انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی؛ فرصت‌ها و چالش‌های احتمالی امنیت ملی

- مقدمه
یکی از سطوح و عرصه های مهم مشارکت سیاسی، شرکت مردم در انتخابات است. کند و کاو در ادبیات موجود در مورد مشارکت سیاسی این نکته را روشن می سازد که با وجود راه های گوناگون مشارکت و مداخله در سیاست، پژوهشگران توجه خاصی را به «انتخابات» و «مشارکت انتخاباتی» داشته اند. اهمیت مشارکت انتخاباتی سبب گردیده است که محور مشارکت غالباً بر مشارکت انتخاباتی بچرخد. دلیل واضح این امر را هم می توان در اهمیت انتخابات در جوامع مختلف دانست و به گونه ای که می توان گفت که زندگی سیاسی شهروندان در دنیای کنونی تقریباً در انتخابات خلاصه شوددر تعریفی که از انتخابات گفته شده است: «انتخابات مجموعه عملیاتی است که در جهت گزینش فرمانروایان یا تعیین ناظرانی برای مهار کردن قدرت تعبیر شده است».(خداوردی، ۱۳۸۵ :۳۵)
انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی در ایران با توجه به شرایط بین المللی و منطقه ای، وضعیت وصف بندی جریان ها و گروه های سیاسی داخلی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. این انتخابات در شرایطی برگزار می گردد که جمهوری اسلامی ایران با پیمودن مسیر مقاومت و پایداری در برابر فشارهای نظام سلطه، به قدرت برتر منطقه استراتژیک خاورمیانه تبدیل شده و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران مسایل بین المللی، در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت موثر جهانی است. موفقیت ها و پیشرفت های جمهوری اسلامی از یک طرف در داخل در مهار و مقابله با فتنه ۱۳۸۸ و شکست ها و ناکامی های آمریکا و متحدین او در منطقه خاورمیانه از طرف دیگر و برخی دیگر از کشورهای غربی را نسبت به تحولات سیاسی منطقه و جهان در آینده نگران ساخته است. تحولات اخیر و بیداری اسلامی در منطقه با الهام ازانقلاب اسلامی در حال به ثمر رسیدن است. این تحولات به زعم بسیاری از صاحبنظران روز به روز بر عمق استراتژیک ایران در منطقه و جهان افزوده است و سیاست های یکجانبه گرایی متکی بر قدرت نظامی آمریکا را در منطقه با شکست کامل مواجه ساخته است.
سال ۱۳۸۸، که سال برگزاری انتخابات ریاست جهوری درایران بود . راهبرد غربی ها تاثیرگذاری بر فرآیند و نتایج انتخابات متناسب با منافع غرب تعریف شده بود. در داخل ایران، متاسفانه نتایج انتخابات توسط دو نفر از کاندیداها پذیرفته نشد و پس از اعلان نتایج انتخابات با القاء تردید و شبهه در سلامت انتخابات، مانور جمعیتی و لشکرکشی خیابانی در مقابله با نظام شکل گرفت. و کشور را برای چندین ماه درگیر فتنه ای پیچیده با طراحی و حمایت دولت های خارجی نمود که با یاری خدای متعال و رهبری و مدیریت هوشمندانه مقام معظم رهبری مد ظله العالی و بصیرت و اقدام ملت ایران فتنه مهار و شکست خورد.
چالش های سیاسی – امنیتی بوجود آمده در انتخابات سال۱۳۸۸ از یک طرف و موفقیت جمهوری اسلامی در مقابله و مهار آن چالش ها دشمن را به این باور رسانده که همچنان نتایج انتخابات در ایران برای کشورهای غربی هم متفاوت ارزیابی شد. بر همین اساس می توان گفت، نتایج انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی برای پیشبرد آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی همچنین استمرار حرکت بیداری اسلامی، پایداری و ایستادگی در برابر زیاده خواهی و فشارهای غرب در موضوعاتی چون مسئله هسته ای و دفاع از حقوق ملت مسلمان و مظلوم فلسطین می تواند متفاوت باشد.
همانگونه که مقام معظم رهبری در ارتباط با این انتخابات فرمودند:
” امسال ما در آخر سال، انتخابات را داریم. انتخابات همیشه در کشور ما تا حدودى یک حادثه‌ى چالش‌برانگیز است. اگرچه در مقایسه‌ى با انتخابات هائى که در بعضى از کشورهاى دنیا چه کشورهاى به اصطلاح پیشرفته، و چه بعضى از کشورهاى دیگر برگزارمی شود، که تویشان چه خباثت ها، چه خیانت ها، چه درگیرى‌ها، حتّى چه کشت و کشتارها اتفاق مى‌افتد، بحمدالله این حوادث در کشور ما نیست، اما بالاخره یک چالشى است؛ مردم را متوجه می کند. مراقب باشید این چالش به امنیت کشور صدمه نزند. انتخابات که مظهر حضور مردم است، مظهر مردم‌سالارى دینى است، باید پشتوانه‌ى امنیت ما باشد. نباید اجازه داد که این چیزى که ذخیره‌ى امنیت است، پشتوانه‌ى امنیت است، به امنیت ما صدمه وارد کند. دیدید، حس کردید، از نزدیک لمس کردید آن وقتى را که دشمنان میخواهند از انتخابات علیه امنیت کشور سوء استفاده کنند. باید همه مراقب باشند، همه بهوش باشند. آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سیاسى، کسانى که میتوانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند؛ از انتخابات مانند یک نعمت الهى پاسدارى کنند.”(خطبه نماز عید فطر ۱۳۸۹)
در این چارچوب ضرورت دارد شرایط محیط داخلی و خارجی در آستانه انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی به شیوه ای روشمند و عمیق توسط صاحبنظران بررسی قرار گیرد. چالش های احتمالی و آسیب پذیری های امنیتی آن انتخابات را پژوهشگران پیش بینی و مورد توجه قرار دهند. برای بهره گیری از این فرصت پیش رو که نمایش مردم سالاری دینی در کشور است، بعنوان پشتوانه نظام همچون گذشته اندیشه ورزی شود.
۲- کارکردهای انتخابات
انتخابات در کنار دیگر ساز و کارهای مشارکت شهروندان به صورت انفرادی یا جمعی، گروهی یا صنفی، همچنان به عنوان بارزترین و قابل اندازه گیرترین نوع مشارکت افراد در عرصه سیاسی است(خداوردی، ۱۳۸۴ :۳۷)
شرکت در انتخابات عام ترین، سهل ترین و کم هزینه ترین نوع مشارکت سیاسی است و یکی از معیارهای مناسب برای کشف میزان مشارکت سیاسی مردم می باشد و تا حدودی انگیزه ها و عوامل تشدید کننده مشارکت، را در عرصه فعالیت های سیاسی نشان می دهد. یکی از مهم ترین کارکردهای انتخابات، قاعده مند کردن انتقال قدرت سیاسی از گروهی به گروه دیگراست. فقدان قاعده ای برای انتقال و توزیع قدرت سیاسی و مسئولیت اداره جامعه، پیامد سیاسی گوناگونی به دنبال می آورد. کسب قدرت از راه انتخابات، ضمن دارا بودن مقبولیت لازم از سوی مردم، مسالمت آمیزترین شیوه در دستیابی به قدرت سیاسی است.
انتخابات زمینه های لازم را برای گردش نخبگان فراهم می سازد. سازماندهی انتخابات واقعی، مشارکت و گسترش رقابت سیاسی بین گروه های مختلف سیاسی- اجتماعی، بستری مناسب برای رقابت تشکل های موجود در جامعه به وجود می آورد و حتی شرایط و زمینه های لازم را برای ظهور گروه های جدید سیاسی- اجتماعی فراهم می سازد. بر این اساس، انتخابات، به مثابه عرصه مبارزه در رقابت گروه ها، تشکل ها، اندیشه ها، طرح ها و دیدگاه ها، از طرفی با بسط علایق سیاسی در بین آحاد مردم آنها را به حقوق سیاسی خودشان آشنا و باور شهروندان را به رعایت ارزش های مردم سالارانه تقویت می کند و از طرف دیگر، رقابت مسالمت آمیز بین گروه های سیاسی نهادینه می کند و موجب تقویت آنها می شود. درتبیین کارکردهای ویژه انتخابات می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱٫ انتخابات ابزاری است که به وسیله آن می توان اراده شهروندان را در شکل گیری نهادهای سیاسی دخالت داد.
۲٫ مردم ضمن رأی دادن، به عنوان اقدامی حقوقی- سیاسی، در حقیقت با برگزیدن نماینده یا نمایندگان خود در اداره امور سیاسی جامعه مشارکت می کند.
۳٫ از طریق انتخابات اعضای جامعه به صورت مستقیم و غیرمستقیم در شکل دادن به سیاست عمومی مداخله می کنند.
۴٫ بارزترین و قابل اندازه گیری ترین نوع مشارکت مردم در عرصه سیاسی به شمار می آید.
۵٫ پایه های اجتماعی قدرت سیاسی را نشان می دهد.
۶٫ انتخابات قدرت نرم نظام را در بسیج سرمایه اجتماعی به نمایش می گذارد.
۷٫ ملاک خوبی برای ارزیابی توزیع قدرت در جامعه است.
۸٫ ملاک خوبی برای ارزیابی میزان علائق و اعتماد مردم به نظام است.
۹٫بررسی انتخابات و مشارکت انتخاباتی به خوبی چگونگی رابطه متقابل جامعه و دولت را به نمایش می گذارد.
۳- اهمیت و جایگاه انتخابات در جمهوری اسلامی
اولین نشانه مردم سالار بودن انقلاب اسلامی، حضور همه جانبه اقشار مختلف مردم در انقلاب بود. انقلاب اسلامی بر خلاف بسیاری از انقلاب های مشهور قرون جدید که با مبتنی بر منافع طبقاتی شکل گرفته اند و یا توسط بخش خاصی از جامعه هدایت و حمایت شده اند و اهداف خاص قشری، طبقاتی، فرقه ای را هدف قرار داده اند؛ نهضتی بود که اهداف خود را منافع همه اقشار، طبقات و توده های ملت با همه اعتقادات و گرایش های مذهبی قرار داده بود و به دنبال شکل گیری نظامی بود که تمامی مردم ایران در آن از حقوق اولیه انسانی برخوردار باشند. انقلاب اسلامی با این اهداف توانسته بود که اقشار مختلف جامعه را به صحنه مبارزه با رژیم کشانده و همه مردم را همراه نماید. به همین خاطر انقلاب اسلامی را بی شک می توان بزرگترین انقلاب مردمی عصر حاضر نامید.
انتخاب مستقیم یا غیر مستقیم مسئولین نظام سیاسی به عنوان یکی از مهم ترین معیارهای حاکمیت مردم مورد توجه قرار گرفته است. مسئولین نظام جمهوری اسلامی از همان ابتدای امر از طریق انتخاب مردمی روی کار آمده و این روند در طی سه دهه از عمر این شجره طیبه ادامه یافته است و تقریباً هر سال شاهد برگزاری انتخابات و حضور با شکو ه مردم در آن بوده ایم. در این میان همه ارکان نظام به طور مستقیم و یا غیرمستقیم از طریق رأی ملت برگزیده شده اند و جایگاهی نیست که مردم در قدرت یابی آن نقشی نداشته و از دایره نظارت و کنترل مردمی خارج مانده باشد و از این جهت نظام جمهوری اسلامی را می توان در بالاترین سطح نظام های انتخابی جهان قرار داد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی به این حقیقت اشاره دارند: «نظام جمهوری اسلامی به معنای حقیقی کلمه، نظام مردم سالار و متکی به مردم است. شما ببینید هر سالی تقریباً یک انتخابات. کشوری با شصت، هفتاد میلیون جمعیت، هر سال یک انتخابات در همه شوؤن، از رهبری نظام گرفته تا رئیس جمهور، تا نمایندگان و تا شوراها. مردم اینها را انتخاب می کنند و اینها با انتخاب مردم سرِکار می آِیند.» انتخابات در ایران ویژگی های خاص و منحصر به فردی نیز دارد، به طوری که انتخابات در ایران معنایی بیش از انتخاب شدن و انتخاب کردن دارد. برخی از این ویژگی ها عبارت است:
۱٫ در جمهوری اسلامی ایران به دلیل ویژگی ها و شرایط منحصر به فرد انقلاب اسلامی و دشمنی و خصومت ذاتی قدرت های استکباری، در پس مشارکت سیاسی مردم به طور کاملاً آگاهانه، همواره این هدف دنبال می شد که توطئه ها و دشمنی های غرب و به ویژه با سردمداری آمریکا را در پرتو برگزاری انتخابات خنثی سازند. بنابراین پیام انتخابات در ایران نشانه ای از مشارکت سیاسی مردم و کارآمدی الگوی مردم سالاری دینی است که بر کاهش تهدیدات خارجی موثر است.
۲٫ دشمنان انقلاب اسلامی به عنوان بخشی از راهبرد فروپاشی از درون، تلاش می کنند به عنوان یک فرصت بر انتخابات ایران تاثیر بگذارند و آن را به چالش بکشانند. تجربه انتخابات ۱۳۸۸ نمونه ای از آن است.
۳٫ انتخابات در ایران نمایش حضور مردم در عرصه های مختلف کشور است. اعتماد ملی، انسجام و علائق مردم به نظام را در داخل کشور به نمایش می گذارد. بنابراین برای پیشبرد اهداف نظام انتخابات پشتوانه ای جدی است.
۴٫ برگزاری انتخابات متعدد، انتخاب آحاد مسئولان نظام به طور مستقیم و یا غیر مستقیم از طریق انتخابات و تقریبا به طور متوسط هر سال یک انتخابات در جمهوری اسلامی، سومین ویژگی انتخابات در ایران است.
۵٫ دسته بندی های سیاسی از یک طرف و عدم تعمیق تحزب گرایی صحیح از طرف دیگر، باعث ایجاد مخاطرات و چالش های زیادی برای کشور و مردم به ویژه همزمان با برگزاری انتخابات شده است.
۶٫ به جرأت می توان گفت مردم ایران احساس مثبت و بسیار خوب از برگزاری انتخابات دارند، و تاکنون فعالانه در سرنوشت کشور مشارکت داشته و یکی از مهم ترین و جدی ترین عرصه مشارکت سیاسی خود را انتخابات می دانند.
۴- اهمیت، وظائف و اختیارات مجلس شورای اسلامی
مجلس شورای اسلامی رکن اصلی قوه مقننه در نظام جمهوری اسلامی ایران است که از نمایندگان منتخب مردم تشکیل شده و مصوبات آن در صورت تأیید شورای نگهبان برای اجرا به قوه مجریه ایران و قوه قضائیه ابلاغ خواهد شد.( اصل ۵۸ قانون اساسی) در میان انواع انتخاباتی که در جمهوری اسلامی ایران برگزار شده است، یکی از مهم ترین عرصه های مشارکت سیاسی مردم ایران انتخابات مجلس شورای اسلامی است.
بی شک این انتخابات یکی از مهم ترین فعالیت ها در عرصه سیاسی کشور است که تاثیرات آن در حوزه های مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی قابل بررسی و دقت نظر می باشد. به طور کلی این اهمیت و تاثیرگذاری را از دو جهت می توان بررسی نمود.
اول: نفس برگزاری انتخابات با آثار قابل توجه آن در مشارکت سیاسی و نمایش مردم سالاری.
دوم: انتخاب بیش از ۳۰۰ نماینده برای مهم ترین جایگاه قانون گذاری برای مدت چهار سال.
براساس اصول قانون اساسی مهم تریت وظایف و اختیارات مجلس شورای اسلامی عبارت است:
۱٫ وضع، شرح و تفسیر قوانین عادی در عموم مسایل کشور.( اصول ۷۱ و۷۲)
۲٫ حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور.( اصل ۷۶)
۳٫ تصویب عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها، قراردادها و موافقت‌نامه‏‏های بین‌المللی. اصل۷۷)
۴٫ تصویب گرفتن و دادن وام یا کمکهای بدون عوض داخلی و خارجی از طرف دولت.( اصل ۸۰)
۵٫ تصویب استخدام کارشناسان خارجی در موارد ضرورت.( اصل ۸۲)
۶٫ حق سئوال از رییس جمهور و وزیران.( اصل ۸۶)
۷٫ استیضاح هیأت وزیران یا هر یک از وزیران.( اصل ۸۹)
۸٫ رای اعتماد به وزیران پیشنهادی دولت.( اصل ۸۵)
۹٫ استیضاح و رأی به عدم کفایت رییس جمهور.( اصل ۸۹)
۱۰٫ مرجع رسیدگی به شکایات مردم از سایر قوا. ( اصل ۹۰)
۵- انتخابات بستر اصلی انقلاب های رنگی
نوع دگرگونی‌ و تغییر ساختارهای سیاسی که از آن‌ با نام انقلاب‌های رنگی (velvet revolution) یاد می‌شود، ثقل زمانی آن درانتخابات است. انقلاب های رنگی، یکی از شیوه های براندازی نرم و از مصادیق فروپاشی از درون است.انقلاب های رنگی و مخملی در جوامع پسا کمونیستی در اروپای مرکزی، شرقی و آسیای مرکزی اتفاق افتاد. و واجد ویژگی‌های مشترک در علل و شکل تحول می‌باشد؛ همه آن‌ها بدون استفاده از ابزارهای خشونت‌آمیز و طی راهپیمایی خیابانی و با مانور جمعیتی به پیروزی رسیده اند. این تحرکات با شعارهایی مبتنی بر دموکراسی خواهی و لیبرالیسم همزمان با انتخابات انجام گرفته اند. طراحی و مدیریت پشت صحنه انقلاب های رنگی، بر عهده سرویس های جاسوسی، رسانه ها و سفارتخانه های غربی بوده است. و در نهایت تمرکز اصلی در انجام انقلاب های رنگین انتخابات می‌باشد بدین صورت که با اعلام تقلب در انتخابات از سوی مخالفان دو هدف عمده؛ ابطال انتخابات و برگزاری مجدد آن، با ناظرین بین المللی پیگیری می‌شود.( نک، نائینی، ۱۳۸۸)
در انقلاب های رنگین؛ اعتراضات خیابانی بدون خشونت، اغتشاشات عمومی همراه با خشونت کنترل شده، اعتصابات قشری گسترده (کارگری، کارمندی و … ) و تحصن عمومی و بلند مدت با پوشش گسترده رسانه‌ای بویژه در مجاورت مراکز حساس و حیاتی پایتخت ها روش های عمده اعتراضی مورد توجه شورشگران قرار ‌گرفته است. ویژگی و اقدامات محوری در انقلاب های رنگی عبارت است:
۱٫ غربی بودن انقلاب های رنگی؛ کسانی که در انقلاب های رنگین دارای نقش داشته و یا در تجمعات و حرکت های اعتراضی و خشونت آمیز شرکت‌ کرده اند، خواسته‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همسو با استاندارد‌های غرب داشته و مورد حمایت غرب قرار داشته اند. انقلاب‌های رنگین در واقع با الگوبرداری از لیبرال دموکراسی پیگیری می‌شوند.
۲٫ رسانه‌ای بودن انقلاب های رنگی؛ بدون حضور رسانه‌ها وقوع چنین انقلاب‌هایی امکان پذیر نیست و فعالیت‌های رسانه ای در این عرصه نیز از طریق نظرسازی و نظرسنجی و تولید خوراک برای کسانی که براندازی نرم را پیگیری می کنند، صورت می گیرد.
۳٫ دو قطبی کردن جامعه مورد هدف؛ رسانه‌های غربی در آستانه هر انقلاب رنگین تلاش می کنند جریان حاکم را به عنوان جریان سنتی، متحجر و ناکارآمد و غیر دمومکراتیک و در مقابل آن جریان غرب‌گرا را جریانی مدرن، کارآمد، دموکراتیک‌، اصلاح‌طلب و متعلق به توده‌ها معرفی ‌کنند.
۴٫ تمرکز و توجه به موضوع انتخابات؛ جریان معتقد به انقلاب رنگین همیشه خود را قبل از انتخابات، پیروز انتخابات معرفی می‌کند و تاکید هم می‌کند که هر چه غیر از پیروزی این جریان رخ دهد، نشانگر بروز تقلب است و رسانه‌های غربی هم با حمایت از جریان مذکور تلاش می‌کنند نظریه فوق را در قالب واقعیت به مردم القاء و ادراک مردم و نخبگان را مدیریت نمایند. اگر در جریان انتخابات طرف مدعی پیروزی رای نیاورد، جریان رهبری انقلاب رنگین، شایعه تقلب را مطرح می‌کند و در چنین شرایطی به مانور جمعیت و لشکر کشی خیابانی برگزاری تجمعات غیرقانونی و نافرمانی مدنی؛ تمسک می‌جویند. در واقع تجمعات غیر قانونی اساس و ستون انقلاب‌های رنگین هستند. آنچه برای طراحان و عاملان انقلاب‌های رنگین اهمیت دارد، این است که تجمعات پوشش رسانه‌ای داشته باشند تا به حالت “بهمن ” درآیند و بر این باورند که رشد فزاینده تجمعات غیر قانونی باعث افزایش پوشش خبری آنها شده و پوشش خبری بیشتر موجب می شود، تجمعات گسترده‌تر شوند و این حرکت همین طور رشد می‌کند و از آنجا که معمولا برپاکننده و هدایت‌گر تجمعات یک فرد است،‌ خبرها به صورت یکجانبه‌ به نفع او منتشر و طرف مقابل بایکوت خبری می‌شود.
۵٫ حمایت از کاندیدای جناح غرب‌گرا توسط رسانه‌های غربی؛ در تمامی انقلاب رنگی رسانه ها جریان غربگرا را از قبل از انتخابات، به عنوان پیروز قطعی انتخابات معرفی کرده اند و پس از انتخابات هم که جریان غرب‌گرا و کاندیدای این جریان نتوانست پیروز شود، بدون توجه به تذکرات مراجع قانونی اقدام به پوشش خبری تجمعات غیر قانونی می کند. و تجمعات را اعتراضات به حقی که می‌تواند به جنبشی مدنی تبدیل شود و نظام را برای ابطال انتخابات تحت فشار قرار دهد، می داند. با بهره گیری از توضیحات فوق فرایند انقلاب های رنگی عبارت است:
۱٫ ایجاد ائتلاف گسترده مخالفان با هدف ایجاد تغییر در کشور مورد هدف قبل از انتخابات
۲٫ گسست بین باورهای ذهنی و شناختی مردم از حاکمیت با متهم کردن نظام موجود به فساد سیاسی، ناکارآمدی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و با تکرارتقلب از قبل از انتخابات
۳٫ مانور و رویارویی جمعیتی بعد و یا حین انتخابات با بهانه های مختلف از جمله؛ جشن پیروزی و یا اعتراض به نتایج انتخابات با بهره گیری از هیجانات اجتماعی
۴٫ ایجاد انفعال و ناکارآمدسازی توان نیروهای امنیتی با قفل شدن کارکرد نهادهای امنیتی در کشور به ویژه در مواجهه با مانور جمعیتی و لشکرکشی خیابانی
۵٫ تسخیر مراکز حساس و جابجایی در قدرت
نظریه پرداز اصلی انقلاب رنگی و یا تغییر به روش غیر خشنونت، ” جین شارپ” (Gene Sharp) که برخی او را ” کلاوزویتس مبارزات بدون خشنونت” می خوانند می باشد. او دکتر فلسفه و استاد علوم سیاسی چندین دانشگاه امریکا است. و اندیشکده آلبرت اینشتین را با هدف گسترش تحقیق، مطالعه و آموزش در زمینه راهبردهای مبارزات بدون خشنونت بنا نهاده است. از اواسط قرن بیستم نظریه خود را تبیین و بسط داده و تاکنون سیزده کتاب به صورت آموزشی و با زبان ساده و با نگارشی که در اکثر فرهنگ ها قابل فهم است، نوشته و منتشرکرده است. معروف ترین کتاب وی تحت عنوان «از دیکتاتوری تا دموکراسی From Dictatorship to Democracy ) است. این کتاب که خلاصه ای از مبانی نظری و بیشتر با رویکردی عملی، آموزه های کودتای نرم را بیان می کند توسط موسسه آلبرت اینشتین به منظور استفاده « مبارزان راه دموکراسی» در رژیم های به زعم آنها دیکتاتوری، به زبان های مختلف از جمله در سال های اخیر به زبان فارسی ترجمه شده است. این کتاب حدود ۷۰ صفحه و شامل ۱۰ فصل و یک پیوست می باشد. در پیوست کتاب، ۱۹۸ اقدام عملی پیشنهادی برای سرنگونی یک نظام سیاسی به روش براندازی نرم، شماره گذاری شده است. در آموزه های او انتخابات به عنوان رویدادی است که می توان با زیر سئوال بردن سلامت و نحوه مدیریت آن نظام های سیاسی مورد هدف را به چالش کشید.
بنیاد سوروس (Soros Foundation)، با نام اصلی بنیاد جامعه باز (Open Society Institute OSI) متعلق به جورج سوروس است. هدف موسسه، آن طور که خود عنوان می‌کند ایجاد و حفظ ساختارها و نهادهای جامعه باز است. ولی به خاطر دست داشتن این مؤسسه در انقلاب‌های رنگی، هدف اصلی ایجاد این مؤسسه را براندازی نرم و خاموش در کشورهای مختلف می‌دانند. سوروس در بیش از ۳۰ کشور جهان از جمله جمهوری‌های آذربایجان، ارمنستان، ازبکستان، اوکراین، تاجیکستان، روسیه، گرجستان، قرقیزستان، قزاقستان و مولداوی دارای نمایندگی‌های فعال است. بنیاد سوروس در پوشش مراکز مطالعاتی در کشورهای مختلف و سپس با ارزیابی مخالفان دولت موجود وحمایت از رسانه های مخالف دولت، زمینه را برای انقلابی آرام و به شکست کشاندن دولت و یا حکومت با بهره گیری از فرصت های انتخاباتی فراهم ‌نموده‌است. در گرجستان با صرف ۲۰ میلیون دلار به حمایت از مخالفین شوارد نادزه (Shevardnadze) برخاست. با هدف براندازی حکومت تاجیکستان، این بنیاد در این کشور از روزنامه‌های «روزنو»، «ارورود» «اودامو اولام» و برخی رادیوهای خصوصی حمایت مالی شد.
ساموئل هانتینگتون نظریه پرداز یهودی آمریکایی و مسئول هماهنگ کننده ” بنیاد طرح امنیتی شورای امنیت ملی آمریکا” در سال ۱۹۹۲، یکسال بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کتابی تحت عنوان” موج سوم دمکراسی” منتشر کرد. او با رهیافت تجویزی، فرآیند “دمکراسی شدن” و یا ” استحاله سیاسی” در رژیم های غیر دمکراتیک را آموزش می دهد. در یک تقسیم بندی نظام های سیاسی را به نظام های سیاسی لیبرال” اقتدارگرا” و غیرلیبرال” دمکراتیک” تقسیم می کند. او لازمه تغییر شکل حکومت های غیرلیبرال را وجود یک گروه قدرتمند هواه خواه لیبرالیسم در درون نظام مورد هدف می داند. با دو شرط؛ اولاً بتواند از طریق شیوه های قانونی مثل انتخابات به قدرت برسد، ثانیاً بتواند استحاله سیاسی و پروژه لیبرالیزه کردن نظام را به نتیجه برساند. او جمهوری اسلامی ایران را به عنوان حکومتی” غیر لیبرال” و ” اقتدارگرا” معرفی می کند. دستورالعملی را خطاب به ” هواخواهان لیبرالیسم در ایران” برای هدف براندازی ارائه می دهد.
بدست گرفتن قدرت توسط هواخواهان لیبرالیسم این توانایی را می بخشد که بااستفاده از نرم افزار اصلاحات، پروژه استحاله از درون و تغییر حاکمیت را به فاز رسمی و قانونی منتقل کنند. این مرحله مستلزم ورود اصلاح طلبان آمریکایی و هواخواهان لیبرالیسم به مراکز اجرایی و قانونگذاری است. هانتینگتون با تاکید برموضوع کسب قدرت در دکترین استحاله از درون می نویسد: ” اصلاح طلبان دمکراتیک نه تنها لازم است در درون رژیم اقتدارگرا وجود داشته باشند بلکه می باید در آن رژیم صاحب قدرت هم باشند.”یکی از راه های کسب قدرت بهره گیری از فرایندهای انتخاباتی است. هانتینگتون در مورد اهمیت انتخابات در تسریع پروژه استحاله از درون و تغییر حاکمیت می نویسد: ” انتخابات راهی است که دمکراسی در پیش دارد. اما در موج سوم طریقی برای تضعیف و پایان دادن به رژیم های اقتدارگرا است. انتخابات هم گردونه دمکراسی شدن است و هم هدف آن.”
۶- انقلاب رنگی؛ گزینه تغییر رژیم در ایران
مایکل لدین از نظریه پردازان موسسه آمریکایی ” انتر پرایز ” می گوید: ” یک غرب متحد می تواند آن کاری را با ایران انجام دهد که قبلا برای اوکراین در انقلاب رنگی انجام داده است. همان انقلابی که قبلا در گرجستان تحت عنوان انقلاب گل سرخ به راه انداختیم و همان اقدام به رفراندوم که بر علیه چاوز در ونزوئلا انجام دادیم و قبل از آن در هاییتی و باز هم قبل تر در نیکارا گوا و شیلی انجام داده بودیم، انجام خواهیم داد. مایکل لدین به صراحت می گوید که انقلاب رنگی و رفراندوم در ایران قرار است به همان اهداف و نتایجی منجر شود که کودتای خونین پینوشه بر علیه حکومت مردمی سالوادور آلنده در سپتامبر ۱۹۷۳ و نبرد مسلحانه و وحشیانه باندهای سیاه ” کنترا ” مورد حمایت آمریکا بر علیه حکومت انقلابیون ساندینیست در نیکارا گوا در همان جهت سازماندهی شده بود و این قابل توجه تمام کسانی است که می خواهند معنای واقعی و صریح و ساده واژه هایی نظیر دموکراسی و دموکراسی خواهی و دموکراتیزاسیون را درک کنند.(خبرگزاری فارس،مرداد، ۱۳۸۸ )
به زبان دیگر اخیرا وزیر دفاع آمریکا”لئون پانتا” اخیرا اعلان می دارد حمایت از فتنه سبز راهبرد اصلی آمریکا علیه ایران است: ” به نظر می رسد دیر یا زود انقلابی در ایران به وقوع بپیوندد، آمریکا باید هر گام لازم را برای حمایت از جنبش سبز بردارد. جنبشی که خواهان تغییر و اصلاح است.”( همان، شهریور ۱۳۹۰)
بیل کریستول یکی از نومحافظه کاران آمریکا با رد امکان حمله نظامی آمریکا به ایران اعلام نموده: « بوش امروز به این مسأله(حمله نظامی) فکر نمی کند، ما امیدوار هستیم که بتوانیم این جنگ را به راه های سیاسی و دیپلماتیک هدایت کنیم.» (سایت ایران امروز، ۲۲/۳/۸۲) در ماه می سال ۲۰۰۷، روزنامه “دیلی تلگراف “، چاپ لندن گزارش کرد: «جان بولتون فاش کرد که حمله نظامی آمریکا به ایران ” گزینه آخری است که پس از شکست تحریم‌های اقتصادی و تلاش برای ایجاد یک انقلاب رنگی در ایران وجود دارد “».
بهره گیری از رویدادهای اجتماعی و سیاسی در داخل ایران و امنیتی نمودن آنها یکی از راهبردهای اصلی دولت های غربی به ویژه سرویس های جاسوسی، رسانه ها و مراکز و کانون های تفکرآنها است. برخی از رویدادهایی اجتماعی مانند مسابقات ورزشی بین تیم های اصلی کشور به ویژه با گرایش های قومی و منطقه ای، ظرفیت این را دارد که فضای رقابتی تند و هیجانی منجر به تولید چالش امنیتی گردد. برخی از مناسبت ها و رویدادهای تاریخی و فرهنگی و یا ناکارآمدی های نظام و آسیب پذیری های داخلی در حوزه های اجتماعی در صورتی که درست مدیریت و اطلاع رسانی به جامعه نشود، فرصت هایی را برای رسانه های غربی و اپوزسیون با هدف تولید چالش امنیتی فراهم خواهد کرد. انتخابات یکی از مهم ترین رویدادهای اجتماعی و سیاسی کشور است. در صورتی که مدیریت و سلامت آن توسط نخبگان، رسانه ها، گروه ها، جریانات در دورون نظام از قبل مورد زیر سئول قرار گیرد، فرصت هایی را برای دولت های معارض نظام، رسانه های غربی و اپوزسیون با هدف تولید چالش امنیتی فراهم خواهد کرد. یکی از مراکز تحقیاتی در کشور معتقد است؛ بیش از ۵۰۰۰ صفحه مطلب درمراکزامنیتی و تحقیقاتی “قرارگاه های جنگ نرم دشمن” تئوریزه شده برای چگونگی تاثیرگذاری بر انتخابات ایران وجود دارد. تجربه براندازی نرم در بیش از ۳۰ کشور توسط غرب، تجربه فتنه سال۱۳۸۸ در انتخابات دهم ریاست جمهوری درایران و بررسی اسناد موجود، جای هیچگونه تردیدی را باقی نمی گذارد که؛ یکی از راهبردهای اصلی غربی ها به ویژه آمریکایی در مورد ایران تاثیر گذاری بر انتخابات ایران و امنیتی کردن آن است.
از توضیحات فوق استفاده می شود، که ایجاد انقلاب مخملین و رنگی در ایران از طریق نافرمانی مدنی بخشی از راهبرد آمریکا برای تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران از درون می‌باشد که تاکنون به دفعات طراحی شده اما در هر نوبت با شکست مواجه شده است. پیشینه انقلاب مخملی در ایران به سال ۱۳۷۸ و حادثه کوی دانشگاه باز می‌گردد. ”
و شکل تکوین یافته آن در انتخابات ۱۳۸۸ تکرار شد که با شکست روبرو شد. انقلاب مخملی عنوان یکی از گزینه های تئوریزه شده توسط یکی از برجسته ترین اتاق های فکر و مراکز تحقیقاتی و امنیتی آمریکا یعنی مرکز سابان وابسته به موسسه بروکینگز است. این سند شش ماه قبل از روی کار آمده اوباما منتشر می شود. که با بررسی محاسن و معایب نه گزینه در مورد ایران، گزینه انقلاب رنگی را مناسب‌ترین راه برای تغییر حکومت معرفی، و از دولتمردان آمریکایی می خواهد حمایت گسترده از انقلاب مخملی در ایران بعمل آورند. مهم تزین بخش های این سند عبارت است:
گزینه‌ی انقلاب رنگی؛ مناسب ترین راه برای تغییر رژیم ایران و بهترین راه حل مشکلات آمریکا با ایران است که کم‌ترین هزینه را در بر دارد.
هدف اصلی این گزینه، براندازی حکومت ایران، و ایجاد حکومتی است که بیشترین همراهی را با منافع آمریکا داشته باشد.
تعامل با اپوزیسیون داخلی جمهوری اسلامی، برگ برنده‌ای در دست آمریکاست که از طریق آن به ایران فشار وارد ساخته و رفتار حکومت ایران را تغییر دهد.
انقلاب مخملی نیازمند وجود رهبران محلی در صحنه است، و لذا چارچوب زمانی آن منوط به شرایط حادث شده و پیدایش این رهبران محلی، در آن شرایط خاص است که ممکن است در چند هفته یا چند سال پدید آید.
این که چگونه می‌توان جرقه‌ای زد تا انقلاب مخملی صورت بگیرد، هنوز مبهم است، زیرا انقلاب‌های مخملی بسیار پیچیده‌اند.
گفته می‌شود که مخالفان جمهوری اسلامی، علاقه‌مند به آمریکا هستند، لذا می‌توانند انقلابی را رقم زنند که به منافع آمریکا کمک کند.
آمریکا باید چند نقش متفاوت را در تحقق انقلاب مخملی در ایران ایفا کند، از جمله واگذاری کمک‌های مالی، و حمایت از رهبران محلی انقلاب مخملی.
آمریکا از طریق رسانه‌هایی که تحت حمایت او هستند مانند VOA و رادیو فردا، باید افراد منتقد کم‌تر شناخته شده را به جامعه‌ی ایران معرفی کند.
آمریکا باید اپوزیسیون ایرانی و رهبران محلی اپوزیسیون را پیدا و حمایت کند.
باید دستگاه‌های امنیتی ایران که توان‌مندی خود را اثبات کرده‌اند، در مقابله با انقلاب مخملی یا نخواهند یا نتوانند برخورد کنند.
از الزامات جدی انقلاب مخملی، نیازمندی به اطلاعات بی‌نظیر و دقیق و هم‌چنین پول قابل توجه است.
آمریکا باید از رهبرانی در انقلاب مخملی حمایت کند که توانمند باشند و توسط دستگاه امنیتی ایران خریداری نشوند.
متاسفانه ما (آمریکا) در ایران سفارت‌خانه نداریم. جامعه‌ی اطلاعاتی آمریکا (شامل ۱۶ سازمان اطلاعاتی) باید برای کسب اطلاعات از درون ایران به جستجوی خود شتاب دهد.
برای تحقق یک انقلاب مخملی، حکومت ایران باید اراده‌ی خود را برای برخورد و سرکوب انتظامی آن از دست بدهد.
اگر تجمعاتی در ایران صورت گیرد و ارتش و سپاه پاسداران و بسیج و پلیس، آن گونه تضعیف نشده باشند که کنار بنشینند، در آن صورت آمریکا باید برای مداخله‌ی نظامی و دفاع از آن تجمع کننده‌ها آماده شود.
تغییر حکومت از درون کم‌ترین هزینه و بیشترین فایده را دارد. اگر انقلاب مخملی موفق شود، آمریکا یکی از دشمنان اصلی خود را از سر راه برداشته و هزینه‌ی آن بسیار ارزان‌تر از یک تهاجم تمام عیار بوده است.
حتی اگر تحقق انقلاب مخملی امکان‌پذیر نباشد، اما حمایت از کسانی که به چنین اقدامی دست می‌زنند از سوی آمریکا، می تواند موجب تضعیف حکومت ایران و تغییر رفتار آن شود.
۷- چالش های امنیتی انتخابات قبلی
به باور بسیاری از تحلیل گران سیاسی ، انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ ریاست جمهوری ایران ، انتخاباتی شگفت انگیز ، کم نظیر و پر اهمیت بود. چه، درآن انتخابات حدود ۸۵ درصد از ایرانیان با رفتن به پای صندوق های رای در آغاز چهارمین دهه انقلاب خویش، همانند انتخابات ۱۲ فروردین سال ۵۸، دگرباره « مقبول و مردمی » بودن نظام جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذاشتند.
« شگفت انگیز» بودن انتخابات ۲۲ خرداد به ویژه از آنرو بود که سه دهه پس از وقوع انقلاب اسلامی اغلب ایرانیان داخل و خارج کشور، اعم از هر قشر و مذهب و گروه وقوم ودسته ای، نشان دادند که گذشت زمان و فزونی فاصله زمانی از وقوع انقلاب اسلامی و از برگزاری اولین همه پرسی نظام در سی سال پیش، نه تنها آنها را از شرکت در کنش های سیاسی و انتخاباتی خسته ننموده است ،بلکه تمایل و رغبت آنان را برای انجام چنین کنش هایی مضاعف ساخته است. نیازی به حجت نیست که چنین کنشی از نظر بسیاری از چامعه شناسان و تحلیل گران سیاسی – اجتماعی ، می تواند « مشروعیت » و « مقبولیت » نظام سیاسی حاکم را دو چندان سازد. چه، غالب شهروندان جامعه، بدون هیچ فشار و اجباری واز سر رغبت و اشتیاق، بر اساس موازین و قوانین جامعه و در چارچوب اصول بنیادین نظام ، به کاندیداهایی رای داده اند که از سوی یکی از نهادهای نظارتی، یعنی شورای نگهبان قانون اساسی، تائید صلاحیت شده بودند.
به تعبیر روشن تر، مردم با رفتار انتخاباتی خویش افزون بر رای دادن به نامزد مورد علاقه خویش، به نظام جمهوری اسلامی نیز « رای آری » داده و دگر باره اعتماد وعلاقه مندی خود را به آن نشان داده اند. علاوه بر این، در آغاز دهه چهارم انقلاب، ملت ایران با حضور مثال زدنی و حداکثری خود در انتخابات ریاست جمهوری، نمایش بی نظیری از مردم سالاری دینی و مشارکت عمومی در تعیین سرنوشت کشور را در منظر جهانیان به نمایش گذاشت و در مقایسه با انتخابات ریاست جمهوری در کشورهای مدعی دموکراسی که تنها موفق به جلب مشارکت ۳۵ تا ۵۰ درصد از حائزین شرایط رأی را دارند، موفق شد آمار ۸۵ درصدی مشارکت در انتخابات را به نام خود ثبت نماید.
بلافاصله پس از اعلام نتایج انتخابات ۲۲ خرداد، با اعتراض به نتیجه انتخابات، توسط برخی از کاندیداها و احزاب سیاسی شکست خورده در انتخابات، برخی ازشهرهای ایران به ویژه شهرتهران دستخوش وقوع نا آرامی ها و اعتراضات گردید. گستردگی عملیات روانی و حجم فراگیر فعالیت های رسانه ای غرب علیه نظام جمهوری اسلامی، دستگاه ها و نهادهای مسئول و نیروهای امنیتی و انتظامی درگیر حوادث را شاهد بودیم. مجموع این رخدادها موجب شد، تا گروهها ، نهادها ، رسانه ها و کارشناسان مختلف از حوادث و رخ داد های دو ماه پس از برگزاری انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ ، با اسامی مختلفی نظیر بحران، جنبش اجتماعی، انقلاب و یا کودتای مخملی، تهدید نرم، آشوب های شهری، اغتشاشات گسترده، فتنه، نارضایتی عمومی، جنبش سبز، نافرمانی مدنی و… یاد نمایند. برخی تحلیل گران غربی پا را از آن فراتر نهاده و کنش های اعتراض آمیز دو ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم را « بزرگترین چالش داخلی » جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته، ارزیابی نموده اند ( فرید زکریا ، ۲۰۰۹ و توماس فریدمن ، ۲۰۰۹ ). این تحلیل گران مدعی شده اند که « اعتراضات گسترده پس از برگزاری انتخابات، مشروعیت سیاسی جمهوری اسلامی را در دنیا و مقبولیت آن را در نزد افکار عمومی داخلی، با چالش جدی رو به رو ساخته است ». صرفنظر از ادعای اینگونه تحلیل گران، این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که اقدامات طرح ریزی شده غرب برای تاثیر گذاری بر انتخابات دهم ریاست جمهوری، کنش های اعتراض آمیز و رفتار برخی از نخبگان سیاسی بعد از انتخابات ۲۲ خرداد، هزینه های سیاسی، اجتماعی و معنوی زیادی را بر جمهوری اسلامی و نهادهای آن تحمیل کرد. که بحمدالله با مواضع و تدابیرهوشمندانه و مدبرانه مقام معظم رهبری و بصیرت و حضور به لحظه مردم ایران به ویژه در حماسه ماندگار و تاریخی ۹ دی ۱۳۸۸ خنثی گردید.
در هر صورت، انتخابات دهم ریاست جمهوری و رخدادهای پس از آن نشان داد که انتخابات در ایران می تواند به تعبیر مقام معظم رهبری که تاکنون، پشتوانه بوده توسط دشمنان خارجی و با غفلت نخبگان کشور به چالش امنیتی تبدیل گردد. یادآوری ویژگی ها و شرایط انتخابات دهم ریاست جمهوری می تواند کمک نماید تا با تدبیر و هوشمندی لازم از امنیتی شدن انتخابات مجلس نهم پیشگیری گردد و به رویدادی مهم در نمایش مردم سالاری دینی و تقویت مولفه های قدرت نرم نظام تبدیل گردد. بطور خلاصه ویژگی ها و شرایط انتخابات دهم ریاست جمهوری را می توان در دو مقطع(قبل، حین و بعد از انتخابات) به شرح زیرتوصیف کرد:
الف) قبل از انتخابات
_شور و حال بی سابقه مردم ایران
_بروز پدیده تجمعات و مراسم های خیابانی شبانه طرفداران نامزدها در عین بردباری و تحمل یکدیگر در مراکز استان ها به ویژه در تهران
_بروز تحولات و پدیده های جدید از جمله رنگ و نماد در تبلیغات انتخاباتی
_نمایش ظرفیت و تحمل بالای نظام در بسترسازی برای رقابت انتخابات
_مناظره های زنده بین نامزدهای انتخابات به عنوان یک پدیدۀ بی سابقه در رسانه ملی و ایجاد شور و نشاط انتخاباتی ناشی از آن
_تلاش فراوان برای دوقطبی شدن فضای انتخابات و محدود شدن گزینه ها به دو گزینه اصلی
_افزایش بی سابقه بداخلاقی های انتخاباتی و رفتارهای تند و بی منطق از سوی کاندیداها و طرفداران آن ها
_حضور فعال و مشارکت بی سابقه فرقه ها، احزاب موافق و مخالف در صحنه انتخابات( دعوت بی سابقه همه گروههای مخالف و تحریم کنندگان دوره های قبل، به شرکت مردم در انتخابات)
_تغییر موضع برخی از کاندیداهای انتخاباتی به سمت مواضع اپوزسیون نظام و ایجاد همگرایی در میان آنها
_القای برگزاری رفراندوم نسبت به کلیت نظام، بعضاً شعار تغییر قانون اساسی در سایه انتخابات ریاست جمهوری
_متهم نمودن رسانه ملی به جانبداری از کاندیداهای خاص و تلاش برای بی اعتمادی مردم به رسانه
_راه اندازی کمیته صیانت از آراء توسط ستاد یکی از کاندیداها
_متهم نمودن نیروهای نظامی و بسیج به جانبداری از کاندیداهای خاص
_ایجاد شبهه درباره امانتداری مسئولان و نهادهای قانونی برگزارکننده انتخابات
_ایجاد نگرانی از تقلب در انتخابات توسط برخی از خواص و کاندیداها
_القاء تقلب گسترده در انتخابات آتی توسط برخی رسانه های خارجی
_القاء پیروزی زود هنگام توسط طرفداران یکی از کاندیداها قبل از برگزاری انتخابات
ب)حین انتخابات
_حضور ، بی نظیر و نصاب شکن ملت ایران در انتخابات
_نمایش شگفت انگیز اعتماد، وفاداری و مقبولیت نظام توسط مردم ایران
_اعلان پیروزی یک ساعت قبل از اتمام رای گیری توسط ستاد یکی از کاندیداها
_انجام مصاحبه و فضاسازی تبلیغی در روز انتخابات توسط برخی از خواص و کاندیداها در جهت ایجاد نگرانی از تقلب
_اعلان تجمع ساعت ۱۱شب (روز ۲۳خرداد) در جلو وزارت کشور قبل از اعلان نتایج انتخابات
ج)پس از انتخابات
_عدم تمکین نامزدهای شکست خورده به نتایج انتخابات و آراء مردم
_صدور بیانیه های پی در پی و ساختار شکن توسط دو نفر از کاندیداها و احزاب و گروهای سیاسی
_آغاز آشوب ها و حمایت های رسانه های خارجی از اغتشاشات در فرآیند ایجاد انقلاب مخملین
_اعلان مواضع علنی سران غرب در حمایت از حرکت های اعتراضی و آشوب ها به عنوان حرکت مدنی
_هجمه شدید، بمباران تبلیغاتی، افزایش روزافزون شبهات نسبت به صحت انتخابات در سطح جامعه
_لشکرکشی خیابانی به اعتراض به نتایج انتخابات توسط یکی از کاندیداها
_بروز آشوب های خیابانی، قتل و غارت و ایجاد ناامنی و شرایط خاص در تهران
_شکسته شدن حریم ها و حرمت ها
_تجلی پدیده «ایران فقط شمال تهران» در مطالبات آشوبگران
_حضور فعال رسانه های غربی به ویژه بی بی سی، در هدایت آشوب ها و جنگ تبلیغاتی
_فعالیت بی نظیر شبکه های مجازی غربی و ضد انقلاب در فضای سایبر، در تولید و القاء سوژه های مختلف عملیات روانی علیه انقلاب اسلامی
_تلاش برای ایجاد تردید در باورهای مردم به امانتداری، اصالت و ارزش های نظام مقدس جمهوری اسلامی
_تلاش برای ایجاد تردید در باورهای مردم به امانتداری، اصالت و ارزش های نظام مقدس جمهوری اسلامی
_تلاش اغتشاشگران برای تلخ کردن شیرینی حضور ۴۰ میلیونی مردم در پای صندوق های رأی
تحلیل و بررسی رسانه های غربی نشان می دهد، با تدابیر از پیش اندیشیده شده، جنگ نرم گسترده ای را علیه جمهوری اسلامی در حوادث بعد از انتخابات طراحی و اجراء نموده اند .آن رسانه ها با استفاده از اصول و فنونی نظیر؛ تکرار، القاء و بهره گیری تهییج ، دروغ بزرگ ، شایعه ، نامگذاری، تشابه و تداعی، بزرگ نمایی، تحقیر، تخدیر و غیره می کوشیدند تا به بزرگ نمایی اعتراضات داخل و خارج ایران بپردازند و آن را به عنوان یک جنبش فراگیر اجتماعی، تحت عنوان « جنبش سبز» به منزله حرکت فراگیر مردم ایران علیه نظام معرفی نمایند. ذکر برخی شواهد درستی این ادعا را نمایان می سازد: ( نک، الیاسی و همکاران،۱۳۸۸)
_جستجو گر گوگل بلافاصله پس از انتخابات ، نرم افزار مترجم خود را فعال نمود تا امکان ترجمه پیام های فارسی به زبان های دیگر، و یا از زبان های دیگر به فارسی، را فراهم سازد، اقدامی که قرار بود چند ماه بعد صورت گیرد.
_سایت های توئیتر و فیس بوک امکان بهره گیری فزون تر را برای کاربران ایرانی فراهم ساختند. بگونه ایکه این دو سایت به رسانه ای برای معترضان و اغتشاش گران تبدیل شدند.
_شبکه تلویزیونی بی بی سی از روز انتخابات تا چند روز پس از آن برنامه های خود را از ۷ ساعت به ۲۴ ساعت افزایش داد.
_روسای چند کشور اروپایی و آمریکا به صورت مستقیم علیه نظام موضع گیری کردد و شایعه تقلب در انتخابات را به عنوان واقعیت به شهروندان خود معرفی نمودند.
_بلافاصله پس از پروژه های کشته سازی کسانی همچون، ندا آقا سلطان، تصاویر تولید شده در هزاران سایت و رسانه خارجی انعکاس یافت.
_القاء شبهات و جنگ نرم در رسانه های معاند و معارض نظام بر محورهای مهم ذیل در انتخابات انجام می گرفت:
_تقلب در آراء و تخلفات انتخاباتی
_القای نقش بسیج و نیروهای نظامی و انتظامی در تغییر نتایج انتخابات
_تلاش برای امنیتی کردن فضای داخلی کشور
_زیر سوال بردن بی طرفی صدا و سیما
_القای اعتراض عمومی مردم ایران به نتایج انتخابات
_ترسیم فضای سرکوب و خفقان و نقض حقوق شهروندی
_القای گسترش روز افزون اعتراضات به سراسر کشور
_القای مخالفت مراجع، علما، نخبگان با نتایج انتخابات
_ارائه تصویری مشوش و آشفته از اوضاع داخلی
_ایجاد ابهام در سلامت انتخابات
_برجسته سازی محدودیت رسانه ای در ایران
کشورهای غربی به سردمداری آمریکا بعنوان، یکی از بازیگران صحنه انتخابات کشور از مدت ها قبل بسیار علاقه مند بوده اند تا در عرصه انتخابات نقش موثری داشته باشند. هر چند تلاش های فراوان آنها در دوره های پیشین با عدم اقبال ملت ایران با شکست سنگین مواجه شده، اما آنها دست از تلاش برنداشته و هرچند ناامیدانه و لیکن به فعالیت های خود در این دوره از انتخابات نیز ادامه دادند. در جریان انتخابات، امیدهایی برای غرب ایجاد شد و آنها احساس کردند یک پایگاه مردمی ۱۴ میلیونی در داخل جامعه پیدا کرده اند. در موضوع ایجاد شکاف میان نخبگان و رهبری و خدشه دار کردن وحدت ملی نیز احساس امید کردند. غرب و آمریکایی ها از به کار گرفتن امکانات رسانه ای و استفاده از هنر دیپلماسی عمومی برای تحت فشار قرار دادن ایران هیگونه دریغ نکردند. تلاش فراوانی درایجاد اجماع بین المللی علیه جمهوری اسلامی و کاهش مشروعیت داخلی و خارجی نظام همزمان با انتخابات انجام دادند. بر اساس آنچه گفته شد اهم مواضع و راهبرد های غرب در قبال انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران به شرح زیر می باشد:
۱٫ تشدید فشارهای اقتصادی و سیاسی از طریق صدور قطعنامه های جدید
۲٫ تلاش برای تاثیر گذاشتن برآرای مردم در انتخابات
۳٫ برانگیختن جمعیت های خاموش برای تاثیرگذاری بر نتایج انتخابات
۴٫ حمایت از کاندیدای مرعوب و جلوگیری از تکرار دولت نهم
۵٫ تشکیک در نتیجه انتخابات و دامن زدن به پروژه تقلب
۶٫ بحرانی جلوه دادن اوضاع کشور پس از انتخابات
۷٫ بزرگنمایی اختلافات در حاکمیت در مدیریت انتخابات
۸- اهداف مرجع امنیت در انتخابات
امنیت ملی مفهومی نسبی، چند بعدی، پیچیده و میان رشته ای است زیرا امنیت پیچیدگی مفهومی دارد، مرز مفهومی و کاربردی آن با مفاهیمی همچون صلح، رفاه، عدالت و … روشن نمی‌باشد. برخی امنیت را به دفاع نظامی در مقابل تهدیدات خارجی محدود کرده اند، برخی دیگر با عنایت به تهدیدات نوظهور، ایده امنیت را به همه چالش ها و عوامل بی‌ثبات‌کننده داخلی و خارجی گسترش داده اند.
اهداف مرجع، ساختار و الگوهای امنیتی درکشورها کاملاً متفاوت است. مفهوم امنیت ملی، عمدتاً تحت تأثیر ادبیات نظری امنیت سخت و سرزمین است. امنیت ملی با ارزش ها و منافع ملی، ماهیت تهدید و قدرت در کشورها ارتباط دارد. دولت‌ها در برآورد امنیت دچار اغراق و یا غفلت امنیتی هستند، تهدیدات امنیتی به ویژه تهدیدات نرم را نمی بینند و یا بی جهت هر پدیده داخلی را امنیتی می کنند.
با توجه به این توضیحات می‌توان گفت: تعریف از امنیت ملی به پیش‌فرض‌های تعریف‌کننده، بستگی دارد. و به عبارتی زمان‌مند و مکان‌مند است، درحقیقت مصادیق امنیت را باید از درون گفتمان‌های گوناگون یافت. با وجود این مشکل، وجه غالب در تعاریف بر این است که، امنیت ملی وضعیتی است که یک کشور نسبت به منافع و ارزش‌های حیاتی خودش، تهدیدی احساس نکند. وضعیت امن، وضعیتی است که یک دولت می‌تواند با توجه به منافع و ارزش‌های حیاتی و درکی که از تهدید و عناصر مشکل‌ساز در داخل و خارج از کشور دارد، تعریف کند. منافع و ارزش‌های حیاتی خود را حفظ و توسعه دهد. تهدیدات و چالش های امنیتی سخت افزارانه و نرم افزارانه می باشد.(نک، نائینی، ۱۳۸۷) مطالعات امنیت ملی در قالب دو گفتمان منفی و مثبت معرفی شده است. (افتخاری، ۱۳۸۴، ص ۸-۱۸)
در گفتمان سلبی؛ امنیت با نبود عامل دیگری که از آن به تهدید یاد می‌شود، تعریف می‌شود. این گفتمان پیشینه تاریخی طولانی دارد. شاخصه بارز آن، تأکید بر بعد نظامی و تهدید خارجی در تحلیل ها و برآوردهای امنیتی است. در این دیدگاه، برای افزایش امنیت و مقابله با تهدید؛ افزایش توان نظامی توصیه می‌شود. در نقد گفتمان سلبی امنیت ملی و با طرح این ادعا که بعد نظامی، توان تحلیل همه‌جانبه مسائل امنیتی را ندارد تحول تازه‌ای در مطالعات امنیتی به وجود آورد، که باور اصلی آنها، تأکید برمؤلفه‌ها و ابعاد امنیت است، به عبارتی امنیت را پدیده‌ای متأثر از پدیده‌های مختلف مادی – ذهنی معرفی می کنند. صاحبنظران امنیتی معتقدند؛ به تبع تحولاتی که در مفهوم قدرت و ابعاد آن به وجود می‌آید مفهوم امنیت هم متحول می‌شود. به همین جهت گفتمان امنیت سلبی در رویارویی با چالش‌های نظری پایان قرن بیستم میلادی و شرایط متحول جهانی قرن بیست و یکم میلادی دچار کاستی و سردرگمی بود. (افتخاری، ص ۱۳۸) رابرت ماندل از پژوهشگران برجسته در این حوزه مطالعاتی می‌گوید:
«مشکل اصلی در دامنه امنیت ملی است که در این زمینه هر دو طرف بحث در گفتمان امنیت ملی، مواضع افراطی دارند، عده‌‌ای با چارچوب‌های فکری سنتی می‌گویند، امنیت باید به دفاع نظامی در مقابل تهدیدات خارجی محدود باشد، در حالی که عده دیگر با عنایت به تهدیدات مشترک و در حال گسترش جهانی، می‌خواهند ایده امنیت را گسترش دهند که شامل همه گرایش‌های نامطلوب و بی‌ثبات‌کننده داخلی و خارجی برای یک ملت شود.» (رابرت ماندل، ۱۳۷۹، ص ۲۷)
در گفتمان جدید امنیت ملی، سعی بر آن است تا با پرهیز از سلبی‌نگری صرف به بعد ایجابی امنیت نیز توجه شود. و بدین ترتیب تصویر جامع‌تری از امنیت ارائه شود در این گفتمان امنیت به نبود تهدید تعریف نمی‌شود بلکه افزون بر نبود تهدید، وجود شرایط مطلوب برای تحقق اهداف و خواسته‌های ملی نیز مدنظر می‌باشد. این رویکرد برای امنیت، ماهیت تأسیس قائل است و بر این باور است که امنیت تنها در وضعیتی وجود دارد که آن جامعه در سطح قابل قبولی از اطمینان برای تحصیل و پاسداری از منافع ملی‌اش دست یافته باشد. امنیت ملی در این گفتمان عبارت است از: «توانایی و شرایط عینی که در بستر آن می‌توان به منافع ملی دست یافت.» (رابرت ماندل، ۱۳۷۹، ص ۱۶). در این دیدگاه امنیت ملی، حتی نسبت به منافع ملی از اولویت برخوردار است، چرا که تحقق و عدم تحقق منافع ملی در گرو بود یا نبود امنیت است، بر اساس این دیدگاه، جامعه‌ای که در عین نبودن تهدید خارجی یا داخلی، توان لازم برای دستیابی به منافع ملی‌اش را نداشته باشد در وضعیت امن نبوده و ناامن ارزیابی می‌شود. با توجه به آنچه گفته شد، این تعریف را می توان از امنیت ملی ارائه نمود. در این تعریف ابعاد مادی و معنوی، سلبی و ایجابی و سطوح مختلف امنیت و تهدید مورد توجه قرارگرفته است. «امنیت ملی، شرایطی است که یک ملت و نظام سیاسی می تواند، در چارچوب آن اهداف و ارزش‌های پایه ای( مادی و معنوی) خویش را در محیط ملی و فراملی گسترش و توسعه دهد و آنها را در برابر تهدیدات داخلی و خارجی، بالقوه و بالفعل، نرم افزارانه و سخت افزارانه حفاظت نماید.»
بین ماهیت تهدید امنیتی نرم و تهدید امنیتی سخت، تمایزات آشکاری وجود دارد. در حال حاضر تعریف روشنی از امنیت نرم ارائه نشده و کشورهای مختلف بر اساس شرایط خود به تعریف این واژه می پردازند و حتی می توان گفت که از نظر برخی دولت ها، امنیت نرم اصلاً امنیت تلقی نمی شود. امنیت نرم مهم‌ترین و نامحسوس‌ترین بعد امنیت ملی است و تهدیدات نرم هر کشور از پیچیده‌ترین اشکال تهدید علیه امنیت ملی آن کشور است. تأکید بر عناصر و ارزش های سیاسی و فرهنگی به عنوان بنیاد امنیت ملی کشورها، با رویکردهای نظری جدید از امنیت ملی و گفتمان ایجابی تناسب دارد. با این رویکرد می‌توان امنیت نرم را شرایطی دانست که طی آن یک ملت بتواند ضمن حفظ ارزش های فرهنگی و سیاسی پایه ای خویش، الگوهای رفتاری نظام سیاسی را در محیط داخلی وخارجی نهادینه و گسترش دهد. تهدید نرم در این چارچوب به معنای تهدید تضعیف و تغییر ارزش های فرهنگی و سیاسی پایه ای و الگوهای رفتاری نظام سیاسی در عرصه های مختلف است. براین اساس و با توجه به تعریفی که از امنیت نرم ارائه شد، اگر یک نظام سیاسی قادر نباشد گفتمان مسلط فرهنگی تولید نماید و به شکل‌ موثر ارزش های فرهنگی را در جامعه ترویج نماید، خود زمینه را برای رسوخ سایر فرهنگ ها فراهم می‌آورد و امنیت ملی، ثبات سیاسی و بقاء نظام سیاسی خود را به مخاطره خواهد انداخت.
اهداف مرجع امنیت، اهدافی هستند که از لحاظ وجودی در معرض تهدید باشند و ادعای مشروع ادامه بقا را در چارچوب امنیت ملی با خود به همراه داشته باشند. بر این اساس، شناسایی اهداف مرجع در بحث امنیت نرم اهمیت خواهد داشت. صاحب نظران در این خصوص اهداف مختلفی را مطرح کرده اند که برخی از مهم ترین اهداف مرجع در چارچوب امنیت نرم عبارتند از:
۱٫ ایدئولوژی دولت:
ایدئولوژی یا ایده دولت، در واقع اصول و عقاید اساسی و منطق راهنمایی عمل یک دولت است. یک ایدئولوژی زمانی می تواند به عنوان ایده دولت انتخاب شود که قدرت سازمان دهنده داشته باشد. ایده دولت می تواند مبتنی بر ملیت، مبتنی بر یک مکتب فکری یا دینی یا مبتنی بر آرمانها یا اهداف ملی باشد. ایده مبتنی بر ملیت، همان ملی گرایی یا ناسیونالیسم است. ایده، مبتنی بر یک مکتب فکری یا دینی مانند لیبرال دموکراسی برای آمریکا، صهیونیسم برای رژیم اشغالگر قدس و اسلام برای جمهوی اسلامی ایران و نیز مبتنی بر اهداف ملی مانند ایده برتری نژاد برای آفریقای جنوبی آپارتاید است.( باری بوزان، ص ۱۰۶- ۱۰۵)
ایده دولت به عنوان موضوع یا هدف مرجع اساسی امنیت ملی، وقتی به یک مسئله امنیتی تبدیل می شود که در درجه اول به طور ضعیف در جامعه جا گرفته باشد؛ یعنی نتواند معدل مناسبی از عقاید و نگرشهای آحاد جامعه باشد. به بیان دیگر؛ به شکل گسترده ای بازتاب دهنده گرایش آحاد مردم و نهادهای جامعه نباشد. از سوی دیگر، وقتی در برابر ایده دولت، ایدئولوژی یا ایدئولوژی های مخالف شکل گرفته باشد و ایده دولت را به چالش فراخواند یا اینکه ایده دولت نتواند با مقتضیات و شرایط زمانی، جغرافیایی، فرهنگی خود انطباق دهد؛ یعنی کارایی لازم را نداشته باشد و در نهایت اینکه ایده یک دولت از سوی ایده دولتهای دیگر به علت تضادها یا اختلاف ها به چالش کشیده شده باشد، مجموعه اینها عواملی است که ایده دولت را به مسئله امنیت ملی تبدیل می کند. ( قیومی، فصلنامه علوم سیاسی، ش۱، تابستان ۷۷)
۲٫مشارکت سیاسی:
مشارکت سیاسی را می توان به مثابه مجمموعه ای از فعالیت ها تعریف کرد که شهروندان به وسیله آن در جستجوی نفوذ یا حمایت از حکومت و سیاست خاصی می باشند.[۱] لذا مردم در یک جامعه به انحای مختلف با دولت خود رابطه دارند. نوع مشارکت مورد نظر جمهوری اسلامی که در قانون اساسی به آن تصریح شده، مشارکت فعال است؛ یعنی مشارکتی که هم برای حمایت از نظام سیاسی است و هم برای حضور در رقابت و نفوذ در سیاستهای نظام سیاسی کشور. مهم ترین و اصلی ترین معیار سنجش مشارکت سیاسی، حضور مردم در انتخابات است. بنابرای، هر قدر آرای مردم در این نوع انتخابات بیشتر باشد، ثبات سیاسی کشور به عنوان یک رکن امنیت ملی تقویت خواهد شد و هر قدر میزان حضور در انتخابات کمتر باشد، خود می تواند به تزلزل ایدئولوژی دولت و مشروعیت نظام سیاسی منجر شود.
۳٫ کارآمدی حکومت:
این هدف مرجع را می توان به توانایی دستگاه های دولتی در انجام درست و موثر وظایف قانونی و مورد انتظار جامعه معنا کرد. بر این اساس، می توان کارآمدی را به توانمندی حکومت در حل مسائل و مشکلات مردم، توانمندی حکومت و دستگاه های تابعه در انجام امور ذاتی دولتها به خصوص حفظ امنیت کشور و توانمندی دولت در انجام درست کارهای درست تفسیر کرد. مرکز ثقل معیارهای کارآمدی حکومت، رضایتمندی مردم است؛ یعنی چنانچه بخواهیم متوجه شویم یک دولت تا چه اندازه کارآمد است، بهترین ملاک سنجش در چارچوب معیارهای سه گانه، سنجش میزان رضایتمندی مردم است. هر چند ممکن است رضایتمندی مردم به طور کامل انعکاسی از کارآمدی یا ناکارآمدی حکومت نباشد و بعضاً تبلیغات سوء بیگانگان یا فقدان اطلاع رسانی و تبلیغ مناسب حکومت، دولتها را تا حدودی نزد افکار عمومی آن گونه که شایسته است کارآمد نشان نداده باشد؛ با وجود این، رضایتمندی همچنان یک ملاک مناسب در تشخیص کارآمدی حکومت است.
۴٫ انسجام اجتماعی:
پیشرفت هر جامعه ای تابع انسجام آن جامعه است. تا هنگامی که عناصر مختلف سیاسی، اقتصادی و به خصوص فرهنگی جامعه ای از انسجام و منطق درونی برخوردار نباشند؛ نمی توانند مجموعه آن جامعه را در مسیر پیشرفت، توسعه یافتگی و در نهایت، برخورداری از امنیتی پایدار سوق دهند. یکی از مؤلفه های مهم در ایجاد انسجام آحاد مردم یک جامعه، وجود حس مشترک مبنی بر داشتن منافع مشترک است. به طور معمول این حس در گذر زمان شکل می گیرد و هر چه ریشه در گذشته دورتر داشته باشد از استحکام بیشتری برخوردار است.( سریع القلم، ۱۳۸۲، ص ۳۳)
۵٫ افکار عمومی:
یکی از اهداف مرجع بسیار مهم در امنیت نرم، افکار عمومی است. بازیگران سیاسی اعم از دولتها، احزاب و سازمان های اطلاعاتی، به دنبال جذب عموم به مسائل خاص و مورد علاقه خود یا بیان مسائل خاص و مورد علاقه خود یا بیان مسائل به شیوه های خاص برای پراکنده شدن عموم از پیرامون می باشند. (همان، ص ۶۷-۶۶) در امنیت نرم، تربیت افکار عمومی و افزایش دانش و آگاهی از اهداف اساسی است؛ زیرا افکار عمومی در عصر امکانات، بسیار شکننده و در ضمن از قدرت تأثیر گذاری بالایی برخوردار است.۹- ویژگی ها و شرایط انتخابات نهم مجلس
نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در دهه چهارم پیروزی انقلاب اسلامی ایران می تواند، یکی از پرشکوه‌ترین، رقابتی ترین و در همین حال حساس‌ترین انتخاباتی باشد که پیامدها و تأثیرات شگرفی بر امنیت ملی کشور در بر داشته باشد. این انتخابات با توجه به حوادث و حواشی انتخابات دهم که امکان برنامه ریزی و امید را برای به چالش کشیدن نظام از طریق انتخابات در غربی ها تقویت کرد. پس از اظهار نظرهای غربی ها و اقدامات مورد توجه کانون های تفکر در غرب می توان گفت، بروز حوادث انتخابات دهم ریاست جمهوری موجب گردید رهیافت انقلاب رنگی بعنوان یک گزینه موثر همچنان مورد توجه بیشتری قرار گیرد. و امید غرب در رهیافت فروپاشی از درون افزایش یافت.
انتخابات برخوردار از مجموعه ای از ظرفیت های تهدیدزا و فرصت آفرین است. از یک طرف این انتخابات شاخصی برای ارزیابی ظرفیت های نافرمانی مدنی و قدرت بسیج اجتماعی جریانات تجدید نظر طلب است.از طرف دیگر سطح مقبولیت، کارآمدی و مشرکت سیاسی مردم را به نمایش می گذارد. به عبارتی انتخابات مجلس نهم می تواند به ویژه در شرایط حساس فعلی، هم میزان واگرایی سیاسی و هم میزان همگرایی سیاسی را به نمایش بگذارد. و یا می تواند، میزان چالش های امنیتی کشور و میزان قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی را به نمایش گذارد.
۱٫ فضای پیش رو و قبل از انتخابات مجلس نهم فضایی همراه با ابهام، پیچیدگی و دارای نوعی عدم انسجام بین جناح های مختلف سیاسی است. و به نوعی می توان گفت فضای عدم تکرار آرایش های قبلی جریانات سیاسی است. که به صراحت نمی توان آرایش جریانات سیاسی را قبل از انتخابات مجلس نهم پیش بینی و مهندسی آن را ترسیم نمود. به نظر می رسد، در انتخابات مجلس نهم رقابت ها در مقایسه با سایر دوره ها پیچیده تر و چند وجهی تر باشد.
۲٫ جریان فتنه و تجدید نظر طلب در انتخابات ۱۳۸۸ شکست سنگینی خورد. این جریان در حال حاضرفاقد انسجام و برخوردار از طیفی از گفتمان و رفتار سیاسی دارد. تقسیم کار و تلاش های چندگانه و توامانی را این جریان در نظر دارد. برخی از نخبگان این جریان اعتراف دارند در مقابل نظام ایستاده اند، به شکست خود و اردوکشی خیابانی در مقابل نظام اعتراف دارند. بهره گیری از گسست ایجاد شده توسط جریان انحرافی، گسست احتمالی بین اصولگرایان فرصت انتخاباتی مجلس نهم را برای احیاء، بازسازی تحت عنوان “رویکرد بازگشت به قدرت” را مورد توجه آنان قرار داده است. گروهی از این جریان که فاقد پایگاه اجتماعی هستند و امکان بازگشت به نظام را برای خود نمی بینند. برای فشار به نظام بر “رویکرد تحریم” در انتخابات تاکید دارند. تا از این طریق به بازسازی شبکه اجتماعی خود در داخل و خارج پرداخته و به زعم خود از نظام مشروعیت زدایی نمایند. در نهایت گروهی با تاکید بر بهره گیری از فرصت انتخابات ” رویکرد مشارکت فعال” را در انتخابات در پیش گرفته اند.
۳٫ ظهور جریان انحراف در ساختار قدرت یکی از ویژگی های این دوره است. هدف اصلی این جریان استمرار حضور وتوسعه آن در حاکمیت و تحمیل مطالبات خود به نظام است. این جریان مختصات فکری ویژه ای دارد که مواضع و رفتارهای آن نشان داد، با وجود ظرفیت ها و مدل های رفتاری متفاوت این جریان با جریان فتنه، لکن بلحاظ رویکرد نظری،گفتمان و اهداف با آن جریان همپوشانی دارد، مهم ترین چالش پیش رو از طریق این جریان، تاثیر گذاری بر فرایند انتخابات به ویژه در شهرهای کوچک برای نشانه گیری کرسی های انتخاباتی مجلس نهم است.
۴٫ با توجه به تأکید جمهوری اسلامی ایران به ضرورت مشارکت بالای مردم در انتخابات، ممکن است در این انتخابات شاهدکاهش انگیزه‌های گروه هایی از جامعه برای مشارکت در انتخابات باشیم. این گروه هم شامل برخی از ریزش ها در طرفداران احمدی نژاد بدلیل مواضع و عملکرد ایشان و وجود جریان انحرافی در دولت است و همچنین برخی ریزش ها مربوط به ناامیدی بخشی از مردم در نتیجه‌بخش بودن انتخابات است این احساس در میان مردم و معترضین به نتیجه اعلامی انتخابات قبلی که تحت تاثیر شبهات سران فتنه و رسانه های غربی بودند، قابل توجه و تامل برانگیز است. سرخوردگی از نتایج انتخابات می‌تواند به پیوند آنها با جامعه و نظام سیاسی لطمه بزند و به ایجاد و یا تشدید بحران هویت در میان بخشی از جامعه دامن بزند.
۵٫ غرب همواره بدنبال به چالش کشیدن نظام جمهوری است. و بر این باور است که خود انتخابات فی نفسه از ظرفیت لازم برای چالش امنیتی برخوردار است. سال ۱۳۸۸ نشان داد انتخابات برای غربی یک فرصت است. و می توان با انتخابات امنیت و مشروعیت نظام را هدف قرار داد.
۶٫ تجربه انتخابات دهم نشان داد که راهبرد تحریم، انتخابات سرد و تلاش رسانه ای برای مشارکت حداقلی از دستور کار دولت های غربی و رسانه های وابسته به آن و جریان اپوزسیون و تجدید نظر طلب خارج شده است و راهبرد جدید غرب برای تاثیر گذاری بر انتخابات، بسیج رسانه ای و همه جریانات و گروهای مخالف و معارض برای مشارکت حداکثری با تاثیر گذاری بر نگرش و باورهای ذهنی مردم به سمت کاندیدای خاص و یا فهرست کاندیداهای گروهای خاص است. سناریو غرب در انتخابات این است که یا گزینه های مورد نظر ما باید رای بیاورد و یا با برهم زدن بازی انتخابات ابطال شود.
۷٫ تفاوت انتخابات مجلس با ریاست جمهوری در این است که در انتخابات ریاست جمهوری، انتخاب یک نفر در سطح ملی انجام می گیرد و عمدتا چالش های امنیتی متاثر از انقلاب های رنگی ناشی از حرکت های اعتراضی به نتایج انتخابات در پایتخت ها بوده است. در حالیکه چالش های انتخاب های محلی( انتخاب ۳۰۰ نماینده مجلس از بین چندین برابر کاندیدا) بیشتر است. در صورت القاء شبهه در سلامت انتخابات و تردید در اینکه رای شما به حساب نیامده است. بی ثباتی و چالش در سطح ملی توزیع و به سطح شهرستان ها منتقل و در صورت فراگیری آن مهار و کنترل آن پیچیده تر خواهد شد.
۸٫ انتخابات در پیش رو می تواند تاثیرات عمیقی بر عمق راهبردی جمهوری اسلامی در محیط خارجی داشته باشد. به عبارتی؛ می تواند؛ دارای پیامدهای سیاسی افزایش دهنده قدرت نرم و آسیب پذیری های کاهش دهنده امنیت نرم باشد. این انتخابات در صورتی که توسط نخبگان، مسئولان و مردم مراقبت و مدیریت نشود، می تواند بسترهای زیادی را برای بروز بحران ‌اعتماد، کارآمدی، هویت و انسجام بوجود آورد و به الگوی موفق و الهام بخش جمهوری اسلامی و چهره مردم‌سالار ایران در محیط خارجی آسیب وارد نماید و برداشت از جمهوری اسلامی ایران و باورهای ذهنی را دگرگون سازد. در مقابل انتخابات نهم مجلس در پایان سال جاری می تواند به نمایش الگوی موفق ” مردم سالاری دینی” تبدیل و موجبات اقتدار، همبستگی ملی و اعتماد مردم به نظام را افزایش دهد. جمهوری اسلامی به عنوان الگوی کارآمد و الهام بخش” مدل مردم سالاری دینی” در سطح منطقه ظهور موثرتری خواهد داشت. در شرایطی که ” بیداری اسلامی” منجر به فروپاشی نظام های مرتجع، وابسته و استبدادی می گردد و جهان اسلام نیازمند کمک و تلاش مضاعف جمهوری اسلامی و انتقال تجربه موفق ” نظام مردم سالار دینی” است.
۱۰- فرصت ها و چالش های امنیتی انتخابات نهم مجلس
در مجموع با بهره گیری از تجارب انتخابات دهم ریاست جمهوری و با توجه به شرایط و ویژگی های انتخابات مجلس نهم موارد زیر را می توان به عنوان دستاوردها ی احتمالی افزایش دهنده قدرت نرم و آسیب های احتمالی کاهش دهنده امنیت نرم در انتخابات پیش رو برشماری نمود:
الف- فرصت های احتمالی افزایش دهنده قدرت نرم
مشارکت بی نظیر مردم در دهه چهارم انقلاب اسلامی
تجلی اقتدار، اعتماد و دلبستگی ملی
نمایش الگوی موفق مردم سالاری دینی برای منطقه همزمان با وقوع و گسترش بیداری اسلامی
آشکار شدن مجدد هوشمندی ملت ایران و نخبگان کشور درجنگ نرم دشمن
سربلندی احزاب، گروه ها، نخبگان و سیاسیون جامعه در آزمون پیش رو
نمایش اتحاد و همگرایی همه علاقه مندان به نظام
ورود تمامی جریانات فعال اجتماعی و سیاسی درون نظام در رقابت های انتخاباتی
سرافرازی و موفقیت ملت ایران در آزمون بزرگ هوشمندی پس از انتخابات
شکست جریان عظیم تبلیغات رسانه های غرب در مدیریت افکار عمومی
نمایش اعتماد و موفقیت رسانه ملی در مدیریت افکار عمومی
ب) آسیب های احتمالی کاهش دهنده امنیت نرم
۱٫ ایجاد شکاف اجتماعی و سیاسی در بین نخبگان و برخی اقشار جامعه
۲٫ خدشه دار شدن اعتماد ملی
۳٫ افزایش ابهامات و شبهات در سطوح جامعه
۴٫ سکوت و سردرگمی نخبگان و گروه های مرجع در لحظه های مورد نیاز
۵٫ غفلت از ظرفیت جریان سازی و شبکه سازی رسانه های جدید
۶٫ غافل شدن از جنگ نرم رسانه ای دشمن
۷٫ غفلت از اقدامات طراحی شده دولت های غربی برای تاثیر گذاری بر انتخابات
۸٫ غفلت نخبگان در تبیین و روشنگری در شرایط حساس انتخابات
۹٫ تاخیر و یا بی تدبیری در اقدام مناسب جهت مدیریت بحران های احتمالی
۱۰٫ کم توجهی به نقش و ظرفیت اینترنت در مهندسی افکار عمومی
۱۱٫ ضعف در پیش بینی از چگونگی بروز و ظهور حوادث پس از برگزاری انتخابات
۱۲٫ تلاش ناکافی در ایجاد بسترهای اقناعی و مدیریت افکار عمومی
در مجموع می توان استنباط کرد که ابعاد نرم افزاری امنیت در نگاه رهیافت امنیتی نرم، یک بعد کلیدی و اساسی است. بر همین اساس، چنانچه بعد نرم افزاری امنیت تقویت شود، خود به خود موجب افزایش قدرت نرم[۲] در امنیت ملی و افزایش آمادگی در برابر تهدیدها و به تبع آن، احتمالاً کاهش تهدید یا کاهش شدت و اثر آن خواهد بود. اما چنانچه این بعد از امنیت تضعیف شود، به معنای ظاهر شدن و رشد آسیب پذیری ها و به دنبال آن، ایجاد بسترهای لازم برای تحولات محیطی و شکل گیری تهدیدهای جدید یا شدت یافتن و گسترش تهدیدهای فعلی خواهد بود. انتخابات را در این چارچوب می توان تحلیل کرد بدین معنی که؛ چنانچه بعد نرم افزاری امنیت ملی در انتخابات با مشارکت حداکثری، افزایش اعتماد، انسجام سیاسی و اجتماعی و آگاهی و هوشمندی مردم و نخبگان کشور تقویت شود، خود به خود موجبات افزایش قدرت نرم در امنیت ملی به عنوان پشتوانه نظام را فراهم خواهد نمود. اما چنانچه با بروزآسیب پذیری های داخلی و اقدامات دشمن امنیت نرم تضعیف شود، به معنای ظاهر شدن و رشد آسیب پذیری ها و بروز چالش و امنیتی شدن انتخابات، به دنبال آن، ایجاد بسترهای جدید شکل گیری وگسترش تهدیدهای دشمنان انقلاب اسلامی خواهد بود. مدل ارائه شده در پایان این مقاله این رابطه را به نمایش گذاشته است.
۱۱-راه کارهای پیشنهادی
۱٫ تلاش برای حضور حداکثری
اصل مشارکت حداکثری مردم در انتخابات بسیار اساسی و تعیین کننده است. و سبب عزت، اعتبار و اقتدار نظام جمهوری اسلامی در صحنه بین المللی می گردد. در واقع برگزاری یک انتخابات پرشور، با نشاط و با حداکثر حضور مردم از تمامی جریانات و افراد با سلیقه های مختلف که نظام جمهوری اسلامی را قبول دارند، اعتبار و جایگاه نظام را تقویت خواهد کرد. راهبرد مستمر و ثابت مقام معظم رهبری مد ظله در همه دوره ها تاکید بر لزوم مشارکت حداکثری در انتخابات است.
” انتخابات یکی از عرصه های ظهور و بروز وحدت ما، عقلانیت ما و شعور ملی ما می تواند قرار بگیرد. بعضی خیال می کنند انتخابات، زمزمه های انتخاباتی، فضای انتخاباتی مایه اختلاف است؛ نه ، می تواند مایه ی اتحاد باشد؛ میتواند تشجیع کننده ی به سرعت عمل و پیشرفت باشد؛ با رقابت مثبت، هر گروهی سعی کند برای خدمتگذاری به این ملت، سهم متناسب با خودشان را که لایق خودشان می دانند، بدست بیاورند. هیچ اشکالی ندارد این رقابت مثبت به جامعه نشاط می بخشد، ما را زنده دل می کند، روح جوانی را بر جامعه ما حاکم می کند.”(مهر، ۱۳۸۶)
” به بنظر من مسئله اول در انتخابات، مسئله این شخص و آن شخص نیست؛ مسئله اول، مسئله حضور شماست. حضور شماست که نظام را تحکیم می کند، پایه های نظام را مستحکم می کند. آبروی ملت را زیاد می کند، استقامت کشور را در مقابل دشمنی ها زیاد می کند و دشمن را از طمع ورزیدن به کشور و از فکر ضربه زدن و توسعه و فساد و فتنه منصرف می کند.(اردیبهشت، ۱۳۸۸)
از راهبرد فوق می توان نتیجه گیری کرد که انتخابات پرشور و همراه با حضور حداکثری همه جریانات معتقد به نظام بدور از رقابت های مخرب یکی از راکارهای تقویت امنیت ملی است. چرا که این حضور حداکثری سرمایه اجتماعی را که میزان مشارکت، اعتماد و آگاهی ملت ایران است به نمایش می گذارد. همچنین حضور حداکثری مردم در انتخابات می تواند در برابر تهدیدات دشمن بازدارندگی بوجود آورد. همانگونه که مقام معظم رهبری این حضور را مانع طمع ورزی دشمنان در اعمال تهدید و فتنه می دانند.
انتخابات یکی از رویدادهای مهم جمهوری اسلامی است که مردم سالاری دینی نظام را به نمایش می گذارد. برای دشمنان جمهوری اسلامی فرصتی است برای به چالش کشیدن انسجام و کارامدی نظام. بنابراین دشمن در همه دوره با انواع و اقسام ترفندها و با بهره گیری از اختلافات داخلی و ظرفیت رسانه ای تلاش نموده به انتخابات سرد و کم رونق دامن زند. حضور حداکثری می تواند به عنوان یکی از راه کارهای مقابله با جنگ نرم دشمن در زمان انتخابات به شمار آید.
۲٫ پیش بینی اقدامات دشمن
جنگ نرمی که در حال حاضر علیه جمهوری اسلامی در جریان است جنگی پیچیده و دارای ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و امنیتی است. لازمه ” پیشگیری” و اقدام هوشمندانه و به موقع در مقابل این جنگ، ” پیش بینی” قبل از وقوع و ” غفلت زدایی” در کشوراست. متاسفانه اقدام طراحی شده دشمن در ” براندازی نرم” در انتخابات سال ۱۳۸۸ توسط برخی از نخبگان و دستگاه های مسئول به موقع برآورد و پیش بینی نشد و یا باور به وجود این جنگ در برخی از دستگاه ها و نخبگان بوجود نیامد. و هنوز هم این باور در برخی از آنان وجود ندارد. به همین جهت، در این جنگ برخی از دستگاه های مسئول و نخبگان منفعل شدند و از قبل آمادگی برای مواجهه با این نبرد نداشتند. دشمن با مدیریت ادراک برخی از نخبگان، آنها را در تحلیل درست حوادث پس از انتخابات دچار مشکل ساخت. واقعیت این است که، در حال حاضریک کارزار فکری، سیاسی و امنیتی علیه نظام جمهوری اسلامی در جریان است. هر کس بتواند بر این صحنة کارزار و نبرد تسلط پیدا کند، احاطة ذهنی داشته باشد، خواهد توانست با ابتکار عمل اقدام نماید در غیر اینصورت کشور هزینه های سیاسی و امنیتی زیادی پرداخت خواهد کرد.
غفلت امنیتی و یا نادیده گرفتن تهدیدات پیش روی یک نظام سیاسی به معنای این است که ارزش امنیتی موضوعات و رویدادها کمتر از آنچه که هست ارزیابی شود و یا به طور کلی تهدید برآورد و دیده نشود در این وضعیت چون کشور مورد هدف در شناسایی و برآورد تهدیدات ناتوان است، بهترین حالت برای مهاجم فراهم می‌گردد. همانگونه که در حال حاضر برخی از نخبگان و مسئولان نظام، جنگ نرم را تاکنون نپذیرفته و بر آن باور ندارند. بدون شک آنان دچار غفلت امنیتی هستند، چون در برآورد دقیق تهدیدات امنیت ملی دچار مشکل می باشند.
تجربه انقلاب های رنگی که شیوه ای برای براندازی نرم با بهره گیری از فرصت های انتخاباتی است، نشان داده است که انتخابات در کشورهای مورد هدف غرب، یکی از فرصت ها و بسترهایی است که با اقدامات طراحی شده به چالش کشیده می شود. بنابراین انتخابات برای دشمنان نظام جمهوری اسلامی رویدادی مهم و مورد توجه است. که بر روی آن سرمایه گذاری رسانه ای، سیاسی و امنیتی می شود. در حال حاضر صدها صفحه سند در کانون های تفکر و مراکز تصمیم ساز غرب برای چگونگی تاثیرگذاری برانتخابات وجود دارد. دستگاه ها و نهادهای مسئول و نخبگان کشور باید اهداف، راهبرد، شیوه ها و تکنیک های تاثیرگذاری دشمن بر انتخابات را از قبل برآورد و پیش بینی کنند تا بتواند با اقدامات به موقع و هوشمندانه از آن پیشگیری نمایند. مقام معظم رهبری در این رابطه می فرمایند:
” یک شطرنج باز ماهر هر حرکتی را که می‌کند، تا سه تا چهار تا حرکت بعد از او را هم پیش‌بینی می‌کند. شما این حرکت را می‌کنی، رقیبت در مقابل او آن حرکت دیگر را خواهد کرد؛ باید فکرش باشی که تو چه حرکتی خواهی کرد. اگر دیدی در آن حرکت دوم، تو در می‌مانی، امروز این حرکت را نکن؛ اگر کردی، ناشی هستی – حالا تعبیر بهترش این است- توی این کار، توی این بازی، توی این حرکت، ناشی هستی، ناواردی. اینها نمی‌فهمند چه کار می‌کنند؛ یک حرکتی را شروع می‌کنند، ملتفت نیستند که در حرکات بعد و بعد و بعد، چطور در خواهند ماند؛ مات خواهند شد.” (دیدار با جمعی از نخبگان علمی کشور؛ آبان ۱۳۸۸)
۳- پرهیز از چالش های داخلی
در جنگ نرم آسیب پذیری های داخلی بسترساز جنگ نرم است. به عبارتی جنگ نرم مجموعه اقدامات طراحی شده دشمن برای به چالش کشیدن نظام های سیاسی از درون است. منظور از آسیب‌پذیری آن دسته از ضعف‌های کشور است که؛ از طرفی دشمنان انقلاب اسلامی را به انجام اقدام های چالشی با بهره گیری از فرصت انتخابات تشویق می‌کند. و از طرف دیگر جمهوری اسلامی ایران را که آماج تهدید است برای پاسخگویی به چالش ها وتهدیدات امنیت ملی در زمان انتخابات با مشکلاتی مواجه می‌سازد.آسیب‌ها و چالش های داخلی در تسریع تهدیدات خارجی مؤثرند. توانایی مقابله با تهدید خارجی را در زمان انتخابات و در شرایط بحران کاهش می‌دهند. اقدام به جنگ اعم از سخت و یا نرم علیه یک نظام سیاسی، همواره با این تصور و برآورد درست و یا غلط صورت می گیرد که طرف مقابل دارای آسیب پذیری جدی است. و با درگیر شدن در جنگ کشور هدف، دچار چالش های جدی امنیت ملی خواهد شد. ضعف در انسجام اجتماعی، بی ثباتی واختلاف در حاکمیت و نخبگان جامعه، ضعف درپیش بینی تهدید دشمن، قانون ستیزی، کاندیداها، گروه های سیاسی و نخبگان کشور، کاهش اعتماد به رسانه ملی و ضعف در اقناع گری جامعه و مدیریت افکار عمومی در زمان انتخابات، برخی از مصادیق آسیب پذیری امنیت ملی و چالش های داخلی است که در صورت فعال شدن آنها همزمان با انتخابات می تواند انتخاباتی که مولفه قدرت و پشتوانه نظام است به چالش امنیت ملی تبدیل نماید.
یکی از دلائل موفقیت و به نتیجه رسیدن انقلاب های رنگی در برخی از کشورهای هدف، ناکارآمدی آن نظام های سیاسی است. انقلاب رنگی در کشوری به نتیجه می رسد که از قبل، مشروعیت و اعتماد به آن نظام در درون جامعه هدف مخدوش گردیده باشد. در کشوری که تراز روحیه ملی، انسجام، مشروعیت و اعتماد ملی بالا است قطعا شکست انقلاب رنگی از قبل قابل پیش بینی است.
یکی از راهبردهای مقام معظم رهبری در هر انتخاباتی رعایت اخلاق، قانون و پرهیز از ستیز و چالش های داخلی از سوی مجریان، نامزدها و طرفداران آنها است. معظم له قبل از انتخابات مجلس هشتم می فرمایند:
” در همین انتخابات اگر بد عمل بکنیم، به هم بد بگوئیم، با هم کینه ورزی کنیم، به یکدیگر تهمت بزنیم، برخلاف قانون عمل و مقررات رفتارکنیم، می تواند وسیله سقوط و ضعف و انحطاط باشد؛ دست خود ماست؛ امتحان الهی است.”( مهر، ۱۳۸۶) همچنین معظم له قبل از انتخابات دهم ریاست جمهوری مکرر نامزدهای انتخاباتی را از درگیری و اصطکاک، اظهارات خلاف و دور از انصاف وسیاه نمایی کشور پرهیز می دارند.
” نامزدهای محترم توجه داشته باشند؛ اذهان عمومی راتخریب نکنند. این همه نسبت خلاف دادن به این و آن، تخریب کننده اذهان مردم است.”( اردیبهشت، ۱۳۸۸) ” مراقب باشید که این علاقه مندی ها( منظورعلاقه مندی طرفداران نامزدها) به اصطکاک و اغتشاش نیانجامد.”( خرداد،۱۳۸۸)
معظم له در ۲۹ خرداد ۱۳۸۸و در اولین نماز جمعه پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری با اعلان صریح به گروه ها و جریانات فتنه انگیز برای پرهیز از چالش های امنیتی پس از انتخابات فرمودند:” اگر امروز چارچوب های قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتی بعضی برنده اند، بعضی برنده نیستندد؛ هیچ انتخاباتی دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد. بنابراین همه چیز دنبال بشود، انجام بگیرد، کارهای درست، برطبق قانون.اگر واقعا شبهه ای هست، از راه قانونی پی گیری بشود قانون در این زمینه کامل است. و هیچ اشکالی در قانون نیست.”(خرداد، ۱۳۸۸)
۳٫ آگاه سازی و تبیین شاخص های انتخاب
دادن تحلیل درست به جامعه در مورد تحولات جهانی، منطقه ای و داخلی کشور و تبیین نقش و تاثیر انتخابات مجلس شورای اسلامی در این شرایط استثنایی، اهمیت فوق العاده ای دارد. آگاه سازی و بصیرت ابعاد مختلفی دارد. مجلس دارای جایگاه والایی در نظام جمهوری اسلامی است. بنابراین یک مجلس کارآمد می تواند پشتوانه موثری برای مجموعه نظام باشد. یکی از اقدامات ضروری، تبیین شاخص های انتخاب نمایندگان است. برای جلوگیری از چالشی شدن انتخابات بر شاخص هایی باید تاکید شود که سطح همگرایی و انسجام را در چارچوب آرمان و ارزش های انقلاب اسلامی درکشور تقویت نماید. با بررسی تجربه بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی و نقاط قوت و ضعف هشت دوره مجلس می توان ویژگی ها و شاخص هایی را تبیین و در این چارچوب روشنگری و آگاه سازی نمود. مهم ترین ویژگی هایی که در مجلس نهم لازم است، مورد تاکید قرار گیرد عبارت است:
۱) ولایت مداری؛ نماینده مجلس باید تحقق ، سیاست، راهبرد، مواضع و مطالبات مقام معظم رهبری مدظله العالی را با تمام وجود، پی گیری و دغدغه خود قرار دهد.
۲) کارآمدی؛ مجلس نیازمند افراد متخصص و با تجربه در کمیسیون های مختلف آن است. قطعا نماینده کارآمد نماینده است که از دانش و تجربه های تخصصی لازم و مورد نیاز مجلس برخوردار باشد.
۳) توجه به مصالح ملی؛ نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید مصالح ملی را بر مصالح گروهی، قومی و محلی ترجیح دهند. رفتار و مواضع آنان باید وحدت، امنیت و اقتدار ملی را تقویت نماید.
۴) قانون مداری وعقلایی بودن؛ دوری از افراط و تفریط و حرکت بر مبنای عقلانیت و قانون باید از ویژگی های بارز یک قانونگذار باشد.
۵) عدم وابستگی به کانون های قدرت و ثروت؛ به طور طبیعی جریانات سیاسی و کسانی که به هر ترتیبی برای رای آوردن یک کاندیدا سرمایه گذاری مالی می کنند، چشمداشت هایی دارند. خطری که انتخابات را در کشور اسلامی بی هویت می سازد این است که کاندیداها از ارزش های اخلاقی فاصله گرفته و نماینده مجلس، وام دار کانون های قدرت و ثروت گردد. یا با هزینه های کلان و شیوه های تبلیغی پرهزینه و طرح مسائل غیر واقع در مورد کشور و تولید چالش در افکار عمومی، ورود به مجلس را به هر قیمت، هدف قرار دهد. به عبارتی نماینده ای که بهر قیمت بدنبال کسب پیروزی در انتخابات است و فاقد مبانی و استقلال فکری باشد، نخواهد توانست در مجلس شورای اسلامی، اهداف وارزش های نظام و انقلاب اسلامی را نمایندگی کند.
۶) برخورداری از پشتوانه بالای رای مردم؛ نماینده باید بتواند با برخورداری از پشتوانه بالای رای مردم انتخاب شود. بنابراین هر چه نمایندگان از آراء بیشتری برخوردار باشند، خواهند توانست به عنوان برآیند بیشتر افکار عمومی و شهروندان عمل نمایند.
جمع بندی و نتیجه گیری
انتخابات یکی از شرایط و ابزار تحقق مردم سالاری و از مولفه های مشارکت سیاسی است، به طوری که محور اصلی مشارکت سیاسی، مشارکت انتخاباتی است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زمینه مشارکت مردم در عرصه های گوناگون به ویژه در عرصه سیاسی و در فرآیند تصمیم گیری، سیاست گذاری و اداره جامعه فراهم شد.
حواشی انتخابات ریاست جمهوری و رخدادهای پس از آن در سال ۱۳۸۸ فرصت دیگری بود برای آنان که
سال ها زوال انقلاب را آرزو می کردند، فرصتی فراهم آورد تا به مدد آن، فضای عمومی جامعه را با التهاب عجین نمایند.
یقیناً انتخابات دهم ریاست جمهوری با توجه به شرایط خاص و ویژگی های منحصر به فردش دستاوردها و پیامدهای خاصی در همۀ بخش ها داشته است، همچنین رویدادهای پس از این انتخابات، آسیب هایی بر نظام وارد نمود. اما آنچه که می توان به اجمال مورد تاکید قرار داد. این است که دشمنان انقلاب اسلامی با تجربه انتخابات دهم ریاست جمهوری و کپی برداری از انقلاب های رنگی بر این باورند که تنها راه فروپاشی نظام جمهوری اسلامی بهره گیری از ظرفیت های حقوقی و متعارف همانند انتخابات برای فروپاشی از درون است. انتخابات دهم ریاست جمهوری این باور را در قدرت های غربی تقویت کرد. و از این جهت می توان گفت در فهرست طرح های مختلف آمریکایی رهیافت فروپاشی از درون با تبدیل انتخابات به چالش امنیتی تقویت شد.
در این مقاله گفته شد، چنانچه بعد نرم افزاری امنیت ملی در انتخابات با مشارکت حداکثری، افزایش اعتماد، انسجام سیاسی و اجتماعی و آگاهی و هوشمندی مردم و نخبگان کشور تقویت شود، خود به خود موجبات افزایش قدرت نرم در امنیت ملی به عنوان پشتوانه نظام را فراهم خواهد نمود. اما چنانچه با بروزآسیب پذیری های داخلی و اقدامات دشمن امنیت نرم تضعیف شود، به معنای ظاهر شدن و رشد آسیب پذیری ها و بروز چالش و امنیتی شدن انتخابات، به دنبال آن، ایجاد بسترهای جدید شکل گیری وگسترش تهدیدهای دشمنان انقلاب اسلامی خواهد بود.
تلاش برای مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، پرهیز از چالش ها و آسیب پذیری های داخلی، تبیین و آگاه سازی افکار عمومی و پیش بینی اقدامات دشمن برخی از راه کارهایی است که می تواند، قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی را در انتخابات تقویت و از امنیتی شدن انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی پیشگیری نماید.
منابع
۱- هیل، کریستوفر (۱۳۸۷)؛ ماهیت متحول سیاست خارجی، (ترجمه: علیرضا طیب)؛ تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
۲- اداره سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، (۱۳۸۸)، « ۱۰ گفتار در باب انتخابات دهم»، مرکز چاپ حوزه نمایندگی
۳- باشگاه جوانان ایرانی، “پیام تبریک شخصیت های خارجی به احمدی نژاد”، نک: ازکیا، مصطفی،(۱۳۷۰)، « مقدمه ای برجامعه شناسی توسعه روستایی»، اطلاعات، تهران
۴- اداره کل روابط عمومی واطلاع رسانی،(۱۳۸۶)، « مجموعه مقالات اولین همایش ملی مهندسی فرهنگی»، شوارای عالی انقلاب فرهنگی، تهران
۵- اسولیوان، تام ودیگران، (۱۳۸۵)، « مفاهیم کلیدی ارتباطات»، میرحسین رئیس زاده، فصل نو، تهران
۶- افروغ، عماد، (۱۳۸۰)، « چشم اندازی نظری به تحلیل طبقاتی وتوسعه»، معراج ،تهران
۷- جلائی پور، حمید، (۱۳۸۱)، « جامعه شناسی جنبش‌های اجتماعی» طرح نو، تهران
۸- دادگران، سید محمد، (۱۳۸۲)، « افکار عمومی ومعیارهای سنجش آن»، مروارید، تهران
۹- رزاقی، افشین، (۱۳۸۵)، «نطریه‌های ارتباطات اجتماعی»، نشر آسیم، تهران
۱۰- سورین، ورنر، وتانکارد، جیمز (۱۳۸۱)، « نظریه ارتباطات »، علیرضا دهقان، انتشارات دانشگاه تهران، تهران
۱۱- فتحی، ربابه ،(۱۳۷۹)، « بررسی میزان وعوامل مشارکت سیاسی جوانان شهر رشت»، پایان نامه
۱۲- فصلنامه افکارعمومی شماره ۲۳، صداوسیما (ویزه نامه ۱۱ سپتامبر)
۱۳- کمالی پور، (۱۳۸۴ )، «کتاب جنگ، رسانه، تبلیغات»، نشرابرار معاصر، تهران
۱۴- لازار، ژودیت، (۱۳۸۰)، «افکار عمومی)، مرتضی کتبی، نشرنی، تهران
۱۵- مک کوئیل، دنیس، (۱۳۸۲)، « درآمدی بر نظریه ارتباطات جمعی»، پرویز اجلالی، مرکز تحقیقات رسانه‌ها، تهران
۱۶- مهرداد، هرمز، (۱۳۸۰)، « مقدمه ای بر نظریات ومفاهیم ارتباط جمعی»، ایرانچاپ، تهران
۱۷- مارشال مک لوهان، هربرت، (۱۳۷۷)، « برای درک رسانه‌ها»، سعید آذری، مرکز تحقیقات صدا وسیما، تهران
۱۸- مک کوئیل، دنیس، (۱۳۸۲)، « درآمدی بر نظریه ارتباطات جمعی»، پرویز اجلالی، مرکز تحقیقات رسانه‌ها، تهران
۱۹- هانتینگتون، ساموئل،(۱۳۸۲)، « سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی»، محسن ثلاثی، نشرعلم، تهران، چاپ ۳
۲۰- افتخاری، اصغر (۱۳۸۵)؛ کالبد شکافی تهدید؛ تهران: دوره عالی جنگ دانشگاه امام حسین(ع).
۲۱- نائینی، علی‌محمد (۱۳۸۸)؛ بررسی ابعاد و حوزه‌های تأثیر تهدیدهای نرم امریکا علیه ایران؛ فصلنامه راهبرد دفاعی، سال هفتم، ش ۲۵٫
۲۲- نائینی، علی‌محمد (۱۳۸۸)؛ مقدمه‌ای بر روش‌شناسی انقلاب‌های رنگی؛ فصلنامه عملیات روانی، سال ششم، ش ۲۲٫
۲۳- نائینی، علی‌محمد (۱۳۸۷)؛ نگرش راهبردی به پدیده جهانی شدن فرهنگ و پیامدهای آن؛ فصلنامه سیاسی راهبردی، سال اول، شماره یک.
۲۴- الیاسی، محمدحسین (۱۳۸۷)؛ مقدمه‌ای بر ماهیت و ابعاد تهدید نرم؛ فصلنامه نگاه، سال دوم، ش ۵٫
۲۵- http://itmnews.ir/Persian/NewsText.aspx
26- www.khedmat.ir
27- http://bamdadkhabar.com/
28- http://www.khedmat.ir/news/content/view/2094/1
29- Risse, Thomas (2009); ‘Transnational Governance and Legitimacy’, Center for Transatlantic Foreign and Security Policy, Available at: http://www.fu-berlin.de/atasp
30- http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?t=24827