تحریم ایران سیاستی از پیش باخته

گرچه برای جهان غرب ثابت شده است که تحریم ایران همواره با نتیجه عکس همراه بوده، اما تدابیر لازم برای مقابله با هرگونه تحریم های احتمالی علیه اقتصاد ایران اتخاذ شده است و ایران در این زمینه هیچگونه نگرانی عمده ندارد.
یک مقام آگاه کشورمان ضمن بیان این مطلب افزود: در حالی که برخی کشورهای غربی و آمریکا مسئله تحریم احتمالی اقتصاد ایران را در قبال موضوع هسته ای کشورمان مطرح کرده اند، ایران نیز تدابیر جدیدی در شرایط اضطرار را اتخاذ کرده است.
این مقام مطلع افزود: یکی از دستگاه های ذیربط در این خصوص جلسه ای تشکیل و تصمیمات مهمی نیز برای مقابله با تحریم احتمالی اقتصاد ایران در بخش های مختلف از جمله انرژی، صنعت و کشاورزی گرفته شده است.
وی گرچه تایید کرد که ایران در صورت اعمال تحریم متوجه زحمات و خسارت هایی خواهد شد، اما افزود: اکنون نتیجه محاسبات و گزارشات دستگاه های اطلاعاتی و موسسه های مطالعات اقتصادی در سطح جهان ثابت کرده است که خسارت ایران اندک ولی خسارتی که جهان صنعتی و در حال توسعه از تحریم ایران متحمل می شود بسیار سنگین خواهد بود و اتفاقا هر چه در رده بندی کشورهای صنعتی بالا برویم آنها به مراتب هزینه های بدون جایگزین و هنگفتی را متحمل می شوند.
البته آغاز تدوین بودجه سایه در سازمان مدیریت و برنامه ریزی را می توان با مشخص شدن فرضیات حدود تحریم احتمالی ایران همچون میزان واردات و درآمدهای کشور از جمله نفت توسط دستگاه های مسئول آغاز کرد.
سال 3831 نیز با توجه به مسائل هسته ای کشور، دستور تدوین بودجه سایه برای تحریم های احتمالی ایران صادر شد و سازمان مدیریت و برنامه ریزی نیز محاسباتی در این خصوص انجام داد، بدین ترتیب مقدمات تدوین بودجه سایه در شرایط فعلی وجود دارد.
در همین حال، یک نماینده کنگره آمریکا، وابستگی فراوان ایران به واردات بنزین را تنها نقطه ضعف اقتصادی ایران دانست که آمریکا می تواند از آن به عنوان اهرم موثر فشار علیه ایران استفاده نماید.
«استیو اسرائیل» عضو کنگره آمریکا در مقاله ای که شنبه در پایگاه خبری «نیوزدی» منتشر کرد با بررسی راهکارهای مختلف تحت فشار قرار دادن ایران برای کنار گذاشتن فعالیت های هسته ای، تنها نقطه ضعف بزرگ اقتصادی ایران را که آمریکا می تواند از آن به عنوان اهرم فشار استفاده کند، وابستگی شدید ایران به واردات بنزین اعلام کرد.
«اسرائیل» که عضو کمیته خدمات تسلیحاتی کنگره آمریکا است گزینه حمله همه جانبه نظامی علیه ایران را بعید می داند زیرا تجربه عراق نوید دهنده عواقب ناگوار جنگ برای آمریکا است. از سوی دیگر، ایران سه برابر عراق جمعیت دارد، چهار برابر مساحت دارد، و پنج برابر مخاطره آمیزتر است. وی می افزاید، آنچه که جنگ در عراق به ما نشان داد این است که هر چند آغاز جنگ آسان به نظر می رسد، اما تداوم آن بسیار دشوار و غیرقابل پیش بینی است.
وی با رد طرح آزاد گذاشتن ایران در توسعه انرژی هسته ای در چارچوب مقررات بین المللی و نظارت بازرسان آژانس بین المللی انرژی، می نویسد: در صورتی که ایران امکان توسعه انرژی هسته ای را پیدا کند، کشورهای همسایه آن همچون مصر، عربستان و سوریه نیز به تدریج خود را در دستیابی به انرژی هسته ای محق می دانند.
استیو اسرائیل گزینه حمله هوایی و موشکی به سایت های هسته ای یاران را نیز به علت پراکنده و زیرزمینی بودن آنها غیرممکن می داند، بعلاوه اینکه «ایران برای تلافی می تواند از موشک های با برد هزار و 200مایلی خود استفاده نماید.»
این نماینده کنگره آمریکا هر گونه اقدام برای تغییر حکومت در ایران را نیز به علت نفوذ این کشور در بازار نفت، رد کرده و معتقد است: ایران قدرت بستن شریان حیاتی نفت جهان یعنی تنگه هرمز را دارد که این امر موجب افزایش شدید قیمت نفت و تشدید کسری بودجه آمریکا خواهد شد.
وی در پایان تنها نقطه ضعف اقتصادی ایران را در شرایط حاضر وابستگی فراوان این کشور به واردات بنزین می داند. به نظر من ایران با اینکه چهارمین تولیدکننده نفت جهان است اما 40درصد بنزین مصرفی خود را وارد می کند. از سوی دیگر، مردم ایران شدیداً به قیمت بنزین حساس هستند و اقتصاد بی ثبات ایران با افزایش قیمت بنزین با رشد شدید نرخ تورم مواجه خواهد شد.

کنار رفتن دلار از مبادلات نفتی
از سوی دیگر مرکز تحقیقات استراتژیک آکسفورد هم در تحلیلی از تحریم احتمالی علیه ایران اعلام کرد: تحریم نفتی ایران موجب کنار رفتن دلار از مبادلات نفتی، کاهش ارزش دلار و افزایش کسری بودجه آمریکا خواهد شد.
مرکز تحقیقات استراتژیک آکسفورد که منعکس کننده نظرات بیش از یکهزار کارشناس و استاد دانشگاه آکسفورد و دیگر دانشگاه ها و مؤسسات تحقیقاتی معتبر جهان است، در گزارشی به بررسی ابعاد تحریم اقتصاد احتمالی ایران پرداخته است.
براساس این گزارش، آمریکا و اروپا به دنبال اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران به منظور تحت فشار قرار دادن این کشور برای کنار گذاشتن برنامه هسته ای آن هستند. در حالی که مخالفت روسیه و چین با اعمال تحریم اقتصادی و در تنگنا قراردادن ایران موجب کند شدن شدید روند بررسی پرونده ایران شده است، هرگونه تحریم علیه ایران تأثیر بسیار ناگواری بر بازارهای نفت خواهد داشت.
مؤسسه آکسفورد در ادامه این گزارش به بررسی ابعاد مختلف تحریم اقتصادی ایران پرداخته است و تحریم های ممکن علیه ایران را این گونه تقسیم بندی می کند:

1. تحریم صادرات بنزین:
در حالی دولت مجدانه در پی کاهش مصرف بنزین است که ایران 40درصد بنزین مصرفی خود را وارد می کند. قطع واردات بنزین موجب دشواری های اقتصادی در کوتاه مدت خواهد شد. با این حال، تهران می تواند قیمت های سوخت را شدیداً افزایش دهد که این امر کاهش فراوان مصرف را به دنبال خواهد داشت. بعلاوه، تضمینی وجود ندارد که تحریم صادرات بنزین به ایران که عمدتاً از کشورهای همسایه است، در عمل رنگ واقعیت به خود بگیرد.

2. تحریم خدمات نفتی:
محدود ساختن دسترسی ایران به شرکت های خدمات نفتی و فناوری های نفت و پتروشیمی می تواند نتایجی برای آمریکا به دنبال داشته باشد. اما واقعیت این است که اکثر شرکت های نفت و گاز جهان به آمریکا تعلق دارند و ایران سال ها است که مورد تحریم این شرکت ها است، بنابراین از این لحاظ، ایران خللی را احساس نخواهد کرد. اما در صورتی که اروپایی ها نیز در تحریم خدمات نفتی ایران مشارکت کنند، کار ایران دشوار خواهد شد، چرا که در شرایط کنونی ایران فناوری مورد نیاز نفت و گاز خود را از اروپا وارد می کند.
موسسه تحقیقات استراتژیک آکسفورد نهایتا تحریم خدمات نفتی علیه ایران را نیز ناکام می داند زیرا ایران، چین و هند را از دست نخواهد داد و این دو کشور با توجه به نیاز انرژی به ایران چندان ازتحریم ایران متابعت نخواهند کرد.

3. قطع سرمایه گذاری مستقیم خارجی:
یکی از راهکارهای آمریکا اعمال ممنوعیت سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران است. آکسفورد تحریم سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران از سوی آمریکا را «از پیش باخته» می داند زیرا بخش قابل توجه سرمایه گذاری های صورت گرفته در ایران توسط کشورهای آسیایی عمدتا واردکننده نفت ایران انجام می گیرد. این گزارش می افزاید، اثربخشی هرگونه تحریم علیه ایران به محاسبات کشورهای آسیایی و ترجیحات آنها نسبت به وابستگی به انرژی ایران و یا داشتن روابط مناسب با آمریکا بستگی دارد.

موسسه تحقیقات استراتژیک آکسفورد در ادامه این گزارش برگ های برنده ایران در مناقشه هسته ای و اعمال تحریم های اقتصادی را قدرت انحصاری ایران در تنگه هرمز، تغییر مبادلات ارزی از دلار به یورو، تاثیر ایران در بازار نفت و احتمال صعود شدید بهای نفت می داند.

1. مبادله نفت برحسب یورو:
با توجه به اینکه ایران چهارمین تولیدکننده بزرگ نفت جهان است، می تواند شیوه قیمت گذاری نفت از دلار را به یورو تغییر دهد. کارشناسان مختلف در سطح جهان طی ماه های اخیر راه اندازی بورس نفت ایران و استفاده از یورو در معاملات آن را عامل تهدید هژمونی دلار در بازارهای اقتصادی جهان و یا حداقل چکاندن ماشه چنین رخدادی اعلام کرده اند. مبنای چنین استدلالی این است که در صورت قیمت گذاری نفت براساس یورو و جایگزینی آن به جای دلار، دلار آمریکا تضعیف خواهد شد و جریانات مالی به آمریکا شدیدا کاهش خواهد یافت و کسری بودجه این کشور که در بالاترین سطح تاریخ است، تشدید خواهد شد. البته چنین تاثیری فقط زمانی محقق خواهد شد، که تمام یا بخش عمده نفت ایران به یورو مبادله شود.

2. قطع صادرات نفت:
ایران می تواند بخش یا تمامی نفت صادراتی خود را یا آشکارا در مخالفت با تحریم های اقتصادی و یا به بهانه مشکلات فنی قطع کند. با این وجود، کاهش اندک در صادرات نفت ایران موجب کاهش فیزیکی نفت در بازارهای جهانی نخواهد شد. تاثیر کاهش صادرات نفت ایران بر قیمت نفت به واکنش بازارهای کاغذی وابستگی خواهد داشت، اما مطمئنا قیمت نفت افزایش خواهد یافت. آژانس بین المللی انرژی ادعا کرده است ذخایر موجود نفت جهان در حال حاضر جوابگوی 18 ماه قطع صادرات نفت ایران است، اما مؤسسه تحقیقات استراتژیک آکسفورد این ادعا را «گمراه کننده» می داند. کاهش یا قطع صادرات نفت ایران افزایش قیمت نفت را به دنبال خواهد داشت.

3. بستن تنگه هرمز:
ایران می تواند به منظور تلافی تحریم های اقتصادی آمریکا، تنگه هرمز که مجرای اصلی گذر نفت جهان است را ببندد. یک چهارم نفت صادراتی جهان هر روز از تنگه هرمز می گذرد. این مؤسسه معتقد است، بی گمان اقدام ایران در بستن تنگه هرمز موجب بروز واکنش های نظامی خواهد شد.
مؤسسه آکسفورد می افزاید، تأثیرات تحریم اقتصادی علیه ایران برای هر دو طرف بسیار مضر خواهد بود، اما مطمئناً ایران برگ برنده بیشتری دارد. در صورتی که ایران صادرات نفت خود را متوقف کند، این کشور می تواند بدون صادرات نفت مدت زمان بیشتری نسبت به کشورهای صنعتی مصرف کننده نفت ایران (خصوصاً کشورهای آسیایی) دوام بیاورد. در واقع، در شرایط کنونی وابستگی کشورهای صنعتی خصوصاً کشورهای آسیایی به نفت بیش از وابستگی ایران به درآمدهای نفتی است.

مخاطرات تحریم احتمالی ایران برای چین و هند
نشریه بین المللی نفت و گاز اعلام کرد: مناقشه هسته ای ایران و تأثیر آن بر بازار نفت بیشترین مخاطرات را برای آینده انرژی چین و هند به دنبال خواهد داشت. تحریم نفتی ایران مخاطرات و پیامدهای متعددی به دنبال خواهد داشت که تشدید رقابت برای دستیابی به منابع جدید نفتی از جمله آنها خواهد بود.
به نوشته نشریه نفت و گاز، تقاضای فزاینده انرژی چین و هند این دو کشور را به تلاش فراوان برای دستیابی به منابع انرژی بلندمدت و تضمین شده واداشته است و در همین راستا این دو کشور نگاه استراتژیکی به منابع انرژی ایران داشته اند که تحریم خرید نفت ایران بزرگترین شوک به اقتصاد این دو کشور خواهد بود. ایران از دیدگاه چین و هند دارای فرصت های چشمگیر و ارزشمند انرژی است و قرارداد 70 میلیارد دلاری شرکت سینوپک چین با ایران و پروژه خط لوله گاز ایران به هند نیز در همین راستا صورت گرفته است.
این گزارش می افزاید، ایران منبع قابل اتکای انرژی دو غول اقتصادی آسیا، چین و هند، است با این وجود، ایران به قراردادهای انرژی با این دو کشور وابسته نیست، «زیرا ایران بر روی دومین ذخایر بزرگ گاز جهان نشسته است و همچنین ذخایر نفت فراوانی دارد. نشریه نفت و گاز معتقد است تحریم اقتصادی ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد بعید به نظر میر سد، زیرا چین می تواند قطعنامه تحریم ایران را وتو کند و هند نیز نارضایتی خود را از تحریم ایران آشکار خواهد ساخت. با وجود این، به نظر می رسد چین در مورد پرونده هسته ای ایران منتظر واکنش روسیه است، بی گمان روسیه تمایلی به تضمین بلند مدت امنیت انرژی چین ندارد.
نشریه نفت و گاز تصریح می کند: روسیه نشان داده است که شریک قابل اعتنایی نیست. در ماجرای قطع صادرات گاز این کشور به اروپا، کشورهای اروپایی نیز فهمیدند در اتکای صرف به منابع انرژی روسیه اشتباه کرده اند و اکنون به دنبال منابع جایگزین و رقیب برای روسیه می گردند. ایران یکی از منابع انرژی جایگزین برای اروپا است، اما اعمال تحریم اقتصادی علیه این کشور اروپایی ها را از یک رقیب تازه نفس برای نفت و گاز روسیه محروم می سازد.
از دیدگاه نشریه نفت و گاز، در صورت اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران ماهیت متزلزل خاورمیانه به عنوان منبع اصلی نفت و گاز بار دیگر در کانون توجه قرار خواهد گرفت. در این صورت، شرکت های بزرگ بین المللی نفت و گاز که حضور فعالانه ای در مناطق نفت خیز خاورمیانه دارند به سمت حوزه های نفتی آمریکای لاتین و آفریقا سوق داده خواهند شد.

نفوذ ایران در بازار نفت
نشریه میدل ایست مانیتور نفوذ ایران در بازار جهانی نفت و تسلط بر تنگه هرمز را برگ های برنده ایران در برابر فشارهای غرب برای کنار گذاشتن فعالیت های هسته ای و یا اعمال تحریم های اقتصادی خواند.
این نشریه معتقد است در حال حاضر مسائل مربوط به پرونده هسته ای ایران نگران کننده ترین ریسک بلند مدت بازار نفت محسوب می شود، چرا که چشم پوشی از روزانه 9/3 میلیون بشکه تولید و 4/2 میلیون بشکه صادرات نفت ایران قابل تصور نیست. براساس این گزارش، در صورتی که پرونده هسته ای ایران به حادترین وضعیت خود یعنی اعمال تحریم های اقتصادی علیه این کشور برسد، بازار رنجور نفت با موج جدید بی ثباتی های شدید مواجه خواهد شد.
در واقع، با توجه به سرسختی ایران تنها اهرم فشار غرب بر ایران برای کنار گذاشتن فعالیت های هسته ای اعمال تحریم های اقتصادی علیه این کشور است؛ که نقش تأثیرگذار ایران در بازار نفت احتمال وقوع این گزینه را نیز شدیداً کاهش می دهد.
این نشریه تصریح می کند: در بدبینانه ترین حالت، در صورت اعمال تحریم اقتصادی علیه ایران و تلافی ایران با قطع صادرات نفت، اقتصاد ایران شدیداً آسیب خواهد دید، زیرا درآمدهای نفتی حدود 80 درصد صادرات ایران و 20 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می دهد. با این وجود، نمی توان از وقوع چنین پدیده ای و تاثیر ناگوار آن بر جامعه جهانی بی اعتنا گذشت. علاوه بر اهرم ایران در کنار کشیدن صادرات نفت خود از بازارهای جهانی، عامل فشار مهمتر ایران تسلط این کشور بر مهمترین تنگه نفتی جهان یعنی تنگه هرمز است.
براساس اعلام نشریه میدان ایست مانیتور، روزانه 17 میلیون بشکه نفت صادراتی کشورهای حاشیه خلیج فارس به منظور رسیدن به بازارهای جهانی خصوصاً کشورهای اروپایی و آسیا از تنگه باریک هرمز می گذرند در واقع، بیش از یک پنجم نفت مصرفی در سطح جهان برای رسیدن به مقصدهای خود نیازمند عبور از تنگه استراتژیک هرمز است، که این امر بر اهمیت موقعیت استراتژیک ایران در منطقه از یک سو و در بازار جهانی انرژی از دیگر سو، افزوده است. بنابراین، ایران در صورت احساس خصومت جامعه جهانی با خود به راحتی می تواند مقابله به مثل کند و علاوه بر بستن شیرهای نفت خود، تنگه هرمز را نیز بر روی کشتی های نفت کش ببندد؛ چه بازار جهانی نفت حتی اگر بتواند 4/2 میلیون بشکه نفت صادراتی ایران را جبران کند، از نفت محبوس در هرمز نخواهد توانست چشم بپوشد.
فارغ از مسأله هسته ای ایران و تأثیر آن بر بازار نفت، این بازار حیاتی هم اکنون با مخاطرات قدرتمندی روبرو است. از یک سو شفافیت اطلاعات در این بازار بسیار اندک است، به طوری که نگرانی نسبت به اغراق در اعلام رقم واقعی عرضه نفت همچنان وجود دارد.

تحریم سیاست از پیش باخته
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست در تحلیلی اعلام کرد: با توجه به تجربه های اخیر تحریم های اقتصادی علیه کشورهای مختلف و موقعیت ممتاز ایران در سطح جهان، تحریم اقتصادی ایران یک سیاست از پیش باخته است.
واشنگتن پست نوشت: به پنج دلیل تحریم اقتصادی ایران کارا نخواهد بود و موجب عقب نشینی ایران از برنامه های هسته ای اش نخواهد شد. در حالیکه اعضای شورای امنیت سازمان ملل بر صدور بیانیه ای در رابطه با ایران و تقاضای محدود ساختن برنامه هسته ای این کشور به توافق رسیده اند، آمریکا و متحدانش در رابطه با واکنش های سخت تر نسبت به ایران «مردد» هستند. تجارب تحریم های اقتصادی علیه عراق، لیبی و دیگر کشورها درس های آموزنده ای برای آمریکا در بردارد، که مهمترین مبحث آن «بی اثر بودن تحریم های اقتصادی» است.
واشنگتن پست نخستین دلیل ناکارآیی تحریم های اقتصادی را عدم اجماع جهانی برای اجرای آنها می داند: «هیچ نوع تحریمی مؤثر نخواهد بود مگر اینکه اهداف آن وسیعاً در سطح جهانی و خصوصاً از سوی همسایگان کشور مورد تحریم، مورد پذیرش قرار گیرد.» در تحریم اقتصادی عراق، علیرغم تلاش های دیپلماتیک فراوان آمریکا و انگلستان و کسب مصوبه شورای امنیت سازمان ملل برای اعمال تحریم اقتصادی علیه این کشور، این تحریم در عمل توسط همسایگان عراق شکسته شد، «چرا که این کشورها منافع اقتصادی خود را بر خلع سلاح عراق ترجیح می دادند.» حتی اگر چین و روسیه قطعنامه تحریم علیه ایران را وتو نکنند، تا زمانی که آنها نخواهند (که با توجه به منافع تجاری آنها در ایران بی میلی آنها به اجرای تحریم ها علیه ایران، محتمل نیز به نظر می رسد) تحریم ایران رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت.»
این نشریه آمریکایی دومین دلیل آسیب پذیر نبودن ایران در برابر تحریم های اقتصادی را اوضاع نابسامان بازار جهانی نفت می داند:تحریم نفی «یک شمشیر دولبه» است. در حالیکه هم اکنون فاصله میان عرضه و تقاضای جهانی نفت آنقدر اندک است که قطع صادرات نفت کشوری همچون عراق موجب سر به فلک کشیدن قیمت های جهانی نفت می شود، صحبت از تحریم صادرات نفت ایران، که چهارمین تولیدکننده بزرگ نفت جهان است، دور از واقعیت به نظر می رسد.
این روزنامه در ادامه، سومین دلیل ناکارا بودن تحریم های اقتصادی علیه ایران را تجربه تحریم عراق می داند. هرچند که عراق مورد تحریم همه جانبه قرار گرفت اما این تحریم ها موجب نشد عراق کاملاً از بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل پیروی کند و نهایتاً کار به حمله نظامی کشید که در رابطه با ایران دور از ذهن است.
واشنگتن پست چهارمین دلیل بی اثر بودن تحریم های اقتصادی علیه ایران را صبر ناکافی جامعه جهانی نسبت به چشم پوشیدن از موقعیت اقتصادی و استراتژیک ایران می داند. در واقع، اثربخش بودن هرگونه رژیم تحریم علیه یک کشور مستلزم دوام بلندمدت، صبر جامعه جهانی، و تلاش ها و حمایت های مداوم از آن است، که در رابطه با ایران اینگونه نخواهد بود و به نظر نمی رسد که در صورت وقوع تحریم های اقتصادی علیه ایران، تحریم این کشور مدت زیادی دوام آورد.این روزنامه اما پنجمین و مهمترین دلیل بی ثمر بودن تلاش های آمریکا برای اعمال تحریم علیه ایران را «ناکافی بودن موارد اتهامی ایران» می داند و می نویسد: کلیه کشورهایی که در گذشته مورد تحریم سازمان ملل قرار گرفتند تخلف شدیدی همچون حمله به دیگر کشورها (عراق) و یا حمایت صریح از تروریسم (طالبان) انجام داده بودند، اما اتهام ایران از یک ادعا فراتر نرفته است.این ادعا که «احتمال دارد ایران بمب های هسته ای بسازد.» در معیارهای اعمال تحریم نمی گنجد، زیرا از سویی هند و پاکستان در همسایگی ایران و با چراغ سبز آمریکا بمب هسته ای ساخته اند و از سویی دیگر، ادعاهای پوچ آمریکا در رابطه تسلیحات کشتار جمعی در عراق موجب بی اعتمادی جامعه جهانی به اتهام های آمریکا به ایران نیز شده است.
روزنامه واشنگتن پست در پایان می نویسد: تمامی دلایل فوق به روشنی نشان می دهند که سیاست اعمال تحریم علیه ایران یک سیاست پیش باخته است. حتی در صورت تصویب چنین تحریم هایی از سوی سازمان ملل، احتمال زانو زدن ایران در برابر این تحریم ها ناچیز است و از سوی دیگر، شرایط فعلی جامعه جهانی اجماع و پذیرش چنین تحریمی علیه ایران را ناچیز می سازد.