به مناسبت سالروز 8 تير ، جاي خالي مدعيان صلح در جنگ ايران و عراق

راديو صداي عراق در تاريخ 30 مهر 1380 اعلام كرد: در جنگ با ايران از پودر سياه زخم استفاده مي کرد و در طول 8 سال جنگ هر هفته اقدام به توليد 3 هزار ليتر ماده مادر در توليد پودر سياه زخم مي كرد.

- ساعت 5 بامداد 3 آبان ماه 1362، هواپيماهاي دشمن روستاي باينجان از توابع بانه را بمباران شيميايي کردند.

- ساعت 17 روز 16 آبان ماه سال 62 ، 4 فروند هواپيماي منطقه اي بين رودخانه شيلر و ارتفاعات لري را هدف حملات شيميايي قرار دادند.

- 19 فرروردين 64 چهار نقطه از منطقه عملياتي "بدر" در هورالهويزه در داخل خاک ايران هدف بمب گذاري و گلوله هاي شيميايي عراق قرار گرفت که اين بمباران حاوي گاز خردل و اعصاب بودند.

- ساعت 17 روز 20 فروردين 1364 مجدداً منطقه عملياتي «بدر» در هورالهويزه از سوي عراق گلوله باران شيميايي شد.

- 25 دي ماه 65 ، هواپيمايهاي عراقي مواضع رزمندگان اسلام در منطقه عملياتي"کربلا-5 " را بمباران شيميايي کردند.

اگر گاه شمار را همين طور ادامه دهيم و بخواهيم کل فاجعه هر بمباران را تنها در يک جمله هم خلاصه کنيم نيز انگار حداقل 192 بار ديگر بنويسيم ساعت ... بامداد ... هواپيماهاي عراقي .....

اين تازه بخشي از ماجرا است که نه شنيدن و نه خواندن آن در حوصله ما که نبوده ايم در آن روزها در ميان اين کشتار ها و حمله ها نمي گنجد .حال آنکه اين حملات 262 شهيد و 27 هزار و 309 مجروح نيز بر جاي گذاشته است و شايد تنها کاري که ما مي توانيم انجام دهيم ، آن است که سالي يک بار در روز 8 تير ماه به يادمان بيايد چرا امروز را روز مبارزه با سلاحهاي شيميايي نامگذاري کردند و شايد هم براي چند ثانيه به مجروحاني فکر کنيم که نه 8 سال که تمام عمر خود را تنها به دليل استفاده نامشروع از اين سلاحها جنگيدند و عذاب کشيدند.

مي گويند در تاريخ 7 و 8 تيرماه 1366 هجري شمسي ، هواپيماهاي بمب افکن عراقي با بمب هاي شيميايي به چهار نقطه پرازدحام و متراکم جمعيتي شهر سردشت حمله کردند و زن و کودک و خرد و کلان مردم بي گناه آن شهر و اطراف آن را آماج گازهاي کشنده و دهشتناک شميايي قرار دادند و به همين دليل 8 تير ماه را از آن زمان،روز ملي مبارزه با سلاح هاي شيميايي و ميکروبي نامگذاري کردند تا حداقل چند ثانيه اي ما را به فکر وادارند که سئوالاتي در ذهنمان شکل و امسال نيز مثل سالهاي پيش پاسخي پيدا نکند و 8 تير سال بعد باز همان ها را از خود بپرسد.



جاي خالي حاميان صلح

به كارگيري سلاح هاي شيميايي از سوي عراق در حالي صورت مي گرفت كه اين كشور جزو 120 كشور امضا كننده پروتكل ژنو درباره منع استفاده از سلاح هاي سمي، خفه كننده و تركيبات باكتريولوژيك قرار داشت. پروتكل 1925 ژنو كه طي قطعنامه 2612 (12)Bسازمان ملل مجدداً به تصويب رسيده است، صراحتاً استعمال سلاح هاي شيميايي را منع مي كند.

اما به نوشته هفته نامه اشپيگل چاپ آلمان يک كارخانه توليد گاز خردل و اعصاب (تابون) مي تواند ساليانه 000/760/1 تن مواد خام شيميايي را به گازهاي كشنده خردل و تابون مبدل سازد.

در حالي كه در كارخانه توليد سلاح هاي شيميايي سامرا 4 خط توليد مشغول ساخت 4 نوع ماده ضد عصبي مرگ زا بود و مواد اوليه هر يك از خطوط توليد از كشورهاي غربي به اسم گازهاي حشره كش خريداري مي شد كه توليد هفتگي آن جمعاً حدود 10 هزار تن بود. راديوي صداي عراق در تاريخ 30 مهر 1380 اعلام كرد: در جنگ با ايران از پودر سياه زخم استفاده مي کردو در طول 8 سال جنگ هر هفته اقدام به توليد 3 هزار ليتر ماده مادر در توليد پودر سياه زخم مي كرد. بر اساس تحقيقات به عمل آمده گاز تابون اغلب در زمان حمله به رزمندگان ايران مورد استفاده قرار مي گرفت كه خيلي سريع مرگ را به دنبال دارد و از آنجا كه مواد اين گاز به فاصله چند ثانيه تجزيه مي شود، هيچ اثري از آن در محيط باقي نمي ماند.

حال بهتر است سئوال را طرح کنيم که مدعيان حقوق بشر و عدم استفاده از سلاح هاي کشتار جمعي که اين روزها به اين بهانه برقراري و صلح و پايداري آن در جهان به هر اقدامي دست مي زنند و حداقل در مورد همين موضوع هسته اي ايران ادعايشان اين است که نمي توانند به صلح آميز بودن آن مطمئن باشند و حتي نظرات کارشناسان خودشان نيز برايشان قابل اعتماد نيت ، آن روزها کجا بوده اند و چه مي کرده اند؟

 عراق مديون کيست؟

عادت کرده ايم که پاسخي نشنويم اما خوب مي دانيم پاسخ هر پرسشي در پرسش ديگر است و آن اينکه در شرايطي که در کشوري مانند عراق که به اذعان بسياري از کارشناسان و حتي مسئولان عراقي قادر به توليد اين سلاح هاي شيميايي نبود ، حجم عظيم حملات شيميايي به ايران در طول 8 سال دفاع مقدس که پس از جنگ جهاني اول بي سابقه بوده است، از کدام منبع تامين مي شد؟!

براساس گزارش هايي مستند، بيشترين عوامل شيميايي استفاده شده در طول جنگ تحميلي، عوامل اعصاب (سارين، سومان و تابون) بود و پس از آن گاز خردل (تاول زا).
سارين، گاز اعصاب بي رنگ و بو است که در آمريکا، روسيه و عراق توليد شده و به راحتي حل نمي شود. بسيار بي ثبات است و از سمي ترين نوع تسليحات شيميايي است. گاز سومان نيز از ترکيب سارين و ماده شيميايي ديگري به نام LEWISITE، تهيه مي شود که ماده اي تاول زا است و در روسيه ساخته شده است.

تابون که سازنده آن يک شيميدان آلماني به نام «گرهاردشردر» است ساختاري فسفاتي دارد و جزو دسته آسان ترين گازهاي اعصاب از نظر توليد است.

گاز خردل نيز باعث سخت شدن چشم و مشکلات ريوي مي شود. تاول زا است و بويي شبيه پياز دارد و آمريکا، آلمان، روسيه و عراق در قرن 20 آن را توليد کرده اند. در طل سال هاي جنگ کشورهاي متعددي براي تجهيز ماشين جنگي صدام به ياري او شتافتند و براساس تحقيقات به عمل آمده 445 شرکت غربي در زمينه هاي مختلف به ويژه سلاح هاي شيميايي نقش داشته اند.

نکته مهمي که در اين ميان وجود دارد آن است که برخي از شرکت هاي ياري کننده صدام جنبه صوري داشته و بعد از اجراي اهداف مورد نظر خود از ميان رفته اند. بعضاً نيز دولت هاي شرکت هاي تابعه از فعاليت آنها اطلاع نداشته و پس از کسب آگاهي از کمک هاي اين شرکت ها به رژيم مخلوع صدام، آنها را تحت پيگرد قرار داده و يا از کنار اين مسئله گذشته اند.

يک سوم از مجموع 445 شرکت غربي را شرکت هاي آلماني تشکيل مي دهند در گزارش 12 هزار صفحه اي عراق درباره تسليحات اين کشور، به تفصيل بيان شده که بين شرکت هاي نظامي آلمان و عراق چه معاملاتي در زمينه تسليحات انجام شده است.

يک روزنامه وابسته به جناح چپ برلين به نام «تاگس زايتونگ» در ماه دسامبر 2002 به انتشار بخش هايي از گزارش 12 هزار صفحه اي عراق به سازمان ملل درباره برنامه تسليحاتي اش پرداخت.

در اين گزارش محرمانه ترين قسمت ها به چاپ رسيد که از آلمان به عنوان تجهيز کننده درجه اول انبارهاي تسليحاتي صدام نام برده شده است. البته نام 80 شرکت آلماني موجود در گزارش 12 هزار صفحه اي عراق به سازمان ملل از اين گزارش حذف شده است اما در ميان نام شرکت هاي باقيمانده مي توان نام شرکت هاي معروفي همچون «زيمنس» و «بنز» را مشاهده کرد.

در اين گزارش 12 هزار صفحه اي، عليرغم اينکه نام شرکت هاي غربي در آن درج شده بود، شوراي امنيت سازمان ملل در آن زمان 800 صفحه از جمله بخش هايي از نام مراکز تجاري غرب را که به برنامه تسليحات کشتار جمعي عراق کمک کرده بودند، سانسور کرد. در ميان اسناد باقيمانده نام 24 شرکت انگليسي را که در تجهيز صدام به تکنولوژي هسته اي و شيميايي نقش داشته اند، مي توان يافت. بيش از 17 شرکت آمريکايي نيز که بعضاً در تعامل با شرکت هاي انگليسي بودند، به ارسال تسليحات لازم به عراق شرکت داشتند.

براساس گزارش کميته سناي آمريکا در 25 مه و 7 اکتبر سال 1994 با عنوان «صادرات دو منظوره ادوات جنگي و شيميايي آمريکا و تأثير آنها بر پيامدهاي سلامتي جگ خليج فارس»، از سال 1985 تا 1989 محموله هاي بسياري از مواد ميکروبي را شرکت هاي آمريکايي مخفيانه به درخواست و بيمه نامه اداره بازرگاني آمريکا به عراق ارسال کرده اند.

روزنامه آمريکايي واشنگتن پست در 30 دسامبر 2002 اعلام کرد اسناد پراکنده بيانگر آن است که دونالد رامسفلد، وزير دفاع کنوني آمريکا، زماني که عراق عليرغم کنوانسيون هاي بين المللي، تقريباً هر روزه، از سلاح هاي شيميايي استفاده مي کرد، به عنوان مأمور سياسي به بغداد سفر کرد. در ادامه اين گزارش تصريح شده است ارتباط آمريکا با صدام در طول سال هاي قبل از حمله اش به کويت در سال 1990 شامل تبادل اطلاعات در سطح وسيع، فراهم کردن بمب هاي خوشه اي از طريق يک شرکت قديمي به نام «چي لين» و سهولت دستيابي عراق به مواد شيميايي و ميکروبي از سياست هاي سري آمريکاست.

تعداد قابل توجهي از شرکت هاي ژاپني، هلندي، سوئدي، بلژيکي، اسپانيايي و فرانسوي سهم عمده اي در توانايي تسليحاتي رژيم بعث به ويژه سلاح هاي شيميايي داشته اند.

به هر حال رژيم صدام با به کار بردن بيش از 2 ميليون و 500 هزار کيلوگرم مواد شيميايي کشندهه در جنگ بر عليه ايران جزو رکورداران استفاده از سلاح هاي شيميايي در جنگ شد و در حال حاضر با گذشت دو دهه از اين جنگ رزمندگان ايراني هنوز از عوارض و بيماريهاي اين سلاح ها رنج مي برند و اين در حالي است که جامعه جهاني هنوز هم در مقابل اين رويداد مهم و فاجعه تاريخي سکوت کرده و انگار که هرگز چنين جنگ و حادثه اي رخ نداده است.

جالب آنکه همين چند هفته پيش نيز که رئيس اتحاديه اروپا براي ارائه بسته پيشنهادي به ايران سفر کرده بود و در قبال درخواست تعليق ايران با اين سئوال خبرنگاران که چرا جامعه جهاني در برابر جنگ ايران و عراق سکوت اختيار کرده ،مواجه شد گفت که من مردم ايران را درک مي کنم اما نگاه ما به آينده است و نبايد گذشته را مبناي آينده قرار داد.