حماسه‌ ششم بهمن آمل از نگاه رهبر انقلاب

به مناسبت فرا رسیدن روز ششم بهمن، سالروز حماسه ماندگار مردم آمل به بازخوانی بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در خصوص این واقعه که نقطه عطفی در تاریخ انقلاب در شمال کشور بود می پردازیم.
 
ایشان در دیدار با مردم آمل ضمن تجلیل از رشادت های مردم مازندران در دوران های مختلف قبل و پس از انقلاب و لزوم زنده نگهداشتن حوادث تاریخی انقلاب فرمودند:
 
حوادث بی نظیر در تاریخ انقلاب، چراغ راه اینده جوانان
 
بنده هم همين عقيده را دارم؛ نبايد اجازه داد كه اين خاطره‌هاى پرشكوه، اين حوادث بى‌نظير و تعيين كننده‌ى تاريخ انقلاب، در ذهنها كمرنگ شود. نسل جوان ما بايد اين خاطره‌ها را درست بشناسد، بتواند آنها را تحليل كند و آنها را چراغ راه آينده‌ى پرماجراى خود و هدف بلند خود قرار بدهد.
 
البته افتخارات مازندران و در اين مناسبت عرض كنيم به خصوص مردم آمل، افتخارات كمى نيست. چه در وادى مجاهدت فى‌سبيل‌اللَّه، چه در وادى علم، فقاهت، معرفت و عرفان، انصافاً چهره‌ آمل چهره‌ى درخشانى است. امروز هم بحمداللَّه بزرگان روحانى آملى جزو افتخارات حوزه‌هاى علميه و جزو ذخائر باارزش روحانى كشور ما محسوب مي شوند.
 
در امتحان عظيم هشت ساله‌ى جنگ تحميلى هم، چه شهر آمل، چه استان پهناور مازندران، يكى از بخش هاى پرافتخار كشور بودند. من همان وقت هم، چه با لشكرهاى مستقر در مازندران، چه با بسيجى‌هاى آنها و جوانان فداكار آنها آشنائى داشتم؛ آنها را از دور و نزديك مي شناختم؛ مجاهدتهاشان را مي دانستم؛ اينها كه از ياد انقلاب نخواهد رفت.
 
یکی از خطاها، نادیده گرفتن نقش آفرینان بزرگ بود
 
يك بنائى را شما مشاهده مي كنيد مستحكم، باشكوه و سربلند؛ كى اين خشتها را، اين سنگها را روى هم گذاشت تا اين بنا به وجود آمد؟ كى توانست اين نقشه‌ى فاخر را در عمل پياده كند و اين بنا را به وجود بياورد؟ مگر مي شود نقش آن حوادث و آن شخصيت هائى كه كار آنها، مجاهدت آنها، گذشت آنها و احساس مسئوليت آنها موجب شد ذره ذره اين بنا بالا بيايد، ارتفاع پيدا كند، شكل پيدا كند، شكوه پيدا كند، ناديده گرفت؟ يكى از خطاهائى كه گاهى اتفاق افتاده است، ناديده گرفتن همين نقش‌آفرينان بزرگ است.
 
حوادث تاریخی هم درس است و هم عبرت
 
 «شهر هزار سنگر»؛ اين تعبير كمى است؟ حرف كوچكى است؟ قضيه‌ ششم بهمن آنقدر اهميت داشت كه امام بزرگوار ما آن را در وصيتنامه‌ تاريخى خود هم مندرج كردند، آن را يادگار گذاشتند؛ يعنى فراموش نشود. حالا چرا فراموش نشود؟ براى اينكه حوادث تاريخى، هم درس است، هم عبرت است. قضاياى جارى بر يك ملت، قضايائى است كه در برهه‌هاى مختلف غالباً تكرار مي شود.
 
امروز بيست و هشت سال از آن زمان مي گذرد، اما راه جمهورى اسلامى كه عوض نشده است؛ دشمنان جمهورى اسلامى هم عوض نشدند. پس آنچه كه آنجا اتفاق افتاد، مي تواند براى امروز و براى آينده تا هر وقتى كه ملت ايران به حول و قوه‌ى الهى دلبسته‌ اين اصول و اين انقلابند، عبرت باشد، درس باشد؛ لذا نبايد فراموش بشود.
 
ملتی که حوادث پیش رو را نشناسد ، ضربه خواهد خورد
 
خوب، حالا در فضائل ششم بهمنِ آمل يك جمله‌ ديگر هم عرض كنيم. «شهر هزار سنگر» يعنى چه؟ ظاهر قضيه اين است كه در درون شهر، مردم در مقابل گروه‌هاى اشرار و متجاوز سنگر درست كردند - حالا يا هزار تا، يا بيشتر يا كمتر - اما من يك تفسير ديگرى دارم، اين سنگرها سنگرهاى درون خيابان ها نيست، اين سنگرِ دل هاست؛ هزار تا هم نيست، هزاران سنگر است؛ به عدد هر مؤمنى، هر انسان باانگيزه‌ باشرفى، يك سنگر در مقابل تهاجم دشمن وجود دارد.
 
اگر يك ملت وقتى به دنبال يك هدفى حركت مي كند، نداند سر راه او چه خطراتى است، چه كمين‌كرده‌هائى هستند، چه بايد كرد در مقابل اين ها، خود را رها كند، قيد و بندهاى خود را رها كند، بى‌خيال باشد، ضربه خواهد خورد.
 
همه‌ ملت هائى كه در جهت يك هدف بزرگى حركت كردند و وسط راه ضربه خوردند و گاهى آنچنان افتادند كه ديگر قرن ها بلند نشدند، مشكلشان از همين جا آغاز شد، ندانستند چى در انتظار آنهاست و خود را براى مواجهه‌ با آن آماده نكردند. درسهاى گذشته اين كمك را به ما مي كند كه راهمان را بفهميم، بشناسيم، كمين ها را بشناسيم، كمين‌كرده‌ها را بشناسيم.