جنگ سرد علیه ایران

پس از ارائه پرونده فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران به شورای امنیت و فشارهای سیاسی ایالات متحده امریکا برای ایجاد محدودیت و به انزوا کشانیدن ایران، در ماههای اخیر، نوعی تبلیغات هماهنگ در رسانه های غربی علیه ایران شکل گرفته است که از جمله ویژگی های آن می توان به هماهنگ و ایدئولوژیک بودن آن اشاره کرد.
در 3 دهه گذشته و بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، رسانه های ارتباط جمعی غرب در تلاشی گسترده کوشیده اند با القای مفاهیمی نادرست درخصوص اسلام، این دین کامل و آسمانی را دینی خشن، حامی تروریسم، پایمال کننده حقوق زنان و اقلیت ها و ارتجاعی نشان دهند. این در حالی است که روز به روز در غرب، اسلام خواهی در میان اقشار مختلف مردم در حال رشد است و از این جهت در مقابل دیگر ادیان از رشد سریع تری برخوردار است.
ایجاد و القای تصاویر کلیشه ای و کج فهمی در خصوص اسلام، عموما بر مبنای فعالیت رسانه ها، پیشداوری و نادیده گرفتن پاره ای از واقعیات به وجود آمده است. اسلام با عناوینی چون افراطی گری، تروریسم و بنیادگرایی نگریسته می شود.
چنین القا می شود که غرب دشمنی جدید را کشف کرده است که باید با آن مقابله کند. خاورمیانه کانون اصلی این حملات است. پس از 11 سپتامبر، ابتدا افغانستان و سپس عراق کانون های اصلی جریان بنیادگرایی اسلامی و تروریسم تبلیغ می شود و برای حفظ صلح جهانی امریکا و هم پیمانانش با حمله به این دو کشور چنین القا کردند که مسیر صلح در جهان در حال بازسازی و معماری است.

ایران
پس از استقرار نیروهای امریکایی در عراق و سقوط صدام، یکی از نویسندگان اصلی گاردین نوشت: هم اکنون غرب در مواجهه با آزمایش بزرگ دیگری است. پس از عراق نوبت ایران است.
این جمله و پیام نهفته در آن به طور مکرر از سوی نویسندگان دیگری، با جمله بندی های متنوع، تا امروز تکرار و تبلیغ شده است، بدون این که به طور دقیق نتایج حمله به عراق مورد بحث قرار گیرد.
جرارد بیکر در اواخر سال گذشته میلادی در نشریه تایمز نوشت: حقیقت غیرقابل تصوری که نهایتا گریزناپذیر می نماید، آن است که ما در حال مهیا شدن برای جنگی علیه ایران هستیم.
وی در بیان دلیل حمله می نویسد: اگر ایران بدون دردسر و بی هیچ مزاحمتی به یک کشور هسته ای تبدیل شود، آنگاه جهان در آستانه دوره ای قرار می گیرد که باید در آن شرایط، مجددا انقلابی بلشویکی و یا ظهور هیتلری جدید را تجربه کنیم.
پیش بینی های رعب آور این شخص درباره ایران نیز جالب است: «ایران که البته هم اینک در پشت دیوار هسته ای اش حاشیه ای امن یافته است، یقینا به عملیات هایی تروریستی در سراسر جهان دست خواهد زد و در چنین شرایطی است که به پناهگاه و بهشت تروریست ها مبدل خواهد شد. حال تصور کنید در صورتی که دولتهایمان در قبال این کشور ترس پیشه کنند، آزادی ما تا چه حد محدود خواهد شد. در چنین شرایطی است که ما تا تجربه یک هیروشیمای دیگر تنها با یک تماس تلفنی، یک پست الکترونیک یا یک پرواز هواپیما فاصله خواهیم داشت.»
همین فرد در مقاله ای در نشریه فایننشال تایمز که در بیستم فوریه 2003 منتشر شد، نوشته بود: نمی توانیم به انتظار بنشینیم و ببینیم که پاسخ فرانسه، روسیه و آلمان در زمانی که کارخانه های قتل عام صدام حسین که 12 سال از چشمان بازرسان مخفی ماند و کشف می شود، چه خواهد بود و آیا هنگامی که نیروهای رهایی بخش ارتباطات بغداد با تروریست ها را در سراسر جهان کشف کنند، شوکه نخواهند شد؟
یک سال پس از این، یعنی پس از اشغال عراق به دست نیروهای امریکایی و نیافتن سلاحهای کشتار جمعی که بهانه حمله به این کشور محسوب می شد، بیکر در مقاله ای و در توجیه ادعای پیشین خود نوشت: صدام حسین خواستار استفاده از منافع شک و تردید بود. اما رفتارهای او بارها و بارها نشان داده بود او در پی به تصویر کشیدن خود به مثابه یک تهدید است و این تهدید نه در منابع و ذخایر شیمیایی و هسته ای که در بلندپروازی ها و جاه طلبی هایش نهفته بود.
گفتنی است بیکر از امضاکنندگان بیانیه اصول است که آن را به پایگاه اینترنتی انجمن جکسون ارسال کردند، پایگاهی که حامیان و طرفداران محکمی شامل نئومحافظه کاران ملایم و میانه رویی همچون ریچارد پرل معاون وزیر دفاع سابق امریکا، ویلیام کریستول سردبیر نشریه «ویکلی استاندارد» و جیمز وولسی مدیر سابق سیا از اعضای آن هستند.

ایران در کانون تاثیر سی. ان. انی
از حدود یک سال پیش ایران از جمله موضوعات مهم در پخش اخبار سی. ان. ان واقع شده است.
تهیه گزارش های خبری، پخش برنامه های مستند، گفتگوهای خبری و مهمتر، طراحی وله های تصویری و سناریوهای خبری که در دوره های زمانی خاص به صورت متوالی پخش و تکرار می شوند، از جمله موارد قابل اشاره است. یکی از آخرین سناریوهای خبری - تصویری طراحی شده مربوط به ورود ده ناو جنگی امریکا به خلیج فارس در آستانه گفتگوی رسمی نمایندگان ایران و امریکا با موضوع عراق در همین کشور بوده است.

اثر سی. ان. انی
با توجه به شیوه رایج پخش اخبار متوالی از شبکه های خبری ماهواره ای تاثیری با عنوان تاثیر سی. ان. انی در آثار محققان حوزه رسانه مطرح است که به عامل شتابزا، بازدارنده و برجسته ساز معروف است. مقصود از عامل شتابزا، اصل سرعت انتقال اطلاعات در جهان به صورت زنده است که باعث بالا رفتن سرعت کنش و واکنش در سطح نظام بین الملل شده است.
عامل بازدارنده، ناظر بر تحلیل تاثیر عاطفی و نمایشی تصاویر است. در اینجا دغدغه اصلی، واکنش عاطفی عمومی به تصاویری خاص چون تصاویر فقر و قحطی است. برخی اعتقاد دارند تصمیم دولت بیل کلینتون در سال 1993 برای مداخله در کشور سومالی به علت واکنش عمومی به نمایش چنین تصاویری از تلویزیون بوده است.
در نهایت تاثیر سی. ان. ان را عامل برجسته ساز می نامند، چرا که معطوف به برجسته سازی برخی عناصر خاص اخبار است که به دلیل رسیدن به اهدافی خاص استفاده می شود. نمونه های آن، برجسته سازی خبری فقر و بدبختی مردمانی است که لازم است برای رهایی آنها از دستان پدیدآورندگان این شرایط مداخله نظامی امریکا فراهم شود
در ابتدا تصاویری از حرکت این کشتی های جنگی در منطقه خلیج فارس به نمایش درمی آید که نریتور اشاره به تاریخ ورود آنها به خلیج (فارس) دارد. سپس تصویری از فرمانده نیروهای امریکایی در کویت نشان داده می شود که همانند یک سخنگو و مستند به اطلاعات محرمانه اعلام می کند: نیروهای امریکایی در عراق در حال حاضر با عوامل و نیروهای تروریستی جدیدی روبه رو هستند که از سوی ایران آموزش دیده اند. پس از این، گزارشگر سی. ان. ان در بازار تهران نمایش داده می شود که درباره اهمیت غنی سازی اورانیوم، هسته ای شدن ایران و واکنش های جهانی می پرسد؟! در نهایت چنین القا می شود که هسته ای شدن نه تنها دغدغه مردم ایران نیست و به آن فکر نمی کنند، بلکه آن را نوعی حرکت در دایره حکومت ایران تلقی می کنند که نمی تواند الزاما آثاری بر زندگی و آینده ایرانیان داشته باشد.
این سناریوی خبری در 2 تا 3 روز بیش از 60 بار از سی. ان. ان پخش شد.

رویکرد رسانه ای
با توجه به آنچه ذکر شد، مشخص است که باید با توجه و تحلیل رفتار رسانه ای غرب، رفتارهای مناسب، شایسته و موثر در رسانه های داخلی و بین المللی اتخاذ شود. بی تردید باید رفتار رسانه ای ها و نوع تصاویر و اطلاعاتی که از ایران، ایران اسلامی و توانایی هسته ای ایران ارائه می کنیم، مبتنی بر سیاستگذاری دقیق و غنی باشد.
رویکرد رسانه ای غرب چه در سی. ان. ان چه در بی. بی. سی و چه در فرانس 24 در حال حاضر مخدوش کردن چهره ایران اسلامی با ظرافت و دقت فراوان است. با این وصف نمی توان ساده و بدون برنامه ریزی اقدامی را صورت داد.
در واقع رسانه ملی چه در حوزه داخلی و چه در حوزه برون مرزی و بین المللی باید راهبردهای مناسب را اتخاذ کرده و با تدوین روشهای موثر و جذاب حضوری ارزشمند برای مقابله با آنچه پیشتر ذکر آن رفت داشته باشد.
هرچند مقابله با آنچه درباره ایران در رسانه های غربی در حال وقوع است، وسعتی بیشتر از راهبرد رسانه ای را نیازمند است باید ظرافت گفتمان زبانی، سیاسی و رسانه ای غالبی از سوی ایران اتخاذ شود، گفتمانی که بتواند ضمن از میان بردن تبلیغات علیه ایران، شرایط را به نفع ایران و حمایت بین المللی سوق دهد.