آشنايي مختصر با شهید حاج مهدی عراقی – بخش اول

در تاریخ خونرنگ شیعه همیشه یاران علی (ع) همچون مقتدای خویش، از چشمه عشق وضو ساخته و با رویی سرخ، بر هر آنچه کعبه آمال دیگران است، پشت پا زده و روی به میعادگاه ازلی و با ترنّم «فزت و ربّ الکعبه» بر سجاده عشق به نماز ایستاده اند. و چه بسیارند آرزومندانی که در این وادی، با حسرت به این انجام، نظاره گرند.
یکی از خیل معروفان آسمان و مسجودان ملائک و فرشتگان و رشک عارفان و خار چشم دشمنان و استخوان در گلوی منافقان و سد راه اصحاب ریا، پهلوان استوار و وارسته مسیر مبارزه و عاشق صادق و بی ریای امام راحل (ره) ، شهید حاج مهدی عراقی است.
در وصف شهید عراقی هر آن چه گفته شود کم است، که عراقی را تنها امام ِ عراقی شناخت و به زیبایی وصف کرد که: "مهدی عراقی یک نفر نبود- او به تنهایی بیست نفر بود. حاج مهدی عراقی برای من برادر و فرزند خوب و عزیز من بود" و هر آنچه در این خصوص گفته می شود، تنها انتزاعی از این حقیقت است.
"محمد مهدی حاج ابراهیم عراقی" در سال 1309 هجری شمسی در یکی از محلات مذهبی جنوب شهر تهران پا به عرصه وجود نهاد و در دامان مادری عفیفه و پاکدامن پرورش یافت و تحت تربیت پدری بزرگوار که قلبی همچون آینه پاک و شفاف داشت به گونه ای مؤدب به آداب اسلامی شد که از همان دوران کودکی در انجام فرائض الهی کوشا بود.
وی در وصیت به پدر- سال 1344- از آن اوضاع و احوال چنین یاد کرده است:
"آری پدر تحولات عجیب روزگار را با دیده عبرت تماشا کرده ام، سودها را از زیان ها و کامیابی ها را از ناکامی ها درست شناخته و تشخیص داده ام."
فدائیان اسلام
مهدی در حالیکه تازه به سن بلوغ رسیده بود و دوران دبیرستان را سپری می کرد، به سبب شرکت در هیئت های مختلف مذهبی و پیروی از احکام الهی و دینی، دارای روحی پاک و بی آلایش بود و باید گفت از مصداق افرادی بود که چشمه های معرفت بر قلبشان جاری می گردد؛ و از طرفی از هوش و ذکاوت بالایی نیز برخوردار بود.
ثمره این معرفت، روشنی دل و آگاهی ضمیر در یافتن راه حق و شناخت حقیقت بود. در این دوران بود که او با شهید نواب صفوی آشنا شد و خود را وقف آرمان های مکتب سرفراز اسلام کرد و به عضویت فدائیان اسلام درآمد و به مرکزیت آن راه یافت؛ تشکیلاتی که در زمان خود، از مؤثرترین و فعالترین سازمان ها محسوب می شد و با روحیه آزادگی و ستم ستیزی شهید عراقی تناسبی کامل داشت و در این زمان بود که وی، مراد خود را در چهره نواب صفوی یافت و به مریدی او گردن نهاد.
اولین برخورد فعال فدائیان اسلام، حرکت علیه کسروی بود که در نهایت منجر به اعدام او توسط شهید سید حسن امامی گردید.
در یک دهه دوران مبارزات فدائیان اسلام، حاج مهدی عراقی، در تمامی فعالیت ها نقشی ویژه، مؤثر و کلیدی داشت و به عنوان بازوی قدرتمند شهید نواب صفوی عمل می کرد.
چند نمونه از فعالیت های ایشان در اینجا آورده می شود تا در صورتی که خواننده محترم نیازمند مطالعه بیشتر شد به اصل منابع رجوع نماید:
الف- رای گیری دوره شانزدهم مجلس شورای ملی
ب- مأموریت در اعدام انقلابی هژیر
ج- مأموریت برای ترور شاه در تشییع جنازه رضاخان
د- مأموریت در اعدام انقلابی رزم آرا
هـ- ...
در گرما گرم اتفاقات سیاسی در دوران تشکیل جبهه ملی، نخست وزیری مصدق و... شهید حاج مهدی عراقی به عنوان رابط بین شهید نواب صفوی، آیت اللهکاشانی و مصدق عمل می کرد و یکی از طراحان و صحنه گردانان اجتماع فدائیان اسلام درمیدان بهارستان در خصوص افشای دلایل اعدام انقلابی رزم آرا در کورانی که کمونیست ها، ملیّون و... این عمل را به خود منتسب می کردند، شهیدعراقی بود.
شهید حاج مهدی عراقی به تبعیت از مراد خویش، شهید نواب صفوی، هیچ گاه به ملی گرایان دلبستگی پیدا نکرد چرا که معتقد بود ملّی گرایان اعتقاد به متکّایی غیر از ملت ایران دارند که آن هم آمریکاست. وی در این رابطه می گوید: "جبهه ملی معتقد به این بود که نمی تواند متکایش [متکی به] خود ملّت باشد. تنها باید یک متکایی غیر از ملت داشته باشد. جهبه ملی اینجور بیان می کرد که ما با روس ها که نمی توانیم کنار بیاییم چون از جهت مسایل داخلی زمینه ندارند. اولاً، ملّت ما یک ملت مذهبی هستند و ما نمی توانیم متکی به اینها باشیم... از طرفی خود مصدق هم از یک خانواده اشرافی بود، یک خانواده مرفهی بود، قهراً نمی توانست سمت آن وری را داشته باشد. انگلیس هم که آن روز به عنوان یک ابر قدرت میانه حالی بود... همه حرکتها علیه انگلستان شده بود؛ خوب، پس با او هم که نمی توانستند کنار بیایند، مجبور بودند که در پشت پرده خرده خرده با امریکا لاس بزنند و ..."
مصدق با پشتیبانی مردم و حمایت آیت الله کاشانی و همچینن فداکاری های فدائیان اسلام روی کار آمد. لیکن به علت ماهیت ملی گرایانه خویش، با مذهب بیگانه بود و اگر گاهی هم تظاهر می کرد از سیاست او بود نه از دیانتش . مصدق می دانست که اولین قشری که در مقابل او خواهد ایستاد فدائیان اسلام هستند لذا به علت اینکه اعضا و طرفداران آنان را در مسئله دیگری مشغول کند، مرحوم نواب صفوی را به بهانه ای واهی دستگیر کرد و به زندان انداخت.
در جریان دسیسه ای که در رابطه با ترور شخصیت شهید نواب صفوی با کلیشه کردن عکس های مجعول صورت گرفت و روزنامه "مردم رزم" چاپ مقاله و عکس آن را به عهده گرفت، شهیدعراقی با آگاهی یافتن از این موضوع، با شهامت دوستان را فرا خواند و این توطئه شوم را خنثی نمود.
در جریان دستگیری شهید نواب صفوی، شهیدعراقی به همراه 52 نفر دیگر در حالی که برای ملاقات وارد محوطه شده بودند، در زندان قصر متحصن گردیدند و پس از تسخیر بند، حفاظت از زندانیان را به عهده گرفتند و اعلام داشتند تا تعیین تکلیف در زندان خواهند ماند.
در این جریان شهیدعراقی با کمال دقت و هوشیاری مسئولیت تدارکات داخل زندان را به عهده گرفت و حکومت مصدق که غذا و خوراک را بر آنان قطع کرده بود سعی نمود بدین گونه فدائیان را در فشار قرار دهد. لیکن شهید عراقی با جیره بندی مواد غذایی مقاومت را زیاد نمود.
بالاخره پس از مدتی، رژیم با همکاری اعضای حزب توده که در داخل زندان بودند و به فدائیان خیانت کردند، موفق به یورش به داخل زندان گردید و آنان را مورد حملات شدید قرار دادند و پس از مضروب کردن افراد، آنان را با دستبند و پابند به بند کشیدند. در این مرحله شهید عراقی به مدت 7ماه زندانی شد و در نهایت در تاریخ 25 تیر 1331 از زندان آزاد گردید.
فعالیت فدائیان اسلام با شهادت شهید نواب صفوی به افول گرایید. شهیدعراقی در این رابطه می گوید: "بعد از جریان شهادت مرحوم نواب و آن خفقانی که توسط حکومت نظامی و بعد هم سازمان امنیت که سرتاسر شریان مملکت ما را می گیرد،هیچ سازمانی، هیچ تشکیلاتی به طور کلّی اگرچه در زیر خاکستر هم بودند، در روز (ظاهر) جلوه ای نداشتند، حرکتی نمی توانستند بکنند."