بيانات امام خميني در خصوص 6 بهمن و حماسه ی هزارسنگر «آمل»

حضرت امام خمینی(س)10 بهمن 1360ضمن بیان تشکر از مردم آمل به خاطر فداکاری شان درحادثه ششم بهمن  فرموده اند :‌

 «...شما ملاحظه فرمودید که اینها در داخل تبلیغات زیاد مى‏کردند، به خارج هم که رفتند تبلیغات زیاد مى‏کنند، به اینکه مردم در اختناق‏اند، و خودشان همه مخالف‏اند با جمهورى اسلامى، در صد شش تا موافق دارد جمهورى اسلامى، یا فوقش ده تا، ولى سایرین همه موافق منفى و مخالف هستند. و دیدند که همه آمالشان را به شمال دوخته بودند و بیشتر تبلیغات این بود که شمال دیگر تقریباً صد در صد مخالف با جمهورى اسلامى هستند. و اینها همه قوایشان را جمع کردند و به آمل آن حمله وحشیانه غافلگیرانه را کردند، به امید اینکه مردم آمل هم با آنها همدست بشوند، و آمل را مرکز استان قرار بدهند و بعد مازندران و جاهاى دیگر و رشت و همه جاها را بگیرند و جلو بروند. اینها به خیال خودشان با دست ملت مى‏خواستند که -همان ملتى که آنها تراشیدند که مخالفند با جمهورى اسلامى- با اینها بیایند و مرکز را هم بگیرند و حکومت را تغییر بدهند و بعد هم هر طورى که دلشان مى‏خواهد عمل بکنند، مرتجعین را هم از بین ببرند! وقتى مواجه شدند با مخالفت مردم- مهم مخالفت مردم بود- [شکست خوردند] و ما باید تشکر کنیم از شهر آمل و آن مردم فداکار که مع الأسف، خوب عده‏اى را هم شهید دادند، لکن خوب این مطلب را ثابت کردند که آنجایى که شما تمام آمالتان به آنجا بود با شما مخالفند؛ حالا شما مى‏خواهید بیایید قم؟ مى‏خواهید بیایید تهران، جاهاى دیگر؟مع ذلک، رسانه‏هاى گروهى گذشتند از آن، همین طورى یک چیزى ذکر کردند و از آن گذشتند و بنایشان هم بر همین است. یک مطلبى اگر پیش مى‏آید، یک کلمه‏اى مى‏گویند و مى‏گذرند از آن طرف که به ضد ما یک کلمه‏اى مى‏گویند، بعد پُف مى‏کنند بهش؛ شروع مى‏کنند به هرچه دلشان مى‏خواهد مى‏گویند. (1)

 


حماسه مردم آمل چنان اهمیتی داشته که حضرت امام خمینی در وصیتنامه خود نیز می فرمایند :‌
« ...شما مى‏بینید که از اول پیدایش کمونیسم مدعیان آن دیکتاتورترین و قدرت طلب و انحصارطلبترین حکومتهاى جهان بوده و هستند. چه ملتهایى زیر دست و پاى شوروى مدعى طرفدار توده‏ها خُرد شدند و از هستى ساقط گردیدند. ملت روسیه، مسلمانان و غیرمسلمانان، تاکنون در زیر فشار دیکتاتورى حزب کمونیست دست و پا مى‏زنند و از هرگونه آزادى محروم و در اختناق بالاتر از اختناقهاى دیکتاتورهاى جهان به سر مى‏برند.
استالین،  که یکى از چهره‏هاى به اصطلاح «درخشان» حزب بود، ورود و خروجش را و تشریفات آن و اشرافیت او را دیدیم. اکنون که شما فریب خوردگان در عشق آن رژیم جان مى‏دهید، مردم مظلوم شوروى و دیگر اقمار او چون افغانستان از ستمگریهاى آنان جان مى‏سپارند، و آنگاه شما که مدعى طرفدارى از خلق هستید، بر این خلق محروم در هر جا که دستتان رسیده چه جنایاتى انجام دادید و با اهالى شریف آمل که آنان را به غلط طرفدار پر و پا قرص خود معرفى مى‏کردید و عده بسیارى را به فریب به جنگ مردم و دولت فرستادید و به کشتن دادید، چه جنایتها که نکردید. و شما «طرفدار خلق محروم» مى‏خواهید خلق مظلوم و محروم ایران را به دست دیکتاتورى شوروى دهید و چنین خیانتى را با سرپوش «فدایى خلق» و طرفدار محرومین در حال اجرا هستید، منتها «حزب توده» و رفقاى آن با توطئه و زیر ماسک طرفدارى از جمهورى اسلامى، و دیگر گروهها با اسلحه و ترور و انفجار .. (2)»


منابع :
(1) صحیفه امام، ج‏16، ص: 3
(2) صحیفه امام، ج‏21، ص: 440