امام میان روابط عادلانه و وابستگی تمایز قایل بودند

امام اعتقاد داشتند که این رابطه از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار است و نباید اجازه داد رابطه سلطه و وابستگی مجددا شکل بگیرد. امام میان روابط عادلانه با وابستگی، سلطه و دخالت در امور تمایز قایل بودند. ایشان رابطه مفید را جریانی دو طرفه و براساس منافع ملی، احترام متقابل در سطوحی برابر و با حفظ حق تعیین سرنوشت ملت ها می دانستند.


معصومه ابتکار از اعضای شورای اسلامی شهر تهران و از دانشجویان خط امامی که در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در 13 آبان سال 58 حضور داشته است، در سالگرد  قطع رابطه ایران و امریکا به بازخوانی این پرونده پرداخته و در  یادداشتی اختصاصی برای پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران نوشته است: حضرت امام رابطه مفید را جریانی دو طرفه و براساس منافع ملی، احترام متقابل در سطوحی برابر و با حفظ حق تعیین سرنوشت ملت‌ها می‌‌دانستند.

اگر کسی قانون اساسی آمریکا را نخوانده باشد و از فرآیند انقلابی که به تهیه و تدوین آن منجر شد، بی خبر باشد طبیعتا نمی داند که چقدر میان آن و قانون اساسی جمهوری اسلامی  شباهت مفهومی و تاریخی وجود دارد. قانون اساسی آمریکا نیز در پی مبارزات استقلال خواهانه از انگلیس و برای دستیابی به حقوق برابر انسانی و جایگاه شهروندی برای همه آحاد ملت تهیه شد.

در مقابل این شباهت اما تناقضاتی وجود دارد. بیش از نیم قرن است که معادلات و تحرکات سیاسی ایران بیش از هر کشوری موثر از رابطه اش با آمریکاست؛ گاه در قالب  دست نشاندگی و گاه در قالب استقلال طلبی و مقابله با زورگویی آن کشور که در نهایت با دستور جیمی کارتر رییس جمهور وقت آمریکا در 18 فروردین 1359 به قطع روابط سیاسی بین دو کشور انجامید.

این فراز و نشیب ها البته حاکی از اهمیت موضوع ایران به جهات مختلف اقتصادی و ژئوپلتیکی است.

در این میان امام خمینی (ره) موضع شفاف و روز آمدی را از سال های پیش از وقوع انقلاب اسلامی نسبت به این روابط داشته و ضمن ابراز نارضایتی از نفوذ آمریکا، این رابطه را شامل بحث فقهی نفی سبیل می دانستند. ایشان معتقد بودند که آمریکا در گرفتاری های مردم مقصر است و تاکید می کردند که دنیا بداند گرفتاری های ملت ایران و ملل مسلمین از اجانب و از امریکاست. بدبختی دولت های اسلامی از دخالت اجانب در مقدرات آنهاست.

نگرش امام راحل در واقع یکی از دلایل بیداری و آگاهی مردم ایران در مبارزات منتهی به انقلاب اسلامی بود و پس از انقلاب نیز ایشان هرگز اجازه رابطه ای مبتنی بر سروری آمریکا بر کشور را ندانند.

اما از آن سو، نگاه سیاستمداران آمریکایی به موضوع متاثر از شیوه نامه راهبردی آن کشور از سال 1948 و یکی از مقاصد مهمش در منطقه تامین منافع راهبردی و تسلط بر منابع انرژی بوده است. حضور دهها هزار نیروی مسلح و پایگاههای آمریکایی در ایران قبل از انقلاب اسلامی موید این مطلب و نیز صحت نظر امام است. چنانچه پس از پیروزی انقلاب، امام اعتقاد داشتند که این رابطه از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار است و نباید اجازه داد رابطه سلطه و وابستگی مجددا شکل بگیرد. امام میان روابط عادلانه با وابستگی، سلطه و دخالت در امور تمایز قایل بودند. ایشان رابطه مفید را جریانی دو طرفه و براساس منافع ملی، احترام متقابل در سطوحی برابر و با حفظ حق تعیین سرنوشت ملت ها می دانستند.

امام راحل (ره) در مقابل سوالی در این خصوص تصریح می کنند که سیاست دولت اسلامی حفظ استقلال و آزادی ملت است و احترام متقابل بعد از استقلال تمام محقق می شود.

اما متاسفانه این رابطه به دلیل نگاه یک سویه هیات حاکمه آمریکا هرگز نتوانست به وضعیت متعادل و منطقی برای حفظ منافع هر دو کشور برسد. اگر چه در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون، وزیر امور خارجه وی خانم مادلین البرایت بابت کودتای 28 مرداد و دخالت آمریکا در آن از ملت ایران عذرخواهی کرد، ولی این برخورد با روی کار آمدن دولت بوش و قرار دادن ایران در محور شرارت مجددا باعث شعله ور شدن  تنش ها میان دو کشور شد. به نحوی که به نظر می رسید این نوسانات هرگز پایان نپذیرد.

در دوره دولت کنونی اما تماس میان دو کشور بارها از طریق مکاتبه و پیشنهادات رسمی و غیررسمی برقرار شد و بالاخره با روی کارآمدن رییس جمهور اوباما فضا به سمت اصلاح روابط پیش رفت. ورود اوباما که با شعار تغییر و رویکردی متفاوت از رویکردهای پیشین دولت آمریکا با جهان اسلام به عرصه آمد، زمینه را برای برقراری حداقل ارتباط و حل و فصل مسایل منطقه ای و تنظیم منافع فیمابین فراهم کرد. در این میان البته مذاکرات برای آینده عراق و افغانستان شاید مهم ترین زمینه ها را برای ایجاد روابط ایجاد کرد.

اکنون با توجه به رویکرد جدید رییس جمهور آمریکا که البته تاکنون بیشتر در حد حرف بوده، همچنین نظر به روی کارآمدن دولتی راستگرا و افراطی در اسراییل که حتی با مواضع دولت آمریکا همگرایی ندارد، بنظر میرسد فرصتی برای تنظیم روابط به وجود آمده است. رابطه ای که البته لزوما به روابط دوستانه منتهی نمی شود. این رابطه اگر بتواند ضمن تسهیل مراودات مردمی و ارتباطات فرهنگی، علمی و اقتصادی بین دو کشور و نیز رابطه با حدود 2 میلیون ایرانی مقیم آن کشور، بتواند به تامین صلح و امنیت در منطقه و پیشبرد منافع مشترک ایران و امریکا کمک کند، مفید خواهد بود. به این ترتیب دوران سخت و تاریک این روابط براساس منویات امام راحل(ره) و نیز رهبر انقلاب اسلامی به نفع ملت ها و براساس احترام متقابل رقم زده می شود. اما در این میان آنچه بسیار با اهمیت به شمار می رود اتخاذ راهبردهای دیپلماتیک موثر و پرهیز از پنهان کاری و تاکید بر شفافیت امور است. مجلس شورای اسلامی نیز باید با اقتدار بر این روند نظارت داشته باشد و در عین حال اطلاع رسانی شفاف به مردم صورت پذیرد.»