تأثیر انقلاب اسلامی ایران برانقلاب ها و جنبش های اسلامی دنیا. . .

حضرت امام (قدس سره )در مورد جهانی شدن انقلاب اسلامی بارها تمنای قلبی و خواسته باطنی خود را از خداوند سبحان طلب می‌نمودند:

«امیدوارم که این انقلاب یک انقلاب جهانی بشود و مقدمه برای ظهور حضرت بقیه‌الله- ارواحنا فداه_ بشود».

مقدمه
انقلاب اسلامی ایران که مبتنی بر آموزه های شیعی است، درسال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹م) به پیروزی رسید.
اگر چه شیعه در طول حیات خویش در دوران های مختلف در قالب مفاهیمی همچون تقیه موجودیتش را حفظ نموده است؛ اما وجود مفاهیمی همچون امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، ظلم ستیزی و دفاع از مبانی و اصول اسلام دایره تقیه را محدود ساخته و شیعه را به اقدام عملی ملزم می سازد. بنابراین نارضایتی و خشم از وضع موجود و آرمان وضع مطلوب آن گاه که در کنار حس پرخاشگری و ظلم ستیزی قرار گیرد، منجر به وقوع تحولی در راستای نفی وضع موجود و جایگزینی وضعیت مطلوب خواهد شد. در این میان آنچه محرک اصلی خواهد بود مکتبی است که این اندیشه بر اساس آن شکل گرفته است.
برای وقوع چنین تحولی در کنار شاخصه های فوق، وجود رهبری آگاه و عالم که نمونه ای از انسان ایده آل اسلام باشد ضروری می نماید؛ چراکه در هر مرحله از این حرکت تحول آفرین امکان انحراف از مسیر حقیقت و موج سواری شخصیت های فرصت طلب دور از ذهن نمی باشد و تاریخ گواه این مطلب است که حرکت های آزادی بخش شیعی همچون نهضت مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت چگونه از مسیر اصلی به بیراهه کشانده شد.
انقلاب اسلامی در ایران که شالوده های خود را بر مکتب اسلام و مبنای خویش را حرکت تحول آفرین حسین بن علی(ع) در عقبة تاریخی اش قرار داده بود، با وجود رهبری آگاه، فقیه و مجاهد و حضور مردمی پرشور با عزمی راسخ به وقوع پیوست. این انقلاب در شرایطی رخ داد که نظریه پردازان انقلاب نقش دین و مکتب را در وقوع انقلاب ها منکر شده یا به حداقل رسانده بودند.
 
● انقلاب اسلامی و تحلیل ها
از سوی دیگر کشور ایران دارای وضعیتی بود که هیچ کدام از نظریه پردازان و صاحب نظران سیاسی دنیا وقوع انقلاب را در آن نه تنها پیش بینی نمی کردند، بلکه به طور کلی احتمال آن را هم ناممکن می شمردند. جیمی کارتر درباره ایران گفت:"ایران همچون جزیره ای با ثبات در یکی از بحرانی ترین مناطق جهان می باشد.۱تحلیل گران سازمان سیا نیز یک سال قبل از انقلاب ادعا کردند: "ایران نه تنها در وضع انقلابی نیست، بلکه در حالت پیش از انقلاب هم به سر نمی برد."
در اینجا نظریه یکی از این جامعه شناسان سیاسی یعنی خانم تدا اسکاچپل مورد توجه می باشد.
اسکاچپل متولد ۱۹۴۷ در میشگان آمریکاست و دکتری خود را در سال ۱۹۷۶ از دانشگاه هاروارد اخذ کرده است و هم اکنون از استادان برجسته دانشگاه کمبریج انگلستان می باشد. وی در تحلیل جوامع و انقلاب ها در زمرة ساختارگرایان قرار دارد. مطالعه بسیار جدی و عمیق درباره سه انقلاب روسیه، چین و فرانسه و مقایسه آنها با یکدیگر و انتشار کتاب ها و مقالات متعدد در این حوزه او را در شمار نظریه پردازان مطرح در این زمینه قرار داده است.
 
▪ نظریه اسکاچپل
یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی فرو شکستن قالب های فکری نظریه پردازی درمورد انقلاب هاست. ازجمله نظریه های مطرح در محافل علمی جهان، نظریه خانم تدا اسکاچپل درکتاب دولت ها و انقلاب های اجتماعی۴ است که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی درسال ۱۹۷۹م به چاپ رسید. نویسنده با تفکیک بین "انقلاب سیاسی" و "انقلاب اجتماعی" بیان می دارد که یک انقلاب سیاسی با تغییر حکومت، بدون تغییر در ساختارهای اجتماعی همراه است. همچنین، منازعات طبقاتی و دهقانی نقشی در آن ندارد. انقلاب های سیاسی ساختار حکومت را تغییر می دهند، ولی ساختار اجتماعی را تغییر نمی دهند، و ضرورتاً نیز ناشی از تعارضات طبقاتی نیستند.
 
▪ تحول در نظریه اسکاچپل
وقوع انقلاب اسلامی در ایران با تکیه بر ایدئولوژی خاص، رهبری آگاه و مردمی پرشور نشان داد که این انقلابی جبری و به دور از اراده و تفکر نیست. بلکه پیامد اندیشة سیاسی خاصی است که حتی در شرایطی که نظریه پردازان انقلاب، امکان وقوع انقلاب را منتفی می دانند، می تواند تحول عظیم در ساختارهای مختلف جامعه به وجود آورد و نظامی دیرپا را که از حمایت های داخلی و خارجی بر خوردار است به نابودی بکشاند.
شاید همین دور ماندن قدرت نهانی در اندیشه سیاسی شیعه از ذهن نظریه پردازانی چون اسکاچپل موجب شد تا وقوع انقلاب ها را تنها در قالب انقلاب های روسیه، فرانسه و چین ارزیابی نماید و نقش ایدئولوژی و مکتب را در وقوع انقلاب انکار نماید. این مهم بود که موجب شد ساختار نظری، نظریه پردازان انقلاب فرو ریخته وآنها را به اعتراف وا دارد:
اسکاچپل پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۸۲با نوشتن مقاله ای با عنوان"دولت تحصیلدار و اسلام شیعه در انقلاب ایران"می نویسد: "اگر در واقع بتوان گفت که یک انقلاب در دنیا وجود داشته که عمداً و آگاهانه توسط یک نهضت اجتماعی توده ای ساخته شده است تا نظام پیشین را سرنگون سازد، به طور قطع آن انقلاب، انقلاب ایران علیه شاه است. انقلاب آنها صرفاً نیامد، بلکه به صورت آگاهانه و منطقی ساخته شد. این انقلاب قابل توجه، همچنین مرا وادار می سازد تا به درک خود در قبال نقش بالقوه و محتمل سیستم های عقاید و ادراک های فرهنگی در شکل بخشیدن به کنش های سیاسی، عمق و وسعت بیشتری ببخشم. این انقلاب مطمئناً شرایط یک "انقلاب اجتماعی" را دارا می باشد. مع الوصف وقوع آن به ویژه در جهت وقایعی که منجر به سقوط شاه شدند انتظارات مربوط به علل انقلاب ها را که من قبلاً در تحقیق تطبیقی ـ تاریخی ام در مورد انقلاب های فرانسه، روسیه و چین تکامل و توسعه بخشیده ام زیر سؤال برد."
نظریه اسکاچپل از جنبه های مختلف قابل نقد و ارزیابی است این نوشتار تنها عهده دار بیان این مسئله است تا تحول در نظریه پردازی انقلاب ها را به عنوان یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی معرفی نماید. از این روی نظریه اسکاچپل تنها به عنوان یکی از شواهد این ادعا مطرح شده است.