تاریخچه سواد آموزی پس از انقلاب اسلامی ایران

پس از پیروزی انقلاب اسلامی, بنیانگذار كبیر انقلاب اسلامی با درك عمیق از مشكلاتی‌كه در اثر بیسوادی مردم در جامعه بروز و ظهور می‌یابد طی فرمانی موضوع بسیج سوادآموزی را صادر نمودند.
در هفتم دی ماه سال 1358 سازمان نهضت سوادآموزی با هدف با سواد كردن خیل عظیم بی‌سوادان كشور تشكیل شد. حضرت امام (ره‌) به‌منظور تقویت برنامه‌های سوادآموزی حجه‌الاسلام و المسلمین محسن قرائتی را به‌عنوان نماینده خویش‌ در این سازمان منصوب نمود.
در سال 1363 دولت با هدف تقویت و توسعه برنامه‌های مبارزه با بی سوادی در كشور اساسنامه سازمان را به‌تصویب مجلس رساند. كه در آن وظیفه اصلی نهضت آموزش بزرگسالان ,در حد خواندن و نوشتن و آموختن حساب با استفاده از ابزارهای هنری و تشویق و ترغیب بیسوادان و كم سوادان در یادگیری بیشتر جمعیت بی‌سواد كشور تعیین شد.
در طی سالهای پس از تشكیل سازمان از ساختارهای تشكیلاتی مختلفی استفاده نمود كه تمامی این ساختارها بر مبنای توزیع وظایف و مسئولیت‌ها طراحی شد.
در حال حاضر ستاد سازمان متشكل از سه معاونت و 15 دفتر و مدیریت برنامه‌ریزی و نظارت بر فعالیتهای سوادآموزی در كشور می‌پردازد.
1-  در فاصله زمانی صدور فرمان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران (7دیماه 1358) تا انتخاب نماینده خود در سازمان (سال1361) ، حرکت سوادآموزی و مبارزه با بیسوادی ،توسط دستگاههای ذیربط (آموزش و پرورش ، جهادسازندگی ، جامعه روحانیت ، جهاد دانشگاهی و نهضت سوادآموزی) و بصورت شورایی اداره می شد. وبا توجه به فضای انقلابی جامعه ، با همکاری تمامی نهادهای مردمی (از قبیل مساجد ،کمیته های انقلاب ، بسیج مستضعفین ، کانونهای فرهنگی ،انجمنهای اسلامی ،نیروهای مسلح ، کارخانجات ، کارگاهها، اصناف و ... ) بصورت خودجوش و گسترده ، اقدام به آموزش باسوادان با همکاری آموزش و پرورش ، برای یاددادن و تشکیل کلاسهای سوادآموزی در تمامی فضاهایی که امکان تشکیل کلاس در آنها وجود داشت ، کردند.
در هفتم دی ماه سال 1358 سازمان نهضت سوادآموزی با هدف با سواد كردن خیل عظیم بی‌سوادان كشور تشكیل شد
2- اوج گرفتن حرکت فزاینده سوادآموزی و مبارزه با بیسوادی در کشور ، بعد از صدور فرمان امام (ره) مرهون زحمات بی شائبه مسئولین اولیه نظام بویژه اعضای شورای انقلاب است که از این میان می توان شهیدان مطهری ، بهشتی ، باهنر ،رجایی و نمایندگان ولی فقیه در اکثریت استانهای کشور (از قبیل شهیدان صدوقی (یزد)، مدنی (تبریز) ، اشرفی اصفهانی (کرمانشاه) ، دستغیب (شیراز ) و ... ) را نام برد . بویژه باید از شهیدان رجایی و باهنر به عنوان نخستین بانیان تشکل نهضت سوادآموزی ، که هم جان خویش را بر سر راه تعلیم و تربیت جامعه در طبق اخلاص به خدای خویش تسلیم کردند، یاد کرد.
3- علاوه بر موارد فوق نباید از خدمات صادقانه دست اندرکاران اجرایی امر سوادآموزی و مبارزه با بیسوادی ، که از اولین روز صدور فرمان امام (ره) و در راه ارتقای سطح فرهنگ عمومی جامعه قدم برداشتندو حتی جان خویش را بر سر اینکار گذاشتند، غافل شویم ،آنانی که در بدترین شرایط از لحاظ امنیتی و عدم وجود امکانات و ابزار مورد نیاز این رسالت بزرگ ، با کمترین چشم داشتی ، به اقصی نقاط صعب العبور و روستاهای کشور مهاجرت کردند،تا مبلغ و رساننده پیام امام (ره ) به محرومین و مستضعفین جامعه باشند.آموزشیارانی که در جبهه های نبرد علیه دشمن عفلفی ، پایبند میثاق بزرگشان با امام عزیز بودند تا جان خویش را فدا کردند و حتی در خط مقدم جبهه ها ، دست از مبارزه فرهنگی و مبارزه با بیسوادی برداشتند. مسئولین و مدیران لایقی که تمامی هم و غم خویش را صرف اعتلای امر سوادآموزی کشور نمودند، امثال شیرینکارها ، سعیدی ها ، کریمی ها ، حبیب پورها و دهها نفر دیگر که بعد از سالها خدمت صادقانه و حتی د حین ماموریت سوادآموزی و انجام وظیفه اداری به دیار حق شتافتند و با رحلت شهادت گونه شان ، گواه بر صدق اعمال و گفتارشان شدند وچه آنانی که تحمل همه گونه سختی را بر خود هموار نمودند و با ادامه خدمت خالصانه خویش ، مسئولیت انجام تکلیف الهی و قانونی خود را در راه تحقق فرمان خدا ، پیامبر اکرم (ص) ، ائمه طاهرین (ع ) و امام راحل (ره) ، همچنان تا مرز نتیجه مطلوب استمرار می بخشد و ادامه می دهند.