انتخاب رییس‎جمهور

1. اولین تمرین دموکراسی
358 روز پس از ورود امام خمینی(ره) به ایران، اولین انتخابات ریاست‎جمهوری تاریخ این کشور، در روز پنجم بهمن 1358 برگزار شد. انتخابات ریاست‎جمهوری، چهارمین انتخابات حکومت جدید ایران بود. در سال 1358، پنج انتخابات در ایران برگزار شد و ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت. همه‎پرسی تغییر رژیم ایران و تأیید 2/98 درصدی مردم، برای شکل‎گیری جمهوری اسلامی ایران، اولین انتخاب مردم ایران بود که در دوازدهم فروردین 58 صورت گرفت. انتخاب خبرگان، تدوین قانون اساسی و همه‎پرسی تأیید قانون اساسی، دومین و سومین حضور مردم در صحنه انتخابات بود که در پنجم مرداد و یازدهم آذر برگزار شد. با تدوین و طراحی ساختار حقوقی و قانونی کشور، نوبت به انتخاب رییس‎جمهور و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی رسید که در پنجم بهمن و بیست‎وچهارم اسفند این سال، در انتخاباتی پرشور و حماسی توسط مردم برگزیده شدند. در چهارم اسفند ماه نیز آیت‎ا... بهشتی، از سوی امام خمینی به ریاست دیوان عالی کشور منصوب شد و در نتیجه تا پایان سال 58، ارکان نظام سیاسی ایران تأسیس شدند و شروع به فعالیت نمودند. به‎این ترتیب، مردم انقلابی ایران با حضور مستمر در عرصه سیاسی کشور، نظام نوپای جمهوری اسلامی را در برابر دشمنان خود بیمه کردند و پایه‎های حکومت جدید را بنا و جمهوری اسلامی ایران را پایه‎گذاری نمودند.
نظام سیاسی ایران در حال شکل‎گیری بود و گروه‎های مختلف سیاسی تلاش می‎کردند تا نظرات و روش‎های خود را ابراز دارند و در نظام سیاسی جدید، نقش‎آفرینی کنند. مطبوعات و ارگان‎های احزاب، فعال بودند و اندیشه‎های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود را ترویج می‎کردند. میتینگ‎ها و جلسات سیاسی برگزار می‎شد. دانشجویان در نقد و بررسی نظریات و اندیشه‎های گروه‎ها و نحله‎های مختلف کشور پیشرو بودند و در جریان تغییر و تحولات جامعه انقلابی ایران نقش کلیدی ایفاء می‎کردند.
در این میان، دانشجویان پیرو خط امام (فاتحان لانه جاسوسی) در تحلیل وضع کشور به این جمع‎بندی رسیدند که خطر استکبار جهانی به رهبری ایالات متحده آمریکا، در ایران بسیار است و سفارت این کشور تبدیل به کانون فتنه و توطئه علیه انقلاب مردم ایران شده است. با این تحلیل، جوانان دانشجو لانه جاسوسی آمریکا را تسخیر کردند و انقلاب دوم را رقم زدند.
به‎این ترتیب، دولت موقت به نخست‎وزیری بازرگان که پیام حرکت انقلابی مردم ایران را درک نکرده بود و از ابتدا با رویکردی محافظه‎کارانه و غیرانقلابی، دولت انقلاب را اداره می‎کرد، عاقبت تاب نیاورد و از اداره کشور کناره‎گیری کرد و مدیریت کشور در اختیار شورای انقلاب قرار گرفت.
دولت موقت در اداره کشور موفق نبود و از پشتوانه توده‎های انقلابی مردم محروم ماند و نتوانست برای تأمین کشور از تمام توان مردم استفاده کند، چنان‎که حاصل آن شهادت آیت‎ا... مطهری و سپهبد قرنی بود. از سوی دیگر، کارگزاران دولت موقت، غالبا به‎لحاظ اندیشه‎ای، وامدار اندیشه‎های التقاطی و غربی بودند و به توانایی اسلام در اداره جامعه باور نداشتند، که این خود مشکلاتی را برای کشور ایجاد کرد.
شورای انقلاب به پشتوانه مردم انقلابی، نظرات رهبر انقلاب را به‎پیش برد و با کمک نهادها و تشکیلات مردمی، ‎همه‎پرسی تأیید قانون اساسی و انتخابات ریاست‎جمهوری را برگزار کرد.
در تاریخ 4/10/58، کیهان در گمانه‌زنی‌های خود در مورد کاندیداهای احتمالی، از بنی‌صدر، قطب‌زاده، بازرگان و غلامحسین صدیق (از نیروهای جبهه ملی) به‎عنوان داوطلبان شرکت در انتخابات ریاست‎جمهوری نام برد. از این‎پس، گروه‌های سیاسی وارد میدان رقابت شدند و با انتشار بیانیه‌هایی، نامزد منتخب خود را به مردم معرفی و ضمن برشمردن اوصاف و شایستگی‌های او، خواستار حمایت مردم از نامزد موردنظرشان برای پیروزی در انتخابات شدند. ابوالحسن بنی‌صدر، وزیر اقتصاد و دارایی، نیز در همین ایام به‎صورت تلویحی اعلام کرد که رسما دست به فعالیت انتخاباتی خواهد زد.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، پس از چند نشست، ابوالحسن بنی‌صدر را کاندیدای ریاست‎جمهوری اعلام کرد. البته بعدها مشخص شد که این توافق اولیه بوده است و تنها بخشی از جامعه مدرسین، با این نظر موافق بوده‌اند، لذا پس از رایزنی‌های فراوان، از نظر اول خود عدول، و به نامزدی جلال‎الدین فارسی ابراز تمایل کردند.
جامعه روحانیت مبارز نیز در 12/10/58 بنی‌صدر را کاندیدای مورد حمایت خود معرفی کرد. در این میان، آیت‌ا... مهدوی کنی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، نسبت به این انتخاب نظر خوشی نداشت و به حسن حبیبی، دیگر نامزد انتخاباتی، متمایل بود و او را برای ریاست‎جمهوری فرد صالحی می‌دانست.
صادق خلخالی از اولین کسانی بود که آمادگی خود را برای حضور در انتخابات ریاست‎جمهوری اعلام کرده بود، اما مدتی بعد به‎نفع بنی‌صدر کنار رفت. با وجود این، به‎فاصله ‌اندکی در یک اظهارنظر رسمی، گفت: «در وضع فعلی که هرج و مرج مصنوعی به‎وسیله ایادی خودفروخته و وابسته به ایالات متحده آمریکا و صهیونیسم بین‌المللی، در کشور هر روز گسترش می‌یابد، با توجه به قاطعیت فوق‌العاده‌، مجددا کاندیداتوری خود را اعلام می‌کنم.» در همین روز، خلخالی بار دیگر تغییر موضع داد و در مصاحبه با «کیهان» گفت: «من هیچ‎کس را در مقابل خودم برای احراز این پست قبول ندارم، ولی به‎حکم اجبار، بنی‌صدر را مورد تأیید قرار می‌دهم و به احتمال 90 درصد بنی‌صدر رییس‌جمهور خواهد شد.»
در 25/10/58 احتمال کناره‌گیری فارسی، به‎خاطر شبهه قانون اساسی و ایرانی‎الاصل نبودن او مطرح شد. این مسئله حزب جمهوری را با وضعیت دشواری مواجه ساخت. از طرفی نیز رقیب اصلی انتخاباتی آنان، یعنی ابوالحسن بنی‌صدر، از حمایت گسترده برخوردار بود و دیگر فکر نمی‌کردند بتوانند جایگزین مناسبی برای فارسی انتخاب کنند. با کناررفتن جلال‎الدین فارسی، شانس دکتر حسن حبیبی افزایش یافت و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و آیت‎ا... صدوقی و آیت‎ا... مدنی از او حمایت کردند.
با این مقدمات، انتخابات ریاست‎جمهوری در تاریخ 5/11/58 در سراسر کشور برگزار شد. در این انتخابات، 124 نامزد وارد میدان رقابت شدند و 107 نفر تا روز رأی‎گیری در میدان ماندند. حجت‎الاسلام سید محمد موسوی خوئینی‎ها از طرف حضرت امام نظارت بر تبلیغات اولین دوره انتخابات ریاست‎جمهوری را به‎عهده داشت. موسوی خوئینی‎ها در سخنرانی پیش از خطبه‎های نماز جمعه، روز 21 دی، در دانشگاه تهران گفت: «انقلاب ایران آن‎قدر ضوابطش دقیق است که مگر ممکن است به یک چنین «آشغال»‎هایی اجازه بدهند که به‎عنوان نامزد ریاست‎جمهوری، انقلاب ایران را لکه دار کنند.» وی افزود: «من افرادی را که صددرصد صلاحیت ندارند، حذف می‎کنم و اما افراد باقیمانده که اجازه تبلیغات خواهند داشت، به‎معنی این نیست که من و یا دیگران، صلاحیت آن‎ها را صددرصد تأیید می‎کنیم.»
چهره‎های شاخصی که در این رقابت شرکت نمودند، عبارتند از: ابوالحسن بنی‎صدر (وزیر دارایی وقت)، دکتر حسن حبیبی (وزیر علوم و آموزش عالی وقت)، دکتر کاظم سامی (سرپرست حزب جاما)، صادق خلخالی، مسعود رجوی و سید احمد مدنی (استاندار خوزستان). بنی‌صدر مهمترین برنامه‌های خود را وحدت ملی، بازسازی اقتصاد، امنیت و معنویت برشمرد.
جمعیت واجد شرایط جهت شرکت در این انتخابات 20,857,391 نفر و مجموع آرای شرکت‎کنندگان 14,152,902 نفر، یعنی 86/67 درصد از کل بود. بعد از پایان رأی‌گیری، شمارش آراء چند روز به طول انجامید و در نهایت، آخرین نتایج به‎شرح زیر اعلام شد: سید ابوالحسن بنی‌صدر 10,709,330، سید احمد مدنی 2,224,554، حسن ابراهیم حبیبی 674,859، داریوش فروهر 133,478، سید صادق طباطبایی 114,776، کاظم سامی 89,270، صادق قطب‎زاده 48,547 و بقیه کاندیداها 2,110 رأی کسب کردند. به این ترتیب، بنی‎صدر به‎عنوان اولین رییس‎جمهور کشور انتخاب شد.
ریاست‎جمهوری بنی‎صدر رسما از پانزدهم بهمن 1358 با سوگند وی در برابر امام خمینی(ره) آغاز شد. در مراسم تنفیذ ریاست‎جمهوری‌، امام خمینی(ره) طی سخنانی در بیمارستان قلب فرمودند: «تنفیذ و نصب این‎جانب و رأی ملت مسلمان ایران، محدود است به ‎عدم تخلف ایشان از احکام مقدسه اسلام و تبعیت از قانون اساسی‌.»
با این‎حال و علی‎رغم این هشدارها، ریاست‎جمهوری بنی‌صدر تنها 17 ماه به‎طول انجامید. وی در طول این‎مدت از یک‎سو با میدان‎دادن به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و دیگر گروه‎های ضدانقلاب، سبب تقویت آنان گردید و از سوی دیگر، در برابر اکثر مصوبات مجلس شورای اسلامی‌، قوه قضاییه‌، شورای نگهبان و برخی دیگر از نهادهای برخاسته از انقلاب، ایستادگی کرد. با تکروی‌ها، انحصارطلبی‌ها و قانون‎شکنی‌هایی که بنی‌صدر داشت، ذهن نیروهای معتقد به انقلاب و امام نسبت به وی بدبین شد؛ همچنین کندی و کارشکنی‌هایی که وی در جبهه‌های جنگ تحمیلی از خود نشان داد، امام و مردم را نسبت به خود ناامید کرد. این عملکرد باعث شد تا امام خمینی(ره) طی حکمی، وی را از سمت فرماندهی کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برکنار سازند. چند روز پس از برکناری بنی‌صدر، ساختمان مرکزی حزب جمهوری اسلامی توسط عوامل منافقین در جریان یک بمب‌گذاری منفجر شد و آیت‌ا... بهشتی همراه با 72 نفر از مسئولان مملکتی به شهادت رسیدند. پس از این حادثه، بنی‌صدر تا لحظه فرار از ایران‌، مخفی شد. امام خمینی ده روز پس از برکناری بنی‎صدر از سمت فرماندهی کل قوا، با حکم دیگری او را از مقام ریاست‎جمهوری نیز عزل کردند. این حکم در پاسخ به نامه هاشمی رفسنجانی، رییس وقت مجلس شورای اسلامی، صادر شد.
متن نامه ‎هاشمی رفسنجانی و پاسخ امام خمینی به‎شرح زیر است‌:
بسم‌ا...‌الرحمن‌الرحیم‌
محضر شریف حضرت آیت‌ا... العظمی امام خمینی ادامه‎ا... ظله‌
محترما به عرض می‌رساند مجلس شورای اسلامی در جلسه مورخ 31/3/1360 پس از بحث و بررسی با حضور 190 نفر به‎شرح زیر:
آرای موافق 177 نفر، رأی مخالف یک نفر و آرای ممتنع 12 نفر، در مورد آقای سید ابوالحسن بنی‎صدر بر این قرار گرفت که آقای ابوالحسن بنی‎صدر برای ریاست‎جمهوری اسلامی ایران کفایت سیاسی ندارد. به‎موجب اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مراتب برای اتخاذ تصمیم، به خدمت امام عظیم‎الشان گزارش می‌گردد.
رییس مجلس شورای اسلامی‌
اکبر‎هاشمی رفسنجانی‌
جواب چنین بود:
بسم‎ا... الرحمن الرحیم‌
پس از رأی اکثریت قاطع نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مبنی بر این‎که آقای ابوالحسن بنی‎صدر برای ریاست‎جمهوری اسلامی ایران کفایت سیاسی ندارد، ایشان را از ریاست‎جمهوری اسلامی ایران عزل نمودم‌.
اول تیر 1360
روح‎ا... الموسوی الخمینی‌
بنی‎صدر یک‎ماه پس از عزل، توسط امام خمینی(ره)‌، از کشور گریخت‌. وی در هفتم مرداد 1360 همراه با مسعود رجوی (رییس سازمان منافقین‌)، تهران را به‎قصد پاریس ترک کرد. فرار بنی‎صدر یک‎ماه پس از خلع وی از ریاست‎جمهوری توسط امام و پنج روز پس از انتخاب شهید محمد‎علی رجایی به ریاست‎جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت‌. بنی‎صدر ساعت 22 چهارشنبه هفتم مرداد 1360، با یک فروند هواپیمای بوئینگ 707 به‎خلبانی سرهنگ معزی ـ خلبان ویژه شاه ـ از کشور گریخت‌. معزی در دی‎ماه 1357 پس از آن‎که شاه را به مصر و سپس به مراکش برده بود، در بازگشت از مراکش با تظاهر به جانبداری از انقلاب اسلامی، به ایران بازگشت. بنی‎صدر هنگام ورود به فرودگاه مهرآباد برای فرار از کشور، سوار بر اتومبیل وانت و ملبس به لباس زنانه بود.

2. کابینه‎ای که توانست یک جلسه تشکیل دهد
دومین دوره انتخابات ریاست‎جمهوری، پس از عزل بنی‌صدر و به‎فاصله یک‎سال و شش‎ماه بعد از اولین انتخابات ریاست‎جمهوری، برگزار شد. این دور از انتخابات در شرایطی برگزار شد که یک‎سال از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می‌گذشت و بخش‎هایی از غرب و جنوب کشور تحت اشغال متجاوزین عراقی بود. از یک‎سو حذف بنی‎صدر، به جبهه‌های راکد شده جنگ، تحرک تازه‌ای بخشیده بود و روحیه و قدرت مقاومت نیروهای ایران در برابر دشمن افزایش یافته بود، و از سوی دیگر نیروهای معتقد به خط امام، در عرصه داخلی جان دوباره یافته بودند.
مجموعا هفتاد و یک‌ نفر در انتخابات‌ دور دوم، ثبت‌‎نام‌ کردند و شورای‌ نگهبان‌ از بین‌ آن‌ها صلاحیت‌ چهار نفر یعنی ‌عباس‌ شیبانی‌، علی‌اکبر پرورش‌، حبیب‌ا...‌ عسگراولادی‌ و محمدعلی‌ رجایی‌ را تأیید و در تاریخ‌ یکشنبه‌ 21/4/1360 رسما اعلام‌ کرد. به‌دنبال‌ ابلاغ‌ تأییدیه‌ شورای‌ نگهبان،‌ طی‌ اطلاعیه‌ای‌ توسط‌ وزارت‌ کشور، فعالیت‌های‌ تبلیغاتی‌ نامزدهای‌ ریاست‌جمهوری‌ نیز رسما شروع‌ شد.
رجایی‌ به‎‎خودی‌ خود اعتقادی‌ به‎نحوه‌‌ تبلیغات مرسوم‌ در جامعه‌ نداشت‌ و دست‌ به‌ چنین‌ کاری‌ نیز نزد. او می‌گفت‌: «من‌ معتقدم‌ که‌ این‌گونه‌ تبلیغاتی‌ که‌ برای‌ کاندیداها می‌شود، تبلیغات‌ ناشی‌ از نظام‌ سرمایه‌داری‌ است.» او آرزو داشت‌ که‌ روزی‌ فرا برسد که‌ تبلیغات‌ انتخاباتی‌ نیز مردمی‌ بشود.
با برکناری بنی‎صدر، ضرورت داشت که این‎بار کسی انتخاب شود که با سایر ارگان‎ها هماهنگی داشته باشد، وگرنه همان داستان، مجددا تکرار می‎شد. از نظر حزب جمهوری اسلامی، محمدعلی رجایی دارای این خصوصیات بود، لذا او کاندیدای مورد حمایت حزب جمهوری اسلامی‎ شد. البته به‎گفته شهید باهنر، از آن‎جایی که احتمال وقوع حوادثی وجود داشت، چهار نفر از طرف حزب جمهوری اسلامی‎ کاندیدا شدند تا صحنه انتخابات، در صورت بروز حوادث غیرمترقبه از کاندیدای مورد نظر خالی نباشد. رجایی در ضمن، مورد تأیید سایر گروه‎های همسو با حزب جمهوری اسلامی‎ نیز بود و رقیب جدی نیز نداشت. از جمله‌ حامیان‌ رجایی‌ می‌توان‌ به گروه‎های زیر اشاره کرد: جامعه‌‌ مدرسین‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌، جامعه‌‌ روحانیت‌ مبارز، سازمان‌ مجاهدین‌ انقلاب‌ اسلامی‌، جامعه‌ اسلامی‌ دانشگاهیان‌، خانه‌‌ کارگر، سازمان‌ فجر اسلام‌، دفتر تحکیم‌ وحدت‌، اتحادیه‌ انجمن‌های‌ اسلامی‌ دانش‌آموزان‌، نهضت‌ زنان‌ مسلمان‌ و ده‌ها نهاد انقلابی‌، انجمن‎ها‌ و گروه‎های‌ دیگر.
به این ترتیب، در دوم مردادماه 1360، انتخابات دوم ریاست جمهوری با حضور چهار کاندیدا با نام‎های رجایی، پرورش، شیبانی و عسگراولادی برگزارشد. جمعیت واجد شرایط شرکت در انتخابات 22,687,017 نفر بود که از این تعداد 14,573,803 نفر، یعنی 24/64 درصد از مردم، مشارکت نمودند.
روز پنجم ‌مردادماه‌ با شمارش‌ آرای داخل‌ کشور، محرز و مسلم‌ شد که‌ رجایی‌ اکثریت‌ مطلق‌ رأی ‌مردم‌ را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است‌. شورای‌ نگهبان‌ در تاریخ‌ 10/5/1360، صحت‌ انتخابات‌ را تأیید کرد. پس از آن، وزرات کشور میزان آرای کاندیداهای انتخابات را اعلام کرد. محمدعلی رجایی با 12,770,050 رأی و کسب90 درصد آرا‌ء، به‎‎عنوان‌ رییس‌جمهور انتخاب‌ شد‌ و آقایان عباس شیبانی با 658,498 رأی و 53/4 درصد آراء، سید اکبر پرورش با 339,646 رأی و 67/2 درصد آراء و حبیب‎ا... عسگراولادی با 249,457 رأی و 72/1 درصد در رتبه‎های بعدی قرارگرفتند. در همین‌‎روز، وزارت‌ کشور تأییدیه‌ شورای‌ نگهبان‌ و آرای کاندیداها را به‌اطلاع‌ امام‌ خمینی‌(ره‌) رساند و در روز یازدهم‌ مرداد، همزمان‌ با عید فطر، در حسینیه‌ جماران‌، امام‌ خمینی‌(ره‌) حکم ریاست‌جمهوری‌ رجایی‌ را تنفیذ نمود.
پس‌ از تنفیذ حکم‌، رجایی‌ ‌به‌ دیدگاه‌های‌ خود اشاره‌ و تأکید کرد که‌ در پاسخ‌ به‌ رأی قاطع‌ و اعتماد بالای‌ مردم‌‌ که‌ در واقع‌ رأی به‌ اسلام‌ است‌، در‎جهت‌ جامه‌ عمل‌ پوشاندن‌ به‌ خواست‌های‌ اسلامی‌ و انقلابی‌ مردم‌ و ایجاد یک‌ جامعه‌‌ اسلامی‌، تمام‌ تلاش‌ خود را به‎کار خواهد گرفت‌ و نخست‌وزیر را نیز از بین‌ مطمئن‌ترین‌ و با سابقه‌ترین‌ عناصر انقلابی‌ انتخاب‌ خواهد کرد. وی‌ در دوازدهم‌ مرداد 1360 در جلسه‌ علنی‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌، مراسم تحلیف‌ را به‌‎جا آورد و رسما رییس‌جمهور ایران شد. رجایی روز بعد، دکتر محمدعلی باهنر، دبیرکل حزب جمهوری اسلامی‎ را به‎عنوان نخست‎وزیر انتخاب و به مجلس معرفی کرد. انتخاب باهنر به‎عنوان نخست‎وزیر، نشان داد که رییس‎جمهور با حزب جمهوری اسلامی هماهنگی کامل دارد.
در جلسه یک‎صد و نود و یکم مجلس اول شورای اسلامی در تاریخ 14/5/1360، در مورد نخست‎وزیری دکتر باهنر رأی‎گیری به‎عمل آمد. وی از مجموع 168 رأی، 130 رأی مثبت را به خود اختصاص داد. 14 نفر نیز رأی مخالف و 24 نفر رأی ممتنع دادند. باهنر یک‎هفته بعد، طی نامه‎ای وزرای خود را به مجلس معرفی کرد. اعضای کابینه باهنر عبارت بودند از: علی اکبر پرورش (وزیر آموزش و پرورش)، حجت‎الاسلام محمدرضا مهدوی کنی (وزیر کشور)، محمد نجفی (وزیر فرهنگ و آموزش عالی)، مهندس بهزاد نبوی (وزیر مشاور در امور اجرایی)، محمد غرضی (وزیر نفت)، حسین نمازی (وزیر امور اقتصادی و دارایی)، سرهنگ سید موسی نامجو (وزیر دفاع)، محمدشهاب گنابادی (وزیر مسکن و شهرسازی)، سیدمحمد اصغری (وزیر دادگستری)، میرحسین موسوی خامنه (وزیر امور خارجه)، حسین موسویان (وزیر مشاور و سرپرست صنایع فولاد)، مصطفی‎هاشمی‎طبا (وزیر صنایع و معادن)، سید حسین تاچگران (وزیر راه و ترابری)، ‎هادی منافی (وزیر بهداشت)، عبدالمجید معادی‎خواه (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، منصور شهیدی (وزیر نیرو)، مرتضی نبوی (وزیر پست و تلگراف و تلفن)، محمود روحانی (وزیر مشاور و رییس سازمان بهزیستی)، حبیب‎ا... عسگر اولادی مسلمان (وزیر بازرگانی)، محمدتقی بانکی (وزیر مشاور و رییس سازمان برنامه و بودجه)، محمد سلامتی (وزیر کشاورزی) و محمد میرمحمد صادقی (وزیر کار).
عمر کابینه دکتر باهنر فقط 12 روز بود. این کابینه در واقع فقط توانست یک جلسه کاری را برگزار کند و موفق به آغاز مدیریت اجرایی کشور نشد؛ به‎همین جهت، تنها اثر باقی مانده از آن، برنامه دولت است. در تاریخ 27 مرداد 1360 اولین جلسه کابینه دکتر باهنر تشکیل شد و در تاریخ هشتم شهریور 1360 انفجار مهیبی در دفتر نخست‎وزیری روی داد که بر اثر آن، رییس‎جمهور (رجایی) و نخست‎وزیر (دکتر باهنر)، به شهادت رسیدند. با انفجار دفتر نخست‎وزیری و شهادت رییس‎جمهور و نخست‎وزیر، کشور در شرایط حساس و بحرانی قرار گرفت. در چنین وضعیتی، آیت‎ا... مهدوی کنی اداره کشور را پذیرفت و دولت موقت را تشکیل داد.
محمدعلی رجایی که چهره فرهنگی و از معلمان باسابقه آموزش و پرورش تهران بود، ابتدا وزارت آموزش و پرورش را عهده‌دار شد و سپس در 1359 به‎نمایندگی مردم تهران وارد مجلس شورای اسلامی ‎شد. او در هیجدهم شهریور 1359 به نخست‎وزیری، پس از عزل بنی‎صدر به ریاست جمهوری رسید. اما این مسئولیت تنها یک‎ماه دوام آورد و در هشتم شهریور 1360، رجایی همراه باهنر به شهادت رسید. حادثه هشتم شهریور، دو‎ماه پس از حادثه هفتم‎تیر به‎وقوع پیوست‌. رجایی و باهنر، هر دو هنگام شهادت 48 سال داشتند. باهنر نیز طی 5/2 سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی ‎می‌گذشت، مسئولیت‎هایی از جمله عضویت در شورای انقلاب‌، نمایندگی مردم کرمان در مجلس خبرگان‌، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی‌، وزارت آموزش و پرورش و دبیر‎کلی حزب جمهوری اسلامی ‎را برعهده داشت.

3. یک رییس‎جمهور با 95 درصد آراء
سومین دوره انتخابات ریاست‎جمهوری نیز در شرایطی برگزار شد که کشور در اوج بحران سیاسی قرار داشت. ادامه جنگ تحمیلی و نیاز نیروهای جبهه به حمایت‎های لجستیکی و انسانی، همچنین تشدید ترورهای کور گروهک‎های ضدانقلاب علیه مردم عادی کوچه و بازار، دو بحران عمده کشور بود. نامزدهای این دوره از انتخابات، عبارت بودند از آیت‎ا... سیدعلی خامنه‎ای، سیدعلی‎اکبر پرورش، حسن غفوری‎فرد و سید رضا زواره‎ای. آیت‎ا... خامنه‎ای در این انتخابات که دهم مهر 1360 برگزار شد، در شرایطی به پیروزی رسید که سه‎ماه پیش از آن، در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد عوامل سازمان مجاهدین خلق قرار گرفته و از ناحیه دست و سینه به‎شدت مجروح شده بود. وی در این انتخابات توانست از مجموع 8/16 میلیون رأی مأخوذه، بیش از 16 میلیون رأی را از آن خود سازد و بالاترین درصد آرای مردم را در جریان نه دوره انتخابات ریاست‎جمهوری به خود اختصاص دهد. این انتخابات، به لحاظ سطح کمی انتخابات، از جمله حضور مردم پررنگ بود. از جهت کیفی نیز، با توجه به حضور نیروهای سیاسی متعدد با گرایش‎های متفاوت، باتوجه به اوضاع و احوال داخلی و جهانی، در سطح مطلوبی برگزار شد. در این انتخابات، برای اولین‎بار، یک روحانی، یعنی آیت‎ا... خامنه‎ای، با 95 درصد آراء به ریاست‎جمهوری رسید.
آیت‎ا... خامنه‎ای که در سال‎های پس از پیروزی انقلاب مسئولیت‎هایی چون عضویت در شورای انقلاب، نمایندگی امام در شورای عالی دفاع، امامت جمعه تهران و نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی را برعهده داشت، در دوره چهارساله در سمت ریاست‎جمهوری خدمت کرد.

4. انتخاب چهارم و شکل‎گیری فضای دو قطبی
چهارمین دوره انتخابات ریاست‎جمهوری، 25 مرداد 1364 برگزار شد. آیت‎ا... خامنه‎ای، حبیب‎ا... عسگراولادی و سید محمود کاشانی، نامزدهای این دوره از انتخابات بودند. در این دوره از انتخابات نیز آیت‎ا... خامنه‎ای با اخذ 85 درصد آراء و کسب بیش از 12 میلیون از مجموع 2/14 میلیون رأی مأخوذه، به ریاست‎جمهوری رسیدند.
در این دوره، انتخابات بیشتر محدود به حزب جمهوری اسلامی بود و شکاف اساسی بین رییس‎جمهور منتخب، یعنی آیت‎ا... خامنه‎ای و دیگر کاندیداها وجود نداشت. بنابراین، باتوجه به معدود بودن نیروهای سیاسی و کاندیداها با گرایش‎های مختلف و قابل پیش‎بینی بودن نتیجه انتخابات، ائتلافی شکل نگرفت. از سوی دیگر، باتوجه به وضعیت خاص کشور، به‎خصوص جنگ تحمیلی، بمباران شهرها، تبلیغات رسانه‎های غربی در جهت ایجاد شکاف در جامعه، به‎ویژه بین مناطق مرزی با دولت و... انتخابات در فضای خاصی برگزار شد. البته، نفس برگزاری انتخابات در چنین شرایطی، بیانگر اعتقاد به اراده و حاکمیت مردم و تصمیم‎گیری‎ها و سیاست‎گذاری‎ها بود. نکته دیگر این‎که، در درون حزب جمهوری اسلامی، اختلافات رو به افزایش بود، چنان‎که این اختلافات در زمینه‎های مختلف، از جمله اقتصادی، مشارکت دولت و اختیارات دولت، به تدریج افزایش می‎یافت که در این زمینه مسایلی از قبیل قانون کار، بخش خصوصی، تجارت دولتی یا آزاد نقش قانون‎گذاری مجلس، فقه پویا یا سنتی نمایان شد. گرچه این اختلافات در انتخابات سال 1364 تأثیر عمده‎ای به‎جا نگذاشت، ولی به‎تدریج باعث شکل‎گیری دو جناح در ایران، یعنی راست و چپ و ایجاد تشکل مجمع روحانیون مبارز شد. این اختلافات در انتخابات بعدی نقشی اساسی ایفا کرد.
گرچه در چهارمین انتخابات، رقابت سیاسی خاص حزبی صورت نگرفت، ولی با توجه به انتقادات برخی کاندیداها، از جمله کاشانی، از دولت، اختلاف و تنش بین جناح‎ها افزایش یافت که این اختلاف در رأی‎گیری نخست‎وزیری مجدد میرحسین موسوی تأثیراتی به‎جای گذاشت.
آیت‎ا... خامنه‎ای، به‎عنوان رییس‎جمهوری منتخب، در این هشت‎سال سفرهای متعددی به کشورهای دیگر داشت. نطق سال 1366 ایشان در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، به‎ویژه در انعکاس حقانیت جمهوری اسلامی و آشکار کردن توطئه‎های غرب علیه انقلاب اسلامی، سهم به‎سزایی داشت.
از مهمترین رویدادهای دوره دوم ریاست‎جمهوری آیت‎ا... خامنه‎ای، می‎توان به پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل که در 26 تیر 1367 به‎وقوع پیوست و رحلت بنیان‎گذار جمهوری اسلامی ایران در 14 خرداد 1368 اشاره کرد. در پی این رویداد، آیت‎ا... خامنه‎ای با رأی مجلس خبرگان رهبری، جانشین امام خمینی(ره) شد. این واقعه کمتر از دو ماه پیش از برگزاری پنجمین دوره انتخابات ریاست جمهوری رخ داد.

5. اولین انتخابات بدون امام
در مرداد 1368 هجری شمسی، پنجمین انتخابات ریاست‎جمهوری در کشور برگزار شد. این دوره از انتخابات از ویژگی‎های خاصی برخوردار بود که آن را از دوره‎های پیشین متمایز می‎ساخت. عمده‎ترین ویژگی‎های این دوره از انتخابات، عبارت بود از پایان یافتن جنگ ایران و عراق، رحلت امام خمینی(ره)، انتخاب آیت‎ا... خامنه‎ای به‎عنوان رهبر جدید جمهوری اسلامی، اصلاح قانون اساسی، افزایش اختیارات رییس‎جمهور و حذف پست نخست‎وزیری در قانون اساسی. در این دوره از انتخابات، هاشمی رفسنجانی و عباس شیبانی به‎عنوان کاندیدا به رقابت پرداختند که در نهایت هاشمی رفسنجانی که از حمایت قاطع گروه‎های سیاسی، از جمله روحانیت و روحانیون مبارز برخوردار بود، با 5/94 درصد به ریاست جمهوری انتخاب شد.

6. انتخابات در بستر تورم
ششمین انتخابات، بیشتر در فضای خاص اقتصادی و تحت تأثیر توسعه اقتصادی و بهبود وضعیت معیشتی صورت گرفت. چنان‎که در سال منتهی به انتخابات، باتوجه به سیاست تعدیل اقتصادی و سازندگی کشور، نرخ تورم به بالاتر از 20 درصد رسید که با توجه به حاکم شدن نسبی ارزش‎های اقتصادی در جامعه، چنین موضوعاتی تأثیر خاصی می‎توانست بر انتخابات داشته باشد. چنان‎که دولت در این دوران مورد انتقاد شدید سایر گروه‎های سیاسی، از جمله جناح چپ بود. از سوی دیگر، باید گفت این انتخابات در فضای سیاسی آرام‎تری نسبت به انتخابات سال‎های گذشته برگزار شد.
نکته مهم دیگر این‎که در ششمین انتخابات، رقابت حزبی خاصی به‎وجود نیامد؛ چراکه جناح چپ کاندیدای خاصی معرفی نکرد. درواقع، اکثر کاندیداها وابسته به جناح راست بودند که بیش از همه احمد توکلی رویکرد انتقادی اتخاذ کرد. به همین دلیل، پیش از انتخابات، مشخص بود که هاشمی رفسنجانی از میان چهار کاندیدا، بار دیگر به ریاست‎جمهوری خواهد رسید. به‎هرحال، در این انتخابات، صلاحیت احمد توکلی، رجب‎علی طاهری، عبدا... جاسبی و هاشمی رفسنجانی تأیید شد که از میان 33 میلیون واجد‎شرایط رأی‎دادن، با مشارکت حدود 8/16 میلیون نفر، هاشمی رفسنجانی با کسب 62 درصد آراء به پیروزی رسید.
نتایج این انتخابات، افزایش قدرت تکنوکرات‎ها، کاهش پایگاه مردمی دولت باتوجه به نارضایتی‎های اقتصادی، افزایش شدید شکاف بین راست سنتی و مدرن، شکل‎گیری تدریجی تشکل‎های راست مدرن همچون کارگزاران، انزوای بیشتر جناح چپ و... بود.
هاشمی رفسنجانی تا زمان برگزاری هفتمین انتخابات ریاست‎جمهوری، در این سمت باقی‎ماند و در پایان دو دوره ریاست‎جمهوری، از سوی مقام معظم رهبری به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزیده شد.

7. آغاز دوره اصلاحات
هفتمین انتخابات ریاست‎جمهوری، دوم خرداد 1376 هجری شمسی برگزار شد. سید‎محمد خاتمی، علی‎اکبر ناطق نوری، سیدرضا زواره‎ای و محمد محمدی ری‎شهری نامزدهای این دوره از انتخابات بودند. در این انتخابات، سید محمد خاتمی، از مجموع 29 میلیون و 76 هزار و 70 رأی مأخوذه، 20 میلیون و 78 هزار و 178 رأی به‎دست آورد.
در تحلیل این دوره از انتخابات گفته می‎شد که ناطق نوری به‎عنوان نامزد انتخاباتی که از همه زودتر حضور خود را اعلام کرد، چندین بار خود را ادامه دهنده وضع موجود و پیرو شیوه هاشمی رفسنجانی در اداره مملکت عنوان کرد؛ در حالی‎که رقیب او سیدمحمد خاتمی با آن‎که بیشترین نزدیکی را با حزب کارگزاران و اطرافیان او داشت، با شعار دگرگونی، تغییر و توجه به خواست عمومی مردم به میدان آمد و توانست آراء بیشتری را به خود اختصاص دهد.
برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی در تهران در آذر 1376، برگزاری انتخابات سراسری سوم مجلس خبرگان در اول آبان 1377، انتخابات شوراهای شهری در هفتم اسفند 1377، انتخابات بیستمین دوره مجلس شورای اسلامی در 29 بهمن 1378 و حادثه «یازدهم سپتامبر آمریکا» از رویدادهای عمده دوره اول ریاست‎جمهوری خاتمی بود.

8. تداوم دوره اصلاحات
هشتمین انتخابات ریاست‎جمهوری، روز 18 خرداد 1380 هجری شمسی برگزار شد. در این دوره، سید محمد خاتمی، احمد توکلی، علی شمخانی، عبدا... جاسبی، حسن غفوری‎فرد، منصور رضوی، شهاب‎الدین صدر، علی فلاحیان و مصطفی هاشمی‎طبا نامزدهای مطرح بودند. از نکات جالب این انتخاب، رقابت دو تن از اعضای کابینه خاتمی یعنی شمخانی (وزیردفاع) و هاشمی‎طبا (رییس سازمان تربیت بدنی) با او بود. به‎رغم آن‎که انتظار می‎رفت، گرایش‎های متفاوت فکری و خاستگاه‎های مختلف کاندیداها موجب پراکندگی آراء شود، در این دوره نیز خاتمی توانست از مجموع 28 میلیون و 86 هزار و 507 رأی مأخوذه در داخل و 73 هزار و 889 رأی مأخوذه در شعبه‎های خارج از کشور، 21 میلیون و 659 هزار و 53 رأی را به خود اختصاص دهد و به‎عنوان هشتمین رییس‎جمهور ایران برگزیده شود.
حمله آمریکا به عراق و افغانستان، سقوط صدام و طالبان در این دو کشور و برگزاری هفتمین دوره انتخابات مجلس (اسفند 1382) از مهمترین رویدادهای دوره دوم ریاست‎جمهوری خاتمی بود.

9. پایان دوره اصلاحات
نهمین انتخابات ریاست‎جمهوری، در دو مرحله و در روزهای 27 خرداد و سوم تیر 1384 هجری شمسی صورت‎گرفت. محمود احمدی‎نژاد، علی‎اکبر هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی، محمدباقر قالیباف، مصطفی معین، محسن مهرعلی‎زاده و علی لاریجانی نامزدهای این دوره بودند. محمود احمدی‎نژاد و علی‎اکبر هاشمی رفسنجانی به دور دوم انتخابات راه یافتند.
مشخص بود که احمدی‎نژاد در دور دوم به‎راحتی می‎تواند آرای قریب به ده میلیون شهروند را که قبلا به وی و آقای قالیباف و لاریجانی رأی داده بودند، کسب کند. برنامه جنبی او کسب بخشی از آرای اصلاح‎طلبانی بود که در دور اول به معین و مهرعلی‎زاده و کروبی رأی داده بودند. باتوجه به ضریب پایین تحریم‎کنندگان و عدم علاقه‎مندی بخش مهمی از اصلاح‎طلبان به حمایت از رفسنجانی، از نظر آماری، کار تمام شده بود. وظیفه احمدی‎نژاد جداکردن بخش‎های نرم و میانه‎رو و اصلاح‎طلبان و طرفداران هاشمی رفسنجانی و سرازیر کردن آرای آن‎ها به سوی خود بود.
تاکتیک‎های انتخاباتی او در این‎باره موفق بود. وی به‎عنوان نامزدی نامرئی که مردم از سوابقش بی‎خبر بودند و بار منفی و انتقادی‎اش نیز محدود بود، خود را به‎راحتی فردی خارج از حوزه قدرت نشان داد؛ چراکه به‎راحتی می‎توانست مدیریت کشور را به‎صورت انتزاعی مورد سؤال قرار دهد، اما برای رقیبش (هاشمی رفسنجانی)، امکان چندانی برای دفاع وجود نداشت. حتی نقد کارکردی گذشته احمدی‎نژاد، رقیب او را در موقعیتی قرار‎ می‎داد که مجبور می‎شد نظامی را که خود معمار آن بوده است، زیر سؤال ببرد. در مقابل رقیبی مسن و قدرتمند که کوله‎ای از شایعات مربوط به ثروت و قدرت پنهان را با خود حمل می‎کرد، احمدی‎نژاد فردی ساده، جوان و خاکی به‎نظر می‎آمد که از خانواده‎ای با امکانات محدود سربرآورده بود.
ساده‎زیستی، ساده‎پوشی و ساده‎گویی احمدی‎نژاد، به‎اضافه برنامه‎های مردم‎محورش درباره عدالت اجتماعی، مبارزه با فساد و اسراف و تشریفات اداری و کاغذبازی، به‎راحتی هرکسی را که کمترین شکی نسبت به رقیب او داشت، جذب می‎کرد. شعار عدالت اجتماعی و توزیع ثروت در اقتصاد نفت‎محور، بسیار دلپذیر و جذاب می‎نمود، چراکه در ذهنیت توده‎ها، بهره‎برداری بیشتر برخی از منابع نفتی و غیرنفتی کشور (بحران توزیع اقتصادی)، علت‎العلل همه ناکامی‎ها و محدودیت‎های معیشتی آن‎ها بود. سرانجام، مرحله دوم انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری در سوم تیر 1384 برگزار شد و محمود احمدی‎نژاد توانست از مجموع 27 میلیون و 959 هزار و 253 رأی، 17,248,782 رأی را از‎ آن خود کند و به‎عنوان رییس‎جمهوری اسلامی ایران برگزیده شود. بلافاصله پس از انتخاب شگفت‎انگیز محمود احمدی‎نژاد، اولین نظریه برای توجیه این واقعه از سوی خبرنگاران و مفسران خارجی متعجب که از وقایع ایران غافل بودند و دنبال توجیهی قابل قبول می‎گشتند، در فرصتی بسیار کوتاه مطرح شد. آن‎ها انتخاب میلیونی احمدی‎نژاد را در چند کلمه محدود کردند: «پیروزی فقر بر ثروت و قیام توده‎های فقیر برعلیه قدرت‎طلبان» غافل از این‎که انتخاب احمدی‎نژاد برخلاف تحلیل آن‎ها بازگشت مردم به اصول و آرمان‎های انقلاب بود؛ بازگشت به‎راه امام(ره).