نسل سازنده امروز وامدار ارزش های سیزده آبان

در میان هزاران واقعه ای که در گوشه و کنار دنیا اتفاق می افتد تنها وقایعی تاریخی می شوند که جریان ساز بوده یا پدیده نو و دگرگون کننده ای به وجود آورده باشند. تقریبا همه معتقدند که تاریخ جریانی پیوسته است و می گویند نباید تنها به تاریخ یک یا دو کشور قناعت کرد، بلکه باید تاریخ تمامی کشورها را مورد مطالعه قرار داد تا جریان کلی از آن بیرون آید. اگر تاریخ کشورها را می خوانیم و خسته می شویم، به خاطر این است که این پیوستگی را در اتفاقات آن نمی بینیم. تاریخ یک سری عدد خشک و بی روح نیست که در فلان سال چنین شد و چنان شد و چنان رفت؟ گمان می کنم از حوادث برگزیده جوامع گوناگون باید برداشت ها کرد و یک خط سیر منطقی و اساسی از آن بیرون کشید تا آنگاه بفهمیم حقیقت تاریخ چه بوده است؟
آیا تاریخ یک مشت دروغی است که صاحبان قدرت برای جلوه دادن قدرت مافوق بشری خود جعل می کنند و به کتب نویس تاریخ می گویند بنویس؟چنین است و چنین نیست ! چنین است که تاریخ همیشه دست زورمداران بوده است و چنین نیست از آن رو که این قهرمانان واقعی تاریخی اند که به جریانات هویت می دهند. به هرحال با فنون مختلف و علمی می توان در یافت که تاریخ یک سلسله بافتنی های صرف نیست. تاریخ واقعیت هایی است که از دل هزاران حادثه کم و بیش پر اهمیت ریخته در اوراق زمان گذشته است. هر ملتی از این دست وقایع بسیار داشته است و کشور عزیز ما هم همچون جریانی متصل از گذشته های دور وقایعی را در خود دیده است که تاریخ ساز شده اند. سیزده آبان سال 58 از آن جمله است که انقلاب دوم نامیده شد و جریانی که به رسواسازی استکبار منجر شد. این جریان متصل همیشه در تاریخ بوده است که زور مندان با انواع تکنولوژی های موجود در صدد سلطه بر دیگر سرزمینها هستند. در اشغال لانه جاسوسی آمریکا، فساد این ابزار دست ساز انسانها خودی نشان دادند و تکنولوژی ارتباطی حداکثر اطلاعات را در حد اقل زمان به فراسوی مرزهای ایران تازه انقلاب کرده می کشاندند تا آنها زمینه ای برای تحلیل چگونگی سلطه بیشتر شوند، اما جوانانی که فرزند حوادث بزرگ تاریخی اند، با اراده انسانی خود و با اتکا به یزدان یاری رسان بر قوی ترین تکنولوژی جهان پیروزی یافتند و بار دیگر به اثبات رسید که تاریخ تنها سلطه زورمندان و زورمداران نیست و این انسان های تاریخ ساز هستند که می توانند هستی تاریخی و تاریخ هستی را رقم بزنند.
اکنون نوبت آن است که شناخت خود را در این جریان تاریخی بیازمائیم و بدانیم نسل تاریخی امروز در کجای تاریخ انقلاب واقع شده است؟ اصلا نسل امروز، نسل دوم انقلاب را که این حرکت عظیم یعنی اشغال سفارت آمریکا را با سازماندهی حرکت های خود جوش مردمی به عنوان پشتوانه با قدرت پیش برد که متاسفانه زمانی که لازم بود در یک سیستم فکری، سیاسی انسجام یابد و تبدیل به یک نظام شود، دشمن جنگ را بر ملت ایران تحمیل کرد و توان سازماندهی را تحلیل برد، می شناسند؟ آیا می دانند نسل دوم جریانی بود که از نسل اول شکل می گرفت و می رفت تا در نسل سوم تداوم یابد؟آیا می دانند این نسل عصاره ای از تجربیات نظری و عملی عرصه انقلاب که تا مرحله انتقال این تجربیات به نسل سوم از همه چیز خود گذشت و دوستان و همراهان فراوانی را در جنگ تحمیلی از دست داد و بسیاری از همراهان این نسل از پشت میزهای دانشگاه به جبهه ها شتافتند و فرماندهان بزرگ و فاتح جنگ شدند؟آیا نسل سوم که باید امانتدار همه وقایع گذشته باشند در جریان راهپیمایی روز سیزده آبان از خود پرسیدند حماسه سازان این تاریخ کجا هستند؟
فراموشی این واقعیات است که متاسفانه دو صدا در داخل و خارج، یکی این رویداد را متهم به برنامه ریزی برای شکست دولت موقت می کند و یکی هم که فرار را برقرار ترجیح داد (بنی صدر) بی شرمانه این حادثه را نتیجه همسویی با کسینجر و اشرف پهلوی می شمرد. وقتی نسل سوم تاریخ را نداند و تاریخ را نخواند و تحلیل نکند نمی تواند امانتدار نسل دوم باشد. نسل دومی که حلقه میانی نبردهای جانانه گذشته و مبارزات سخت پیش روی آینده است.
در مراسم راهپیمایی سیزده آبان شهرستان زادگاهم شاهد بودم که مدیریت و هدایت راهپیمایی در دست نسل سوم بود و هیچ نقشی برای نسل دوم ندیده بودند و اصلا حادثه 13 آبان 58 در حاشیه و فقط به شعارهای مبارزه با استکبار متکی بودند، که البته باید هم می بودند، اما با توجه به پیشینه این نام گذاری و آگاهی از تاریخ، اگر نسل دوم و خلق کننده این نوع حوادث تاریخ ساز مورد توجه قرار نگیرند این پیوند تاریخی منفصل خواهد شد و این انفصال به سایر رویدادهای تاریخ ساز انقلاب مثل جنگ تسری خواهد یافت و هویت انقلاب اسلامی در خطر خواهد افتاد. نسل سوم با هر اسم ورسمی مسوولیت سنگینی بر دوش دارد، او در واقع بدون حضور عینی ابتدا باید واقعیات را لمس و درک کند و بداند که بدون درک واقعیات گذشته که همراه با بار ارزشی گرانپایه ای بوده است امانتداری دشوار خواهد بود. سلامت و تضمین حرکت آینده نسل سوم وابسته به درک این حقیقت است.