اصولگرایان و دورنمای انتخابات ریاست جمهوری دهم

هرچه به آستانه انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری نزدیک می شویم آرایش جریان‌ها‌ی سیاسی کشور شفاف تر می شود. در جناح موسوم به اصلاح طلب تردید خاتمی از آمدن و قطعی بودن آمدن کروبی و تلاش‌هایی که توسط بعضی از اصلاح طلبان برای مطرح کردن مهندس میر حسین موسوی پیگیری می شود و همچنین اظهارات متفاوتی که از سوی اعضای احزاب مختلف اصلاح طلب صورت می گیرد حاکی از عدم انسجام در جبهه اصلاحات برای ورود به رقابت انتخابات است. ولی در نقطه مقابل (جناح اصولگرایان) همانطور که مشهود است هنوز هیچ فردی به صورت رسمی خودش را به عنوان نامزد معرفی نکرده است و دولت هم به وظایف کاری خود بدون ورود به موضوعات انتخابانی همچنان ادامه می دهد و قصد اظهار نظر در این زمینه را ندارد. دولت معتقد است مهمترین مسوولیتش، کار برای مردم است و دولت هر لحظه از وقت خود را باید صرف انجام ماموریتی کند که از جانب مردم و قانون به دوشش گذاشته شده و مطالبه رهبری نیز از دولت کار مستمر برای خدمت به مردم است. به عقیده دولت گروه‌های سیاسی کار خود را انجام می‌دهند ولی دولت نباید وارد حوزه‌های سیاسی و انتخاباتی شود و فعلا زمان را برای فعالیت‌های رسمی انتخاباتی مناسب نمی داند. از این رو هیچ علامت انتخاباتی در رفتار دولت نهم مشاهده نمی شود، اما می‌توان با احتمال بسیار بالائی دکتر احمدی نژاد را یکی از کاندیداها دانست. بنابراین در بین اصولگرایان علی رغم بعضی شایعاتی که مطرح می شود در درجه اول رسیدن به یک اتفاق نظر در خصوص اصولگرایی و چارچوب آن در نظام در اولویت اول قرار دارد و در اولویت دوم راه رسیدن به یک گفتمان مشترک برای آینده کشور، متناسب با نیازها و مشکلات و مطالبات مردم را مورد توجه قرار داده اند و با هرگونه تکثر در جبهه اصولگرایی مخالف هستند و وحدت بین خود را بر تکیه بر برنامه محوری و همچنین اتفاق نظر نسبت به اصول و معیارهای اصولگرایی و کارآمدتر کردن دولت دهم دنبال می کنند. اصولگرایان هنوز مصادیق انتخابات را مطرح نکرده اند. اگر چه نام شخصیت هایی مطرح شده اما سعی اصولگرایان بر آن است تا در رابطه با مصداق بحثی نداشته باشند و اولویت را به محورهای قبل از رسیدن به مصداق بدهند، تا با توجه به نظرسنجی ها و مقبولیت نامزدها در بین مردم بتوانند به مصداق مشترکی که قدرت رای آوری بالایی داشته باشد و در رقابت با اصلاح طلبان از رای آوری بالایی برخوردار باشد برسند و او را مورد حمایت قرار دهند. استراتژی اصول گرایان بی ناثیر از تحولات انتخاباتی در اردوگاه اصلاح طلبان نخواهد بود. اگر در ارزیابی‌‌ها و بررسی های اصولگرایان، این نتیجه حاصل شود که شخصی اصلاح‌‌طلب وارد صحنه شده است و امکان رای‌‌آوری وی بالا است، قطعا اصولگرایان از متفرق کردن آرای خود جلوگیری می‌‌کنند و پشت سر یک کاندیدا که احتمالا آقای احمدی‌‌نژاد خواهد بود خواهند ایستاد. سیاستی که از سوی اصولگرایان اعلام شده است این است که اگر تحلیل‌‌ها به جایی برسد که از یک سو آقای احمدی‌‌نژاد در صحنه باشد و از طرفی کاندیدایی اصلاح‌‌طلب قوی نیز در صحنه انتخابات حاضر شود، قطعا اصولگرایان از احمدی‌‌نژاد حمایت خواهند کرد و این خط قرمز اصولگرایان است. در صورتی که امکان پیروزی اصلاح طلبان وجود داشته باشد، تمامی اصولگرایان با هم اجماع خواهند کرد. اصولگرایان سیاست همگرایی و وحدت خود را با توجه به این خط قرمز تنظیم می کنند و بارها مسوولین احزاب وگروههای اصولگرا این موضوع را اعلام کرده اند. ویژگی هایی که مقام معظم رهبری در مورد دولت اصولگرا و مکتبی یاد کرده، همیشه در ذهن اصولگرایان باقی می ماند. اصول گرایان معتقدنددولت باید بتواند رفاه وتوسعه اقتصادی کشور را تامین کند و در اندیشه پیشرفت کشور نیز باشد و دولتی باشد که با عدالت ونگاه به اجرای عدالت در همه سطوح، سیاست های خود را تنظیم کند و در برابر زیاده خواهی های دشمنان اسلام به ویژه آمریکا، مردانه بایستد. اصولگرایان به طور قطع مخالف صد‌‌ در‌‌صد بازگشت مجدد یک دوم خردادی دیگر به صحنه سیاست هستند، چرا که حاصل این بازگشت را ارزش‌‌ستیزی و زیر پا گذاشتن اصول انقلاب و تسلیم‌‌پذیری در مقابل استکبار می دانند. بنابراین اصولگرایان تا حد امکان برای حفظ این خط قرمز به طرف چند کاندیدایی نخواهند رفت. اما اگر از سوی اصلاح طلبان کاندیدای قوی معرفی نشود و اجماع بر سر شخصیتی چون آقای خاتمی حاصل نگردد و یا ایشان حاضر به کاندیداتوری نگردد برخی از بدنه اصولگرایان در حمایت قاطع از دکتر احمدی نژاد تامل خواهند کرد. البته وجود برخی نقد ها به معنای نادیده گرفتن نقاط قوت دولت و یا عبور از رئیس جمهور فعلی نیست. خستگی ناپذیری، حضور مسولین در بین مردم، توجه به مطالبات مردم و پاسخ به نیازهای واقعی مردم، شهامت و شجاعت در دفاع از اسلام آن هم در مجامع بین المللی و پایبندی به معیارهای اسلامی و شهامت در مقابل زیاده خواهی دشمنان و حمایت مجدانه از مظلومان جهان را می توان بعنوان نقاط مثبت دولت نهم برشمرد که این موارد هم مورد توجه مردم است و هم قابل انکار نیست. اما همه می دانند که تنها املای نوشته نشده است که غلط ندارد. لذا برخی از منتقدین اصولگرای دولت معتقدند در صورت تحقق برخی شرایط حاضر به حمایت از احمدی نژادهستند. درباره اینکه چه تغییراتی باید در دولت نهم رخ دهد که وضعیت ایده آل شود باید گفت: در رابطه با نقد منصفانه دولت، ‌نقطه نظرات مختلفی از سوی اصولگرایان مطرح شده است که هنوز این نقطه نظرات به جمع بندی مشترک نرسیده بلکه به صورت دیدگاه های فردی و یا گروهی توسط اصولگرایان بیان شده است. کلیت این شرایط اصلاح برخی رفتار های دولت در راستای کارامدی بیشتر است. یکی از خواسته های اصول گرایان از رئیس جمهور و کاندیدای احتمالی اصول گرایان در انتخابات آتی استفاده از نیروهای قوی و کارآمدتر در کابینه آینده و مسئله ضرورت و تقویت بعضی از عناصر هیئت دولت و استفاده از نیروهای قوی و کارآمدتر در وزارتخانه ها است. در وضعیت ایده آل می توان به استفاده بیشتر از تجربیات و اندوخته های اصولگرایان در مدیریت آینده دولت اشاره کرد البته شیوه استفاده از درآمدهای نفتی در اداره کشور همواره مورد تاکید اصولگرایان قرار گرفته است. باز تعریف رابطه دولت و احزاب خواسته دیگر است. باید این باز تعریف صورت بگیرد و به شکلی پیش بیاید تا حضور احزاب در صحنه قدرت ملموس تر و پررنگتر از حال ترسیم شود. شخص آقای احمدی‌نژاد در بین اصولگرایان هم موافق جدی دارد و هم مخالف جدی. لذا منظور از برخی مواضع منتقدانه قسمتی از بدنه اصول گرائی به دولت به این معنا نیست که اگر ایشان در انتخابات آینده کاندیدا شوند، میان اصولگرایان اجماع حاصل نمی شود. شاید به نوعی بتوان گفت ممکن است در صورت کاندیداتوری ایشان، اجماع صد درصد حاصل نخواهد شد اما به معنای عدم اجماع حد اکثری نیست. به طور کلی عمده ترین دغدغه اصولگرایان کارآمدی بیش از پیش هیئت دولت آینده است. به هر حال وفاق میان اصولگرایان یک امر محالی نیست بلکه ضرورتی است که همه اصولگرایان به آن پی برده اند ولو در حد حداکثری. بنابراین امکان تحقق وفاق در میان اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری بسیار بالا است و مانع جدی برای این وفاق در انتخابات احساس نمی شود. البته طبیعی است که بعضی از جریان‌های سیاسی که از پایگاه اجتماعی بیشتری برخوردار هستند ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری انتظارات بیشتری داشته باشند ولی هیچ کدام از آنها (تشکل های سیاسی) مانع وفاق نیستند.
حفاظت از گفتمان اصولگرایی در تمام مراحل تصمیم گیری سرلوحه عملکرد اصولگرایان خواهد بود و هرگز از این اصول عدول نخواهند کرد. حفظ گفتمان اصولگرایی در انتخابات آینده به معنای اینکه کارآمدی اصولگرایان در ابعاد گوناگون و سالم بودن فعالیت اجرایی اصولگرایان در حوزه عمل و منطبق بودن شعارهای اصولگرایان با آرمانهای انقلاب اسلامی بهترین ساز و کار در بین اصولگرایان در انتخابات دهم ریاست جمهوری است خواهد بود. عملکرد این گفتمان در طول سه سال گذشته در صحنه داخلی و خارجی نشان داده است این گفتمان قابلیت به دست گرفتن پرچم عدالت و پیشرفت در دهه چهارم را دارد. اساس وحدت اصولگرایان این است که برآیند کلی جریان اصولگرا در مسیری قرار گیرد که ضمن آنکه در درون خود به یک اجماع و تفاهم برسد، بتوانند ساز و کارهای رقابت با گروه‌های دوم خردادی را به گونه‌ای طراحی کند که معدل این حرکت، استمرار اصولگرایی باشد. به هر حال فعلا فضای سیاسی حاکم بر کشور غبارآلود است و هنوز گروه ها در مرحله هم اندیشی هستند و هنوز مشخص نیست که چه کسانی را انتخاب می کنند. باید منتظر ماند و دید که گروه های مختلف سیاسی چه کسانی را به میدان رقابت انتخابات وارد می کنند