ایران از نگاه دیگران
در طول تاریخ چند هزارساله این مرز و بوم همواره نگاههایی حریص دریافتن نحوه زندگی و آداب و رسوم مردمان ساکن آن بوده است. جذابیت فلات ایران، شوق مکاشفه را در دل بسیاری از محققان و ماجراجویان دیگر سرزمینها، خاصه مغربیان برانگیخته و آنان را به خود خوانده است. در یک نگاه کلی میتوان متونی را که در این خصوص به جا ماندهاند بر حسب شخصیت نویسنده آن به سه دسته تقسیم کرد:
متون مورخان و تاریخنگاران سفرنامه یا سیاحتنامه سیاحان، تجار، سیاستمداران و... تحقیقات مستشرقین یا موسسات شرقشناسی و ایران شناسی البته در مواردی سیاحان، خود ایران شناس یا محقق نیز بودهاند، گاهی هم سیاستمدار، سفیر یا مستشار. با این حال به قدری دقیق در حالات و احوال و نحوه زندگی و زبان و خلقیات و اسباب ایرانیان نظر کردهاند که سفرنامهشان گوشهای از تاریخ محو و نانوشته ما را با بسیاری ظرایف و لطایف به تصویر میکشد. البته ناگفته نماند که برداشت آنان همیشه هم خالی از عیب و نقص نبوده و گاه با تعابیری غلط همراه است.
هرودوت، مورخ یونانی، شاید قدیمیترین کسی است که به نوشتن درباره ایرانیان پرداخته است. او اولین غربی است که در فرهنگ و رسوم ایرانیان تحقیق و تفحص کرده و سعی بر آن دارد تا دید هموطنانش را نسبت به مردمان امپراتوری پارس بهبود بخشد. چراکه یونانیان هم دوره او، ایرانیان را بربر میدانستند و به دلیل همین شناخت نادرست جنگهای خونینی بین آنان و ایرانیان درگرفته بود. هرودوت را بهخاطر کتاب <جنگهای ایرانیان و یونانیان> که اولین کتاب تاریخ خواندهاند، <پدر تاریخ> لقب دادهاند. در همان دوران افراد دیگری نیز از ایرانیان نوشتهاند که البته در بسیاری موارد هم دید مثبتی نداشتهاند. همچون گزنفون، مورخ آتنی 3544-430 ق م) که بیست سال پس از او امپراتوری بزرگ ایران در هم شکست، کتسیاس 4044-458 ق م) پزشک یونانی دربار خشایار دوم و نارکوس یا نه آرکوس 3244 ق م) دریادار معروف اسکندر که برای اولین بار از شکار مروارید در خلیج فارس گزارش میدهد.
پس از فتح ایران توسط اسکندر مقدونی نیز دانش یونانیان از ایران روز به روز بیشتر میشود. همچنین بعد از دوران فرمانروایی سلوکیان و در دوران حکومت پارتها، با اهمیت یافتن جاده ابریشم همچنان این ارتباط برقرار میماند. پس از آن برای مدت زمانی طولانی دوران افول تحقیقات اروپاییان فرا میرسد و تا حدود قرن 12 و 13 میلادی ادامه مییابد.
دوران قرون وسطی
از اولین سیاحان اروپایی که در قرون وسطی از ایران بازدید کرده و سفرنامه نوشتهاند؛ میتوان از بنیامین تودلایی اسپانیایی نام برد که در اواسط قرن 12 میلادی (قرن 6 هجری) برای تجارت وارد ایران شد ویا مارکوپولو که بزرگترین سیاح قرن 13 میلادی (قرن 7 هجری) است و با پدر و عموی خود در سال 1271 م 6700 هـ ق) در راه سفر به شرق وارد ایران شد. وی که در طول سفرش از شهرهایی همچون تبریز، سلطانیه، ساوه، کاشان، یزد و کرمان دیدن میکند، توضیحات مفصلی از جغرافیای ایران و نیز هنرهایی همچون باغ سازی در سفرنامهاش به یادگار میگذارد. جالب آنکه او اولین اروپایی است که غرب را از تهاجم مغولان به ایران و تاسیس سلسله ایلخانی باخبر میسازد.
پس از بازگشت مارکوپولو سیاحان اروپایی زیادی به ایران آمدند که از مهمترین آنها میتوان اوردوریکو داپوردنون را نام برد. وی که حدود سالهای 1316 - 1318 میلادی 7166-718 ق) به ایران سفر کرده، اولین اروپایی پس از دوران کهن است که از تخت جمشید سخن گفته است. از دیگر سفرنامههای مهم این دوران میتوان به سفرنامه کلاویخو اشاره کرد. گنزالس کلاویخو در سال 1403 م 8066 ق) در راس هیاتی به دستورهانری سوم به طرف سمرقند، دربار تیمور فرستاده شد. وی در این سفر از شهرهایی چون خوی، تبریز، زنجان، سلطانیه، تهران، ری، اسفراین، نیشابور، مشهد، طوس، سمنان، ورامین و قزوین میگذرد. در سفرنامه کلاویخو مطالب ارزشمندی از مردم و آداب و رسوم آنها، ابنیه و شهرهای ایران میتوان برداشت کرد.
سفرنامههایی که از دوران قرون وسطی در دست است اغلب از آن تجار است که در آنها هر چند شهرها و آثار عظیم معماری و ایران نام برده و ستوده شدهاند، اما کمتر از آنها شرح و توضیحی ارائه شده است. در مجموع این سفرنامهها برای اروپاییان آن زمان بسیار عجیب، اسرارآمیز و غیرقابل باور بود.
دوران صفویه
دوران صفویه و ثبات و امنیت اجتماعی و اقتصادی حکومت شاه عباس اول، اصفهان پایتخت ایران را به یکی از بزرگترین، پررونقترین و پرجاذبهترین شهرهای جهان تبدیل میکند. در این دوران تجار بسیاری از سراسر دنیا برای خرید و فروش مالالتجاره خود راهی اصفهان میشوند و در آن اقامت میگزینند. اصفهان شاه عباسی به مرکزی بینالمللی برای مراودات اقتصادی و فرهنگی بدل میگردد و شهروندانی با ملیتهای مختلف را پذیرا میشود.
از این دوره از تاریخ ایران سفرنامههای بسیاری در دست است که به دلیل راهیابی اروپاییان به دربار شاهان و ارتباط ایشان با سطوح بالای قدرت و دید نکته سنج آنان از اوضاع و احوال حاکم بر کشور، از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است. چنانکه در موارد بسیاری گزارش خارجیان بر نوشتههای تاریخی منشیان درباری ایران برتری دارد. از سفرنامههای مهم این دوران میتوان به سفرنامههای پیترو دلاواله، توماس هربرت، ژان شاردن، انگلبرت کمپفر، آدام اولئاریوس، تاورنیه، دولیه ده لاند، ژان ته ونو و... اشاره کرد که هر کدام از جهاتی خاص حائز اهمیت است. به دلیل اهمیت سفرنامههای این دوره شرح مختصری از سه سیاحتنامه مهم این دوران و نویسندگان آنها در زیر آورده شده است.
سفرنامه دلاواله
پیترو دلاواله که به سال 1586م9955 ق) در یک خانواده نجیب رمی چشم به جهان گشود، در سالهای جوانی خود از دروس حقوق آکادمی اموریستی )Umoristi( در رم بهره برد و از آنجا فارغالتحصیل شد. پس از آموختن تعدادی از زبانهای شرقی از جمله ترکی و فارسی راهی مشرق زمین شد. او که به خود عنوان <زائر> داده بود، چند سالی در آسیای صغیر، مصر، فلسطین، سوریه و بینالنهرین به سر برد. در بینالنهرین با یک دختر آسوری ازدواج کرد و از آنجا رهسپار فارس و کرمان شد. سفر دلاواله به ایران که از سال 1617 آغاز گشته بود با دوران سلطنت شاه عباس کبیر همزمان است.
وی از طریق قصرشیرین و همدان به اصفهان رسید. شرح و توصیف او از اصفهان پایتخت جدید ایران که هنگام بازدید دلاواله در حال ساختمان بود، یکی از شرحهای اولیه باارزشی است که یک نفر اروپایی از این شهر داده است. او عقیده دارد که اگر کار ساختمان این شهر به پایان رسد بسیار بزرگتر و زیباتر از شهرهایی چون قسطنطنیه و رم خواهد بود. دلاواله پس از یک اقامت یازده ماهه در اصفهان برای ملاقات شاه عباس به همراه خانوادهاش از طریق کاشان راهی مازندران که به عقیده او <یک سرزمین افسانهای> است میشود. شرح او از شهر فرحآباد مقر دوم حکومت شاه عباس نیز بسیار با ارزش است. وی پس از ملاقات با شاه عباس در شهر اشرف به همراه او برای سرکوبی عثمانیها راهی اردبیل میشود و ضمن توصیف شهرهای بین راه از تهران بهعنوان شهر درختان چنار یاد میکند.
پس از مراجعت به اصفهان نزدیک به سه سال در خانهای که شاه عباس در اختیارش میگذارد به سر میبرد و در سال 1621میلادی اصفهان را به مقصد هندوستان ترک مینماید. هر چند در راه این سفر مدتی را 2 سال در شیراز و لار اقامت میگزیند. در همین زمان همسرش را نیز در میناب از دست میدهد. جالب آنکه او حتی جنازه همسرش را هم در غربت رها نکرده و پس از آنکه وی را مومیایی کرد با خود به رم میبرد.
سفر دلاواله در زمانی صورت میگیرد که دو قدرت شرق و غرب یعنی شاه عباس و پاپ میکوشند به یکدیگر نزدیک شوند و جبهه متحدی علیه ترکان عثمانی تشکیل دهند. توضیحات دلاواله از اوضاع و احوال شهرها و مردمان ایران صفوی، همچنین دربار شاه عباس بسیار دقیق و قابل اعتماد است. او برای اولین بار اروپاییان را با خط میخی آشنا ساخت و همچنین مقدار زیادی از نسخ خطی کتب نفیس فارسی و رونوشتههایی از کتیبههای مختلف را با خود به اروپا برد که هنوز در موزه واتیکان موجوداند. علاوه بر آن از وی مقاله کوچکی نیز راجع به شاه عباس در دست است.
سفرنامه دلاواله بارها و بارها به زبانهای مختلف اروپایی ترجمه شده و در شهرهای مختلف اروپا به چاپ رسیده است. این کتاب تنها در قرن 17 میلادی پنج بار در ونیز و بلونی به چاپ رسیده و نیز در همان قرن به زبانهای فرانسوی، انگلیسی، هلندی و آلمانی ترجمه و منتشر گردیده است.
سفرنامه هربرت
توماس هربرت که در اولین دهه قرن هفدهم میلادی در انگلستان متولد شد در سال 1628م 10388ق) به همراه هیاتی انگلیسی از طریق خلیج فارس و بندر عباس به ایران رسید و سپس از طریق لار خود را به شیراز رساند. او شیراز را قشنگترین شهر آسیا و دومین شهر با شکوه ایران میداند. هربرت پس از نزدیک به یک ماه اقامت در شیراز از مسیر تخت جمشید راهی اصفهان، پر آوازهترین شهر شرقی زمان خود میگردد و پس از سه هفته اقامت در اصفهان برای ملاقات شاه عباس راه شمال در پیش میگیرد. هربرت درباره جادهای که وی برای رفتن به اشرف از آن گذر کرده چنین مینویسد: <بیش از نیمی از شب را ما از روی یک جاده شوسه سنگچینی شده راندیم. این جاده چنان پهن بود که 10 نفر سوار کنار یکدیگر میتوانستند برانند.> همچنین او از دیدن زیباییهای طبیعت شهر اشرف سرمست شده و باغهای آن را با شوق و شور فراوان میستاید و توصیف میکند. هربرت و همراهانش سپس عازم اصفهان شده و پس از سفر به بغداد راهی هندوستان میشوند.
هربرت که در زمان دیدارش از ایران بسیار جوان بود، از شعور و دایره دید وسیعی برخوردار است. وی نه تاجر بود، نه دیپلمات. تنها ذوق تحقیق و کنجکاوی او را به سفر کشانده بود. ضمن آن که او در نویسندگی هم تبحری خاص داشت. او در سفرنامهاش درباره مسائل اجتماعی و اقتصادی ایران، شهرها، باغها، علوم جغرافیایی، تاریخ و باستان شناسی و حتی مسائل مربوط به رامکردن حیوانات سخن میراند.
سفرنامه هربرت که در قرن 17 و بعد از آن بارها به زبانهای مختلف اروپایی چاپ شد، حاوی تصاویری مستند و بسیار ارزشمند است که برای اولین بار با شرح موضوع زیرنویسی شدهاند. از جمله مهمترین تصاویر موجود در این سفرنامه میتوان به پرتره شاهعباس، تصاویر مربوط به نحوه پوشش طبقات مختلف جامعه ایران، نحوه پوشش زنان ایرانی و اهالی نقاط مختلف ایران اشاره کرد. همچنین قدیمیترین و شاید در نوع خود بینظیرترین تصویر را از میدان نقش جهان میتوان در سفرنامه هربرت یافت.
سفرنامه شاردن
ژان شاردن که از خانوادهای ثروتمند در پاریس بود، برای تجارت سنگهای قیمتی (شغل پدریش) در حالی که هنوز 22 ساله بود، برای اولین بار راهی شرق شد. وی در سال 1665م 10744ق) از طریق استانبول و آسیای صغیر به ایران رسید و در همین سفر هجده ماه در اصفهان ماندگار شد. پس از ترک ایران از طریق بندرعباس پس از دو سال دوباره به اصفهان بازگشت. در اصفهان به او لقب <تاجر شاهی> یا <زرگر دربار شاه> داده بودند. شاردن در سال 1671م 10822ق) برای سومین بار از ایران دیدن کرد. او پس از بازگشت از این سفر که 10 سال به طول انجامید 44سال در ایران) از جانب پادشاه انگلستان به مقام شوالیگی نائل آمد و چند سال بعد به وزارت رسید.
شاردن در دورههایی گوناگون و مهیج از حکومت صفوی از ایران دیدن کرد. دورانی طلایی که عده بیشماری از نمایندگیهای کشورهای اروپایی در اصفهان، پایتخت شرق و محل ملاقات بزرگترین و ثروتمندترین تجار جهان، جمع گردیده بودند. شاردن نقطه اوج یک پروسه متوالی در عصری است که با مسافرت اشتفانکاکاش شروع شده، با پیترو دلاواله، توماس هربرت و آدام اولئاریوس ادامه یافته بود و بالاخره به او که پرشخصیتترین و باهوشترین آنهاست منتهی میشود. هیچ اروپایی دیگری به اندازه شاردن دنیای غرب را با ایران، بهخصوص ایران دوران صفوی آشنا نساخت.
سفرنامه شاردن مفصلترین و بهترین سیاحتنامهای است که اصولا در تاریخ اروپای قرن هفدهم موجود است.
این کتاب از جهات بسیاری برای شناخت ایران دوران صفوی حائز اهمیت است. او شخص تحصیل کردهای بود که معلومات خود را مرتبا با کتب مختلف روزافزون میساخت. به زبانهای ترکی و فارسی به خوبی صحبت میکرد و مینوشت. شاردن با نظری ثاقب و بصیرتی مثال زدنی مسائل را بیطرفانه، عینی و منصفانه قضاوت میکرد. هرآنچه در سفرنامه شاردن نوشته شده بود بوسیله اغلب سفرنامههای بعدی تایید گردید و محققان عصر ما نیز هنوز از این کتاب بهعنوان منبعی برای تحقیقات خود بهره میگیرند.
در سفرنامه شاردن علاوه بر توضیحات مفصل و مبسوطی که وی از شهرها و ایالات و مردمان و آداب ورسوم آنان میدهد، تصاویر بسیار با ارزشی نیز موجود است که تعدادی از آنها را باید به منزله سندی بینظیر از تاریخ و فرهنگ این سرزمین تلقی کرد. مانند تصویری از شهر تبریز که یگانه تصویری است که تا قرن نوزدهم از این شهر در دست است و یا تصویر دیگری تحت عنوان <طرز جلوس ایرانیان> که چهار زانو نشستن ایرانیان را به نمایش میگذارد.
موخره
سفر سیاحان، تجار، سیاستمداران و مستشرقین در دوران قاجار نیز ادامه مییابد. با این تفاوت که این بار تهران پایتخت جدید کشور، میزبان بیشترین تعداد خارجیان است و مرکز تجدد خواهی ایرانیان. ناگفته نماند که تمام سفرنامههای موجود تنها از آن غربیان نیست، مانند سفرنامه یوشیدا ماساهارو که نخستین فرستاده ژاپن به ایران بود و در سالهای آخر قرن سیزده هجری چشمان باریکش به سرزمین خورشید گشوده شد. مقایسه سفرنامه خارجیانی که از ایران دیدار کردهاند با سفرنامههای ایرانیان فرنگ رفته و نکاتی را هریک از این دو گروه در سفرهاشان مورد توجه قرار دادهاند نتایج ارزشمندی در پی خواهد داشت که تا کنون کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته است.
منابع و مواخذ:
- اسناد مصور اروپاییان از ایران - غلامعلی همایون
- سفرنامه تاورنیه
- سفرنامه شاردن
- سفرنامه دلاواله
- سفرنامه کلاویخو
- سفرنامه مارکوپولو
- سفرنامه توماس هربرت
- نعمتا... فاضلی دکتری - سایت شخصی
- محمدرضا جوادی یگانه - سایت شخصی