تحليل شرايط اجتماعي جامعه ايران بر اساس معيارهاي طراحي در مکانيک

شايد شبيه سازي پديده هاي اجتماعي با پديده هاي مکانيکي در نگاه اول درست به نظر نيايد و اين امر هم به خاطر پيچيدگي هاي مسايل اجتماعي است، ولي نويسنده قصد دارد با تسامح اين شبيه سازي را انجام داده تا با ملموس تر جلوه دادن مشکلات اجتماعي و عواقب آن، تحليل روشن تري از آينده ارائه دهد.

مهندسان طراح هنگام طراحي سازه هاي مکانيکي پديده هايي نظير "خزش"،"خستگي" و"شکست" را مدنظر قرار مي دهند. وقتي يک سازه "تحت بار"، در شرايط کاري با دماي بالا قرار مي گيرد با گذشت زمان در آن پديده اي بنام "خزش" رخ مي دهد يعني در عين اينکه بار ثابت است ولي تغيير طول در حال افزايش است. خستگي در سازه هاي مکانيکي حاصل بار و تنش نوساني است. شکست، جدايش قطعات مکانيکي يا به عبارت ساده تر پاره شدن آنهاست.

مانند جدا شدن بال يا ديگر قطعات هواپيما. مهمترين عامل در شکست قطعات, ايجاد "ترک" در آنهاست. عوامل زيادي در طراحي سازه ها باعث تشديد اين پديده ها مي شود و در مقابل, راهکارهايي هم براي جلوگيري يا حذف اين پديده ها ابداع شده است که از جمله اين عوامل مي توان به "تمرکز تنش", "خوردگي" و يا بالا بودن ميزان "تنش" نام برد که با کم کردن اين عوامل و رفع شرايط بوجود آورنده آنها مي توان از شکست ناگهاني و تخريب سازه جلوگيري نمود.

در خصوص جوامع انساني هم چنين وضعيتي حاکم است . بدين شکل که وقتي جامعه بر مبناي قانوني خود پيش برود, پيشرفت آن طبيعي بوده و اثري از عوامل تخريب در آن ديده نمي شود، ولي وقتي عوامل گوناگوني مانند ضعف قانوني, سستي در اجراي آن يا عدم بيطرفي در اجراي آن, باعث ايجاد ناملايماتي در جامعه شود، اين موضوع خود منجر به حکمفرما شدن تنش هاي روحي و رواني در جامعه مي شود و ادامه پيدا مي کند، در نتيجه موجب ايجاد "خزش" و "فرسودگي" مي شود که از جمله عوارض آن مي توان به بي تفاوتي اکثريت افراد جامعه نسبت به مسايل اجتماعي و رعايت حقوق ديگران اشاره کرد. در چنين شرايطي ممکن است نخبگان و صاحبان فکر و انديشه از کنار اين اتفاق با بي توجهي رد شوند, در حالي که پيامد آن در بلند مدت براي جامعه بسيار زيانبار و گاه غيرقابل جبران خواهد بود. اين پديده ها در صورت وقوع و استمرار مي توانند به صورت هاي مختلفي مانند؛ فرار مغزها, بي توجهي در قبال ارزش هاي حاکم بر جامعه و در مقابل ارجحيت دادن به ارزش هاي نامعتارف و متعارض با ارزش هاي موجود، و لو اينکه ارزش هاي مزبور با مباني ارزشي و فرهنگي حاکم مغايرت داشته باشد،نمود پيدا مي کند .

پديده اي که اصطلاحاً به عنوان "از خود بيگانگي" از آن ياد مي کنند.
اين عارضه به نوبه خود مي تواند تبعات ديگري همچون گرايش به گروه هاي انزوا طلب مانند نحله هاي عرفان شرقي،اعتياد، کاهش اميد به زندگي و تشديد استرس هاي روحي و رواني را به دنبال داشته باشد.جامعه اي مي تواند از بروز اين عوارض جلوگيري نمايد که در آن، قانون حاکم شود و کرامت انساني شهروندان حفظ گردد.

در بحث مربوط به سازه هاي مکانيکي يکي از راه هايي که براي جلوگيري از تخريب بيان شد، کم کردن "بار" و "تنش" در سازه است. هر چند که با اين روش مي توان از تخريب جلوگيري کرد ولي در بسياري از موارد و از آن جمله در يک لوله گاز يا مايع تحت فشار, افت "تنش" در اتصالات چنين سازه هايي، مي تواند با عث نشت گاز يا مايع و خرابي اتصال گردد. در عالم واقع هم اگر جامعه بسته شود و ارتباط با عالم خارج به بهانه کم کردن "تنش" هاي اجتماعي ناشي از ارتباط با ديگر جوامع قطع شود, اين افت "تنش" و بي تفاوتي براي مدت محدودي خواهد بود ولي بعد از مدتي باعث تشديد تنش و بي تفاوتي و بي انگيزگي خواهد شد.

"خستگي" و "فرسودگي" در اجتماع هم ناشي از "تنش" هاي اجتماعي است که به صورت تدريجي در افراد جامعه ايجاد مي شود و جامعه را به سمت "خمودگي", "افسردگي" و بي تفاوتي سوق مي دهد. ايجاد چنين مشکلاتي در جامعه مي تواند مربوط به حرکات گروهاي خودسر و قانون گريز و قسمتي هم مربوط به نابرابري هاي اجتماعي باشد که باعث تفکيک شهروندان به خودي و غير خودي مي شود که متاسفانه در سال هاي اخير شاهد رشد آن در جامعه خود هستيم, که از بدترين نتايج اين تفکيک ها از بين رفتن شايسته سالاريست.

حال اگر بخواهيم موارد فوق را در مورد جامعه خود و مخصوصاً در شرايط زماني بعد از انتخابات اخير مورد بررسي قرار دهيم متوجه مي شويم که نحوه برخورد با منتقدين صحت انتخابات زمينه ساز ايجاد "تنش" هاي اجتماعي در جامعه و "افسردگي" و بي تفاوتي افراد زيادي شده که متاسفانه اکثريت اين گروه را تحصيلکرده ها و صاحبان فکر و انديشه تشکيل داده اندکه خود باعث کاهش راندمان جامعه در تمامي عرصه ها و از آن جمله عرصه اقتصادي و افزايش درصد بيکاريست، در چنين شرايطي جا دارد که مسئولين نظام بويژه دولتمردان محترم براي برگرداندن فضاي عمومی اعتماد و کاهش تنش هاي بوجود آمده، جلساتي را با اقشار مختلف جامعه بويژه افراد منتقد ترتيب داده و با شنيدن صحبت ها و استمداد طلبيدن از نظرات ايشان تلاشهايي را جهت نيل به اين هدف انجام دهند.