امام خمینی و سیاست خارجی

جایگاه استقلال در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)
یکی از مبانی اندیشه سیاسی حضرت امام تاکید بر ضرورت حفظ نظام است که این موضوع از منظر سیاست خارجی همان تاکید بر استقلال است چرا که با حفظ استقلال است که تمامیت ارضی و حاکمیت ملی یک کشور از آسیب های احتمالی مصون می ماند. ایشان می فرمودند:
سعی شود که سفارتخانه ها تحت سلطه دیگران نباشند و تصرفاتی در آنها از ناحیه دیگران نباشد هر قدمی که برمی دارید به فکر این باشید که آیا روبه وابستگی می رویم یا به طرف رهائی و آزادی، و رابطه با کشورهای خارجی که نمی خواهند ما را ببلعند باید باشد و با آنها که می خواهند از طریق روابط ما را وابسته بکنند هیچ لزومی ندارد وباید با احتیاط با آنها برخورد شودی. "
امام بزرگوار حفظ ایران به عنوان ام القرای جهان اسلام را برای حفظ مکتب اسلام ضروری می دانستند دراین رابطه می فرمودند:
" اگر این جمهوری اسلامی از بین برود اسلام آنچنان منزوی خواهد شد که تا آخر ابد، مگر در زمان حضور حضرت، نتواند سرش را بلند کند"
و به همین دلیل بود که ایشان حفظ نظام را از اوجب واجبات می دانستند چراکه درصورت حفظ نظام فرصت لازم برای ادای واجبات ومعرفی اسلام ناب به جهان فراهم بود اما درصورت فقدان نظام، بطور طبیعی زمینه نابودی کامل یا استحاله قطعی مکتب اسلام فراهم می گردید.
در اندیشه سیاسی حضرت امام، به دو عنصر « آزادی» در بعد داخلی و «استقلال» در بعد خارجی توجه ویژه شده است که هر دوی این عناصر به جمهوری اسلامی ارتباط مستقیم پیدا می کند وبه عبارت دیگر استقلال و آزادی درعین اینکه به یکدیگر مرتبط هستند درارتباط با جمهوری اسلامی معنا پیدا می کنند. استقلال بدون آزادی که همان ظهور اراده ملی و پشتوانه مردمی است دوام نمی یابد و آزادی نیز بدون وجود استقلال منجر به وابستگی و استحاله در نظام بین الملل خواهد شد. استقلال و آزادی موردنظر امام ریشه در اسلام و قوانین شرع دارد از این بابت می توان گفت که نگاه حضرت امام به سیاست خارجی یک نگاه ایدئولوژیک است. دراین رابطه امام می فرمایند :
« صدور اسلام به این است که اخلاق اسلامی، آداب اسلامی، اعمال اسلامی آنجا طوری باشد که مردم توجه به آن بکنند... آشنا کنید مردم را به اسلام وبه نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی، صدور آن وقت است که اسلام، حقایق اسلام، اخلاق اسلامی، اخلاق انسانی رشد پیدا بکند»
به اعتقاد حضرت امام ملتی که می خواهد آزاد باشد و مستقل بماند باید بر ارزش های دینی و فرهنگی خود اتکا کند استقلال بدون اتکا به این ارزشها جز استبداد نخواهد بود. حضرت امام آزادی بدون استقلال را به آزادی وارداتی که جز بردگی و هضم شدن در نظام استکباری جهان نخواهد بود تشبیه می کردند. از نظر ایشان تعریفی از استقلال که مبنای اسلامی نداشته و با جمهوریت نظام سازگار نباشد تعریف درستی نمی تواند باشد. ی

روابط خارجی از نظر امام
حضرت امام با حفظ استقلال نظام، ارتباط با خارج از کشور وبرقراری روابط با کشورهای جهان را توصیه می نمودند امام ارتباط با جهان خارج را موجب توسعه سیاسی و تقویت بنیه اقتصادی کشور دانسته و ارتباطات فرهنگی و ایدئولوژیک با دیگر کشورها بخصوص ممالک اسلامی را موجب افزایش تفاهم وهمگرائی وتعامل میان ملتها تلقی می نمودند. در واقع درجهان امروز نیز هیچ کشوری نمی تواند در انزوا و بدون برقراری ارتباط با کشورهای دیگر نیازهای خود را تامین کند و عقل سیاسی ایجاب می کند که ارتباطات جهانی افزایش یابد روابط منطقه ای رشد پیدا کند و مناسبات دوجانبه تقویت گردد حضرت امام در توصیه های خود به مسئولین وزارت امورخارجه همواره بر ضرورت رعایت احترام متقابل، رعایت استقلال کشورها و مراعات موازین انسانی و مداخله نکردن در امور داخلی یکدیگر را تاکید می نمودند و در واقع سیاست تعامل با جهان را امری مبتنی بر عقل و شرع و متناسب با اصول کشورداری می دانستند ایشان در فرازی از سخنان خود می فرمایند:
"اسلام با همه کشورهائی که در جهان هستند می خواهد که دوست باشد و دولت اسلامی با همه ملتها و با همه دولتها می خواهد که تفاهم و ارتباط صحیح داشته باشد درصورتیکه آنها متقابلاً احترام دولت اسلامی را مراعات کنند"
اولویت اول امام خمینی (ره) برای برقراری و تحکیم روابط خارجی، کشورهای اسلامی بودند براساس تفکر ایشان اتحاد میان کشورهای اسلامی در چارچوب نهادهای منطقه ای وفرامنطقه ای وبین المللی ضرورت داشت و این اتحاد تنها در سایه برقراری و تقویت روابط ممکن می گردید از نظر ایشان ارتباطاتی که مبنای ایدئولوژیک و اعتقادی داشته باشد با دوام تر خواهد بود توجه به مشترکات در برقراری روابط با کشورها از توصیه های ایشان بود و این امر برگرفته از سیره نبوی و دیپلماسی پیامبر اسلام (ص) بود چرا که پیامبر اکرم (ص) نیز همواره به سفرا ونمایندگان خود در خارج از بلد اسلامی توصیه می فرمودند که بر سر مشترکات خود با ملل دیگر تاکید کنید و اگر هیچ اشتراکی نداشتید بر« انسان بودن خود » که وجه اشتراک کلیه انسانهاست تاکید نمائید و این سیاست یعنی توجه به اشتراکات همواره موجب تقویت دوستی ها و کاهش اختلافات می گردید. بطور طبیعی اسلام وجه اشتراک اصلی کشورهای مسلمان است وامام همواره به تقویت این وجه عنایت داشتند البته هدف اصلی تقویت ارتباطات با کشورهای مسلمان، افزایش تفاهم بین آنها ومتحد ساختن ایشان درمقابل زورگویان و مستکبران بین المللی وبه عبارت دیگر تقویت نهضت بیداری اسلامی بود. ایشان می فرمودند:
" از موضع قدرت عظیم، دست پر برکت و قدرتمند خود را برای دوستی وبرادری ایمانی پیش تمام مسلمین خصوصاً ملتها ودولت های منطقه وهمسایه دراز می کنم"
یا در فراز دیگری مسئولین سیاست خارجی را موظف به در اولویت قراردادن ارتباط با کشورهای اسلامی کرده و می فرمودند:
" کوشش داشته باشید در بهتر کردن روابط باکشورهای اسلامی ودر بیدارکردن دولتمردان، و دعوت به وحدت، واتحاد کنید"
حضرت امام از نخستین روزهای آغاز نهضت اسلامی معتقد بودند که اتحاد اسلامی می تواند بُعد ظلم ستیزی و انقلابی داشته باشد و براین اساس برای مبارزه با فشارهای ابرقدرتها، ملل مسلمان را به یکپارچگی و همبستگی فرامی خواندند از نظر ایشان افزایش ارتباطات و تفاهم میان کشورهای اسلامی گامی مهم و اساسی جهت حضور مسلمانان در عرصه های تصمیم گیری بین المللی و معرفی تعالیم انسان ساز اسلام بود. ایشان احیای تمدن بزرگ اسلامی را از رهگذر طنین افکندن بانگ لا اله الا الله و محمد رسول الله در سراسر جهان ممکن دانسته و این نکته نیز یکی از وجوه آرمان گرایانه اندیشه سیاسی حضرت امام است. امام در پرسشی اساسی از مسلمانان جهان سئوال می کنند که مسلمانان جهان با این مخازن بزرگ و وسعت کشورهایشان اگر اتحاد داشتند آیا مثل امروز تحت سلطه دو ابرقدرت بودند؟ در همین رابطه است که امام برای جمهوری اسلامی ایران یک نقش محوری برای نهادینه کردن حرکت ضد استکباری قائل بودند ایشان می فرمودند نهضت ما نهضت مستضعفین سراسر جهان است قبل از آن که به منطقه ای خاص متعلق باشد. ایشان رمز صدور انقلاب اسلامی ومعنویت آن را تطبیق این مکتب با فطرت انسانی دانسته ومعتقد بودند که صدور انقلاب اسلامی وحمایت از مستضعفین به معنای جنگ طلبی واعمال زور و به عبارتی دخالت در امور داخلی دیگران نیست بلکه معرفی وترویج ارزشهای دینی والهی است که منجر به ارتقای روحیه ظلم ستیزی و شناخت حق از باطل و تقویت جبهه حق می گردد. امام خمینی، تبلیغ به شیوة پیامبر اسلام و صدور فرهنگ معنوی انقلاب را موجب روی آوردن ملل مظلوم به سوی این مکتب انسان ساز می پنداشتند. حضرت امام معتقد بودند جمهوری اسلامی ایران قابلیت الگوشدن برای کشورهای دیگر را دارد لذا باید مسئولین اهتمام ورزیده و این کشور را به عنوان الگو به جهان معرفی نمایند ودراین صورت است که ملل جهان بخصوص مسلمانان از این الگو و اسوة حسنه حمایت کرده وسیره نظام اسلامی را در کشور خود نیز پیاده می نمایند. به عبارت دیگر از دید امام همواره سیاست خارجی جمهوری اسلامی منبعث از سیاست داخلی بوده وتعاملات داخلی بطور طبیعی بر مناسبات خارجی نیز تاثیر می گذارد.

امام و مسئله فلسطین
یکی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی شعار معروف « امروز ایران، فردا فلسطین» بود و این شعار ریشه در تعالیم حضرت امام خمینی (ره) از سالها قبل از پیروزی انقلاب داشت. اوج این مبارزه سیاسی را میتوان در تعیین روز جهانی قدس مشاهده کرد این تصمیم مدبرانه و شجاعانه مسئله حمایت از مردم فلسطین را نهادینه کرد و سطح مبارزه با اسرائیل را به سراسر جهان منتقل نمود. حضرت امام متعهد بودند که مسئله جدی بودن سیاست توسعه طلبانه اسرائیل نسبت به سرزمینهای عربی و اسلامی را مکرراً یادآوری کرده وهدف غائی رژیم صهیونیستی مبنی بر سیاست از نیل تا فرات را به کشورهای مسلمان هشدار دهند. تعبیر دقیق حضرت امام که اسرائیل را غده سرطانی منطقه دانستند و تکرار این مطلب که تنها با فداکاری وپایداری و اتحاد دولت های اسلامی می توان این غده چرکین را از بین برد از فرازهای برجسته دیدگاههای امام راحل تلقی می گردد و وقوع انتفاضه و آغاز حرکت های شهادت طلبانه جوانان فلسطینی برعلیه اسرائیل ریشه در تعلیمات و دیدگاههای حضرت امام خمینی دارد. ضرورت همبستگی دولت های اسلامی برای مبارزه علیه اسرائیل و صهیونیزم یکی از مبانی اصلی سیاست خارجی امام خمینی (ره) می باشد.

امام وآمریکا
رابطه با آمریکا همواره موضوع مورد بحث سیاست خارجی ایران بوده وهست. حضرت امام خمینی (ره) آمریکا را شیطان بزرگ دانسته و معتقد بودند تا زمانی که آمریکا آدم نشود یعنی روشهای غلط و سلطه جویانه خود در برخورد با دیگران و با جمهوری اسلامی ایران تصحیح کند نمی توان با این کشور رابطه برقرار کرد. البته نگاه حضرت امام به سلطه جوئی ابرقدرتها منحصر به آمریکا نبوده وایشان از بدو پیروزی انقلاب اسلامی و در دوران جنگ سرد با طرح شعار اصولی « نه شرقی نه غربی» سلطه جویی هر دو ابرقدرت آمریکا و شوروی (سابق) را مطرود می دانستند واین به دلیل اعتقاد ایشان به حفظ استقلال نظام الهی ایران بود.

امام و دستگاه دیپلماسی
وزارت امورخارجه که دستگاه دیپلماسی کشور است جایگاه ویژه ای در نظام دارد و به قول مقام معظم رهبری این وزارتخانه نیمی از دولت است. باتوجه به این امر، حضرت امام نیز توجه خاصی به این وزارتخانه داشتند و در این رابطه می فرمودند:
""وزارتخارجه تنها وزارتخانه ای است که با اسلامی شدنش بیشتر از سایر وزارتخانه ها می تواند موجودیت اسلامی ما را به خارج نشان دهد وبعکس صدماتی که به این کشور ممکن است وارد آید ودر سابق از ناحیه سفارتخانه های خارجی در اینجا و سفارتخانه های ما در خارج بر کشور وارد شده بیشتر از دیگران است "
امام معمولا در دیدار با دست اندرکاران سیاست خارجی آنان را به تقوای الهی، خودسازی، تهذیب نفس و اسلامی ساختن سفارتخانه ها فرا خوانده ومی فرمودند " وقتی شما در راه مستقیم قرار گرفتید به مقصد می رسید". برعنایت خاص«
و امروز که شانزده سال از ارتحال این حکیم الهی می گذرد اندیشه های سیاسی ایشان، مبانی سیاست خارجی ایران را ترسیم کرده است. ما براساس این مبانی، باتمام کشورهای جهان به استثنای دو سه کشور روابط دوستانه ورو به رشد داریم. در این روند از مواضع اصولی خود دست برنداشته وبراساس اصول عزت، حکمت و مصلحت در مقاطع مختلف درجهت تامین منافع ملی خود تدابیر لازم را اتخاذ کرده ایم. مسئولین عالی نظام که همه از یاران و شاگردان حضرت امام بوده اند ودر صدر آنان مقام معظم رهبری که در اصل خط دهنده اصلی سیاست خارجی کشور هستند همه قلباً راه وسیرة امام در سیاست خارجی را معتقد بوده واین مسیر را دنبال کرده اند ومی توانیم با کمال اطمینان بگوئیم که راه امام در سیاست خارجی ادامه خواهد یافت. (1)

پی نوشت:
1- کلیه نقل قولهای داخل گیومه از امام رلحل از کتاب صحیفه نور استخراج شده است.