ایران پیش‌بینی‌ناپذیر است؟

برای تبیین پیش‌بینی‌پذیر یا ناپذیربودن ایران، باید به رفتار استراتژیک ایران در مقاطع حساس در سه دهه اخیر دقت نمود. در سه دهه اخیر رفتار سیاست خارجی ایران علیرغم همه بحث‌هایی که در مورد آن صورت می‌گیرد، در تداوم گذشته قرار داشته و این کشور در عمل، مداراجویی و همزیستی مسالمت‌آمیز با همسایگان و با سایر کشورها را بر گزینه‌های دیگر، برتری داده است
 موضوع هسته‌ای ایران یکی از داغ‌ترین موضوعات در مباحث سیاست بین‌الملل به‌شمار می‌آید. از این‌رو طیف وسیعی از دیدگاه‌ها در مورد برنامه هسته‌ای ایران و به‌طور کلی سیاست خارجی این کشور و پیامدهای هسته‌ای شدن آن مطرح شده است. این مباحث را می‌توان در قالب مناظراتی که به‌خصوص در آمریکا جریان دارد، به دو دسته تقسیم کرد:
۱ـ یک دسته که عمدتاً واقع‌گرایان را دربر می‌گیرد و معتقدند که ایران همانند سایر بازیگران بین‌المللی است و رفتار با این کشور نیز در قالب ابزارهای موجود بین‌المللی قابل انجام است.
۲ـ دسته دوم تحلیل‌گران، معتقدند ایران کشوری انقلابی، ایدئولوژیک و پیش‌بینی‌ناپذیر است. بنابراین یا باید به این کشور حمله شود یا اینکه تحریم‌های بسیار سنگین و نابودکننده‌ای علیه آن اعمال شود.
این مقاله، معطوف به نقد دیدگاه کسانی است که ایران را بازیگری پیش‌بینی‌ناپذیر و ایدئولوژیک می‌دانند. از منظر نویسنده، این دیدگاه با توجه به تاریخ سیاست خارجی ایران، دارای اشکالات فراوانی است.ادامه….
برای تبیین پیش‌بینی‌پذیر یا ناپذیربودن ایران، باید به رفتار استراتژیک ایران در مقاطع حساس در سه دهه اخیر دقت نمود. در سه دهه اخیر رفتار سیاست خارجی ایران علیرغم همه بحث‌هایی که در مورد آن صورت می‌گیرد، در تداوم گذشته قرار داشته و این کشور در عمل، مداراجویی و همزیستی مسالمت‌آمیز با همسایگان و با سایر کشورها را بر گزینه‌های دیگر، برتری داده است. برای اثبات این مدعا باید به نقاط عطف در رفتار استراتژیک ایران دقت کنیم:
۱ـ جنگ ایران و عراق
زمانی‌که انقلاب ایران به پیروزی رسید، تصور طبیعی آن بود که این کشور به سمت رفتار تهاجمی و توسعه‌طلبانه گرایش پیدا کند. اما جالب است که ایران علیرغم برخی سخنانی که در مورد صدور انقلاب گفته شد، نه‌تنها به هیچ کشوری دست‌اندازی نکرد و در پی انجام اقدام عملی برنیامد، بلکه مورد تجاوز عراق قرار گرفت. هنگامی‌که ایران مورد تجاوز قرار گرفت، به شورای امنیت به عنوان نهاد حافظ صلح و امنیت بین‌المللی شکایت برد، اما واکنش این شورا آشکارا به سود عراق بود و نه‌تنها تجاوز عراق را محکوم نکرد، بلکه از جنگ عراق علیه ایران به عنوان «وضعیت» یاد کرد. رفتار یک‌طرفه شورای امنیت گرچه به‌شدت به اعتماد ایرانیان نسبت به نهادهای بین‌المللی آسیب زد، اما در نهایت، ایران راه‌حل این شورا را در قالب قطعنامه ۵۹۸ پذیرا شد و بر راه‌حل شورا برای اتمام جنگ تحمیلی، مهر تأیید گذاشت.
۲ـ جنگ عراق و کویت
پس از اتمام جنگ عراق علیه ایران، بر کشورهای عربی و نیز غرب، هویدا شد که نه ایران بلکه عراق بازیگری پیش‌بینی‌ناپذیر است، زیرا این کشور به کویت حمله برد و در این زمان همه منتظر بودند که ایران اقدامی انتقام‌جویانه نسبت به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و نیز نسبت به ایالات‌متحده در پیش بگیرد. اما ایران کاملاً رفتاری مسالمت‌جویانه و در جهت حفظ صلح و امنیت بین‌المللی در پیش گرفت. ایران نه‌تنها از انسجام سرزمینی کویت دفاع و حمله عراق را محکوم کرد بلکه در عملیات آمریکا علیه عراق، بی‌طرفی پیشه نمود و هیچ‌گونه کمکی را به صدام ارائه نداد. این رفتار ایران در آن هنگام مایه تعجب کشورهای عربی و ایالات‌متحده شد.
۳ـ حادثه ۱۱سپتامبر
هنگامی‌که ۱۱سپتامبر به عنوان تلخ‌ترین حادثه در تاریخ ایالات‌متحده رخ داد، ایران از اولین کشورهای خاورمیانه بود که این حادثه را محکوم کرد و جمعی از مردم ایران به ابراز همدردی با مردم آمریکا پرداختند. گرچه در ابتدای انجام این اقدام تروریستی، انگشت‌های اتهام به سمت ایران اشاره ‌رفت، اما بعداً مشخص شد که هیچ ایرانی در این حادثه دست نداشته است و برعکس، ۱۹تن از تروریست‌ها، ملیت سعودی داشتند و از عربستان سعودی به عنوان مهمترین مؤتلف آمریکا در خاورمیانه برخاسته بودند.
۴ـ جنگ افغانستان
زمانی‌که آمریکا به افغانستان با هدف مقابله با تروریسم حمله برد و در پی تلافی‌جویی برآمد، ایران همکاری‌های مهمی را با این کشور صورت داد. جالب آنکه ایالات‌متحده به رفتار مداراجویانه ایران در افغانستان، پاسخ نامناسبی داد و ایران را در محور شرارت قرار داد.
۵ـ تنگه هرمز
ناگفته پیداست که ایران، مهمترین و استراتژیک‌ترین تنگه جهان را کنترل می‌کند. اما علیرغم اینکه در سه دهه گذشته جنگی ویرانگر بر ایران تحمیل شد و قدرت‌های غربی به‌شدت از صدام علیه ایران حمایت کردند و در وضعیت کنونی نیز تحریم‌های سنگینی علیه ایران وضع شده است، اما این کشور در طول سه دهه گذشته، همواره به عنوان یک قدرت مسئول به تعهد خود در مدیریت مسالمت‌آمیز این آبراه بین‌المللی و تضمین جریان انتقال نفت عمل کرده است.
مواردی که در بالا به آنها اشاره شد، نقاط عطف رفتار استراتژیک ایران در سه دهه گذشته بود که در همه آنها ایران با رفتار مسالمت‌آمیز و مداراجویانه خود و تعهد به حفظ نظم و امنیت در منطقه و پذیرش تعهدات بین‌المللی، طرف‌های مقابل، به‌ویژه اعراب و ایالات‌متحده را شگفت‌زده کرده است.
بنابراین این تئوری که ایران کشوری پیش‌بینی‌ و مسئولیت‌ناپذیر است، ریشه‌ در واقعیات سیاست خارجی ایران و رفتار استراتژیک آن ندارد. به بیان بهتر، این تئوری نه‌تنها در رفتار استراتژیک ایران ریشه‌ای ندارد، بلکه در فرهنگ استراتژیک ایران که عصاره آن، مبتنی بر همزیستی مسالمت‌آمیز و مداراجویی است، نیز جایگاهی ندارد.