برائت از مشرکین از دیدگاه امام خمینی(س)

از نظر امام خمینی (س) فریاد برائت از مشرکان، مخصوص به زمانی خاص نیست و در هر سال باید تکرار شود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، حج، بزرگ‌ترین کنگرة اسلامی است. شکوهمندترین محفل دیدار خالق و مخلوق و پر رمز و رازترین عبادت و سیر اِلی الله است که با دل کندن از همة تعلقات دنیوی آغاز می‌شود و تا دیدار یار ادامه می‌یابد. حج،  سفری معنوی است‌که بندگان خداجوی، به عشق وشوق لقای حق و درجهت تبعیت از دستورات الهی وپالایش روح، به‌آن همّت می‌گمارند.

 دیار وحی، بهترین میعادگاه ملل مسلمان است که درآن، مسلمانان با یکدیگر آشنا می‌شوند و ضمن بررسی مشکلات، درصدد رفع آن‌ها بر می‌آیند. حج، یادآور رنج‌ها و مصائب چندین سالة پیامبر(ص) در مسیر اعتلای اسلام و رستگاری بشریت است.

همه ساله میهمانانى گرانقدر از گوشه گوشه دنیا و از هر فجٍّ عمیق، در کنگره اى که به دعوت ابراهیم و محمد برپا مى شود اجتماع مى کنند; اینان کسانى هستند که از همه هستى و مال خویش برائت جسته، قدم در راهى گذاشته اند که انتها و عاقبتش رسیدن به توحید ناب است. درواقع اینان آنگونه که پروردگارشان فرموده مال و فرزندان(المال و البنون) را زینت زندگى دنیوى یافته اند و از آن برائت جسته و با پشت کردن به همه مظاهر دنیوى، با دستى تهى به وعده گاه یار مى روند.

زائر بیت الله مى رود تا دلش را که خانه خدا و امانت اوست; به او بسپرد و از شرک و زَیْغ و زنگار تطهیر کند. او مى رود تا به نداى ابراهیم و محمد پاسخ دهد و از هرچه شیطان و شرک و کفر است برائت جوید و شعار ابراهیم را تکرار نماید.

کوتاه سخن آنکه حاجى باید برگرد محور توحید بگردد و از تمام مشرکین و بت ها و استکبار برائت جوید و زیر بار هیچ کس جز خدا نرود و نشان دهد که از مبارزه خسته نشده است.

برائت تعبیرى قرآنى است به مفهوم بیزارى و اجتناب از مشرکین و دشمنان مسلمانان و قطع پیوند با آنها. در قرآن گذشته از نکوهش و مذمّت شرک و مشرکان، بر ضرورت گسستن پیوند از مشرکان و توصیه جدّى به مقابله با آنان در آیات مختلف صریح شده و آیاتى در برائت انبیا از مشرکان و اعلام بیزارى آنها از شرک در سوره هاى متعدد آمده است.

یکی از ابتکارات امام خمینی(س) در حج، توصیه و دستور به برائت از مشرکین در موسم حج بود.

شیوه های اعلان برائت می تواند به گونه های مختلف و مناسب،در قالب رعایت اصول دیگر اسلام و شرایط زمان انجام شود.اما آنچه به عنوان رکن در اجرای آن باید ملحوظ شود،اصل معنا و مفهوم اعتقادی و سیاسی طرد بت و بت پرستی و اعلان انزجار از مشرکان و دشمنان اسلام و محکوم کردن سیاست های خصمانه و توطئه گرانه و مشی ستمگرانه و تجاوز کارانه آنهاست.

برائت از نظر امام خمینی(س) یعنی توطئه های جهانخواران راست وچپ، به ویژه آمریکای چپاولگر و متجاوز و اسرائیل جنایتکار را به گوش جهانیان رساندن و یا با برشماریِ جنایات این جانیان، از جهانیان استمداد جستن و برای قطع ایادی آنان و اصلاح حال مسلمانان به خدا ملتجی شدن. «فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج ...یک فریاد سیاسى- عبادى است که رسول اللَّه، صلى اللَّه علیه و آله و سلم، به آن امر فرمود. »( صحیفه امام، ج‏18، ص: 91)

از نظر امام خمینی (س) فریاد برائت از مشرکان، مخصوص به زمانی خاص نیست و در هر سال باید تکرار شود. امام اعلام برائت را خاطره مهم ترین و بزرگترین حرکت سیاسی پیامبر می دانند که «کهنه شدنی» نیست و حتی آن را منحصر به ایام حج و مراسم حج نمی دانند: «... سنت پیامبر صلى اللَّه علیه‏ و آله- و اعلان برائت کهنه شدنى نیست و نه تنها اعلان برائت به ایام و مراسم حج منحصر نشود، که باید مسلمانان فضاى سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملى نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند و به وسوسه خناسان و شبهات تردیدآفرینان و متحجرین و منحرفین گوش فرا ندهند و لحظه‏اى از این آهنگ مقدس توحیدى و جهان شمولى اسلام، غفلت نکنند...»(صحیفه امام، ج‏20، ص:314 و 315)

و باز می فرمایند: « فریاد برائت از مشرکان مخصوص به زمان خاص نیست، این دستور است و جاوید، در صورتى که مشرکان حجاز منقرض شده‏اند. و «قیام ناس» مختص به زمانى نیست و دستور هر زمان و مکان است و در هر سال در این مجمع عمومى بشرى از جمله عبادات مهم است الى الابد.» (صحیفه امام، ج‏20، ص: 94)

در دیدگاه امام خمینی(س) خاستگاه اصلی در برائت از مشرکان، همان «اصل تولّی و تبرّی» است و ایشان هم اعلان برائت از مشرکان را از «ارکان توحیدی و واجبات سیاسی» می دانند و می فرمایند: « مگر تحقق دیانت جز اعلام محبت و وفادارى نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است؟ حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود و کدام خانه‏اى سزاوارتر از کعبه و خانه امن و طهارت و ناس که در آن به هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگى و یا دون صفتى و نامردمى است عملًا و قولًا پشت شود.»(صحیفه امام، ج‏20، ص: 314)

امام خمینی(س) در مورد شیوه های اعلان برائت از مشرکین معتقدند که هر عصر و زمانی شیوه های خاص خود را می طلبد و درواقع چنین نیست که یک شیوه در هر عصری کاربرد داشته باشد بلکه با توجه به شرایط و اوضاع و احوال زمانی، باید شیوه خاص آن شرایط را به کار برد.

«اعلان برائت در هر عصر و زمانى جلوه‏ها و شیوه‏ها و برنامه‏هاى متناسب خود را مى‏طلبد و باید دید که در عصرى همانند امروز که سران کفر و شرک همه موجودیت توحید را به خطر انداخته‏اند و تمامى مظاهر ملى و فرهنگى و دینى و سیاسى ملتها را بازیچه هوسها و شهوتها نموده‏اند چه باید کرد. آیا باید در خانه‏ها نشست و با تحلیلهاى غلط و اهانت به مقام و منزلت انسانها و القاى روحیه ناتوانى و عجز در مسلمانان، عملًا شیطان و شیطان زادگان را تحمل کرد و جامعه را از وصول به خلوص که غایت کمال و نهایت آمال است، منع کرد و تصور نمود که مبارزه انبیا با بت و بت‏پرستها منحصر به سنگ و چوبهاى بیجان بوده است و نعوذ باللَّه پیامبرانى همچون ابراهیم در شکستن بتها پیشقدم و اما در مصاف با ستمگران، صحنه مبارزه را ترک کرده‏اند؟»( صحیفه امام، ج‏20، ص: 316))

امام با نفی این پرسش و اعلان برائت در حج به عنوان «مرحله اول مبارزه» بیان می دارند:

« اعلان برائت... در حج، تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکل مجاهدان براى ادامه نبرد با کفر و شرک و بت‏پرستها است و به شعار هم خلاصه نمى‏شود که سرآغاز علنى ساختن منشور مبارزه و سازماندهى جنود خداى تعالى در برابر جنود ابلیس و ابلیس صفتان است و از اصول اولیه توحید به شمار مى‏رود... خلاصه، اعلان برائت مرحله اول مبارزه و ادامه آن مراحل دیگر وظیفه ما است‏.»(صحیفه امام، ج‏20، ص: 316)

امام بر برپایی مراسم اعلام برائت از مشرکین به صورت تظاهرات و راهپیمایی تأکید نموده و در این باره فرموده اند: « اعلان برائت از مشرکان که از ارکان توحیدى و واجبات سیاسى حج است، باید در ایام حج به صورت تظاهرات و راهپیمایى با صلابت و شکوه هر چه بیشتر و بهتر برگزار شود.»( صحیفه امام، ج‏20، ص: 314)

و در ادامه، خطر جهانخواران و دشمنان ملت ها را متذکر می شوند که برای خلع سلاح مسلمانان؛ از جمله سلاح های کار آمد برائت از مشرکین و ضربه زدن به صلابت و ابهت و اقتدار امت محمد صلی الله علیه و آله به هر کاری دست می زنند و از جمله اقدامات آنان این است که این تفکر را القاکنند که حج جای عبادت و ذکر است نه میدان صف و رزم!

«مسلمانان باید با همه امکانات و وسایل لازم به مقابله جدى و دفاع از ارزشهاى الهى و منافع مسلمین برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند.»( صحیفه امام، ج‏20، ص: 315)

به نظر می رسد که امام برائت از مشرکین را به عنوان نوعی «دفاع» مطرح نموده اند و به همین جهت در شرکت همگانی در این دفاع و برگزاری آن به شکل راهپیمایی و تظاهرات تأکید دارند.

امام شرکت همگان در مراسم برائت را وظیفه زائران خانه خدا می دانند و بر آن تأکید دارند و همه حجاج را، چه ایرانی و چه غیر ایرانی، به شرکت در تمامی مراسم اعلام برائت دعوت می نمایند و در عین حال از تفرقه افکنی، دشمنان بر حذر می دارند:

« در راهپیماییها در عین حال که باید فریاد برائت از مشرکان و ستمکاران به طور کوبنده و با شرکت همگانى باشد- که صداى مظلومیت مسلمانان و ملتهاى تحت سلطه ابرجنایتکاران را به گوش جهانیان برساند و خفتگان را بیدار و ساکنان در مقابل جباران را هشدار و ناهیان از معروف و آمران به منکر را که بر خلاف فرمان خداوند و دستور قرآن مجید و سنت رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- به طرفدارى از مشرکان و خونخواران بین المللى جانفشانى‏ میکنند... به جای خود بنشانند.»(صحیفه امام، ج‏19، ص: 339)

اعلام برائت باید همراه با فریاد و نمایش قدرتی باشد که نشانگر صلابت، قدرت و اعتماد به نفس مسلمانان و تهدید مشرکان توطئه گر و متجاوز و بالأخره امید بخش رهایی محرومان و مستضعفان جهان گردد.

شیوه فریاد و تظاهر به عنوان وسیله ای هشدار دهنده برای خودی و دشمن، خود نوعی تاکتیک تبلیغی است که اسلام در دعوت و بیان مقاصد و اهداف خود بارها از آن بهره برده است.

مهمترین نکته در برپایی مراسم برائت ، اهمیت دادن به نظم و آرامش است؛ چرا که اگر نظم و آرامش رعایت نشود، نه تنها اهداف برائت تأمین نمی شود، حتی ممکن است که اثر منفی هم داشته باشد؛ به عبارت دیگر در صورت نبودن نظم، امکان نفوذ عمال دشمنان در صفوف زائران وجود دارد که در نتیجه تحریکاتشان، موجبات بدنامی زائران و ایجاد تفرقه و اختلاف فراهم می آید. امام خمینی همواره بر این نکته تأکید خاصی داشته اند و به عنوان یکی از نکات مهم به زائران بیت اللّه الحرام متذکر شده اند:
«در راهپیماییها لازم است در وقت و کیفیت، شعار و امثال آنها از متصدیان امور پیروى کنید و نظم و آداب اسلامى را به طور شایسته مراعات نمایید و به هیچ کس اجازه ندهید که سرِخود و بدون دستور شعار دهد، که ممکن است عمال دشمنان اسلام و جمهورى اسلامى که براى تفرقه افکندن و بدنام نمودن شما آمده باشند در بین شما نفوذ کنند و با تحریکات و شعارهاى غلط مخالف اخلاق اسلامى، به آبروى شما و ملت شما و اسلام و مذهب لطمه وارد کنند.»(صحیفه امام، ج‏20، ص: 97)

آری! اعلام برائت با چنین کیفیتی تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکّل مجاهدان برای ادامه نبرد با کفر و شرک و بت پرست هاست و چنین راهپیمایی و اعلام برائتی است که به ضرر ابرقدرت ها و قدرت های جهانی است و بدیهی است اگر برائتی با چنین کیفیتی برپا نشود، هیچ ضرری برای ابرقدرت ها نخواهد داشت.

نقش برائت از مشرکین در جهان اسلام، درصورت فراگیر شدن آن، نفی قدرت های استکباری و سلطه جویی آنهاست. منشأ همه مصائبی که جهان اسلام امروز گرفتار آن است، سلطه طلبی قدرت های استکباری و در رأس آنها آمریکای تبهکار است.

برای خاتمه دادن به سلطه طلبی مستکبران، تنها راه، وحدت صفوف مسلمانان است، وحدت هم با شعار حاصل نمی شود، تا ریشه های شرک از جوامع اسلامی زدوده نشود، تا بت نفس اماره که ریشه همه فسادها و جدایی هاست شکسته نگردد و بالأخره تا برائت از مشرکین به مفهوم مطلق و کامل آن در جوامع اسلامی تحقق نیابد، وحدت حاصل نمی شود و مشکلات جهان اسلام حل نمی گردد.

امام با فراخواندن عموم زائران و مسلمانان به اعلام برائت از مشرکان، در واقع، به آنان درس اتحاد و همبستگی می دهد و آنان را از تفرقه و اختلاف برحذر می دارد و خطرات این تفرقه را متذکر می شود که به سود مسلمانان نیست و از مسلمانان می خواهد آنجا که پای مصالح عالی اسلام و مسلمین در میان است، اختلافات را کنار نهاده و به اتحاد و همبستگی با یکدیگر بیاندیشند تا با این اتحاد خود بتوانند کاخ های ستم را از میان بردارند.

« لازم است حجاج بیت اللَّه الحرام در این مجمع عمومى و سیل خروشان انسانى فریاد برائت از ظالمان و ستمکاران را هر چه رساتر برآورند و دست برادرى را هر چه بیشتر بفشارند و مصالح عالیه اسلام و مسلمین مظلوم را فداى فرقه گرایى و ملیگرایى نکنند و برادران مسْلم خود را هر چه بیشتر متوجه به توحید کلمه و ترک عصبیتهاى جاهلى که جز به نفع جهانخواران و وابستگان آنان تمام نمى‏شود بنمایند، که این خود نصرت خداوند تعالى است و وعده حق تعالى به امید واثق شامل حالشان مى‏شود.» ( صحیفه امام، ج‏20، ص: 94)