امام خوبی ها

ای مقتدای سعادتمندان، ای امام خوبی ها:
امت علوی ما، که شجره طیبه ایمان را با خون عزیزانشان آبیاری کرده اند، هرگز حاضر به مبادله ارزش ها نخواهند شد و ما بهار را با خزان، بهشت را با دوزخ معاوضه نخواهیم کرد. خوب می دانیم که: مفتون زرهای بنی امیه شدن مساوی است با تنهایی حسین، روی گردانی از امام(ره)، روی برتافتن سعادت از ماست.
ای امام(ره) حماسه های شورآفرین! ما در مکتب تو درس وفاداری آموخته ایم. و دل در مهر آن پیشوای آسمانی غایب داریم و دیده بر گل روی میوه دل حضرت زهرا(س) فکنده ایم و گوش جان بر فرمانش نهاده ایم و هرگز به تکرار سقیفه تن نخواهیم داد.
... اکنون با گذشت بیش از یک چهارم قرن از عمر پیروزی انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی در ایران و ورود به دهه سوم، تحلیل ها، و تبیین های متفاوتی نسبت به مبانی و اهداف انقلاب دینی و به ویژه انقلاب اسلامی و اندیشه ای که بنیانگذار انقلاب اسلامی براساس آن، پرچم مبارزه را برافراشت و سپس نظام اسلامی را پدید آورد، در جریان است...
به راستی، امام(ره) که بود، از کجا آمده بود، چه مسیری را طی کرد، مواضع و عقاید واقعیتش چه بود، چرا و چگونه به حکومت رسید و چگونه حکومت کرد؟

تولد
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در روز بیستم جمادی الثانی 1320 هجری قمری (30 شهریور 1281 هجری شمسی و 21 سپتامبر 1902 میلادی) در شهرستان خمین در خانواده اهل علم و تقوا و در خاندانی از سلاله زهرای اطهر(س)، به دنیا آمد.
پدربزرگوارش مرحوم آیه الله سیدمصطفی موسوی، پس از آنکه سالیانی چند در نجف اشرف به تحصیل علوم و معارف اسلامی پرداخت و بعد از به درجه اجتهاد نایل آمدن به ایران بازگشت.
در حالی که بیش از 5 ماه از ولادت روح الله نمی گذشت، طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت ندای حق طلبی پدر را که در برابر زورگوئیهایشان به مقاومت برخاسته بود، با گلوله پاسخ گفتند و در مسیر خمین به اراک وی را به شهادت رساندند.
بدین ترتیب امام خمینی(ره) از اوان کودکی با رنج یتیمی آشنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وی دوران کودکی و نوجوانی را تحت سرپرستی مادر مؤمنه اش بانو هاجر (دختر میرزااحمد از اهالی خمین که خود از خاندان علم و تقوا و از نوادگان مرحوم آیه الله خوانساری بوده است) و همچنین نزد عمه مکرمه اش (صاحبه خانم) که بانویی شجاع و حق جو بود سپری کرد، اما در سن 15 سالگی از نعمت وجود آن دو عزیز نیز محروم گردید.
امام خمینی(ره) در زندگی، سخت معتقد به برنامه ریزی و نظم و انضباط بودند. ساعات مشخصی از شبانه روز را به عبادت و ذکر حق و قرائت قرآن و دعا و مطالعه می پرداختند. قدم زدن و در همان حال ذکر خدا گفتن و اندیشیدن جزیی از برنامه روزانه ایشان بود.

هجرت به قم
اندکی پس از هجرت آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی «رحمت الله علیه» در نوروز 1300 هجری شمسی (رجب 1340 هجری قمری)، امام خمینی(ره) نیز رهسپار حوزه علمیه قم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلی علوم حوزوی را نزد اساتید حوزه علمیه قم طی کرد.
امام خمینی(ره) پس از رحلت آیت الله العظمی حایری یزدی «رحمه الله علیه»، به عنوان یکی از مدرسین و مجتهدین صاحب رأی در فقه و اصول و فلسفه و عرفان و اخلاق شناخته می شد.
در سال 1340 و 1341 هجری شمسی ماجرای انجمنهای ایالتی و ولایتی فرصتی پدید آورد تا ایشان در رهبریت قیام و روحانیت ایفای نقش کنند و بدین ترتیب قیام سراسری روحانیت و ملت ایران در 15 خرداد سال 1342 هجری شمسی با دو ویژگی برجسته یعنی رهبری واحد امام خمینی(ره) و اسلامی بودن انگیزه ها، و شعارها و هدفهای قیام، سرآغازی شد بر فصل نوین مبارزات ملت ایران که بعدها تحت نام «انقلاب اسلامی» در جهان شناخته و معرفی شد.
امام خمینی(ره) که با دقت شرایط سیاسی جامعه و وضعیت حوزه ها را زیرنظر داشت و اطلاعات خویش را از طریق مطالعه مستمر کتب تاریخ معاصر و مجلات و روزنامه های وقت و رفت و آمد به تهران و درک محضر بزرگانی همچون آیت الله مدرس تکمیل می کرد دریافته بود که تنها نقطه امید به رهایی و نجات از شرایط ذلت باری که پس از شکست مشروطیت و بخصوص پس از روی کار آوردن رضاخان پدید آمده است، بیداری حوزه های علمیه و پیش از آن تضمین حیات حوزه ها و ارتباط معنوی مردم با روحانیت می باشد.
امام خمینی(ره) در تعقیب هدف های ارزشمند خویش در سال 8331 هجری شمسی طرح اصلاح اساس ساختار حوزه علمیه را با همکاری آیت الله مرتضی حایری تهیه کرد و به آیت الله بروجردی (ره) پیشنهاد داد. این طرح از سوی شاگردان امام (ره) و طلاب روشن ضمیر حوزه مورد استقبال و حمایت قرار گرفت.
امام خمینی(ره) پیشاپیش علمای بزرگ قم و تهران به محض انتشار خبر تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی دست به اعتراض همه جانبه زدند.
امام خمینی(ره) در اجتماع مردم، بی پروا از شخص شاه به عنوان عامل اصلی جنایات و هم پیمان با اسرائیل یاد می کرد و مردم را به قیام فرا می خواند. او در سخنرانی خود در روز دوازده فروردین 2431 هجری شمسی شدیدا از سکوت علمای قم و نجف و دیگر بلاد اسلامی در مقابل جنایات رژیم انتقاد کرد.
سال 2431 هجری شمسی با تحریم مراسم عید نوروز و قیام علیه رژیم شاه آغاز و با خون مظلومین فیضیه خون رنگ شد. شاه بر انجام اصلاحات موردنظر آمریکا اصرار می ورزید و امام خمینی(ره) بر آگاه کردن مردم و قیان آنان در برابر دخالت های آمریکا و خیانت های شاه پافشاری داشت.
ماه محرم 2431 هجری شمسی که مصادف با خرداد بود، فرا رسید، امام خمینی(ره) از این فرصت نهایت استفاده را در تشویق مردم به قیام علیه رژیم مستبد شاه به عمل آورد.
امام خمینی(ره) در عصر عاشورای 31 خرداد 2431 هجری شمسی در مدرسه فیضیه نطق تاریخی خویش را که آغازی بر قیام 51 خرداد بود ایراد کرد.

زندان
امام خمینی(ره) پس از ایراد نطق تاریخی خود، به مدت 91 روز در زندان قصر بازداشت و سپس به زندانی در پادگان نظامی عشرت آباد منتقل شد.
با دستگیری رهبر نهضت و کشتار وحشیانه مردم در روز 51 خرداد 2431 هجری شمسی، قیام ظاهرا سرکوب شد. امام خمینی(ره) در حبس از پاسخ گفتن به سؤالات بازجویان، با شهامت و اعلام این که هیئت حاکمه ایران و قوه قضائیه آن را غیر قانونی و فاقد صلاحیت می داند، اجتناب ورزید.
امام خمینی(ره) در شامگاه 81 فروردین سال 3431 هجری شمسی بدون اطلاع قبلی، آزاد و به قم منتقل می شود. به محض اطلاع مردم، شادمانی سراسر شهر را فرا می گیرد و جشن های باشکوهی در مدرسه فیضیه و شهر به مدت چند روز برپا می شود.
اولین سالگرد قیام 15خرداد در سال 3431 هجری شمسی با صدور بیانیه مشترک امام خمینی(ره) و دیگر مراجع تقلید و بیانیه های جداگانه حوزه های علمیه گرامی داشته شد و به عنوان روز عزای عمومی معرفی شد.

هجرت به ترکیه
در سحرگاه 13 آبان 3431 هجری شمسی دوباره کماندوهای مسلح اعزامی از تهران، منزل امام خمینی(ره) در قم را محاصره کردند و شگفت آن که وقت بازداشت همانند سال قبل از آن مصادف با نیایش شبانه امام(ره) بود.
امام خمینی(ره) بازداشت و به همراه نیروهای امنیتی مستقیما به فرودگاه مهرآباد تهران اعزام و با یک فروند هواپیمای نظامی که از قبل آماده شده بود، تحت الحفظ مامورین امنیتی و نظامی به آنکارا پرواز کرد. عصر آن روز ساواک خبر تبعید امام خمینی(ره) را به اتهام اقدام علیه امنیت کشور! در روزنامه ها منتشر ساخت.
اقامت امام خمینی(ره) در ترکیه یازده ماه به درازا کشید. در این مدت رژیم شاه با شدت عمل بی سابقه ای بقایای مقاومت را در ایران درهم شکست و در غیاب امام خمینی(ره) به سرعت دست به اصلاحات آمریکاپسند زد. اقامت اجباری در ترکیه فرصتی مغتنم برای امام(ره) بود تا تدوین کتاب بزرگ «تحریرالوسیله» را آغاز کند.

هجرت به عراق
امام خمینی(ره) پس از یازده ماه اقامت اجباری در ترکیه به همراه فرزند برومندش آیت الله حاج آقا مصطفی از ترکیه به تبعیدگاه دوم، کشور عراق اعزام شدند.
امام خمینی(ره) پس از ورود به بغداد برای زیارت مرقد ائمه اطهار(ع) به شهرهای کاظمین، سامرا و کربلا شتافت و یک هفته بعد به محل اصلی اقامت طولانی و 13ساله خود یعنی نجف عزیمت کرد.
امام خمینی(ره) سلسله درس های خارج فقه خویش را با همه مخالفت ها و کارشکنی های عناصر مغرض در آبان 4431 هجری شمسی در مسجد شیخ انصاری(ره) نجف آغاز کرد که تا زمان هجرت از عراق به پاریس ادامه داشت. حوزه درسی ایشان به عنوان یکی از برجسته ترین حوزه های درسی نجف از لحاظ کیفیت و کمیت شاگردان شناخته شد.
امام خمینی(ره) از بدو ورود به نجف با ارسال نامه ها و پیک هایی به ایران، ارتباط خویش را با مبارزین حفظ نموده و آنان را در هر مناسبتی به پایداری در پیگیری اهداف قیام 15خرداد فرا می خواند.
امام خمینی(ره) در تمام دوران پس از تبعید، علی رغم دشواری های پدیدآمده، هیچ گاه دست از مبارزه نکشید و با سخنرانی ها و پیام های خویش امید به پیروزی را در دلها زنده نگاه می داشت.
چهارسال تدریس، تلاش و روشنگری امام خمینی(ره) توانسته بود تا حدودی فضای حوزه نجف را دگرگون سازد.
در سال 1348 هجری شمسی علاوه بر مبارزین بی شمار داخل کشور مخاطبین زیادی در عراق، لبنان و دیگر بلاد اسلامی بودند که نهضت امام خمینی(ره) را الگوی خویش می دانستند.
شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی در اول آبان 1356 هجری شمسی و مراسم پرشکوهی که در ایران برگزار شد نقطه آغازی بر خیزش دوباره حوزه های علمیه و قیام جامعه مذهبی ایران بود.
امام خمینی(ره) در همان زمان به گونه ای شگفت این واقعه را ازالطاف «خفیه الهی» نامیده بود. رژیم شاه با درج مقاله ای توهین آمیز علیه امام(ره) در روزنامه اطلاعات انتقام گرفت.
اعتراض به این مقاله، به قیام 19 دی ماه قم در سال 1356 هجری شمسی منجر شد که طی آن جمعی ازطلاب انقلابی به خاک وخون کشیده شدند. شاه علیرغم دست زدن به کشتارهای جمعی نتوانست شعله های افروخته شده را خاموش کند.

هجرت به فرانسه
هجرت امام خمینی(ره) از عراق به پاریس بدنبال دیدار وزرای خارجه ایران و عراق در نیویورک و تصمیم عراق به اخراج امام خمینی(ره) از آن کشور صورت گرفت.
روز دوم مهر 1357 هجری شمسی منزل امام خمینی(ره) در نجف بوسیله قوای بعثی محاصره گردید. انعکاس این خبر با خشم گسترده مسلمانان در ایران، عراق و دیگر کشورها مواجه شد.
روز 12 مهر 1357 هجری شمسی، امام خمینی(ره) نجف را به قصد مرز کویت ترک گفت. دولت کویت با اشاره رژیم ایران از ورود امام(ره) به این کشور جلوگیری کرد.
امام خمینی(ره) پس از مشورت با حجت الاسلام حاج سیداحمد خمینی تصمیم به هجرت به پاریس گرفت. در روز 14 مهر 1357 هجری شمسی ایشان وارد پاریس شدند.
امام خمینی(ره) در دیماه 1357 هجری شمسی «شورای انقلاب» را تشکیل داد. شاه نیز پس ازتشکیل شورای سلطنت و اخذ رای اعتماد برای کابینه شاپور بختیار در روز 26 دیماه 1357 هجری شمسی از کشور فرار کرد. خبر در شهر تهران و سپس ایران پیچید و مردم در خیابانها به جشن و پایکوبی پرداختند.

بازگشت به وطن
اوایل بهمن 1357 هجری شمسی خبر تصمیم امام خمینی(ره) در بازگشت به کشور منتشر شد. هر کس که می شنید اشک شوق فرو می ریخت.
سرانجام امام خمینی(ره) بامداد 12 بهمن 1357 هجری شمسی پس از 14 سال دوری از وطن وارد کشور شد. استقبال بی سابقه مردم ایران چنان عظیم و غیرقابل انکار بود که خبرگزاریهای غربی نیز ناگزیر از اعتراف شدند.
با پیروزی «انقلاب اسلامی»، نظام «جمهوری اسلامی» بنیان نهاده شد و اسلام عزیز پس از قرنها غربت، حیاتی دوباره یافت و پرچم «لااله الا الله» برافراشته شد. مردم ستمدیده و مستضعفان جهان بیدار شدند و امروز شاهدیم که ستونهای پوشالی جور و ستم، یکی پس از دیگری فرو می ریزد و همانگونه که امام خمینی(ره) بارها تاکید فرمودند:
«قرن حاضر، قرن پیروزی و حاکمیت مستضعفان است»
با توجه به سخنان امام خمینی(ره) و تصریح ایشان بر نقش زمینه ساز این نهضت برای انقلاب بزرگ مهدی(عج)، به چند نکته اشاره می شود:
- نهضت امام خمینی(ره) آغازگر انقلاب بزرگ اسلامی است که دلالت دارد بر استمرار اثرگذاریها و انتشار افکار آن و رشد و گسترش آن در جهان اسلام تا زمانی که امام مهدی(عج) ظهور نماید.
- انقلاب امام خمینی(ره) جدا از انقلاب بزرگ مهدوی نیست، بلکه بخشی از آن است و همان هدفهای استراتژیک آن را در باره برپایی حکومت جهانی اسلام دنبال می کند، پس پرچم یکی است که خود امام مهدی(عج) آن را بر دوش می کشد.
- قیام امام خمینی(ره) به طور عملی زمینه ساز انقلاب بزرگ مهدوی است این مساله را با توجه به متناسب بودن دستاوردهای این انقلاب، با هدفهای انقلاب امام مهدی(عج) استدلال می کنیم واین استدلال نقش مهمی در اثبات صحت این احادیث دارد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ایران خط مشی دیپلماتیک معتبری یعنی عدم وابستگی محض را برگزید:
«حکومت اسلامی آزاد و مستقل خواهد بود... ما نه به سوی غرب و نه به سوی شرق تمایل و گرایش نخواهیم داشت. آرزومندیم جمهوری اسلامی بیطرف و غیروابسته باقی بماند. ما با تمام کشورها تا زمانیکه در امور داخلی ما مداخله نکنند، روابط دوستانه خواهیم داشت.»
امام خمینی(ره) حفاظت از نظام جامعه اسلامی، جلوگیری از بی نظمی و هرج و مرج در میان امت اسلامی، حفاظت از حدود و ثغور کشور اسلامی از هجوم بیگانگان و اجرای احکام الهی را از جمله اهداف اصلی در استقرار حکومت اسلامی می دانند.
در وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره) اینگونه آمده است که:
- انقلاب اسلامی ایران یک رویداد الهی وغیرقابل قیاس با انقلابهای دیگر است.
امام خمینی(ره) ولایت فقیه را به دو نوع تقسیم می کند:
- تکوینی (مخصوص ائمه«ع»)
- تشریعی (منصب عمومی ولایت)
به امر امام خمینی(ره) سازمان ها و نهاد های مختلفی شکل گرفت، که هریک سهم بسزایی در حفظ انقلاب و دستاوردهای آن و بازسازی کشور و دستگیری از مستمندان و اقشار آسیب پذیر داشت، که فهرست زیر از آن جمله است:
- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
- بسیج
- جهادسازندگی
- بنیادشهید
- بنیاد پانزده خرداد
- بنیاد مسکن
- بنیاد مستضعفان و جانبازان
- نهضت سوادآموزی
- دادگاه ویژه روحانیت
- مجمع تشخیص مصلحت نظام
- شورای عالی انقلاب فرهنگی
- کمیته امداد

سفر ابدی
در حالی که عمر حضرت امام خمینی(ره) به 90 سالگی نزدیک شده بود، ایشان هنوز یکی از پرکارترین رهبران سیاسی جهان بودند که نشاط خدمت در راه تعالی جامعه اسلامی و حل مشکلات آن را هیچگاه، حتی در سهمگین ترین حوادث از دست نمی دادند.
شگفت آنکه در یکی از غزلیات امام خمینی(ره) که چند سال قبل از رحلت سروده این چنین آمده است که:
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
سالها می گذرد حادثه ها می آید
امام خمینی(ره) هدف ها و آرمان ها و هر آنچه را که می بایست ابلاغ کند، گفته بود و در عمل نیز تمام هستیش را برای تحقق همان هدف ها بکار گرفته بود.
حضرت امام خمینی(ره) در تاریخ دوم خرداد 1368 در بیمارستان جماران بستری شدند. بعد از بستری شدن در حالی که چند عمل جراحی سخت و طولانی را تحمل کرده بودند و چندین سرم به دستهای مبارکشان وصل بود، نافله شب می خواندند و قرآن تلاوت می کردند.
اینک این لحظه شکوهمند برای او، و جانکاه و تحمل ناپذیر برای پیروانش، فرا می رسید.
او خود در وصیتنامه اش نوشته است:
«با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر می کنم و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خدای رحمان و رحیم می خواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد و از ملت امیدوارم که عذرم را در کوتاهی ها و قصور و تقصیرها بپذیرند و با قدرت و تصمیم و اراده به پیش بروند.»
سرانجام در ساعت 23/22 دقیقه شب شنبه سیزدهم خرداد ماه سال 1368 هجری شمسی لحظه وصال بود. قلبی از کار ایستاد که میلیونها قلب را به نور خدا و معنویت احیاء کرده بود.
وقتی که گوشه هایی از حالات معنوی و آرامش حضرت امام (ره) در این ایام از تلویزیون پخش شد غوغایی در دلها برافکند که وصف آن جز با بودن در آن فضا ممکن نیست. لبها دائما به ذکر خدا در حرکت بود، و با چنین حالتی بود که روحش به ملکوت اعلی پرواز کرد. وقتی که خبر رحلت حضرت امام خمینی (ره) منتشر شد، گویی زلزله ای عظیم رخ داده است، بغضها ترکید و سرتاسر ایران و همه کانونهایی که در جهان با نام و پیام امام خمینی (ره) آشنا بودند یکپارچه گریستند و بر سر و سینه زدند.
«روح بلند حضرت امام خمینی (ره) به ملکوت اعلی پیوست»
اما آنان که عشق را می شناسند و تجربه کرده اند، مشکلی نخواهند داشت. حقیقتا مردم ایران عاشق امام خمینی (ره) بودند. و چه شعار زیبا و گویایی در سالگرد رحلتش انتخاب کرده بودند که:
«عشق به خمینی عشق به همه خوبیهاست»
هجرت ایشان داغی التیام ناپذیر بر قلبها نهاد. جمعیت چند میلیونی و شکوه حماسه حضور مردم در مراسم تشییع پیکر امام خمینی (ره)، از شگفتی های تاریخ است.
رحلت امام خمینی (ره) نیز همچون حیاتشان منشأ بیداری و نهضتی دوباره شد و راه و یادشان جاودانه گردید.

خداحافظی
روز و شب پانزدهم خرداد 1368هجری شمسی میلیونها نفر از تهران و سوگوارانی که از شهرها و روستاهای دور و نزدیک آمده بودند، در محل مصلای بزرگ تهران اجتماع کردند تا برای آخرین بار با پیکر مطهر مردی که با قیامش قامت خمیده ارزشها و کرامتها را در عصر سیاه ستم استوار کرده، وداع کنند.
پیکر پاک و سبزپوش امام خمینی (ره) بر بالای بلندی و در حلقه میلیونها نفر از جمعیت ماتم زده چون نگینی می درخشید. هر کس به زبان خویش با امامش زمزمه می کرد و اشک می ریخت.
پرچمهای عزا بر در و دیوار شهر آویخته و آوای قرآن از تمام مساجد و مراکز و ادارات و منازل بگوش می رسید. شب که فرا رسید هزاران شمع بیاد مشعلی که حضرت امام خمینی (ره) افروخته بود، در بیابان مصلی و تپه های اطراف آن روشن شد.
باور اینکه دیگر صدای دلنشین امام خمینی (ره) را در حسینیه جماران نخواهند شنید، طاقتها را برده بود. مردم شب را در کنار پیکر امام (ره) به صبح رسانیدند. در نخستین ساعت بامداد شانزده خرداد، میلیونها تن به امامت آیت الله العظمی گلپایگانی (ره) با چشمانی اشکبار بر پیکر امام (ره) نماز گذاردند.
مراسم تشییع پیکر امام (ره)، از شگفتیهای تاریخ است. نسل پرورش یافته در مکتب الهی امام خمینی (ره) به این فرموده امام ایمان کامل داشت که:
«در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداکاریها و جان نثاریها و محرومیتها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی و علو رتبه آن است»
پس از آنکه مراسم تدفین به علت شدت احساسات عزاداران امکان ادامه نیافت، مراسم به بعد موکول شده و زمان آن بعدا اعلام شد.
لحظه به لحظه بر جمعیت عزادار که برای خداحافظی با رهبرشان به مصلا آمده بودند افزوده می شد و مراسم خاکسپاری با مشکل مواجه می گردید، به ناچار بعدازظهر همان روز مراسم تدفین با همان احساسات عاشقانه و مردمی و با دشواری تمام انجام شد که گوشه هایی از این مراسم بوسیله خبرنگاران به جهان مخابره شد و بدین سان رحلت حضرت امام خمینی (ره) نیز همچون حیاتش منشأ بیداری و نهضتی دوباره شد و راه و یادش جاودانه گردید چرا که:
«او حقیقت بود و حقیقت همیشه زنده است و فنا ناپذیر»