جنگ روانی غرب و فناوری هسته ای ایران

سیاست خارجی مقوله ای بسیار مهم و حیاتی در سرنوشت کشورهاست و تصمیمات مربوط به فعالیت های هسته ای یکی از عرصه های مهمی است که در سیاست خارجی کشورها انعکاس می یابد. از سوی دیگر پرونده هسته ای ج. ا. ا در شرایط کنونی به یکی از مسائل مهم و مبتلا به دستگاه سیاست خارجی و تاثیرگذار بر امنیت ملی کشورمان تبدیل شده و جنگ روانی شدیدی را از سوی غرب علیه فناوری صلح آمیز هسته ای ایران موجب شده است.
مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال اساسی است که:
چرا غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا با به کارگیری همه اهرمها و امکانات رسانه ای و غیر رسانه ای خود اقدام به راه اندازی و تشدید جنگ روانی کم سابقه ای علیه فعالیت هسته ای ج. ا. ا نموده اند؟
علی رغم آنکه می توان متغیرهای گوناگونی را در پاسخ به سوال فوق مورد نظر قرارداد لکن متغیر اصلی این مقاله را «توان ظرفیت سازی ناشی از فناوری هسته ای» تشکیل می دهد. از این رو مدعای مقاله که با بهره گیری از چارچوب تئوریک بحث از زاویه سیاست خارجی و تجزیه و تحلیل داده ها به اثبات می رسد اینگونه خواهد بود: «علت اصلی جنگ روانی غرب علیه فعالیت هسته ای ج. ا. ا. را می بایست در توان ظرفیت سازی ناشی از فناوری هسته ای در کشور دانست که امکان دست یابی ج. ا. ا، را به اهداف خاص خود در صحنه سیاست خارجی افزایش داده و به نوعی توازن در این عرصه دست می یابد.»



مقدمه
سیاست خارجی مقوله ای بسیار مهم و حیاتی در سرنوشت کشورهاست و شایسته توجه علمی و مطالعات روشمند برای فهم موضوع می باشد. برجسته ترین کارکرد سیاست خارجی هر کشور تامین منافع ملی و تولید امنیت برای آن واحد سیاسی در جهانی ناامن، پرتلاطم و سیال است. آنچه در کنش و واکنش های این حوزه وسیع رخ می دهد، اثرات عمیق، فراگیر، همه جانبه و تاریخی دارد. سیاست خارجی موفق می تواند موجب اعتلای یک جامعه و کشور و بالعکس سیاست خارجی ناموفق می تواند موجب افول و حتی نابودی آن گردد.
نکته قابل توجه این است که مسائل و تصمیمات مربوط به فعالیت های هسته ای یکی از عرصه های مهمی است که در سیاست خارجی کشورها انعکاس می یابد که از جمله می توان به مباحث مربوط به رژیم های بین المللی برای کنترل انرژی هسته ای، آژانس بین المللی انرژی اتمی، پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای، پروتکل الحاقی 2+93، پیمان منع جامع آزمایش های هسته ای و... اشاره نمود.
از سوی دیگر پرونده هسته ای ج. ا. ا طی سالیان اخیر به یکی از مسائل مبتلا به دستگاه سیاست خارجی و تاثیرگذار بر امنیت ملی کشورمان تبدیل شده و محور تحرک و رایزنی دستگاه دیپلماسی و شورای عالی امنیت ملی با سائر طرفهای درگیر در موضوع قرار گرفته است. دستیابی ایران به فناوری هسته ای یکی از دستاوردهای بزرگ نظام جمهوری اسلامی محسوب می شود. عظمت این دستاورد از این جهت است که جمهوری اسلامی علاوه بر پیچیده بودن این فناوری توانست با توجه به تحریم های اقتصادی، فنی، تکنولوژیکی و سایر محدودیت های ایجاد شده و همچنین عدم باورمندی برخی از افراد و جریانات از توانایی های کشور به آن دست پیدا کند. این مساله موجب شد که غربی ها به ویژه ایالات متحده آمریکا جنگ روانی وسیع و پیچیده ای را علیه برنامه هسته ای ج. ا. ا به راه اندازند که این روند از زمان شروع به کار دولت نهم به طور فزاینده ای گسترش یافته است تا مسئولین کشور را به دست کشیدن از فناوری هسته ای متقاعد کنند. در این راستا این پرسش اساسی مطرح می شود که چرا غرب با به کارگیری همه اهرم ها و امکانات رسانه ای و غیررسانه ای خود اقدام به راه اندازی و تشدید جنگ روانی کم سابقه ای علیه فعالیت هسته ای ج. ا. ا نموده اند؟ مقاله حاضر می کوشد از زاویه سیاست خارجی به مساله نگریسته و با ارایه چارچوبی تئوریک و تجزیه و تحلیل داده های پژوهش به آن پاسخ گوید.

فرضیه مقاله
علت اصلی جنگ روانی غرب علیه فعالیت هسته ای ج. ا. ا را می بایست در توان ظرفیت سازی ناشی از فناوری هسته ای در کشور دانست که امکان دستیابی ج. ا. ا را به اهداف خاص خود در صحنه سیاست خارجی افزایش داده و به نوعی توازن در این عرصه می انجامد.

مفاهیم اساسی

1-سیاست خارجی
مجموعه خط مشی ها، تدابیر، روش ها و انتخاب مواضعی که یک دولت در برخورد با امور و مسائل خارجی و در چارچوب امورات کلی حاکم بر نظام سیاسی اعمال می کند. (2)

2-جنگ روانی
مجموعه اقدامات تبلیغاتی و رسانه ای در کنار سایر ابزارهای سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و... است که دولت A به منظور تاثیرگذاری و یا تغییر رفتار و سیاست های دولت B و مردم آن در جهت خواست مورد نظر و مطلوب خود انجام می دهد.

فناوری هسته ای
فناوری هسته ای به توانایی تبدیل اورانیوم طبیعی به اورانیوم غنی شده از طریق شکافت اتم ها و توانمندی همجوشی اتم ها اطلاق می شود.

چرخه سوخت هسته ای
فرآیند پیچیده ای است که با استخراج سنگ اورانیوم از معدن آغاز و پس از طی مراحل چندگانه با استفاده از تکنولوژی پیشرفته سوخت هسته ای تولید و در نیروگاه های اتمی مورد استفاده قرار می گیرد. در چرخه سوخت هسته ای علوم گوناگونی مانند فیزیک، شیمی، ریاضیات و انواع رشته های مهندسی به کار گرفته می شود.

الف- کلیات

1-مصادیق جنگ روانی غرب علیه فناوری هسته ای ج. ا. ا
مساله تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی از جمله مسائل و ادعاهایی است که همواره از سوی دشمنان انقلاب و در کنار مواردی همچون نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم و... علیه ج. ا. ا تکرار شده است. لکن سال های 2003 و 2005 میلادی به نوعی نقطه عطف در شدت گیری جنگ روانی در بحث هسته ای علیه ایران به حساب می آید. به گونه ای که در تاریخ های مذکور، حجم فشار وارده از سوی غرب بر ایران در این محور طاقت فرسا بوده است. تا قبل از این سال ها (2003 میلادی)، ایالات متحده آمریکا همواره ایران را به تلاش جهت دستیابی سلاح های هسته ای متهم می نمود و به منظور انزوای ایران اطلاعات مغرضانه و غیرواقعی را سالانه منتشر می کرد. در یکی از گزارش های سیا درباره وضعیت هسته ای ایران چنین آمده بود:
«ایران به شدت برنامه سلاح های کشتار جمعی و وسایل پرتاب آنها و نیز سلاح های متعارف پیشرفته را دنبال می کند و بدین منظور در جستجوی وارد کردن مواد اولیه، تجهیزات و دانش فنی ایجاد سیستم های تسلیحاتی کامل است. در حال حاضر این کشور برای تحقق هدف مزبور تلاش های خود را بر روسیه، چین، کره شمالی و اروپا متمرکز کرده است.»
جدول زیر که در آن گزارش های سازمان سیا با تکیه بر نیات ایران تنظیم شده نشان می دهد که آمریکا تلاش دارد تا با انتشار گزارش های اغراق آمیز در خصوص مسائل هسته ای ایران، اثبات نماید که جمهوری اسلامی تلاش های مخفیانه ای جهت دستیابی به تسلیحات هسته ای دارد.
وضعیت سیاسی که در سال 2003 میلادی برای فعالیت های هسته ای ایران ایجاد گردید باعث شد فعالیت های هسته ای ایران تسریع شده و در مسیر یک کشور دارای سیکل سوخت هسته ای قرار گیرد. به عبارت دیگر سرعت فعالیت های ایران از سال 2003 میلادی به بعد برنامه هسته ای این کشور را به نقطه برگشت ناپذیر نزدیک می ساخت. در این سال ها پروژه ucf اصفهان به بهره برداری رسید و ج. ا. ا موفق شد حدود 34 تن کیک زرد و در همین حدود تترافلوراید اورانیوم(4 uf) و سه و نیم تن هگزا فلوراید اورانیوم(6 uf) تولید کند. محققان هسته ای کشور در همین سال موفق به غنی سازی (6 uf) تا غنای 3. 5 درصد شدند وهمچنین برای اولین بار موفق به تولید آب سنگین در اراک و راه اندازی سه فاز مهم از این کارخانه گردیدند.
این مسئله نقطه آغاز فعالیت های رسانه ای و تبلیغاتی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران در دور جدیدی قرار گرفت. شورای احکام آژانس بین المللی انرژی اتمی با تلاش کشورهای ژاپن، استرالیا و کانادا اقدام به صدور قطعنامه ای علیه فعالیت های هسته ای ایران، نمود و با تعیین ضرب الاجل از ایران خواست کلیه فعالیت های مربوط به غنی سازی اورانیوم را متوقف نموده و امکان بازرسی بدون قید و شرط محدودیت را برای بازرسان آژانس فراهم آورد. روزنامه گاردین با ارایه گزارش در خصوص تصمیم اتخاذ شده در نشست شورای حکام نوشت: «این قطعنامه که مورد قبول ایران قرار نگرفت می تواند نهایتاً به اعمال تحریم های سازمان ملل منجر شود» این روزنامه انگلیسی به سخنان جرج بوش به مناسبت دومین سالگرد یازده سپتامبر اشاره و افزود: «بوش با وجود آنکه هنوز در عراق درگیر است، اعلام کرد آماده است علیه هر کشوری که اطمینان دارد تهدید محسوب می شود وارد عمل شود.»
همزمان شبکه تلویزیونی CNN به نقل از جی آدامز سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مدعی شواهد و مدارکی دال بر نقض و عدم رعایت ضمانت های آژانس از سوی ایران گردید و گفت: «ما به همکاری با دیگر اعضای این سازمان برای کسب اطمینان از تغییر خط مشی ایران ادامه می دهیم.» همچنین آدام ارلی معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اظهار داشت: «اگر ایران از پاسخ دادن به سؤالات آژانس خودداری کند این امر نشان دهنده تلاش این کشور برای پنهان سازی برنامه هسته ای مخفیانه اش است.» کنت بریل نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز ادعا کرد: «تهدید ایران مبنی بر قطع و پایان دادن به همکاری اش با آژانس تنها نشان می دهد که آنها چیزی برای پنهان کردن دارند که نمی خواهند آشکار شود.»
در همین راستا، مقامات رژیم صهیونیستی ادعا کردند در صورتی که سازمان بین المللی انرژی اتمی و آمریکا نتوانند فعالیت هسته ای ایران را متوقف سازند، خود اقدام به هدف گیری نیروگاه های هسته ای ایران خواهند کرد. روزنامه الوطن چاپ عربستان به نقل از مقامات ناشناس رژیم صهیونیستی گذشت: «در حال حاضر مقامات رژیم صهیونیستی منتظر نتایج عملکردهای آمریکا در مورد حل توان هسته ای ایران هستند». قابل ذکر است که عکس العمل قاطع جمهوری اسلامی به اینگونه اظهارات مقام صهیونیستی و آمریکایی موجب گردید هر نوع برخورد نظامی با ایران یا علیه تأسیسات هسته ای این کشور به حاشیه رانده شود مؤسسه مطالعات بین المللی CNS طی مقاله ای درباره تهدیدات علیه ایران نوشت: «برخلاف عراق، ایران نه تنها از توان لازم برخوردار است بلکه احتمال بسیار زیاد به حمله پیشدستانه تاسیسات هسته ای خود واکنش نشان خواهد داد». نویسندگان این مقاله در خصوص پیامدهای حمله به تأسیسات ایران هشدار می دهند: «حمله تلافی جویانه موشکی ایران به اسرائیل یا پایگاه های آمریکا می تواند بسیار ویرانگر باشد.»
به هر ترتیب آمریکایی ها با هدف ایجاد جنگ روانی و به تبع آن ایجاد اجماع بین المللی علیه ایران توانستند با همکاری اروپایی ها و جنجال رسانه ای زمینه طرح فعالیت های هسته ای ایران را به عنوان یک پرونده اضطراری (urgent) در شورای حکام آژانس بین الملل انرژی اتمی مفتوح بدارند. راهبرد جمهوری اسلامی ایران را در مواجهه با رویکرد غرب در خصوص پرونده هسته ای ایران در ابتدا، اعتمادسازی تشکیل می داد. فرض بنیادین این راهبرد را این نکته تشکیل می داد که ریشه بحران به وجود آمده درباره فعالیت های هسته ای ایران اسلامی، نوعی بی اعتمادی مزمن، فزاینده و البته غیرضروری و عمدتاً ناشی از سوء تفاهم بین طرفین است. از این رو ایران گام های اعتمادساز بسیاری را برداشت و نخست با سه کشور اروپایی توافقنامه سعدآباد را امضا نمود و پذیرفت به طور داوطلبانه فعالیت های غنی سازی را تعلیق نماید و پروتکل الحاقی را امضاء کند. و در ازای آن قرار شد پرونده هسته ای ایران در چارچوب آژانس حل و فصل شود و از حالت اضطراری خارج شود. همزمان رئیس جمهوری آمریکا ضمن استقبال از تصمیم ایران برای تعلیق برنامه غنی سازی اورانیوم گفت: «این گام نهایی برای رفع نگرانی های آمریکا نیست و ایران باید برای نشان دادن تعهد خود به برچیدن برنامه اتمی اش که وی آن را برنامه سلاح های اتمی خواند، از این پیشتر رود».
شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در قطعنامه نوامبر 2003، بار دیگر پرونده هسته ای ایران را به حالت اضطراری باقی گذاشت و همچنان این کشور را متهم به قصور و پنهانکاری و نقض مقررات نمود. این در حالی بود که ج. ا. ا جهت اعتماد و نشان دادن حسن نیت خود، اطلاعات مربوط به برنامه هسته ای را در اختیار آژانس قرار داده و در نامه ای موافقت رسمی خود با امضای پروتکل الحاقی و پذیرش سایر خواسته های آژانس را اعلام کرده بود. قطعنامه مارس 2004، با تکرار نگرانی های گذشته بر اجرای قطعنامه های قبلی تأکید داشت اما مهمترین بند آن درخواست گسترش دامنه اجرای تعلیق به کلیه فعالیت های شمابه در ایران بود. این درحالی بود که براساس توافقنامه بروکسل اروپا متعهد شده بود تا پرونده ایران را از دستور کار شورای حکام خارج و به طور کامل آن را ببندد.
در ژوئن 2004 جمهوری اسلامی ایران برای نشان دادن همکاری کامل خود گزارش هزار صفحه ای از فعالیت هسته ای را به آژانس ارایه داد لکن قطعنامه صادر شده در آن نشان داد که تمایل سیاسی وجود دارد تا پرونده هسته ای ایران را از مسیر طبیعی منحرف سازد آنچه که در نتیجه اتخاد راهبرد اعتمادسازی خود را نمایان ساخت بار دیگر چهره واقعی غرب را نمایان ساخت و مشخص شد که همراهی های ایران در انجام اقدامات اعتمادساز، طمع غرب را برای مطالبه همکاری ها و دریافت امتیازات بیشتری افزایش داده و آنها را نسبت به میزان اصرار ایران به حقوقش دچار سوء تفاهم ساخته است در واقع غربی ها نه تنها به اقدامات ایران به چشم اقدامات اعتمادساز نگاه نکرده بلکه آنها را به مثابه امتیازهایی تفسیر می کردند که ایران تحت فشار واگذار نموده است و به همین دلیل جنجال رسانه ای و فشارهای چند وجهی غرب علیه برنامه هسته ای ایران همچنان ادامه می یافت. این فشارها از سال 2005 میلادی (تابستان 84) به شکل کم سابقه ای رو به فزونی نهاد که علت عمده به رویکرد برخاسته از تشکیل دولت نهم و ابتکارات، و تاکتیک های اعضای تیم جدید مذاکره کننده و تحول در دیدگاه های آنان باز می گشت. ضرورت این تحول را می توان در نتیجه تجربه ناشی از نحوه عملکرد بیش از دو سال گذشته غرب با ایران جستجو نمود.
از این زمان به بعد و به دنبال شروع به کار تأسیسات اصفهان، واکنش تندی از سوی محافل غربی علیه ایران صادر شد و حجم زیادی از اظهارنظرها و تهدیدات علیه ج. ا. ا منتشر گردید.
رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه ای با یک کانال تلویزیونی اسرائیل گفت: «تمام گزینه ها برای آمریکا باز است.» در همین حال وی در تفریحگاه تابستانی خود در ایالت تگزاس در جمع خبرنگاران با ادعای پایبند نبودن ایران به برخی مقررات بین المللی گفت: «باید با دقت فراوان مراقب ایران باشیم من نمی خواهم ایرانیان سلاح اتمی داشته باشند.»
از سوی دیگر اتحادیه اروپا اقدام ایران در راه اندازی مجدد تأسیسات فراوری اورانیوم را محکوم کرد و از ایران خواست ضمن تجدید نظر در این تصمیم به میز مذاکرات بازگردد. دولت انگلیس نیز نسبت به اقدام ایران اظهار نگرانی کرد و آن را زیانبار نامید. ایان پیرسون از مقام های ارشد وزارت خارجه بریتانیا طی بیانیه ای گفت: «ما از تصمیم ایران دایر بر رد پیشنهادهای سه کشور اروپایی متأسفیم و عمیقاً نگران گزارش هایی هستیم که از تصمیم ایران برای راه اندازی مجدد تأسیسات فراوری اورانیوم در اصفهان خبر دهد.»
فرانسه نیز گفت: «اقدام ایران باعث افزایش شک و تردیدها نسبت به اهداف برنامه اتمی ایران می شود.» فلیپ دوست بلازی در گفت وگو با یک کانال رادیویی در فرانسه گفت: «امروز ایران دو تصمیم یکجانبه و نگران کننده اتخاذ کرده است.»
سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز در گفت وگو با رادیو کادیناسیر گفت: «امروز جهان به ویژه منطقه حساس خاورمیانه به چند دلیل سلاحهای هسته ای را نمی خواهد.» وی در ادامه تأکید کرد: «چگونه می توانیم بین دو مسئله ای که در مورد آنها با ایران به مشکل برخوردیم یعنی در اختیار داشتن قدرت تولید نیروی هسته ای در عین حال عدم امکان ساخت سلاح های هسته ای در آینده برخورد کنیم.» از سوی د یگر صدراعظم آلمان در مصاحبه با شبکه اول تلویزیون این کشور از احتمال ارجاع پرونده اتمی به شورای امنیت خبر داد.
در راستای جنگ روانی غرب علیه فعالیت های هسته ای ایران شبکه فاکس نیوز با برنامه ای از پیش تعیین شده روزانه تیزرهای تبلیغاتی خود را بامحوریت «حمله به ایران» طراحی و اختصاص داده بود. این شبکه که از سوی عناصر نومحافظه کار هدایت می شود برنامه خود را به گونه ای طراحی نموده بود تا اذهان مخاطبان خود را برای حمله احتمالی آمریکا علیه ایران آماده کند.
در ادامه سناریوی جنگ روانی غربی ها، بیانیه شورای امنیت و قطعنامه های متوالی آن شورا، علیه جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسید و مطبوعات و رسانه های آمریکایی و اروپایی به ایجاد گسترش جو روانی شدید علیه ایران دامن زدند تا جایی که رزمایش آمریکا و متحدینش در آب های خلیج فارس در ماه های پایانی سال 85، در رسانه های غربی با تبلیغات فراوان به عنوان رزمایش جهت آمادگی برای یک جنگ احتمالی در منطقه خلیج فارس معرفی گردید. به هر ترتیب، فعالیت های هسته ای ج. ا. ا همواره جو رسانه ای و تبلیغاتی غرب را به دنبال داشته که در مقاطع خاصی از زمان که بدان اشاره گردید این فضاسازی شکل گسترده تر و پیچیده تری به خود گرفته است.

2- چارچوب تئوریک
اگر سیاست خارجی را به منزله یک پیوستار تصور کنیم در یک سوی آن با مقوله ای به نام اهداف سیاست خارجی و در سوی دیگر پیوستار با مقوله ابزارهای سیاست خارجی مواجه هستیم به عبارت دیگر از آنجا که سیاست خارجی، اهداف تعیین شده برای یک کشور، همراه با ابزارهای اتخاذ شده برای نیل به آن اهداف را دربرمی گیرد، حیطه و قلمرو آن مشخص می شود. ضمن اینکه باید توجه داشت که دولت ها براساس اهدافی که دارند تصمیم می گیرند که از چه ابزاری استفاده نمایند. لذا در فاصله میان اهداف و ابزارها می بایست به فرایند تصمیم گیری نیز توجه نمود. در این میان شرایطی محیطی اعم از محیط داخلی، منطقه ای و جهانی بر رفتار و سیاست خارجی دولت ها تأثیر به سزایی خواهد گذارد.
به هر ترتیب درک روند همه جانبه اقداماتی که در حوزه سیاست خارجی صورت می پذیرد در گرو دقت در شناخت و رابطه دو مقوله اهداف و ابزارهای سیاست خارجی است. از این رو در مقاله حاضر کوشش می شود به مؤلفه های اهداف و ابزارهای سیاست خارجی اشاره شده و سپس مسئله هسته ای در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با ابتناء به مؤلفه های مذکور مورد بررسی قرار گیرد.

1- اهداف در سیاست خارجی
اساساً هر دولتی داده های سیاست خارجی خود را در جهتی تنظیم می کند که در نهایت خواسته ها و نیازهای امنیتی، استراتژیک، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا نظامیش، در کوتاه مدت یا بلندمدت تأمین گردد. اهداف سیاست خارجی بر اساس نقشی که یک دولت برای خود تصور می نماید شکل می گیرد. هر کشور باید بر اساس اهدافی که دارد به تشخیص منافع خود پرداخته و سپس با به کارگیری ابزارهایی به دنبال نیل به اهداف برآید.
از آنجا که اهداف همیشه به یک شکل باقی نمی مانند سلسله مراتبی برای اهداف متنوع ملی در نظر گرفته می شود که واحدهای سیاسی در عرصه نظام بین الملل اولویت های متفاوتی را برای خویش قائل می شوند. در یک تقسیم بندی کلی می توان اهداف سیاست خارجی را به دو دسته اهداف عام و خاص تقسیم بندی نمود.
منظور از اهداف عام سیاست خارجی اهدافی هستند که در همه کشورها و فارغ از نوع نظام های سیاسی و خارج از چارچوب های زمانی در کانون عملیات سیاست خارجی بوده و هیچ کشوری نمی تواند آن اهداف را دنبال نکنند. مهمترین هدف عام سیاست خارجی تأمین امنیت ملی است. علاوه بر آن رشد و توسعه اقتصادی کشور، گسترش، توسعه و کسب احترام نسبت به فرهنگ جامعه در عرصه جهانی و... در زمره اهداف عامی هستند که میان همه کشورها مشترک هستند. اگر چه در همه این اهداف به خصوص در سطح عملیاتی تعابیر و تفاسیر و قرائت های مختلفی صورت می پذیرد.
اهداف خاص سیاست خارجی محدود به زمان، منطقه، مکان و موضوع خاص می شوند. بدین صورت که هر چند اهداف عام باید راهنمای عمل سیاست خارجی باشند ولی کشورها اهداف خاصی را نیز در سیاست خارجی دنبال می کنند که در محدوده های ویژه ای طراحی و اجرا می شود. واضح است که در تعیین اهداف خاص نوع نظام سیاسی، فرهنگ جامعه، شرایط زمانی و مکانی، ماهیت نخبگان حاکم و... موثر است لذا دگرگونی و تحول در آنها می تواند گسترده باشد. از این رو می توان گفت که سیاست خارجی در برگیرنده اهداف عام و خاصی است که هر قدر میان آنها رابطه مستقیم تری برقرار گردد. اغتشاش و سردرگمی کمتر فکری و عملی به وجود آمده و در نتیجه سیاست خارجی موفق تر خواهد بود.

2- ابزارهای سیاست خارجی
مفهوم ابزار در سیاست خارجی ارتباط مستقیمی با موضوع بسیار مهمی به نام قدرت ملی دارد. منابع قدرت ملی در اعمال سیاست خارجی متعدد، گوناگون و در زمینه های مختلف می باشد. آنچه که مهم است اینکه یک کشور بتواند از منابع و قدرت ملی خود برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی استفاده کند. منظور از ابزار، همان وسایل دستیابی به اهداف سیاست خارجی با توجه به عوامل و منابع قدرت ملی در محیط بین المللی می باشد. در محیط بین المللی واحدهای سیاسی برای پیشبرد سیاست خارجی خود از انواع وسایل و ابزارها استفاده می کنند که می توان به ابزارهای سیاسی دیپلماتیک اقتصادی تبلیغاتی، نظامی و... اشاره نمود.
هر واحد سیاسی به اقتضاء شرایط و امکانات خود از یک یا چند مورد از این ابزارها استفاده می کند. ابزارهای سیاسی دیپلماتیک عمدتا از تلاش های پرسنل ماهر تشکیل شده است. این افراد می توانند در کشور هدف به گونه ای عمل کنند که فرایند سیاسی آن را در جهت منافع کشور خویش هدایت کنند. ابزارهای اقتصادی که عمدتا در دست کشورهای پیشرفته و غنی است یکی از معمولترین و کارآمدترین ابزارهای اجرایی سیاست خارجی است. هر چه کشور هدف از لحاظ اقتصادی به کشور صاحب تصمیم وابسته تر باشد، ابزارهای اقتصادی تعیین کننده تر خواهد بود. ابزارهای تبلیغاتی شامل استفاده از رسانه های جمعی و ارتباط با افکار عمومی برای فضاسازی تبلیغاتی، ایده سازی، ایجاد گفتمان جدید و ظرفیت سازی در کشورهای هدف است. ابزارهای نظامی که به وسیله آن علیه کشور هدف زور اعمال می شود تا به منافع صاحبان سیاست گردن گذارند. معمولا ابزار نظامی پس از بی کفایتی و عدم کارآیی سایر ابزارها مورد بهره برداری قرار می گیرد.
نکته قابل توجه اینکه اهداف سیاست خارجی اموری که نیل به آنها مطلوب و مورد نظر تصمیم گیرندگان می باشد را تعیین می کند. اما ابزارهای سیاست خارجی اموری هستند که نیل به آنها ممکن است و ممکن ها را تعیین می کنند. بسیاری از طرح ها و ایده ها، اهداف و خط مشی ها، زمانی که به مرحله اجرا می رسند با سدهای سهمگین «ابزار» روبه رو می شوند. در مواردی فقدان ابزار کافی و ناکارآمد بودن آن، هدف های ستودنی را به پرتگاه های تاریخی برای ملت ها تبدیل می کند. خلاصه آنکه درک دقیق تر تحلیلی از واقعیت های شکل دهنده به سیاست خارجی چگونگی ارزیابی و در تراز و نهادن عملکرد سیاست خارجی و سنجش میزان توانمندی نهایی کشورها در مناسبات خارجی در گرو مطالعه و دقت در میزان توازنی است که آن کشور می تواند بین اهداف دست یافتنی و ابزار در دسترس فراهم آورد.

ب- بررسی و اثبات فرضیه مقاله
پیش از آنکه بخواهیم با توجه به مباحث تئوریک مطرح شده درباره سیاست خارجی، مدعای مقاله را مورد بررسی قرار دهیم، لازم است نخست تعریفی عملی از متغیر اصلی مقاله ارائه داده و شاخص های ظرفیت سازی ناشی از فناوری هسته ای در کشور را مورد توجه قرار دهیم تا با شناخت این شاخصه ها و تجزیه و تحلیل آنها در قالب چارچوب تئوریک پیش گفته صحت فرضیه مقاله مورد اثبات قرار گیرد.

1- شاخص های توان ظرفیت سازی ناشی از فناوری هسته ای
امروزه دستیابی به زوایای مختلف علوم و تکنولوژی هسته ای صلح آمیز و ایجاد زمینه های کاربرد آن می تواند به عنوان یکی از عوامل مهم پیشرفت و پایداری سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای هر کشوری به شمار آمده و نمایانگر سطح دانش و تکنولوژی و توان بالای دانشمندان و نخبگان آن جامعه باشد. در یک تقسیم بندی کلی می توان حداقل پنج حوزه اقتصادی، صنعتی و تکنولوژیک، سیاسی و بین المللی، فرهنگی و اجتماعی و دفاعی و امنیتی را به عنوان حوزه هایی که در آنها فناوری هسته ای قابلیت ظرفیت سازی می یابد معرفی نمود که در ادامه به بررسی مختصر هر یک می پردازیم.

1-1- اقتصادی
بدون شک در توجیه ضرورت ایجاد تنوع در سیستم عرضه انرژی، انرژی هسته ای به عنوان یک گزینه مطمئن اقتصادی مطرح است و ابعاد اقتصادی جایگزینی نیروگاه های هسته ای با توجه به تحلیل هزینه تولید برق در سیستم های مختلف نیرو قابل تأمل و بررسی است با توجه به وابستگی اقتصاد ملی به درآمدهای نفتی، افزایش مصرف انرژی فسیلی به عنوان سوخت در داخل به شدت ارز حاصل از صادرات نفت خام و گاز طبیعی را تحت الشعاع قرار داده است. در صورتی که برنامه ساخت نیروگاه های هسته ای و تولید 7000 مگاوات ظرفیت برق هسته ای در کشور محقق گردد، با احتساب ضریب تولید 60% به میزان سالانه 190 میلیون بشکه نفت خام در مصارف نیروگاهی کشور صرفه جویی به عمل خواهد آمد که ارزش اقتصادی آن بیش از پنج میلیارد دلار در سال برآورد می گردد. در صورت استفاده این منابع در صنایع تبدیلی نظیر پتروشیمی به مراتب ارزش افزوده بیشتری برای کشور در پی خواهد داشت. ضمن اینکه اگر سرعت فعلی مصرف انرژی حفظ شود، ایران بعد از 44 سال از صادرکننده به واردکننده نفت تبدیل خواهد شد و بعد از 99 سال نخواهد توانست از محل تولید داخل نیازهای خود را تأمین کند. مضافا اینکه این منابع متعلق به نسل های آتی کشور نیز می باشد.
نمونه های پیش گفته و بسیاری دیگر نشان از توجیه اقتصادی استفاده از انرژی هسته ای در کشور دارد.

1-2- صنعتی و تکنولوژیک
کاربرد دانش و فناوری هسته ای در زمینه صنعت و تحقیقات و در بخش های پزشکی و بهداشتی، دامپزشکی و دامپروری و صنایع غذایی و کشاورزی نیز گسترده است کاربرد مواد رادیواکتیو و تکنیک های هسته ای در صنعت امروزه با تنوع خاص و ویژه ای همراه است به طور یکه در کلیه بخش های صنعتی از این دانش استفاده می شود. آنالیز مواد، اندازه گیری و کنترل، ردیابی تعیین مسیر لوله ها از جمله زمینه های کاربرد این فناوری در بخش صنعت است. کاربرد روزافزون و پیوند ناگسستنی دانش هسته ای با علوم پزشکی موجب شده تا کشورهای دارای این فناوری هر روز با کاربردهای جدید بر منابع درآمدی خود بیافزایند. تهیه و تولید کیت های رادیو دارویی، کنترل کیفی رادیوداروهای خوراکی تشخیص بیماری های تروئید و سرطان پروتستات و درمان آنها و... از جمله مصادیق کاربرد تکنیک های هسته ای در حوزه پزشکی است. در بخش دامپزشکی و دامپروری نیز نقش تکنیک های هسته ای در کنترل و تشخیص بیماری های دامی، تولید مثل، تغذیه و اصلاح نژاد دام قابل توجه است و در بخش صنایع غذایی و کشاورزی می توان کاربرد دانش هسته ای را در جلوگیری از جوانه زدن محصولات غذایی، افزایش زمان نگهداری، کاهش میزان آلودگی میکروبی، از بین بردن ویروس ها و طرح های باردهی و... مشاهده نمود.

1-3- سیاسی و بین المللی
دستیابی کشورها به فناوری هسته ای قدرت چانه زنی آنها را در عرصأ نظام بین الملل افزایش می دهد به لحاظ سیاسی در جهان معاصر جایگاه کشورهای دارای این فناوری جایگاهی ویژه و قابل توجه است و اقتدار جهانی برآمده از میزان تکنولوژی است که کشورها در زمینه چرخه تولید سوخت هسته ای و نیروگاه های آن در اختیار دارند. در نظم جهانی فعلی، دستیابی به چرخه سوخت هسته ای بر اقتدار سیاسی می افزاید و در فرایند چانه زنی ها و کشمکشهای دیپلماتیک و قراردادها و عهدنامه ها بر کارآیی دارندگان انرژی اتمی اثرگذار می باشد بنابراین بدون دستیابی به دانش این فناوری برتر نه می توان به اقتداری دست یافت که انرژی اتمی برای صاحبان آن در دنیای حاضر فراهم آورده است و نه می توان از آن به عنوان اهرم تنظیم کننده معادلات جهانی در عرصه سیاسی و دیپلماتیک استفاده نمود. در واقع، اورانیوم امروز خود یک فاکتور تعیین کننده برای سیطره قدرت در جهان به شمار می رود و دستیابی به غنی سازی اورانیوم و ایجاد نیروگاه های اتمی شرایط سلطه از پیش تعیین شده را که بعد از پایان جنگ سرد و شکل گیری روابط جدید بین المللی به وجود آمده است، به چالش می گیرد و قدرت ها را به دوباره سازی این روابط تهدید می کند. سلطه ای که بر پایأ میزان و گستردگی پایگاه های اتمی بوده و موازنه شکننده را در جهان برقرار کرده بود.

1-4- فرهنگی و اجتماعی
از دیدگاه جامعه شناختی، دانش و فناوری به عنوان پدیده ای اجتماعی و فرهنگی است که از شرایط محیطی متأثر است و به نوبه خود بر آنها تأثیر می گذارد و در دوران مدرن مهمترین مؤلفأ قدرت جوامع و کسب پرستیژ آن جوامع به شمار می آید. آنچه در آغاز دوران مدرن زمینه را برای استعمار جوامع غیر اروپایی از جانب جوامع اروپایی فراهم کرد جهش علمی و فنی اروپایی ها و قدرت فزاینده حاصل از آن بود و امروز هم یگانه عامل مقوم برتری و تسلط جویی قدرت های غربی به ویژه آمریکا در جهان قدرتی است که از اشکال مختلف فناوری علمی ناشی شده است بر این اساس هنگامی که شالوده های توسعه علمی و فنی در جامعه ای به صورت درونزا شکل می گیرد، رشد و قدرت آن کشور و ارتقاء موقعیت و جایگاه آن در سلسله مراتب قدرت بین المللی اجتناب ناپذیر خواهد بود. در این میان دانش هسته ای که یکی از شاخصه های علمی و فنی است، معیار مناسبی برای تعیین و تشخیص توان و قدرت علمی و فنی یک کشور محسوب می شود. در واقع دانش هسته ای میعادگاه دانش های دیگر است و رشد و توسعه معنادار دانش هسته ای، ارتقاء سطح سایر تکنولوژی ها و فنون را به دنبال خود خواهد داشت. از این رو گفته می شود دانش هسته ای دانشی حساس و فاخر است و دستیابی به آن موجب ایجاد غرور ملی و پرستیژ ملی در مردم یک جامعه یا کشور خواهد گردید.

1-5- دفاعی و امنیتی
آنچه که مشخص است اینکه در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران جایی برای استفاده از سلاح های کشتار جمعی وجود ندارد و این مسئله حتی به لحاظ تعالیم شرعی نیز نفی شده است اما نکته قابل توجه این است که در بخش صنایع نظامی، سلاح های کشتارجمعی تنها یکی از کاربردهای فناوری هسته ای است و الا قابلیت های قابل توجه در زمینه صلح آمیز و بشردوستانه نیز وجود دارد از جمله شناسایی مین های ضد نفر که آژانس بین المللی انرژی اتمی از تکنیک های هسته ای برای اولین بار در کرواسی استفاده نمود و نتیجه این بود که اندازه های خاصی از این مین ها در اعماق مختلف و در شرایط خشکی خاک زمین شناسایی شدند.
اما در این میان توجه به این مهم لازم و ضروری است که دستیابی یک کشور به فناوری تولید سوخت هسته ای و در اختیار داشتن نیروگاه های اتمی به نوعی بازدارندگی برای آن کشور در صحنه نظام بین الملل ایجاد خواهد نمود. بنابراین اثر بازدارندگی را می بایست به عنوان یکی از مهمترین پیامدهای حاصل از در اختیار داشتن فناوری هسته ای حتی به صورت صلح آمیز آن معرفی نمود.

2- چرایی جنگ روانی غرب علیه فناوری هسته ای ایران
جمهوری اسلامی ایران نیز همانند سایر کشورها از اهداف مشخصی در سیاست خارجی پیروی می کند که در اصول 251 تا 551 قانون اساسی منعکس شده است. این اصول و اهداف را می بایست بازتاب انقلاب اسلامی ایران و شرائط محیط اجتماعی و مؤلفه های منطقه ای و بین المللی آن دانست. به طور کلی انقلاب ها، پدیده ها و کالاهای بسیار نادر تاریخی می باشند که ضمن تأثیر بسیار کیفی بر سرنوشت ملتها، سمت و سوی نوینی به رفتار خارجی ملت هایی که انقلاب را برای دگرگونی اجتماعی انتخاب کرده اند می دهند و مجموعه ای از تصورات، انتظارات و مناسبات بین المللی را شکل می دهند. طبیعی است که انقلاب ایران را باید عکس العملی نسبت به وضعیت موجود در آن زمان ایران به عنوان پایگاه منطقه ای ایالات متحده آمریکا دانست. لذا می توان به این جمع بندی رسید که گروه های مشارکت کننده در انقلاب و مردم نسبت به روندهای قبلی در سیاست خارجی ایران بیمناک بوده و بر این اساس در جستجوی هنجارهای جدیدی بودند تا ضمن بهره گیری از شرایط انقلابی جامعه، اهداف و گرایشات خود را تحقق بخشند از این رو می توان گفت یکی از اصلی ترین پایه های تشکیل دهنده انقلاب اسلامی، سیاست خارجی است. در بین شعارهای بنیادین انقلاب اسلامی دو شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و «نه شرقی، نه غربی جمهوری اسلامی» از دیگر شعارها برجستگی، جذابیت و اثرگذاری فکری و عملی خاصی را به خود اختصاص داده اند و هر دو به طور مستقیمی سیاست خارجی را دربرمی گیرند و این خود نشانگر اهمیت سیاست خارجی در شکل گیری و تداوم انقلاب اسلامی است.
مهمترین منبع و مأخذ برای شناخت اهداف سیاست خارجی ایران، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد که باتوجه به آنچه که در مقدمه و اصول آن آمده است می توان اهداف نظام و نهادهای فرهنگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران را که براساس اصول و ضوابط اسلامی تدوین شده است، بشناسیم.
بنا به مراتب فوق جمهوری اسلامی ایران که اهداف وسیع و گسترده ای در جهت گیری سیاست خارجی و حمایت از مستضعفین و حاکمیت اسلام در جهان دارد تنها زمانی می تواند اهداف و نظرات مزبور را پیش برده و به مرحله عمل نزدیک نماید که دارای منابع و اهرمهای بسیار قوی ملی بوده و از آنها به نحو مطلوب استفاده نماید. بنابراین باید در شناخت ابزارها و منابع مزبور و تقویت آنها اهتمام لازم به عمل آورده شود.
در چارچوب نظری مقاله گفته شد که سیاست خارجی اهداف تعیین شده برای یک کشور همراه با ابزارهای اتخاذ شده برای نیل به آن اهداف را دربرمی گیرد و درک روند همه جانبه اقداماتی که در حوزه سیاست خارجی صورت می پذیرد در گرو دقت در شناخت و رابطه دو مقوله اهداف و ابزارها می باشد. با این توضیح درک زمینه و چرایی رویکرد جنگ روانی غرب به ویژه آمریکا علیه فعالیت های هسته ای ج. ا. ا را می بایست با ابتناء به دو مؤلفه اهداف و ابزارهای سیاست خارجی مورد توجه قرار داد و علت تشدید و گسترش آن را از زمان شروع به کار دولت نهم می بایست در رویکردهای جدید سیاست خارجی این دولت جستجو نمود.
اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر ویژگی های عام آن نظیر تأمین و تعمیق امنیت،حفظ تمامیت ارضی، رشد و توسعه اقتصادی، کسب احترام و... دارای ویژگی های خاصی به لحاظ هویت دینی، فرهنگی، انقلابی و تاریخی، ساختار سیاسی و اجتماعی، ترکیب نخبگان و... می باشد که در پیگیری مطالباتی چون تعهد برادرانه و دفاع از حقوق همه مسلمانان، حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان، حمایت از مبارزه حق طلبانه مستضعفان در برابر مستکبرین، عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و نفی هرگونه سلطه جویی وسلطه پذیری، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب و... نمودهای خاص می یابد.
این نمودها با روی کار آمدن دولت نهم و ازطریق اتخاذ رویکردهای ارزش محور مبتنی بر اهداف انقلاب اسلامی و احیای اندیشه های ناب بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی و با نگاهی فعال و غیرمنفعلانه در صدر همه اقدامات به ویژه تنظیم استراتژی ها و تاکتیک های سیاست خارجی در دستور کار قرار گرفته است.
اصول سیاست خارجی دولت نهم را شاید بتوان در چهار بندبراساس برنامه دولت نهم عدالت، صلح، عزت و تنش زدایی و تهدیدزدایی مطرح نمود. البته رئیس محترم جمهور درجایی سه عنصر عدالت خواهی، صلح طلبی و تهدیدزدایی را سه عنصر مهم سیاست خارجی اعلام نمودند.
همچنین در گزارش عملکرد دولت نهم آمده است:
«کم رنگ شدن طرح شعارهای اصیل و بنیادین اعتقادی در بیان وعمل مقامات اجرایی کشور در سال های گذشته موجب شده بود، محوریت جمهوری اسلامی در جهان اسلام با چالش ها و سرخوردگی هایی روبه رو شده و یأس و نومیدی ناشی از این وضعیت تأثیرات خود را در توده های مسلمانان و دیگر ملل محروم جهان برجای گذارد. رویکرد عزتمندی دولت نهم در عرصه خارجی موجب گردید تا با تقویت محوریت آرمان های جمهوری اسلامی در جهان اسلام، مجدداً آموزه های امام راحل(ره) به عنوان آموزه های قابل تحقق در خارج نمودن ملل مسلمان از زیر یوغ استکبار مطرح گردد». 
از این رو دولت جدید با اتخاذ رویکردی تهاجمی راهبردهای غرب علیه ایران را به چالش کشیده و با طرح مسائل تازه ای از حقوق بشر، غرب را با سؤالاتی به پاسخ گویی می طلبد و تناقض های رفتاری غرب در مواردی مثل سلاح های کشتار جمعی آپارتاید هسته ای و عدم پایبندی و حتی عضویت قدرت های بزرگ در پیمان های بین المللی منع تولید و تکثیر سلاح های کشتار جمعی را آشکار می سازد.
همچنین دولت جدید در بازبینی اهداف و اصول سیاست خارجی خود و با توجه به شرایط سیاسی و همچنین عملکرد غرب از ظرفیت های جدید مثل رویکرد به کشورهای اسلامی و عمق بخشی در گستره ملل مسلمان و ملل آزاده جهان بهره برداری نمود و با طرح مباحثی همانند عدالت گستری در عرصه روابط بین الملل، رعایت حقوق همه واحدهای سیاسی برمبنای عدالت و انصاف از سوی ابرقدرت ها و سازمان های بین المللی و حمایت از مظلومان و آزادیخواهان جهان در رأس برنامه های خود مطرح نمود.
حال نکته قابل توجه این است که دولت هایی که در عرصه نظام بین الملل اهداف خاص سیاست خارجی را تعقیب می کنند لازم است از امکانات و ابزارهای کافی برای دستیابی به آن اهداف برخوردار باشند. درواقع فقدان ابزار و توانمندی های کافی، نه تنها موجب عدم دستیابی کشور به اهداف موردنظر می گردد بلکه حتی ممکن است موجبات خسارات جدی برای آن واحد سیاسی را فراهم سازد. ازاین رو تحقق رویکردهای خاص سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به ویژه دولت نهم نیازمند دراختیار داشتن امکانات و ابزارهای کافی و به عبارت دیگر قدرت لازم می باشد.
فناوری هسته ای ج. ا. ا باتوجه به توان ظرفیت سازی که حداقل در پنج حوزه اقتصادی، صنعتی و تکنولوژیک، سیاسی و بین المللی، فرهنگی و اجتماعی و دفاعی و امنیتی (که شرح آن پیشتر گذشت) ایجاد خواهد کرد در مقوله ابزار و امکانات کشور جهش قابل توجهی را پدید خواهد آورد به گونه ای به نظر می رسد درنتیجه دراختیار گرفتن کامل این تکنولوژی نوعی توازن میان اهداف و ابزارهای سیاست خارجی کشور به وجود می آید. نتیجه این توازن از نگاه غربی ها به ویژه ایالات متحده آمریکا این است که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور رادیکال و بنیادگرا با دردست داشتن ابزار کافی درنتیجه تحصیل تکنولوژی هسته ای، رهبری جهان اسلام را به عنوان یک بلوک قدرت دردست گرفته و باعث رونق بخشیدن به اسلام رادیکال در سطح جهان خواهد شد بلکه حتی به عنوان یک کشور تجدیدنظر طلب در عرصه بین المللی فعالتر ظاهر شده و نظم موجود بین المللی تحت هژمونی آمریکا را به چالش جدی خواهد طلبید. ازاین رو از نگاه غربی ها لازم است به هرطریق ممکن در مقابل دستیابی ایرانیان به فناوری هسته ای چالش و موانع جدی ایجاد نمود که در راستای تحقق این گزاره غرب با به کارگیری همه اهرم ها و امکانات رسانه ای و غیررسانه ای خود اقدام به راه اندازی و تشدید جنگ روانی کم سابقه ای علیه فعالیت های هسته ای ج. ا. ا نموده است.

جمع بندی و نتیجه
مقاله حاضر درصدد بررسی چرائی جنگ روانی غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا در مسیر دستیابی ایران به فعالیت های صلح آمیز هسته ای از زاویه سیاست خارجی بود. متغیر اصلی مقاله را «توان ظرفیت سازی ناشی از فناوری هسته ای» تشکیل می داد.
بدین منظور با ارائه مصادیقی از هجمه های روانی و رسانه ای غرب علیه فعالیت های هسته ای ایران و همچنین بیان شاخص های توان ظرفیت سازی ناشی از فناوری هسته ای باتوجه به چارچوب تئوریک بحث به موضوع پرداخته شد و این نتیجه حاصل گردید که علت اصلی جنگ روانی غرب علیه فعالیت هسته ای ج. ا. ا را می بایست در توان ظرفیت سازی ناشی از فناوری هسته ای در کشور دانست که امکان دست یابی ج. ا. ا را به اهداف خاص خود در صحنه سیاست خارجی افزایش داده و به نوعی توازن در این عرصه دست می یابد.