حادثه ای که در ۱۸ تیرماه خنثی شد

کودتا ابتدایی ترین شکل توطئه است که طی سالهای متمادی در کوره تجربه های مکرر موفق وناموفق توسط استعمار راست وچپ آزموده شده است.از تجربه های موفق کودتا می توان فهرست طولانی را بر شمرد.از معروفترین نمونه های امریکایی کودتا،کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲  در ایران وکودتای پینوشه در شیلی ومعرفترین کودتای روسی آن کودتای کمونیستی  در افغانستان است.
این تجربه ها نشان می دهد که پیروزی کودتای به ۳ عامل اصلی بستگی دارد:

۱-تمرکز وتراکم قدرت سیاسی-نظامی ویا حداقل بخش قابل توجهی از قدرت در یک نقطه به نحوی که بتوان با تصرف آن بر سراسر کشور مسلط شد.

۲- فقدان یک نیروی سیاسی- اجتماعی نیرومند داخلی که توان خنثی کردن کودتا را داشته باشد.

۳- وجود اهرم های لازم نظامی-سیاسی برای وارد کردن یک ضربه غافلگیر کننده ناگهانی وقاطع به منظور تصرف قاطع سیاسی

که در صورت فراهم بودن عوامل ۱ و۲ تدارک عامل سوم کار سختی نخواهد بود.

در جامعه ایران هیچ یک از سه شرط اساسی موفقیت کودتا موجود نبود حضور میلیونی مردم در صحنه که نه تنها یک انبوهه بی تحرک وفاقد گرایش وپویش اجتماعی نیستند،بلکه یک نیروی قدرتمند وتعیین کننده اجتماعی به شمار می روند.عامل اصلی در خنثی کردن هر گونه طرح کودتائی در ایران می باشد وجود نهادهای مردمی مسلح در همه سطوح جامعه که با عامل وحدت مذهبی به هم پیوند خورده اند.ساخت نظامی قدرت را در ایران به یک ساختار گسترده وافقی بدل ساخته است.

در چنین شرایطی تمرکز وتراکم قدرت نظامی در راس هرم از سوئی وانفعال وعدم تحرک پایه های هرم از سوی دیگر وجود ندارد.تا بتوان با یک تصور ناگهانی وضربتی چند اهرم تعیین کننده مجموع ساختار را قبضه کرد.

تحلیل گران سیاسی که با جامعه ایران آشنایی دارند این تحلیل را بدیهی می دانند لیکن امریکا پس از تجربه های مکرر ونافرجام به  این تحلیل رسید وبرای او دستیابی به اصل بدیهی به بهایی گزاف تمام شد.

در کوران اوج گیری انقلاب ،واشینگتن بارها وبارها طرح کودتا را مورد آزمون قرارداد وحتی در روز پیروزی قطعی انقلاب در۲۲ بهمن ۱۳۵۷ مجددا طرح کودتا،سران کاخ سفید را وسوسه کرد واز هایزر خواسته شد تا بار دیگر به ایران باز گردد.

هایزر بعلت اقامت در ایران در کوران انقلاب واقعیت را دریافته بود که کودتا عملی نیست ولی استراتژیست های واشینگتن حاضر به تمکین در برابر این واقعیت نبودند واندیشه کودتا آن را مدام وسوسه می کرد.نوژه بهای گزافی بود که سیا بایت این وسوسه پرداخت.آژانس جاسوسی امریکا به کودتای نوژه امید زیادی بسته بود وآن را ضربه نهایی وقطعی بر پیکر نظام نوپای جمهوری اسلامی می پنداشت واهمیت آن را بیش از تجاوز نظامی صدام ارزیابی کرد.به گفته سران کودتای نوژه مدتی بر سر کودتای نوژه یا آغاز جنگ تحمیلی بحث شد وسرانجام بعد از سفر محمد باقر بنی عامری (سرهنگ دوم باز نشسته ژاندارمری)واز همکاران فعال ونزدیک ارتشبد سابق غلامعی اویسی به پاریس در اسفند ماه ۵۸ این طرح یعنی جنگ تحمیلی در تقدم دوم قرار گرفت وتقدم اول به کودتا داده شد.

این کودتا از لحاظ تجهیزات نظامی که قرار بود از داخل وخارج در جریان آن به کار گرفته شود در تاریخ کودتاهای جهان بی سابقه بود وجنان دقیق طرح ریزی شده  که سیا موفقیت آن را قطعی می دانست.امید به موفقیت کودتا تا بدان حد بود که حتی اعلامیه پیروزی آن نیز آماده شده وخانه ای نیز برای انتقال آیت الله شریعتمداری به تهران اجاره شده بود.آقای شریعتمداری باید در این خانه مستقر می شد وبعنوان رهبر مذهبی کودتا آن را تایید می کرد.

یکی از سران کودتا در دادگاه انقلاب نقش سازمان سیا  وارتجاع عرب وجریانهای سیاسی راست مرتبط با کودتا را چنین توضیح می دهد:

“دو الی سه ماه بعد ازپیروزی انقلاب  اولین تماس بین مامورین سیا ویکی از دوستان بنی عامری در اروپا برقرار شد وآنها بنی عامری را در خط بختیار(وزیرمخلوع شاه)قرار دادند تمام هماهنگی های لازم بین کشورهای عضو بازار مشترک اروپا وستاد بختیار در پاریس از طریق سیا انجام گرفت هماهنگی بین اسرائیل وکشورهای مرتجع منطقه نظیر عربستان وعراق توسط نماینده سیا که در دفتر دکتر بختیار در پاریس است انجام می گرفته است.طبق اظهارات بنی عامری تامین هزینه های مادی چه به صورت مستقیم وچه به صورت غیر مستقیم نظیر چک ده میلیون دلاری عربستان سعودی توسط امریکا صورت گرفته است.شناسایی افراد مخالف در کشور یا درخارج از کشور ومعرفی آنها به بختیار وتقویت امکانات آنها د راختیار گذاردن امکانات لازم به آنها.

کودتا چیان پس از جلب برخی از روحانی نمایان منتقد مانند آقای شریعتمداری با استفاده از ده میلیون دلاری که ارتجاع عرب از طریق سعودی در اختیار گذارده بود مخفیانه ب جذب نیرو پرداختند.

وبا جریانها وگروههای سیاسی چپ(کوموله،حزب دمکرات،سازمان فدائیان خلق،سازمان مجاهدین خلق،و….)دیگر نیز مصالحه کرده بودند.

ماجرای کودتا بدین قرار بود که در بهار ۱۳۵۸ بنی عامری از سوی اویسی در صد برآمد تا از مواضع غرب نسبت به ایران اطلاع یابد وبراساس آن میزان موفقیت تدارک یک توطئه را بر علیه نظام ایران ارزیابی کند.

وی در پی کسب اطلاع از همراهی امریکا با هر گونه طرح براندازی با شبکه در حال تشکل بختیار به عنوان سازمانده ومجری این طرح همکاری راآغاز کرد.ولی هنوز کودتا ممکن ترین روش براندازی تعیین نگردیده بود زیرا در این مقطع تاریخ(قبل از تسخیر سفارت امریکا)بر اساس تحلیل منابع اطلاعاتی امریکا عناصر سلطنت طلب در ارتش دستخوش وحشت وپراکندگی بوده ودوران نقاهت حاصل از ضربه انقلاب را می گذراندند.علاوه  برا ین روند تحولات ۹ ماه نخست انقلاب (۲۲ بهمن ۵۷ تا ۱۳ آبان ۵۸)وجود دولت موقت،ابقاء شبکه جاسوسی سیا حضور طیف لیبرالهای مذهبی(نهضت آزادی )ولیبرالهای غیر مذهبی(جبهه ملی)وبرخی روحانیون سازشکار خط شریعتمداری ومهره های نظام وابسته امریکا را امیدوار ساخته بود که بتواند از طریق فعالیتهای جاسوسی به حرکت های سیاسی نیمه جان توان بخشید واز خلال آن برگهای برنده وآلتر ناتیوهای خود را به تریج بیرون کشد.که علیرغم این تصور انقلاب با شدت تمام در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ به شکل تسخیر سفارت امریکا در تهران که ازآن پس لانه جاسوسی نام گرفت نمود جدی یافت وبدیتسان به تعبیر امام “انقلاب دوم”آغاز شد.با این حرکت انقلاب از لحاظ سمت گیری ضد امپریالیستی به طور کمی وکیفی ارتقاء یافت وپاییز ۱۳۵۸ فصل خزان امیدهای امریکا در ایران شد.

در پی این تحولات شخصی به نام مهندس قادسی(شهردار آبادان پس از کودتای ۲۸ مرداد۳۲ )از سوی ستاد پاریس برای تهیه مقدمات انجام کاری بزرگ در آبان همان سال وارد کشور شد.

پس از اقدام نافرجام نظامی امریکا(واقع طبس برای نجات گروگانهای امریکایی)ومتعاقب ملاقات سفرای امریکا وانگلیس در پاریس با بختیار برای کودتا اولویت ضرب الاجل نسبت به طرحهای دیگر از جمله(حمله نظامی عراق به ایران)تعیین شد.

ساختار سازمانی کودتا در ایران وپاریس پی ریزی شده ونیروهای مخالف داخلی وخارجی نیز جریانهای سیاسی مخالف در داخل وخارج کشور شناسایی ویک هسته اطلاعاتی وسیع به منظور جان دادن به اندام کودتا پی ریزی گردید.

انتخاب پایگاه نوژه همدان بعنوان مبدا ومحور عملیات علیرغم مرکزیت وحساسیت تهران از آن جهت بود که کودتاگران بیم داشتند در روز عملیات پس از نخستین پروازها مردم به پایگاه هوایی مهر آباد هجوم برند وامکان ادامه عملیات را از بین برده وکودتا را با شکست مواجه سازند.لذا پایگاه نوژه بدین منظور انتخاب شد که هم دارای هواپیما بود هم به تهران نزدیک بود هم خارج از شهر قرار داشت وعلاوه بر اینها عناصر مستعد وقابل جذب برای کودتاچیان داشت.

با شروع عملیات قرار بود ابتدا جماران بصورت وسیع بمباران شود زیرا دشمن بخوبی از اهمیت رهبری انقلاب با خبر بود ومی دانست تا دی در صحنه باشد مردم را نمی توان فریب داد.پس از جماران نوبت تسخیر مرکز صدا وسیما بود تا از این طریق هم امکان ارتباط رهبران انقلاب وامکان بسیج مردم علیه کودتا را کمتر سازند وهم جنگ روانی وتبلیغات گسترده در جهت کودتا صورت گیرد وسپس سایر مراکز کلیدی یکی پس از دیگری تصرف گردد.

پس از این پیروزی با اعلام حکومت نظامی به مدت ۳ روز با ترفند ارعاب مردم فریب مردم از طریق تایید کودتا بوسیله روحانیون همراه با کودتا وباج دهی به مدافعین انقلاب قدرت توسط نظامیان قبضه مهار شود.

کودتای نوژه که نمونه های بسیار کوچکتر از رژیم های بسیاری را درسراسر جهان سرنگون کرده بود به جرآت می توان ادعا کرد که کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در مقایسه با آن بازی کودکانه ای بیش نبود.

گرچه کلیه برنامه ها تا ۴۸ ساعت قبل از کودتا طبق برنامه پیش می رفت اما شب قبل از حادثه یکی از خلبانانی که برای کودتا پیش بینی شده بود به صورت معجزه آسایی دچار تردید می شود وپس از مشورت با مادرش شدت تردید ها وتشویق های او با مخالفت مادرش افزایش می یابد وسرانجام وی موفق به ملاقات با آیت الله خامنه ای شده واطلاعات موثر وکارا از کودتا را تا مورد زیادی افشا می کند.وبنا برا ین در تاریخ ۱۸ تیرماه ۱۳۵۹ خنثی شدوامام خمینی پس از عملیات خنثی سازی کودتا در حسینیه جماران سخنرانی مهمی ایراد فرمودند(۲۰/۴/۱۳۵۹ ) که عمق وژرفای آن پس از سالها گذشتن از این حادثه  روشن تر می گردد.

در بخشی از سخنان امام(ره)امده است:

“توطئه ای که معلوم است چنانچه موفق به کشفش هم نشده بودیم وقیام هم کرده بودند مردم آن را خفه می کردند.ما از این امور ترس نداریم.ما از قشرهای خودمان می ترسیم شما صنف روحانیت اگر چنانچه کارهایی خدا نخواسته انجام دهید که از چشم ملت نیفتد ولو در دراز مدت،آن روز است که دیگر فانتوم لازم نیست خود ملت شما را کنار می زنند ومله هم بی هادی کاری نمی تواند انجام بدهد……..من خوفم از این است که ما نتوانیم،روحانیت نتواند آن چیزی که بر عهده اوست صحیح انجام دهد.”

اما سیا از این شکست درس نگرفت وبه تلاشهای خود برای اجرای طرح های کودتای دیگر ادامه داد.

اما انقلاب ایران خود را مستجکم کرده ومخالفین خود را در هم کوبیده تا حدی که یک انقلاب تا کودتا  درآینده  نزدیک غیر ممکن است.

موفق باشید