امام خمینی(س): " تفرقه از شیطان است و اتحاد از رحمان است

 شناخت مواضع و دیدگاه هاى مردى که خود منادى وحدت امت اسلام در عصر خویش بود و بر همین مبنا نیز موفق به پایه گذارى نظام الهى در بخشى از قلمرو سرزمین هاى اسلامى شد، راهگشاى مطمئنى براى رهروان این مسیر خواهد بود.


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی(ره) در هشتمین کنفرانس وحدت اسلامی به بیان دیدگاه های بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی درباره وحدت پرداخته که در این نوشتار بخشی از این سخنان آورده شده است.

وی با اشاره به گرایش فطری بشر به توحید گفته بود: فطرت الهى بشر بر گرایش به توحید استوار است و عقل و خرد آدمى نیز در تمامى ادوار زندگى بشر آنجا که به غرض ها و تمایلات نفسانى و شیطانى آلوده نگشته است‏ بر همین گرایش حکم کرده و منازعات و پراکندگی ها و تفرقه‏ها را خلاف مصلحت جوامع انسانى و گامى در مسیر انحطاط دانسته است. انبیای الهى از آدم تا خاتم صلوة الله علیهم اجمعین نیز اساس دعوت دینى خویش را بر توحید و نفى مظاهر شرک و ثنویت و تثلیث و نفاق در همه ابعاد آن قرار داده‏اند. اعتقاد به توحید، نهایى ترین مرز اسلام و کفر است.

وی تمامى مشرب هاى فلسفى، عرفانى و اخلاقى و کلامى و تربیتى اسلام  را وحدت نگرى در عالم هستى و اجزای آن را جزیى تفکیک ناپذیر از نحله خویش معرفی کرده و گفته بود: البته بر اهل تحقیق پوشیده نیست که گرایش به وحدت حقیقى در جامعه انسانى از جلوه‏هاى اعتقاد به توحید است و در نقطه مقابل آن کثرت گرایى از ویژگی هاى بارز ماده پرستى و شرک به شمار مى‏آید.

سید احمد خمینی افزوده بود: در قرآن کریم تشکیل امت واحده بمنزله زمینه و بستر عبادت واقعى الله معرفى شده است "ان هذه امتکم امة واحده و انا ربکم فاعبدون" تقابل دایمى جریان حق و باطل در طول تاریخ در تمامى اشکال و سطوح و عوامل و زمینه‏هاى مختلف آن در نهایت‏به تقابل همین دو جریان باز مى‏گردد. حضرت امام مى‏فرمود: "تفرقه از شیطان است و وحدت کلمه و اتحاد از رحمان است". افسوس که سلطه غرب بر سرنوشت ‏بسیارى از ممالک جهان اسلام امکان توسعه رشته‏هاى مختلف علوم انسانى را بر اساس دیدگاه هاى وحیانى باز ستاند و گرنه دیدگاه فوق مى‏توانست افق هاى جدیدى در مباحث اجتماعى و سیاسى بگشاید و راه حل هاى واقع بینانه‏اى براى چاره جویى مشکلات سیاسى و اجتماعى جوامع اسلامى ارایه نماید. امروز غالب جامعه شناسان و روانشناسان و متخصصین امور پرورشى و کارشناسان امور سیاسى در ممالک اسلامى با اصول و روش هایى سراغ ارزیابى مسایل جامعه خویش مى‏روند که ریشه در مکاتب ماده پرست غرب معاصر و بیگانه از روح ادیان الهى دارد.

و افزوده بود: کشمکش ها و منازعات گذشته و کنونى جهان علیرغم تلاش هاى گسترده رهبران جوامع و دولت ها همچنان رو به تزاید نهاده و هر روز بر میزان قربانیان اختلافات و منازعات داخلى، منطقه‏اى و بین المللى افزوده مى‏گردد، و به موازات آن حجم بیشترى از سرمایه‏هاى مادى و معنوى ملت ها قربانى مطامع جنگ افروزان و تفرقه‏انگیزان مى‏شود. استمرار این واقعیت هاى تلخ ثابت کرده است که هیچ یک از عوامل و ابزارهایى که تاکنون در مکتب‏هاى مادى به عنوان عوامل و ایجاد اتحاد و رفع تنش ها تعریف شده و به کار گرفته شده‏اند، کارآیى لازم را براى حل اختلافات خانمان سوز نداشته و بلکه خود نیز در نقش عوامل تشدید کننده بحران ها و افزایش دهنده تنش ها و کشمکش ها ظاهر شده‏اند.

سید احمد خمینی با اشاره به این که امروزه دانشمند اصلاح طلبى که به گذشته تاریخ اقوام و ملل و وضعیت کنونى جهان آشنایى دارد، بخوبى واقف است که تکیه بر عواملى همچون قومیت گرایى و ناسیونالیسم، زبان و گویش واحد، نژاد و رنگ و تاریخ و منافع مادى مشترک سرابى بیش نیست عنوان کرده بود: بسیارى از رنج هاى گذشته و کنونى معلول امیدهاى واهى است که به اتحادیه‏هایى از این دست چشم دوخته بودند.

وی افزوده بود: اگر عقل و فطرت توحید گراى آدمى به جاى اغراض و هواهاى نفسانى و مادى مجال حکمرانى مى‏یافت و اگر زورمندان ماده پرست‏ با انواع دسیسه‏ها و خصومت ها راه را بر منادیان توحید نمى‏بستند، زندگانى بشر داستانى دیگر مى‏یافت و این شعار و ادعا نیست. بشریت در طول تاریخ خویش بارها اعجاز تاثیر اعتقاد به توحید و خداگرایى را در ارایه عالیترین نمونه‏هاى حیات انسانى تجربه کرده است. آیا پهنه‏اى از حیات بشریت را سراغ دارید که از ارزش هاى قابل دفاع برخوردار باشد بى آنکه اثرگذارى ادیان الهى و تعالیم انبیاء را در تمام سطوح آن مشاهده کنیم؟ و آیا مى‏توان در این واقعیت تردید کرد که ظلمت ها و کدورت ها، کشمکش ها و خونریزى‏ها و هزاران هزار مشکل لاینحلى که جهان معاصر از آن رنج مى‏برد از همان جایى آغاز شده است که آدمى راه خویش را از مسیر فطرى توحید و صراط مستقیمى که پیامبران الهى نشان داده‏اند جدا کرده است؟

وی افزوده بود: تردیدى نیست که بحث از وحدت و راه هاى تحقق آن و مقوله‏هایى از این قبیل نیز نمى‏تواند جداى از مسایلى که اشاره کردم مورد ارزیابى قرار گیرند. ما شاهد آن هستیم که سازمان هاى بین المللى که شعار و فلسفه وجودشان اتحاد ملت ها و دولت ها و کاهش تنش ها و تشنجات بوده است در اغلب موارد توفیقى به دست نیاورده‏اند و حتى خود به عنوان ابزارى در خدمت تشنج آفرینى صاحبان قدرت هاى بزرگ بکار گرفته شده‏اند. صدها اتحادیه و قراردادهاى همکارى و پیمان وحدت بین دولت ها که در دهه‏هاى گذشته با تبلیغات فراوان آرزوها و امیدهاى بسیارى در گوشه و کنار جهان بوجود آورده‏اند، پیش از آنکه اثرى قابل توجه بر جاى بگذارند متلاشى شدند و کمکى در حل منازعات و تنش ها نکردند.

سید احمد خمینی در بخشی از سخنانش در آن سخنرانی اشاره کرده بود که مشکل اصلى در خود انسان و باورهاى اوست و گفته بود: وقتى که روح تفکر توحیدى و اصول اخلاقى و ارزشى که لازمه گرایش عمومى به وحدت است‏بر جوامع بشرى حاکم نباشد، تلاش ها ثمرى نخواهد بخشید. وحدت و لزوم حفظ آن صرفا یک توصیه اجتماعى و نیاز مقطعى و تاکتیک سیاسى و اقدامى عملى براى حفظ منافع مادى مشترک نیست که بتوان بر این اساس اتحادى نیرومند و پایدار بنا نهاد. به نظر من مهمترین رسالت این گونه مجامع آن است که رابطه تفکیک ناپذیر میان اعتقاد به وحدت و لوازم آن را با جهان بینى و نوع نظام هاى فکرى و اصول عقیدتى و ارزشى و اخلاقى تبیین کنند. مگر مى‏توان تفکر توحیدى داشت، خداى یگانه را پرستید، اراده الهى را در همه اشیاء و عالم هستى سارى و جارى دانست اما در میدان عمل و ارتباط با خلق خدا نسبت‏به سرنوشت دیگران بى تفاوت ماند؟ مگر مى‏توان موحد بود و در سپاه اصحاب تفرقه قرار گرفت؟ چگونه است که در صدر اسلام وقتى آواى توحید به گوش جان آنانکه از ظلمت، ‏حاکمیت‏ شرک و بت پرستى به ستوه آمده بودند مى‏رسد، عصبیت هاى جاهلى، فخر فروشى‏ها و قوم گرایی ها و افتخار به عشیره و نام و نسب فرو مى‏ریزند و همه آنچه که زمینه‏هاى اختلاف و تفرقه بودند، حتى روابط سببى و نسبى نیز در مقابل اعتقاد به خداى واحد و نور عبودیت رنگ مى‏بازند و جامعه‏اى پدید مى‏آورند که خیر امت لقب مى‏گیرد و آنچنان کانونى از وحدت و همدلى تشکیل مى‏شود که در آن بردگان سیه چرده پابرهنه در کنار رجال برجسته و ذی نفوذ قریش ارزش و نقشى همسان و بلکه افزون مى‏یابند و چنان تمدنى را پایه مى‏گذراند که امپراتورى قدرتمند ایران و روم در مقابلش تاب مقاومت نمى‏آورد. و دیر زمانى نمى‏گذرد که اقوام و ملت هاى مختلف بدون توجه به مرزهاى جغرافیایى و خصیصه‏هاى قومى و ملى خویش به استقبال حقیقت مى‏شتابند. براستى چرا امروز مفهوم امت‏با همه اهمیتى که در قرآن و سنت داشته مورد بى مهر ى قرار گرفته و دوباره سوابق باستانى، محدوده جغرافیایى و مسایلى از این قبیل منافع ملى مسلمانان را به صورت جداگانه و مجزاى از سرنوشت دیگر برادران همکیش خود تعریف و مشخص مى‏کنند.

و در بخش دیگری گفته بود: چنانکه در آغاز سخن از زبان حضرت امام گفتم "تفرقه از شیطان است و وحدت کلمه از رحمان" تاریخ ثابت کرده است که نداى وحدت حقیقى از ناحیه کسانى از سوى فطرت هاى توحید گراى مردم اجابت مى‏شود که خود بیش از هر کسى اعتقاد به توحید را در میدان عمل تجربه کرده باشند. و چنانکه اشاره کردم "لزوم حفظ وحدت" یک حرکت‏سیاسى مقطعى براى تحکیم قدرت نیست، تلاش براى حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه یک واجب عینى است که ریشه در اعتقاد به وحدانیت‏خالق هستى دارد. اصحاب تفرقه اصحاب شیطان‏اند و منادیان و عاملان به وحدت در سلک رحمانیان‏اند. هرگاه جامعه ایى به چنین اعتقادى رسید وحدت حقیقى شکل مى‏گیرد و بى تفاوتى نسبت‏به سرنوشت آحاد امت و تفرقه و نفاق در مقابل حرکت نیرومند امت واحده رنگ مى‏بازد و این همان حقیقتى است که انقلاب اسلامى عملا آن را ثابت کرد. تاریخ فراموش نمى‏کند که مردى خداخواه با دست هایى به ظاهر خالى از همه سلاح هاى مادى، نداى وحدت سر داد، انسان هاى مومن اجابت گفتند، دنیاى پیشرفته با تمام وجود در مقابلش قد علم کرد، صاحبان بزرگترین زرادخانه‏هاى جهان در حمایت از دشمنانش رسما و علنا متحد شدند اما وحدت کلمه ملت در مقابل اتحادیه نیرومند مبتنى بر منافع مادى اصحاب قدرت پیروز شد. روزگارى که انقلاب اسلامى بر دشمن رو در روى خود غلبه کرد و ارکان نظام سلطنت را در هم کوبید، تعداد گروه‏هایى که به مقابله با نظام نوپا برخاستند و از ناحیه قدرت هاى بزرگ حمایت‏شدند آنچنان گسترده بود که حتى ذکر نام آنها نیازمند تدوین کتابى قطور است. علم هاى مخالفت افراشته شد. قطب کمونیستى جهان علیرغم خصومت ها و تنش هایش با قطب سرمایه دارى براى نابودى انقلاب اسلامى متحد شد. عرصه‏اى به پهناى تمامى جهان، جولانگاه تبلیغات شبانه روزى علیه انقلاب گشت; انزواى سیاسى، محاصره اقتصادى و تحمیل جنگ خارجى در دستور کار قرار گرفت. اما همه اینها نتوانست در مقابل توحید کلمه ملتى که احساس مى‏کرد رسالت پیشاهنگى مبارزه براى وحدت امت را بر دوش دارد مقاومت کند. راز این مقاومت اعجازگونه فقط و فقط در همان چیزى نهفته است که رهبر انقلاب اسلامى در جاى جاى نوشته و خطابه هایش و در آغاز و انتهاى اغلب سخنانش بدان تاکید مى‏ورزید یعنى وحدت کلمه و پرهیز از تفرقه. علت اثرگذارى شگفت این توصیه‏ها آن بود که او خود قبل از دیگران بدان مومن بود. او در مکتب عرفانى خویش که برگرفته از قرآن کریم و آموخته‏هاى عارف اکمل حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبدالله صلى الله علیه و آله و سلم و ائمة طاهرین بود وحدت حقیقى عالم خلق و امر را براى خویش حل کرده بود و در مشرب فلسفى خود نه تنها از وحدت وجود بلکه حتى در مجامع خصوصى که اهلش حضور داشتند از وحدت حقیقى موجودات سخن مى‏گفت.

وی با اشاره به نخستین اعلامیه تاریخى که بیش از 50 سال قبل صادر شده بود اظهار کرده بود: حضرت امام در میدان مبارزه نیز یکى از پیشگامان دعوت به وحدت بود. بخش مهمى از نخستین اعلامیه تاریخی ایشان با آیه مبارکه (قل انما اعضکم بواحده ان تقوموالله مثنى و فرادى) آغاز و صادر شده بود وحدت امت را به عنوان بستر قیام لله تشکیل مى‏داد.

احمد خمینی همچنین در بخشی دیگر از سخنرانی خود افزوده بود: امام خمینی(س) فرموده است باید کوشش کنید، باید کوشش کنیم که این رحمت ادامه پیدا کند و کوشش این است که اولا الهى بشویم، در راه خدا خدمت کنیم، خودمان را فرمانبر از خدا بدانیم و خودمان را از او و به سوى او بدانیم و دنبال همین معنا آنوقت آن مساله دوم که وحدت و انسجام است‏حاصل مى‏شود. براى اینکه تفرقه از شیطان است و وحدت کلمه و اتحاد از رحمان است. حضرت امام در موارد متعددى مى‏فرمود انبیای اگر همه با هم در یکجا و یک عصر مجتمع شوند هیچ اختلاف و نزاعى نخواهند داشت چه همه آنها بر نفس خود مسلط و فرمانبردار خدایند.

وی همچنین افزوده بود: حضرت امام، در جوامع اسلامى وحدتى را پایدار و مقدس مى‏دانست که بر محورهاى خدشه ناپذیر استوار باشد و مى‏فرمود با وحدت اسلامى زیر تعالیم قرآن مجید با هم مجتمع باشیم. مهم این نیست که همه با هم در یک امرى مجتمع باشید و متفرق نباشید. امر خدا به این است که همه با هم اعتصام به حبل الله کنید. انبیا نیامده‏اند که مردم را در امور با هم مجتمع کنند انبیا آمده‏اند که همه را در راه حق مجتمع کنند. اگر از من سوال کنند که از دیدگاه رهبر کبیر انقلاب اسلامى راز پیروزى ملت مسلمان بر دشمنانش چه بود همان پاسخى را مى‏دهم که در اکثر پیام ها و بیانات ایشان و در متن وصیت نامه آن حضرت بارها تاکید و سفارش شده است‏یعنى عمل کردن به امر الهى "واعتصموا بحبل الله جمعیا و لاتفرقوا". امام در همین رابطه مى‏فرماید اگر ما وفا کردیم به این امر خدا و عمل کردیم به امر خدا و با هم شدیم، همه قشرهایمان با هم شد، خارج و داخل، دانشجو و طلبه، شک نکنید که پیروز هستید .... کلید پیروزى دست‏خود ملت است ملت‏ باید بفهمد که آن چیزى که او را پیروز کرد همین بود که همه با هم بودند و اعتصام بحبل الله بود. امام، وحدت را یک تکلیف الهى و وظیفه‏اى شرعى براى آحاد امت مى‏دانست و در این میان مسئولیتى مضاعف براى علما و روشن فکران و روسا و حکام قائل بود و فصلى خاص از پیامهاى عمومى ایشان به همین مهم اختصاص داشت.

وی در قسمتی از سخنانش گفته بود: حضرت امام معتقد بود که براى تحقق وحدت و تحکیم آن مى‏بایست ‏بهاى لازم پرداخت ‏شود و خود پیشقدم این راه بود. طبعا در این جا مجال بازگویى فرازهاى منتخب از رهنمودهاى آن حضرت درباره هر یک از ابعاد و مراتب وحدت وجود ندارد. من جزوه‏اى که مجموعه رهنمودهاى ایشان در باب وحدت و ابزار و لوازم آن را استخراج کرده است مرور کردم. در یک جمع بندى اجمالى پس از تاکید به مواردى که قبلا اشاره کردم مى‏توان گفت که ابعاد و عرصه‏هاى وحدت در دیدگاه حضرت امام فراگیر بوده و از مراتب فرا ملیتى تا واحدهاى مختلف ملى را شامل مى‏شود. توجه به اولویت ها و تلاش براى شناخت زمینه‏هاى وحدت و تحقق آن در همه ابعاد و عرصه هایش قبل و بعد از پیروزى انقلاب اسلامى مورد عنایت و تاکید ایشان بود. در جنبه فراملیتى، امام معتقد به تلاش براى وحدت مستضعفان جهان علیه مستکبران، وحدت پیروان ادیان و انبیاء علیه شرک و الحاد و استکبار، وحدت امت اسلامى و کشورهاى اسلامى براى مقابله با تهاجم دشمنان جهان اسلام، وحدت شیعه و سنى و فرق و مذاهب اصیل اسلامى در داخل جهان اسلام، وحدت ملت ها با دولت هاى اسلامى در چهارچوب حفظ اصول و ارزش ها بود.

و افزود: در بعد وحدت ملى در داخل مرزهاى جغرافیایى نیز حفظ وحدت و تحکیم آن در تمامى اقشار جامعه را گام نخستین براى پیروزى در سایر زمینه‏ها و ابعاد مى‏دانست. سفارش اکید و دایمى امام به لزوم وحدت حوزه‏هاى دینى با مجامع دانشگاهى که دو قشر پیشتاز و آگاه جامعه را تشکیل مى‏دهند به عنوان پیش شرط حصول وحدت در سایر اقشار و سفارش به وحدت درون جامعه روحانیت و درون گروه هاى دانشگاهى، وحدت روحانیون با مردم، وحدت روشنفکران با مردم، وحدت نیروهاى نظامى و انتظامى با مردم، وحدت دولت‏ با ملت، وحدت مجلس و دولت، وحدت در درون تشکیلات شوراى سه گانه و اتحاد میان آنها، وحدت گروه هاى قومى و نفى مرحله‏اى تمایزات قومى و منطقه‏اى، وحدت نیروهاى داخل و خارج کشور، وحدت گروه هاى اجتماعى و قشرهایى نظیر کارگران و کشاورزان، وحدت و همگرایى احزاب سیاسى و گروه هاى فرهنگى، بخشى وسیع از آثار عمومى امام را به خود اختصاص داده است. و چنانکه گفتم رمز موفقیت در برابر آنهمه تهاجم و خصومتى که شرق و غرب پدید آوردند نیز همین روشنگری ها و اجابت آنها از ناحیه بخشى وسیع از قشرهاى ملت ایران بود.

وی اسباب وحدت از دیدگاه حضرت امام را معرفی کرده و گفته بود: حضرت امام در مواضع خویش در باب وحدت به همان‏اندازه که به ضرورت و اهمیت آن سفارش کرده است ‏بر توجه به لوازم آن نیز تاکید داشت و معتقد بود که اتحاد بدون تحقق زمینه‏ها و راهبرى جامعه بدان سمت‏ شکل نمى‏گیرد و یا آنکه پایدار نمى‏ماند. بعد از توجه به مبانى عقیدتى وحدت، بطور اجمال مى‏توان موارد زیر را به عنوان لوازم و عواملى که امام به عنوان پیش شرط هاى تحقق وحدت مد نظر داشت و بر همین مبنا نیز جامعه را هدایت مى‏کرد، برشمرد.

1- اهتمام بیش از پیش به خودسازى و تعمیق اخلاق و ارزش هاى معنوى در زندگى خود و جامعه پیرامون.

2- باورداشت و تعمیم سعه صدر و پذیرش و تحمل اختلاف سلیقه‏ها و دفاع از آزادى‏اندیشه و حمایت از تشکل هاى سیاسى و فرهنگى‏اى که در اصول و مبانى مورد اعتقاد امت و جامعه اسلامى اتفاق نظر دارند.

3- اعتقاد عمیق و اعتماد به نقش و آثار معجزه آساى وحدت در حل معضلات به ظاهر لاینحل سیاسى و اجتماعى.

4- هوشیارى و توجه طرفین وحدت نسبت‏ به نقش خناسان و وسوسه‏انگیزان و تذکر دایمى به کارگزاران و عموم مردم در همین رابطه.

5- حفظ مواضع اصولى و دفاع از معتقدات و ارزش هاى منطقى غیر قابل خدشه در عین احترام و توجه به وحدت فراگیر.

6- توجه به تفاوت هاى اساسى روش هاى تحقیق در نظام دروس حوزوى و دینى با نظام هاى جدید دانشگاهى براى یافتن زبان مشترک در تفهیم و تفاهم مسائل اساسى جامعه و پرهیز از اختلافات.

7- تلاش همه جانبه براى یافتن نقاط مشترک بیشتر و کاستن از اختلافات آرا در مبانى و اصول صرفا از طریق نقد در مجامع علمى و گسترش روح مباحثه و مناظره علمى و پرهیز جدى از به میان کشیدن پاى عوام در اختلافات فکرى و فرهنگى که حل آنها تنها از مسیر احتجاجات علمى و روش هاى پسندیده عقلانى و شرعى قابل حصول مى‏باشد.

8- احیاى فرهنگ توحیدى و وحدت گرایى در جوامع اسلامى و احیاى سمبل ها و عوامل و مظاهر وحدت که بسیارى از احکام اجتماعى و سیاسى و عبادى اسلام بر همین فلسفه تشریع شده‏اند نظیر بازیابى فلسفه و روح واقعى کنگره عظیم و جهانى حج، نماز جمعه، نماز جماعت، روح تعاون و اهتمام به امر مسلمین، امر به معروف و نهى از منکر به عنوان یک وظیفه همگانى و احکام شعائرى از این قبیل.

9- آگاهى بخشیدن به آحاد امت اسلامى براى دریافت تصویرى روشن از ابعاد تمدن گذشته اسلام و علل سقوط و انحطاط مسلمین در سده‏هاى اخیر.

10- جهاد و تلاش براى فراگیر شدن نهضت فرهنگى جهان اسلام بر اساس ترویج روحیه خودباورى و نفى غرب زدگى حاکم بر اغلب جوامع اسلامى.

11- شناسایى و معرفى دشمنان اصلى و جلوگیرى از دشمن تراشی هاى فشل کننده.

12- ترویج و تبلیغ فرهنگ جهاد و شهادت طلبى براى تضمین موفقیت پیشگامان مبارزه با دشمنان وحدت.

13- مقابله با خرافه پرستى و زدودن پیرایه‏هاى تفرقه‏انگیزى که به نام آداب و رسوم دینى و مذهبى از سوى مغرضان و ناآگاهان به مرور زمان در فرهنگ سنتى ملت ها و قشرهاى جوامع اسلامى ریشه دوانده است، و کوشش براى کاهش تعصب هاى کورکورانه و عوامانه.

14- تلاش براى یکسان سازى قول و فعل منادیان وحدت و کارگزاران و مسوولین نظامى که وحدت را شعار خویش قرار داده‏اند.

سید احمد خمینی در ادامه تصریح کرده بود: یکسان سازى بدان حد که وقتى از ناحیه مصلحان و رهبران جامعه سفارشى بر سکوت و یا وحدت و حمایت و بسیج میرسد. آحاد جامعه حتى اگر این سفارش را مغایر با آداب و رسوم سنتى خویش ببینند، آنرا عین مصلحت‏خود بدانند و بدان عمل کنند. نظیر آنچه که در دوران پرفراز و نشیب نهضت امام صدها بار شاهد بودیم که چگونه جامعه اسلامى با درکى روشن از لوازمى که گفته شد، در مقابل ارزش هاى معنوى فراموش کرده خویش حساس شد و جانانه به احیای آنها پرداخت. حج را حج ابراهیمى کرد. نمازهاى تعطیل شده و متروک جمعه را به عنوان تجمع هفتگى مسلمین احیا کرد. نماز جماعت را معنا بخشید، حرب و مقاتله با دشمنان دین را از محراب و مسجد آغاز کرد. دفاع از حقوق مظلومین فلسطین را کانون اتحاد مسلمین در مقابله با توسعه طلبى آمریکا و رژیم صهیونیستى در بلاد اسلامى مورد حمایت قرار دارد. عشق مقدس و فراگیر امت اسلامى را نسبت ‏به ساحت رسول گرامى اسلام در ماجراى توطئه کتاب آیات شیطانى به نمایش گذاشت و این واقعه را به صحنه‏اى از اتحاد امت در برابر دشمنان دین خدا مبدل ساخت، و موجى از بیدارى در پهنه بزرگ جهان اسلام پدید آورد. آرى انقلاب اسلامى و ره آوردهاى آن حجت را بر ما تمام کرده است. پیروزی هاى امام و نهضت جهانى اسلام مصداقى کامل بر این کریمه شریفه است که (کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله) حضرت امام بارها در شرایط سخت و به ظاهر نومید کننده مبارزه به ما آموخت و گوشزد کرد که کمیت ها و آمار عوامل مادى و ظاهرى در میدان تقابل حق و باطل تعیین کننده نیستند. آنچه که مهم و اساسى است آگاهى و بیدارى و انگیزه و اخلاص، و عمل به تکلیف است. اگر امروز جوامع اسلامى به درستى تشخیص داده‏اند که چاره دردها و تنها راه حل نجات از بن بست ها و عقب ماندگی هاى کنونى بازگشت‏به هویت اسلامى خویش و تشکیل دوباره امت واحده به معناى واقعى آن است پس هراسى به خود راه ندهیم و مایوس نباشیم. بیائید پیشگامان این جهاد مقدس باشیم. این ننگ بزرگى است که پیروان پیامبر رحمت و وحدت با جمعیتى انبوه و منابعى سرشار و موقعیت هایى استثنایى در آتش تفرقه و اختلاف بسوزند و دشمنان دین خدا و انسانیت‏ بر این پراکندگی ها بخندند و بر امتى که قرن ها طلایه دار تمدن و فرهنگ واقعى بود فخر فروشند و منابع آنان را به یغما ببرند. امروز کتاب خدا بى آنکه حتى حرفى بر آن افزوده و یا کاسته شود در میان فرق اسلامى است، آئین و سنت پیامبر اکرم (ص) منشور هدایت و راهنماى عمل ماست. قبله واحد، شعار واحد، نماز و مناسک واحد و صدها شعائر بزرگ اسلامى مورد اعتقاد همه مذاهب اسلامى است که مى‏توانند محورهایى استوار و جاودانه براى تشکیل امتى نمونه و واحد باشند. مردم مشکل و گناهى از این ناحیه ندارند این علما و روشنفکران و زمامداران بلاد اسلامى هستند که مى‏بایست رسالت‏خویش را در این شرایط خطیر ایفا کنند. من با آن دسته از دولت هاى اسلامى که به جاى تکیه بر پیمان اخوت با ملت ها و دولت هاى اسلامى همجوار و همکیش خویش به پیمان هاى صلح با دشمنان دین و ملت‏ خود امید بسته‏اند با صداى بلند اعلام مى‏کنم که اشتباه فاحش را در محاسبات خود مرتکب مى‏شوید و تجربه‏هاى مکرر و به بن بست رسیده گذشته را تکرار مى‏کنید. آمریکا و اسرائیل به چیزى کمتر از محو اسلام و سلطه بر همه بلاد اسلامى راضى نمى‏شوند. بیائید به جاى دل بستن به این پیمان هاى عنکبوتى و سستى که تا مرحله حفظ منافع غاصبان قدس و حامیان آن حمایت مى‏شوند به پیمان گسست ناپذیر اخوت اسلامى دل ببندید. بیائید خاطره امت واحده را دوباره تجدید کنید.

وی افزوده بود: دولت ها و جریانات و اشخاصى که با حمایت از تالیف و انتشار کتاب و مقاله و فیلم آتش اختلافات را دامن مى‏زنند و به تکفیر و تفسیق پیروان دیگر مذاهب و فرق اسلامى مى‏پردازند به گمان آنکه منافع خویش و موجودیت‏خود را حفظ کنند سخت در اشتباهند. دشمن به کسى رحم نخواهد کرد. سود اصلى در این معرکه‏ها را همان کسانى مى‏برند که اتحاد اسلام را مانع جدى سلطه طلبى‏ها و زیاده خواهی هاى خود مى‏دانند.

وی در پایان سخنانش گفته بود: من با تاسى به حضرت امام و به سهم خویش اعلام مى‏کنم مردم ایران و مسوولین نظام جمهورى اسلامى دست هاى خویش را براى عقد اخوت و پیمان وحدت با عموم ملت هاى مسلمان و دولت هایى که منافع و منفعت دشمنان دین خدا را بر منافع امت اسلام ترجیح نمى‏دهند، دراز کرده و آماده است همچون گذشته بهاى لازم را براى پیشخدمتى در این راه بپردازد.