اظهارات آیت‌ا... مصطفوی درباره ابعاد عرفانی و فلسفی شخصیت حضرت امام(ره)

نشست علمی تبیین اندیشه های فلسفی و عرفانی امام خمینی(ره) در حالی در مدرسه علمیه عالی نواب مشهد برگزار شد که آیت ا... مصطفوی از صاحب نظران فلسفه اسلامی و سخنران جلسه، بخشی از صحبت خود را به تبیین جایگاه فلسفی و عرفانی امام(ره) اختصاص داد اما با پرسش ها و پاسخ هایی که در نشست مطرح شد، جلسه رنگ و بوی دفاع از فلسفه پیدا کرد و بیشتر از شبهاتی که نسل جوان با آن روبه رو است، سخن به میان آمد. نکته مهمی که استاد مصطفوی درباره جایگاه فلسفی و عرفانی امام خمینی(ره) مطرح کرد، این بود که حضرت امام(ره) نه تنها در فقه بلکه در فلسفه و عرفان نیز به معنای واقعی مجتهد بودند و یک فیلسوف تمام عیار و عارف کامل به حساب می آمدند. اما این احاطه علمی در عرصه های مختلف باعث نشد که ایشان مباحث فقهی را با مباحث عرفانی و یا فلسفی درآمیزند.
 
مسئولیت طلاب برای پاسخگویی به شبهات
 به گزارش خبرنگار خراسان در این نشست علمی که در ایام بیست و سومین سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی(ره) از سوی مدرسه علمیه عالی نواب با حضور طلاب و فضلا برگزار شد، آیت ا... مصطفوی رئیس گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه امام صادق(ع) در ابتدا با ذکر مقدمه ای به شرایط امروز اشاره کرد و با بیان این که در سال های اخیر شبهه ها و سوال های متعددی درباره مسائل دینی مطرح شده است، مسئولیت طلاب را برای پاسخگویی به این شبهه ها یادآور شد و گفت: برای پاسخگویی به شبهات اعتقادی باید از مسائل و مبانی عقلی و فلسفی مطلع بود. اصلا درک معارف دینی و اصول عقایدی که در قرآن و روایات است، بدون اطلاع از مبانی عقلی به درستی انجام نمی شود.وی با اشاره به این که اصول دین تقلیدی نیست، به نظر برخی فقها اشاره کرد و اظهار داشت: به نظر برخی از فقهای گذشته کسانی که اصول دین را تقلیدی بپذیرند فاسق اند؛ هر چند که شیخ توسی این نظر را قبول ندارد و معتقد است غرض از اعتقاد آرامش است و اگر کسی با تقلید هم آرامش پیدا کرد کافی است و تنها یک واجب نفسی را ترک کرده است.
 
روش مقابله استاد آشتیانی با ابن عربی
 این استاد فلسفه با بیان این که اگر کسی نتواند شبهه تناسخ را پاسخ دهد، اثبات معاد برایش مشکل می شود، اظهار داشت: برای مقابله با این شبهات باید به علوم عقلی مجهز شد و با اصول و گفته های مخالفان به مقابله با آنان پرداخت. چنان که علامه سیدجلال آشتیانی برای مقابله با برخی از ادعاهای ابن عربی از اصول خود او کمک گرفت و تناقض گویی او را در مقدمه ای که بر شرح فصوص ملا عبدالرزاق کاشانی نوشت، آشکار کرد. آیت ا... مصطفوی افزود: یکی از آفت هایی که جوان های امروز را تهدید می کند، عرفان های کاذب است. برای مقابله با این ها باید نمط العارفین اشارات بوعلی سینا را خواند تا فهمید این ها که ادعای عرفان دارند، عارف نیستند و تنها تخیلات خود را به نام عرفان مطرح می کنند.
 
جایگاه فلسفی حضرت امام(ره)
 او پس از بیان این مقدمه برای یادآوری مسئولیت طلاب در امر پاسخگویی به شبهات، با اشاره به جایگاه فلسفی و عرفانی حضرت امام خمینی(ره) گفت: امام خمینی(ره) در سه رشته از علوم مجتهد بودند. فقه، فلسفه و عرفان. استاد فلسفه دانشگاه امام صادق(ع) با بیان این که متأسفانه از امام(ره) متن مدون فلسفی باقی نمانده است، اظهار داشت: از همین گونه نوشته های درس فلسفه حضرت امام(ره) که منتشر شده است به خوبی می توان دریافت که حضرت امام(ره) فلسفه را به طور عمیق می دانستند و در آن مجتهد بودند.
 بحث استاد مصطفوی به این جا که رسید، از وضعیت تدریس فلسفه در دانشگاه ها گلایه کرد و گفت: با خواندن یک مقاله یا ۲ مقاله از شفا و گذراندن چند واحد درسی نمی توان فیلسوف شد. باید فلسفه را مثل قدیم که در حوزه ها می خواندند، فرا گرفت. همان گونه که فراگیری فقه نیز در قالب واحدهای دانشگاهی نمی گنجد و باید مثل گذشته خوانده شود.
 
عرفان حضرت امام(ره)
 آیت ا... مصطفوی در ادامه سخنان خود به بررسی عرفان امام خمینی(ع) پرداخت و با بیان این که عرفان هم جنبه نظری و هم عملی دارد، سالکان عرفان عملی را اندک دانست و به استادان حضرت امام خمینی(ره) در این زمینه اشاره کرد. وی آیت ا... شاه آبادی را استاد عرفان نظری و آیت ا... میرزا جواد آقا ملکی تبریزی را استاد عرفان عملی امام(ره) برشمرد و گفت: اگر کسی در آثار عرفانی حضرت امام خمینی(ره) مانند آداب الصلاة و شرح دعای سحر تأمل کند، متوجه می شود که امام خمینی(ره) هر دو بعد عرفان را طی کردند و هم در عرفان نظری و هم عملی به مرتبه والایی رسیدند. این مدرس فلسفه با اشاره به حوادث انقلاب اسلامی افزود: قدرت روحی و مرتبه عرفانی امام(ره) را می توان در مواجهه ایشان با مسائلی چون جنگ تحمیلی، شهادت بسیاری از یاران و دیگر حوادث پس از انقلاب مشاهده کرد.
 علت رجعت
 این کارشناس برجسته معارف اسلام، در ادامه سخنان خود گریزی به بحث رجعت زد و علت آن را تکمیل معارف قرآنی و به کمال رساندن مردم دانست و به روایتی از حضرت امام علی(ع) اشاره کرد که در آن جایگاه ایرانی ها در حکومت حضرت ولی عصر(عج) توصیف شده است. وی گفت: زمانی که حضرت امام علی(ع) به کوفه آمدند، تمام کارها را به دست ایرانی ها دادند. این وضعیت اعتراض اشعث بن قیس را به دنبال داشت. امام(ع) در پاسخ او فرمودند: توقع داری جوانانی را که شب زنده دارند، از خود دور کنم و شما نافهم ها را به جای آن ها بگذارم. امام(ع) آن گاه با اشاره به آخرالزمان، خطاب به اشعث فرمودند: یک روز شما با ایرانی ها برای تنزیل قرآن می جنگیدید و یک روز هم آن ها با شما برای تأویل قرآن خواهند جنگید. آیت ا... مصطفوی با بیان این روایت متذکر شد که ظاهر و باطن قرآن به هم پیوسته و هر دو حجت است. آن گاه به قرائت متنی از شرح دعای سحر حضرت امام خمینی(ره) در این باره پرداخت و گفت: به نظر امام(ره) علوم ظاهری از اجل علوم است. زیرا اساس تکالیف را همین علوم تشکیل می دهد و اگر عمل به ظواهر نباشد، هیچ عارفی به کمال نمی رسد. او در پایان سخنرانی خود طلاب را به تعمیق علم و دانش فراخواند و از آنان خواست با پربار کردن مجالس سخنرانی و منبرها، فرصت را برای افراد غیرروحانی مهیا نکنند. پس از سخنرانی، پرسش های فراوانی مطرح شد و طلاب با سوال های پرشور خود جلسه را گرم تر کردند. محور این سوال ها بیشتر بحث رجعت و جایگاه فلسفه بود. در بحث رجعت این دیدگاه استاد که تنها تعدادی از صالحان در عصر حکومت امام زمان(عج) برمی گردند، مورد اعتراض واقع شد و برخی از طلبه ها معتقد بودند تعدادی از ظالمان نیز برای انتقام برانگیخته می شوند. اما پاسخ های استاد آنان را قانع کرد که رجعت تنها به صالحان اختصاص دارد. درباره فلسفه نیز وقتی که استاد با سوال یکی از طلاب روبه رو شد، پرشور به آن پاسخ داد و گفت: ما توحید و نبوت و معاد را با عقل اثبات می کنیم. با این تفاوت که گاه یک مسئله ای تمام مقدماتش عقلی است و گاه تنها برخی از مقدمات عقلی است. او در ادامه با بیان این که تفاوت کلام و فلسفه در این است که کلام در چارچوب دین بحث می کند ولی فلسفه نه، اظهار داشت: چنین نیست که هر مسئله اعتقادی کلامی باشد؛ فیلسوف حق دارد از هر مسئله ای که مربوط به وجود است بحث کند. آیت ا... مصطفوی این امر را که فلسفه از مسائل دینی بحث نمی کند، مغالطه ای خواند که توسط سروش رواج پیدا کرده است. آخرین سخن سخنران نیز، دفاع از فلسفه بود که گفت: فلسفه نه تنها ضرری برای ایمان ندارد بلکه به آن عمق می بخشد و ذهن را هم بازتر می کند.