ارزيابى وضعيت رشته روابط بينالملل در ايران
در اين مقاله توصيف اوليهاى از وضعيت آموزش و پژوهش در رشته روابط بينالملل در ايران ارائه شده است. بدين منظور سابقه مطالعات بينالمللى در ايران و اقدامات به عمل آمده براى توسعه قلمرو مطالعاتى روابط بينالملل و تأسيس رشتههاى آن در ايران پس از انقلاب اسلامى بررسى گرديده و سپس وضعيت آموزش، پژوهش و ظرفيتهاى موجود در فرهنگ بومى و دينى تبيين شده است.
واژههاى كليدى: روابط بينالملل، مطالعات بينالمللى، ظرفيتها، كاستىها
مقدمه
مطالعات بينالمللى در قالب يك رشته مستقل و علمى قدمت زيادى برخوردار نيست. رشته روابط بينالملل، به مثابه يك حوزه مطالعاتى ميان رشتهاى، پس از جنگ جهانى اول در اروپا و آمريكا مورد توجه قرار گرفت و متعاقب جنگ جهانى دوم به طور خاص مورد توجه مراكز تحقيقاتى و دانشگاهى بهويژه در آمريكا واقع شد. البته موضوعات اين رشته مانند جنگ و صلح، حقوق بينالملل، ديپلماسى، اقتصاد بينالمللى و تاريخ كشورها و جهان از قدمت زيادى برخوردار است و اين موضوعات عمدتاً به صورت حاشيهاى در رشتههاى تاريخ، علوم سياسى، حقوق و اقتصاد مطالعه مىشد. آنچه اين رشته را از ساير رشتهها متمايز مىسازد، شكلگيرى موضوعهاى بينالمللى در چارچوب مفاهيم نظرى و علمى جديدى است كه خاص نيمه دوم قرن بيستم تاكنون است. در اين دوره شاهد تلاشهاى علمى گستردهاى در زمينههاى نظرى، نظريهپردازى و تحقيقات كاربردى در قلمرو روابط بينالملل و سياست خارجى هستيم. از اين زمان تلاش شد تا مطالعه روابط خارجى، سياست خارجى و روابط بينالمللى از حالت توصيفى، خاطره نويسى و روزنامهنگارى خارج شده و مطالعات تخصصى وارد اين قلمرو شود و افراد ماهرى جهت تأمين منافع ملى، مديريت تعارض منافع كشور و ساير مسايل بينالمللى تربيت شوند- يكى از كشورهايى كه در مواجهه با وضعيت جديد تلاش كرده تا از دستاوردهاى علمى اين رشته استفاده كند ايران است. در اين جا به تبيين وضعيت رشته روابط بينالملل در ايران مىپردازيم.
1. سابقه مطالعات بينالمللى در ايران
مطالعات مربوط به روابط بينالملل، نظام بينالملل، تحولات بينالمللى، ديپلماسى و سياست خارجى در ايران قبل از انقلاب تا حد زيادى به صورت حاشيهاى و در چارچوب مطالعه سياست به عنوان يك علم قرار داشت. تأسيس دارالفنون در سال 1276، مدرسه علوم سياسى در سال 1278، مدرسه حقوق در سال 1292، مدرسه حقوق و علوم سياسى در سال 1306 و دانشگاه تهران در سال 1313 را بايد حركتى در راستاى مطالعه سياست به روش علمى در ايران دانست كه در آن تربيت نيروى انسانى ماهر براى وزارت امور خارجه و ارتقاى سطح علمى دانشجويان و فارغ التحصيلان در حوزههاى تحولات بينالمللى، نظام بينالملل، سياستهاى جهانى، تاريخ جهان، حقوق بينالملل و روابط ديپلماتيك مورد توجه بود- تأسيس مركز مطالعات عالى بينالمللى دانشگاه تهران در سال 1344 را بايد گامى ديگر جهت تقويت مطالعات بينالمللى دانست. اما نكته قابل توجه اين است كه شكلگيرى ادبيات مفهومى، نظرى و كاربردى رشته روابط بينالملل در اين مقطع به كندى صورت مىگرفت و رشد مطالعات بينالمللى در ايران به شدت تحت تأثير ادبيات رشته علوم سياسى و علم سياست در ايران قرار داشت. از طرفى، نگاه به مطالعات بينالمللى به صورت گذرا و مقطعى و فاقد زمينههاى نظريهپردازى بود و هدف از آن پاسخ دادن به برخى از نيازهاى كاربردى وزارت امور خارجه بود.
2. مطالعات بينالمللى در جمهورى اسلامى ايران
پس از انقلاب اسلامى ايران تلاش شد تا در رشتههاى دانشگاهى و سرفصلهاى آنها بهويژه در رشتههاى علوم انسانى تغييراتى در جهت نيازهاى كشور صورت گيرد. بدين منظور در پانزده خرداد 1359 دانشگاهها براى ايجاد اصلاحاتى تعطيل شد. به دستور امام(ره) در 23 خرداد 1359 ستاد انقلاب فرهنگى3 تشكيل گرديد كه اصلاحات نظام آموزشى و پژوهشى دانشگاهها را بر عهده داشت. اين ستاد كه بعدها (در سال 1363) به دستور امام(ره) به «شوراى عالى انقلاب فرهنگى» تغيير نام يافت متولى سياستگذارى فرهنگى عمومى جامعه مىباشد و «رسالتش تثبيت، تعميق و گسترش اصول فكرى و ارزشهاى والاى اسلامى و تسرى آن در همه شؤون فرهنگى و اجتماعى و آموزشى كشور مىباشد».4 اين شورا وظايف زير را بر عهده دارد: «تدوين اصول سياست فرهنگى نظام جمهورى اسلامى و تعيين اهداف و جهت برنامههاى فرهنگى و آموزشى و پژوهشى و علمى؛
- تعيين مراجع براى طرح و تدوين برنامههاى فرهنگى و آموزشى و علمى و تحقيقاتى؛
- تصويب آييننامههاى مهم و اساسى مراكز علمى و فرهنگى، آموزشى و پژوهشى كشور؛
- تصويب ضوابط تأسيس مؤسسهها و مراكز علمى و فرهنگى و تحقيقاتى فرهنگستانها
و دانشگاهها و مراكز آموزش عالى؛
- تهيه طرح و تدوين آييننامهها براى ايجاد زمينههاى لازم جهت بسيج و مشاركت همه جانبه مردم؛
- تدوين ضوابط براى گزينش استادان و معلمان دانشگاهها و مراكز آموزشى؛
- نظارت بر [اجراى] كليه مصوبات شوراى عالى انقلاب فرهنگى؛
- تأييد نامزدهايى كه وزير فرهنگ و آموزش عالى به عنوان رئيس دانشگاهها و مراكز آموزش عالى به شورا پيشنهاد مىنمايد؛
- تدوين ضوابط و اصول كلى و سياستهاى مربوط به توسعه روابط علمى و فرهنگى با كشورهاى ديگر؛
- نظارت بر امور كتابهاى درسى».5
از جمله تغييراتى كه شوراى عالى انقلاب فرهنگى در رشتههاى علوم انسانى انجام داد تغيير در عناوين و سرفصلهاى دروس رشته علوم سياسى بود و بر اين اساس مباحث و موضوعات مربوط به رشته روابط بينالملل در ذيل رشته علوم سياسى قرار گرفت. در رشته علوم سياسى در مقطع كارشناسى دانشجو موظف گرديد تا دروسى مانند اصول روابط بينالملل، تاريخ روابط بينالملل، ديپلماسى پيامبر، مسايل سياسى و اقتصادى جهان سوم، حقوق بينالملل عمومى، حقوق بينالملل خصوصى، امپرياليزم و سازمانهاى بينالمللى را بگذارند. به عبارت ديگر، مقطع كارشناسى علوم سياسى شامل دو دسته از دروس علوم سياسى و روابط بينالملل است كه در مقاطع كارشناسى ارشد و دكترى روابط بينالملل، دروس تخصصى رشته به صورت جداگانه مطالعه مىشود. از طرفى در مقطع كارشناسى از دانشكده روابط بينالملل وزارت امور خارجه مىتوان نام برد كه از سال 1362 به منظور تربيت نيروى انسانى مورد نياز اين وزارتخانه اقدام به پذيرش دانشجو نمود و از سال 1370 دوره كارشناسى ارشد، ديپلماسى و سازمانهاى بينالمللى را داير نمود. مطالعات روابط بينالمللى در مقطع كارشناسى ارشد و دكترى مورد توجه دانشگاههايى مانند دانشگاه تهران، تربيت مدرس و دانشگاه شهيد بهشتى و دانشگاه علامه طباطبايى بوده است كه در اين مورد براى مثال دانشگاه تهران در سال 1367 در مقطع ارشد روابط بينالملل و در سال 1376 در مقطع دكترى روابط بينالملل اقدام به پذيرش دانشجو نمود. علاوه بر دانشگاههاى دولتى بايد از دانشگاه آزاد اسلامى ياد كرد كه در دورههاى كارشناسى ارشد و دكترى به تربيت نيروى انسانى در قلمرو روابط بينالملل پرداخته است.6
3. عناوين دروس مربوط به رشته روابط بين الملل
الف) رشته علوم سياسى
با توجه به سرفصلهاى دروس رشته علوم سياسى، دانشجوى اين رشته موظف است برخى از دروس مربوط به رشته روابط بينالملل را بگذراند. جدول زير اين دروس را در مقطع كارشناسى علوم سياسى نشان مىدهد.
كد
درس نام درس تعداد
واحد ساعت پيشنياز يا زمان
ارائه درس
جمع نظرى عملى
09 حقوق بينالملل اسلامى 2 34 34 02
22 مسائل سياسى و اقتصادى جهان سوم 3 51 51
23 اصول روابط بينالملل (الف و ب) 3 68 68
24 تاريخ روابط بينالملل از 1871 تا 1945 3 51 51
25 سازمانهاى بين المللى 2 34 34
29 حقوق بينالملل عمومى 4 68 68 02
30 فن ديپلماسى و آداب كنسولى 2 34 34
33 شناخت ماهيت و عملكرد امپرياليسم 4 68 68
37 سياست خارجى قدرتهاى بزرگ 3 51 51
38 مسائل نظامى و استراتژيك معاصر 3 51 51
دروس اختيارى
كد
درس نام درس تعداد
واحد ساعت پيشنياز يا زمان
ارائه درس
جمع نظرى عملى
46 سياست و حكومت در شوروى 2 34 34
47 سياست و حكومت در ايالات متحده آمريكا 2 34 34
48 سياست و حكومت در خاورميانه 2 34 34
49 سياست و حكومت در آسياى جنوبى 2 34 34
50 سياست و حكومت در چين 2 34 34
51 سياست و حكومت در آفريقا 2 34 34
52 سياست و حكومت در آمريكاى لاتين 2 34 34
53 سياست و حكومت در اروپاى باخترى 2 34 34
54 خاورميانه و سياست بين الملل 2 34 34
55 اقتصاد بين الملل 2 34 34
58 انقلابهاى جهان 4 68 68
34 سير قدرت درياها 2 34 34
60 مسايل سياسى و اقتصادى كشورهاى اروپاى شرقى 3 51 51
61 مسايل سياسى و اقتصادى و اروپاى غربى 3 51 51
64 اعراب و اسرائيل و مسئله فلسطين 2 34 34
66 جغرافياى سياسى (تأكيد بر جهان اسلام) 3 51 51
در مقطع كارشناسى ارشد علوم سياسى نيز دانشجو موظف گرديده تا بيست واحد دروس اصلى و هشت واحد دروس اختيارى را به همراه چهار واحد رساله پژوهشى بگذراند كه دروس اصلى «نظريههاى مختلف در روابط بينالملل» و «سمينار مسائل كشورهاى جهان سوم» در كنار ساير دروس اصلى قرار گرفت. و دانشجو مىتوانست از ميان چهار گروه زير، يك گروه درسى را به عنوان حوزه تخصصى خود انتخاب كند. جدول زير نشان دهنده مربوط بودن دو گروه درسى به رشته روابط بينالملل است.
دروس اختصاصى (اختيارى) كارشناسى ارشد علوم سياسى
كد
درس نام درس تعداد
واحد ساعت پيشنياز يا زمان
ارائه درس
جمع نظرى عملى
جنبش غير متعهدها 2 34 34
مسائل سياسى و اقتصادى نفت در خاورميانه 2 34 34
روابط متقابل دولتهاى خاورميانه با توجه به نفوذ قدرتهاى بزرگ 2 34 34
سير تحولات حكومت در خاورميانه 2 34 34
تحولات جديد حقوق بينالملل عمومى 2 34 34
اسلام و حقوق بين الملل 2 34 34
بررسى تطبيقى سياست خارجى ايالات متحده آمريكا و شوروى 2 34 34
مسائل استراتژى معاصر 2 34 34
سازمانهاى بين المللى 2 34 34
پيمانها و سازمانهاى منطقهاى 2 34 34
مناطق نفوذ ابرقدرتها (بعد از جنگ جهانى دوم) 2 34 34
حقوق اساسى تطبيقى 2 34 34
در مقطع دكترى علوم سياسى نيز دروس «روابط شمال - جنوب» و «سمينار مسايل سياسى روز» در رديف دروس اصلى (اجبارى) قرار دارد.
دروس مشترك اجبارى دوره دكترى علوم سياسى
كد
درس نام درس تعداد
واحد ساعت پيشنياز يا زمان
ارائه درس
جمع نظرى عملى
71003 روابط شمال - جنوب 3 51 51
71004 سمينار مسايل سياسى روز 3 51 51
ب) رشته روابط بين الملل
مطالعه علمى مسائل روابط بينالملل به صورت حوزه مستقل مطالعاتى در ايران ديرهنگام آغاز شد و برنامه درسى، عناوين و سرفصل دروس كارشناسى ارشد روابط بينالملل در سيصد و سى و يكمين جلسه شوراى عالى برنامهريزى وزارت علوم، تحقيقات و فنآورى در تاريخ 25 آذر 1375 به تصويب رسيد. بر اساس اين مصوبه، دانشجو موظف گرديد 32 واحد دروس اختصاصى شامل شانزده واحد اجبارى، دوازده واحد اختيارى و چهار واحد تدوين رساله را بگذارند.
جدول زير عناوين درس مقطع كارشناسى ارشد روابط بينالملل را نشان مىدهد.
دروس اختصاصى (اجبارى)
كد
درس نام درس تعداد
واحد ساعت پيشنياز يا زمان
ارائه درس
جمع نظرى عملى
01 تئورىهاى روابط بين الملل 3 51 51
02 روش و پژوهش در روابط بين الملل 2 34 34
04 سياست بين الملل 3 51 51
06 سازمانهاى بين المللى 3 51 51
07 مطالعات منطقهاى 2 34 34
08 انقلاب اسلامى و بازتاب آن بر روابط بين الملل 3 51 51
الف) فهرست دروس اختيارى
گرايش حقوق بين الملل
كد
درس نام درس تعداد
واحد ساعت پيشنياز يا زمان
ارائه درس
جمع نظرى عملى
09 حل و فصل مسالمتآميز دعاوى 2 34 34
10 حقوق بينالملل توسعه 2 34 34
11 حقوق بازرگانى بين المللى 2 34 34
12 حقوق ديپلماتيك و كنسولى 2 34 34
13 حقوق ملتها 2 34 34
14 اسلام و حقوق بين الملل 2 34 34
15 حقوق معاهدات 2 34 34
16 حقوق درياها 2 34 34
17 حقوق جنگ و بيطرفى 2 34 34
18 حقوق فضا و هوا 2 34 34
19 تحول جامعه بينالملل و حقوق بين الملل
درس آزاد 1 و 2 2 34 34
ب) فهرست دروس اختيارى
گرايش سياست بين الملل
كد
درس نام درس تعداد
واحد ساعت پيشنياز يا زمان
ارائه درس
جمع نظرى عملى
19 مطالعه تطبيقى نظامهاى سياسى بينالمللى 2 34 34
20 استراتژى نظامى ابرقدرتها و قدرتهاى بزرگ 2 34 34
21 سياست خارجى آمريكا 2 34 34
22 سياست خارجى شوروى 2 34 34
23 سمينار جهان سوم در سياست بين الملل 2 34 34
24 سمينار روابط خارجى ايران 2 34 34
25 سياست خارجى تطبيقى 2 34 34
26 نقش ايدئولوژى در سياست بين المللى 2 34 34
27 مديريت بحرانهاى بين المللى
درس آزاد 1 و 2 2 34 34
ج) فهرست دروس اختيارى
گرايش اقتصاد بين الملل
كد
درس نام درس تعداد
واحد ساعت پيشنياز يا زمان
ارائه درس
جمع نظرى عملى
28 شركتهاى چندمليتى و اقتصاد بين الملل 2 34 34
29 انرژى و سياست جهان 2 34 34
30 نظام نوين اقتصادى 2 34 34
31 بررسى تطبيقى نظامهاى اقتصادى 2 34 34
32 روابط اقتصادى ايران با جهان خارج از جنگ دوم تا انقلاب اسلامى (الف)
2 34 34
33 روابط اقتصادى ايران با جهان خارج از جنگ دوم تا انقلاب اسلامى (ب)
2 34 34
34 مسائل پولى و بانكى بين المللى 2 34 34
35 تئورىهاى توسعه نيافتگى اقتصادى 2 34 34
05 اقتصاد بين الملل
درس آزاد 1 و 2 2 34 34
د) فهرست دروس اختيارى
گرايش سازمانهاى بين المللى
كد
درس نام درس تعداد
واحد ساعت پيشنياز يا زمان
ارائه درس
جمع نظرى عملى
36 سازمانهاى اقتصادى و پولى بينالمللى 2 34 34
37 سازمانهاى حقوقى و قضايى بينالمللى 2 34 34
38 سازمانهاى سياست و امنيتى بينالمللى 2 34 34
39 سازمانهاى اجتماعى و فرهنگى بينالمللى 2 34 34
40 نقش ايران در سازمانهاى بينالمللى
درس آزاد 1 و 2
2 34 34
جدول عناوين دروس دكترى روابط بينالملل به صورت زير مىباشد:
1. دروس تخصصى: گروه درسى روابط سياسى بينالمللى (سياست و امنيت بينالملل)
عنوان درس تعداد
ساعت ملاحظات
جمع نظرى عملى
1. نقش قدرت در سياست بين الملل 2 34 34
2. مسائل امنيتى جهان معاصر (با تأكيد بر دوران بعد از جنگ سرد) 2 34 34
3. همگرايى و واگرايى در روابط بين الملل 2 34 34
4. جهان سوم و سياست بين الملل 2 34 34
5. تصميمگيرى و پژوهش عملياتى در سياست خارجى 2 34 34
6. مذاكرات ديپلماتيك 2 34 34
7. سياست خارجى تطبيقى 2 34 34
8. سياست خارجى ايران در تئورى و عمل (تجزيه وتحليل اهداف، منافع و استراتژى) 2 34 34
9. مديريت بحران و مناقشات بين المللى 2 34 34
10. جهان اسلام در سياست بين الملل 2 34 34
11. مطالعه تطبيقى نظامهاى سياسى بين المللى 2 34 34
رساله 22
دروس عمومى
عنوان درس تعداد
ساعت ملاحظات
جمع نظرى عملى
1. نقد و ارزيابى تئورىهاى روابط بين الملل 2 34 34
2. ابزار نوين تجزيه و تحليل در روابط بين الملل 2 34 34
3. روش شناخت در روابط بين الملل 2 34 34
4. مسائل جارى بينالمللى و مناطق بحرانى 2 34 34
5. تحول مفاهيم در روابط بين الملل 2 34 34
6. كامپيوتر و اطلاع رسانى 2 51 17 34
7. متون تخصصى زبان خارجه 2 34 34 -
2. دروس تخصصى: گروه درسى حقوق و سازمانهاى بين المللى
عنوان درس تعداد
ساعت ملاحظات
جمع نظرى عملى
1. اصول حقوقى ناظر بر روابط بين الملل 2 34 34
2. حقوق بينالملل و نظم نوين جهانى 2 34 34
3. حقوق بينالملل توسعه و محيط زيست 2 34 34
4. حقوق جنگ و بيطرفى 2 34 34
5. سازمان ملل متحد و امنيت جهانى 2 34 34
6. حل اختلافات بين المللى 2 34 34
7. حقوق بشر و روابط بين الملل 2 34 34
8. حقوق بينالملل درياها 2 34 34
9. سازمانهاى تخصصى منطقهاى و بين المللى 2 34 34
10. مسؤوليت بين المللى 2 34 34
11. جهان سوم و حقوق بين الملل 2 34 34
3. دروس تخصصى: گروه درسى روابط فرهنگى و اقتصادى بينالمللى
عنوان درس تعداد
ساعت ملاحظات
جمع نظرى عملى
1. اقتصاد سياسى بين الملل 2 34 34
2. روابط اقتصادى و تجارت شمال و جنوب 2 34 34
3. تجارت اسلحه و امنيت بين الملل 2 34 34
4. مسائل بينالمللى نفت - انرژى و كشورهاى در حال توسعه 2 34 34
5. منابع بينالمللى، توسعه و مبادلات جهانى 2 34 34
6. مسائل پولى و بانكى بين المللى 2 34 34
7. بررسى تطبيقى نظامهاى اقتصادى 2 34 34
8. روابط فرهنگى، ارتباطات و مبادلات بين المللى 2 34 34
9. تكنولوژى و روابط بينالملل (با تأكيد بر مشكلات جهان سوم) 2 34 34
10. مسائل عمده اقتصادى معاصر 2 34 34
4. مطالعات منطقهاى
عنوان درس تعداد
ساعت ملاحظات
جمع نظرى عملى
1. ايران و كشورهاى همسايه 2 34 34
2. ايران و كشورهاى منطقه خاورميانه عربى 2 34 34
3. ايران و منطقه خليج فارس 2 34 34
4. ايران و كشورهاى منطقه آسيا (شبه قاره و آسياى جنوب شرقى) 2 34 34
5. ايران و كشورهاى منطقه امريكا 2 34 34
6. ايران و كشورهاى منطقه اروپا 2 34 34
7. ايران و كشورهاى آسياى ميانه و ساير جمهورىهاى مستقل مشترك المنافع 2 34 34
8. ايران و كشورهاى منطقه افريقا 2 34 34
ج) رشته مطالعات منطقهاى
با توجه به اهميت روزافزون مطالعات بينالمللى، تحولات جهانى، انقلاب ارتباطات و اطلاعات، جهانى شدن و همچنين اهميت تخصصى شدن حوزههاى مطالعاتى و شكلگيرى رشته مطالعات منطقهاى، مشخصات كلى برنامه و سرفصل دروس كارشناسى ارشد مطالعات منطقهاى در تاريخ ششم خرداد 1380 به تصويب شوراى عالى برنامهريزى وزارت علوم، تحقيقات و فن آورى رسيد. بر اساس برنامه مذكور، اين حوزه مطالعاتى در سيزده گرايش تنظيم گرديد. جداول زير دروس پيشنياز و دروس پايه را نشان مىدهد:
الف) دروس پيش نياز مطالعات منطقهاى
تعداد واحدها: 8 واحد
كد
درس نام درس تعداد
ساعت پيشنياز يا زمان ارائه درس
جمع نظرى عملى
001 روش پژوهش در روابط بين الملل 2 32 32 -
002 كارورزى 2 48 16 32
003 زبان تخصصى 4 96 32 64
ب) دروس پايه مطالعات منطقهاى
تعداد واحدها: 10 واحد
كد
درس نام درس تعداد
ساعت پيشنياز يا زمان
ارائه درس
جمع نظرى عملى
11 سياست بين الملل 2 32 32 -
12 تحولات نظرى در روابط بينالملل، جهانى شدن و منطقهگرايى
2 32 32 -
13 سياست خارجى جمهورى اسلامى ايران 2 32 32 -
14 اقتصاد سياسى بين الملل 2 32 32 -
15 نظام امنيت بينالمللى و منطقهاى 2 32 32 -
گرايشهاى سيزده گانه رشته مطالعات منطقهاى عبارتند از:
1. مطالعات ايران
2. مطالعات منطقهاى خليج فارس
3. مطالعات منطقهاى درياى خزر
4. مطالعات منطقهاى خاورميانه و شمال آفريقا
5. مطالعات منطقهاى آسياى مركزى و قفقاز
6. مطالعات منطقهاى آسياى جنوبى
7. مطالعات منطقهاى آسياى جنوب شرقى
8. مطالعات منطقهاى آسياى شرقى
9. مطالعات منطقهاى اوراسيا
10. مطالعات منطقهاى اروپا
11. مطالعات منطقهاى آمريكاى شمالى
12. مطالعات منطقهاى آمريكاى مركزى و جنوبى
13. مطالعات منطقهاى آفريقا
عناوين دروس بيان شده و عناوين دروس رشته ديپلماسى و سازمانهاى بينالمللى و سرفصلهاى آنها تا حدى مىتواند زمينههاى لازم را براى دستيابى به اهداف مورد نظر فراهم سازد؛ امّا با توجه به پيشرفت علوم، فن آورى و دانش بشرى، لازم است در عناوين دروس و سرفصلهاى آنها، به صورت مستمر تغييراتى ايجاد شود تا دانشجو ضمن آشنا شدن با مفاهيم، رهيافتها و نظريههاى گذشته، از دستاوردهاى علمى جديد بشرى نيز بهرهمند گردد و علوم و دانستههاى خود را با توجه به شرايط و الزامات محيطى كاربردى سازد. اين نياز اساسى در نظام آموزشى كشور كمتر برآورده مىشود؛ عناوين دروس و سرفصلهاى آن براى مدت زيادى ثابت باقى مىماند و تغييرات ايجاد شده توسط اساتيد هم نتوانسته است خلأ موجود را رفع سازد و گاهى به دليل تنوعات بيش از حد عناوين يا سرفصلهاى تدريس شده، مطالب اصلى در حاشيه قرار گرفته و دانشجو از دانش و بينش علمى لازم برخوردار نمىگردد و از آنجا كه فرهنگ كتاب خوانى به ويژه منابع اصلى هر درس كمتر حاكم است عملاً فعاليت دانشجو به موارد مطرح شده محدود مىگردد.
فرصتها و امكانات
با توجه به مطالب فوق، نگاهى مختصر به سابقه مطالعات روابط بينالمللى در ايران قبل از انقلاب و پس از آن، نشان مىدهد كه اين حوزه مطالعاتى با كاستىها، نارسايىها و در عين حال فرصتها و امكاناتى مواجه بوده است كه آنها را مىتوان به صورت زير بررسى كرد:
1. وضعيت آموزش
يك ساختار آموزشى كارآمد بايد از توان و قابليتهاى بالايى برخوردار باشد.
براى تحليل وضعيت آموزش و تربيت نيروى انسانى در مراكز علمى كشور بايد سيستم آموزش عالى كشور مورد ارزيابى قرار بگيرد. هر سيستم آموزشى از چند بخش مجزا ولى به هم پيوسته تشكيل شده است. اين اجزا عبارتند از نيروى انسانى، سياستهاى آموزشى، لوازم آموزشى و محيط آموزشى. در زمينه آموزش روابط بينالملل دانشگاههاى موجود كشور، در هر چهار بخش، داراى كاستىهاى فراوانى هستند. در بخش نيروى انسانى كه از سه قسمت، استاد، دانشجو و كاركنان ادارى آموزشى تشكيل مىشود، درك درستى از نقش و جايگاه آنها در سيستم آموزشى، نه توسط خود افراد و نه توسط سيستم آموزش عالى وجود ندارد.7
در زمينه وضعيت آموزش مىتوان برخى از موارد زير را بررسى كرد:
الف) مقررات آموزشى
مقررات آموزشى كارآمد متناسب با سطوح كارشناسى، كارشناسى ارشد و دكترى مىتواند نقش مؤثرى را در ارتقاى سطح كيفى آموزشى ايفا كند. مقررات آموزشى مناسب نيز نيازمند تضمينات لازم در اجراست. به نظر مىرسد در يك نظام آموزشى بايد توجه ويژهاى به قدرت تحليل و مطالعات مكمل و جانبى داده شود، در حالى كه وضعيت موجود به دلايل متعدد فرهنگ آموزشى و ضعف سيستم كنترلى به مطالب اندكى محدود مىشود و يا برخى از جوانب مقررات موجود اجرا نمىشود يا به تساهل اجرا مىشود. از سوى ديگر، در حالى كه مقررات آموزشى در مقطع كارشناسى تا حدى جبريت خاص خود را دارد در مقاطع ارشد و دكترى از ميزان جبريت آن كاسته مىشود و اين امر ضمن اينكه محاسن و مزاياى متعددى را به همراه دارد، اما در شرايط كنونى كه دانشجو با مسايل متعدد شغلى و امور زندگى مواجه است، آسيبها و زيانهايى را نيز دارد.
ب) وضعيت دانشجو
يكى از محورهاى اصلى آموزشى، مخاطب آن يعنى دانشجو است. اساساً ورود يك فرد به دانشگاه كمتر بر اساس انگيزهها و علايقش صورت مىگيرد و براى وى پذيرفته شدن در دانشگاه تقدم دارد. گاهى نيز داوطلب در گزينههاى دوم به بعد پذيرفته مىشود كه اين وضعيت با توجه به شرايط فرد و فرهنگ جامعه، تا حدى در بروز استعدادها و خلاقيتهاى ذهنى دانشجو تأثير منفى دارد. از سوى ديگر، پذيرش دانشجو در كنكور سراسرى براساس اطلاعات و محفوظات داوطلب صورت مىگيرد و فردى كه وارد دانشگاه مىشود از قدرت ذهنى لازم براى تحليل مطلب، پردازش اطلاعات و ارايه ايدههاى جديد برخوردار نيست. و اين مسأله در همه رشتهها از جمله رشته روابط بينالملل مىتواند باعث تقليل سطح علمى دانشجو گردد. از جانب ديگر، از آنجا كه پذيرش دانشجو براساس يك برنامه معين و نيازهاى مشخص صورت نمىگيرد غالب دانشجويان رشته روابط بينالملل از آينده شغلى خود نگران هستند. برخى از داوطلبان اين رشته براى كار در وزارت امور خارجه وارد اين قلمرو مىشوند، در حالى پذيرش در وزارت امور خارجه بر اساس شرايط و ويژگىهاى خاص و غالباً از ميان فارغ التحصيلان دانشكده وزارت امور خارجه انجام مىگيرد. در مورد انجام كار در وزارت كشور، وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، مجلس، سازمان صدا و سيما و غيره هم تضمينات لازم وجود ندارد و غالباً يك دانشجو در زمان تحصيل و گاهى پس از آن از زمينه كارى، تحقيقاتى و آينده خود اطلاع لازم را ندارد. اين امر باعث كاهش انگيزههاى لازم در فراگيرى مطالب درسى، مطالعه منابع جانبى و تقويت بنيههاى علمى دانشجو مىگردد.
ج) وضعيت اساتيد
در دوره پس از انقلاب تلاش شد تا از طريق تقويت و توسعه دورههاى كارشناسى ارشد و دكترى، نيروهاى مستعد براى تدريس در رشته روابط بينالملل تربيت شوند. در اين زمينه موفقيتهايى نيز به دست آمد، اما همچنان فرصتها و امكانات لازم جهت توسعه و رشد علمى اساتيد در حد نياز فراهم نگرديده است. براى رسيدن به شرايط مناسب و تربيت كادر هيأت علمى مورد نياز بايد فضا و محيط آموزشى و پژوهشى مناسب به وجود آيد، امكانات لازم در اختيار اساتيد قرار گيرد و آنها از توانايىهايى مادى و معنوى لازم برخوردار گردند. اين امر نيازمند برنامه مشخصى در سطوح آموزشى، پژوهشى، خدماتى و اطلاعاتى است تا اساتيد از قابليتها و تكنيكهاى لازم در امر آموزش و پژوهش برخوردار گشته و توان خود را در توليد علم و نظريهپردازى به كار گيرند.
اگرچه درصد قابل توجهى از اساتيد رشته روابط بينالملل در سيستمهاى دانشگاهى كشورهاى پيشرفته آموزش ديدهاند، امّا سيستم آموزش عالى كشور، به دلايل مختلف، استاد را در جهت تداوم بخشيدن به ادامه مطالعات و تحقيقات نااميد مىكند و اساتيد بعد از مدت كوتاهى تبديل به مدرس مىشوند و از يافتههاى جديد علمى و نقدهاى جديد نظريات بىاطلاع هستند. اين امر امكان نوآورى را در سيستم آموزش عالى به شدت كاهش مىدهد. نكته ديگر در مورد اساتيد، به ويژه آنهايى كه در سيستم آموزش عالى ايران تحصيل كردهاند، اين است كه شيوه تدريس آنها بيشتر منطبق با شيوه آموزش دبيرستانى مىباشد. غالباً فضاى لازم را براى تبادل نظر در ميان دانشجويان فراهم نمىآورند. ندانستن يك زبان معتبر و علمى يكى ديگر از نقاط ضعف درصد قابل توجهى از اساتيد مىباشد كه آنها را از دسترسى به منابع خارجى محروم مىكند. مشكلات اقتصادى و غيره مانعى جدى از تخصيص وقت بيشتر جهت مطالعه، پژوهش و شركت در سمينار و كنفرانسهاى بينالمللى شده است و بنابراين پس از مدتى غالب اساتيد ما به مدرسان تبديل شدهاند. فقدان رقابت علمى بين اساتيد يكى ديگر از مشكلاتى است كه ارتقاى كيفى اساتيد را باعث شده است.8
2. وضعيت پژوهش
مىتوان گفت در اكثر مراكز دانشگاهى كشور فرهنگ مناسب و لازم مطالعه، پژوهش و تحقيق كمتر وجود دارد. مدركگرايى و گذراندن دوره آموزشى هدف اوليه است؛ لذا دانشجو در مطالعه حجم بالا يا متوسط منابع لازم در يك درس رغبتى از خود نشان نمىدهد و اين امر باعث مىشود تا براى يك درس سه واحدى به جزوه درسى كلاسى استاد بسنده شود و يا حداقل يك كتاب كم حجم مطالعه شود.
سعيد تائب در اين باره مهمترين ضعفهاى پژوهش را ناشى از موارد زير مىداند:
1. عدم باور به اهميت پژوهش در دروس مختلف و در سطوح پايينى رشته روابط بينالملل؛
2. عدم ارتباط بين نهادهاى پژوهشى و آموزشى با نهادهاى تصميم سازى و اجراى تصميمات در حوزه سياست خارجى؛
3. عدم دسترسى اساتيد و دانشجويان رشته به آخرين تحولات، تحليلها و پژوهشهاى روابط بينالملل در سطح جهانى؛
4. بودجه بسيار بسيار اندك در اين زمينه؛
5. حاكميت مديران در اين بخش كه توان و درك پژوهش را ندارند و فاقد تجربه انجام پژوهشهاى بينالمللى و شركت در كنفرانسهاى بينالمللى هستند؛
6. سلطه تفكرات و نقطه نظريات سياسى (جناحى و حكومتى) در سياستگذارىها، انتخاب موضوعات پژوهشى، انتخاب پژوهشگر در مؤسسات پژوهشى و دانشگاهى كشور؛
7. اندك بودن ارتباط علمى با مؤسسات ديگر كشورها؛
8. ناتوانى و عدم علاقه در شركت كردن در كنفرانسهاى بينالمللى توسط پژوهشگران؛
9. اعتبار اندك تأليفات در مقابل ترجمه و سرقت علمى؛
10. عدم تسلط پژوهشگران به يكى از زبانهاى مهم جهان.9
شايد بتوان وضعيت فوق را ناشى از عوامل زير دانست:
الف) نهادينه نشدن مطالعات بينالمللى در كشور
در ايران اسلامى على رغم اينكه فضاى آموزشى و پژوهشى براى رشته روابط بينالملل و مطالعات بينالمللى ايجاد شده است، اما تاكنون اهميت، نقش و كاركردهاى رشته روابط بينالملل به طور مناسبى مشخص نگرديده است. اين امر تا حدى ناشى از اولويت سياست داخلى و مباحث علم سياست، جامعهشناسى و انديشه سياسى در ايران است، زيرا نظام جمهورى اسلامى ايران بيش از هر چيزى پس از انقلاب به نهادسازى، مفهوم سازى و موضوعهاى نظرى انديشه سياسى در جامعه ايران نياز داشت و مطالعات مربوط به سياست خارجى و روابط بينالملل در اولويت بعدى بود. اما با گذشت زمان روشن گرديد كه مديريت سياسى كشور در ارتباط با مديريت روابط و سياست خارجى و تعامل با مناطق مختلف جهان است و انجام آن در گروِ دريافت شناخت واقع بينانه از تحولات جهان و تربيت نيروهاى متخصص و ماهر در قلمرو مطالعات سياست خارجى و بينالمللى است. در اين زمينه تلاشهايى صورت گرفته است، اما همچنان فضا و فرهنگ لازم براى بها دادن به رشته روابط بينالملل و به تبع آن برنامهريزى و استفاده مطلوب از محصولات آن ايجاد نشده است.
ب) شرايط، امكانات و الزامات
تقويت تحقيق و پژوهش در موضوعهاى بينالمللى مستلزم فراهم شدن شرايط و امكانات لازم است. از آنجا كه رشته روابط بينالملل در خصوص جهان خارج و مراكز علمى بينالمللى است، عمدتاً دادهها و اطلاعات آن مىتواند در يك تعامل سازنده با جهان خارج تأمين شود. در دسترس بودن كتب روابط بينالمللى به زبان اصلى، ارتباط مستمر و نهادينه شده با مراكز مطالعاتى بينالمللى و كسب آخرين دستاوردهاى علمى، نظرى و اطلاعاتى رشته، مىتواند گام مهمى در ارتقا بخشيدن به مطالعه و تحقيق در كشور محسوب شود و به نوآورى، خلاقيت و نهضت نرمافزارى در راستاى نيازهاى كشور و بومىسازى مطالعات روابط بينالمللى كمك كند.
نگاهى اجمالى به وضعيت امكانات مطالعه و تحقيق در كشور نشان مىدهد كه عملاً بستر لازم براى پيشرفت مطالعاتى اين رشته كمتر فراهم شده است. امكانات موجود در برخى از مراكز علمى، پژوهشى كشور نيز فضاى لازم را براى پژوهش ايجاد نكرده است.
ج) كتب و نشريات
رشته روابط بينالملل قدمت زيادى ندارد و منابع آن عمدتاً به زبان انگليسى است و صاحب نظران اين رشته تا حد زيادى امريكايى و اروپايى هستند. در ايران ميزان كتب و مجلاتى كه به صورت تخصصى به اين قلمرو مىپردازند كفايت لازم را براى ايجاد زمينههاى پژوهش و نوآورى فراهم نمىسازد. كتب صاحب نظران داخلى نيز كفايت نمىكند و از طرفى، ترجمه منابع يا ميزان دسترسى به كتب خارجى نيز خلأ موجود را رفع نمىسازد.
د) پاياننامهها
تدوين رسالههاى دانشجويى مىتواند زمينهساز افزايش روحيه تحقيق و تتبع در كشور و سرآغاز ايجاد خلاقيت و نوآورى در ميان دانشجويان اين رشته باشد؛ امّا به نظر مىرسد بايد سياست مشخصى در خصوص كاربردى ساختن پاياننامهها و نگرش انباشتى به آنها در پيش گرفته شود. 6. ظرفيتهاى موجود در فرهنگ بومى و دينى
مطالعات رشته روابط بينالملل و سياست خارجى در ايران از ظرفيتها و قابليتهاى مناسبى براى رشد و توسعه برخوردار است كه قبل از هر چيز بايد اين امكانات و فرصتها شناسايى شود و در راستاى فضاسازى مطلوب به كار گرفته شود. به نظر مىرسد ظرفيتها و استعدادهاى موجود را مىتوان به صورت زير بررسى كرد:
الف) موضوع رشته روابط بينالملل
در رشته روابط بينالملل قبل از هر چيز مطالعات صلح و جنگ اهميت دارد. اين مسأله كه صلح چيست؟ چگونه مىتوان به صلحى عادلانه و انسانى دست يافت، فرصتها و زمينههاى برقرارى صلح و آرامش در جهان كدامند؟ از سوى ديگر، زمينهها و عوامل بروز جنگ ميان ملتها چيست؟ چگونه مىتوان مانع بروز جنگ شد يا آن را كنترل كرد؟ تمايز ميان جنگهاى دفاعى و تهاجمى كدام است؟ از مسائلى است كه در متون و ادبيات اسلامى درباره آن بحث شده است و ابواب جهاد و برقرارى صلح مىتواند در تبيين جوانب مختلف آن و نظريهپردازى درباره آن كمك نمايد. فراتر از آن، مطالعه و بررسى درباره ماهيت انسان، ماهيت جهان و روابط ميان ملتها در ميراث علمى گذشته و حال مورد توجه و علاقه قرار گرفته و مىتواند دادهها و اطلاعات مفيدى را در مطالعات بينالمللى در اختيار محقق قرار دهد. در اين راستا، نگاهى به آموزههاى اسلام به عنوان دينى جهان شمول، دعوت به همزيستى مسالمتآميز، اخلاق، ارزشها، عدالت و تأليف قلوب نشان مىدهد كه عناوين و موضوعات مورد بحث در رشته و مطالعات بينالمللى مورد توجه دين اسلام بوده و هدف اسلام دستيابى به نظام جهانى عارى از جنگهاى ظالمانه و ايجاد فرصتهاى برابر براى همه كشورهاست.
ب) ميراث علمى كشور
منابع و مكتوبات موجود در خصوص روابط بينالمللى كشور كه متفكران و صاحبنظران جامعه نوشتهاند بخش قابل توجهى از امكانات و فرصتهاى لازم را جهت تقويت و توسعه رشته روابط بينالملل فراهم مىسازد. بخشى از ادبيات موجود مربوط به آرا و انديشههاى متفكران گذشته است كه استخراج و روزآمد كردن آنها مىتواند افقى جديد را در مطالعات بينالمللى ايجاد كند؛ آثار فارابى، خواجه نصيرالدين طوسى، ابن خلدون و محقق سبزوارى از آن جملهاند. قسم ديگر آن مربوط به ديدگاههاى صاحبنظران دوره جديد است كه در اين زمينه مىتوان از امام خمينى، شهيد مطهرى و... نام برد.
ج) كارشناسان و متخصصان كشور
با توجه به رشد مطالعات بينالمللى در كشور، شاهد تربيت تعداد قابل توجهى كارشناس و متخصص در عرصه روابط بينالملل و سياست خارجى هستيم. اين افراد مىتوانند امكان و فرصت مناسبى را براى توليد علم و بومىسازى مطالعات بينالمللى ايجاد كنند. در چند سال گذشته مراكز علمى كشور اقدام به پذيرش دانشجو در مقطع دكترى روابط بينالملل كردهاند كه اين امر مىتواند اقدام مهمى در جهت تقويت ظرفيتهاى كشور در آموزش و پژوهش مطالعات بينالمللى در كشور محسوب شود. از سوى ديگر كتب و مقالات منتشر شده در كشور در هر دو وجه تدوين و ترجمه مىتواند امكانات و فرصتهاى جديدى را براى افزايش سطح مطالعات بينالمللى به وجود آورد.
د) دانشگاهها و مراكز علمى كشور
پس از انقلاب بر تعداد دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى كشور در زمينه آموزش و پژوهش در حوزه مطالعات بينالمللى افزوده گشت. در حال حاضر براى مثال: دانشگاههاى تهران، شهيدبهشتى و علامه طباطبايى و دانشكده روابط بينالملل وزارت امور خارجه در اين زمينه فعال هستند و از طرفى دانشگاه امام صادقعليه السلام، دانشگاه مفيد، مؤسسه آموزش عالى باقرالعلومعليه السلام و مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى در قالب رشته علوم سياسى به مباحث و موضوعات روابط بينالملل مىپردازند و اين وضعيت مىتواند زمينه لازم را براى تأسيس رشته روابط بينالملل در مراكز حوزوى به وجود آورد. از سوى ديگر تقويت زمينهها و موارد پژوهش مىتواند گام مهمى در ارتقاى سطح تحقيق و پژوهش در عناوين و موضوعهاى بينالمللى و سياست خارجى در مراكز پژوهش حوزوى موجود باشد.
7. خلأها و نيازهاى آموزشى و پژوهشى
در حال حاضر به دليل رشد فزاينده اطلاعات و ارتباطات فرايند وابستگى متقابل، متقارن يا نامتقارن كشورها به يكديگر بر اهميت و نقش مطالعات منطقهاى، بينالمللى و جهانى افزوده شده است و در عصر جهانى شدن به صورت مستمر بر اهميت نظريهها و مطالعات علمى پديدههاى بينالمللى اضافه مىگردد. در جهان كنونى مديريت و تنظيم سياست داخلى بدون توجه به سياست بينالمللى و جهانى امكانپذير نيست و دولتها تا حد زيادى از محيط خارج متأثر شدهاند. ترسيم و تدوين سياستهاى فرهنگى، اقتصادى، تجارى، دفاعى و امنيتى بدون شناخت همه جانبه و منسجم از نيروهاى منطقهاى و جهانى امكانپذير نيست. در اين وضعيت و شرايط است كه آموزش و پژوهش در عرصه روابط بينالمللى براى ايران اسلامى اهميت مضاعف مىيابد و با توجه به ايدههاى جهانى ايران در سياست خارجى خود، اولويت خاصى پيدا مىكند. در حال حاضر، دريافت و شناخت تغيير و تحول در ارزشها، نيازها و امتيازهاى جامعه از يك سو و فهم واقعبينانه از فرصتها، امكانات و محدوديتهاى سياست خارجى بدون مطالعه و تحقيق تخصصى از فرايندها و تحولات منطقهاى و بينالمللى ميسر نيست، لذا اولويت بخشيدن به آموزش و پژوهش در حوزه روابط بينالملل نه تنها مىتواند در مديريت جامعه مؤثر واقع شود، بلكه قادر است منافع ملى كشور را در ارتباط با ساير كشورها بهتر شناسايى و تأمين كند.
نگاهى به ادبيات نظرى و كاربردى مطالعات بينالمللى در ايران نشان مىدهد كه تاكنون نگاه ويژه در اين قلمرو صورت نگرفته يا كمتر بوده است و اين وضعيت در حوزههاى علميه تا حد زيادى تشديد مىشود، زيرا اساساً مراكز علمى آموزشى و پژوهشى وابسته به حوزه تا حد زيادى در عرصه علوم سياسى، انديشه و سياست داخلى وارد شدهاند و بخش مطالعات جهان اسلام، روابط و سياست خارجى و نظام بينالملل به صورت حاشيهاى بوده است و نگاه مستقل به آن شكل نگرفته است؛ از اين رو موضوعات مربوط به فقه سياست خارجى و روابط بينالملل در قالب يك نظام آموزشى به همراه عناوين دروس و سرفصلهاى آن ايجاد نگرديده است. برخى از طلاب حوزه كه وارد رشته روابط بينالملل گرديدهاند در خارج از چارچوب نظام آموزشى حوزه آن را مطالعه نمودهاند و به نظر مىرسد تاكنون حوزه، طرح مدون و مشخصى براى آموزش و پژوهش در اين قلمرو را نداشته است.
در حال حاضر ايران اسلامى درباره سياست خارجى و روابط بينالملل، همچنين موضوعات بينالمللى و رخدادهاى جارى حياتى نيازمند پژوهش و تقويت چارچوب مفهومى نظرى، علمى و مطالعات كاربردى است. تبيين ديدگاههاى ايران و اسلام با توجه به فرهنگ دينى و بومى كشور درباره روابط بينالملل، ماهيت نظام بينالملل و ساير موضوعات بينالمللى ضرورى به نظر مىرسد و بايد بخشى از نهضت نرمافزارى و توليد علم به التزامات، امكانات و نظريهپردازى در اين قلمرو معطوف گردد.
8 . ترسيم وضعيت مطلوب در زمينه روابط بينالملل
براى رشد و توسعه تحقيق، پژوهش و آموزش در عرصه روابط بينالملل لازم است خلأها، كاستىها و موانع موجود در فرهنگ آموزش و پژوهش از سطوح اوليه تا عالى رفع يا تقليل يابد. براى رسيدن به اهداف مورد نظر يعنى تربيت نيروى ماهر، نظريهپرداز و توليد علم براساس فرهنگ دينى و بومى، لازم است نگرش و تلقى موجود از رشته و مطالعات روابط بينالملل تغيير يابد و در حد يك نياز اوليه به آن نگريسته شود، زمينهها، ملزومات و بسترهاى لازم براى تقويت آن فراهم گردد و براى آن سياستهاى آموزشى و فرهنگى جديدى وضع شود. در اين راستا ساختار آموزش متحول شود و دانشجو از وضعيت كنونى نمرهگرايى، مدركگرايى، جزوه خوانى و صرف محفوظات رهايى يابد.
وضعيت مطلوب در رشته روابط بينالملل، همانند ديگر رشتهها، ناظر به دو مسأله مهم قابل طرح و بررسى است: 1. تبيين و پاسخگويى به مهمترين پرسشها و موضوعات مطرح در اين حوزه مطالعاتى؛ 2. ارائه راهكار به منظور حل دشوارىهاى سياست خارجى دولت اسلامى. بنابراين وضعيت مطلوب روابط بينالملل از سويى به رشد، شكوفايى و توانمندى نظرى اين رشته متناسب با الزامات و مقتضيات جامعه دينى ارجاع مىكند و از جانب ديگر به كارآمدى و رويكرد حلالمسايلى آن. دشوارى رشته روابط بينالملل در جامعه دينى ايران به الزامات خاص جامعه دينى باز مىگردد. از منظر دينى، تاكنون بخش قابل توجهى از مسايل بينالمللى «منافع ملى، اخلاق و ديپلماسى، تعارض واگرايى، همگرايى، ائتلاف، انزوا، امنيت اسلامى و...» پاسخهاى جدى خود را باز نيافته است. در وضعيت مطلوب رشته روابط بينالملل از لحاظ نظرى به غناى نسبى خود نايل مىگردد و مهمترين پرسشها و مسايل بينالمللى و سياست خارجى را از منظر دينى و با رويكرد ناظر به الزامات جامعه دينى تبيين مىكند. از منظر عملى، وضعيت مطلوب در گرو كارآمدى، و تنظيم و مديريت روابط خارجى به گونهاى است كه ظهور جمهورى اسلامى ايران را به عنوان دولت مردمى، مقتدر و همگام با جامعه جهانى و مصالح بشرى تثبيت نمايد.10
از سوى ديگر، يك آموزش مطلوب آن است كه قدرت ابداع و خلاقيت دانشجو را افزايش دهد و در يك فرايند آموزشى بر ميزان بينش و قوه تحليل و پردازش مطالب توسط دانشجو اضافه گردد. آموزش موجود گرچه برخى از شاخصهاى حداقلى را داراست، اما پاسخگوى يك فرايند آموزشى مطلوب نيست. از طرف ديگر، بايد فضاى موجود در جهت مطالعه و كتابخوانى باشد. براى اين كار بايد دانشجو از فراغت لازم با انگيزههاى كافى براى مطالعه برخوردار باشد. لذا در گزينش دانشجو اوّلاً بايد آنها را از ميان داوطلبانى انتخاب كرد كه علاقه و توان مناسب را براى اين رشته داشته باشند؛ ثانياً فرصت و زمان مناسبى را براى شركت در كلاسها و مطالعه منابع هر درس دارا باشند. وجه ديگر وضعيت مطلوب مربوط به استاد است كه در اين زمينه بايد فضا و امكانات كافى در اختيار استاد قرار گيرد و نيازهاى علمى و مادى وى مرتفع گردد. استفاده از فرصتهاى مطالعاتى براى استاد و دانشجويان دكترى، ايجاد زمينههاى تعامل با مراكز مطالعاتى بينالمللى داخل و خارج از كشور و ايجاد انگيزههاى لازم مىتواند ما را به وضعيت مطلوب نزديك سازد.
در موارد تحقيق و پژوهش بايد در مرحله اول بهاى لازم به مطالعات بينالمللى داده شود و زمينه جهت تدوين مقاله و كتاب بيش از گذشته فراهم گردد. نشريههاى پژوهشى در جهت توليد علم براساس فرهنگ دينى و بومى به وجود آيد و امكان تعامل ميان نشريههاى داخلى و خارج از كشور در عرصه مطالعات بينالمللى فراهم شود و تلاش گردد تا از ميراث علمى و صاحب نظران به صورت نهادمند استفاده شود. به طور كلى به نظر مىرسد براى تقويت مطالعات بينالمللى در حوزه علميه و آشنا كردن طلاب علوم دينى با مباحث بينالمللى به منظور دستيابى به توليد علم و نظريهپردازى در اين عرصه، بايد به موارد زير توجه نمود.
9. برخى راهكارهاى پيشنهادى
1. تأسيس رشته روابط بينالملل در مقطع ارشد و دكترى در مراكز علمى حوزوى؛
2. تهيه سرفصلهاى متناسب با نيازهاى كشور؛
3. ترسيم ساختار آموزشى كارآمد؛
4. شناسايى ميراث علمى كشور در زمينه روابط بينالملل (منابع)؛
5. شناسايى صاحب نظران و متفكران كشور در اين قلمرو؛
6. تهيه موضوعها و عناوينى پژوهشى مورد نياز از جمله براى رسالهها؛
7. تهيه امكانات و ملزومات مناسب براى افراد علاقهمند و مستعد؛
8. فراهم كردن كتابخانه تخصصى؛
9. انتشار نشريه تخصصى؛
10. شناسايى و جذب اساتيد مستعد و باانگيزه؛
11. فراهم نمودن امكانات لازم مادى و معنوى جهت ارتقاى سطح كيفى اساتيد؛
12. ايجاد زمينه كارى براى فارغ التحصيلان رشته؛
13. برقرارى ارتباط ميان آموزش و پژوهش و نيازهاى كشور؛
14. ايجاد تعامل ميان مراكز مطالعات بينالمللى داخل و خارج كشور.
پىنوشتها
1. مقاله حاضر بخشى از پژوهشى است كه به سفارش كارگروه علوم سياسى دفتر جنبش نرمافزارى و توسعه علوم اسلامى انجام شده است.
2. استاديار روابط بين الملل مؤسسه آموزش عالى باقرالعلومعليه السلام.
3. در اين باره مىتوان براى نمونه به كتابهاى زير اشاره كرد:
E. H. Carr. The Twenty years, crisis; 1919-1939 (London: macmillan 1939);
K. N. waltz, Theory of International Politics (New york: 1979);
Robert, Keohane, After Hegemony: Cooperation and Discord in the world Political Economy (Princeton: Priceton university Press 1989);
C. Kegley (ed): Controversies in International Relations Theory: Realism and the Neoliberal challenge (New york: 8t. Martin's 1995).
Scott Burchill and Andrew linklater. Theories of International Relations (New York: 8t. Martins Press INC. 1006).
4. در اين باره، ر.ك: عليرضا ازغندى، علم سياست در ايران (تهران: مركز بازشناسى اسلام و ايران، 1382) ص 21 - 38.
5. امام خمينى، صحيفه نور، ج 12، ص 177.
6. رويدادها (تهران: دبيرخانه مركزى ائمه جمعه، تابستان 1370) ص 467.
7. على برّى ديزجى و ديگران، روزها و رويدادها (تهران: 1377) ج 3، ص 95 - 294.
8. عليرضا ازغندى، پيشين، ص 105 - 117.
9. سعيد تائب، كاستىها و بايستىهاى علوم سياسى در ايران (گزارش مربوط به گرايش روابط بينالملل، پژوهشكده علوم و انديشه سياسى، 1384).
10. همان.
11. همان.
12. عبدالقيوم سجادى، كاستىها و بايستىهاى علوم سياسى در ايران (گزارش مربوط به گرايش روابط بينالملل، پژوهشكده علوم و انديشه سياسى، 1384).