وجود خواهد داشت. همان گونه که سرمایه بزرگ، مبادرت به بلعیدن سرمایه کوچک می نماید، طبیعی است که قدرت هژمون نیز تلاش خواهد کرد تا موقعیت سایر بازیگران بین المللی را کاهش داده و به این ترتیب، نقش آنها را تابعی از اهداف استراتژیک خود قرار دهد.
در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران نیز به انجام اقدامات تلافی جویانه دیگری مبادرت می ورزد. اگر آمریکا در روند پیگیری پرونده هسته ای ایران، تمامی اهداف و قالب های استراتژیک خود را به ایران تحمیل نماید، مطلوبیت نهایی را برای خود ایجاد نکرده است. به طور کلی، پیروزی منطقه ای آمریکا در خاورمیانه نمی تواند تا مراحل نهایی تداوم یابد. آنچه به عنوان مقاومت اجتماعی و استراتژیک در خاورمیانه ایجاد شده است را می توان به عنوان نیرویی تلقی نمود که قادر به ایجاد شکل دیگری از مقاومت خواهد بود. در عصر جدید، جنگ های نامتقارن را باید انعکاس وضعیت نابرابر قدرت در سیاست بین الملل دانست.