حزب بهشتی

) بررسی ابعاد مختلف انقلاب اسلامی ایران، بدون در نظر گرفتن شخصیت‌های مؤثر در ظهور و بروز آن نا‌ممکن است؛ شخصیت‌هایی که در کنار امام خمینی(س) پایه‌های اصلی شکل‌گیری و پیروزی انقلاب 57 به شمار می‌آیند و شناخت ماهیت انقلاب اسلامی بدون شناخت و معرفت نسبت به افکار و اندیشه‌های ایشان، راه به بی‌راهه می‌برد.

شاید بزرگی شخصیت صاحب وجوه امام خمینی(س) موجب می‌شود که غباری از ناشناختگی بر چهره دیگر صاحبان اندیشه، که در شکل‌گیری نهضت و پایه‌ریزی جمهوری اسلامی نقش مؤثر داشته‌اند، بنشیند؛ لیکن نا‌گفته پیداست که پرداختن به این چهره‌ها و پرده برگرفتن از این اندیشه‌ها، شناخت بهتر و برتر امام خمینی را در پی دارد، چرا که اینان همگی پرورش‌یافتگان مکتب اویند و از آبشخور این اندیشه سیراب می‌شوند.

2) بی‌تردید شهید آیت‌الله دکتر بهشتی را باید در شمار برجسته‌ترین شخصیت‌های علمی و سیاسی تاریخ معاصر ایران، و به صورت مشخص تاریخ انقلاب اسلامی قرار داد. افکار و اندیشه‌های این «اندیشمند نوگرا» را باید در وجوه مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به تحلیل نشست و سرشت اندیشه‌های وی را در ابعاد مختلف یاد شده را مورد بررسی قرار داد.

مطالعه ابتدایی و سیری کوتاه در اندیشه‌های بهشتی شهید نشان آن دارد که تفکرات و اندیشه‌های ایشان در وجوه مختلف، سرشتی نوگرایانه دارد و محصول رویکردی نو به دین و شریعت، برای پاسخ‌گویی به پرسش‌های انسان در عصر حاضر است. (در ایران معاصر ـ به خصوص پس از بهمن 57 ـ سه جریان فکری بازشناسی می‌شود؛ جریان سنت‌گرای دینی، تجددگرای دینی و نوگرای دینی. این جریان‌شناسی با توجه به چگونگی رویارویی این جریان‌ها با اندیشه دینی تعریف می‌شود؛ بر این اساس سنت‌گرای دینی به سنت دینی اصالت می‌بخشد و تجدد را نقد یا طرد کرده و آن را انحراف تلقی می‌کند؛ تجددگرای دینی نیز با اصالت‌بخشی به تجدد، به نقد یا طرد سنت دینی می‌پردازد و با تکیه بر عقل در تنظیم زندگی اجتماعی، سیاسی و...، مرجعیت دین را در این خصوص انکار می‌کند و دین را تنها ابزاری برای تبیین برخی ارزش‌ها می‌شناسد؛ نوگرای دینی اما با پذیرش اصول اساسی دین، در پی بازسازی اندیشه دینی در دنیای متجدد است. این جریان با اصالت بخشی به سنت دینی، آیین اسلام را مرجع اصلی تنظیم زندگی در دنیای مدرن می‌داند؛ لیکن به ضرورت باز تعریف مفاهیم دینی در عصر حاضر باور دارد).

3) با توجه به آنچه در نظر آمد، می‌توان گفت که آیت‌الله شهید دکتر بهشتی در پی ارائه شناختی نوگرایانه از مفاهیم اساسی و بنیادی دین است. وی با چنین رویکردی به معرفی اسلام می‌پردازد و منبع وی در ارائه این شناخت نیز متون دینی، خاصه قرآن کریم است که ایشان با روش خاص خود به تفسیر و تبیین آیات آن می‌پردازد.

شهید دکتر بهشتی با اعتقاد به مرجعیت دین، در پی طراحی و طرح‌ریزی جامعه الگو و نمونه اسلامی است. در نگاه وی جامعه‌ای که تعالیم اسلام در آن «محور اساسی زندگی فردی و اجتماعی در همه زمینه‌های فرهنگی اقتصادی، سیاسی، اخلاقی و عبادی باشد»، جامعه نمونه اسلامی است.

البته شکل‌گیری این جامعه و رسیدن به نقطه مطلوب در آن به شاخص‌هایی نیز نیاز دارد که بررسی آثار برجای مانده از ایشان، معرف ویژگی‌های این نهاد در ذهن و اندیشه بهشتی است؛ جامعه تشکیلاتی، جامعه آزاد، جامعه عادلانه، جامعه نظم‌پذیر و ... که هریک در اندیشه ایشان تعاریف خاص می‌پذیرد، نشانگر اهتمام خاص ایشان در رسیدن به این الگوی ویژه، و نیز انسجام اندیشگی این فقیه نوگرا است. (در این مجال تنها به یک ویژگی و شاخصه از این اندیشه می‌پردازیم و از طرح دیگر ویژگی‌ها می‌پرهیزیم).

4) بهشتی شهید به کار تشکیلاتی توجه بسیاری دارد و از این رو سال‌ها پیش از انقلاب اسلامی، اصول نظری آن را طراحی می‌کند و حتی آن را به تجربه اجرا وامی‌نهد؛ برای مثال تأسیس مدرسه دین و دانش در قم و نیز تجربه مدرسه حقانی را می‌توان آزمون اجرایی تفکر جامعه تشکیلاتی در اندیشه ایشان تعبیر کرد. نیز تشکیل حزب جمهوری اسلامی تنها یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نشانگر باور و تعهد این اندیشمند هوشمند به اصول اندیشه‌های خویش است.

شهید بهشتی جامعه تشکیلاتی را بستر تربیت و پرورش نیروهای کارآمد برای اداره جامعه نمونه اسلامی می‌داند که البته تجربه اندک حضور وی در سالهای پس از انقلاب و نیز پرورش و تربیت نیروهایی که دست‌کم یک دهه در مدیریت کلان کشور حاضر بودند و از عهده آن به خوبی برآمدند، نشان‌گر توفیق شهید بهشتی در اجرای اندیشه خود بوده است.

5) با این همه اندیشه پویای بهشتی در زمان حیات و پس از شهادت با هجمه‌های سنگینی روبه‌رو بوده و هست. سنت‌گرایان متحجر از یک سو اندیشه تابناک وی را برنتابیدند و از سویی متجددان ساختار‌شکن از درک اندیشه روشن و زلال وی بازماندند و هر یک به گونه‌ای با انواع تهمت‌های نا‌روا، روح بلندش را آزردند.

جالب اینکه این روش و منش را هم اکنون نیز در برخورد با آثار برجای مانده از وی می‌توان مشاهده کرد و شاید بهترین توصیف در باره او از زبان امام جاری شده‌ باشد که «بهشتی مظلوم زیست؛ مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود».