امام خمینی(س):قلم باید دست اشخاص صالح و دست افاضل باشد
امام خمینی(س) در مسیر مبارزاتشان همواره سعی در افزایش آگاهی توده و رشد فکری جامعه داشتند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، حضرت امام در بخش های مختلف صحیفه در سخنرانی ها و بیاناتشان بر آزادی بیان تاکید داشتند و سانسور و جلوگیری از انتشار اخبار را مغایر قانون اساسی دانسته و در بخشی از بیاناتشان می فرمایند:«ما حرفمان این است که آقا به قانون اساسى عمل کنید؛ مطبوعات آزادند؛ قلم آزاد است؛ بگذارید بنویسند مطالب را. اگر دین دارید به دین عمل کنید؛ اگر چنانچه دین را ارتجاع مىدانید، به قانون اساسى عمل کنید. خوب بگذارید بنویسند. [مدیر اطلاعات] به دست و پا افتاد و چه شد؛ و من به او پیغام دادم که من از آن آدمها نیستم که اگر یک حکمى کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود؛ من راه مىافتم دنبالش. اگر من خداى نخواسته، یکوقتى دیدم که مصلحت اسلام اقتضا مىکند که یک حرفى بزنم، مىزنم و دنبالش راه مىافتم و از هیچ چیز نمىترسم بحمداللَّه تعالى. واللَّه، تا حالا نترسیدهام. آن روز هم که مىبردندم، آنها مىترسیدند؛ من آنها را تسلیت مىدادم که نترسید.»
(1)
حضرت امام، در بخش دیگری از سخنانشان با تاکید بر استقلال قلم و عدم وابستگی رسانه ها به دولت ها و همچنین روشنی دیدگاه اصحاب رسانه می گویند: « ما که مىگوییم که مطبوعات آزاد باشند، ما کهنه پرستیم؟ آقایان که الزام مىکنند که در مطبوعات این نوشته بشود، آنها مترقىاند؟ خوب ما صدایمان از این بلندگو تا آنجا مىرسد، آنها صدایشان از اینجا تا آمریکا مىرسد. هر جا دلار مىگیرند صدایشان هم آنجا مىرسد. مال این ملت را خرج مىکنند در مطبوعات خارجیه؛ مطبوعاتى که در خارج هست بر ضد روحانیت، بر ضد اسلام، بر ضد ملیت، بر ضد همه چیز ما مقالات مىنویسند. به من مىرسید این مطالب»(2)
و در جای دیگر می گویند: « اسلحه دست بىاصل و دست غیرصالح است. همه اسلحهها را ملاحظه کنید، یک نظر عمومى بکنید. قلم خودش یکى از اسلحه هاست؛ این قلم باید دست اشخاص صالح و دست افاضل باشد. وقتى که قلم دست اراذل افتاد، مفسدهها زیاد خواهد شد. الآن قلم دست اراذل است، در یک محیط هایى و در یک جنبه هایى. و این اراذل هر چه آن رذلِ فوقشان انجام مىدهد، به یک صورت زیبایى، با یک قلم شیوایى، اینها خوب بزک کرده نشان مىدهند. این جنایتى است که از قلم به این ملت مىخورد. مفسده هایى که آنها مىکنند، جنایاتى که آنها مىکنند، خونریزی هایى که آنها مىکنند، این اهلِ قلم غیر صالح که این حربه در دستش است، این با قلم فرسایى خودش، و مىنشیند توى خانهاش و قلم فرسایى مىکند و همه چیزها را وارونه نشان مىدهد، هر مطلبى شده باشد عکسش مىکند. این هم یک رشته است که قلم باید دست اشخاص صالح باشد.» (3)
حضرت امام که نقش رسانه را آگاهی بخشی جامعه می دانند، در اعتراض به ترسیم نمایه های دروغین از وضعیت کشور و عدم اطلاع رسانی درست به مردم می گویند: «اینها نشستند و یک دستهاى را، شاید یک دستهاى را درست کردهاند که اینها از دار ودسته خودشان است؛ گاهى وقتها یک چیزى بنویسند، یک کلمهاى بنویسند و افهام کنند که نه، آزاد است، قلم آزاد است، قلمها آزادند. البته در بین اینهایى که مىنویسند عده شریفى هستند از همه طبقات که مىنویسند، که الآن با همه خطراتى که هست، هم در قم یک عده کثیرى از فضلا و از مدرسین- ایّدهم اللَّه- هست که مىنویسند فجایع را و همه مطالب را تقریبا مىنویسند و منتشر مىکنند و امضا مىکنند، و هم در جناحهاى سیاسى و حزبى هست که مىنویسند، منتشر مىکنند، مطالب را مىگویند، با جرأت مطالب را مىگویند ولو اینکه مورد اهانت و خطر واقع مىشوند. البته در اینها، در بین این جناحهاى- به اصطلاح- سیاسى گاهى هم اشخاصى پیدا مىشوند و بعید هم نیست که خود دار و دسته آنها باشند و مطلب را مىخواهند منحرف کنند از مجرم اصلى به این پایینها، به دولت مثلًا. آنها الآن از خدا مىخواهند که انسان هرچه مىگوید، از دولت بگوید! اعلیحضرت را کنار بگذارند، مجرم اساسى و اصلى را کنار بگذارند. هرچه مىخواهند از دولت بگویند. یکوقتى که ما مىخواستیم یک صحبتى بکنیم، یک نفر را فرستادند که شما از امریکایىها صحبت نکنید ولو از شاه هم بگویید مانعى نیست. من گفتم ما همه اشکالمان در امریکایى هاست، همه گرفتارى که ما داریم از دست امریکا داریم. ما آن مجرم اصلى را بگذاریم و برویم سراغ اینهایى که تَبَع هستند و آلت هستند؟ حالا در ایران البته، مجرم دست دوم- مجرم دست اول عبارت از امریکاست- مجرم دست دوم عبارت از این شاه است. ما حالا [گرفتار] این مجرمى که دست دوم است و دیگران هیچ دیگر؛ یا دیگران جورى نیستند که چیزى باشند: نه نخست وزیرش قابل ذکر است، و نه وزرایش و نه وکلایش؛ هیچ کدام اینها قابل ذکر- اصلًا- نیستند. خودش هم قابل ذکر نیست لکن چه بکنیم گرفتار شدیم ما. الآن علماى ایران گرفتارند. آقا، ملت ایران الآن گرفتارند. نفس نمىگذارند بکشند. الآن خیابانهاى ایران از کماندوها پر است. از قرارى که براى ما نقل کردند، همین دو- سه روز پیش از این کسانى آمده بودند [گفتند]: کماندوها در خانه آقایان هستند، در بین مردم هستند، قبل از این هم مسلسل بود و تانک بود و از آن حرفها. چه شده است؟ این ملت چه کرده؟ غیر از این است که مىگوید بگذارید ما نفس بکشیم؟»(4)
و در جای دیگر بر نقش رسانه به عنوان روشنگران جامعه تاکید کرده و می فرمایند:« لازم است براى بیدارى نسل هاى آینده و جلوگیرى از غلط نویسى مغرضان، نویسندگان متعهد با دقت تمام به بررسى دقیق تاریخ این نهضت اسلامى بپردازند، و قیام ها و تظاهرات مسلمین ایران را در شهرستان هاى مختلف با تاریخ و انگیزه آن ثبت نمایند تا مطالب اسلامى و نهضت روحانیت سرمشق جوامع و نسلهاى آینده شود، ما که هنوز در قید حیات هستیم و مسایل جارى ایران را که در پیش چشم همه ما به روشنى اتفاق افتاده است دنبال مىکنیم، فرصت طلبان و منفعت پیشگانى را مىبینیم که با قلم و بیان بدون هراس از هر گونه رسوایى، مسایل دینى و نهضت اسلامى را برخلاف واقع جلوه مىدهند و به حکم مخالفت با اساس نمىخواهند واقعیت را تصدیق کنند و قدرت اسلام را نمىتوانند ببینند، و شکى نیست که این نوشتجات بىاساس به اسم تاریخ در نسلهاى آینده آثار بسیار ناگوارى دارد. از این جهت، روشن شدن مبارزات اصیل اسلامى در ایران از ابتداى انعقاد نطفهاش تاکنون و رویدادهایى که در آینده اتفاق مىافتد از مسایل مهمى است که باید نویسندگان و علماى متفکر و متعهد بدان بپردازند. درست آنچه را امروز براى ما روشن و واضح است براى نسلهاى آینده مبهم مىباشد و تاریخ، روشنگر نسل هاى آینده است، و امروز قلمهاى مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند، باید نویسندگان امین این قلمها را بشکنند. حضرات ائمه جماعت محترم- دامت برکاتهم- گویندگانى را دعوت نمایند که معتقد و علاقه مند به نهضت اسلامى و با هدفى اصیل روشنگرى مردم را بر عهده گیرند و از دعوت «وعاظ السلاطین» و اشخاصى که به نفع دستگاه جبار، دانسته یا ندانسته مطالبى را انتخاب مىکنند که ملت را از مسائل اصلى روز باز دارند جداً احتراز فرمایند، و از کسانى که عمال دولت تعیین مىکنند دورى و احتراز کنند، و فداکارى در راه اسلام ومصالح مسلمین را در راس برنامه خود قرار دهند»(5)
امام خمینی(س) با تاکید بر رعایت انصاف و اعتدال در نوشتن و خبر رسانی به مردم، گفتن حقیقت را بر هر رابطه و سلیقه ای ارجح می دانند و به اصحاب رسانه توصیه می کنند:«شما همه در یک مملکت دارید زندگى مىکنید. شما ملاحظه کنید انسان چقدر ضعیف است، اگر من یک قلمى دست بگیرم و بخواهم مطلبى بنویسم براى کسى که خیلى دوستش دارم، ممکن نیست در این قلم یک لغزشى پیدا بشود که این ولو هزار تا عیب داشته باشد یکى از آنها را اشاره کنم، هیچ ممکن نیست؛ براى اینکه این دوستى نمىگذارد. اگر چنانچه از آنور من با یک کسى دشمنى داشته باشم، یک قلمى دستم بگیرم بخواهم بنویسم، ممکن نیست که از محاسن او یک کلمه بنویسم، این قضیه، قلم شیطان است. آن کسى قلمش قلم انسانى است، آنى است که از روى انصاف چیز بنویسد، از روى انصاف صحبت کند، آن هم توجه کند که در یک وقتى که ما الآن اینطور گرفتاریها را داریم، بعضى از امورى که از روى انصاف هم باشد نباید گفت، همان طورى که دیگران نمىکنند. خوب، تمام روزنامهها را در انقلابات از بین مىبرند، یکى مىگذارند این تحت نظر دولت، تحت نظر خودشان، تمام احزاب را از بین مىبرند، یکى مىگذارند تحت حزب خودشان. انقلابات اینجورى هستند دیگر، نمىگذارند که هرج و مرج باشد، هر که هر کارى دلش مىخواهد بکند، هر که هر حرفى مىخواهد بزند.
حالا این ضرر به نظام دارد یا ندارد، نه، ما بگذار حریفمان از بین برود ولو اسلام هم رفت جهنم! در بعضى اشخاص انسان اینجور مىبیند و باید تجدید نظر بکنند در کارهایشان،باید توجه بکنند که یک وقت- خداى نخواسته- یک ورق دیگر پیش نیاید. وقتى انسان تکلیف بفهمد دیگر نمىتواند که بگوید این دوست من است، این رفیق من است، این برادر من است، این پسر من هست»(6)
1. صحیفه امام، ج1، ص: 293
2.صحیفه امام، ج1، ص: 294
3. صحیفه امام، ج3، ص: 306
4. صحیفه امام، ج3، ص: 408
5. صحیفه امام، ج3، ص: 435
6.صحیفه امام، ج20، ص: 13