امام خمینی: اینجا آراء ملت حکومت مى‏کند

سخنرانی درجمع اعضای هیات بررسی جنگ تحمیلی کنفرانس اسلامی


بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

انتقال از شعار به شعور و عمل به اسلام‏

ضمن تشکر از اینکه آقایان آمدند از نزدیک، ایران را ببینند و مسائلى که در ایران هست مشاهده کنند؛ اگر فرصت یک همچو امرى داشته باشند یا علاقه به اینکه تشخیص بدهند ظالم را از مظلوم، متعدّى را از آن کسى که به او تعدى شده است. من اگر بخواهم مسائلى که در ایران بوده است و هست و مصایبى که بر این ملت گذشته است به طور اجمال هم بخواهم بگویم این اسباب این مى‏شود که من سلامت خودم را از دست بدهم.

شما هم وقتتان اقتضا ندارد. و لهذا بعض از مسائل را من به شما مى‏گویم. و من امیدوارم که مسلمین و خصوصاً سران مسلمین از شعار به اسلام- که یک پوششى است براى عدم عمل به احکام اسلام- دست بردارند، و به اسلام به حسب آنچه که هست فکر کنند و عمل کنند. تا کنون گرفتارى مسلمین و ملتهاى مظلوم اسلامى این بوده است که سران آنها به شعار اسلامى اکتفا مى‏کردند؛ و در پوششِ شعارْ مقاصد دیگرى که داشتند اجرا مى‏کردند. من امیدوارم که ملتهاى اسلامى، و خصوصاً دولتهاى آنها از شعار منتقل بشوند به شعور و عمل به اسلام و قرآن کریم.

توصیف اوضاع ایران در جنگ تحمیلى‏

شما در کشورى آمدید که دو هزار و پانصد سال تحت فشار و اختناق بوده است، و زیر چکمه سلاطین جور، به اسم عدالت، به اسم تمدن، به اسم انسان خواهى واقع بوده است. شما در کشورى آمدید که بالفعل مظلومین ما مى‏خواستند از تحت فشار ظلم بیرون بیایند و خودشان استقلال و آزادى را تحصیل کنند؛ پس از سالهاى طولانى که تحت فشار بودند و آزاد به هیچ وجه نبودند، و با اسم اسلام و با اسم ترقى، کشورشان به دست عمّال قدرتهاى بزرگ شرق و غرب پایمال شده است. هواهاى نفسانیه این کسانى که وابسته بودند به کشورهاى ابَرقدرت، مجال اینکه این ملت ما یک نفس بکشد در آزادى ندادند. شما به کشورى آمدید که قریب شصت هزار شهید داد، و بیش از صد هزار معلول [دارد] و قرب به پنجاه هزار خانواده‏هاى بى‏سرپرست به جا گذاشت. در کشورى واقع شدید که این مصیبتها را داشته است. شما به کشورى آمدید که بالفعل قریب یک میلیون و نیم آواره جنگى دارد که آنها را از شهرهاى خودشان و منازل خودشان بیرون راندند، و همه انواع ظلم را بر این ملت و بر این آوارگان سزاوار دانستند.

و شما به کشورى آمدید که ستمگرها به واسطه بستگى که دارند به قدرتهاى بزرگ، وارد شدند در این کشور از مرزهاى ما ناگهان گذشتند و بعض شهرهاى ما را به ظلم غصب کردند، و تمام جوانهاى ما را و کسانى که در آن جبهه بودند یا کشتند و یا بعضیشان را به اسارت بردند. شما در کشورى آمدید که ملت مظلوم ما به جرم اینکه مى‏خواهد به اسلام خدمت کند و به اسلام برگردد و دست قدرتهاى بزرگ را- که بر خلاف موازین انسانى- اسلامى در اینجا به فعالیت مشغول بودند- قطع کند و حکومت جائر را از بین ببرد، و حکومت دلخواه خودش در این کشور اقامه بکند و تحت لواى اسلام زندگى کند. و ابرقدرتها براى اینکه نمى‏خواهند ملتهاى اسلامى و دولتهاى اسلامى مجتمع بشوند، و مى‏ترسند از اینکه قریب یک میلیارد جمعیت اسلامى و مسلمین با هم باشند، و مى‏ترسند از اینکه همه اینها تحت لواى اسلام باشند، به ما از هر طرف حمله کردند؛ حمله نظامى، توطئه کودتا و اخیراً هم حمله نظامى به دست یک نفر سرسپرده به اسم صدام حسین. شما در کشورى وارد شدید که مظلوم با ظالم مقابل است؛ مقابل است با یک اشخاصى که ظلم مى‏کنند و ستمگر هستند. شما اسم ملت عراق و ایران را نباید ببرید. ملت ایران و عراق برادرند و هر دو با هم هستند، و هر دو ملت، دشمنِ این حکومت عراق هستند. شما اگر بخواهید اسلام را از شعار بالاتر حساب کنید، باید بیایید و ببینید که در شهرهاى ما به جوانهاى ما، به زنهاى ما، به اطفال ما چه گذشته است.

شهرهاى مخروبه ما که آثار جرم الآن هست. شما اگر بخواهید از شعار اسلامى به شعور اسلامى منتقل بشوید، و دولتهاى اسلامى اگر بخواهند از شعار به شعور [و به‏] باب واقعیت و عمل منتقل بشوند، باید دست از هواهاى خودشان بردارند و دست از ستمگریها بردارند و به ملتها بپیوندند.

بى‏معنا بودن صلح بین اسلام و کفر

شما اگر مدّتى در اینجا بمانید و از آن تبلیغاتى که بر ضد ایران شده است گوشهاى خودتان را یک قدرى تخلیه کنید و در ایران واقع بشوید و مسائل ایران را ببینید و مقاصد ملت ایران و دولت ایران را ببینید که آیا اینها اسلام را مى‏خواهند و به اسلام پناه مى‏خواهند ببرند؛ یا اینکه خیر، اینها مى‏خواهند گروه گرایى کنند، ملت گرایى کنند، و فُرس را مى‏خواهند ببرند به بالا، و عرب را مى‏خواهند بیاورند پایین؟ شما و اشخاصى که در کنفرانس طائف بودند هشتاد دقیقه به حرفهاى صدام گوش کردید. در این هشتاد دقیقه یک دقیقه مطابق رضاى خدا حرف نزد. چنانچه اسم از اسلام برد، اسلامى بود که از اروپا و از امریکا براى او هدیه آوردند؛ نه اسلامى که از مدینه و حجاز براى او آمده است و براى همه. شما هشتاد دقیقه گوش کردید به اراجیفى که او در عین حال که در کشور ما واقع شده است و لشکر او در کشور ما مشغول آدمکشى است، مى‏گوید که ایران متجاوز است، و شما سؤال نکردید از او که تجاوز ایران کجاست. آیا الآن ما در مملکت عراق داریم جنگ مى‏کنیم، یا در مملکت ایران داریم جنگ مى‏کنیم؟ اگر در مملکت ایران جنگ مى‏کنیم، تجاوز مال عراق است. اگر ما یک روز به عراق حمله کردیم، تجاوز مالِ ما هم هست اگر ما دفاع مى‏کنیم از حقوق ملت و دفاع مى‏کنیم از اسلام و دفاع مى‏کنیم از حقوق عراق و دفاع مى‏کنیم از مسلمین، نباید کنفرانس طائف ساکت بنشیند؛ نباید شما فکر کنید که دو تا ملت در مقابل هم هستند.همان طورى که ملت ایران انزجار دارد از این حکومت، ملت عراق بیشتر انزجار دارد.

براى اینکه ملت عراق علمایى از دست دادند، جوانهایى از دست دادند، پیرمردها و جوانها و بچه‏هایى را از دست دادند، همه به دست این رژیم فاسد. شما اگر بخواهید به اسلام فکر کنید، باید آیات قرآن را منشأ قرار بدهید؛ همان طورى که دستور داده آیه قرآن که چنانچه یک طایفه‏اى از مسلمین- بر فرض اینکه مسلم باشند اینها- یک طایفه‏اى از مسلمین به طایفه‏اى دیگر هجوم بکند، بر همه مسلمین واجب است که با او قتال کنند. شما به همین یک واجب الهى عمل بکنید. ما بیشتر از شما توقعى نداریم. شما به همین یک واجب که خدا امر فرموده است به شما و به همه مسلمین که چنانچه یک طایفه‏اى از مسلمین به طایفه دیگر تجاوز کرد باید با او مقاتله کنید، تجاوز را ببینید.

و بفرستید، اگر خودتان وقت ندارید، یک نمایندگانى تعیین کنید بفرستید، در سرحَدَّات، در بلادى که مورد تجاوز اینهاست، مشاهده کنند. بفرستید در قبرستانهایى که براى ما آنها تشکیل دادند و قبرهایى که ما از شهدا داریم و آوارگانى که ما از شهدا داریم و از مردم ستمدیده غرب و جنوب داریم آنها را ببینند، و ببینند که آیا ما تجاوز کرده‏ایم، یا آنها تجاوز کردند. اگر تشخیص دادید که ما تجاوز کردیم، با ما جنگ کنید. و اگر تشخیص دادید که آنها تجاوز کرده‏اند، با آنها جنگ بکنید. صلح بین اسلام و کفر معنا ندارد. هیچ مسلمى نباید خیال کند که بین اسلام و غیر اسلام و مسلم و غیر مسلم باید صلح ایجاد بشود. باید حکم خدا عمل بشود. باید ما همه تابع قرآن کریم باشیم.

دستور اسلام؛ محاکمه و تأدیب متجاوز

شما گمان نکنید که در ایران امروز یک حکومت مستبد است که بتواند صلح بکند با کسى که ملت با او مخالف است؛ و یک رئیس جمهور مستبد است که بتواند با دیگران صحبت کند و یک شخص مستبد است که بتواند بر خلاف میل ملت اینجا عملى بکند.

اینجا آراء ملت حکومت مى‏کند. اینجا ملت است که حکومت را در دست دارد. این ارگانها را ملت تعیین کرده است. و تخلف از حکم ملت براى هیچیک از ما جایز نیست و امکان ندارد. شما اگر مأموریتى دارید براى اینکه این آتش جنگ را بخوابانید- که آن هم آمال همه مسلمین است- باید متجاوز را به پاى میز محاکمه بکشید، و متجاوز را تأدیب کنید؛ افرادى [از آنها] که در مملکت ما هستند به کنار بفرستید و از صدام بخواهید، تحکیم کنید بر او که از کشور ما برود بیرون و لشکر او از تجاوز دست بردارد.

بعد از اینکه از تجاوز دست برداشت، یک هیأت بین المللى در اینجا باشد؛ آن هیأت بین المللى که در یک جایى تشکیل شد، رسیدگى کنند به جنایاتى که شده است؛ اگر ما جنایتکار هستیم، ما را تأدیب کنند. و اگر صدام جنایتکار است، صدام را تأدیب کنند.

این طریقه اسلام است

اسلام به ما دستورهاى صحیح داده است. ما را گفته است که همه با هم باشیم و تفرق نداشته باشیم؛  از شعار بیرون برویم و به حسب واقع با هم باشیم. اکتفا نکنیم به اینکه یک اجتماعاتى، یک سمینارهایى تقریر کنیم بدون اینکه یک واقعیتى در آن تحقق پیدا کند. شما توجه کنید به این معنا که آیا این کنفرانسى که در طائف تشکیل شد راجع به مظلومینى که ما داریم و مظلومینى که در فلسطین هست و مظلومینى که در لبنان هست آیا چه عملى کردند؟ آیا چه کارى براى مسلمانها کردند؟ فقط ما اجتماع کنیم که ما مسلمان هستیم و فریاد بزنیم اسلام را؟ این فریاد را فقط ماها نمى‏زنیم؛ این فریاد را بیشترش را محمد رضا مى‏زد و بیشترش را صدام مى‏زند؛ و بیشترش را اشخاصى که الآن بر اسلام و بر حکومتهاى و بر ملتهاى اسلامى سلطه بیجا دارند و ظالم‏اند ظالمانه دارند این فریاد را مى‏کشند. لکن شماها اگر بخواهید که بررسى کنید واقعاً و اگر حسن نیت دارید و آمدیدبراى اینکه آتش را خاموش کنید، باید به حَکَمیت بنشینید و باید سرحَدّات را ببینید؛ آن طرف را ببینید، و این طرف را؛ باید ملتها را ملاحظه کنید؛ ملت عراق را ببینید که آیا ملت عراق این حکومت را قبول دارد یا نه؟ و ملت ایران را هم ببینید که آیا ملت ایران این حکومت را قبول دارد؟ این رئیس جمهور را قبول دارد؟ این نخست وزیر را قبول دارد؟ این مجلس را قبول دارد؟ چنانچه ملتها مقبول بود پیششان اینها، پس اینها حکومت قانونى هستند. و اگر غیر مقبول بود؛ حکومت غیر قانونى هستند. و باید دنیا حکومت غیر قانونى را [به رسمیّت نشناسد] اگر راست مى‏گویند که باید ملتها حکومت کنند، اگر صحیح مى‏گویند که حقوق بشر باید مراعات بشود؛ باید رجوع کنند به ملتها. و ما حاضریم که شما بیایید در اینجا رفراندم کنید و ناظر قرار بدهید بر رفراندم که آیا این حکومت و این مجلس و این رئیس جمهور را شما قبول دارید یا قبول ندارید. و با یک ترتیبى هم بروید عراق و بدون سرنیزه، سرنیزه در کار نباشد، اختناق در کار نباشد، آنجا هم یک رفراندم بکنید، ببینید که آیا ملت عراق هم همان طورى که ملت ایران مى‏گویند، قبول دارند یا نه؟ اگر ملت ایران حکومت ایران را طرد و رئیس جمهور را و مجلس را طرد کرد، باید بگویید آنها کنار بروند. و باید ملت خودش عمل بکند. و اگر طرد نکرد، بروید عراق آنجا هم همین طور رفراندم کنید و بگویید که مردم آیا قبول دارند این حزب را، قبول دارند این مجلس حزبى را، قبول دارند این صدام را، و این رئیس جمهور به اصطلاح خودشان را، یا قبول ندارند؟ اگر قبول دارند، آن وقت بنشینید با هم مصالحه کنید. و اگر آنها هم قبول ندارند، ما هم قبول نداریم، هیچ کس قبول ندارد او را، مگر یک دسته‏اى که همراه او هستند، و مگر امریکا و مگر شوروى [...]

اگر همین باشد مسأله اجتماعات شما اثرى ندارد و صحبتهاى ما و صحبتهاى شما به جایى نخواهد رسید. همه باید تحت بیرق اسلام و تحت پرچم اسلام بروید، لکن نه به طور شعار، به طور واقع و به طور حقیقت. اگر به طور حقیقت تحت پرچم اسلام رفتیم، آن وقت مى‏توانیم فعالیت بکنیم. اما اگر تشریفاتى باشد، یک روز در طائف یک تشریفاتى باشد، یک روز هم در ایران یک تشریفاتى باشد، یک روز هم یک جاى دیگر، تا آخر همین طور خواهد بود، و مسلمین تحت فشار اجانب تا آخر خواهند بود، و ما مظلوم خواهیم بود تا آخر، و شماها هم مظلوم خواهید بود تا آخر. آن روزى مى‏توانیم ما و شما از تحت سیطره ظلم، ظلم قدرتهاى بزرگ، بیرون برویم که با یک میلیارد جمعیت و با آن همه ذخایرى که ما داریم خودمان را پیدا کنیم و اسلام را پیدا کنیم و توجه به اسلام بکنیم و با فرمان خدا عمل بکنیم. اگر با فرمان خدا عمل بکنیم، خداى تبارک و تعالى ما را نصرت خواهد کرد إِنْ تَنْصُروا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقدَامَکُمْ.

- و السلام علیکم و رحمة اللَّه‏