بررسی بنیان‌های تئوریک سرمایه‌داری و تاثیر آن بر انقلاب ایران

نخبگان به وحدت اقتصاد، فرهنگ و سیاست توجه ندارند شاپور رواسانی در نشست نقد و بررسی «بنیان‌های تئوریک سرمایه‌داری و تأثیر آن بر انقلاب ایران» اظهار داشت: در نظام سرمایه‌داری قدرت در دست صاحبان سرمایه است، برای همین در این دسته دو طبقه صاحبان صنایع و کارگران صنعتی به وجود می‌آید، نظام سرمایه‌داری کوشش کرده از قاره‌های مختلف جهان مواد خام را داشته باشد و بازار فروشی برای خود به وجود بیاورد.
وی افزود: در پاسخ به این پرسش که چرا ایران و ژاپن با هم در روند صنعتی‌شدن گام برداشتند و ژاپن صنعتی شد و ایران صنعتی نشد باید گفت، چون ایران نفت و گاز داشت و ژاپن منابع معدنی نداشت و ایران باید طبق برنامه استعمارگران منابع معدنی صادر می‌کرد و مواد صنعتی وارد می‌کرد. استاد دانشگاه و عضو سابق هیات‌علمی دانشگاه الدنبورک ادامه داد: من در کتاب «دولت و حکومت» فهرست کارخانه‌‌هایی که در ایران ایجاد شده‌اند و به علت واردات ورشکست شده‌اند، نام بردم به همین دلیل سرنوشت ایران به همین شکل باقی ماند؛ یعنی باید صادرکننده مواد خام می‌شد و مواد صنعتی وارد می‌کرد و استعمار برای اینکه این روند در کشور ایران ادامه پیدا کند رضاشاه را در ایران به قدرت رساند و قراردادهای استعماری با ایران بست. وی افزود: علت واقعی کودتای 28 مرداد فقط قطع منابع نفتی نبود چون اگر دولت ایران حاضر می‌شد با همین پول از انگلستان خرید بکند انگلستان مخالفتی با دولت مصدق نداشت و علت کودتای 28 مرداد مساله اقتصاد بدون‌ نفت بود که مصدق مطرح کرد. عضو سابق هیات‌علمی دانشگاه الدنبورک گفت: با طرح مساله اقتصاد بدون نفت از سوی مصدق، ایران در راه صنعتی‌شدن گام برمی‌داشت و بنابر نظریات نظریه‌پردازان استعماری که می‌دانند مساله اقتصاد بدون نفت به کجا ختم می‌شود، کودتای 28 مرداد را در ایران شکل دادند، دلیل اصلی مخالفت‌هایی که با برنامه‌ هسته‌ای ایران شکل می‌گیرد را باید وحشت امپریالیسم از صنعتی‌شدن ایران دانست. وی افزود: در تاریخ 300 ساله گذشته سرمایه خارجی در ایران کمک بزرگی به استعمار کرد، چراکه سرمایه خارجی و سرمایه‌داری احتیاج به همکار ندارد، بلکه به کارمند و نوکر احتیاج دارد و اگر در شرایطی مجبور شدند با نظامی همکاری کنند از همان زمان مقدمات سقوط آن را فراهم می‌کنند که بتواند عوامل خودش را بر سر کار بیاورد. رواسانی گفت: در حال حاضر می‌بینیم که سرمایه خارجی در حال نفوذ در ایران است و بهترین پل برای سرمایه خارجی بخش خصوصی است چون سرمایه‌داری کالاهایش را انتخاب می‌کند. وی افزود: در اخبار کشور دیده می‌شود که بخش خصوصی از سرمایه‌گذار خارجی استقبال کرده و من تعجب می‌کنم که چرا مسوولان به اقتصاد، سیاست، فرهنگ و تاریخ خود توجه نمی‌کنند، چون با ادامه این روند ما در سراشیبی اقتصادی قرار می‌گیریم. رواسانی ادامه داد: این مخالفت‌ها که از نظر سیاسی با کشور انجام می‌گیرد، یک طرف قضیه است و طرف دیگر قضیه همان استعماری بوده که در حال نفوذ اقتصادی در کشور و پایگاه‌زدن در کشور است و ما را مشغول به بازی سیاسی و فرهنگی کرده و هر روز در بخش اقتصادی به اهداف خود نزدیک شده است. عضو سابق دانشگاه الدنبورک گفت: بعد از انقلاب و زمانی که قانون اساسی تصویب شد کسانی که اصل 44 قانون اساسی را نوشتند به اقتصاد، سیاست و جامعه ایران اشراف داشته‌اند و طبق اصل 44 تجارت خارجی در اختیار دولت قرار گرفت ولی این امر از روز اول اجرا نشد. عضو سابق هیات‌علمی دانشگاه الدنبورک به بیان رابطه سرمایه‌داری و فرهنگ پرداخت و گفت: پدیده‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاست در جهان در هم تنیده هستند و نمی‌توان فرهنگ، سیاست و اقتصاد را از هم جدا کنیم چون عمل فرهنگی، مقدمات و نتایج سیاسی دارد. وی اضافه کرد: تمام نظریه‌پردازان سیاسی وقتی صحبت از دموکراسی می‌شود اقتصاد را به کناری می‌گذارند و متاسفانه این بیماری در میان روشنفکران ما هم دیده می‌شود. رواسانی گفت: دموکراسی خوب، دموکراسی‌ای است که بین مردم و حاکمان جدایی نگذارد، حاکمیت، باید در اقتصاد هم اعمال شود و این در حالی است که وقتی اقتصاد با حاکمیت اعمال نشود، سیاست هم کاملا ضعیف و زودگذر شده و به مزاح سیاسی نزدیک می‌شود. وی در پایان خاطرنشان کرد: هنوز در کشور ما به وحدت اقتصاد فرهنگ و سیاست توجه نمی‌شود و به همین دلیل از توطئه‌های امپریالیسم نمی‌توان فرار کرد.

زرشناس: سرمایه‌داری در تمام ارکان مدرنیته حضور دارد
مسوول دفتر بازخوانی اندیشه‌ مدرن با بیان اینکه تمدن غربی دارای دو رکن یهودی و یونانی‌محور است، گفت: سرمایه‌داری در تمام ارکان مدرنیته حضور دارد و ناشی از تفکر اومانیستی است که بشر را فرد سودجو تلقی کرده است. شهریار زرشناس در نشست نقد و بررسی «بنیان‌های تئوریک سرمایه‌داری و تأثیر آن بر انقلاب ایران» اظهار داشت: سرمایه در مفهوم مدرن با معنای سرمایه قبل از دوران مدرنیته متفاوت است و سرمایه پدیده‌ای کاملا مدرن و اومانیستی است و پیوند تنگاتنگی با سوبژکتیو دارد. وی افزود: در مفهوم اومانیستی از هستی، بشر فردی سودجو تلقی شده است که با این تعبیر سیستم سرمایه‌داری از نیروی کار و طبیعت بهرکشی کرده و استثمار می‌کند. زرشناس گفت: «سرمایه‌داری» به ذاته مبتنی‌بر سود نامشروع است و اگر چنین سودی وجود نداشته باشد، سرمایه قادر به انباشت نیست. مؤلف «فرهنگ، سیاست، فلسفه» در ادامه اظهار داشت: سرمایه‌داری، میل بی‌پایان به انباشت سرمایه داشته و مدام حرکت و جریان ایجاد می‌کند و حول محور استعمار می‌چرخد و در پی ایجاد مدارهای تصرف‌گرایانه استعماری است. عضو هیات‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: سرمایه‌داری در غرب حداقل دو تا سه دوره را پشت سر گذاشته و سرمایه‌داری غرب با تجارت سرمایه و تجارت نابرابر و استعمارگرایانه با ملل غیرغربی شکل گرفته است. وی افزود: سرمایه‌داری غرب از سال 1953 میلادی که در پی کشف سرزمین ناشناخته آمریکا بوده است شروع شد و امتدادش تا اندونزی و فیلیپین ادامه پیدا کرد. سردبیر فصلنامه فرهنگ عمومی با اشاره به اینکه سرمایه‌داری بر ربا و استعمار تکیه دارد، تأکید کرد: تمدن غربی دارای دو رکن یهودی و یونانی‌محور است و از اوایل سال میلادی یهودیان اقدام به رباخواری می‌کردند و در دوران مدرن رباخواری اصالت پیدا کرد این در حالی است که در اندیشه یونانی با سودمحوری مخالفت می‌شد. این مدرس دانشگاه گفت: سرمایه‌داری تجاری در شرایط نابرابر اقتصادی شکل می‌گیرد و در مرحله دوم با سرمایه‌داری صنعتی و اختراع پدیده‌ای به نام ماشین به بلوغ می‌رسد. وی افزود: انقلاب صنعتی اوایل قرن هجدهم شروع شده است و سه مرحله دارد که مرحله اول انقلاب صنعتی متکی بر ماشین بخار است و مرحله دوم انقلاب صنعتی انقلاب الکترونیکی است و در مرحله سوم همان سرمایه‌داری است. زرشناس سپس به تبیین سرمایه مدرن پرداخت و گفت: سرمایه مدرن محصول اندیشه مدرن است و تفکر مدرن اومانیستی، سرمایه‌داری مدرن را به وجود آورده است. مولف «مدرنیته، آزادی و پسامدرنیسم» با بیان اینکه هر جامعه‌ای سه رکن اصلی فرهنگ، اقتصاد و سیاست دارد، تاکید کرد: تمدن مدرن مانند سیستمی به هم پیوسته است که فرهنگ، سیاست و اقتصاد سرمایه‌ای را به‌صورت همزمان نشان می‌دهد. زرشناس در پایان خاطرنشان کرد: اقتصاد مدرن اقتصاد سرمایه‌داری است و حتی سوسیالیسم نیز به نوعی سرمایه‌سالار بوده و می‌توان ردپای سرمایه را در تمام ارکان مدرنیته دید.