60گلوله برای سکوت

صبر مخالفین بیش از یک سال دوام نیاورد و پس از یک سال که دکتر حسن آیت نمایندگی مردم تهران را در مجلس شورای اسلامی به عهده داشت، ساعت 8 صبح روز چهارشنبه 14 مرداد 1360، صدای جمهوری اسلامی ایران، این خبر تکان دهنده را پخش کرد: «سید حسن آیت نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی صبح امروز در مقابل منزلش توسط ضد انقلابیون به شهادت رسید» و بعد از ظهر همان روز، روزنامه ها نوشتند که ضد انقلابیون بیش از 60 گلوله به سوی آیت شلیک کرده اند.
چند هفته قبل از اولین انتخابات مجلس نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی ایران، لیست انتخاباتی حزب جمهوری اسلامی، برای ارائه به افکار عمومی، در حال نهایی شدن بود. اما پیغام مهمی از سوی بنی صدر- اولین رئیس جمهور- به این حزب رسید. مضمون پیام این بود که من حاضرم از 30 نفر افراد معرفی شده از طرف حزب و گروههای ائتلافی اعلام حمایت کنم به شرط اینکه نام حسن آیت در بین کاندیداهای حزب جمهوری اسلامی نباشد.

اما آیت الله دکتر بهشتی و همراهانش در حزب جمهوری اسلامی، پیشنهاد فردی را که آن موقع توانسته بود رأی بالایی در انتخابات ریاست جمهوری کسب نماید ،نپذیرفتند و دکتر حسن آیت را در معرض رأی مردم قرار دادند. وی در این انتخابات توانست با به دست آوردن یک میلیون و 346 هزار و 899 رأی یعنی 63.9 درصد از آرای مردم تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شود.

نوار سازان

بنی صدر که خود را مغبون می دید، ساکت ننشست و پروژه های دیگری را برای دکتر آیت آغاز کرد، تا بلکه بتواند اعتبارنامه او را در مجلس ابطال نماید و به قول خودش: «از شر آیت در مجلس خلاص شود».اولین پروژه بنی صدر، پروژه نوار بود. گویی نوارسازی در دوران جمهوری اسلامی، پروژه ای مداوم است.

سناریوی نوارسازی علیه دکتر آیت این گونه شکل گرفت که فردی به نام «عزت الله کفایتی» با یک ضبط صوت تقریباً پیشرفته در جیب، به سراغ دکتر آیت می رود و مسائلی را با آیت در میان می گذارد و بعد از آن مطالب نوار را به صورت تحریف شده در اختیار روزنامه انقلاب اسلامی به صاحب امتیازی بنی صدر برای چاپ می دهد. کفایتی قبل از انقلاب نیز چندین بار سراغ آیت رفته بود، لذا آیت به او مشکوک بوده و او را تحویل نمی گیرد. آیت در جریان اعتبارنامه اش در مورد این فرد می گوید: «آن موقع ساواک بود و ما احتیاط می کردیم و نمی گفتیم که کاری داریم. [کفایتی] می گفت بمب دارم و وسایل دارم. می گفتیم نابود کن، چون به او اعتماد نداشتیم.» آیت ادامه می دهد: «ایشان سؤالات دیگری هم کردند، از جمله این که ما می توانیم مسعود رجوی را بکشیم، تو چه می گویی؟ گفتم که خیر، رجوی قابلیت کشته شدن را ندارد و ما نمی خواهیم کشته بشود. ما باید مردم را تبلیغ کنیم... گفت حالا او را نکشیم، موسی خیابانی را که ممکن است از تبریز بیرون بیاید بکشیم، گفتم آن را هم نمی خواهد بکشید. گفت: موسی خیابانی در تبریز رأی می آورد، اجازه می دهید ما برویم در تبریز تقلب بکنیم؟ گفتم خیر، ما تقلب هم نمی خواهیم. شما نگذارید او انتخاب بشود. شاهدش این آقای موسوی [تبریزی ] است. این آقای کفایتی پیش ایشان هم رفته و همین سؤالات را کرده است. حالا توطئه چه بود؟ توطئه این بود که فردا من بگویم رجوی را بکش، آنها هم می کشند و فلان آقا همه از تبریز و یکی از تهران، خارج از این مجلس پیش چند نفر دیگر هم سراغ دارم که رفته اند، چون الان آنها اینجا نیستند بعد هم نوار آقای موسوی [تبریزی] و بعد هم نوار بنده که البته اینها توطئه می خواهند بکنند از کی شروع کردند؟»

اعتبار نامه

بعد از مطرح شدن مسائل جنجالی علیه آیت و دفاعیات او در مجلس، نتیجه رأی را اکبر هاشمی رفسنجانی- رئیس وقت مجلس- این گونه اعلام کرد: «چون بعضی از آقایان به عنوان ممتنع تشریف نیاوردند رأی بدهند، 199 نفری که اعلام کردیم، 170 نفر رأی دادند. از این 170 نفر، 114 نفر رأی موافق، 30 نفر رأی مخالف و 26 نفر رأی ممتنع دادند. بنابراین اعتبارنامه آقای آیت تصویب شد.»

موافقین و مخالفین

جالب است موافقین و مخالفین آیت، در روزهای بعدی حاکمیت جمهوری اسلامی، به دو دسته تقسیم شدند و تمامی موافقین، در زمره طرفداران حکومت جمهوری اسلامی و اغلب مخالفین آیت به جرگه اپوزیسیون انقلاب اسلامی مردم ایران پیوستند. در میان موافقین افرادی چون محمدعلی رجایی، مجید انصاری، منوچهر متکی، سید محمد موسوی خوئینی ها، علی موحدی ساوجی، عبدالواحد موسوی لاری، اکبر هاشمی رفسنجانی، مرتضی الویری، محمد یزدی و … دیده می شدند.

همچنین در میان مخالفین افرادی چون عزت الله سحابی، هاشم صباغیان، احمد صدر حاج سید جوادی، ابراهیم یزدی، احمد سلامتیان و… به چشم می خوردند.

صبر مخالفین

اما صبر مخالفین بیش از یک سال دوام نیاورد و پس از یک سال که دکتر حسن آیت نمایندگی مردم تهران را در مجلس شورای اسلامی به عهده داشت، ساعت 8 صبح روز چهارشنبه 14 مرداد 1360، صدای جمهوری اسلامی ایران، این خبر تکان دهنده را پخش کرد: «سید حسن آیت نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی صبح امروز در مقابل منزلش توسط ضد انقلابیون به شهادت رسید» و بعد از ظهر همان روز، روزنامه ها نوشتند که ضد انقلابیون بیش از 60 گلوله به سوی آیت شلیک کرده اند.

حزب جمهوری اسلامی که بعدها زندگی نامه آیت را منتشر کرد، در مورد شلیک این تعداد گلوله (60 گلوله) به سمت آیت، می نویسد: «بدینسان می توان به میزان خشم و کینه فریب خوردگان و مزدوران بیگانه در مقابله با یکی از بهترین فرزندان و پویندگان راه امام پی برد.»

مهرانه معلم همسر شهید دکتر آِیت که در آخرین لحظات جان دادن آیت، سر او را در بغل داشته است می گوید: «آن روز ساعت 6.30 صبح جلسه داشت مثل این که آن روز به من الهام شده بود که حادثه ای پیش خواهد آمد. محسن (فرزندم) را بیدار کردم، محافظ هم در حیاط قدم می زد و ماشین را آماده می کرد، قبل از این که از منزل خارج شود تلفن زنگ زد، گفتم امروز کمی دیر برو، مجلس اکثریت پیدا کرده، خسته ای، مریضی، چند روزی مرخصی بگیر، گفت: نه، هفته آینده مجلس راجع به مطبوعات جلسه خواهد داشت- مدتها بود که روی لایحه مطبوعات کار می کرد- بعد از لایحه مطبوعات شاید یک هفته ای مرخصی بگیرم، خلاصه با تلفن صحبت کرد، چند دقیقه به هفت مانده بود، معمولاً من بدرقه اش می کردم ولی آن روز در آشپزخانه کار داشتم، با عجله به آشپزخانه رفتم، رفت توی حیاط و سوار ماشین شد، از در خارج شدند، ناگهان صدای رگبار شنیدم رفتم بالای تراس، دیدم خودش را انداخت پشت بشکه نفت، مرتب صدای رگبار می آمد من هم فریاد می کشیدم، دویدم توی کوچه، راننده شوکه شده بود، چند ثانیه بیشتر طول نکشید همه ماجرا بین یکی دو دقیقه به هفت اتفاق افتاد، دیدم محافظش تیر خورده و خونریزی دارد خودش هم از ناحیه گردن و مغز تیر خورده بود، او را از ماشین بیرون کشیدم دیدم از بینی و دهانش خون بیرون زد، رنگش زرد شد و …» و دکتر حسن آیت نماینده مجلس شورای اسلامی و دبیر سیاسی حزب جمهوری اسلامی شهید شد.

تولد آیت

روز سوم تیرماه 1317 هجری شمسی در شهرستان نجف آباد اصفهان، حسن به دنیا آمد. حسن نوه مرحوم آیت الله سیدعلی نجف آبادی است. همو که از چهره های درخشان عمر خود بود که در کتاب رجال اصفهان درباره او می نویسند که «در علوم معقول سرآمد اقران و همرزمان خود بوده و در فقه نیز مشهور بوده است.»

حسن آیت پس از تحصیلات در نجف آباد و اصفهان به تهران می آید. در سال 1337 لیسانس ادبیات فارسی و در سال 1340 فوق لیسانس جامعه شناسی را از دانشگاه تهران اخذ می نماید. آیت از همان ابتدا با ملیون مخالفت می ورزد و همین موضوع باعث می شود او که رتبه اول را در فوق لیسانس جامعه شناسی کسب نموده است، به دلیل تسلط ملیون بر دانشکده علوم اجتماعی تهران، مانع از دادن بورس و اعزام حسن آیت به خارج از کشور می شوند. در نهایت آیت در سال 1345 لیسانس حقوق را از دانشگاه تهران اخذ نموده و سپس در همین رشته به کسب دکترا می پردازد.

آیت مبارزات ضد استبدادی خود را از همان ابتدای تحصیلات دانشگاه آغاز می کند و همراه با یاران آیت ا... کاشانی به مبارزه ادامه می دهد.

در اسفند 1340 با درگذشت آیت ا... کاشانی عملاً دو گروه در صحنه سیاسی بر سر مسئله مصدق با یک دیگر چالش داشتند. یک گروه جبهه ملی و پیروان مصدق بود که «نهضت آزادی» برای پاسخگویی به شرایط جدید از درون آنها برخاسته بود و دیگری تشکیلات «حزب زحمتکشان» به رهبری دکتر بقایی از نماینده اقلیت دوره پانزدهم بود که به نام آیت ا... کاشانی مبارزه می کرد که بعدها اسناد ارتباط وی با ساواک و دستگاه جاسوسی انگلیسی ها افشا شد. حزب زحمتکشان یکی از احزاب یا حداقل تنها حزبی بود که پس از جریان 28 مرداد 1332، لااقل از نظر ظاهری طرفدار آیت ا... کاشانی بود و تا زمان فوت ایشان از نظر سیاسی مخالفت و جبهه بندی در مقابل آن مرحوم نکرد. پس از درگذشت آیت ا... کاشانی، چون هیچ گروه و جمعیتی جزو حزب زحمتکشان نبود، تعدادی از طرفداران ایشان بدون اطلاع از روابط ناسالم مظفر بقایی به این حزب پیوستند که بعضی ها در آن ماندند و بعضی از جمله حسن آیت در سال 1342 به همکاری خود خاتمه دادند. در همان زمانها بود که از مظفر بقایی دبیر حزب زحمتکشان برای تصدی امری در حکومت نام برده می شود. لذا کنگره ای از طرف حزب در کوهرنگ اصفهان برپا می شود و در رابطه با مسئله 15 خرداد نظر حزب این می شود که درچارچوب قانون اساسی با حکومت شاه، مبارزه شود و حسن آیت آن را نشدنی می داند. همچنین آیت در رابطه با تجدید نظر در اساسنامه حزب زحمتکشان، در کنگره می گوید: «با توجه به اینکه اکثریت ملت ایران شیعه هستند، مذهب رسمی که در این حزب شناخته شود و مسیر اصلی و پایه و اساسش بر مذهب استوار گردد» که مخالفت هایی با آیت صورت می گیرد که بعد از آن آیت به کلی از حزب زحمتکشان کناره گیری می کند.

مصدق از منظر آیت

براساس برخی نقل ها از آیت بیش از 300 سخنرانی به جای مانده است.و لی متأسفانه وسعت فعالیت او در مبارزات تنها دو کتاب با عنوان های «چهره حقیقی مصدق السلطنه» و «درسهایی از تاریخ» از او به یادگار گذاشته است. بررسی برخی از سخنرانی ها و این دو کتاب، عده ای را بر این باور رسانده است که آیت، «تاریخ مجسم» است. چرا که او هیچ سخن و ادعای تاریخی در کتب اش را بدون استناد تاریخی بیان نکرده است.

از این که بگذریم، حجم بالایی از مواضع آیت در مورد دکتر محمد مصدق بوده است. آیت معتقد بود که افرادی مانند دکتر مصدق برای این وارد مبارزات ضداستبدادی مردم ایران شدند که در کنار رهبر اصلی مبارزات، رهبری بدلی باشند تا بتوانند جریان مبارزات ضد استبدادی را منحرف سازند.

دکتر آیت در جایی دیگر می نویسد: «مصدق در بسیاری از کابینه های بعد از کودتا چنانکه دیدیم با رضاخان در یک کابینه همکاری می کرد، مصدق السلطنه در مقام وزارت عدلیه و محمدعلی فروغی به مقام وزارت خارجه نایل می شود. جالب توجه است که این هر دو وابسته به لژ آدمیت که وابسته به میرزاملکم خان است، بوده اند (پاورقی- کتاب استقرار دیکتاتوری رضاخان در ایران- انتشارات کتابهای جیبی- ص 125). نکته بسیار مهمی که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد این است که مصدق وزیر ساده ای در کنار رضاخان نبوده ، بلکه سمت مشاور مخصوص او را نیز داشته است. در این زمینه خاطرات میرزا یحیی دولت آبادی حاوی نکات دقیقی است. او در خاطرات خود می نویسد که به پیشنهاد یکی از تجار به نام حاج میرزا عبدالرحیم قزوینی برای کمک به رضاخان یک هیأت مشاوره هشت نفری ترتیب دادیم که در امور اقتصادی، اجتماعی و سیاسی او را کمک و یاری دهیم، ترکیب این هیأت هشت نفری چیزی جز حلقه کسانی که در این هیأت پنهانی دست اندرکار اجرای خط سیاست غرب بوده اند،نیست. ذکر اسامی این گروه ما را از هر توصیف دیگری بی نیاز می کند: 1- سید حسن تقی زاد 2- حسین علاء 3- محمد علی فروغی 4- حاج مخبر السلطنه هدایت 5- مستوفی الممالک 6- مشیر الدوله 7- مصدق السلطنه 8- میرزا یحیی «دولت آبادی».

دکتر آیت در پاورقی می نویسد: «رجوع شود به کتاب خاطرات حاج میرزا یحیی دولت آبادی (صفحه 40- ج 4) در کتابی که اخیراً به وسیله آقای سرهنگ بزرگمهر به نام خاطرات مصدق در زندان منتشر شده است، مصدق صریحاً اعتراف به شرکت در این هیأت می کند و اضافه می کند » که حسین علاء را نیز به توصیه مصدق وارد این هیأت کرده اند». همچنین دکتر آیت با ارائه اسنادی تاریخی، ابهامات مختلفی را در مورد نقش دکتر مصدق در ملی کردن صنعت نفت بیان می کند که بررسی آنها مطالعه آثار دکتر آیت را می طلبد.

اصل پنجم و ششم

آنچه آیت را مورد توجه محافل سیاسی و تاریخی قرار داده، صرفاً نظرات او در مورد ملیون و دکتر مصدق نیست، بلکه نقش او در تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، قابل توجه است. بعد از پیشنهاد گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی از سوی آیت ا... دکتر بهشتی، چند نفر از فقها و حقوقدانان مجلس، به تبیین شرعی و عقلانی اصل ولایت فقیه پرداختند که یکی از این افراد دکتر حسن آیت نماینده مردم نجف آباد در مجلس خبرگان قانون اساسی بود. آیت در تأیید سخنان آیت ا... دکتر بهشتی در مجلس خبرگان قانون اساسی می گوید: «ولایت امر به عهده کسی است که به آن صفات از طرف اکثریت مردم پذیرفته شده باشد، مفهوم آرای مردم، این نیست که آرای مردم بتواند هر کاری را انجام بدهد. اگر مردم به اتفاق رأی دادند که فلان شخص باید برده باشد، چنین رأیی معتبر نیست. زیرا این استبداد اکثریت است؛ زیرا بسیاری از حقوق افراد سلب شدنی نیست،یعنی انسان هم از خودش نمی تواند آن حقوق را سلب کند، چه برسد اکثریت مردم. در خیلی موارد می بینیم تلاش می شود کهآرای عموم را مغایر با اصول ولایت فقیه بدانند. فقیه شخص بخصوصی نیست، اینها صفات است، عیناً مثل این است که بگوییم رئیس جمهور باید ایرانی باشد و شما بگویید حاکمیت ملی را زیر پا گذاشته ایم، نه، این یک اصل است.»

وی در پاسخ به یکی از نمایندگان مخالف ادامه می دهد: «پس اصل ولایت فقیه که ایشان آن را مغایرآرای مردم دانستند در حقیقت تأکیدی است بر اهمیت آرای مردم. اگر ما در قانون اساسی گفته بودیم که فلان شخص معین، ولایت امر دارد بر مردم و نسل در نسل است، بله صحبت ایشان درست بود.»

بعداز او

اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی بعد از شهادت دکتر آیت در مورد او می گوید: «در مجلس خبرگان از اعضای بسیار فعال و هدایتگر بود و در اسلامی شدن قانون اساسی و بخصوص در اصول مربوط به «ولایت فقیه» در کنار رئیس و نایب رئیس مجلس خبرگان و سایر شخصیت های پیشتاز خط امام، صاحب نقشی شایان توجه بود.»

حزب جمهوری اسلامی نیز در بیانیه خود به مناسبت شهادت آیت و نقش سازمان منافقین آورده است: «دکتر آیت از نخستین روزهای اوج گیری حرکات طیف گرایش به غرب با هوشیاری اعلام داشت که سرانجام این خطر چیست و اتحاد پلید نفاق و کفر چگونه در مقابل انقلاب اسلامی ایران موضع می گیرد و ملی گرایان چگونه برای حفظ مواضع خود، به دامن آمریکا می غلطند و دیدیم که تمام پیش بینی ها درست بود و نشانه دقت و وسعت نظر این رجل اسلامی بود. از سوی دیگر آمریکا نیز دشمنان خود را با دقت انتخاب کرده و هدف گلوله های جبهه متحد کفر قرار می دهد.»

تاریخ

و به راستی قضاوت کنیم که چرا «آیت» ها را در پیچ و خم تاریخ به فراموشی سپرده ایم و دیگر یادی از آنها نمی کنیم و عجیب است که چگونه مردی که از او با عنوان «تاریخ مجسم» یاد می شد، در لابه لای کتاب های تاریخی محبوس شده است.