آیت الله میرزا ابوالقاسم قمی (صاحب قوانین – محقق قمی – میرزای قمی)

خدای حکیم پس از انبیاء و امامان معصوم(ع) نگهبانی از قوانین و احکام الهی را بر عهده عالمان دین قرار داده است. عالمان بزرگ چشم راه امت و مرز بانان خطه سعادتند. از جمله این ستارگان هدایت، حضرت آیت الله میرزا ابوالقاسم قمی است.
پدرش مرحوم آخوند ملا حسن از عالمان سرشناس شفت گیلان بودند در قرن ۱۳ هجری می زیست. ایشان برای استفاده بیش تر از علما گیلان را به مقصد دیار عالم پرور اصفهان تر ک نمود و در آنجا محضر میرزا هدایت الله و میرزا حبیب الله دو عالم روشن ضمیر آن سامان را درک کرد و بهره های وافری از درس آنان برد. زمان زیادی نگذشته بود که آن دو استاد بزرگ برای تصدی امور قضاوت و هدایت و ارشاد مردم به چاپلق از توابع بروجرد عازم شدند و ملا حسن نیز به دنبال آنان عزم سفر نمود و سرانجام با دختر استاد خویش میرزا هدایت الله ازدواج کرد و زندگانی تازه ای را آغاز نمود.
تاریخ سال ۱۱۵۱ ه.ق را نشان می داد و خانواده ملا حسن را انتظاری دل نشین کنده ساخته بود. خانواده ایشان منتظر مولودی بودند که می رفت تا از عالمان تشیع و آغازگر تحولی عظیم گردد. عاقبت این انتظار با گریه های کودکی سعادتمند به پایان رسید و خانه کوچک آن عالم رباّنی را شادمانی فرا گرفت. کودک را ابوالقاسم نام نهادند. وی در دامان پاک مادری دل سوز دوران کودکی را سپری کرد و در زیر سایه پدری عالم و متقی به حیات خویش ادامه می داد، چهره ابوالقاسم آینده ای درخشان را نشان می داد.
ابوالقاسم هوش و استعدادی فراوان و از دیگر همسالان خویش برتری در خور توجه داشت. از همان ابتدای کودکی با استمداد الهی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد و اولین درسهای دینی را در مکتب پدر فرا گرفت و بعد از مدتی درس آموزی از محضر پدر و با اجازه او راهی خوانسار شد و مشتاقانه در درس آیت الله حسین خوانساری حاضر شد و پس از کسب فیض از مجلس درس آن بزرگمرد قصد عتبات عالیات را نمود و به مانند پرنده ای عاشق به سوی آن سرزمین علم و فقاهت پرواز نمود و در آنجا توفیق حضور در محفل علمی استاد کل محمد باقر وحید بهبهانی را نصیب خود ساخت.
استادان صاحب قوانین:
آیت الله حسین خوانساری (متوفی ۱۱۹۱ه.ق) در اصفهان.
آیت الله محمد باقر وحید بهبهانی (متوفی ۱۲۰۸ ه.ق)در کربلا
آیت الله محمد باقر هزار جریبی (متوفی حدود ۱۱۷۰ ه.ق در نجف)
 
مقبره آیت الله میرزا ابوالقاسم قمی (صاحب قوانین - محقق قمی - میرزای قمی) در شیخان قم
بعد از اینکه میرزا در عتبات از فقیهان بزرگ عصر بهره ها جست به قصد ترویج دین و ارشاد مردم به ایران بازگشت و به زادگاهش شفت گیلان آمد ولی چون آنجا را برای انجام وظیفه مناسب نیافت و دچار مشکلاتی شد به اصفهان رفت و در مدرسه کاسه گران به تدریس پرداخت و در آنجا بود که شاگردان و عالمانی توفیق حضور در محفل ایشان را پیدا کردند. با آن حال نتوانست مدت زیادی در آن شهر بماند چرا که از شر حسودان و مدعیان فضل که وی را مانع خود می یافتند در امان نبود و این امر بسیار آزارش میداد. از همین رو اصفهان را به قصد شیراز ترک کرد و مدت سه سال در آنجا اقامت گزید و آنگاه به سوی قم روانه شد.
با ورود ایشان به قم در مدتی اندک آوازه او همه جا را فرا گرفت و الطاف الهی با برکات و ترقی روز افزون خستگی سالهای پر رنج گذشته را از وی دور ساخت. با ورود ایشان به قم علاوه بر تدریس و پرورش طلاب و ارشاد مردم، حاکمان زمان خویش را اندرز می داد. ایشان بارها فتحعلیشاه را نصیحت کرد و وظایف او را یادآور می شد.
روزی فتحعلیشاه به قم آمده و به دیدار میرزا مشرف گردیده بود، میرزا او را مورد خطاب قرار داده، می گوید: کاری نکن این ریشهایت (با اشاره به ریش فتحعلیشاه) فردای قیامت به آتش جهنم بسوزد. اگر چه دربار پیوسته ارتباط خود با میرزا اصرار می ورزید ایشان همچون دیگر علمای شیعه که در نهانشان ظلم ستزی نهفته است هرگز تن به ارتباط با دستگاه وقت نداد.
از محضر آیت الله میرزای قمی شاگردان فراوانی بهره علمی جستند و روح تشنه خود را سیراب ساختند. از جمله:
سید محمد مهدی خراسانی (۱۱۸۲- ۱۲۴۶ ه.ق)
وی فرزند سید حسن خوانساری، نوه آقا حسین خوانساری و معروف به مؤلف رساله ابوبصیر است. از دانشوران مشهور قرن سیزدهم بود. که در خوانسار متولد شد و بیشتر مراتب علمی را در محضر میرزای قمی کسب کرد و جناب میرزا هم علاقه فراوانی به او داشت. وی در علم رجال و بازشناسی راویان همنام مهارت خاص داشت. از آثار وی می توان به شرح بر مبادی الاصول، شرح تبصره علامه شرح الفیه سیوطی اشاره کرد.
میرزا ابوطالب قمی (متوفی ۱۲۴۹ قمری در قم)
فرزند میرزا ابوالحسن قمی و از فقیهان بزرگ شیعه است که مورد اعتماد فراوان میرزای قمی بود به گونه ای که بسیاری از کارهای دینی را به ایشان ارجاع می داد. میرزا ابوطالب ثروت انبوهی داشت ولی به همان میزان دست بخشش او همیشه به سوی مستمندان گشوده بود و بعد از حیات خود یک سوم از اموال و املاک خویش را در راه کارهای خیر وقف نمود. این عالم بزرگوار پس از رحلت در قبرستان شیخان قم دفن گردید.
سید عبدالله کاظمینی (شبر)(متوفی حدود ۱۲۴۶ قمری)
سید عبدالله فرزند سید محمد رضا کاظمینی یکی از عالمان بی نظیر قرن سیزدهم هجری بود که سالهای متمادی از عمر با برکت خویش را در کاظمین سپری کرد و از همان آغاز زندگی علمی خویش در محضر پدر و اساتیدی همچون شیخ جعفر کبیر، سید مهدی شهرستانی، محقق قمی حاضر شده و از آنان بهره های وافر برد. از ایشان آثاری همچون: مصابیح الظلام، جامع المعارف والااحکام، کشف المجمع، زبدة الدلیل و دهها کتاب دیگر به جای مانده است.
از دیگر شاگردان میرزای قمی می توان به این بزرگواران اشاره کرد:
حضرات آیات: حاج محمد ابراهیم کرباسی (کلباسی)
میرزا علیرضا قمی
سید اسماعیل قمی
سید باقر شفتی (معروف به حجة الاسلام)
محمد علی هزار جریبی
آقا احمد کرمانشاهی
سید علی خوانساری
شیخ حسین قمی
حاج ملا اسدالله بروجردی
زندگانی میرزا را چنان یاد کرده اند که اگر صبر و استقامت خود وی نبود هرگز بدین مقام و عظمت نائل نمی گشت. او استوارتر از کوه در مقابل مشکلات ایستاد و هرگز رکود و یأس بر دریای وجودش غالب نشد.
ایشان در مسیر تحصیل با فقر شدید دست و پنجه نرم می کرد و در این راه استاد وی آیة الله محمد باقر بهبهانی نقش بسزای در دستگیری از او داشته است به طوری که در بسیاری از اوقات خود نماز و روزه استیجاری می پذیرفت و پولش را به میرزا می بخشید تا به تحصیلش بپردازد. با این همه میرزا هرگز از راهی که برگزیده بود دست بر نداشت. از خصوصیات میرزا جدیت ایشان در مسیر علم آموزی بود به گونه ای که محبوبترین کارها نزد او مطالعه و تحقیق بود تا آن اندازه که ستارگان آسمان کمتر شاهد خواب میرزا بوده اند. وی بیشتر شبها را تا صبح به مطالعه می پرداخت.
او احترام خاصی برای اساتید خویش قائل بود و حتی بعد از رحلت آنان احترام آنها را حفظ می کرد. چنانکه نوشته اند، بعد از درگذشت استادش وحید بهبهانی وقتی به کربلا مشرف می شد به خانه آقا می رفت و در خانه او را می بوسید و به این طریق از زحمات چندین ساله استاد قدردانی می کرد. از سویی دیگر او در حسن معاشرت نمونه بود، هنگامی که با دیگران سخن می گفت با چهره ای گشاده مواجه می شد و مردم از همنشینی با وی لذت می بردند.
مؤلف کتاب روضات الجناّت در شخصّیت ایشان می گوید:… آن بزرگوار مردی با تقوا و جلیل القدر، کامل و باهوش بود. او استادی زبردست، پیشوایی بزرگ، ادیبی ماهر، خطیبی توانا بود او خشوعی فراوان، چشمی پر اشک و دلی نالان و دیدگانی گریان داشت….
قوانین الاصول مهمترین و مشهورترین اثر اوست که اهمیت آن در نزد اهل نظر مخفی نیست. نگارش این اثر گرانسنگ در سال ۱۲۰۵ ه.ق پایان یافت و سالها جزء مهمترین کتب درسی طلاب در علم اصول بوده و بسیاری از علماء بر این کتاب پر ارزش حاشیه زده اند. شیخ آقا بزرگ طهرانی تعداد این شرح ها را ۴۷ شرح ذکر کرده که یکی از آنها نوشته شیخ انصاری(ره) است. سید صدر الدین موسوی عاملی صدر اصفهانی در وصف این کتاب اینگونه فرمود:
لیت ابن سینا دری اذ جاء مفتخر
باسم الرئیس بتصنیف القانون
ان الاشارات و القانون قد جمع
مع الشفا فی مضامین القوانین
یعنی: ای کاش ابن سینا که به سبب نگارش کتاب قانون به شیخ الرئیس معروف شد می دانست، کتاب اشارات و قانون و شفا هر سه در مضامین کتاب قوانین الاصول میرزای قمی جمع آوری شده اند این عالم اصولی، در علم اصول دارای نظرات ویژه خود است که در کتابهای علم اصول پیرامون آن اظهار نظرها کرده اند.
 
مقبره آیت الله میرزا ابوالقاسم قمی (صاحب قوانین - محقق قمی - میرزای قمی) در شیخان قم
سایر آثار ایشان شامل:
حاشیه بر زبدة الاصول شیخ بهائی.
مرشد العوام (فقه فارسی).
رساله استدلالی فارسی در اصول دین.
حاشیه بر تهذیب الاصول علامه حلی.
منابع الاحکام (فقه به زبان عربی).
معین الخواص (مختصر فقهی است).
منظومه ای در علم بدیع که دارای ۱۳۹ بیت است.
رساله هایی در وقف، طلاق و مباحث منطقی(۱۴) .
دیوان شعر به فارسی و عربی که نزدیک ۵۰۰۰ بیت شعر را داراست.
خداوند متعال به این عالم گرانقدر یک پسر و هشت دختر عنایت کرد که پسرش در زمان حیات آن بزرگوار در گذشت. هفت دختر میرزا هر یک همسر عالمی از عالمان روزگار خود شدند، افرادی که افتخار دامادی این عالم والا مقام را پیدا کردند عبارتند از:
مولا علی بروجردی، آقا محمد مهدی کلباسی، شیخ علی بحرینی (از فرزندان وی شیخ محمد حسین بحرینی است)، میرزا علیرضا طاهری، حاج ملا اسدالله بروجردی، ملا محمد نراقی (میرزا ابوالقاسم نراقی از فرزندان ایشان است)، میرزا ابوطالب قمی.
سال ۱۲۳۱ ه.ق یاد آور غروب زندگانی عالمی واراسته و متقی است. آری میرزای قمی در آن سال از جمع دوستان و شاگردان خویش رخت بر بست و به سوی حضرت حق بال گشود و با رفتن خود شهر قم را سیه پوش ساخت. مقبره شیخان افتخار این را داشت که آن عالم با منزلت را در آغوش گیرد و کنون نیز زیارتگاه عام و خاص شود.