تسلیحات اتمی و دکترین امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران

  در دکترین دفاعی اعلامی جمهوری اسلامی «‌تولید، نگهداری و کاربرد سلاحهای اتمی » مجاز نبوده و طبق «فرمان حکومتی فرمانده معظم کل قوا» حرام تلقی می گردد. این مقاله به مبانی اتخاذ این استراتژی از سوی جمهوری اسلامی ایران می پردازد.
            در خلال جنگ سرد (1990-1945) و در ورای بلوک بندی های مرسوم جهانی، تقابل دول و قدرتهای مختلف منطقه ای و جهانی بوضوح قابل رویت بود. بدلیل متقارن بودن عمده تهدیدات طرفین، طرح های دفاعی آنان نیز بر اساس سنخ تقارنی تهدیدات، ماهیتی «تهدید پایه» به خود گرفته بود و طراحان دفاعی بر اساس اصل «نیرو محوری» به طرح ریزی دفاعی می پرداختند. اکنون بدنبال فروپاشی شوروی و رجزخوانیهای یک جانبه گرایانه ایالات متحده آمریکا تحولات جهانی حالتی غیر قابل پیش بینی یافته است. هر دولتی که از نگاه حقارت بار آمریکا به کشورش به ستوه آمده، به دشمنی بالقوه برای آمریکا بدل گشته است. حادثه 11 سپتامبر- چه مستقیما ساخته و پرداخته دستگاهای امنیتی آمریکا باشد یا محصول عوامل واسطه ای آن نظیر القاعده - ضربه پذیری ساختار اجتماعی ایالات متحده را اثبات نموده، سرفصلی نو در نحوه نگرش به مقوله تهدیدات نامتقارن، فراروی تحلیل گران گشود. بگونه ای که تمرکز طراحان طرح های دفاعی – امنیتی از «تک تهدیدات عمده» به گردایه ای از تهدیدات نامتقارنی که در اثر اطلاع دقیق از نقاط آسیب پذیر آمریکا قابل وقوع بوده و قادر به بی اثر ساختن قدرت آمریکا در پاسخگویی مقتدرانه است، تبدیل شده است. با پیدایش شیوه های نوین تهدیدات نامتقارن، جایگاه تسلیحات اتمی بعنوان «دست بالا» در چانه زنی ها و تعاملات بین المللی تضعیف گردیده و مطالعه نقاط آسیب پذیر دارندگان سلاح های هسته ای در مطمع نظر دشمنان آنها قرار گرفته است. روند فروپاشی بزرگترین قدرت هسته ای جهان (اتحاد جماهیر شوروی) در سال 1990 نشان از ناکفایتی زرادخانه های اتمی در صیانت از امنیت ملی و حتی تمامیت ارضی کشورهای دارنده اینگونه تسلیحات می کند. برخی ادعا می کنند که در خلال جنگ کره، ترس دو سوی جنگ از تسلیحات اتمی طرف مقابل (چین در جبهه کره شمالی و آمریکا در کنار کره جنوبی) مانع بکارگیری سلاح هسته ای از سوی هر دو طرف گردید. اما واقعیت مطلب را در جای دیگر باید جستجو کرد و آن مخالفت افکار عمومی جهان با کاربرد تسلیحات کشتار جمعی از سوی هر قدرتی است؛ چرا که آمریکا علیرغم شکست سنگین حیثیتی در قضیه ویتنام – که تا به امروز از آن تحت واژه «عارضه ویتنام» در ادبیات سیاسی، نظامی آمریکا یاد می شود – قادر به بکارگیری سلاح اتمی نبود. و عملا این مبارزان ویتنامی - که« ویت کونگ » نامیده می شدند - بودند که با استراتژی « جنگ نامتقارن»، مهاجمان آمریکایی را به ستوه درآوردند و درسی تا ابد فراموش ناشدنی بدانها دادند. همچنین در قضیه 1982 بیروت، تحمیل تلفات انسانی به ارتش متجاوز آمریکا از سوی مجاهدان لبنانی منجر به خروج مفتضحانه آمریکایی ها از لبنان گردید و آمریکائی های متجاوز، شکستی سهمگین را دگرباره پذیرا شدند. همه موارد بالا نشان از تعیین کننده نبودن تسلیحات اتمی در تضمین امنیت ملی کشور دارای اینگونه تسلیحات می باشد. حتی در مورد کشور اتحاد جماهیر شوروی، صرف دارا بودن تسلیحات اتمی برای حفظ تمامیت ارضی کفایت نکرد. اما آنچه که مسلم است دارا بودن این تسلیحات در مواردی که طرف مقابل در درگیری، دارای این گونه تسلیحات باشد یکی از عوامل موثر در بازدارندگی طرفین می باشد اما  «تنها عامل بازدارنده » تلقی نمی شود. فلذا می بایست در کنار عناصر دیگر دخیل در امنیت ملی از جمله تقویت اراده ملت برای دفاع از عرض و مال و ناموس خویش، مجموعاً مورد بررسی قرار گرفته تصمیم گیری گردد.  مخالفان دستیابی ایران به سلاح هسته ای دو گونه اند: الف) عده ای بدلایل خصومت پلیدشان با نظام مقدس جمهوری اسلامی با هر نوع پیشرفت علمی،سیاسی و … این نظام مخالفند و متعمدانه و عنودانه به خلط موضوعات «دانش هسته ای » و «تسلیحات هسته ای» می پردازند و به بهانه اینکه «نظام بدنبال تسلیحات اتمی برای حفظ امنیت خود است نه امنیت ملی» به تقبیح و محکومیت دستاوردهای غرور انگیز جوانان این مرز و بوم در زمینه دانش صلح آمیز هسته ای می پردازند. این عده بخوبی می دانند که دانش پیچیده و پیشرفته هسته ای جهش گاه 480 رشته علمی به سمت ترقی و پیشرفت است و دستیابی دانشمندان جوان کشورمان به این فناوری یعنی قدم نهادن در سکوی پرتاب 480 رشته علمی به قلل رفیعه تعالی و پیشرفت. از اینرو دقیقا به همین خاطر که با پیشرفت کشورمان مخالفند به مخالفت با این مساله می پردازند.  ب) اما از سوی دیگر، تصمیم گیران استراتژیک نظام با درکی درست از جمیع شرایط نظام بین الملل ضمن طرح ریزی طرح های متقن دفاعی، بر پیشرفت روز افزون کشور در مقولات علمی دانش هسته ای تاکید نموده؛ دستیابی به تسلیحات اتمی را مخل امنیت ملی تلقی می نمایند. بدیهی است که حتی صرفاً طرح نمودن حتی بدون پشتوانه اجرایی ایده «حرکت به سمت دستیابی به تسلیحات اتمی از سوی ایران» خاورمیانه را در رقابت تسلیحاتی اعضا فرو خواهد برد و «زرادخانه های کثیفی» را به مجاورت مرزهای کشورمان خواهد کشانید. بعلاوه یگانه راهکار پیروزی در «تقابل احتمالی» میان آمریکا یا اسراییل با سایرین، منحصر در تقابل هسته ای نیست. اگر چه آنان شاید زرادخانه های اتمی قوی تر و با کیفیت تری نسبت به دیگران داشته باشند، اما در عین حال تمام کشورهای دارای تسلیحات اتمی، نقاط ضعف و آسیب پذیری های عمده ای دارند که در صورت بکارگیری «استراتژی نبرد نامتقارن » از سوی طرف مقابل، براحتی ضربه پذیر بوده و شکست را پذیرا می شوند در شرایط کنونی که جمهوری اسلامی صراحتاً حرکت در مسیر دستیابی به تسلیحات اتمی را بشدت تقبیح می نماید (فضای افکار عمومی جهان نیز ظرفیت پذیرش موضوعی غیر از همین واقعیت را ندارد) بدیهی است که حرکت نظام به سمت تولید و نگهداری اینگونه تسلیحات منجر به افزایش فشار افکار عمومی علیه ایران شده موجبات ایراد خدشه جبران ناپذیر به چهره جمهوری اسلامی را فراهم خواهد آورد. در اینصورت دارا بودن سلاح هسته ای نه تنها موجد امنیت برای کشور نمی شود بلکه با مساعد کردن فضا برای اجماع جهانی علیه کشورمان موجبات انزوا، ناامنی و حتی فقدان امنیت ملی را برای ایران فراهم خواهد آورد. که قطعاً مطلوب دولت ایران نیست. با عنایت به این ملاحظات است که در دکترین دفاعی اعلامی جمهوری اسلامی «‌تولید، نگهداری و کاربرد سلاحهای اتمی » مجاز نبوده و طبق «فرمان حکومتی فرمانده معظم کل قوا» حرام تلقی می گردد. اما در عین حال به منظور تأمین ثبات در امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، اندیشمندان راهبردی کشور می بایست به طراحی سازوکارهای دفاعی و تقابلی از قبیل بررسی نحوه نابودی سامانه های پرتابی دشمن پیش از شلیک، نابودی سیستم های پرتاب و مواد منفجره آنها در حین پرتاب و همچنین اجتناب و حفاظت از آلوده شدن به تشعشعات رادیواکتیوی بعد از پرتاب در صحنه نبرد بپردازند. پیشرفت های چشمگیر در زمینه صنایع موشکی در راستای تقویت سپر دفاعی عامل موثر دیگری در حفظ امنیت ملی کشور در مقابل تسلیحات کشتار جمعی خواهد بود. لازم به یادآوری است که علاوه بر پیروزی ملت قهرمان ایران اسلامی در تقابل فرسایشی 27 ساله آمریکا با ارداه ملی آنان، ویتنامی ها نیز به آمریکا و حزب اله لبنان برای رژیم صهیونیستی دروسی جاودانه دادند و اسطوره پوشالی شکست ناپذیری دو جانی یاغی جهان معاضر- آمریکا و اسراییل – را کاملا در هم شکستند. «‌ویت کانگ های شینتوئیست» (1) مزه تلخ شکست را به ابرقدرت سرکش قرن – آمریکا- در حالی چشاندند که ازتأثیرات فزاینده آموزه های انگیزشی و محرک اسلام بویژه «مکتب سرخ تشیع» و کلید واژگان منحصر بفرد حماسی آن نظیر «انتظار و شهادت» بی بهره بوده اند. لذا طبیعی است که دفاع مشروع شیعی مبتنی بر الهام از تعابیر آسمانی فوق، شکستی بمراتب سنگین تر را برای دشمن رقم خواهد زد در پایان ذکر این نکته ضروری، حائز اهمیت است که برخورداری از «دانش و توانمندی ساخت تسلیحات اتمی» متفاوت از موارد سه گانه تولید، نگهداری و کاربرد آن تسلیحات، می باشد که در صورت ضرورت و استفاده دشمن از چنین تهدیداتی در میدان نبرد آتی، عرصه را برای ورود به فازهای بعدی مهیا، امکان پذیر و حتی ضروری می نماید.
 پی نوشت:(1) نوعی بودیسم مخصوص است که پیروانی در ویتنام، ژاپن، کره و چین دارد.