باز هم به گوشه رینگ خواهیم رفت؟
روز دوشنبه این هفته، کارگروههای سهگانه «هستهای»، «سیاسی، امنیتی، تکنولوژی» و «اقتصادی»، دور نخست مذاکرات ایران ـ اروپا را آغاز خواهند کرد.
بنا بر توافق پاریس، نمایندگان سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه، از یک سو و نمایندگان ایران از سوی دیگر، در این دور از مذاکرات، موضوع گسترش همکاریهای فیمابین در سه سرفصل «هستهای»، «سیاسی» و «اقتصادی» را در دستور کار خود قرار میدهند.
بنا بر اعلام مقامات ایرانی مذاکرهکننده در پاریس، نتایج این مذاکرات، تعیینکننده نوع رفتار هستهای ایران خواهد بود، به گونهای که اگر اروپاییها، در این مذاکرات، نشان دهند که بهبود روابط خویش با ایران را جدی نمیگیرند، تهران هیچ تعهدی به اجرای مفاد توافق پاریس نخواهد داشت. با این حال، مسئله مهم آن است که ما در این مذاکرات به دنبال چه چیزی هستیم؟
قطعا ما برای این با اروپاییها مذاکره نمیکنیم که با آنها مذاکره کرده باشیم، بلکه این کار، درواقع وسیلهای است که در رهگذر آن، انتظار میرود به اهداف تعریفشدهای رسید.
درواقع، مسئولان مذاکرهکننده، باید بر اساس «نقشه راه مذاکرات»، وارد اتاق گفتوگو شوند و دقیقا بدانند چه دستاوردی را از این فرایند انتظار دارند. قطعا اگر مذاکرهکنندگان ایرانی، بدون داشتن برنامهای جامع ـ که شامل مطالبات، خطوط قرمز، خطمشی کلی و تاکتیکهاست ـ وارد گود شوند، چارهای جز انفعال نخواهند داشت و مَثل آنها مانند بوکسوری خواهد بود که در کُنج میدان، گرفتار شده چارهای جز مشت خوردن و دفاع کردن ندارد.
کارگروه سیاسی، امنیتی و تکنولوژی، یکی از مهمترین کارگروههایی است که قطعا سایه آن بر سایر کارگروهها سنگینی خواهد کرد. اعضای این کارگروه، مذاکرات بسیار سخت و نفسگیری را با اروپاییها تجربه خواهند کرد، چراکه رویکرد کلی سیاست خارجی اروپا در سالهای اخیر، نوعی «تقابل زیرکانه» با ایران بوده است. اروپاییها از یک سو، کوشیدهاند با حفظ رابطه با ایران از منافع آن استفاده کنند و از سوی دیگر، شدیدترین فشارها را به تهران وارد آورند.
عملکرد اروپا در دو سال اخیر در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نیز رأی یکپارچه اروپاییها به محکومیت ایران درخصوص حقوق بشر که چند هفته پیش روی داد، نمونههایی از سیاست ضدایرانی اروپا به شمار میرود. حال پرسش اینجاست که خواسته ایران از «این اروپا» چیست و مذاکرهکنندگان ما مشخصا باید به دنبال چه چیزهایی باشند؟
نگاهی به پرونده روابط ایران و اروپا، نشان میدهد که ایران در طول سالهای اخیر، بیشترین کمکها را به اروپا کرده است و امروز نیز اروپاییها نیازمند استمرار همکاریهای ایران هستند.
به عنوان مثال، میتوان به موضوع مواد مخدر اشاره کرد که ایران در خط مقدم مبارزه با آن قرار دارد و هزینههای مادی و معنوی فراوانی را هم در این راه متحمل میشود. این در حالی است که برنده اصلی این فرایند، اروپاست، چراکه بازار هدف مافیای مواد مخدر، کشورهای اروپایی هستند.
ایران در شرایطی سپر بلای اروپاییها شده است که قاچاقچیان عمده مواد مخدر، حاضر به این تعهدند که در ازای ایجاد نکردن مزاحمت برای محمولههایشان، آنها هم از توزیع مواد مخدر در ایران خودداری کنند.
به بیان روشنتر، اروپاییها بهرهبردار نهایی هزینههای مادی و معنوی ما، از جمله شهادت و مجروح شدن هزاران مأمور و اعتیاد میلیونها ایرانی هستند.
بنابراین، کمک اروپاییها به ایران در زمینه مبارزه با مواد مخدر، درواقع کمک به خودشان است و نمیتوانند این امر را به عنوان یک امتیاز به ایران تلقی کنند و در ازای آن، انتظار امتیاز داشته باشند.
اروپاییها باید در این مبارزه در کنار ایران قرار بگیرند، چه در غیر این صورت، تبدیل ایران از میدان مبارزه با قاچاقچیان به معبری برای عبور کالاهای آنها و به دنبال آن، کاهش اعتیاد در ایران و افزایش تعداد معتادان در اروپا، گزینهای اجتنابناپذیر خواهد بود و این نکتهای است که باید به اروپاییها گوشزد شود و به عنوان اهرم فشاری علیه آنها به کار رود.
اروپا، همچنین در زمینه مبارزه با تروریسم به شدت نیازمند ایران است. رهبران اروپایی، قطعا میدانند که اگر ایران، پا در وادی مبارزه با تروریستهایی چون اعضای «القاعده» نمینهاد، اوضاع امنیتی قاره سبز، به این آرامی که اکنون هست، نبود.
کاری که ایران به ویژه پس از یازده سپتامبر در کنترل تروریستها و مبارزه با آنان انجام داد، امنیت را به شهرهای اروپایی هدیه کرد. اما اروپاییها در مقابل چه کردند؟ آنها تروریستترین گروه ضدایرانی را در کشورهای خود پذیرفتند و آنها را تحت پوشش حمایتهای سیاسی، مادی و رسانهای خود قرار دادند.
تحویل اعضای گروه تروریستی موسوم به «مجاهدین خلق» به ایران و مشروط کردن ادامه همکاریهای ایران در مبارزه با تروریسم به این امر، قطعا باید در زمره مطالبات امنیتی ایران قرار گیرد.
اروپا و به تعبیری فراتر، «غرب»، همچنین نیازمند همکاریهای ایران در زمینه مهار افراطگرایی در جهان اسلام هستند و این نیز یکی از نکاتی است که مذاکرهکنندگان ایرانی میتوانند، روی آن مانور کنند.
نکته جالب اینجاست که اروپا، در شرایطی انتظار ادامه و گسترش همکاریهای ایران را دارد که بزرگترین امتیازی که برخی مسئولان ما به دنبال کسب آن هستند، عدم کارشکنی اروپا در پرونده هستهای ایران است. به عبارت بهتر، ایران یکسری کارهای «ایجابی» را در تعامل با اروپا به عهده میگیرد، ولی اروپا صرفا یک عمل «سلبی» را!
بدیهی است با چنین نگاهی به موضوع، حتی نمیتوان اروپا را به رویکرد سلبی هم قانع ساخت، چه رسد به آنکه بتوان امتیازات ملموسی را هم از آن گرفت لذا تعیین اهداف سیاسی مذاکره و روشهای رسیدن به آن، باید به طور دقیق، مورد توجه جدی قرار گیرد.
اما کارگروه اقتصادی نیز مذاکرات فشردهای را در پیش دارد.
نگاهی به روابط اقتصادی ایران و اروپا، حاکی از آن است که ایران و اروپا، در عرصه اقتصادی موازنهای ناهمگون دارند. ما از اروپاییها چیزهایی میخریم که بیشتر آنها را میتوانیم از فروشندگان دیگر هم تهیه کنیم. با این حال، به هر علتی که هست، ایران، یکی از بزرگترین مشتریان کالاهای اروپایی است، به گونهای که حدود 25 درصد تراز مثبت تجاری اروپا در معامله با کل کشورهای جهان، مربوط به روابط اقتصادی با ایران است.
این واقعیت، در شرایطی جاری است که اروپا همچنان از فروختن بسیاری از کالاها و خدماتی که امکان تهیه آن از دیگر نقاط دنیا برای ایران مقدور نیست، خودداری میکند. به عنوان نمونه، میتوان به هواپیماهای مسافربری تولیدشده در اروپا اشاره کرد که مشمول قانون تحریم آمریکا علیه ایران هستند و لذا فروش آنها به ما ممنوع است.
فناوریهای پیشرفته و مدرن (High-Tech) نیز در زمره کالاهای ممنوعه اروپاییها قرار دارد.
کارگروه اقتصادی باید دو مطالبه عمده را در دستور کار خود قرار دهد؛ نخست آنکه باید اروپاییها را متعهد کند که در ازای فروششان به ایران، بخشهایی از نیازهای وارداتی خود را از کشورمان تهیه کنند و ثانیا، در زمینه فروش بسیاری دیگر از کالاهای مهم مورد نیاز ایران، سهلگیری بیشتری داشته باشند والّا نمیتوان به روابط یکسویه اقتصادی ادامه داد که طی آن، ایران تنها نقش خریدار داشته باشد (آن هم خریدار کالاهایی که از هر بازاری میتوان آن را خرید).
باید به اروپاییها گوشزد کرد، در صورتی که به معامله عادلانهتری با ایران راضی نشوند، تهران، نیازی به این نخواهد دید که بخش عمده کالاهایش را از آنها بخرد و اروپا را به بزرگترین صادرکننده به ایران تبدیل سازد.
کارگروه هستهای نیز البته وظیفه بسیار سنگینی دارد که بحث آن به طور مستقل در جای خود خواهد آمد.