ایران؛ اکنون قدرت اول منطقه است!

اسرائیل میل بسیاری به قدرت طلبی در منطقه دارد اما این میل و اراده در چند سال اخیر به شدت تحت تاثیر نفوذ ایران قرار گرفته است. ابهت ساختگی رژیم صهیونیستی در سال‌های اخیر به دلیل حرکت‌های ناشی از تندروی و نژاد پرستی‌های یهودیان در هم فرو ریخته است ایران اعتقاد دارد که می‌تواند آن کشور متفاوت در منطقه باشد. ایران امروز به هیچ وجه به دنبال احیای امپراطوری فارسی نیست. برعکس ایران از خود تصویر کشوری مسلمان و قدرتمند از منظر سیاسی را طراحی کرده است. ایران تنها نظر مساعد ...


آیا ایران قدرت مطلق در خاورمیانه خواهد شد؟ این جمله ای است که سایت گلف نیوز در تازه ترین نگاه خود به پرونده ایران در منطقه به آن اشاره می‌کند می‌نویسد: جهان تا انتهای قرن بیستم به دو اردوگاه تبدیل شده بود. یک اردوگاه در اختیار اتحاد جماهیر شوروی بود و اردوگاه دیگر هم در دست ایالات متحده. مناقشه‌های منطقه ای اما به هیچ وجه به این دو غول مجال نداد که از حد و حدود خود تخطی کنند و در مسیر تهدید امنیت بین الملل قرار بگیرند.
دو ابرقدرت هم عمدتا جنگ سرد را با هم تجربه می‌کردند. این جنگ سرد هم گاه به دلیل شیطنت‌های یکی از این دو در حوزه دیگری به مناقشه‌های منطقه ای منتهی شده و البته در نهایت به پایان هم این تنش‌های منطقه ای به پایان می‌رسید. پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق که آمریکا را تبدل به تنها ابرقدرت موجود کرد، توازن امنیتی در منطقه برهم خورد. این ماجرا کافی بود تا بحث صلح و امنیت بین المللی دچار بی توازنی شود. خلاء قدرتی که سقوط اتحاد جماهیر شوروی به دنبال داشت در حقیقت میزان مسئولیت پذیری برخی کشورهای را زیر سوال برد. همین خلاء قدرت ایالات متحده را به عکس العمل‌های انتحاری و یک جانبه در عرصه بین المللی واداشته است. یکجانبه گرایی آمریکا تا بدان جا پیش رفت که دیگر کشورهای منطقه هم به فکر فضایی برای ابتکار عمل افتاده اند و این مساله آنها را در مسیر قدرت گیری قرار داده است. جهان همچنان چندین سال پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق شاهد تقلای قدرت‌های کوچک است که سودای بزرگ شدن در سر دارند و سهم خود را از جامعه جهانی می‌خواهند. اتحادیه اروپا، چین، ژاپن و حتی روسیه هم به دنبال همین سهم خواهی هستند.
در خاورمیانه اسرائیل و کشورهای عربی رقابتی جدی را با هم آغاز کرده اند. هرکدام به دنبال قدرت طلبی خود در منطقه هستند. البته به دلیل عدم توازن قدرتی که میان دو رقیب وجود دارد، طرف سومی ‌هم در این میانه قد علم کرده است. طرف سومی‌ که به دنبال حذف دامنه و نفوذ اسرائیل است.
گلف نیوز در ادامه می‌نویسد: اسرائیل میل بسیاری به قدرت طلبی در منطقه دارد اما این میل و اراده در چند سال اخیر به شدت تحت تاثیر نفوذ ایران قرار گرفته است. ابهت ساختگی رژیم صهیونیستی در سال‌های اخیر به دلیل حرکت‌های ناشی از تندروی و نژاد پرستی‌های یهودیان در هم فرو ریخته است.اسرائیل در حقیقت با اشغال غیرقانونی فلسطین بسیاری از راه‌ها را بر خود بسته است. متاسفانه اعراب هم گرفتار نوعی رویاپردازی‌های روزمره هستند. هیچ کدام از این اعراب نمی‌خواهند افول ناسیونالیسم عربی را ببینند. اعراب به راحتی فریب بازی اسرائیل را خوردند که تمام عزم خود را جزم کرد تا اتحاد عربی را هدف قرار دهد. تا کشورهای عربی را به چند جزیره کوچک تبدیل کند. جزایری که هیچ گونه پبوند فرهنگی و عقیدتی نسبت به هم ندارند و از آن ناسیونالیسم قومی‌میان آنها اندک خبری نیست.
گلف نیوز در ادامه می‌نویسد: ایران اعتقاد دارد که می‌تواند آن کشور متفاوت در منطقه باشد. کشوری که به اعراب متصل نبوده و یکی از این تکه‌های جدا شده هم نیست. ایران با اسرائیل هم که سابقه اشغال سرزمینی دیگر را دارد متفاوت است. ایران امروز به هیچ وجه به دنبال احیای امپراطوری فارسی نیست. برعکس ایران از خود تصویر کشوری مسلمان و قدرتمند از منظر سیاسی را طراحی کرده است. ایران تنها نظر مساعد شیعیان را به خود جلب نکرده بلکه حمایت اهل تسنن در دیگر کشورها را هم در چنته دارد.
گلف نیوز در ادامه در تحلیلی ناپخته می‌نویسد: آیا ایران به دنبال تبدیل شدن به اصلی ترین نیاز ایالات متحده در منطقه است؟ به عبارتی دیگر آیا تهران می‌روند تا در روزهایی که تل آویو دیگر نمی‌تواند سرمایه ای برای واشنگتن باشد، تبدیل به شریک استراتژیک این کشور شود؟
گلف نیوز در ادامه درست مانند دیگر رسانه‌های بین المللی ادعا می‌کند که ایران در حال حاضر آنچنان توانی دارد که بتواند در تعیین نخست وزیر عراق برای مردم این کشور خط و نشان بکشد! ایران در منطقه به خوبی نقطه‌های کلیدی را شناسایی کرده است. میزان کمک‌های مالی تهران به بیروت از مرز 300 میلیون دلار هم گذشته است. حزب الله لبنان در حال حاضر بیخ گوش اسرائیل پیشرفته ترین تسلیحات را در اختیار دارد. علاوه بر این تهران رابطه بسیار خوبی با حماس در فلسطین دارد. حماسی که در آخرین انتخابات برگزار شده در فلسطین بیشترین رای مردی را برای حکومت به دست آورد. محمود احمدی نژاد در حالی به لبنان رفت که استقبالی که از او به عمل آمد از سال 1958 تا کنون بی سابقه بود. در آن زمان لبنانی‌ها از جمال عبدالناصر رئیس جمهوری وقت مصر با این سبک و سیاق استقبال کردند. ایالات متحده به خوبی می‌داند که ایران نقش بسیار کلیدی در تامین امنیت افغانستان هم بازی می‌کند. در پاکستان هم ایران کمک بسیاری به اقلیت شیعیان می‌کند و همین مساله می‌تواند دست نیاز امریکا برای برقراری امنیت در پاکستان را به سمت ایرانی‌ها دراز کند. این تکه‌های پازل را از فلسطین تا لبنان، از افغانستان تا پاکستان و از عراق تا دیگر کشورهای جهان عرب هم که کنار هم بچینید، متوجه می‌شوید که ایران دقیقا در جامه قدرت منطقه ای فرو رفته است. در این فضا نقش اعراب چیست؟ اعراب آموخته اند که ایران را به خریدن فلسطین و لبنان متهم کنند، این رویه اما دیگر اندک فایده ای ندارد. حقیقت این است که اعراب به ذات اندک توجهی به از دست دادن این قدرت ندارند. در روزهایی که مابه ازایی برای قدرت امریکا به عنوان بلوک غرب در شرق وجود ندارد، اعراب تنها و تنها نقش ناظر را ایفا می‌کنند.