انقلاب اسلامي، رژيم صهيونيستي و استراتژي جنگ پست مدرن

نوشته ي حاضر در پي آن است تا با بررسي استراتژي هاي اسرائيل در جنگ پسا تجدد (پست مدرن)، ابعاد سياست جديد اين رژيم را در برخورد با جهان اسلام، مسائل منطقه و در رأس همه ايران، تا حدودي مشخص نمايد و عرصه هاي جديدي كه به يمن فن آوري هاي نوين براي سياست هاي اسرائيل گشوده شده است را تجزيه و تحليل كند.

جنگ پست مدرن نبردي است كه استراتژي مسلط و وجه غالب در آن، استفاده از ابزار و اقدامات نرم افزاري با بهره گيري از تكنولوژي پيشرفته مي باشد. در اين جنگ، از اقدامات سخت افزاري به صورت تاكتيكي و مقطعي در درون استراتژي هاي نرم افزاري استفاده مي شود. از آنجايي كه در برنامه هاي رژيم صهيونيستي سياست و نظامي گري در خدمت امنيت ايدئولوژيكي و قومي است، مطالعات و تحقيقات تكنولوژي جهاني شدن، توسعه و پيشرفت هاي علمي، رايانه اي و رسانه اي و كليه ي امكانات مربوط به دستاوردهاي جديد در خدمت اين اهداف قرار خواهد گرفت. وارد شدن اسرائيل به عرصه ي جنگ پست مدرن، در حقيقت درگير كردن غير نظاميان در عرصه ي نبرد، به وجود آوردن محيط نظامي و آموزشي جديد با استفاده از فضاهاي مجازي، گسترش سلاح هاي پيشرفته و غير متعارف نظير سلاح هاي اتمي، شيميايي، بيولوژيك و... در راستاي ايجاد ترس و وحشت براي اعمال سياست بازدارندگي و تحميل خواسته هاي خود مي باشد. از ويژگي هاي نبرد پست مدرن حضور در عرصه ي نبرد واژه ها و جنگ هاي مجازي و تأثير رسانه ها بر سرنوشت نبرد، به كار گيري علوم رايانه اي و سرمايه گذاري وسيع در زمينه ي ايجاد مراكز انيميشن سازي، توليد بازي هاي كامپيوتري و غيره است كه در آن به نوعي چهره ي دشمن مخدوش و جبهه ي خودي مظلوم نشان داده مي شود. تحولات اخير در حوزه هاي مختلف علوم و تكنولوژي كه از آن تحت نام «جهاني شدن» ياد مي شود تأثيرات مختلفي را در عرصه هايي نظير اقتصاد، فرهنگ، اطلاعات و تكنولوژي، امنيت و محيط زيست و نفوذ سازمان هاي غيردولتي در زندگي مردم به وجود آورده است. اين فضاي جديد براي اسرائيل به عنوان كشوري پيشرفته و متأثر از كمك هاي مالي و تكنولوژيكي امريكا و ساير كشورهاي اروپايي شرايط جديدي فراهم ساخته است كه بي ترديد در اين شرايط سياست هاي تجاوزطلبانه و نظامي گري اين رژيم نسبت به گذشته، تغييرات عمده اي خواهد كرد. شناخت اين تغييرات براي جمهوري اسلامي به عنوان پرقدرت ترين كشور اسلامي در مقابله با سياست هاي رژيم صهيونيستي يك ضرورت ترديد ناپذير خواهد بود. نوشته ي حاضر در پي آن است تا با بررسي استراتژي هاي اسرائيل در جنگ پسا تجدد (پست مدرن)، ابعاد سياست جديد اين رژيم را در برخورد با جهان اسلام، مسائل منطقه و در رأس همه ايران، تا حدودي مشخص نمايد و عرصه هاي جديدي كه به يمن فن آوري هاي نوين براي سياست هاي اسرائيل گشوده شده است را تجزيه و تحليل كند.

پسا تجدد و فضاي عصر جديد

اگرچه ارائه ي تعريف دقيق از مفهوم پسا تجدد (پست مدرن) با توجه به برداشت هاي متنوع و وجود مجموعه اي از جريانات فلسفي، فرهنگي، سياسي و كلامي، كار پيچيده اي است، اما اغلب متفكريني كه به اين دوره معتقد بوده يا آن را به نقد كشيده اند، علائمي را براي عصر پست مدرن و تفاوت آن با دوره ي مدرنيته ذكر مي كنند كه عمده ترين اين علائم عبارتنداز: ظهور دولت رفاهي در اقتصاد، ظهور كاتل ها و تراست هاي عظيم صنعتي و شركت هاي چند مليتي، تضعيف نقش دولت ـ ملت در تعيين سرنوشت ملت ها، دگرگوني در فضاهاي سنتي و اجتماعي و ظهور فرهنگ و روابط اجتماعي جديد، متزلزل شدن اقتصاد ملي و جايگزيني يك اقتصاد جهاني؛ تحقق انقلاب در فن آوري اطلاعات و ارتباطات، دگرگوني در محيط زيست جهاني، تعارض ميان فرهنگ ها، جهاني شدن تكنولوژي ارتباطات و داده پردازي، ظهور چارچوب هاي نظارتي پرقدرت بين المللي مانند سازمان عفو بين الملل، حقوق بشر و...

اين علائم نشان دهنده ي گذار عصر به دوره ي جديدي است كه از ديدگاه بسياري از متفكرين بن مايه هاي اين دوره با دوره ي مدرنيته كاملاً متفاوت است. در رأس بن مايه ي عصر جديد گسترش فضاهاي ذهني و جايگزيني ذهنيت ها بر عينيت هاست. اگر در مدرنيته، عينيت و تجربه خميرمايه ي بسياري از ديدگاه هاي فكري، فلسفي و علمي بود، درپست مدرن اين فضاهاي مجازي است كه اهميت پيدا مي كند، زمان و مكان جاي خود را به فضا مي دهد. اگر دولت ـ ملت واحد سياسي حقيقي براي بررسي هاي مدرنيته بود در عصر پست مدرن جهان به عنوان يك واحد سياسي مورد توجه و برنامه ريزي قرار مي گيرد.

در پست مدرن اصول و قواعد از پيش فرض شده و ثابت ديگر وجود ندارد. در اين خصوص ژان فرانسوا ليوتار مي نويسد:

يك هنرمند يا نويسنده ي پست مدرن در مقام يك فيلسوف، متني كه مي نويسد و اثري كه خلق مي كند از نظر اصول تحت هدايت قواعد از پيش تثبيت شده قرار ندارد و نمي توان در مورد آنها مطابق با حكم ايجابي، يا به كار بستن مقولات آشنا در متن يا اثر هنري قضاوت نمود... بنابراين هنرمند و نويسنده، بدون قواعد براي تدوين قواعدي براي آنچه كه انجام خواهد يافت، كار مي كند... پست مدرن را مي بايد بر اساس پارادوكس آينده ي پيشين درك نمود.

تفاوت بنيادين مدرنيته و مابعد مدرنيته را مي توان در جدول زير تا حدودي نشان داد:

تفاوت مدرنيته و ما بعد مدرنيته[۱۴۶]

در فلسفه؛

مدرنيته مابعد مدرنيته (پست مدرن)

مونيسم (وحدت گرايي) پلوراليسم (كثرت گرايي)

ماترياليسم (مادي نگري) نگرش نشانه شناختي

در رسانه ها؛

دنياي چاپ؛ الكترونيك هاي باز توليدي

تحول سريع نوري / تحول جهاني

در سياست؛

دولت هاي ملي (ملت ـ دولت ها) مناطق (پيكره ها) واحد هاي فراملي

اقتدارگرا دمكراتيك

اجماع اجماع مورد مناقشه

برخورد طبقات مسائل جديد در دستور كار، سبز ها

در فرهنگ؛

تأكيد بر كاربرد كلمات صحيح (لفظ قلم نويسي) رمز گذاري مضاعف، زبان دوگانه

نخبه گرايي نخبه / گفتگوي توده اي

با توجه به علائم مذكور و فروريختن ساختار ها و تحول در تصورات و مفاهيم قطعي تلقي شده و شكل گيري هويت جديد، عده اي معتقدند كه درگيري هاي آينده از جنبه ي كلي در دو شكل عمده بروز خواهد كرد:

۱ـ درگيري هاي هويتي؛ اين درگيري ناشي از تحولات گسترده در حوزه ي اطلاعات و گسترش روز افزون رسانه ها و رخنه ي آنان در زندگي خصوصي و خلوت انسان ها بوده و همين امر سبب گرديده تا هويت نيز مانند بسياري از مسلمات زندگي گذشته، دست خوش بحران و در معرض چالش قرار گيرد. موضوع تابعيت، ارزش ها و باورهاي شخصي و اجتماعي، خرده فرهنگ ها، سنت ها و هنجارها، دين و مذهب و بسياري از مقولات مطرح در حوزه ي هويت فردي، اجتماعي و ديني و نقش هاي اجتماعي افراد، دچار دگرگوني هاي شديد شود.

به گونه اي كه ديگر امكان جلوگيري از نفوذ فرهنگ هاي رسانه اي براي مقابله با فرهنگ هاي ملي و بومي ازطريق دولت به سختي ميسر خواهد بود.

۲ـ درگيري هاي امنيتي؛ درگيري هاي امنيتي در عصر پسا تجدد، عموماً به حوزه ي مسائل امنيتي و اطلاعاتي و در رأس آن مقوله ي جاسوسي و ارسال اطلاعات و روش جمع آوري اطلاعات باز مي گردد.

اگر حرفه ي جاسوسي و جمع آوري اطلاعات در گذشته از طريق نفوذ، استخدام جاسوس، خريد اطلاعات و مسائلي از اين قبيل انجام مي گرفت، امروزه با پيشرفت هاي علمي و تكنولوژيكي و از همه مهم تر ظهور سايت هاي اينترنتي امكان ارسال اطلاعات دور از چشم شبكه هاي ضد جاسوسي كشور ها، به اشكال عادي، رمزي و غيره يك امر عادي تلقي مي شود. با اين تفاصيل، مسأله ي حيطه بندي اطلاعات و شيوه ي مقابله با جاسوسي هاي پست مدرن يكي از مسائل عمده ي امنيتي براي كشورهايي است كه به دلايل مختلفي در معرض هجوم اطلاعاتي قرار دارند. به كار گيري فن آوري هاي جديد از سوي سازمان هاي جاسوسي سبب گرديده تا ملزومات اين فعاليت ها نيز دچار دگرگوني گردد. شيوه ي اتصال به شبكه هاي جاسوسي، حجم اطلاعات، كار تحليل، سهولت دسترسي به جنگ افزارهاي متكي به فن آوري عالي و تجهيزات ارتباطي به طور كلي نه تنها شيوه هاي مقابله با جاسوسي بلكه معضلات بزرگي چون، سازمان هاي تروريستي، باندهاي مواد مخدر و خلاصه بسياري از شبكه هاي براندازي كه مخل امنيت ملت ها هستند را دچار دگرگوني نموده است.

اين دو حوزه ي درگيري به ما نشان مي د هد كه عصر جديد را ديگر نمي توان با مفاهيم سنتي گذشته مورد تجزيه و تحليل قرار داد. استراتژي هاي جنگ ما بعد مدرنيته، استراتژي هاي پيچيده اي است كه تاكتيك هاي آن مبتني بر فن آوري جديد، جنگ هاي خيالي، جنگ هاي رايانه اي، جنگ سيبرنتيكي، جنگ هاي اطلاعاتي، جنگ هاي اينترنتي، درگيري مغز ها و مفاهيم اساسي چون اينترنت، ماهواره، رايانه، ژنتيك و امثال ذلك است. در جنگ ما بعد مدرنيته، استراتژي مسلط و وجه قالب در آن استفاده از ابزار و قدرت نرم افزاري در فضاهاي مجازي است. استفاده از سخت افزار ها، محدود و مقطعي بوده و صرفاً سياست هاي موردي در دلِ استراتژي هاي كلي نرم افزاري است. اگر در جنگ هاي گذشته استراتژي مسلط، اقدامات سخت افزاري نظير انهدام دشمن در روي زمين، تسخير مواضع جغرافيايي و نابودي قدرت و توانايي مادي و سرنگوني يك حاكميت از طريق عمليات نظامي يا براندازي بود، در عصر مابعد مدرنيته همه ي اين استراتژي ها در سياست هاي نرم افزاري ساماندهي خواهد شد. چشم انداز هاي كلي جنگ مابعد مدرنيته به ما هشدار مي د هد كه رژيم صهيونيستي به عنوان بزرگ ترين خطر صلح و امنيت كشورهاي منطقه ي خاورميانه و در رأس آن ايران، در دهه هاي آتي، استراتژي هاي خود را در اجراي سياست هاي نظامي گري براي حفظ هويت قومي ـ مذهبي خود بي ترديد دگرگون خواهد كرد. در آينده ي بسيار نزديكي بايد شاهد ظهور تحولات جديدي در سياست هاي نظامي گرايانه ي اسرائيل باشيم، كه ماهيت و كيفيت آن بي ترديد با آنچه كه در سياست هاي گذشته ي اين رژيم وجود داشته، متفاوت خواهد بود. اين علائم را مي توان در سياست هاي دهه ي اخير رژيم صهيونيستي به نحوي مشاهده كرد.

دگرگوني ديدگاه هاي رژيم صهيونيستي را با توجه به تحولات جهاني شدن مي توان در چشم انداز هاي زير مورد مطالعه و توجه قرار داد:

۱ـ چشم انداز هاي علمي و تكنولوژيكي،

۲ـ چشم انداز هاي مالي،

۳ـ چشم انداز هاي رسانه اي.

چشم اندازهاي علمي و تكنولوژيكي

سرمايه گذاري در بخش تحقيقات و پژوهش هاي علمي و صنعتي و رشد و توسعه در حوزه ي علوم و تكنولوژي، از ويژگي هاي منحصر به فرد رژيم صهيونيستي نسبت به همسايگان خود مي باشد. چنان كه اين رژيم در پژوهش هاي علمي ۷۰ برابر و در ثبت اختراعات، بيش از هزار برابر در مقايسه با اعراب كارايي دارد. حجم صادرات رژيم صهيونيستي از فن آوري هاي پيشرفته طي سال ۲۰۰۰ ميلادي ۷ ميليون دلار بوده است[۱۴۷].

اين رقم ناشي از ساخت متفاوت اقتصادي و صنعتي و نيز دورنمايي است كه رهبران اين رژيم ترسيم نموده اند. رهبران رژيم صهيونيستي از بدو اشغال فلسطين در پي آن بودند تا اين كشور را متفاوت با كشورهاي عربي منطقه ساخته و آن را همسان كشورهاي پيشرفته در آورند. لذا تمام سعي خود را در ايجاد خود باوري و تلاش در جهت رشد و توسعه مصروف نمودند. تشويق به كار در مزارع كشاورزي و سرمايه گذاري در حوزه ي صنعت، از عواملي نبودند كه صهيونيست ها را از وارد شدن در زمينه ي ي هاي تحقيقات كشاورزي و صنعتي و ساير حوزه هاي پژوهشي غافل نمايد. صهيونيست ها، پس از پشت سر گذاردن جنگ هاي متعدد بر آن شدند تا با سرمايه گذاري در بخش فن آوري هاي نوين، علاوه بر كاهش هزينه هاي نظامي، ماشين را جايگزين انسان نموده و هر چه بيشتر تلفات خود را به دليل محدوديت هاي نيروي انساني، نسبت به اعراب كاهش داده و تلفات بيشتري را به دشمنان تحميل نمايند. در حوزه ي امنيتي نيز آنها سعي مي كنند تا تكنولوژي پيشرفته را در سازمان هاي امنيتي خود به كار گيرند و در اين راستا در طي ادوار مختلف، سازمان جاسوسي رژيم اشغال گر قدس موساد، در صدد استخدام گسترده ي متخصصان رايانه اي بر آمده است. رژيم اشغال گر قدس براي تقويت توان اطلاعاتي در فن آوري هاي مرتبط با اينترنت و داده پردازي سيستم هاي موساد، به روش هاي مختلف، اقدام به جذب نيروهاي جديد كرده است.[۱۴۸]

پيشرفته كردن صنايع و تجهيزات داخلي، ساخت و فروش قطعات سخت افزاري و برنامه هاي نرم افزاري و كسب در آمد سرشار در اين حوزه ها و حضور در بازارهاي بين المللي از ديگر اهداف رژيم صهيونيستي در سرمايه گذاري در بخش فن آوري هاي نوين مي باشد. در حال حاضر سرمايه گذاري در بخش فن آوري رايانه اي سبب گرديده تا بيش از ۴۸۰۰ شركت متخصص در فن آوري مدرن و نرم افزاري پيشرفته در خدمت رژيم صهيونيستي باشند، كه بيشتر اين شركت ها در مجتمع صنعتي تكنيون[۱۴۹] در حيفا و وايزمن[۱۵۰] واقع در تل آويو فعاليت دارند كه مطابق با آمار منتشره توسط رژيم صهيونيستي ارزش صادراتي و نسبت رشد سالانه ي آنها در سال هاي اخير بالغ بر ۶ درصد مي باشد. اين شركت ها بيشترين فعاليت خود را به طور مستقيم در زمينه ي فن آوري نظامي و برنامه ريزي براي ايجاد شبكه هاي ارتباطي نظامي و شركت هاي داخلي و خارجي و همچنين ساخت سلاح هاي مدرن و عمليات جاسوسي در سطوح بين المللي متمركز كرده اند.[۱۵۱]

صهيونيست ها با سرمايه گذاري بر فن آوري نوين و فعال نمودن شركت هاي متعدد در زمينه ي تكنولوژي جديد علاوه بر كسب در آمد، توانسته اند اهداف نظامي و امنيتي خود را پيگيري نموده و سطح علمي كشور را نيز در مقايسه با سايرين، حتي كشورهاي توسعه يافته بالاتر برند چنان كه در اين زمينه انريكو لتا وزير صنايع و تجارت خارجي ايتاليا در نخستين اجلاس همكاري هاي علمي و فن آوري ايتاليا و اسرائيل، در خصوص توانايي هاي آن رژيم بيان مي دارد: اسرائيل در بسياري از موارد مربوط به اقتصاد جديد از ما جلوتر است.[۱۵۲] برخي از توانايي هاي رژيم صهيونيستي در حوزه ي تكنولوژي عبارتند از: الكترونيك ارتباطات راه دور، مواد اوليه براي بخش هاي مربوط به فضانوردي، توليد خودرو، همچنين نرم افزار براي امنيت و سيستم هاي كنترلي.

توجه ويژه ي رژيم صهيونيستي به موضوع استفاده از فن آوري در راستاي نظامي تا بدانجا امتداد يافته است كه آن رژيم قبل از حمله ي امريكا به عراق كه به سقوط صدام منجر گرديد، از بيم حملات احتمالي عراق، نسبت به ايجاد مدارس مجازي در تل آويو اقدام نمود. تا در صورت آغاز جنگ عليه عراق آموزش را از طريق رايانه ادامه دهند.[۱۵۳]

اين اقدام، نمادي از توسعه استفاده از رايانه و فراگير بودن اين صنعت در سرزمين اشغالي مي باشد. اما فن آوري هاي نوين علاوه بر آنكه فرصت هاي پيشرفت صنعتي و اقتصادي را در اختيار اشغال گران گذاشت، تهديدات جديدي را نيز متوجه اين رژيم نموده است. رژيم صهيونيستي در طول نبردهاي پيدا وپنهان خود با فلسطيني ها توانسته بود با استفاده ازروش هاي سانسور خبري و در اختيار داشتن رسانه هاي متعدد دولتي و فرامرزي به شيوه دلخواه خود، چهره اي منفي از مبارزان فلسطيني در نزد اذهان عمومي در داخل و خارج آن كشور ايجاد نمايد و علاوه بر آن، اقدامات خشن نظاميان خود را نيز پنهان نمايد. اما به يمن فن آوري جديد، سازمان هاي مبارز فلسطيني نيز با ايجاد سايت هاي اينترنتي، اقدام به روشن ساختن مواضع خود و نيز چگونگي اقدامات رژيم صهيونيستي در عرصه ي مقابله با فلسطينيان نمودند و اين اقدامات در حوزه «جنگ پست مدرن» بر صهيونيست ها بسيار گران آمده و آنان را وادار نمود تا به پايگاه هاي اينترنتي جنبش جهاد اسلامي فلسطين حمله و آن را از كار اندازند. به گفته ي منابع جنبش، سايت اينترنتي جهاد اسلامي به آدرس: www.JIhadislami.com در يك اقدام همسو با ديگر فعاليت ها، جهت خاموش نمودن صداي آزادي خواهي مردم مسلمان فلسطين مورد حمله قرار گرفته است. اشاره مي شود پايگاه اينترنتي: www.qudsway.com يكي ديگر از پايگاه هاي اينترنتي جنبش جهاد اسلامي فلسطين به رغم آنكه تاكنون چندين بار مورد حمله ي صهيونيست ها قرار گرفته و گروه فشار صهيونيستي جنجال گسترده اي را عليه آن به راه انداختند. همچنان به فعاليت خود ادامه مي دهند.[۱۵۴] اين گونه اقدامات نشان از گشوده شدن جبهه اي جديد در مقابل رژيم صهيونيستي دارد كه تاكنون آن رژيم در آن كمتر درگير بوده و از اين ناحيه احساس خطر مي نموده است. همچنين رفتار آن رژيم در بستن سايت مبارزان فلسطيني گوياي تأثيري است كه رسانه هاي جديد الكترونيكي در سرنوشت نبرد دارند.

چشم انداز هاي مالي

همان گونه كه ذكر شد مسائل مالي از آن جهت در يك جنگ پست مدرن حائز اهميت مي باشد كه بررسي آن مي تواند از سويي عمق و سرعت پيشرفت هاي علمي و تكنولوژيكي را هويدا ساخته و از سوي ديگر نوسانات، اختلالات و وابستگي به در آمد خاص را كه مي تواند آينده ي كشور را در برابر مشكلات و فشارها دچار آسيب نمايد، نشان مي دهد. اما اقتصاد رژيم صهيونيستي در ميان كشورهاي منطقه و نيز بسياري از كشورهاي خارج از منطقه، داراي شكوفايي منحصر به فردي است. اين موضوع شامل توليد ناخالص ملي و رشد قدرت خريد اشغال گران مي باشد. تا جايي كه در مقاطع خاص زماني؛ اقتصاد آن رژيم همتاي اقتصاد امريكا رشد داشته و توانسته جايگاه مناسبي را در ليست درجه بندي توسعه اقتصادي به خود اختصاص دهد. آخرين گزارش برنامه ي رشد سازمان ملل موسوم به «گزارش رشد بشري سال ۲۰۰۱» نشان مي د هد كه رژيم صهيونيستي در سطح اقتصادي بسيار بالايي قرار دارد و توليد ناخالص ملي آن در سال ۱۹۹۹ به بيش از ۱۰۰ ميليارد دلار (دقيقاً ۸/۱۰۰ ميليارد) رسيده است كه قدرت خريد كلي را به ۶/۱۱۲ ميليارد دلار ارتقا داده، تا قدرت خريد فردي از اين توليد، بر اساس معادله ي مربوطه به ۱۸۴۴۰ دلار برسد. ميانگين رشد سالانه ي فردي از توليد ناخالص ملي، بين سال هاي ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۹ يعني در دوره اي كه اقتصاد جهاني از ركود رنج مي برد، ۲ درصد عنوان شد. ميانگيني كه هم تراز با ميانگين رشد ايالات متحده ي امريكا قرار دارد. رژيم صهيونيستي در ليست درجه بندي توسعه ي بشري، رتبه ي بيست و دوم را بين ۱۶۲ كشور جهان در اختيار دارد.[۱۵۵] توسعه و شكوفايي اقتصاد رژيم صهيونيستي در چارچوب مرزهاي اين كشور محصور نشده و آن رژيم توانسته است با حضور قدرتمند در بازارهاي تجاري دنيا، رقيب قابل ملاحظه اي براي كشورها و شركت هاي بزرگ دنيا در عرصه هاي مختلف كشاورزي و صنعتي باشد. علاوه بر آن توانسته است با توسعه ي روابط تجاري و سرمايه گذاري در اقصي نقاط دنيا، سود سرشاري را از ناحيه ي اعزام كارشناسان و انتقال دانش فني و صدور فن آوري نصيب خود نمايد. براي مثال طي دهه هاي شصت و هفتاد ميلادي ۱۵۰۰ كارشناس رژيم صهيونيستي در كشورهاي آفريقايي حضور داشتند. رژيم صهيونيستي ۶۲۰۰ كار آموز آفريقايي را در زمينه ي ي هاي مختلف براي آموزش در فلسطين اشغالي پذيرفت. همچنين شركت هاي مهندسي و صنعتي رژيم صهيونيستي هم با امضاي قرارداد هاي تجاري در آفريقا، صدها ميليون دلار سود بردند. به نحوي كه حجم واردات رژيم صهيونيستي از آفريقا از ۴۱۰ ميليون و ۵۰۰ هزار دلار در سال ۱۹۷۰ به ۱۹۰ ميليون و ۹۰۰ هزار دلار در سال ۱۹۸۰ و به ۲۴۶ ميليون و ۴۰۰ هزار دلار در ۱۹۹۳ رسيد. حجم صادرات رژيم صهيونيستي به آفريقا نيز طي سال هاي فوق الذكر طي سير صعودي از ۳۰ ميليون و ۱۰۰ هزار دلار به ۱۳۷ ميليون و ۸۰۰ هزار دلار و دست آخر به ۳۳۵ ميليون و ۷۰۰ هزار دلار رسيد.[۱۵۶] روند صعودي رشد سرمايه گذاري رژيم صهيونيستي در كشور هاي آفريقايي همسو با ديگر تحولات مثبت اقتصادي آن رژيم نشان گر چشم انداز مثبت مالي است. اما اگر بخواهيم نگاهي همه جانبه به مسائل اقتصادي و مالي رژيم صهيونيستي داشته باشيم ضرورت دارد تا به وابستگي اقتصاد آن رژيم به كمك هاي خارجي نظري بيفكنيم چنان كه وابستگي به يك محصول و يا در آمدي خاص خود مي تواند آسيب پذيري كشور را در حوزه هاي مختلف سبب گردد. براي مثال رشد مثبت اقتصادي عربستان سعودي در صورتي كه ناشي از وابستگي شديد به فروش نفت باشد و يا برزيل به شكر و ديگري به كاكائو و..... مي توانند اين كشور هارا در فراز و نشيب هاي بازار هاي بين المللي آسيب پذير نمايند. وابستگي اقتصاد رژيم صهيونيستي نيز به كمك هاي خارجي علاوه بر آنكه رشد واقعي اقتصاد آن كشور را به زير سؤال مي برد، مي تواند اين كسور را در صورتي كه به هر دليلي اين كمك ها قطع گردد در معرض آسيب قرار دهد. اقتصاد رژيم صهيونيستي اصولاً بر اساس

كمك هاي اروپا و امريكا قدرت گرفت. از خسارت هاي دريافتي از آلمان رشد و نمو يافت و از ادامه ي كمك هاي امريكايي و جمع آوري اعانه توسط سازمان هاي

صهيونيستي در جهان ادامه ي حيات مي دهد.[۱۵۷] روژه گارودي با بياني ديگر براي روشن ساختن چگونگي قوام يافتن اقتصاد صهيونيست ها و نشان دادن

وابستگي اين اقتصاد به كمك هاي خارجي، در كتاب خود تحت عنوان« تاريخ يك ارتداد، اس انقلاب اسلامي، رژيم صهيونيستي و استراتژي جنگ پست

مدرن

بصیرت:

نوشته ي حاضر در پي آن است تا با بررسي استراتژي هاي اسرائيل در جنگ پسا تجدد (پست مدرن)، ابعاد سياست جديد اين رژيم را در برخورد با جهان اسلام، مسائل منطقه و در رأس همه ايران، تا حدودي مشخص نمايد و عرصه هاي جديدي كه به يمن فن آوري هاي نوين براي سياست هاي اسرائيل گشوده شده است را تجزيه و تحليل كند.

جنگ پست مدرن نبردي است كه استراتژي مسلط و وجه غالب در آن، استفاده از ابزار و اقدامات نرم افزاري با بهره گيري از تكنولوژي پيشرفته مي باشد. در اين جنگ، از اقدامات سخت افزاري به صورت تاكتيكي و مقطعي در درون استراتژي هاي نرم افزاري استفاده مي شود. از آنجايي كه در برنامه هاي رژيم صهيونيستي سياست و نظامي گري در خدمت امنيت ايدئولوژيكي و قومي است، مطالعات و تحقيقات تكنولوژي جهاني شدن، توسعه و پيشرفت هاي علمي، رايانه اي و رسانه اي و كليه ي امكانات مربوط به دستاوردهاي جديد در خدمت اين اهداف قرار خواهد گرفت. وارد شدن اسرائيل به عرصه ي جنگ پست مدرن، در حقيقت درگير كردن غير نظاميان در عرصه ي نبرد، به وجود آوردن محيط نظامي و آموزشي جديد با استفاده از فضاهاي مجازي، گسترش سلاح هاي پيشرفته و غير متعارف نظير سلاح هاي اتمي، شيميايي، بيولوژيك و... در راستاي ايجاد ترس و وحشت براي اعمال سياست بازدارندگي و تحميل خواسته هاي خود مي باشد. از ويژگي هاي نبرد پست مدرن حضور در عرصه ي نبرد واژه ها و جنگ هاي مجازي و تأثير رسانه ها بر سرنوشت نبرد، به كار گيري علوم رايانه اي و سرمايه گذاري وسيع در زمينه ي ايجاد مراكز انيميشن سازي، توليد بازي هاي كامپيوتري و غيره است كه در آن به نوعي چهره ي دشمن مخدوش و جبهه ي خودي مظلوم نشان داده مي شود. تحولات اخير در حوزه هاي مختلف علوم و تكنولوژي كه از آن تحت نام «جهاني شدن» ياد مي شود تأثيرات مختلفي را در عرصه هايي نظير اقتصاد، فرهنگ، اطلاعات و تكنولوژي، امنيت و محيط زيست و نفوذ سازمان هاي غيردولتي در زندگي مردم به وجود آورده است. اين فضاي جديد براي اسرائيل به عنوان كشوري پيشرفته و متأثر از كمك هاي مالي و تكنولوژيكي امريكا و ساير كشورهاي اروپايي شرايط جديدي فراهم ساخته است كه بي ترديد در اين شرايط سياست هاي تجاوزطلبانه و نظامي گري اين رژيم نسبت به گذشته، تغييرات عمده اي خواهد كرد. شناخت اين تغييرات براي جمهوري اسلامي به عنوان پرقدرت ترين كشور اسلامي در مقابله با سياست هاي رژيم صهيونيستي يك ضرورت ترديد ناپذير خواهد بود. نوشته ي حاضر در پي آن است تا با بررسي استراتژي هاي اسرائيل در جنگ پسا تجدد (پست مدرن)، ابعاد سياست جديد اين رژيم را در برخورد با جهان اسلام، مسائل منطقه و در رأس همه ايران، تا حدودي مشخص نمايد و عرصه هاي جديدي كه به يمن فن آوري هاي نوين براي سياست هاي اسرائيل گشوده شده است را تجزيه و تحليل كند.

پسا تجدد و فضاي عصر جديد

اگرچه ارائه ي تعريف دقيق از مفهوم پسا تجدد (پست مدرن) با توجه به برداشت هاي متنوع و وجود مجموعه اي از جريانات فلسفي، فرهنگي، سياسي و كلامي، كار پيچيده اي است، اما اغلب متفكريني كه به اين دوره معتقد بوده يا آن را به نقد كشيده اند، علائمي را براي عصر پست مدرن و تفاوت آن با دوره ي مدرنيته ذكر مي كنند