برای انتخابات خوب باید «نقشه راه» داشت

برای انتخابات خوب، مشارکتی و ایده‎آل باید «نقشه راه» داشت و یا به عبارت دیگر باید انتخابات را بر پایه «مهندسی»، طراحی و بنیاد گذاشت. در نقش آفرینی این معماری، مؤلفه‎ها و بازیگرانی نقش اصلی دارند که در این نوشته می‎کوشیم به آن‎ها بپردازیم.
1- نهادهای اجرایی و نظارتی: بی‎شک وزارت کشور، استانداری‎ها، فرمانداری‎ها و بخشداری‎ها که مسئولیت اجرایی را برعهده دارند و شورای نگهبان قانون اساسی که از احراز صلاحیت نهایی نامزدها تا نظارت مؤثر و کارآمد بر سلامت و صحت انتخابات، مسئولیت دارند، نقش اول را در افزایش مشارکت، رقابتی‎تر شدن و شکل‎گیری دولتی کارآمد و مقتدر، بر عهده دارند. آن‎چه که ملت انتظار دارند، انجام وظیفه بر محور «قانون» و «پاسداشت و صیانت از آرای مردم» توسط این نهادهاست. اظهارنظر، مواضع، سخنان و بیانات مسئولان این دو نهاد باید در راستای تحقق این مطالبات شکل گیرد و نباید احساس ناهماهنگی و اختلاف نظر در میان نهاد مجری و ناظر اول به گونه‎ای در افکار عمومی بازتاب یابد که نگران کننده باشد. تا در نهایت هیچ‎کس نسبت به سلامت انتخابات، کوچکترین شایبه‎ای به خود راه ندهد.
2- احزاب و تشکل‎های ‎سیاسی: واقعیت آن است که ما در آرایش سیاسی کشور از «فقدان نظام حزبی» و نیز «عدم وجود دو یا سه حزب مقتدر، کارآمد و فراگیر» و از همه مهم‎تر ‎«ضعف فرهنگ تحزب و کار جمعی در جامعه» رنج می بریم. لذا می بینیم که احزاب در ایام تبلیغات انتخاباتی با شعارهای متنوع و فراوان وارد صحنه می شوند و اگر با توفیقی هم روبه‎رو شوند به دلیل عدم سازوکارهای قانونی در راستای نظام حزبی به هیچ کس پاسخگو نیستند و یا براساس تازه ترین آمار منتشره از کمیسیون ماده 10 قانون احزاب در وزارت کشور هم اکنون بالغ بر 230 حزب و تشکل سیاسی شناسنامه‎دار ‎در کشور وجود دارد که تشتت، ناهماهنگی و بعضا کارکردهای متناقض آنان در برخی عرصه‎ها، به جای آن که موجب افزایش مشارکت باشد، خود از عوامل کاهنده مشارکت مردم در انتخابات محسوب می‎‎گردد، اما این مطالب به معنای نادیده انگاشتن اهمیت، تاثیرگذاری و جایگاه احزاب و تشکل‎های ‎سیاسی نیست. امروزه این تشکل‎های ‎سیاسی هستند که به مثابه چرخ‎دنده دموکراسی و موتور محرکه جامعه در رقابت و مشارکت سیاسی تلقی می‎شوند. احزاب و تشکل‎های ‎سیاسی، جریانات و جناح‎های مختلف در ایران باید تلاش نمایند تا در راستای طراحی مهندسی انتخابات و شکل‎گیری دولتی کارآمد، مردمی‏ و مقتدر، همه عوامل و زمینه‎های ‎تحقق، فراهم باشد، رعایت اخلاق انتخاباتی، پرهیز از تخریب یکدیگر، گزینش گفتمان مطلوب انتخاباتی، تدوین برنامه برای دولت دهم به ترتیب اولویت‎های ‎آن، رعایت و احترام به قانون و از همه مهم‎تر ‎تمکین به انتخاب مردم را سرلوحه خود قرار دهند.
3- رسانه‎ها و مطبوعات: رسانه‎ها و مطبوعات در تنویر افکار عمومی، اطلاع رسانی، افزایش مشارکت جویی مردم و بسترسازی برای انتخاباتی آگاهانه‎تر و شفاف‎تر برای مردم، نقش بسیار مهمی دارند. در این میان رسانه ملی که از ماه‎ها قبل، ستاد انتخاب را در بالاترین سطح در سازمان و مراکز استان‎ها تشکیل داده و برنامه‎ریزی گسترده‎ای را به عمل آورده است، هم‎چون گذشته در رأس دیگر امور قرار دارد. رسانه ملی تلاش بایسته‎ای دارد که انتخابات را بر پایه تدبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی به «نماد ملی» مبدل کند و گرایش‎ها و سلیقه‎های ‎مختلف سیاسی دارای شناسنامه، درون خانواده نظام بتوانند در رسانه به طرح دیدگاه‎ها و برنامه‎های ‎خود بپردازند و با تضارب آرا و جدال احسن، سازوکارهای انتخاب اصلح را برای مردم عزیز فراهم سازند که در این میان «حفظ بی‎طرفی» یک راه‎برد اساسی چون گذشته برای رسانه محسوب می‎گردد.
4- کاندیداهای انتخابات: نامزدهای انتخاباتی بازیگران اصلی عرصه انتخابات هستند. آنان باید اخلاق انتخاباتی را به نمایش بگذارند؛ بایدها و نبایدهایی را در نظر داشته باشند که از پیوند کانون‎های ‎ثروت یا قدرت به شدت اجتناب کنند؛ شعارهای غیرعملی و وعده‎های ‎دست نیافتنی ندهند؛ گذشته را تیره و تار تصویر ننمایند و آینده را نیز یک مدینه فاضله دست نیافتنی ترسیم نکنند؛ قانون را مبنای عمل خود و ستادها و هواداران قرار دهند و خود را برای انجام تکلیف الهی و خدمت بی‎منت به مردم و اعتلای نظام اسلامی آماده کنند؛ برنامه محوری را سرلوحه امور سازند و تمام امکانات و نیروهای در اختیار را جهت یک انتخابات سالم، رقابتی و آزاد برای شکل‎گیری دولتی کارآمد، مقتدر و مردمی‏، به کار گیرند.
5- حفظ وحدت: حفظ وحدت بزرگترین انتظار همگانی از جریان اصولگرا است، اصول مشترک، باورها و اعتقادات این جریان آن‎قدر فراوان است که حقیقتا جایی برای اختلاف باقی نمی‎گذارد، آن‎هم در زمانی که رقیبان حرفه‎ای سیاسی تمام نیروهای خود را فراخوانده‎اند و از همه امکانات و ظرفیت‎ها برای پیروزی در انتخابات بهره می‎گیرند. در این زمان رسالت و تکلیف اصول‎گرایان ‎برای حفظ وحدت بیش از پیش خطیر و حساس‏ می‎نماید، هر گونه سهم‎خواهی، خود بزرگ‎بینی، خود شیفتگی، پدرخواندگی، حق «وتو» برای خود قایل بودن و.. موانع مهمی بر سر راه اصول‎گرایان ‎محسوب می‎شود. بر این اساس حفظ وحدت یک تکلیف دینی، رسالت انقلابی و مسئولیت تاریخی برای همه اصول‎گرایان ‎در این شرایط حساس است.
6- توجه به هزینه/فایده کارها: دولت نهم و مجلس هشتم به مجموعه اصول‎گرایان ‎تعلق دارد، هیچ‎‎ شخص حقیقی و حقوقی که متعلق به اصول‎گرایان است، ‎خواهان ناکامی دولت نهم و مجلس هشتم نیست. براین اساس برخی اظهار نظرهای نسجیده مقامات دولتی و نمایندگان، عزل و نصب های بدون منطق، برخی تقابل های دولت با مجلس، بعضی تصمیمات سست و بی پشتوانه علمی، باید یک سره کنار گذاشته شود و هر اقدامی با شاقول هزینه/فایده سنجیده شود. دولت و مجلس باید نماد اصول‎گرایان ‎تکلیف‎گرا، خردگرا، جامع‏گرا، کلان‏نگر، دارای شرح صدر، پای بند به عقلانیت و خرد جمعی، دارای رفق و مدارا و ... باشد و این‎ها را در اولویت‎های خود قرار دهد.
7- پرهیز از مصادره شدن اصول‎گرایان: اصول‎گرایان ‎یک جریان فکری است؛ اصلاح طلبی، عدالت خواهی، کارآمدی، خرد‎گرایی، عقلانیت، اعتقاد و باور به کار جمعی، مبارزه با فساد، ولایت مداری، خدمت بی‎منت و صادقانه به مردم، قانون گرایی، شایسته سالاری و ... از مؤلفه های مهم اصول‎گرایی ‎است. اصول‎گرایی ‎نه راست‎گرایی است نه محافظه‎کاری، نه بنیاد گرایی و نه واپس‎گرایی و نه تحجر. اصول‎گرایی ‎قایم به شخص نیست که معیار سنجش و ارزیابی آن اشخاص، افراد و عمل‎کرد آن ها باشد، اتفاقاً بر عکس باید عمل‎کرد اشخاص و احزاب مدعی اصول‎گرایی ‎را با مؤلفه‎ها و معیارهای اصول‎گرایی ‎سنجید. اصول‎گرایی ‎با یکه سالاری، استبداد رای، دیکتاتوری، شخص محوری، هیچ نسبتی ندارد و باید مراقب بود که این خط و طرز تفکر گم نشود.