تاريخچه انتخابات كرمان در دوره ششم سال 1304 ش

كودتاي انگليسي 1299ش. كه منجر به قدرت گرفتن افسر ساده‌اي به نام رضاخان ميرپنج شد، فصل جديدي را در تاريخ معاصر ايران گشود و مجلس مشروطه را به صورت ابزاري در دست نظاميان بدل ساخت. به طوري كه طي‌ چندين دوره تا شهريور 1320 و اشغال نظامي ايران توسط متفقين و تبعيد رضاشاه به جزيره موريس، از جنگ و جدال احزاب تندرو و مجادله نمايندگان خبري نبود و فقط بله قربان‌گويان و احسنت‌گويان به صندلي‌هاي مقدس نمايندگان  نخستين، تكيه زده و مجلس را به سرنوشت تلخي گرفتار ساختند.
رضاخان كه وزارت جنگ را در ارديبهشت 1300ش. به دست گرفته بود، ترقي خود را براي گرفتن صدارت و پادشاهي از مجلس آغاز نمود. او اندكي بعد از اخذ وزارت جنگ به دنبال گرفتن وزنه‌هايي در مجلس پرداخت و در يك سيكل طولاني‌مدت، مجلس و مجلسيان را به يك جماعت بله قربان‌گو بدل نمود كه از خود اراده و استقلالي نداشتند و تنها به مجريان دستورات رضاشاه بدل شدند. اين فرايند فرمايشي شدن انتخابات و مجلس از انتخابات مجلس چهارم، تنها سه ماه بعد از كودتاي 1299، انجام پذيرفت و تا دوره سيزدهم كه زمان سقوط 1299، انجام پذيرفت و تا دور سيزدهم كه زمان سقوط حكومت پهلوي اول و تبعيد رضاشاه به آفريقاي جنوبي بود، به طول انجاميد. به اين ترتيب مي‌توان گفت كه رضاشاه از زمان آغاز حضور در صحنه سياسي ايران معاصر، با توجه به نقش و جايگاه مجلس، تلاش نمود تا با كمك نيروهاي نظامي و قزاق‌هاي تحت فرمان خود به دخالت در انتخابات بپردازد و افراد مورد نظر خود را وارد مجلس كند تا با در اختيار گرفتن قدرت تام به بركناري قاجاريه دست يابد.[1]
در انتخابات دوره ششم، دو نفر از نمايندگان يعني آيت‌الله سيدحسن مدرس و دكتر محمد مصدق با قاطعيت با اعتبارنامه كساني كه با حمايت تام طرفداران حكومت رضاخاني به مجلس وارد شده بودند، مخالفت مي‌كردند. از اين دورة با نزديك شدن عبدالحسين تيمورتاش، وزير دربار ايران به شاه، وي مجري اصلي سياست‌هاي حكومت شد و با همدستي او بود كه در مجلس ششم تقريباً بيشتر طرفداران رضاشاه با اعمال نفوذ وارد مجلس شدند. رياست مجلس در دورة ششم با سيدمحمّد تدين و ميرزا حسين‌خان پيرنيا بود.
دورة ششم قانونگذاري در تاريخ 19 تيرماه 1305ش مطابق 30 ذيحجه 1344 توسط رضاشاه افتتاح و در تاريخ 22 مردادماه 1307 (26 صفر 1347) پايان يافت. در اين دوره مجموعاً 276 جلسه تشكيل شد.
جزوه‌اي كه ذيلاً چاپ مي‌شود، به نام «تاريخچه انتخابات كرمان» مي‌باشد و مربوط به انتخابات سال 1304ش است.
مؤلف آن بدون ذكر نام خود، بر آن است وقايعي كه در انتخابات دوره ششم در كرمان اتفاق افتاده، با درج دلايل مشهود به حوادث پشت پرده، نفوذ و دخالت‌هاي صاحب‌منصبان محلي بپردازد. از آنجائي كه متن حاضر به عنوان يك سند مهم مي‌تواند كمكي در جهت شناخت و رويدادهاي انتخاباتي در اين دوره باشد متن اصلي عيناً بعد از تايپ مجدد- به علت ناخوانا بودن بعضي از سطور، در اختيار محققان قرار مي‌گيرد.
اين كتابچه ظاهراً در سال 1305ش در تهران در مطبعة «بوسفور» شعبه(1) چاپ شده است.
 
منابع:
عليرضا، ملايي تواني، مجلس شوراي ملّي و تحكيم ديكتاتوري رضاشاه.
باقر، عاقلي، روشمار تاريخ معاصر ايران، ج1.
سيدجلال‌الدين، مدني، انتخابات در ايران با گذشته و حال، فصلنامه زمانه، ش15.
 
آقاي مدير روزنامه شريفه تبريز
تاريخچه‌اي از انتخابات كرمان در اوايل پهلوي نخست
حضور محترم نمايندگان ملت ـ رجال سياسي ـ قائدين احزاب ـ ارباب جرائد معروض مي‌دارد:
انتخابات حوزه شهر كرمان در دوره ششم وضع غريبي به خود گرفته كه در ادوار سابقه بي‌نظير و قصور تكرار آن در آينده موجب هيجان و اضطراب تمام آزاديخواهان و علاقه‌مندان به حقوق اجتماعي مي‌شود. قبل از آن كه انتخابات كرمان شروع شود از طرف مقامات رسمي در ملاقاتهاي خصوصي با اشخاص، اظهار شد كه مراكز عاليه دولتي در انتخابات نظر داشته و نسبت به بعضي اشخاص جداً  نظر منفي دارند و به هر قسمي كه باشد، مخالف انتخاب آنان هستند. ولي عامه اين حرفها را مبني بر صرف غرض خصوصي اظهار كنندگان دانسته و به هيچوجه تزلزل و اضطرابي در عزم و اراده آنها پيدا نشده، استفاده از حق ملي و عمومي را مصمم بودند. بالاخره پس از هشت ماه كشمكش با مداخلات خلاف قانون بعضي عمال دولت و تعويض آراء چند حوزه فرعيه چون شكست آنان حتمي و ملي حائز اكثريت مي‌شدند، انتخابات را به شكل فجيعي و به وسيله كودتا خاتمه داده و عاملين اين خلاف‌ كاريها خود را به نمايندگي اعلام و معرفي كردند. ما ذيلاً بطور اختصار جريان سوء انتخابات را با اشاره به اسناد، مرتباً شرح داده و از عدالت گستري نمايندگان محترم اننظار داريم كه به اين دادخواهي توجه و بنام حفظ قانون و حقوق ملي، دست رد به سينه اين نمايندگان مجعول زده و نمايندگان حقيقي و واقعي را معرفي تا عبرت ديگران گردد.
 
تشكيل انجمن نظار ـ غرض راني كفيل ايالت و عدم اجراي احكام وزارت داخله
در شعبان 1344 هنگامي كه حكم شروع به انتخابات به كرمان رسيد رستمخان اسفندياري[2] (رفعت الدوله) كفيل ايالت بود، احكام را منتشر و شروع به زمينه سازي براي انتخاب برادر زن خود حاج ميرزا مرتضي و رفيقش ميرزا عبدالحسين كرد، بعد از مذاكرات و قراردادها و معاملات، توافق نظر بين اين دو نفر اخير الذكر و رستم‌خان نايب الايا له و نايب سرهنگ محمدخان رئيس قشون كرمان، حاصل و تصميم بر انتخاب آنها به هر قسم كه باشد گرفته و براي انجام كار در نظر گرفتند كه نظار راحتي الامكان از بستگان و طرفداران و بلكه اشخاصي كه مطبع آنها باشد، تعيين نمايند. و چون آقاي نظام‌الدين خان حكمت (مشار الدوله) والي وقت، بي اطلاع از اين جريانات و زمينه سازيها بود و نيز بواسطه عدم سابقه و عدم شناسائي با اهالي و بي بصيرتي در اينگونه امور، حسب الميل رستم خان اسفندياري 36 نفر براي تشكيل انجمن نظارت دعوت و 9 نفر عضو اصلي و 9 نفر عضو علي البدل تعيين شد و به اين حيله اكثريت انجمن نظار را از طرفداران خويش تشكيل دادند. موعد شروع به انتخابات ابتداء روز دهم ماه رمضان معلوم و به واسطه حاضر نبودن زمينه از طرف حاج ميرزا مرتضي و نظار طرفدارانش به 12 و سپس به 24 تبديل در 24 هم انتخابات شروع نشد و به 19 شوال يا 12 ارديبهشت مبدل شد. مقارن شروع به انتخابات آقاي حكمت والي ايالت منفصل و رستمخان اسفندياري به كفالت تعيين و مباشر جريان انتخابات شد و باتمام قوي در انتخابات، برادر عيال خويش (حاج ميرزا مرتضي ساعی بوده و جدیت نمود.
در ضمن نظار سه نفر ذیل انتخاب شده بودند:
حاج میرزا مرتضی، ولی‌خان اسفندیاری (امیر شوکت) و میرزا لطفعلی مظفری. اهالی به ایالت و وزارت داخله نسبت به عضویت این سه نفر اعتراض و ما نیز آقایان را معرفی مینمائیم. دو نفر حاج میرزا مرتضی و ولی خان از بدو مشروطه تا به حال از مخالفین جدی حکومت ملی و در استبداد صغیر با آزادی خواهان طرف شده و عده‌ای را مقتول و متواری نموده‌اند. (آقا محمدعلی مازار و ماشاءالله تریاک فروش از شهدائی هستند که بدست ولی خان مقتول و روح آنها هنوز در عالم بالا اننظار کیفر دادن قاتل خویش را می‌کشند.) و به موجب فقرات 8 و 9 ماده 9 قانون انتخابات ممنوع از عضویت انجمن میباشند. میرزا لطفعلی مظفری امین مالیه حومه شهر کرمان بود و در زمان پیشکاری جلالی (حاج فطن الملک)[3] هشت هزار تومان اختلاس مشارالیه کشف و برحسب حکم وزارت مالیه بر طبق ماده (57) قانون تشکیلات مالیه، کمیسیونی مرکب از روسای ادارات دولتی، رئیس و مدعی العموم استیناف، رئیس محکمه بدایت و آقا میرزا شهاب نماینده سیرجان که در آن موقع از کرمان حرکت نکرده بود، تشکیل و در جلسات متعدده با حضور خود میرزا لطفعلی به جنایت و خیانت و اختلاس هشت هزار تومان مال دولت محکوم شد. و پیشکار مالیه وقت، اعلان رسمی‌مورخه 1 دلو 1300 دائر به اختلاس مشارالیه در شهر کرمان منتشر و نیز اخیرا در طی نمره 18352مالیه کرمان به بلدیه آنجا نوشته است که میرزا لطفعلی تحت تعقیب وزارت مالیه است و بنابراین مقدمات چنین کسی قانونا نمی‌تواند عضو انجمن نظار باشد و مخالف نص صریح ماده 14 قانون انتخابات است.
بالجمله وزارت داخله در موضوع حاج میرزامرتضی و ولی‌خان اسفندیاری توجه و تعقیبی نکرد، لکن نسبت به مظفری تحت نمره 1750 از وزارت مالیه استفسار و وزارت مالیه جوابا طی نمره 15300 مورخه 26 تیر ماه چنین مینویسد: «میرزا لطفعلی خان مظفری رئیس سابق مالیه شهری کرمان که در دوره پیشکاری آقای جلالی (فطن الملک) در نتیجه کشف خلافکاریهای عمده معلق شده است و برطبق صورت مجلس اخیری که در اثر اجرای حکم نمره 5447 وزرائی از طرف مفتش اعزامی‌به کرمان واصل گشته است، مشارالیه بواسطه برداشتهای بدون اجازه و خلا فکاریهای مختلفه، مطابق مواد 40 و 41 قانون استخدام کشوری و ماده 8 قانون خزانه داری کل متهم به اختلاس است.»
در نتیجه وزارت داخله به ایالت و انجمن نظار تلگرافا دستور داد که میرزا لطفعلی مظفری از انجمن کناره گیری نموده و به موجب ماده 18 قانون انتخابات عضو علی البدل به جای مشارالیه دعوت شود. میرزا مرتضی مستنکف و مانع از اجرای حکم و اجرای قانون شد، 22 حکم متوالی و متواتر در اثر شکایاتی که از اهالی کرمان و رئیس انجمن و سه نفر از نظار راجع به عدم اجرای حکم قانونی دولت میرسد، از طرف وزارت داخله مخابره شد، ولی متأسفانه ترتیب اثری بدانها داده نشده و اجرا نگردید.
و در دوسیه وزارت داخله شکایت و راپورتهای اعضای انجمن و مینوت تلگرافات و احکام وزرائی موجود است.
بالاخره تحت نمره 12682 وزارت داخله چنین تلگراف نمود: «ایالت کرمان از موقع تصدیق وزارت مالیه راجع به اختلاس مظفری و تلگراف وزارت داخله، بر کناره جوئی مشارالیه هر عملی که به شرکت و اکثریت مظفری شده است، خلاف قانون و مردود لازم است، به فوریت پس از کناره جوئی مظفری، انجمن را تکمیل و انتخابات را در حدود قانون سریعا خاتمه دهید. وزارت داخله.
مضحک و شرم آور است که انجمن نظار، به عضویت و اکثریت میرزا لطفعلی مظفری مارالذکر و به نیابت ریاست آقای حاج میرزا مرتضی، ختم انتخابات را که در صفحات آتیه جریاناتش به عرض می‌رسد، اعلان و ایالت، مراتب را به وزارت داخله اطلاع میدهد.
 
حوزه مرکزی و توابع
حوزه شهر کرمان که داری دو نفر نماینده است، مطابق جدول ضمیمه قانون انتخابات (ص 128 از مجموعه قوانین دوره پنجم) به شرح ذیل است:
حوزه مرکزی شهر ـ  ماهان[4] ـ قنات غستان[5] ـ  لنکر[6] ـ  سراسپابین (سر اسباب حومه یک فرسخی و سر اسباب شش فرسخی) هوتک[7] ـ  چترود[8] ـ  جوپار[9] ـ  باغین ـ  کویرات[10] ـ  کوهپایه ـ  خبیص ـ  تکاب ـ  کشت[11] ـ سیرچ ـ  کوک ـ  راور[12] .
اگر چه در حوزه مرکزی شهر کرمان و بعضی حوزه ها که موفق به سرقت صندوقهای رأی و تعویض و تبدیل آراء نشده‌اند از طرف نایب الحکومه و رئیس قشون برای رای دادن به میرزا مرتضی و میرزا عبدالحسین تهدید و تطمیع و خرید آراء و دسایس دیگر در کار بوده است که ذیلا مدلول یک فقره تلگراف را که در همان موقع به مرکز مخابره شده، مینگارد: «رئیس قشون، روساء اصناف را دعوت و از آنها التزام گرفته که به میرزا مرتضی و میرزا عبدالحسین رأی بدهند» لکن چون مدارک کافیه و ادله حسيه در دست نیست، ما آنها را صحیح تصور کرده و صورت آراء آن حوزه ها را مینگاریم:
 
اسامی‌بلوکات    مویدالاسلام    در کاهی    حاج میرزا مرتضی    میرزا عبدالحسین
شهر    2444    2438    2503    1898
ماهان    77    113    1325    1324
قنات غان    26    230    6    223
جوپار    173    868    218    723
لنكر    144    15    67    89
راور    1876    1841    13    41
چترود    290    316    128    5
هوتك    16         116    6
حرجند    690    311    717    ـ
درختنجان كوهپايه    1327    1845    352    123
آراء قرائت شده كوير    921    87     ـ     ـ
كشيت    111    4    199    98
 
حوزه‌های باقیمانده که آراء آنها تعویض و تبدیل شده به قرار ذیل است: 
باغین ـ  خبیص ـ  تکاب ـ  سیرچ ـ  سر اسباب شش ـ  کوک، بعلاوه قسمتی از آراء کویر که صندوق مهمور را سوزانده و قرائت نشد که شرح هر یک به ضمیمه اسناد معروض می‌شود. و اولین قدمی‌که برای انجام مقصود خویش برداشتند، یک عده را بدون استحضار انجمن به بلوکات به اسم تفتیش انتخابات اعزام در صورتی که دیناری حقوق و خرج سفر به این مأمورین خودسر داده نشده و فقط غرض آنها تعویض صندوقها بوده است لاغیر.
 
باغین[13]
در باغین که شش فرسخی مغرب شهر کرمان واقع شده است، انجمن نظار فرعی، به موجب مقررات در تحت نظر نایب الحکومه محل تشکیل و در مدت قانونی ششصد و کسری تعرفه مصرف گردید، هم این که مامورین حاج میرزا مرتضی و میرزا عبدالحسین حس کردند که تهدیدات و تطمیعات آنها موثر واقع نشده، به کرمان راپورت داده و کفیل ایالت میرزا احمدخان منشی کابینه ایالتی را به عنوان تفتیش، بدون استحضار انجمن، به باغین اعزام، مشارالیه عدم موفقیت خود را به رستم خان راپورت و جوابی که رستم خان به مشارالیه به خط خودش نوشته و اصل آن در دوسیه پارلمانی مضبوط است، ذیلا درج میشود:
 
لیله شنبه 17 اردیبهشت
آقای آقا میرزا احمد خان مفتش انتخابات، مشروحه شما امشب رسید، شرحی از سوء جریان انتخابات باغین و رباط نوشته بودید که اهالی رباط رای نداده‌اند و به آنها تعرفه کسی نداده و آراء باغین از روی تهدید و تطمیع بوده، چون دفتر بسته است و انجمن نظار هم تعطیل شده است، مقدور نبود کاغذ رسمی‌نوشته شود، به خط خودم مینویسم، البته صندوق آراء باغین را به نظارت خودتان وآقای آقا میرزا محمودخان نزد سوار امنیه و اکثریت نظار باغین مهر و توقیف نمائید که خوانده نشود تا دستور ثانی برسید. چون این انتخابات در تحت نظر حکومت حومه هم نبوده است و باغین نایب الحکومه رسمی‌نداشته است، البته باید توقیف شود تا دستور ثانی از انجمن مرکزی و ایالت برسد. رستم اسفندیاری به موجب این حکم، میرزا احمدخان به معیت میرزا محمود، خویش میرزا مرتضی و سوار امنیه صندوق را از نظار گرفته و شبانه به دستياری ملا باشی، آراء را بنام میرزا مرتضی و میرزا عبدالحسین عوض و تبدیل کرده و بعداً قرائت نمودند.
در راپورت تلگرافی نمره 123 مورخه 14 تیرماه در جواب استعلامیه نمره 4775 ریاست محترم وزراء رئیس انجمن نظارت مرکزی کرمان و آقا سید محمد  گلستانی منشی اول انجمن و میرزا حسن خان ابراهیمی‌(مختارالملک) نماینده فعلی بم و شمس الحکماء شعاعی، عضو انجمن راجع به باغین چنین می‌نویسند: «در همان تاریخ (یعنی 17 اردیبهشت) مامور به باغین فرستادند، مانع از استخراج آراء و مطابق تصدیق کتبی نایب الحکومه آنجا و پنج نفر نظار آن حوزه شبانه آراء را عوض و بعد قرائت نمودند.»
علاوه بر اینکه به موجب تلگراف فوق انجمن نظار مرکزی و انجمن نظار حوزه باغین و نایب الحکومه محل تصدیق تعویض آراء را نموده‌اند، کفیل ایالت نیز در مراسله‌ای که به خط خودش به مامور خود نوشته است، صریحا آراء باغین را مبنی بر تهدید و تطمیع دانسته و میگوید که چون به اهالی رباط کسی تعرفه نداده و رای نداده‌اند و نیز باغین نایب الحکومه رسمی‌نداشته و انتخابات در تحت نظر حکومت حومه نبوده است، لهذا آرا باغین باطل است.  و تعجب در آن جا است که بعد از تعویض شبانه، آراء صندوق استخراج و به جای کاندید اصلی دو نفر حاج میرزا مرتضی و میرزا عبدالحسین پیدا میشوند و کفیل ایالت که قبلا انتخابات آنجا را باطل می‌دانسته است بعد از تعویض، به صحت قائل میشود، پس محققا آراء باغین عوض شده و نباید ضمیمه آراء صحیحه گردد. و صورت آراء عوض شده باغین را به این ترتیب قرائت کرده‌اند:
 موید الاسلام      21 رای ـ  درکاهی               13 رأي
حاج میرزا مرتضی 549 رأي ـ میرزا عبدالحسین    503 رأي
مدیر جریده بیداری کرمان در منظومه‌ای که جریان انتخابات شهری را شرح داده است (شماره 19 مورخه 27 صفر مطابق 14 شهریور) راجع به تعویض آراء باغین چنین سروده است:
حقیقت باطل و جوهر عوض شد / اموری از غرض شد و از مرض شد
جفا بر ملت از روی غرض شد / شبی با جعبه باغین عوض شد
همی می گفت در کاهی به زاری / امان از رستم اسفندیاری
 
سراسیاب شش
در شش فرسخی شمالی کرمان واقع چون در آنجا به هیچ وسیله نمی‌توانستند اعمال نفوذ بکنند یا صندوق عوض نمایند، متثبث به این شدند که چون در این حوزه باسواد ندارند، لهذا آن حوزه ملغی است و از دادن رای محروم نمودند با اینکه در جدول منضمه به قانون انتخابات در عداد حوزه‌های فرعی تصریح شده است
کویر
کویر عبارت از سیصد پارچه ده است که در قسمت شمال غربی شهر کرمان واقع و از سه فرسخ الی ده فرسخ به شهر مسافت دارد. انجمن نظار این حوزه بر حسب مقررات قانونی تشکیل و از 12 اردیبهشت شروع به نشر تعرفه و متجاوز از دو هزار تعرفه داده و اخذ رای شده بود. همین که استخراج آراء در محل شروع و قریب هزار ورقه خوانده شد، چون حاج میرزا مرتضی دانست که صندوق عوض نشده و طبعاً آرائی نخواهد داشت، به عنوان شکایت نامه دو ورقه معجول ترتیب داده که یکی به خط یک نفر زردشتی و امهار معجوله و دیگری به مهر یک نفر از فضلاء کرمان که چهارده سال قبل فوت شده است و ورقه مزبوره به مهر مرحوم آقا محمد ابراهیم، مدرس صرف و نحو است که چهارده سال قبل مرحوم شده است. و پس از آنکه قضيه شکایت مزبور و ممهور بودن به مهر آن مرحوم کشف شد، اولا در مقام تظلم برآمده که مهر مزبور در ضمن اثاثیه خانه آنها سرقت شده است. در شکایت مزبور عنوان شده بود که نایب الحکومه کویر در حین انتخاب اعضاء انجمن شعبه، حاضر نبوده است در صورتیکه انجمن مرکزی در جواب مامور انتخابات تشکیل انجمن نظارت کویر را تصدیق و تصویب نموده بود. با این حال به موجب همان دو شکایت معجول  آراء کویر را هنگامی‌که قریب به نصف استخراج شده، توقیف و آراء خوانده شده را با بقیه صندوق به شهر آوردند. شکایات متواتر، راجع به توقیف آراء به وزارت داخله رسید و احکام اکیده از وزارت داخله دائر به استخراج آراء کویر مخابره گردید، ولی چون موثر واقع نشد در تاریخ 26 تیر رئیس انجمن مرکزی به نمره 262 چنین مخابره نموده است: «وزارت جلیله داخله ایالت احکام مرکز را بلااثر، چنانچه حکم قرائت آراء کویر را با تصدیق انجمن مرکزی محلی مجری نداشته، تکلیف از مرکز خواست، امر اکید به قرائت تجدید پشت کوه لازم. رئیس انجمن مرکزی» در نتیجه این تلگراف وزارت داخله در چهارم مرداد، حکم قطعی دائر به استخراج بقیه آراء کویر نمود، ولی باز این حکم هم موثر واقع نشده و ایالت به انجمن حاضر گردید، لیکن چون حاج میرزا مرتضی احساس کرد که راجع به استخراج آراء زیاده از حد پافشاری و حکم استخراج شده در تاریخ 15 مرداد به شرکت و اکثریت مظفری صندوق را شخصا از اطاق انجمن به صحن کاروانسرا پرت و مستخدم انجمن که از نوکرهای شخصی او بوده است، به اشاره ارباب خویش به فوریت به صحن کاروانسرا شتافته و چون عجله داشتند، بالفور مقداری بنزین از یکی از اطاقهای مجاور تهیه و به روی صندوق ریخته و جعبه و آراء را مشتعل ساختند.
در همان روز رئیس انجمن، ضمن نمره 47 راپرتی در این باب به وزارت داخله میدهد، بدین مضمون  «در اثر تلگراف 4 مرداد برای قرائت آراء کویر ایالت انجمن آمدند اظهار داشتند، وزارت داخله صلاحیت ندارد در امر انتخابات مداخله نمایند و بعضی کلمات شرم آور به وزارت میگویند، چون قبل از توقیف مقداری رای به اسم آقای مویدالاسلام قرائت و به اسم میرزا مرتضی نبود، امروز با حضور ایالت صندوق کویر را سوخت...»
مدیر جریده بیداری[14] هم در شماره 19 مورخه 28 صفر در این قسمت چنین سروده است:‌ که رفتن بگفت از داغداری /   امان از رستم اسفندیاری   واقعاً حیرت آور است که با فرض و تصدیق ادعای آقایان دائر به بطلان آراء کویر، چگونه ممکن است قبل ازتجدید انتخاب یک حوزه مهم فرعیه که در جدول منظم به قانون انتخابات مظرح است حکم به ختم انتخابات داده شود.
 
خبیص، تکتاب، سیرج، کوک
خبیص و توابع عبارت از بلوک شرقی شهر کرمان است که بنام پشت کوه خوانده میشود و در آنجا چهار حوزه جداگانه تشکیل شده و چهار نفر معلم برای انتخابات حوزه‌های آنجا از انجمن مرکزی کسیل گردیده بود، خبیص و تکاب قشلاق و سیرچ و کوک ییلاق است.
معلمین در اول اردیبهشت از کرمان عازم حوزه ماموریت خود گردیده که در دوازدهم شروع به انتخابات نمایند، نایب الحکومه خبیص هنگام شروع به انتخابات موسی خان ابراهیمی‌بود و چون در این موقع حکومت والی کرمان منفصل شده بود و کفالت ایالت به عهده رستم خان اسفندیاری بود، برای تعویض آراء و فضاحت کاری انتخابات آن حدود در حین جریان انتخابات، نایب الحکومه را منفصل و علی تقی خان کلانتری (مدیرالملک) را که داماد حاج میرزا مرتضی است به حکومت خبیص منصوب و مشارالیه به معیت برادرزاده حاج میرزا مرتضی و جمعی از هواخواهان ایشان به خبیص و توابع حمله ور گردیده و در تاریخ 16 اردیبهشت وارد محل شدند. ذیلاً تلگرافی را که در اواسط اردیبهشت از کرمان بوسیله سیم کمپانی مخابره شده درج میشود:
«رفعت الدوله خلا ف قانون و امر وزارت داخله حین جریان انتخابات حاکم خبیص را منفصل مدیرالملک داماد خودشان برای اعمال نفوذ حکومت داده، چاره فوری.»
و ما برای روشن کردن مطلب جریان هر حوزه فرعیه را علیحده ذکر و شرح میدهیم:
 
تکاب[15]
معلم انتخابات تکاب آقا محمدتقی (فرید الملک) است و جریان انتخابات حوزه ماموریت خود را ضمن مراسله چنین نگاشته است: «در تاریخ اول اردیبهشت از طرف انجمن نظارت مرکزی کرمان برای تشکیل انجمن نظارت فرعی حوزه انتخابیه تکاب مامور پس از ورود به محل، انجمن نظار تکاب را مطابق قانون تشکیل داده در تحت نظارت موسی خان ابراهیمی‌نایب الحکومه رسعی محل، چون هوا گرم بود و موقع حصادی محلی بود، مدت نشر تعرفه  و اخذ آراء را انجمن 6 روز معین نمود. اعلانات انجمن نظارت مرکزی را منتشر نمود. از روز 12 ادری بهشت مطابق 19 شوال شروع به نشر تعرفه و اخذ آراء شد. بعد از آنکه ایالت کرمان منفصل شد، آقای رستم خان اسفندیاری (رفعت الدوله) معاون ایالت، محرمانه قوم خویش خود را که میرزا علی نقیخان (مدیرالملک) باشد، نایب الحکومه خبیص کرد. با میرزا مصطفی پسر حاج میرزا علی محمد وارد خبیص شدند شروع می‌کنند به حرکات قانون شکنانه. صبح جمعه همین که شروع به نشر تعرفه و اخذ آراء شد، یک نفر سوار امنیه حسین بیک نمره 3 با گماشته آقای حاج میرزا علی مخمد (اخوی حاج میرزا مرتضی) و چند نفر گماشتگان میرزا علی خان سالار مظفر، برادر میرزا علی خان نقیخان وارد به حوزه انتخابیه شده، به موجب حکم انجمن را توقیف و برخلاف قانون صندوق آراء و دفاتر انجمن را مامورین از حوزه انتخابیه تکاب خارج به خبیص منزل شخصی میرزا علی نقیخان بردند. دیگر چه عرض کنم همین قدر عرض می‌کنم که حرف قانونی در میان نبود باصطلاح «پشت کوه و چماق ار جن. و البته معاملاتی که نسبت به صندوق آراء و دفاتر خبیص کرده‌اند، معلوم است و هم چنین باسیرچ و جاهای دیگر. انجمن نظارت تکاب همین قدر توانست کاری بکند با آن همه حرکات توهین آمیز، اسنادی بدست آورد بدتر از تکاب خبیص که بدون اینکه بتوانند سندی تحصیل کنند، ریخته و انجمن را غارت کردند. باری بنده هم سه روز در خبیص توقف کرده، چون دیدم بعضی ترتیبات خلاف وجدان در پیش است سه روز بیشتر توقف را جایز ندانسته و به طرف کرمان روانه شدم.»
حکم نمره 32 میرزا علی نقیخان (مدیرالملک) که روی کاغذ رسمی‌به خط و مهر خودش نوشته درج مینماید.
«16 اردیبهشت 1305»
 
حکومت خبیص، انجمن نظارت حوزه انتخابیه تکاب
چون به قرار شکایت اهالی و تحقیق و تفتیش این جانب انتخابات آن حدود از روی صحت نبوده، لذا حسین بیک امنیه نمره 5337  ماموریت دارد که صندوق و دفاتر را مهر کرده همراه بیاورد که در تحت نظر باشد. حکومت خبیص علینقی
به موجب این حکم بطوری که معلم انتخابات محل نوشته است، سوار امنیه به اضافه عده‌ای صبح جمعه همین که انجمن شروع بکار کرده بود، وارد و مانع از ادامه عمل شده و صندوق و دفاتر را ضبط و رسیدی می‌دهند که سواد آن نگاشته میشود.
جمعه 17 اردیبهشت 1305
«این بنده حسین بیک امنیه نمره5337 بر حسب حکم نمره 32 حکومت محترم خبیص ماموریت داشتم که صندوق آراء و دفاتر حوزه انتخابیه تکاب را توقیف کرده و به طرف خبیص حرکات دهم، لذا دو ساعت به ظهر جمعه 17 اردیبهشت 1305 وارد حوزه مزبور شده، صندوق آراء را با دفاتر توقیف ممهور به مهر 9 نفر اعضاء انجمن انتخابیه تکاب کرده و به اداره حکومتی خبیص حرکت دادم. مهر یا امام حسین»
انجمن نظارت تکاب قهرا تعطیل بلافاصله راپرت قضیه را به انجمن نظار مرکزی نگاشته و سلب مسئولیت از خود و عدم اطمینان به آراء را تذکر داده و عکس این راپرت در دوسیه پارلمان مضبوط است.
انجمن مرکزی نیز در همان موقع گذارش را به وزرات داخله اطلاع میدهد و چون در همین تاریخ سایر شعبات خبیص، دوچار حمله بدتر از حمله تکاب شده بودند پس راپرت انجمن مرکزی نظارت کرمان به مرکز حکم توقیف انتخابات صادر گردید.
 
خبیص[16]
انجمن نظار مطابق قانون در تحت نظر حکومت محل تشکیل و معلم آنجا آقا میرزا ابراهیم واعظ بود از 12 شروع به جریان انتخابات گردید در 16 در نتیجه عزل نایب الحکومه و انتصاب مدیر الملک صندوق آراء و دفاتر قهرا به منزل شخصی مدیرالملک برده شد. عکس راپرت معلم این حوزه مبنی بر این که مدیر الملک قهرا بقوه امنیه صندوق و دفاتر را به منزل شخصی برده و عکس راپرت انجمن نظار خبیص به انجمن مرکزی در دوسیه پارلمان مضبوط است. در این راپرتها صراحه اشعار میشود، صندوقها را که به منزل شخصی نایب الحکومه انتقال داده‌اند برای تعویض آراء بوده ورسما سلب مسئولیت از خود نموده و تبدیل آراء را بطور قطع و یقین اظهار میدارند.
سیرچ[17]
تشکیل انجمن نظارت و شروع و جریان انتخابات برطبق مقررات قانونی و در تحت نظر نایب الحکومه انجام و همین که در بین جریان امر نایب الحکومه معزول و مدیر الملک منصوب، ابتدائا به سیرچ وارد و در حینی که انجمن نظارت مشغول اجرای وظیفه بود، وارد شده صندوق را قهرا تصرف میکند.
تلگراف رئیس انجمن نظارت مرکزی که پس از وصول راپرت انجمن نظارت سیرچ در همان تاریخ به وزارت داخله مخابره شده است به شرح ذیل می‌باشد
         مورخه 18 اردیبهشت 1305 نمره 189 از کرمان به طهران
مقام منیع وزارت داخله، کفیل ایالت برای انتخاب دو نفر خویشاوندان خود از حوزه شهر در انتخاب کرمان اعمال نفوذ نموده، صندوق آراء سیرچ را وسط روز فرستاده، قهرا بردند. به قرار خبر واصل، صندوق باغین را شبانه عوض کردند، صنادین اغلب حوزه‌های تابعه را توقیف یا عوض مینماید، چون انتخابات آزادی است بالصراحه عرض میکنم، مسئول صحت انتخابات نیستم، با توقیف انتخابات اعزام مفتش مراتب مکشوف میشود. رئیس انجمن نظارت مرکزی کرمان
کوک
تشکیل انجمن و شروع و جریان کار مطابق موازین قانون اجراء، و انجام یافت و صندوق آراء به مهر اعضاء انجمن نزد امام جمعه کوک که رئیس انجمن نظارت فرعی آن محل بود، توقیف و امانت سپرده میشود. مدیر الملک پس از انجام ماموریت خویش در تکاب و خبیص و سیرچ به کوک آمده، صندوق را از امام جمعه مطالبه، نمیدهد، فشار آورده و تهدید مینماید، جعبه را می‌گیرند.
در مشروحه¬ای در همان تاریخ که مشعر از وضع اخذ صندوق است، چنین نگاشته شده است :
«در باب کوک پس از توقیف شدن جعبه را نزد امام جمعه کوک می¬گذارند، آقای مدیر المکل میروند به کوک آنچه فشار می‌آورند جعبه را دریافت نمایند، ممکن نمی‌شود، تهدید می‌کنند، جعبه را تصرف می‌کنند. وقتی که جعبه را می‌برند. بدبختانه جعبه آهنی بوده، ممکن نمی‌شود جعبه را باز نمایند، هر چه پیش امام جمعه می‌فرستند که کلید را بده او نمیدهد، بوسیله سوار امنیه فشار می‌آورند، کلید را می‌گیرند. البته تصدیق خواهید فرمود، پس از اخذ کلید چه معامله ای با جعبه آراء خواهند نمود
در نتیجه این اعمال که عبارت از تعویض آراء حوزه‌های فرعیه، باغین،  تکاب،  خبیص،  سیرچ و کوک باشد، به شرحی که از لحاظ محترم آقایان گذشت، شکایات رئیس انجمن و غیره موجب توقیف انتخابات و تجدید آن، موکول ورود مشیر معظم خواجوئی والی کرمان گردید.  آقای خواجوئی به کرمان وارد و جکم جریان انتخابات را داده‌اند. حوزه مرکزی به نشر تعرفه و اخذ آراء به عده ایامی‌که باقی مانده بود مشغول، مدیر الملک با اینکه در حکم نمره 32 که به خط و مهر خودش است تصریح ببطلان انتخابات آن محل مینماید و با اینکه انجمن‌های فرعی به انجمن مرکزی راپورت سلب مسئولیت و تعویض آراء را داده‌اند، از نظار انجمن‌های فرعی برای قرائت و استخراج همان آراء عوض شده که کلیه صنادیق را با خود به سیرچ برده بود، دعوت نموده و فشار به انجام کار مینماید، ولی نظار خبیص و تکاب از انجام این کار خلاف قانون، شانه خالی کرده و ناچار از آمدن شهر کرمان می‌گردند. پس از تشریح گذارش انتخابیه آن حدود به انجمن مرکزی و ایالت که ذیلا سواد آن نشر داده میشود، راپورت دادند:
 
مقام منبع جليله کبری دامت عظمته
بعد از آنکه انجمن نظارت نمایندگان محل خبیص و تکاب و سیرچ و کوک و کشیت به تعلیمات نمایندگان مرکزی و موافقت حکومت خبیص، رسمیت حاصل اعضاء رئیسه را انتخاب نموده، اعلان انجمن را اشاعه داده 12 اردیبهشت شروع بدادن تعرفه و اخذ رای شد. در جریان عمل در 17 اردیبهشت مدیر الملک به عنوان نایب الحکومه به خبیص وارد، بلافاصله با عده زیادی به محل انجمن نظارت مهاجمانه وارد و حکم فرمودند که چون از بابت شکایات اهالی و اطلاعاتیکه خودم حاصل کرده ام،  انتخابات این حدود بر وجه صحت نشده علیهذا انتخابات این حدود توقیف است و قهرا جعبه آراء ملت و دفاتر رسمی‌تعرفه گیرندگان و صورت مجلس و تعرفه‌های باقیمانده و اسناد دیگر را برداشته از انجمن خارج، به غارت بردند فردای آن روز که 18 اردیبهشت بود، صدق الملک نامی‌وارد خبیص و مدعی آنکه مفتش انتخابات است از طرف کفیل ایالت و حکمی‌هم از ایشان در دست داشت، ضمیمه حاکم خبیص، مشغول عملیات و ماها را تحت مضیقه قرارداده‌اند که بیائید انجمن را مفتوح و سه روز که از ایام دادن تعرفه باقی است مشغول شوید. در حالتیکه نسبت به صندوق انتزاع شده اطلاعاتی حاصل شده بود که عملیاتی در آن شده است، علیهذا نتوانستیم انجمن را تشکیل کنیم. و در روز 22 اردیبهشت از شهر خبر رسید که بوسیله کفیل ایالت در 19 اردیبهشت به انجمن مرکزی کرمان امر کتبی رسیده است، که انتخابات از طرف دولت توقیف شده است همینکه خبر توقیف اشاعه یافت، حضرات فشارشان تخفیف حاصل نمود، ولی تهدیدات و تخویفات شدید در جریان بود، با آنکه در ثانی خبر رسید انتخابات از توقیف خارج شده و ماها را مجداً تحت مضیقه گذاردند که حاضر شده، تصدیق صحت صندوقهائی را که یک ماه در منزل شخصی نایب الحکومه مذکوره بوده، بنمائید. ماها هم عندالله و عندالرسول مسئول صحت انتخابات آن حدود بوده ایم و از وضع صندوقها علاوه از ماها همه اهالی خبیص و تکاب مسبوق شده بودند. ما را آن قدرت نبود که بتوانیم صحت یک چنین صندوق ها را تصدیق و معلومات صحیحه خودمان را مخفی سازیم مدیر الملک هم میخواست ما را مثل نظار سیرچ و کوک مجبور به اقدام خلاف قانون نماید و آخرین علاج خودمان را در آن دیدیم با نمایندگان انجمن مرکزی مجموعا به شهر حاضر شده، مراتب را به دولت علیه و مقامات منبع ایالت جلیله کبری دامت عظمته و انجمن مرکزی کرمان کتبا راپورت و نسبت به شخص خودمان درخواست آزادی و استدعای تامین جانی نمائیم و پس ازآن نسبت به انتخابات آن حدود تعیین تکلیف بخواهیم.  انجمن نظارت خبیص، انجمن نظارت تکاب،  رئیس انجمن نظارت خبیص (محمود)، رئیس انجمن نظارت تکایات (احمد)،  عبده ستار،  نعمه الله الحسینی،  اسدالله الغالب،  محمد جواد، علی اکبر،  عزیز الله،  محمدابن عبدالله،  قاسم نقیبی،  الشریف علی،  غلام حسین.
و نیز به مقام ریاست وزراء و وزارت داخله راپورت تلگرافی ذیل را مخابره مینمایند:
مورخه 16 تیرماه  ـ کرمان به طهران، نمره 162
مقام ریاست وزراء عظام، کپیه وزارت داخله انتخابات خبیص 12 اردیبهشت شروع، حین جریان، کفیل ایالت حکومت خبیص را معزول، مدیر الملک منصوب با فوجی چریک و چند نفر امنیه به انجمنهای فرعی پشتکوه
(مقصود از پشتکوه حوزه‌های خبیص و تکاب و سیرچ و کوک میباشد ) هجوم، صندوقهای آراء را انتزاع و خودسرانه انتخاب را توقیف چند روز قبل – ما هیئت نظار را احضار باوجود تبدیل آرء ما را مجبور به جریان انتخابات و تصدیق صحت آراء ماخوذه، اظهار مینماید مانند نظار سیرچ و کوک قهرا تصدیق خواهم گرفت در صورت امتناع، مقصر دولت خواهید بود. فراراً به کرمان آمده، راپورت خود را عرض، چنانچه انتخابات باید ختم شود، مقرر فرمائید مدیر الملک را احضار و یک نفر حاکم بی غرض اعزام دارند والا امر شود استعفای ماها را قبول و تامین مالی و جانی بدهند که مراجعت شود. رئیس انجمن نظارت خبیص (محمود)، رئیس انجمن نظارت تکاب (دعاگواحمد )، منشی اول انجمن خبیص ( محمد جواد )، منشی دوم انجمن ( میرزا محمد)، منشی سوم ( نقیب )، منشی چهارم ( نعمت الله الحسینی )، عضو انجمن تکاب علی اکبر،  منشی دوم میرزا علی نایب، رئیس انجمن نظار تکایات ( ستار)، عضو انجمن تکاب حسن، منشی سوم انجمن تکاب عزیز الله، صاحبان امهار نظار خبیص و تکاب میباشند، رئیس انجمن نظارت مرکزی ( محمد).
در نتیجه این شکایات از طرف ریاست وزراء تلگرافا به نمره 4775 از رئیس انجمن نظار شرح جریان انتخابات را بطور کلی استفسار و اینکه در این اظهارات چند نفر نظار تصدیق می‌کنند، سئوال گردید.
در جواب رئیس انجمن مرکزی و سه نفر از نظار شرح ذیل را مخابره مینمایند:
مورخه 14 تیرماه ـ کرمان به طهران نمره 123
 
مقام منيع ریاست وزراء عظام دامت عظمته
در جواب نمره 4775 عرضه می‌دارد ـ 12 اردیبهشت انتخابات کرمان و حوزه‌های فرعیه آن شروع در این اثناء حکومت منفصل، اسفندیاری کفیل شد، چون داماد حاج ميرزا مرتضی است حاکم خبیص را با نهی دولت در جریان انتخابات منفصل مدیر الملک داماد دیگر میرزا مرتضی و میرزا عبد الحسین خبیص رفته، 17 اردیبهشت قبل از وصول حکم توقیف انتخابات بشهر کرمان به دو روز انجمنهای فرعیه سیرچ تکاب خبیص کوک را قهرا به تصدیق نظار آنجا تعطیل، صندوقهای آراء را انتزاع، مدیر الملک حکمی‌به نمره 32 نوشته موجود: «چون انتخابات این حدود خلاف صحت است توقیف است.» نظار سیرچ تکاب خبیص در مراسلات خود نوشته‌اند: «چون صندوقهای آراء را قهرا بردند، اعتباری دیگر بر آراء آنها نیست.» همان تاریخ مامور به باغین فرستاده مانع از استخرج آراء و مطابق تصدیق کتبی نایب الحکومه آنجا و پنج نفر نظار آن حوزه، شبانه آراء  راعوض بعد قرائت نمودند. 19 اردیبهشت انتخابات توقیف شد، و رودوالی جدید به جریان افتاد، میرزا مرتضی و مظفری متهم سه نفر را از نظار همدست مدعی اکثریت شده، برخلاف ماده 21 مترادفا نقطه به نقطه را به جریان‌انداخته صدق الملک نامی‌را که سمتی در هیچ جا ندارد و از دسته میرزا عبدالحسین با مدیر الملک اعزام، همان صندوقهای انتزاعیه عوض شده را استخراج. . . ( رئیس انجمن نظارت محمد ) راپورت ریاست محترم صحیح است ـ منشی اول انجمن سید محمد گلستانی ( شمس الحکماء سابق)، ( حسن ابراهیمی‌).
در نتیجه از طرف مقام ریاست وزراء  در صحت جریان انتخاب به وزارت داخله امر اکید شد، وزارت داخله نیز باایالت  و انجمن نظار امر به تجدید انتخابات پشتکوه میدهد ولی مع التاسف به این امر مانند سایر احکام ترتیب اثری داده نمیشود تا اینکه در تاریخ 5 مرداد تلگرافی به نمره 47 رئیس انجمن مرکزی به وزارت داخله مخابره در خاتمه آن چنین اظهار میدارد: «با تصدیق انجمنهای پشت کوه در تبدیل آراء و حکم وزارت جلیله داخله در تجدید و ترمیم توجه نمی‌نمایند بااین صورت تکلیف حقیر و نظار متواری را معین فرمایند. رئیس انجمن نظارت مرکزی
از طرف وزارت داخله به نمره 11171 و نمره 11479 امر اکید برای تجدید انتخابات پشتکوه  میشود ایالت درطی تلگراف نمره 11678 به وزارت داخله میگوید که امروز از طرف ایالت و انجمن مرکزی نمایندگانی برای تحقیق و رسیدگی به صندوق¬های تکاب و خبیص اعزام شده است.
در اینجا لازم است که برای روشن کردن مطلب جریاناتی که در تیر ماه در خبیص واقع شده، بطور خلاصه تذکر دهد:
بطوری که سابقا عرض شد، مدیر الملک، صنادیق عوض شده خبیص و تکاب را به سیرچ انتقال داده و در آنجا مرکزی برای انجام فجایع و خلافکاری قانون شکنانه خویش ترتیب داد. از شهر کرمان نیز صدق الملک و اعتصاد به دستور رفعت الدوله از طرف میرزا عبدالحسین و حاج میرزا مرتضی برای نظارت در تعویض و تبدیل آراء به سیرچ اعزام گردیدند. مراسله ای راکه صدیق الملک در پنجشنبه دوم تیرماه از سیرچ به رفعت الدوله نوشته شده است، ذیلا می‌نگارد:
پنجشنبه دوم تیرماه ـ تصدقت گردم اقبال و استقامت وجود مبارک را از خداوند عالم خواهانیم،  بحمدالله کار سیرچ خاتمه پیدا کرد، آرا بتفصیل ذیل است:
آقای حاج میرزا مرتضی (645) آقای آقا میرزاعبدالحسین (642) آقای موید (4) آقای مختار الملک (4) آقای سالار مظفر (7) متفرقه هشت رای، عصر به طرف کوک میرویم، امیدواریم آنجا هم به روفق مرام خاتمه پیدا کند، در سیرچ آقای اعتضاد خیلی التفات و مساعدت فرمودند. عریضه که آقای مدیر الملک به مقام ایالت عرض کرده‌اند، جواب فوری صادر و ارسال شود، کار خبیص و تکاب هم خاتمه پیدا کند، طوری بشود که جریان آن سیرچ خاتمه پیدا کندخیلی خوب است، در خبیص موانع زیاد است از کوک باز عریضه عرض میشود،  چاکر سید محمد نوابی به عرض چاکری مصدع هستم، در سیرچ تلافی جیرفت درآمد. محمد نوابی
راجع به جمله ای که آقای سید محمد خان نوابی (اعتضاد) در این مراسله نوشته است، توضیحا مینگارد، که در هنگام جریان انتخابات جیرفت مشارالیه مامور بوده است که آقای سردار نصرت (حسینخان اسفندیاری) را وکیل نماید و چون موفقیت حاصل نکرده بود، مدعی بود که آراء به اسم سردار نصرت بوده ولی عوض و تبدیل شده است و در اینجا اشاره به موضوع تبدیل آراء جیرفت نموده، این است که مینویسد در سیرچ تلافی جیرفت درآمد، بی چاره از عمل خویش بهره ای نبرد و چندی نگذشت که دارفانی را بدرود گفت.
در روز بعد از وصول این مراسله و شیوع خبر تبدیل آراء، رئیس انجمن تلگراف ذیل را مخابره نمود:
نمره 40 مورخه 6 تیرماه کرمان به طهران
ریاست وزراء عظام، کپیه وزارت داخله انتخابات کرمان از حدود قانونی خارج، والی علاوه از مامورین کشوری رسما نظامیان را در انتخابات مداخله، چنانچه عده را برای تبدیل آراء کوهپایه اعزام، آراء صندوق سیرچ مثل صندوق باغین روز گذشته به اسم میرزا مرتضی بوسیله صدق الملک تبدیل، صندوقهای کوک، خبیص، تکاب تا سه روز دیگر عوض میشود، قبلا عرض شد، اقدامی‌نفرمودند معالجه فوری لازم آن هم توقیف یا جلو گیری جدی است والا یک رای اصلی خوانده نمی‌شود راپورت به عرض رسانید. (رئیس انجمن نظارت مرکزی محمد) آراء سیرچ و کوک را هریک در محل خود مدیر الملک پس از تبدیل استخراج و قرائت نمود ولی انجمن‌های نظار، خبیص و تکاب به شرحی که مرقوم شد به شهر کرمان آمده و بالاخره در نتیجه شکایات مقرر شد که مامور برای تحقیق این کار برود و علیهذا در 16 تیرماه ایالت حکمی‌به مدیر الملک مینویسد، سواد آن به شرح ذیل است: آقای مدیر الملک سابق نایب الحکومه خبیص بشهر آمده‌اند و قرار شده این دوروزه به اتفاق نماینده ایالت و نمایندگان انجمن محترم نظارت مرکزی بر طبق دستوری که بانها داده شده، به طرف خبیص و تکاب حرکت نمایند لهذا لزوما بشما مینویسم که باید در حفظ و نگاهداری صندوقهای آراء نهایت دقت را به عمل آورید تا اینکه آقایان وارد شوند و برطبق قانون امهار خودرا رسیدگی نموده، شروع به اقدام در بقیه انتخابات و ختم آن نمایند مقصود این است طوری نباشد که خلاف ترتیبی واقع شود، چون کابینه تعطیل بود بی نمره نوشته شد. ایالت کرمان و بلوچستان (خواجوئی)
در 17 تیرماه به آقای سید محمد گلستانی ( انتظام السادات ) منشی انجمن مرکزی نظار کرمان به تصویب والی وانجمن مرکزی ماموریت تحقیق و رسیدگی به انتخابات خبیص و تکاب داده میشود که به معیت انجمن نظار آن دو حوزه به محل بروند و ذیلا سواد مراسله انجمن نگاشته میشود:
نمره 106
جناب مستطاب عمده الاشراف اجل السادات آقای آقا سید محمد گلستانی ( انتظام السادات ) مطابق قرارداد انجمن و ایالت جلیله تحت نمره 105 27 ذی حجه مطابق 16 تیرماه  1305 شما برویددر محل تکاب و خبیص و دو صندوق آراء آن دومحل را رسیدگی کرده، امهار آنها را ببیند بقیه انتخابات آنجا را مطابق قانون انتخابات خاتمه داده و نتیجه عمل خودتان را اطلاع دهید. ( خادم ملت محمد ) مهر انجمن نظارت مرکزی کرمان آقایان به صوب ماموریت حرکت ولی قبل از وصول به مقصد به آنها خبر داده میشود که مدیر الملک صندوقهای تکاب و خبیص را به شرحی که از مراسلات ذیل استنباط نمود، استخراج و علاوه برای سه روز باقیمانده مدت انتخابات خبیص و یکروز باقیمانده مدت انتخابات تکاب در سیرچ که ده فرسخ به نقاط مزبوره فاصله دارد مقداری تعرفه باطل و به اسم میرزا عبدالحسین و میرزامرتضی، آرائی در صندوق نموده و قرائت مینماید. ذیلا سواد مراسله آقای سید محمد گلستانی به انجمن مرکزی و سواد مراسله انجمن نظار خبیص و تکاب به آقای گلستانی مامور تحقیق انتخابات آن دو محل و سواد راپرت انجمن نظار و خبیص و تکاب به انجمن مرکزی و سواد تلگراف آنها به وزارت داخله درج میشود.
سواد مراسله آقای سیدمحمد گلستانی مامور انجمن نظار مرکزی برای تفتیش آراء خبیص و تکاب
ریاست محترم انجمن نظارت مرکزی کرمان دامت برکاته
حسب ماموریتی که به موجب حکم تحت نمره 106 از انجمن نظارت مرکزی به این بنده داده شده بود که به انظار خبیص و حوزه تکاب برویم، در خبیص و تکاب و صندوقهای حاوی آراء آن دو حوزه را به انظار معاینه کنیم که آیا مدتی که دست مدیر الملک نایب الحکومه آن حدود بوده دست خورده یا خیر، بنده به انظار دو حوزه به طرف خبیص و تکاب حرکت به سیرچ نرسیده قاصدی رسید که در یوم جمعه هیجدهم تیرماه 1305 در ظرف چهارساعت در محل حوزه سیرچ به انتخابات خبیص و تکاب خاتمه داده، دو صورت مجلس به عنوان آن دو حوزه در حوزه دیگری که نیز خود نظار مستقل و حوزه مستقلی داشتند در غیبت نظار آن دو حوزه نوشته و آرائی بنام آقای حاج میرزامرتضی و آقا میرزا عبدالحسین عدل ایشان تشخیص و دفتر ها را بسته‌اند و قرار شده است که اگر نظار این دو حوزه به محل مرقوم وارد شوند، توهین کرده در انظار، خفیف و بی مقدارشان نمایند. نظار از خوف همه متواری شدند. و بنده برای انجام ماموریت خود به سیرچ رفته قضایای مذکوره را تحقیق و تفتیش نمودم. این ترتیب که سه روز از انتخابات خبیص باقی بوده و یکروز از انتخابات تکاب که می‌بایست تعرفه داده اخذ رای کنند آن هم در محل خود خبیص و تکایات، مدیر الملک مراعات این قسمت ها را نکرده، برادر خود را رئیس انجمن خبیص قرار داده، چند نفر دیگر را هم در نظر و در سیرچ که ده فرسخ فاصله با خبیص و تکاب دارد در ظرف چهار ساعت، صورت مجلس بنام این دو حوزه نوشته، چند نفرکه از آن جمله نایب الحکومه کشیت است، بنام عضو علی البدل که از اول معلوم نشده بوده است، مهر کرده خاتمه داده‌اند و تمام اقدامات مدیرالملک برخلاف قانون و رویه قانونی بوده است. و شرحی تحت نمره 72 هم مدیر الملک به بنده نوشته، ضمیمه قرار دادم. امضاء سید محمد گلستانی (مهر) سید محمد گلستانی. مرقومه تحت نمره 106 انجمن را هم ضمیه قرار دادم. امضا الاقل سید محمد گلستانی ( مهر )
سید محمد گلستانی توضیحا عرضه میدارد که دو ورقه مهموره هم نظار خبیص و تکایات در همان سه فرسخی سیرچ که متواری شدند و به بنده و انجمن نظارت مرکزی عرض کرده بودند نیز ضمیمه قرار دادم با مرقومه ایالت که نسبت به صدق الملک نوشته بودند.
امضاء الاقل سید محمد گلستانی (مهر) سید محمد گلستانی
سواد مراسله انجمن نظار خبیص و تکاب به آقای گلستانی مفتش انتخابات
«خدمت ذی شرافت حضرت مستطاب آقای گلستانی عضو محترم انجمن نظارت مرکزی محترما به عرض میرساند نسبت به ماموریت حضرت مستطابعالی که به مصاحبت حقیران قرار شد به محل تکاب و خبیص تشریف بیاورید و صندوق ها معاینه شود. و بقیه انتخابات آنها در صورت محفوظ بودن صندوقها، جریان و خاتمه داده شود. اینک به قراری که قاصد سیرچ راپرت داد و خود حضرتعالی هم مستحضر شدید، آقای مدیر الملک  بعد از وصول حکم اولی ایالت جلیله که حاکی از ماموریت حضرتعالی و آمدن حقیران به محل بوده است، فورا در مسجد سیرچ، صورت مجلس با حضور آقای صدق الملک نوشته و چند نفر را از خارج بنام نظار خبیص و تکاب با خود همدست و آرائی به اسم آقایان حاج میرزا مرتضی و آقامیرزا عبدالحسین ثبت کرده‌اند و در مقام ایذاء و اذیت ماها هم هستند، لذا چون دیگر صندوقی وجود ندارد که صحت و سقم آن معاینه شود وما هم در سیرچ کار خصوصی نداریم فقط برای اینکه صندوقها در سیرچ ضبط آقای مدیر الملک، بود به سیرچ می¬آمدیم، اکنون که موضوع از بین رفته است و دیگر لزومی‌به آمدن حقیران نیست حضرت مستطاب عالی مختارید که تشریف ببرید، خصوص که مصونیت هم دارید و ما بنام اداء وظیفه و رعایت مسئولیت بطلان انتخابات خبیص و تکاب را تصدیق و به حضرت عالی اخطار مینمائیم و به انجمن مرکزی هم مینویسیم. رئیس انجمن نظارت خبیص ( محمود )، رئیس انجمن نظارت تکاب ( احمد )، منشی انجمن خبیص ( محمد جواد )، منشی انجمن خبیص ( میرزا محمد )، منشی انجمن خبیص ( نقیب )، عضو انجمن خبیص ( اسدالله مصدق )، عضو انجمن خبیص ( سید نعمت الله )، نایب رئیس انجمن تکاب ( ستار)، منشی انجمن تکاب ( میرزا علی)، منشی انجمن تکاب ( عزیز الله)، عضو انجمن تکاب ( غلامحسین ).
 
سواد انجمن نظار تکاب و خبیص به انجمن نظارت مرکزی کرمان
انجمن محترم مرکزی نظارت انتخابات
چنانچه خاطر شریف مستحضر است در جلسه 16 تیرماه 1305 در انجمن مرکزی قرار شد که دو نفر اعضای انجمن و مامور ایالت به محل آمده،  مهرهای صندوقها در حضور آنها تفتیش و رسیدگی شود و بقیه انتخابات آنجا انجام داده شود. در نتیجه وصول این خبر به آقای مدیر الملک نایب الحکومه خبیص فورا صورت مجلس ترتیب و علاوه بر عده سابق که قبل از گرفتن صندوقها تعرفه توزیع نموده، مقداری تعرفه دیگر در محل سیرچ بنام خبیص و تکاب باطل نموده و مطابق عده سابق و لاحق آرائی بنام هر که میخواسته‌اند ثبت نموده‌اند، چون ماده 17 قانون انتخابات، نظار هر نقطه را مسئول صحت انتخابات آن نقطه قرار داده و امضاء کنندگان بطلان خبیص و تکاب را تصدیق و اعلان مینمائیم. و لزوما خاطر شریف را مستحضر میدارد که امضاکنندگان بر حسب تبصره ذیل ماده 16 بدون اعضا علی البدل از طرف حکومت محل تعیین شده بودیم. رئیس انجمن نظارت خبیص (محمود)، رئیس انجمن نظارت تکاب (احمد)، منشی انجمن خبیص (محمد جواد)، منشی انجمن خبیص ( میرزا محمد)، منشی انجمن خبیص (نقیب)، عضو انجمن خبیص (اسدالله مصدق)، عضو انجمن خبیص (سید نعمت الله)، نایب رئیس انجمن نظار (ستار)، منشی انجمن تکاب (علی اکبر)، منشی انجمن تکاب (محمدعلی) منشی انجمن تکاب ( عزیزالله)، عضو انجمن تکاب (غلامحسین).
سواد تلگراف انجمن نظار تکاب و خبیص به وزارت داخله
«از کرمان به طهران نمره قبض ( 2849) نمره تلگراف (265) تاریخ اصل (26) تاریخ وصول 26 تیر 1305
وزارت جلیله داخله، سابقا عرض شد صندوقهای تکاب، خبیص تبدیل، امتناعا از شرکت در جنایت شهر آمدیم جلسه 16 تیر ماه ایالت انجمن مرکزی مقرر که دو نفر از اعضاء انجمن مامور ایالت به مصاحبت نظار محلی خبیص آمده، صندوقها معاینه، به مدیر الملک هم والی اخطار تا وصول هیئت خودداری نماید. وصول خبر بمدیر الملک فواراً عده ئی را بنام علی البدل دعوت، هزار تعرفه بنام خبیص  و تکاب در سیرچ باطل مطابق آن  آراء، اضافه استخراج در صورتی که انجمن‌های تکاب، خبیص طبق تبصره ماده 16  قانون انتخابات علی البدل نداشته، این است به شهر مراجعت بطلان انتخابات خبیص و تکاب را اعلام، لزوم تجدید آنرا تصدیق مینمائیم. مدیر الملک حاکم خبیص هم در مراسله نمره 32 به عنوان انجمن بطلان انتخابات این حوزه را تصدیق نموده. حکم وزارت جلیله خصوص لغو حوزه‌های پشتکوه و عزل مدیر الملک و تعقیب مرتکبین و تامین حقیران را ایالت یا قوه ندارند یا نمیخواهند اجرا کنند، منتظر تعیین تکلیف هستیم، رئیس انجمن نظارت خبیص ( محمود)، منشی ( محمد جواد)، منشی ( میرزا محمد)، منشی (نقیب)، منشی  ( سید نعمت الله)، عضو (اسدالله مصدق)، رئیس انجمن نظارت تکاب (احمد)، نایب رئیس (ستار)، منشی (علی اکبر)، منشی (میرزا علی)، منشی ( عزیزالله)، عضو ( غلامحسین)، صاحبان اظهار نظار خبیص و تکاب میباشند. رئیس انجمن نظارت مرکزی ( محمد).
در جریده بیداری مطبعه کرمان در این خصوص اشعاری انشاء شده که ذیلا نگاشته میشود:
 
خبیص و سیرچ با کوک و تکایات / عجب غارت شد اندر انتخابات
مگویید انتخابات انقلابات / شنید این قصه را پیر خرابات
بگفتا زیر لب با سوگواری / امان از رستم اسفندریای
خلاصه از مجموع استدلالات معروضه که متکی به اسناد رسمی‌از تصدیق ایالت (دائر به اعزام مفتش و عدم استخراج و قرائت آراء حوزه‌های پشت کوه) و تصدیقهای مفتشین اعزامی‌و معلمین و راپرتها و تصدیقهای مکرر انجمن‌های نظارت تکاب و خبیص و تصدیق رئیس انجمن نظارت مرکزی کرمان و سه نفر دیگر از نظار و علاوه  بطلان انتخابات حوزه‌های پشت کوه به موجب حکم نمره 32 حکومت خبیص و تصدیق کفیل ایالت راجع به بطلان آراء باغین معادل چهار هزاروپانصد رای آراء حوزه باغین و حوزه‌های اربعه پشتکوه باطل است و ضمیمه آراء صحیحه نمیشود. قبل از اینکه رفعت الدوله از انفسال آقای حکمت بتواند استفاده بکند که در حین جریان انتخابات نایب الحکومه خبیص را عوض و نایب الحکومه جدید تعیین و آراء را عوض نماید، چون مطمئن بودند که آراء حوزه پشت کوه ( یعنی خبیص، تکاب ، کوک، سیرچ ) بنام آقای موید و مختار الملک است و حاج میرزا مرتضی درانجا به واسطه نفرت مردم از او رائی نخواهد داشت. تلگرافی به وزارت داخله مخابره و صریحا تشکی و اظهار میدارد پنجهزار رای آراء خبیص، تکاب و غیره را موسی خان نایب الحکومه محل که پسر مختار الملک میباشد، عوض و بنام پدرش مختارالملک و مویدالاسلام نموده است. عجب این است همان صندوقهائی که آرایش بنام آقای مویدالاسلام و دیگران بود، پس از آنکه مدیر الملک قبضه و تصرف و تعویض و تبدیل کرد در موقع قرائت آراء، به قدرت عوض کنندگان بنام آقای مویدالاسلام آرائی قرائت نشد و تمامی‌آراء یعنی قریب چهار هزار رای به نام میرزا مرتضی و میرزا عبدالحسین که شاید یک رای طبیعی هم در آنجا نداشته، خوانده شد جز همان عده قلیلی که خودشان صورت داده بودند. (مراجعه به مراسله صدق الملک وعده آراء آقای موید در سیرچ بشود.
بنابراین دو نفر قاچاقچی که بنام نمایندگی کرمان و با این آراء خود را وکیل آن ناحیه معرفی مینمایند، اکثریت نداشته، نمایندگان حقیقی و واقعی ملت کرمان با اکثریت آراء با اقایان موید احمدی و در کاهی خاندانی میباشد.
مخفی نماند که اواخر تیر ماه که وزارت داخله حسب التصدیق وزارت مالیه، حکم کناره گیری مظفری و تعیین علی البدل را داده بود و تقریبا در ظرف مدت یک ماه، قریب بیست تلگراف وحکم در این خصوص به ریاست مخابره و نوشته شده بود، اجرا نگردید تا آخرین حکم تلگرافی وزارت در اواخر مرداد به نمره 12682 چنانچه قبلا درج شد، مصرح است، اقداماتی که به شرکت و اکثریت نظری شده، مردود و خلاف قانون است. ایالت برای تعیین علی البدل به جای میرزا لطفعلی ( مظفری ) به انجمن آمده و درصدد تعیین بر آمد ولی حاج میرزا مرتضی و سه نفر دیگر از نظار امتناع از اجرای حکم قانونی وزارت داخله نموده و از انجمن خارج شدند. ایالت مطلب را به وزارت داخله اصاله و استنکاف چهار نفر دیگر مانع از تعیین علی البدل به جای مظفری شمرده و تقاضای اجرای ماده 19  قانون انتخابات و تعیین علی البدل به جای پنج نفر مینماید. بااینکه وزارت داخله این تقاضا را پذیرفته و تحت نمره 11703 جواب مثبت میدهد، ولی از اجری وظیفه خودداری و باطنا با حاجی میرزامرتضی سازش مینماید.
در منظومه سابق الذکر اشاره باین موضوع شده است:
نخواند امر دولت حکم دربار / امان از راه دور و رنج بسیار
ایالت از چه ساکت شد در این کار / خدایا زین معما پرده بردار
مگر گوییم از بی اقتداری / امان از رستم اسفندیاری          
و در صبح دوم شهریور بطوری که از تلگراف رئیس انجمن و سه نفر دیگر از نظار به شرح ذیل : دکتر شمس شعاعی، میرزا حسن خان ابراهیمی‌( مختار الملک ) نماینده فعلی بم و سید محمد گلستانی، منشی انجمن استنباط میشود، حاج میرزا مرتضی و مظفری و سه نفر عضو دیگر انجمن بنام اکثریت با جمعی خارجی به انجمن نظارت حمله ور و کودتا مینمایند.
آنان که این قضیه را مشاهده کرده بودند، اینطور بیان میکنند که حاج میرزا مرتضی شخصا به حال وحشی-گری درست به طوری که سر گردنه به کاروان حمله ور میشوند دست‌های حاج آقا محمد رئیس انجمن نظار را گرفته و کلید صندوق را از جیبش بیرون آورده و پس از آنکه قهرا کلید را از جیب رئیس انجمن انتزاع و دفاتر و اسناد و مهر انجمن و غیره را تصرف می‌نماید، اعلانی حاکی از ختم انتخابات و حصول اکثریت خود و میرزا عبدالحسین برخلاف ماده  39 قانون انتخابات که اعلان ختم را از حقوق والی دانسته است، نشر مینماید. و در همان وقت رئیس انجمن و سه نفر نظار دیگر شرح را به وزارت داخله و مجلس تلگرافا و به ایالت کتبا راپرت و اعلان مزبور را تکذیب و صریحا گفتند، مادام که آراء نقاط عوض شده، تجدید نشود، نمیتوان انتخابات را تمام شده دانست و علاوه اعلانی هم دائر به همین موضوع در شهر منتشر نمودند. سواد تلگراف و اعلان  ذیلا مندرج است:
«از کرمان به طهران نمره تلگراف (25) نمره قبض (397) تاریخ وصول 4 شهریور
مجلس مقدس شورای ملی، وزارت جلیله داخله، چهار نفر اعضاء انجمن، حاج میرزا مرتضی، محسن زاده، اسفندیاری، افتخار که والی استنکاف آنها را به وزارت عرض و تقاضای اجازه دعوت علی البدل به جای آنان نموده بعلاوه مظفری که سابقا امر شده بود از عضویت خارج شود در صبح دویم شهریور بقوه عده خارجی که متحفظین هم از آنها جلوگیری نکرده، کلید صندوق را که حاوی دفاتر و مهر انجمن بود قهرا از رئیس انتزاع و بدون رسیدگی به صورت مجالس تجدید انتخابات سیرچ، کوک، خبیص، باغین، تکاب، که نظار و حکام محلی عوض کردن آراء حوزه ها را تصدیق  و علاوه صندوق آراء کویر را که همین چهارنفر سوخته، می¬بایست تجدید بشود بدون حضور اعضاء انجمن و تکمیل نواقص خاتمه انتخابات را اظهار، حاج میرزا مرتضی نمایندگی خود و میرزا عبدالحسین را به امضای خودش اعلان. ما امضا کنندگان صریحا به ایلات جلیله نوشته با صدور تلگراف نمره 11703 در تصحیح انجمن و عدم توجه والی، انتخابات را قبل از اجراء امر وزارت داخله در تکمیل انجمن و تجدید انتخابات حوزه‌های فوق خاتمه یافته نمیدانیم مستدعی است توجه مخصوص فرموده به هر وسیله که که می‌دانید به این هرج و مرج خاتمه دهند. رئیس انجمن نظارت مرکزی (محمد)، (سیدمحمد گلستانی ) منشی شمس الحکما، حسن ابراهیمی.
 
سواد اعلان دائر به عدم ختم انتخابات
اعلان
به استحضار عموم اهالی کرمان که حق انتخاب دو نفر نماینده حوزه شهر کرمان و توابع آن را دارند میرساند، اعلانی که از طرف جناب آقای حاج میرزا مرتضی نایب رئیس حاکی ختم انتخابات حوزه شهر شده است، خارج از صلاحیت و مطابق ماده 39 قانون انتخابات، والی ایالت مکلف به نشر این اعلان بوده است آن هم در صورت ختم انتخابات بدلایل قطعی و متین که به وزارت جلیله داخله و به ایالت جلیله، کتبا و تلگرافا عرض شده است انتخابات شهر کرمان هنوز به مرحله ختم نرسیده است و تا تکلیف قطعی آراء عوض شده پشت کوه و تجدید آراء به غلط سوخته شده کویر، معلوم نشود ختم انتخابات بی مورد است. رئیس انجمن مرکزی خادم ملت (محمد).
کرمانیان ساکن مرکز این قضیه و خلاف کاری را بخاکسپاری اعلیحضرت عرض داشته و نیز به ریاست محترم مجلس و وزارت داخله عرایض مبسوط و مفصلی حاکی از سوء جریان انتخابات و استدعای جلوگیری از اینگونه شرارتها شد که در دوسیه پارلمانی وزارت داخله، مدون و مضبوط است.
مجملا آن كه سه نفر از نظار، ميرزا حسن خان ابراهيمي (مختارالملك)، دكتر شمس شعاعي، سيد محمد گلستاني و رئيس انجمن معتقد شدند كه با اين جريانات و حذف آراء باطله و عوض شده آقايان: مويد و درگاهي كه كانديداهاي ملت بوده‌اند بر حسب صورتي كه در اول اين مجله از آراء صحيحه نوشته شد، حائز اكثريت ( مويد8095 راي و درگاهي (8068) و نمايندگان واقعي وحقيقي توده ملت ميباشند، لذا تصميم بر دادن اعتبار نامه به ايشان گرفتند.
در خلال اين احوال به تهديد و تطميع و پارة ثشبات ديگر، مختار الملك را از امضاي اعتبار نامه منصرف و با اين حال تا اواسط مهرماه از موافقت با نمايندگان قلابي امتناع نمود. صندوق آراء هم مدتي توقيف قشوني بود، پسر مختارالملك او را به تصديق زور و شهادت ناحق، راضي ساخت.
ذيلا صورت اعتبار نامه هائي كه به عنوان آقايان مويد احمدي و آقاي درگاهي به اعضاي رئيس انجمن و آقا سيد محمد گلستاني منشي اول و محرر انجمن و آقاي دكترشمس شعاعي عضو انجمن رسيده است و با برهان و استدلال كه اين رساله مفصل آن خلاصه است، اكثريت و نمايندگي آقايان را ثابت كرده‌اند ثبت ميشود.
مجلس مقدس شوراي ملي مطابق اعتراضات و ادله وارده و اسنادرسمي آراء صحيحه و غلط حوزه شهر كرمان و توابع به قراري است كه در ستونهاي ذيل نوشته شده و بالاي آنها صحيح و غلط بودن آن را معروض داشته ايم 29 صفر 1345  15 شهريور 1305
 
آراء صحيحه
بلوكات: مويدالاسلام ، درگاهي، حاج ميرزامرتضي، ميرزاعبدالحسين
اسامی‌بلوکات    مویدالاسلام    در کاهی    حاج میرزا مرتضی    میرزا عبدالحسین
شهر    2444    2438    2503    1898
ماهان    77    113    1325    1324
قنات غسان    26    230    6    223
جوپار    173    868    218    723
لنكر    144    15    67    89
راور    1876    1841    13    41
چترود    290    316    128    5
هوتك    16    ــ    116    6
حرجند    690    311    717    ــ
درختنجان كوهپايه    1327    1845    352    123
آراء قرائت شده كوير    921    87     ـ     ـ
كشیت    111    4    199    98
جمع آراء صحيحه    8095    8068    5644    4526
 
 
آراء عوض شده و غلط
بلوكات: مويدالاسلام، درگاهي، حاج ميرزامرتضي، ميرزاعبدالحسين
باغين    21    13    549    503
خبیص    1     ـ    1097    1095
تكاب    12     ـ    979    975
سيرچ    4     ـ    645    642
سرآسياب به واسطه نداشتن با سواد حوزه لغو شد.
كوك    8     ـ    1176    1168
جمع آراء عوض شده    46    13    4446    4383
 
 
بطلان آراء نقاط شش گانة به دلائل قطعي در طي اوراق عديده عرض شده است و اصولا اشاره به آن ميشود. در حين جريان انتخابات حاكم خبيص را كفيل ايالت به جانب داري برادرزن خود حاج ميرزا مرتضي، معزول علي نقيخان كلانتري ( مديرالملك) را كه داماد حاج ميرزا مرتضي است، منصوب ( صدق الملك) حسين خان كه از دسته ميرزاعبدالحسين است به نمايندگي ميرزاعبدالحسين و ظاهرا بنام مفتش انتخابات به خبيص رفته صندوقها را به زور از نظار گرفته و عوض كردند. حكم نمره 32 مديرالملك حاكي از عدم صحت انتخابات كليه آن حدود است، تصديقات نظار، خبيص، تكاب، سيرچ، عدم اطمينان به صیانت آراء را حاكي جريان بقيه مدت خبيص و تكاب در سيرچ بدون نظار دو شعبه دلايل قطعي بطلان انتخابات نقاط مزبوره است، نوشته کفیل ایالت خطاب به مفتش انتخابات باغين ومنع از خواندن آراء مصرح به عدم صحت  انتخابات محل مزبور و تصديق نايب الحكومه محل و چند نفر نظار، حاكي از عوض كردن آراء انتخابات، تمرد و عصيان چهار نفر نظار دسته حاج ميرزامرتضي از قرعه كشيدن و تعيين عضو علي البدل بجاي مظفري براي قبولانيدن همين گونه دسايس و تقلبات است. حاج ميرزامرتضي و ميرزاعبدالحسين شخصا به پيشگاه همايوني متظلم و نسبت تعويض آراء به خواجوئي والي داده‌اند، براي اينكه ابتداء حمله نموده تامورد اعتراض واقع نشوند غافل از اينكه اقرار دو نفركانديدا در مورد خودشان ماخوذ است، لذا وكيل واقعي به آراء صحيح ( يك ورقه اعتبار نامه بنام آقاي آقاعبدالوهاب احمدي مؤيدالاسلام كرماني مقيم طهران و ديگري بنام آقاي آقا شيخ محمود درگاهي خانداني است ) و ادعاي وكالت ديگران بيمورد است.
ما امضا كنندگان  ذيل و عامه اهالي كرمان و بلوكات آقاي معظم را وكيل واقعي ملي ميدانيم، مسلم است نمايندگان محترم كه ملجاء و مركز اميد كافه ملت هستند، پس از رسيدگي به دوسيه انتخابات و حذف آراء باطله صدق عرايض را تصديق خواهند فرمود. رئيس انجمن نظارت مركزي خادم ملت محمد (الهم صل علي محمد و آل محمد) هوالله تعالي، مرقومات فوق در كمال صحت و عين واقع است و انالعبد عضو انجمن نظارت، مهر (شمس الحكماء)، بسم الله الرحمن الرحيم خدا را شاهد و انبيا را گواه ميگيرم كه غير اين آراء ملت نبوده و آراء صحيحه و باطله همين است كه مرقوم گرديد. التحرير في التاريخ الفوق، الاقل سيد محمد گلستاني عضو محرر و منشي انجمن نظارت مركزي مهر، سيد محمد گلستاني
در خاتمه براي مزيد اطلاع و استحضار مطالع كنندگان محترم سه نكته ديگر را اضافه مينمائيم:
 
تبصره 1
عده اعضاء اصلي انجمن حاج آقا محمدرئيس، حاج ميرزا مرتضي نايب رئيس، گلستاني، مختار الملك، محسن زاده، شمس الحكماء، افتخار السادات، ولی خان اسفندياري، ميرزا لطفعلي مظفري، ميرزا لطفعلي كه به موجب احكام عديده وزارت داخله و تصديق وزارت ماليه و مواد 40 و 41 قانون استخدام و ماده 8 قانون انتخابات خاصه حكم نمره 12682 وزارت داخله قانونا از عضويت خارج است، باقي ميماند، 8 نفر رئيس انجمن و سه نفر ديگر از نظار مختار الملك، شمس شعاعي و آقا سيد محمد گلستاني با كودتاي مزبور مخالف و انتخابات را بدون تجديد، حوزة كويركه آراء آن سوخته شده و حوزه باغين و حوزه هاي  خبيص و تكاب، سيرچ و كوك خاتمه يافته نميدانند باقي مي¬ماند چهار نفر، ميرزا مرتضي، محسن زاده، اسفندياري  افتخار. ميرزا مرتضي هم كه خودش مدعي وكالت است، باقي ميماند سه نفر. اكثريت هم نداشته‌اند و اكثريت نظار آراء عوض شده را استثناء كرده و باراء صحيحه – مؤيد و درگاهي را وكيل مي داند.
تبصره 2
در اول ورود خواجوئی به کرمان هنوز قرارداد و معامله حضرات با ایشان انجام نشده بود و خواجوئی که بر جریانات اسف آور انتخابات خبیص، تکاب، سیرچ و کوک و عوض شدن آراء صندوقها مطلع شده بود به وزارت داخله هم راپورت داده بود. حضرات ترسیدند ایالت وظیفه شناس باشد و پرده از روی اعمال خلاف قانون آنها بردارد. احتیاطی کرده به پیشگاه همایونی تلگراف کردند. ایالت انتخابات بلوکات کرمان را به مزائده گذارده از داعیان هر یک مبلغی مطالبه دارد، چون ندادیم صندوقهای حوزه‌های فرعیه شهر را عوض میکند، داعی میرزا مرتضی، داعی میرزا عبدالحسین.
از کابینه سلطنتی این تلگراف به وزارت داخله ارسال وزارت داخله رمزا از ایالت استیضاح.
ایالت در روز 30 ذی حجه، مجلسی در تالار ایالتی تشکیل که عین صورت مجلس در شماره 21 روزنامه استقامت[18] کرمان مورخه دویم، محرم درج است و عینا نقل میشود:
( مجلس در تالار ایالتی )
در روز سی ام ذیحجه از طرف ایالت جلیله، عده از روسای دوایر دولتی و وجوه از علماء و رجال کرمان و مدیران جراید به تالار ایالتی دعوت شده و معلوم گردید که انعقاد این مجلس و علت این دعوت مبنی بر این بوده که ایالت جلیله اظهار داشتند که آقایان حاج میرزا مرتضی و آقا میرزا عبدالحسین که فعلا حائز اکثریت شده‌اند بمقام اعلیحضرت همایونی عرض تلگرافی کرده و اظهار داشته‌اند که آقای خواجوی بلوکات را به مزایده گذارده و از نایب الحکومه ها پول گرفته و میگیرد  و از آقایان معزی الیهما هم پولی خواسته که به انتخاب آنها مساعدت نماید و چون آنها پول نداده‌اند، به مامورین بلوکات امر داده که در انتخاب آنها مخالفت کرده، مانع از آراء طرفداران آنها نشوند. و از آقای حاج میرزا مرتضی توضیح خواستند که این تلگراف چیست و مدرک اظهارات آنها چه میباشد. در جواب آقای حاج میرزا مرتضی اظهار داشتند، تلگرافاتی که من و آقای میرزا عبدالحسین مخابره کرده ایم در تلگرافخانه موجود است و آنچه را که تلگراف کرده ایم بر اثبات آن مدارک و دلایل داشته و داریم. چون آقا میرزا عبدالحسین شهر تشریف نداشتند، قرار بر این شد که بعد از مراجعت ایشان مجلس ثانوی تشکیل گردیده در این باب رسیدگی بعمل آید
استقامت ـ این اولین مجلس محاکمه بود که دیدیم یک ایالتی برای تبرئه خود تشکیل داد و اولین دفعه بود که یک وکیلی مدعی صدق گفتار خود  شد، نمیدانیم بعد آن چه شد که این موضوع مسکوت عنه مانده و تعقیب نگردید، خدایا زین معما پرده بردار، عموم اهالی اننظار دارند که این محاکمه و مجلس که صحت عمل یکی از طرفین منوط بخاتمه آن است تعقیب شده تا معلوم شود کدام یک از متداعیین ذیحق هست.
بعد از این مجلس ایالت باآنها ساخت و کاملا معامله انجام گرفت و باحضرات متحد شد. این است که انجمن نظار کرمان مینویسد در این تلگراف و در این صورت مجلس میرزا عبدالحسین و میرزا مرتضی خودشان هم اقرار به عوض شدن آراء می‌نمایند .
خاتمه – انجمن نظار کذائی که ما دیگر محتاح به معرفی و بیان و تشریح آن نیستیم و قارئین به خوبی بر جزئیات آن مسبوق شده‌اند از 12 اردیبهشت که تاریخ شروع اولیه به نشر تعرفه و اخذ آراء بوده است تا دوم شهریور که کودتای انتخابات بدست قانون شکن شقی و پشت پا زن به هر چیز حاج میرزا مرتضی که چهار ده سال قبل نیز برای اغتصاب اوقاف و بلع مال ارامل و ایتام و تمرد از احکام دولت و مقاومت در مقابل حکومت ها، بیرق دولت امپراطوری تزاری روس را بر بالای خانه خویش نصب و به اهتزاز آورد و برای استحضار کامل به دوسیه‌های مفصله مدونه در وزارتین معارف و اوقاف و خارجه باید مراجعه شود، ابدا صورت مجلس نداشته و ننوشته‌اند و پس از انجام کار خویش خواستند از روی فراغت صورت ظاهر آن را نیز قانونی نمایند.
لهذا میرزا لطفعلی مظفری و یکی دو نفر دیگر روزها به تالار ایالتی رفته و در آنجا ترتیب صورت مجالس را داده و تحریر می‌کردند ملت کرمان مراتب را به وزارت داخله تلگراف و برای صدق عرایض خود استدعا نمود که مقرر شود، رئیس عدلیه به این کار رسیدگی تا صدق عرایض ملت معلوم گردد و جواباً وزارت داخله مطلب را به ایالت احاله و ایالت جوابی را که میدهد مبین چگونگی امر است.
وزارت جلیله داخله
12932 ـ  شکایتی که شده بی ماخذ است، چون در اردیبهشت تا 21 خرداد انتخابات متوقف و درب انجمن ممهور و مقفل بوده، البته صورت مجلس نیست. بعد از آن افتتاح صورت مجالس نوشته‌اند، حاضر است اوراق شکوائیه هم آنچه به انجمن رسیده تمام در دو سه نسخه حاضر است، وزارت جلیله به این شکایات بی اساس نباید وقعی گذارند. البته در هر انتخابی، یک جمعی شاکی و نارضا هستند، حکمیت مجلس به قضا یا خاتمه داده خواهد شد. 13 شهریور (خواجوی ایالت کرمان)
بعدا چون خرابی کار را مشاهده کردند که با این سریش ها چسب بردار نیست به رئیس انجمن فشار آوردند که صورت مجالس را امضا نماید و حتی کار بتوهین هم کشیده بود رئیس انجمن با سیم کمپانی مراتب را اطلاع و تامین جانی خویش را تقاضا می‌نماید، کرمانیان مقیم مرکز به وزارت داخله تشکی که اینک حقوق  افراد را پامال می‌کنند آیا باید بحیات و جانشان نیز تعدی شود.
وزارت داخله از ایالت سئوال کرده و والی کرمان در این موقع برای اصلاح مفاسد قبل و هم اینکه در ضمن تکذیب رئیس انجمن قصور در ننوشتن و حاضر نکردن صورت مجالس را به رئیس انجمن نسبت دهد، جواباً تلگراف ذیل را مخابره می‌کنند:
وزارت داخله
13139 ـ  اظهارات رئیس انجمن را کاملا تکذیب می‌نمایم، اقوی دلیل برای عدم صحت اظهارات مشارالیه این است که از چندی قبل صورت مجالس یومیه انجمن را هم امضاء نکرده و میگویند قانونا مجبور به امضا نیستم و ابدا تصبیقاتی به مشار الیه نشده است. 26 شهریور نمره 2462
                                                         
  خواجوی ایالت کرمان و بلوچستان
نشر این مجله تذکری است به نمایندگان ملت که دست رد بر سینه وکلای تحمیلی گذاشته، یک ملت مظلوم را امیدوار به عدالت و حق شناسی نمایند و ضمنا وکلاء تحمیلی را بوسیله این اقدام منفصانه سرکوب بلیغ داده که عبره للناظرین شده، دیگر کسی به هوای وکالت این قدر شنایع و فجایع مرتکب نشود و حقوق عامه را ملعبه هوس خود قرار ندهند.
هیئت اعزامی‌کرمان
مطبعه بوسفور شعبه ( 1 )
 


________________________________________
[1]. نيلوفر، كسري، مجلس و پادشاهي رضاخان سردار سپه، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
 
[2]. رستم اسفندياري (رفعت الدوله) فرزند مرتضي قلي خان وكيل الملك ثاني حاكم كرمان است.
 
[3]. فطن الملك؛ حاجي ميرزا شمس الدين خان جلالي، فرزند حاجي ميرزا علي اكبر خان آشتياني. در حدود سال 1320 _ هنگامي كه فتح الله خان سعيد السلطنه تبريزي، پسر نظام العلما، پيشكار حكومتي تهران بود. فطن الملك با سمت منشي گري در ادارات دولت استخدام شد و پس از آن كه فتح الله خان نيابت حكومت كرمان را بر عده گرفت، با وي به آن ايالت رفت در دوره دوم مشروطيت در اداره وزارت جنگ به كار پرداخت و از آن جهت كه از جواني جزو آزاديخواهان بود، زماني كه نصرت الله خان سيف الملك امير اعظم معاون وزارت جنگ شد، فطن الملك استعفا داد و از وزارت جنگ خارج شد. سپس به مدت هفده ماه به اسلامبول و هندوستان مسافرت كرد و پس از بازگشت به كلي از خدمات دولتي كناره‌گيري نمود. در سال 1334 با وكلا و مليّون مهاجرت كرد. بعد به اسلامبول رفت و تا 1336 در آنجا ماند، سپس به ايران بازگشت.
(كريم سليماني، القاب رجال دورة قاجار، ص 56)
[4]. ماهان شهري است در جنوب شرقي شهر كرمان واقع شده و در سال 1385، تعداد 787، 16 نفر جمعيت داشته است.
از نظر تقسيمات كشوري شهر ماهان، مركز بخش ماهان در شهرستان كرمان است. از نقاط ديدني ماهان باغ شاهزاده است كه در دوران قاجار به دست عبدالحميد ميرزا فرمانفرما ساخته شده و سال‌ها مقر حكومتي كرمان بوده است. مقبره شاه نعمت الله ولي نيز در ماهان قرار دارد. از محصولات اين شهر مي‌توان انار و انگور را نام برد. اين شهر به دليل قرار گرفتن در دامنه كوههاي جوپار و پلوار يكي از مناطق بسيار خوش آب و هواي استان كرمان است.
[5] . قناتغستان، دهستاني است از توابع بخش ماهان شهرستان كرمان بر اساس سرشماري سال 1385 جمعيت آن 449، 2 نفر (637 خانوار) بوده است. (درگاه ملي آمار ايران)
 
[6]. لنگر، روستايي است از توابع بخش ماهان شهرستان كرمان. اين روستا در دهستان ماهان قرار داشته و براساس آخرين سرشماري مركز آمار ايران كه در سال 1385 صورت گرفته، جمعيت آن 312، 2 نفر (575 خانوار) بوده است.
 
[7]. هوتك، روستايي است از توابع بخش چترود شهرستان كرمان. اين روستا در دهستان معزيه قرار داشته و براساس آخرين سرشماري مركز آمار ايران كه در سال 1385 صورت گرفته، جمعيت آن 3021 نفر (777 خانوار) بوده است.
 
[8]. چترود، شهري است در استان كرمان ايران. اين شهر بسيار خوش آب و هواي بوده و به داشتن بهترين انار در استان كرمان شهرت دارد.
مؤلف مرآت البلدان درباره چترود مي‌نويسد: در قريه‌اي است از بلوك سرآسياب كرمان كه در نزديكي هوتك و هشت فرسخي شمال شرقي كرمان واقع مي‌باشد. جائي خوش آب و هوا است، باغات مشجر زياد دارد و انگور و انارش به خوبي ممتاز است. آب اين قريه از دو رشته قنات و از چشمه‌اي است كه از كوه جاري است. داراي هزار تن سكنه است (تقريباً) و حمام بزرگي دارد كه وكيل‌الملك آن را بنا نموده، كاروانسراي خرابه‌اي دارد كه از بناهاي قديم است. سه مسجد آباد و يك باب تكيه آباد در آنجا ديده مي‌شود. ايرن قريه يازده كارخانه شال بافي دارد كه مشتمل بر چهل و يك دستگاه است. آسياهاي متعدد از قديم و جديد متعلق به اين قريه است. مزرعه اسماعيل آباد هم از توابع چترود مي‌باشد كه خراب بود و آن را مرحوم سيداسماعيل خان وكليل الملك آباد كرد.
[9] . جوپار در بخش ماهان شهرستان كرمان قرار دارد. كوه جوپار در پيرامون اين منطقه است. جوپار در حدود 25 كيلومتري جنوب شهر كرمان قرار دارد كه در دامنه رشته كوه‌هاي مركزي (كوه جوپار) واقع شده است. اين شهر از سوي شمال به كرمان، از سوي شرق به ماهان، از طرف جنوب به كوه جوپار و از طرف غرب به شهر گلزار و روستاي بهرا مجرد منتهي مي‌شود.
 
[10]. كويرات، دهستاني است از توابع بخش چترود شهرستان كرمان. براساس سرشماري سال 1385 جمعيت آن 737، 8 نفر (988، 1 خانوار) بوده است.
 
[11]. كشيت، دهستاني است از توابع بخش گلباف شهرستان كرمان. براساس سرشماري سال 1385 جمعيت آن 055 ، 2 نفر (481 خانوار) بوده است.
 
[12]. راور، از شهرستان‌هاي استان كرمان است كه در 140 كيلومتري شهر كرمان واقع شده است.
مركز اين شهرستان شهر راور است. جمعيت شهرستان راور بنا بر سرشماري سال 1385 مركز آمار ايران، برابر 39462 نفر است. اين شهرستان، بعد از كوهبنان شمالي‌ترين شهرستان استان است. محصولات كشاورزي آن پسته، انار و ... است از نظر صنايع دستي راور مركز مهم توليد قالي در استان كرمان است. اين شهرستان تا سال 1376 بخشي از شهرستان كرمان بوده و از اين سال به بعد بالحاق دهستان‌هاي راور، حرجند و هروز از شهرستان كرمان به وجود آمده است. راور از شمال به استان‌هاي يزد و خراسان، از جنوب و شرق به شهرستان كرمان و از غرب به شهرستان زرند و كوهبانان منتهي مي‌شود.
[13]. باغين، در فرهنگ جغرافيايي ايران درباره «باغين» آمده است: اين دهستان در باختر بخش واقع شده و محدود است از طرف شمال به كوه بادامان، از طرف جنوب به كوه خانه كوه، از خاور به حومه شهر و از باختر به دهستان كبوتر خان شهرستان رفسنجان. وضع طبيعي اين دهستان جلگه و هواي آن سردسير است و آب قراء دهستان از قنوات تأمين مي‌شود، فقط قسمتي از اراضي باغين به وسيله رودخانه جاري كه از ارتفاعات شيرينك چهار طاق سرچشمه گرفته،‌ پس از مشروب نمودن قراء قريه العرب به دشت باغين منتهي مي‌گردد، مشروب مي‌شود. اين دهستان از 19 ابادي بزرگ و كوچك تشكيل شده و جمعيت آن 5246 نفر است. مركز دهستان باغين و قرا مهم آن به شرح زير است: ابراهيم آباد سعدي و رباط. (از فرهنگ جغرافيايي ايران، ج 9) باغين كه زماني منطقه‌اي دور از شهر كرمان به حساب مي‌آمد، در اثر توسعه مناطق شهري در كرمان و روستاهاي اطراف تقريباً به شهر كرمان متصل شده است. اطراف باغين پوشيده از ريگزار است و ريگزارهاي باغين در كرمان مشهور است.
 
[14]. روزنامه بيداري در سال 1302 ش در كرمان به مديريت سيدمحمد هاشمي تأسيس شده است. سيد محمد هاشمي در ادوار 12 تا 14 قانونگذاري از طرف مردم كرمان به نمايندگي مجلس شوراي ملي انتخاب مي‌شود و در سال 1320 روزنامه اتحاد ملي را در تهران منتشر مي‌سازد. نامبرده از طرف مجلس شوراي ملي به عنوان اولين رئيس روزنامه رسمي كشور تعيين مي‌گردد سيد محمد هاشمي بيش از بيست جلد كتاب در تاريخ علوم ادبي تأليف نموده است. وي در شهريور 1349 درگذشت. (تاريخ مطبوعات كرمان، اسماعيل رزم آسا، ص 76).
 
[15]. تكاب، دهستاني است از توابع بخش شهداد شهرستان كرمان. براساس سرشماري سال 1385 جمعيت آن 868، 4 نفر (127، 1 خانوار) بوده است.
 
[16]. شهداد [خبيص] شهري است در استان كرمان. اين شهر در حدود 100 كيلومتري كرمان، مركز استان و در كناره باختري دشت لوت قرار دارد. نام شهداد در گذشته «خبيص» بوده است. شهر باستاني شهداد باديرينگي 6000 ساله در سال 1347 ش توسط كاوشگران سازمان ميراث فرهنگي ايران كشف شد. اين محوطه به نام محوطه تاريخي، باستاني و صنعتي آراتا نام‌گذاري شده است. قديمي‌ترين درفش فلزي جهان از اين كاوشگاه به دست آمده است. از ديدني‌هاي شهداد مي‌توان به اين مكان‌ها اشاره كرد: امام‌ زاده زيد، قلعه‌هاي كهنه رموك، چغوكي، بهرام، گورستان‌هاي باستاني، كارگاه فلزكاري باستاني، آسياب آبي، باغ شهرداري و باغ كشاورزي.
 
[17]. سیرچ، دهستانی است از توابع بخش شهداد کرمان. براساس سرشماری سال 1385 جمعیت آن 600، 2 نفر (672 خانوار) بوده است. (درگاه آمار ایران)
 
[18]. روزنامه استقامت به مدیریت و صاحب امتیازی (اسداله میرزا لی تبریزی) که بعداً نام خانوادگی او به (رشاد) تغییر یافته و به رئیس المتکلمین معروف بوده در اوائل سال 1303 تأسیس و شروع به انتشار نموده است. روزنامه استقامت تا سال 1321 منتشر می¬شده است.
(تاریخ مطبوعات کرمان، ص 91)