انقلاب اسلامی، نگاه غربی
پیتر شولاتور در نهم ماه مارس 1924 در شهر بوخوم آلمان متولد شد. فارغ التحصیل در مقطع دکترا از دانشگاه سوربون فرانسه، فوق لیسانس رشته علوم سیاسی دانشگاه پاریس، و همچنین فوق لیسانس در رشته تحقیقات اسلامی و عربی از دانشگاه بیروت میباشد.
وی کار خبرنگاری خود را در سال 1950 آغاز نمود. سالهای زیادی به عنوان خبرنگار در افریقا هند وچین کار میکرده است. و در جنگ آمریکا در ویتنام نیز حضور داشت.
مدتی رئیس استودیو زد .دی.اف zdf آلمان در پاریس بوده است. رئیس شبکه تلویزیونی WDR آلمان و صاحب امتیاز مجله اشترن بوده است.
کتابهای زیادی به رشته تحریر در آورده است، که موفقترین آنها «مرگ در مزرعه برنج»،« رویای کاذب صلح»،« میدان جنگ آینده» و «دروغ در کشور مقدس» میباشد.
وی در پرواز پاریس - تهران در 12 بهمن 1357 همراه حضرت امام خمینی (ره) در هواپیما حضور داشت.
* آقای شولاتور، ما سالروز ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی را در پیش داریم.شما حضرت امام را از نزدیک میشناختید، درباره ایشان و انقلاب اسلامی کتاب و مقالات زیادی نوشتهاید. بفرمائید شما ایشان راچگونه شخصیتی شناختید؟
- نخست به این نکته اشاره نمایم، که امام خمینی (ره) یک چهره بسیار نورانی بود یک شخصیت پر جذبه بود، و این را در اولین نگاه میشد حس کرد. وی شخصیتی بود، که بر آنچه که در پیرامونش میگذشت، اشراف عجیبی داشت.
چنانچه من بخواهم، امام را با شخصیتهای امروزه، حتی با شخصیتهای دینی امروزه ، مقایسه نمایم، هیچکس را پیدا نخواهم کرد، که از اقتداری همانند ایشان برخوردار بوده باشد.
* آقای شولاتور، در سال 1963 و در چنین روزهایی (پانزدهم خرداد ماه 1342) برای نخستین بار یک قیام اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در ایران شکل گرفت. اما آن قیام، همانگونه که میدانید، به شدت سرکوب شد. در آن موقع امام تنها رهبر دینی نبود، لکن توانست، میلیونها ایرانی مسلمان را بسیج نماید.
به نظر شما، ایشان دارای چه توانائیهایی بود، که میتوانست تودههای مردمی را بسیج کند؟ آیا قدرت رهبری ایشان تعیین کننده بود؟ آیا اینگونه که شما در بالا اشاره نمودید، شخصیت کاریزماتیک ایشان در جذب مردم نقش داشت؟ و یا این که عوامل و دلایل دیگری نیز وجود داشتند؟
- کلید موارد و خصوصیاتی که شما برشمردید، در مورد حضرت امام صدق میکند اما وی علاوه بر آن طرح و برنامه سیاسی مشخص داشت.
در مکتب شیعه تمایلات گوناگونان وجود دارد. برخی از رهبران شیعه معتقدند، که نباید حرکتی را تا ظهور حضرت مهدی (عج) انجام داد. اما امام خمینی (ره) در دوره حیات خود درباره تاسیس یک دولت ام القراء با تاکید بر برقراری عدالت اجتماعی بسیار فکر کرده بود و مطلب نوشته بود.
علاوه بر این ایشان به شدت مخالف وابستگی به غرب بود و همین ویژگیها وی را از دیگر رهبران دینی متمایز مینمود.
* قیام 15 خرداد 1342 سرکوب شد. اما شانزده سال بعد قیام دیگری به رهبری امام شکل گرفت، که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی گردید.
به نظر شما چه عواملی در پیروزی انقلاب اسلامی سال 1979 (1357) موثر بودند؟
- به نظر من دوره حکومت پادشاهی به سر آمده بود. شاه دیگر نزد مردم ایران اعتباری نداشت. شاه ارتباطات خود را با مردم از دست داده بود. یک نارضایتی عمومی درایران به وجود آمده بود. این نارضایتیها گروههای چپ تا بازاریان با نفوذ را در بر میگرفت. نکته بسیار مهم دیگر این بود، که مستضعفین که توده عظیم جمعیت ایران راتشکیل میدادند، از حلقه سیاست و اقتصاد کنار گذاشته شده بودند. و باز یک نکته مهم دیگر، حاکمیت ایران تحت نفوذ گسترده آمریکا قرار داشت، و این مسئله برای ملت ایران یک تحقیر بزرگ به شمار می رفت. در یک چنین جو نارضایتی عمومی، امام خمینی (ره) که در آن موقع در شهر نجف زندگی میکرد، از آنجا اخراج، و به فرانسه هجرت نمودند، تصور ساواک، سازمان امنیت شاه، این بود، که امام با عزیمت به فرانسه به طور کلی فراموش خواهد شد. اما من خود شاهد بودم، که چگونه هزاران ایرانی مقیم خارج، ازجمله ایرانیانی که در آن موقع در آلمان به سرمیبردند، برای دیدن امام به نوفل شاتو میآمدند، دانشجویان و روشنفکرانی که در آن زمان از حکومتهای سکولاریسم حمایت میکردند، ناگهان طرفدار امام شدند.
در آن زمان بسیاری در غرب به غلط تصور میکردند، که امام رهبری انقلاب را تنها در یک دوره گذرا در دست خواهد داشت. آمریکاییها خصوصا فکر میکردند، که سرانجام نیروهای انقلابی چپ در ایران بر مسند قدرت خواهند نشست. چرا که در آن زمان، شوروی نیز یک ابر قدرت بود، و در ایران طرفدارانی داشت.
حزب توده و یا مجاهدین خلق از دید آمریکاییان ان قدرت را در نهایت در دست خواهند گرفت. آنها نتوانستند واقعیتهای آن زمان ایران را درک کنند واین که انقلاب اسلامی یک جنبش تجدید حیات دینی با تاکید بر عدالت اجتماعی است.
*شما اشارهای به ناخشنودی غرب از پیروزی انقلاب اسلامی داشتید.
به نظر شما انقلاب اسلامی چه تغییراتی در سیاست خارجی ایران به وجود آورد؟
- من چندی قبل درسفری به ایران با برخی از رهبران دینی ایران ملاقات نمودم در این دیدارها من متذکر شدم، که هر انقلاب تغییرات تکاملی را طی خواهد کرد.و چنانچه امام در قید حیات بودند، به چنین ضرورتی پی میبردند.
چیزی که صدمات زیادی بر ایران وارد ساخت و امام آنرا پیش بینی نکرده بود، حمله عراق به ایران بود. جمهوری اسلامی بلافاصله پس از تاسیس به یک جنگ هشت ساله ناخواسته کشانده شد تصور عراقیها این بود، که ایران در دوران پس از انقلاب به سر میبرد، ارتش شاه منحل شده است، لذا میتوان به سهولت و به سرعت بر ایران پیروز شد. ارتش عراق، که از حمایت آمریکا وشوروی برخوردار بود، توانست در آغاز جنگ خرمشهر را تصرف کند و آبادان را نیز محاصره نماید. درآن هنگام امام خمینی (ره) دستور بسیج عمومی صادر فرمودند و بدین ترتیب یک اتحاد و انسجام مذهبی و ملی به وجود آمد، که به اخراج دشمنان از سرزمینهای ایران منجر شد.
جنگ باعث شد، که انقلاب اسلامی به مدت هشت سال در یک وضعیت جنگی به سر برد، و همچنین تعداد زیادی ازایرانیان جان خود را از دست دهند و خرابیهای بسیاری نیز به وجود آید همه این مسائل و حوادث باعث شدند، تا اجرای برنامههای اصلاحات اقتصادی مورد نظر امام به تعویق بیافتند.
* آقای دکتر شولاتور اجازه دهید ، به موضوع جنگ قدری بیشتر بپردازیم. جنگ ظاهرا به دلیل ادعاهای ارضی رژیم بعث علیه ایران بود. ظاهرا این ادعاها در زمان شاه نیز وجود داشتند، ولی در آن موقع مطرح نشدند چرا؟
- دلایل بسیار ساده هستند صدام حسین و همچنین سازمانهای اطلاعاتی غرب تصور می کردند که ایران به زعم آنها به لحاظ نظامی تضعیف شده تحمل مقاومت در برابر ارتش قدرتمند عراق رانخواهدداشت. آنها معتقد بودند چنانچه ایران در جنگ شکست بخورد، انقلاب اسلامی شکست خورده است و بپایان خود میرسد.
از سوی دیگر صدام موفقیت پس از انقلاب را زمان مناسبی برای طرح ادعاهای خود میپنداشت او قصد داشت خوزستان را که دارای ذخائر عظیم نفت و گاز میباشد، ظرف مدت کوتاهی ضمیه خاک عراق سازد، و آمریکاییان نیز میخواستند، انقلاب اسلامی را به شکست بکشانند و یک رژیم سلطنتی و یا حداقل رژیمی را که حامی منافع آنها باشد، به قدرت برسانند. و این محاسبه آمریکاییان غلط از آب در آمده البته ممکن است، صدام حسین در گذشته نیز چنین اهداف توسعه طلبانهای را درسر پرورانده باشد، یعنی خوزستان را ضمیمه خاک عراق سازد، اما او قبل از انقلاب کوچکترین شانسی برای پیشبرد اهداف خود نداشت، چرا که شاه نزدیکترین متحد آمریکا در منطقه به شمار میرفت.
* آقای دکتر شولاتور، شمار در اظهارات خود گفتید که بسیاری در غرب براین عقیده بودند که انقلاب اسلامی دوام طولانی نخواهد داشت. اما حال 25 سال از تاسیس جمهوری اسلامی میگذرد، و ایران توانسته است بر کلیه توطئهها و مشکلات غلبه کند. شماعلت این موفقیتها را در چه میدانید؟
- از نظر من، انقلاب اسلامی درایران تغییرات بنیادین به وجود آورده است.
ایران به یک کشور مهم در منطقه، که نقش تعیین کنندهای در حفظ ثبات و امنیت منطقهای دارد، تبدیل شده است. پیشرفتهای اقتصادی ایران نیز در دوره پس از انقلاب چشمگیرند.
وظیفه من نیست، و همچنین خود را در موقعیتی نمیبینیم که به ایران رهنمود بدهم که چکار خوب است اما اگر اجازه داشته باشم، در خصوص ایران اظهار نظری مطرح سازم، در آن صورت مایلم بگویم، چنانچه ایران در بخش اقتصاد از اقتصاد چین الگوبرداری کند، میتواند به سرعت اقتصاد خود را بیش از پیش رونق و سامان بدهد، البته با توجه به این که ایران تواناییهای لازم برای دستیابی به چنین رونق اقتصادی را دارد.
در ایران، درزمینه آموزش، به ویژه آموزش اقشار مستضعف جامعه کارهای زیادی صورت گرفته است، اما این پیشرفتها در خارج به خوبی معرفی نشدهاند.
در زمینه آزادیهای مدنی، آزادی عقیده و ... اقدامات بسیار مثبتی صورت گرفته است و ایران ازاین بابت نیز در مقایسه با کشورهای همسایه بسیار پیشرفتهتر است.
مردم ایران میتوانند به طور آزاد عقاید خود را حتی اگر انتقاد آمیز باشند، بیان نمایند.
من معتقدم، که امام خمینی (ره) نقش بسیار مهمی در رسیدن به چنین پیشرفتهایی داشته است اگر خواسته باشیم عراق را با ایران به لحاظ رهبری مذهبی سیاسی مقایسه نماییم، باید بگویم، که عراق رهبری همانند امام خمینی (ره) ندارد.
* آقای دکتر شولاتور، اجازه دهید مصاحبه را با این پرسش به پایان ببریم، که با توجه به سفرهای متعدد شمابه ایران، چه ارزیابی از ایران دارید؟
- در گذشته درغرب این بیم درباره ایران وجود داشت که جمهوری اسلامی به مرکز آشوبهای افراط گرایانه تبدیل گردد اما این یک تصور غلط بود.
برعکس ایران کانون آرامش و ثبات است. در ایران مانند هر کشور دمکراتیک دیگر، مخالفان در بیان نقطه نظرات خود آزادند، اعتراضات دانشجویی وجود دارد، گرچه نباید این اعتراضات را بزرگ جلوه داد. خوی و منش مردم ایران متحول شده است.
ایران در بین کشورهای خاورمیانه و نزدیک با ثبات ترین و احتمالا قدرتمندترین کشور است برنامه آمریکاییها، که ایران را با تسلط بر دو کشور همسایه، دینی عراق و افغانستان، تحت فشار قرار دهند، کاملا ناکام مانده است چنانچه آمریکاییان خوب فکر کنند، متوجه میشوند، که به ایران به عنوان یک کشور معتدل و عامل ثبات، در حل مسائل منطقهای نیاز دارند.
البته آمریکاییان باخرد و عقلی نیز وجود دارد، که به این واقعیت پی برده باشند.و ایران را مهمترین شریک خود در «شرق» می دانند وحل مسائل شرق را درگرو همکاریهای ایران میدانند. اروپاییان ازجمله آلمانیها، نیز به این واقعیت پی بردهاند حتی اگر آنها بدان علنا اذعان نکنند.