تحولات سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران بعد از جنگ تحمیلى

در تحولات بررسى شده بعد از جنگ تحمیلى عمدتاً سیاست تنش زدایى و تشنج زدایى به کار گرفته شده است. طبق نظریه روزنا در تحولات سیاست خارجى ج . ا . ا . بعد از جنگ تحمیلى دو دسته متغیر داخلى (نقش، شخصیت، ساختار اجتماعى، دیوان سالارى) و تغییر محیطى (نظام بین الملل) تأثیرگذار بوده اند.
اهداف و سیاست آمریکا در منطقه خاورمیانه به خصوص خلیج فارس به شکل هاى متفاوتى بوده از جمله جنگ خلیج فارس اول (عراق و کویت) و جنگ آمریکا و عراق که هرکدام به شکلى در سیاست خارجى ج . ا . و در فرآیند تصمیم گیرى مؤثر بوده، گسترش بحث جهانى شدن و افزایش ارتباطات و طرح نظریه رویارویى تمدنى نیز از علل بین الملل بکارگیرى (سیاست تنش زدایى) بوده است ذهنیت نخبگان سیاسى و ایدئولوژى اسلامى و نقش افکار عمومى نیز در بکارگیرى سیاست تنش زدایى مؤثر بوده، ساختار تصمیم گیرى و افراد تصمیم گیرنده نیز مؤثر بوده (بعد از جنگ تحمیلى) بى طرفى ایران در جنگ عراق و کویت و همچنین تصمیم بر گسترش همکارى ایران و عربستان و بى طرفى فعال در جنگ آمریکا و عراق از پارامترهاى مهم مى باشند، با بررسى این عوامل و نظر به این که برخى از آنها داخلى و برخى بین المللى هستند، مشاهده مى شود که هر یک به نحوى در سیاست خارجى ج . ا . ا. و همچنین بکارگیرى سیاست تنش زدایى که تحول عمده بعد از جنگ بشمار مى رود مؤثر بوده اند و در نهایت فرضیه تحقیق مبتنى بر تأثیرگذار بودن دو متغیر داخلى و محیطى بر تحولات ایران بعد از جنگ براساس تئورى روزنا از عمده ترین بحث هاى این تحقیق مى باشد.

هدف
بررسى علل تحولات سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران در یک مرحله زمانى خاص بوده (بعد از جنگ) و توجه به آنها مى تواند در زمینه اجرایى و کاربردى در حیطه سیاست خارجى مؤثر واقع شود.

سؤال اصلى
تحولات سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران (بعد از جنگ) تحت تأثیر چه عوامل مهمى شکل گرفته اند.

فرضیه
در چارچوب نظرى جیمز روزنا این است که تحولات سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران بعد از جنگ تحت تأثیر دو دسته از متغیرهاى داخلى و محیطى شکل گرفته است.

سؤالات فرعى
1 - رابطه نظام بین الملل و تحولات سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران (بعد از جنگ)
2 - فرهنگ اجتماعى و تحولات سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران (بعد از جنگ)
3 - ساختار تصمیم گیرى و تحولات سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران (بعد از جنگ)
به طور کلى به نظر جیمز روزنا در تصمیم گیرى سیاست خارجى علت رفتار سیاسى حکومت ها به مجموعه اى از این عوامل پنج گانه مربوط مى شود:
1 - متغیر شخصیت تصمیم گیرنده؛
2 - نقش و میزان اختیارات تصمیم گیرنده؛
3 - متغیر دیوان سالارى حکومتى؛
4 - متغیر جامعه؛
5 - متغیر نظام بین الملل.(1)
در کشورهاى بزرگ با وضعیت اقتصادى و سیاسى توسعه یافته باز، اولویت متغیرها بدین ترتیب هستند، نقش، جامعه، دیوان سالارى، نظام بین الملل و شخصیت در حالى که در کشورهاى کوچک توسعه نیافته با جابه جایى قابل توجه متغیرها بدین ترتیب شخصیت، نظام بین الملل، نقش، جامعه و دیوان سالارى، مواجه هستیم.
مدل پیوستگى روزنا بسیار پیچیده است به نظر وى در محیط داخلى 24 زمینه و در چهار مقوله کلى نخبگان، نمادها، ایستارها و پویش ها و در محیط خارجى 6 محیط فرعى ـ مجاور، منطقه اى، منابع نژادى، سازمانى، جنگ سرد ـ بر پیروزى و موفقیت و یا سیاست خارجى تأثیر مى گذارد. به طور کلى مقام طرح ها و نظریه ها و یا مى توان گفت بیشتر آنها داراى نقاط ضعف و قوتى هستند که البته باید به آنها توجه شود. امّا به طور کلى طرح روزنا براى ارائه پژوهش حاضر انتخاب گردیده و به نظر مناسب مى آید. در این نوشتار تحولات سیاست خارجى جمهورى اسلامى با توجه به فرضیه مطرح شده در چارچوب نظریه (اتصال دو سطح داخلى و خارجى) یا نظریه بهم پیوستگى روزنا مطرح مى گردد. زیرا ایران کشورى در حل توسعه بوده و متغیر نظام بین الملل عامل تأثیرگذار در تحولات سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران مى باشد.
نکته قابل ذکر این است که از میان متغیرهاى زیادى که روزنا نام مى برد متغیرهاى واسطه اى آن شامل متغیرهاى محیط داخلى (جامعه، نقش، شخصیت، دیوان سالارى) و محیط عملیاتى (نظام بین المللى هست. در این تحقیق مدنظر قرار گرفته است.
«طرح پیوستگى شرح تفصیلى طرح پیش نظریه وى است» طرح پیوستگى در این طرح وى، مبادلات بین دو حوزه داخلى و خارجى سیاست خارجى را به بحث مى گذارند(2)، روزنا مرحله آغازین و مرحله آخرین اتصالات و مبادلات را به ترتیب برونداد و درونداد نامیده که هر یک از این دو مرحله یا از محیط و جامعه سیاسى نشأت مى گیرند و یا به آنها ختم مى شوند. البته هر یک از اتصالات ممکن است سه نوع پویش هاى مختلف زیر را داشته باشند:
1 - پویش رخنه اى که یک بازیگر مستقیماً به خود اجازه مى دهد تا در تخصیص آمرانه ارزش هاى دیگر بازیگران شرکت کند، مثلاً آمریکا به خود اجازه مى دهد تا دیگر کشورها را از داشتن سلاح اتمى محروم کند.
2 - پویش عکس العملى که حاکى از رفتار خارجى یک بازیگر به مقتضاى پاسخ گویى به یک رویداد از خارج است مانند عکس العمل جامعه اروپا به فتواى امام خمینى(ره) راجع به قتل سلمان رشدى.
3 - پویش تقلیدى، که با مشاهده تحول در یک کشور سیاست گذاران رقیب سعى در ایجاد همان تحول در خود مى گیرند مانند سرمایه گذارى عراق روى موشک هاى اسکاد. متعاقباً استفاده ایران از مدل دست کارى شده آن.

تحولات سیاست خارجى بعد از جنگ با دو دوره ریاست جمهورى روبه رو بود دوران ریاست جمهورى هاشمى رفسنجانى و دوران ریاست جمهورى آقاى خاتمى. به علت پیچیدگى هایى که در سیاست خارجى ایران وجود دارد مى توانیم به طور کلى:
1 - از سال 1368 ـــ 1376
2 - از سال 1376 ـــ 1384
در این دو دوره دو گفتمان بر سیاست خارجى تأثیرگذار بوده است. گفتمان واقع گراى (دولت رفاهى ـ اقتصاد محور) یا به عبارتى مصلحت جویانه (تعبیر دکتر رمضانى) و گفتمان واقع گراى (دولت رفاهى ـ فرهنگى سیاسى محور) یا مردم سالارانه مى پردازیم.
البته در زمان هاشمى بحث تنش زدایى با کشورهاى حوزه خلیج فارس و مسایل مربوط به آن مطرح شد و در زمان آقاى خاتمى تنش زدایى در سطح جهانى و بین المللى مطرح گردید.

گفتمان اقتصاد محور ـ دولت رفاهى
عنصر محورى این گفتمان را واقع بینى در تنظیم و اجراى سیاست خارجى با رعایت ارزش هاى اسلامى تشکیل مى داد. در طول 8 سال جنگ سیاست بى اعتمادى به ترتیبات بین المللى هیچ یک از خواسته هاى تجدیدنظرطلبانه بین المللى ایران را تأمین نکرد البته درک نخبگان سیاسى دوره هاشمى بیشتر ژئوپلتیک بود تا ایدئولوژیک در نتیجه تلاش هاى انعطاف پذیر جهت گیرى هایى مصلحت گرایانه داشت تا ایران از انزواى سیاسى که طى جنگ با عراق به او تحمیل شده بود بیرون آید. سیاست خارجى هاشمى در دو بخش حوزه خلیج فارس و همچنین کشورهاى شمال قابل بررسى مى باشد.(3)

گفتمان فرهنگى سیاسى محور ـ دولت رفاهى
پس از انتخابات دوم خرداد 1376 سیاست تعدیل اقتصادى و قائل شدن به توسعه صنعتى دولتى جاى خود را به توسعه سیاست داد و در روابط خارجى، پذیرش پلورالیسم جهانى به معنى نفى نظام تک قطبى و پذیرش تساوى فرهنگ ها به محور اصلى سیاست خارجى تبدیل شد.(4)
در واقع تحول در گفتمان سیاسى رخ داد یعنى مشروعیت اثباتى جایگزین مشروعیت سلبى یعنى دورى گزیدن از دشمن تراشى و طرح شعارهاى پرخاشگرانه و تحریک کننده گردید و سیاست تنش زدایى در قالب این فکر بکار برده شد. هرچند تنش زدایى در ایران با تعریف تنش زدایى در سطح روابط بین الملل متفاوت است زیرا تنش زدایى در ایران حالتى ایدئولوژیک دارد و آرمان گراست و در جهت حفظ پرستیژ بین المللى خود است در حالى که تنش زدایى در سطح بین الملل از حالت ایدئولوژیک خارج شده و دو سویه مى باشد یعنى هم تلاشى در جهت حفظ وضع موجود جهانى است و هم تلاشى همه جانبه در جهت تأمین منافع ملى.(5)

نظام بین الملل و سیاست خارجى
به طور کلى منابع خارجى که تأثیرگذار در سیاست خارجى دولت ها هست ماهیت و ساختار نظام بین الملل، خصوصیات واحدهاى سیاسى و تشکیل دهنده آن، توانائى هاى واحدهاى سیاسى در تعامدات بین المللى و میزان تأثیرگذارى بر یکدیگر را در بر مى گیرد. در سیاست تنش زدایى آقاى هاشمى موارد ذیل مطرح گردید که در بکارگیرى این نوع سیاست خارجى مؤلفه هاى تأثیرگذار فراوانند ولى مختصراً دو مؤلفه کلى عبارتند از:
1 - اهداف و سیاست آمریکا در منطقه خارومیانه (مخصوصاً خلیج فارس) که شامل:
1 - جنگ عراق و کویت حضور نظامى آمریکا در خلیج فارس؛
2 - مسئله اعراب و اسرائیل و حضور سیاسى آمریکا در منطقه(6)؛
3 - شوراى همکارى خلیج فارس و روابط آمریکا.(7)
2 - مسائل مربوط به آسیاى مرکزى (فروپاشى اتحاد جماهیر شوروى)
همچنین در سیاست تنش زدایى خاتمى موارد ذیل مطرح گردید:

الف) اهداف و سیاست آمریکا در منطقه و خاورمیانه
1 - حمله به افغانستان و اشغال آن؛
2 - حمله به عراق و اشغال آن؛
3 - مبارزه با انرژى اتمى ایران.

ب) سیاست آقاى خاتمى در دو دوره ریاست جمهورى
1 - توجه به اصل عزت، حکمت و مصلحت؛
2 - تنش زدایى در روابط خارجى؛
3 - گفتگوى تمدن ها.

فرهنگ اجتماعى و تحولات سیاسى خارجى
فرهنگ اجتماعى مفهومى کلى است که عواملى چون نقش، شخصیت، ساختار اجتماعى کشورها را در بر مى گیرد.(8) به طور کلى متغیرهاى فرهنگى که در سیاست خارجى ایران بعد از جنگ تأثیرگذار بوده اند را در سه مقوله بیان مى کنیم:
1 - تلقى و ذهنیت نخبگان سیاسى و باورهاى ایدئولوژیک؛
2 - افکار عمومى؛
3 - جهانى شدن فرهنگ.

1 - اصول و روش هاى سیاست عملى ایران را مى توان نشأت گرفته از ایدئولوژى اسلامى دانست مى توان گفت اصول صلح گرایى و حفظ تمامیت ارضى، برقرارى روابط دو جانبه، حفظ اسلام و ... جزء این اصول مى باشد که در سیاست خارجى ایران در دوره هاشمى و خاتمى تقریباً مطرح بوده است.

2 - افکار عمومى ـ در بررسى افکار عمومى نقش جامعه بسیار مهم بود.
البته در موارد بحرانى بیشتر مشخص و بارز مى شود و مردم در موارد بحرانى بیشتر به مسائل خارجى توجه نشان مى دهند.
همان طور که افکار عمومى تأثیرگذار است دولت ها و سیاست گذاران خارجى هم افکار عمومى را مى سازند. ملت ایران صلح طلب و علاقمند به فهم جهان است و تعامل با جهان با روحیه ایرانى سازگارى دارد بنابراین لحن جدید سیاست خارجى فرهنگ تعامل و گفتگوى تمدن ها با حال و هواى ایرانیان سنخیت دارد و به آنها آرامش فکرى و روحى و روانى مى دهد.

3 - از جهانى شدن فرهنگ هنگامى سخن مى گوییم که محصولات فرهنگى در سطح جهانى به گردش در مى آیند.(9)
پدیده فرهنگ جهانى در ارتباط با پدیده هاى دیگر قرار دارد و در قیاسى جهانى در معرض استقبال یا عدم استقبال قرار مى گیرد، کشورهاى غربى به علت دارا بودن شرایط برتر و بهتر تکنولوژیکى از نقطه نظر ارتباطاتى قوى تر به نظر مى رسند و در واقع زمینه هاى لازم جهت هدایت فرآیند جهانى شدن فرهنگ را دارند.
در این بخش به مباحث فرهنگى بالاخص فرهنگ اجتماعى و رابطه آن با سیاست و نحوه تأثیرگذارى آن بر تصمیم گیرنده و تحولات داخلى و خارجى مى پردازیم.
فرهنگ اجتماعى مفهومى است که عواملى چون نقش، شخصیت و ساختار اجتماعى کشورها را در بر مى گیرد و این مؤلفه ها همان عوامل داخلى هستند که روزنا آنان را تأثیرگذار بر تصمیمات و تحولات سیاست خارجى مى داند.
به طور کلى یکى از مؤلفه هاى تأثیرگذار در بکارگیرى سیاست تشنج زدایى و تنش زایى ذهنیت نخبگان و باورهاى ایدئولوژیکى بوده که در سطح جامعه مطرح مى باشد و به طور کلى اگر در باورهاى ایدئولوژیک مسلمانان و نخبگان تفحصى نمائیم مى بینم که ایران و مردمش همراه با تمدن ایرانى و اسلامى با صلح و دوستى عجین شده و این در باور بسیارى از مردم ایران و نخبگانشان وجود دارد مى توان گفت در بررسى این مؤلفه به نحوى عامل شخصیت وجود دارد.
بیان شد که در بررسى افکار عمومى عواملى چون نقش افراد در جامعه(10) که به عبارتى همان جامعه یا ساختار اجتماعى مى باشند که اهمیت فراوانى دارند و این مؤلفه داراى نقش مهمى در تأثیرگذارى بر روند تصمیمات و سیاست گذارى هاى خارجى مى باشد. جهانى شدن فرهنگ با مشخصات و اثراتى که دارد مؤلفه اى است که با وجود اثرات مثبت فراوان از اثرات منفى و مخرب آن باید به شدت پرهیز کرد و به نظر مى آید که خاتمى براى جلوگیرى از اثرات منفى آن در جامعه طرح گفتگوى تمدن ها را به دنیا اعلام داشت. به طور کلى علل تأثیرگذار در طرح گفتگوى تمدن ها و سیاست تنش زدایى بکار گرفته شده از سوى ایران، افکار عمومى (نقش فرد و جامعه) دانشگاهها (سازمان اجتماعى) تلقى نخبگان و باورهاى ایدئولوژیک (شخصیت) و همچنین فرهنگ جهانى و یا جهانى شدن فرهنگ تأثیرگذار بوده است.(11)

ساختار تصمیم گیرى و تحولات سیاسى خارجى
طبق تعریف روزنا عوامل داخلى چون دیوان سالارى و شخصیت تصمیم گیرنده در این مقوله مى گنجد که البته در کشورهاى دموکراتیک و شبه دمکراتیک نقش فرد در تصمیم گیرى و ایجاد تحول در سیاست خارجى متفاوت است.
ضمن بررسى معیارها و مدل هاى تصمیم گیرى و عوامل مؤثر بر آن و همچنین عوامل تأثیرگذار بر فرد تصمیم گیرنده به نهادهاى تصمیم گیرنده در جمهورى اسلامى ایران خواهیم پرداخت (نهادهایى چون مقام رهبرى، ریاست جمهورى مجلس (قوه مقننه)، وزارت امور خارجه و چند نهاد دیگر.
همچنین به دو تصمیم سرنوشت ساز نیز که در روند تحولات (بعد از جنگ) تأثیر گذاشت مى پردازیم. تصمیم ایران بر بى طرفى در حمله آمریکا به عراق در دوره هاشمى یک تصمیم گیرى مهمى بود که در این تصمیم عوامل فردى و ساختارى مؤثر بودند (این تصمیم به صورت ساختارى و سازمانى مطرح شد) در رابطه با عربستان برنامه ریزى ما (سفرهاى مقامات ایرانى به عربستان و سفرهاى مقامات عربستان به ایران) ساختار تصمیم گیرى در جهت رفع دشمنى ها و ایجاد دوستى میان دو کشور تداعى شد. آثار و پیامدهاى آن اتحاد دو کشور مهم منطقه براى محکم کردن سیاست تنش زدایى و ایجاد سدى در مقابل نفوذ کشورهاى قدرتمند جهان) تا حدودى مهم به نظر مى رسد.(12)
در ابتدا به بررسى معیارهاى تصمیم گیرى که از اصول سیاست خارجى مى پردازیم به طور خلاصه معیارهاى تصمیم گیرى شامل موارد ذیل مى باشد:
1 - تصمیم گیرندگان: رفتار بازیگران در کیفیت تصمیمات و فرآیند اتخاذ تصمیمات بسیار مهم است؛
2 - شرایط و مقتضیات تصمیم گیرى: رفتار دوستى در حالت جنگ سرد و تنش زدایى یا به هنگام برهم خوردن اتحادها و ائتلافها با هم متفاوت مى باشد؛
3 - دسترسى به منابع اطلاعاتى و بهره گیرى از امکانات؛
4 - ساختار نظام تصمیم گیرى: سلسله مراتبى، بسته یا باز بودن؛
5 - راه حل هاى گوناگون: منجر به کسب اهداف کوتاه مدت یا بلند مدت مى شود؛
6 - پیامدها: تصمیم گیرندگان همیشه به شرایط تغییرپذیر و پویایى سیتسم بین الملل توجه مى کنند.

انواع مدل هاى تصمیم گیرى
1 - عقلایى: اطلاعات تصمیم گیرندگان در بسیارى از مسائل باید بالا باشد و رفتارهاى اجتماعى باید قابل پیش بینى باشد؛
2 - رضایتبخش: به تصمیم رضایتبخش اکتفا مى شود؛
3 - مدل فزاینده: روش محافظه کارانه است؛
4 - مدل بینش فوق العاده: تأکید بر توانایى و درایت تصمیم گیرندگان؛
5 - مدل مختلط: به طور همزمان دیدگاه هاى خرد و کلان مورد بررسى قرار مى گیرد.
عوامل مؤثر در سیاست گذارى خارجى
1 - ارزش ها و اعتقادات؛
2 - زمینه هاى تاریخى و فرهنگى؛
3 - تصویر کلى از سیاست بین الملل (تصویر = درک افراد از (هدف واقعیت) یا شرایط ارزیابى آن)؛
4 - مشکلات داخلى و افکار عمومى؛
5 - نیازهاى داخلى؛
6 - ساختار نظام بین الملل.
همان طور که ملاحظه شد فرد به عنوان تصمیم گیرنده نقش بسزایى در تحولات سیاست خارجى یک کشور داراست.(13)
ساختار تصمیم گیرى و تصمیم گیرندگان
دو نوع ساختار تصمیم گیرى وجود دارد:
1 - رسمى در قانون اساسى کشور آمده است (شامل رهبرى، ریاست جمهورى، مجلس، وزارت امور خارجه).
2 - غیررسمى از قبیل افکار عمومى، احزاب سیاسى مطبوعات، گروه هاى ذى نفوذ و فشار و ... در جمهورى اسلامى ایران بیوت آیات عظام، ائمه جمعه، بازار، انجمن هاى اسلامى بیشتر در امور داخلى اثر دارند.

بى طرفى ایران در جنگ عراق و کویت (1992 - 1991)
صدام حسین قبل از حمله به کویت با ارسال نامه هایى به رهبران جمهورى اسلامى باب مکاتبه را در مورد حل اختلاف دو کشور گشود.
از طرف ایران شرایط پذیرفتن قرارداد 1975 براى حل اختلافات مرزى دو کشور و عقب نشینى نیروهاى عراق از خاک ایران و مبادله اسراى جنگى که بلافاصله مورد موافقت صدام قرار گرفت مطرح شد.(14) البته ایران با اشغال کویت از طرف عراق هم به مخالفت برخاست.
اصول استراتژى نظامى و سیاسى ایالات متحده در قبال رژیم صدام در سال 1992 - 1991
1 - بیرون راندن ارتش عراق از خاک کویت؛
2 - تعقیب ارتش عراق و انهدام منابع حیاتى و استراتژیک رژیم صدام؛
3 - حمایت از گروه هاى مخالف مسلح شمال و جنوب عراق با هدف گسترش و تعمیق بى ثباتى در آن کشور؛
4 - جلوگیرى از سقوط صدام به دلیل نگرانى از فروپاشى حاکمیت سرزمینى و تمامیت ارضى عراق و تجزیه آن کشور در نتیجه استراتژى یاد شده صدام را به شکلى کاملاً ضعیف شده همچنان در عراق بر سر کار باقى ماند.(15)

رفتار عاقلانه ایران در حمله آمریکا به افغانستان
پس از حمله به برج هاى دوقلوى سازمان تجارت جهانى در نیویورک و اعلام خطر حکومت آمریکا و متحدانش به حکومت طالبان مبنى بر تحویل شخص اسامه بن لادن مقدمات فروپاشى حکومت 4 ساله طالبان فراهم شد و سرانجام حمله هوایى و زمینى نیروهاى آمریکا و انگلیس به خاک افغانستان و همچنین حملات زمینى نیروهاى جبهه متحد در نهایت منجر به فروپاشى طالبان و گروه القاعده گردید. مهم ترین دلیل فروپاشى سریع طالبان عدم محبوبیت داخلى و عدم توجه به عناصر و متغیرهاى قدرت در درون افغانستان بود.
در این میان اتخاذ تصمیم بى طرفى ایران و رفتار عاقلانه مبنى بر عدم حمله به طالبان در قبل از جنگ آمریکا با افغانستان به نظر مى رسد یکى دیگر از عناصِر تأثیرگذار در تحولات سیاست خارجى ایران مى باشد با این که نیروهاى مسلح ایران آماده بودند ولى همین که دشمن ما توسط دشمن دیگرمان از بین رفت نشان دهنده تصمیم گیرى مناسبى در این حادثه منطقه اى بوده است.
زیرا از بین رفتن رژیم طالبان در موارد زیر به نفع ایران بود:
1 - صدمه پذیرى مرزهاى شرقى ایران؛
2 - تهدیدات اقتصادى طالبان براى امنیت ملى جمهورى اسلامى ایران به خصوص در حوزه دریاى خزر و آسیاى مرکزى؛
3 - تقویت کننده تروریست و خطرآفرینى در آینده براى ایران؛
4 - تقویت نوعى اسلام سیاسى رادیکالیزم خشونت طلب مخالف با صلح طلبى و دموکراسى.(16)

جنگ آمریکا و عراق (یکى از مهم ترین تحولات خارجى)
با توجه به این که در آمریکا نئومحافظه کاران مانند دیک چنى و پل ولفو ویتز همکار دیک چنى و صاحب نظران دیگر نئومحافظه کار الگوى تصمیم گیرى در سیاست خارجى را تحت عنوان اقدام پیش گیرانه مطرح کردند آمریکا از این حربه استفاده نموده و به دلایل متعددى عراق را در موارد زیر متهم ساخت.(17)
1 - حمایت از تروریسم در سطح گسترده؛
2 - در اختیار داشتن سلاح هاى کشتار جمعى؛
3 - ناقض قطعنامه 687 (مفاد اجمالى قطعنامه شامل نابود کردن همه سلاح هاى شیمیایى و میکروبى موشک هاى بالستیک با برد بیش از 150 کیلومتر، عدم تحصیل و تولید سلاح هسته اى و همکارى کامل با بازرسان)؛
4 - ارتباط پنهانى با شبکه القاعده.
از طرف دیگر عراق الگوى تصمیم گیرى در سیاست خارجى موسوم به «واکنش محیطى» را انتخاب نمود یعنى کشورها در شرایط اضطرارى و پر تنش به واکنش محیطى با هدف خروج از شرایط مذکور دست مى زنند و هنگامى که آن شرایط برطرف شد واکنش محیطى نیز تغییر مى یابد. این الگو به دو شکل خصمانه (با آمریکا) و دوستانه (با ایران) صورت گرفت. عراق در قبال شرایط بین المللى و منطقه اى دست به تلاش دیپلماتیک زد.
از یک طرف نتیجه تغییرات ایجاد شده در ساختار نظام بین الملل، روندهاى جهانى شدن، پیامدهاى رویداد 11 سپتامبر، سیاست هاى جدید آمریکا در خاورمیانه و اقدام احتمال نظامى از جانب آمریکا زمینه ساز شکل گیرى واکنش محیطى خصمانه از جانب دولت عراق نسبت به آمریکا و همچنین واکنش محیطى دوستانه نسبت به ایران به خاطر فرار از سیاست انزواى بین المللى انجام داد. ایران نیز براى تأمین برخى از اهداف خارجى دست نیافته خود در قبال عراق همچون اجراى برخى مفاد قطعنامه 598 و موضوعات جدید مورد اختلاف بین دو کشور پس از جنگ خلیج فارس به واکنش محیطى عراق پاسخ مثبت داد. و وزیر امور خارجه عراق وارد ایران شد.

الگوى تصمیم گیرى سیاست خارجى ایران در قبال جنگ عراق و آمریکا
چون سیاست ایران مبتنى بر سیاست تنش زدایى، تلاش براى تقویت دوستى ها و جنبه هاى مشترک و هوشیارى در برابر تهدیدات دلالت دارد. و این سیاست هزینه اداره کشور را به حداقل مى رساند در رفع سوء تفاهمات انباشته شده از گذشته تلاش براى پایان دادن به هر نوع تنازع و کشمکش بین الملل این سیاست را اتخاذ کرد. زیرا سیاست تنش زدایى اولاً مستلزم پرهیز از درگیرى ایدئولوژیک؛ ثانیاً پیروى از بازدارندگى قدرتمندانه و ثالثاً خویشتن دارى در منازعات و رقابت ها و رابعاً ایجاد توازن و حفظ وضع موجود است.
گفتمان تنش زدایى در سطح بین الملل بر لزوم وجود روابط و دیپلماسى شفاف با همه بازیگران منطقه اى و بین المللى درگیر در بحران تأکید دارد و تابع منافع ملى و مصالح امنیتى خود است که در مجموع سه مدل در برابر ایران وجود داشت.

مدل اول: تعقیب استراتژى انزواطلبى با اتخاذ سیاست هاى تحریک کننده آثار منفى هم در حوزه امنیت داخلى و هم در حوزه امنیت منطقه اى جمهورى اسلامى بر جاى مى گذاشت زیرا سیاست خارجى انزواطلبانه مانند سیاست خارجى مداخله جویانه موجب سوء استفاده سیاسى و نظامى آمریکا و عراق قرار مى گرفت.

مدل دوم: الحاق به ائتلاف بزرگ (آمریکا و متحدین آن)
هرچند با اتخاد این سیاست جمهورى اسلامى ایران با ایجاد فضاى مفاهمه و تأکید بر مشترکات و کارآمدسازى توانمندى هاى نظامى کشور مى توانست سایه شوم اقدامات تلافى جویانه عراق را برطرف کند ولى این الحاق به ائتلاف بزرگ غیرممکن بود زیرا تداوم بحران در روابط تهران و واشینگتن از آغاز انقلاب وجود داشته؛ 2 - سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران ایدئولوژیک و ارزش محور بوده؛ 3 - به خطر افتادن جایگاه جمهورى اسلامى در جهان اسلام به ویژه در میان اعراب.

مدل سوم: بى طرفى مثبت و فعال
بعد از دیپلماسى واکنش محیطى دوستانه عراق مدل دوّم غیرممکن شد و ضرورت اتخاذ راهبرد سوم ضرورى به نظر رسید زیرا:
1 - حفظ سیاست بى طرفى مثبت و فعال جمهورى اسلامى ایران مشابه جنگ دوم خلیج و عملیات توفان صحرا با تأکید بر حفظ تمامیت ارضى عراق و احترام به حق تعیین سرنوشت ملت عراق؛
2 - تلاش ایران براى احقاق حقوق تضییع شده خود از جانب عراق؛
3 - تلاش ایران براى کاهش حساسیت هاى تحمیلى منطقه اى و بین المللى؛
4 - گسترش و تعمیق سیاست تنش زدایى با کشورهاى بهره مند از نفوذ منطقه اى و فرامنطقه اى با عنایت به نقش محورى و حیاتى ایران در تأمین ثبات و امنیت منطقه؛
5 - گسترش و تعمیق سیاست چند جانبه گرایى در سطوح منطقه اى و بین المللى.
در مجموع مى توان گفت طبق نظر روزنا تحولات سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران بعد از جنگ تحت تأثیر دو دسته از متغیرهاى داخلى و محیط بین المللى صورت گرفته است.

پی نوشت:
1. حسین سیف زاده، مبانى و مدل هاى تصمیم گیرى در سیاست خارجى (تهران: وزارت امور خارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات، 1375)، ص 128.
2. جیمز باربر، مایکل اسمیت، ماهیت سیاست گذارى خارجى در دنیاى وابستگى متقابل کشورها، تهران: نشر قوس، درباره عوامل داخلى و خارجى، 1374)، ص 38.
3. علیرضا ازغندى، تنش زدایى در سیاست خارجى، فصلنامه سیاست خارجى، سال سیزدهم، زمستان 1378، ص 1043.
4. همان، ص 1045.
5. همان، ص 1038.
6. ر . ک: حمیدرضا سعیدى نژاد، چرا آمریکا به اسرائیل کمک مى کند، مجله سیاست خارجى، سال پانزدهم، بهار 1380، ص 165.
7. ر . ک: سهراب شمابى، بازسازى ایران و کشورهاى خلیج فارس، مجله سیاست خارجى، سال چهارم، 1369، ص 125.
8. حسین نقیب زاده، تأثیر فرهنگ ملى بر سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران، مجله سیاست خارجى، سال سیزدهم، پائیز 1378، ص 637.
9. چنگیز پهلوان، جهانى شدن فرهنگ، نشر اندیشه جامعه، 9، ص 2.
10. کى . جى ء . هالستى، مبانى تحلیل سیاست بین الملل، ترجمه بهرام مستقیمى، مسعود طارم، تهران: وزارت امور خارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات، 1372، ص 599.
11. روح اللّه رمضانى، تحلیل بر سیاست خارجى جمهورى اسلامى، مترجم علیرضا طیب، تهران، نشر نى، 1380، ص 116.
12. بهرام اخوان کاظمى، مرورى بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، سازمان تبلیغات، 1374، ص 79.
13. ر . ک: اصول سیاست خارجى، قوام، تهران: نشر قومس.
14. بهرام اخوان کاظمى، مرورى بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، سازمان تبلیغات، 1374، ص 79.
15. Martia indyk, Bac to the Bazaar,`foreign Affairs, jan. and feb, zooz seealso. Gebf fregkemp, us policy toward Iraq. the Nixo center. washing ton.Dc House commitee on international relations, 4 oet.zool.
16. عباس ملکى، نشریه اقتصاد ایران، شماره 44، ص 3.
17. STRAT FOR (Iraq warplans I). septemberog: 2002 سایت )snalp rawqorI( moc.revresboue ت یاس