ارثیه پدری امام خمینی صرف چه اموری شد؟

آیت¬الله حیدر جلالی خمینی از یاران و نزدیکان امام است که این روزها ریاست حوزۀ علمیۀ شرق تهران را هم بر عهده دارد.
وی در گفت و گویی تقوا را ریشۀ اصلی عدالت در مکتب امام ذکر می کند. در بخش هایی از این گفت و گو می خوانید:

امام ب پایۀ انقلاب را بر دو محور قرار داد آن هم در یک مقطعی از تاریخ که جهان بر دو قطب سرمایه¬داری و کمونیستی استوار بود و هر کشوری که می¬خواست ادامۀ حیات دهد باید زیر بار یکی از این دو قطب می¬رفت. در یک چنین وضعیتی، امام آمد و شعار نه شرقی نه غربی ،جمهوری اسلامی را مطرح کرد؛ یعنی حکومتی که دو پایه دارد: یکی اسلام و دیگری مردم و به¬خصوص طبقۀ ضعیف از مردم و این بهترین عدالتی بود که امام لحاظ کرد.
این اواخر، امام مرا خواستند که به جماران بروم؛ در آنجا فرمودند می¬خواهم شما را وکیل خودم کنم تا ارثیۀ پدری-ام را در خمین میان نیازمندان تقسیم کنید. من بررسی کردم که ببینم ارثیۀ پدری امام چه مقدار است؟ پدر حضرت امام حاج¬آقا مصطفی بود که حضرت امام اسم فرزندشان را هم به یاد ایشان مصطفی گذاشته بودند. در تحقیقاتی که من داشتم، حدود ۴۵۰۰ متر مربع زمین در خمین ارث امام بود که در متراژ ۱۵۰-۱۰۰ متری بین خانواده¬های شهدا و مفقودان و جانبازان تقسیم کردم و هم اکنون هم این نامه که خطاب به من نوشته شده است در اتاقی که حضرت امام به دنیا آمده ¬اند نصب شده است. ایشان در آن نامه می¬نویسد:« من شما را وکیل خود کردم تا هر آنچه که ارثیۀ پدری من است گرچه ناقابل است به محرومین اختصاص دهید».

خاطرم هست یک مرتبه¬ای که در جماران خدمت مرحوم آیت الله مشکینی و در جمع ائمۀ جمعه بودیم ایشان از امام تعریف کردند که امام ناراحت شدند و به آقای مشکینی گفتند که آقای مشکینی من از شما انتظار نداشتم؛ من یک طلبه هستم. امام یک لیوان آب داشتند که نیمی از آن را می¬نوشیدند و کاغذی بر روی لیوان می-گذاشتند که در صورتی که تشنه شدند نیمۀ دیگر را میل کنند.

ایمان امام بسیار قوی بود؛ نماز خواندن امام را ببینید، حتی در اوج بیماری نمازش ترک نمی¬شود. نماز واجب به کنار، قرآن خواندن و حتی نماز شبش هم با وجود انجام جراحی¬های سنگین قطع نشد. امام با تکیه به همین ایمان می¬خواست دستورهای خداوند را در جامعه پیاده کند. خدا و رسولش طرف¬داری و حمایت از محرومان و مستضعفان را می¬خواهند. خداوند در قلب صنوبری انسان چنان عدالتی قرار داده است که این قلب خون را به همه ¬جای بدن به اندازه تقسیم می¬کند. اگر بنا باشد عدالت وجود نداشته باشد، بدن از کار می افتد! در یک مملک، ثروت مثل خون در بدن است که باید عادلانه تقسیم شود و همه از آن برخوردار و در رفاه باشند.

امام اواخر عمرشان در مورد محرومان از این که آن چه مدنظرشان بود تحقق پیدا نمی¬کرد بسیار ناراحت بود. ما هنوز در بین راه هستیم و سعی می¬کنیم بتوانیم الگویی از اسلام به دنیا نشان دهیم. ما باید بتوانیم اهداف امام را به طور کامل در جامعه پیاده کنیم و لازمۀ این کار، همان طور که مقام معظم رهبری اشاره داشتند، رجوع به کلام و عمل امام است.
امام بیشتر علاقه داشتند همان نان خمین را بخورند. به همین علت، من از خمین برای ایشان نان محلی می-آوردم. ایشان اجازه نمی¬دادند به هیچ وجه سفره¬شان آن چنانی و پر زرق¬وبرق باشد. من بارها به دوستان گفتم که ما زمان ائمه را درک نکردیم؛ تقوا و شجاعت و آقایی و زهد ائمه را ندیدیم، ولی خدا را شکر که در زمان امام بودیم و امام را دیدیم.¬

آقای توسلی تعریف می¬کرد:«هر روز، سر ساعت هشت، امام منتظر بود تا گزارش مملکت را به دست ایشان برسانم. روزهایی که چند دقیقه دیر می¬رسیدم، می¬دیدم امام منتظر من است.» امام برای قرآن خواندن ساعت خاصی را در روز اختصاص داده بودند و هیچ مسئولی را در این ساعت نمی¬پذیرفتند.